تاریخ شناخته و دانسته ایم , سایه و شبحی از وجود معنوی ابعاد شخصیت نبی اکرم (ص) را هیچ انسانی قادر نیست به نحو کامل بیان کند و تصویر نزدیک به واقعی از شخصیت آن بزرگوار ارائه نماید .
آنچه ما از برگزیده ی پروردگار عالم , سرور پیامبران سراسرتاریخ شناخته و دانسته ایم , سایه و شبحی از وجود معنوی و باطنی و حقیقی آن بزرگوار است , اما همین مقدار معرفت هم برای مسلمانان کافی است تا اولا حرکت آن ها را به سمت کمال تضمین کند و قله انسانیت و اوج تکامل بشری را در مقابل چشم آنان قرار بدهد و ثانیا آنها را به وحدت اسلامی و تجمع , حول آن محور تشویق کند بنابراین , توصیه ما به همه مسلمانان عالم این است که روی ابعاد شخصیت پیامبر و زندگی و سیره و اخلاص آن حضرت و تعالیمی که از آن بزرگوار بعد از دوران قرون وسطی که در دنیای مغرب زمین و مسیحیت , تهاجم تبلیغاتی وسیعی نسبت به شخصیت رسول اکرم (ص) انجام گرفت و دشمنان سوگند خورده اسلام فهمیدند که یکی از راه های مبارزه با اسلام این است که چهره ی نبی اکرم (ص) را مخدوش کنند و کارهای زیادی هم در این زمینه انجام گرفت , تا امروز که دشمن به نحو مستمر و با شیوه های مختلف , روی امحای شخصیت پیامبر از ذهن های آزادگان عالم کار کرده است .
بزرگترین تبلیغ برای اسلام , شاید همین باشد که ما چهره پیامبر اعظم (ص) را برای بینندگان و جویندگان عالم روشن کنیم و بسیار به جاست قبل از آن که دشمنان و مخالفانبا روش ها و شیوه های فرهنگی و هنری پیچیده ی خود , چهره ی آن بزرگوار را در اذهان مردم بی خبر عالم , مخدوش کند , مسلمانان هنرمند و مطلع در عالم , باید با بیان و تبلیغ و تبیین راجع به آن شخصیت معظم و مکرم , کار علمی و هنری و تبلیغی بکنند .
این ها کارهای لازمی است .
س باید روی معرفی شخصیت رسول اکرم (ص) کار کنیم , نه فقط شخصیت آن بزرگوار به معنای زندگی آن حضرت , بلکهابعاد گوناگون وجود آن بزرگوار , مثل : اخلاقیات , روش حکومت و مردم داری , عبادت و سیاست , جهاد و تعلیمات خاص را مورد توجه قرار دهیم , نه فقط هم کتاب بنویسیم , بلکه باید کار هنری و تبلیغی را با شیوه های جدید و با استفاده از تکنیک های موجود شروع کنیم و نه فقط جمهوری اسلامی , بلکه در همه انحا جهان اسلام , آن را انجام دهیم.
هدف از بعثت پیامبران ایجاد اخلاق حسنه و نیکو بود، حضرت محمد (ص) نیز به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شد تا فضایل اخلاقی و خلقیات نیکو را تحقق بخشیده و رذایل اخلاقی را یادآور شود، شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود او همیشه جانب عدل و انصاف را رعایت می کرد و در تجارت به دروغ و تدلیس متوسل نمی شد، هیچگاه در معامله سختگیرى نمی کرد، با کسى مجادله و لجاجت نداشت و کار خود را به دیگری واگذار نمی کرد .
پیامبر اسلام(ص) صدق گفتار و اداى امانت را قوام زندگى می دانست و می فرمود: این دو در همه تعالیم پیغمبران تأکید و تأیید شده است.
در نظر پیامبر اسلام(ص) همه افراد جامعه، موظف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر داشته باشند.پیامبر اکرم(ص) چنان متواضع بود که تمام خودخواهان، مغروران متکبران را به اعجاب وا می داشت.
زندگی آن حضرت، رفتار و خصوصیات اخلاقی وی، محبت، قدرت، خلوص، استقامت و بلندى اندیشه و زیبایى روح را الهام می بخشید.
سادگى رفتار، نرمخویى و فروتنی حضرت محمد(ص) از صلابت شخصیت و جذبه معنویت وی نمی کاست.
هر دلى در برابرش به خضوع می نشست و هر غرورى از شکستن در پاى عظمت زیبای او سیراب می شد.
پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزشهاى اخلاقى را بسیار ارج مى نهاد، خود در سیره عملى برجسته فضایل اخلاقى و ارزش هاى والاى انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره اى شاد و کلامى دلاویز با حوادث برخورد مى کرد.
تلاش برای تحقق انسانیت
وجود رسول خدا(ص) براى همه مردم مایه رحمت بود و هیچ کس را به سبب رنگ و جنس از شمول آن مستثنى نمی کرد.
همه مردم نزد او روزى خور خداوند بودند.
بخشایش و گذشت
بد رفتارى و بى حرمتى به شخص خود را با نظر اغماض می نگریست، کینه کسى را در دل نگاه نمی داشت و در صدد انتقام برنمی آمد.
روح بلند آن حضرت عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح می داد.
حریم قانون
آن حضرت از بد رفتارى و آزارى که به شخص خود می شد عفو و اغماض می نمود ولى در مورد اشخاصى که به حریم قانون تجاوز می کردند گذشت نمی کرد و در اجراى عدالت و مجازات متخلف، هر که بود، مسامحه روا نمی داشت یرا قانون عدل، سایه امنیت اجتماعى و حافظ کیان جامعه است و نمی شود آن را بازیچه دست افراد بی کفایت
قرار داد.
سعه صدر از ویژگیهای بارز پیامبر اکرم (ص) است
حجت الاسلام دکتر سید حسن اسلامی عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و ادیان مذاهب قم در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: اخلاق حضرت محمد (ص) همان اخلاقیاتی بوده است که پیامبران و انبیاء الهی دیگر نیز داشته اند، اما آنچه که در حضرت محمد (ص) به عنوان خاتم الانبیاء وجود داشت، کاملتر و جامعتر از دیگر انبیاء بوده است.
وی گفت: بزرگترین ویژگی حضرت محمد(ص) سعه صدر است که در آیات قرآن به این خصیصه اشاره شده است.
این در حالی است که وقتی پیامبر (ص) بر انگیخته شد از خداوند متعال خواست تا به او سعه صدر دهد که این ویژگی به عنوان ویژگی مثبت و بارز و برجسته در آن حضرت نمایان شده است.
وی با تأکید بر اینکه پیامبر اکرم(ص) بسیار ساده و به دور از تکبر، غرور و فخر می زیست، یاد آور شد: او به گونه ای رفتار می کرد که خود را با کمترین افراد یکسان می دانست و به خاطر پیامبر بودن خود را برتر از دیگران نمی شمارد تا جائیکه می گفت در راه رفتن، ایستادن، زندگی کردن، خوابیدن و خوردن مانند دیگر بندگان خدا هستم.
وی با تأکید بر اینکه پیامبر اکرم(ص) بسیار ساده و به دور از تکبر، غرور و فخر می زیست، یاد آور شد: او به گونه ای رفتار می کرد که خود را با کمترین افراد یکسان می دانست و به خاطر پیامبر بودن خود را برتر از دیگران نمی شمارد تا جائیکه می گفت در راه رفتن، ایستادن، زندگی کردن، خوابیدن و خوردن مانند دیگر بندگان خدا هستم.
سید حسن اسلامی افزود: آنچه همیشه در پیامبر زبانزد بوده، لطافت و نرمی طبع او است که زمینه ساز جذب پیروان خاص خود را فراهم آورد، زیرا اگر لطافت و نرم خویی در پیامبر اکرم(ص) نبود یاران از اطراف او پراکنده می شدند، به دلیل القاب و صفات خاص ایشان بود که مسلمانان گروه گروه به وی ملحق شده و به او تمسک میجستند.
محمد مصداق انسان کامل محمد مظهر انسان کامل است که قطب زمان , خلیفه الله , ولی الله , حجه الله می باشد و مصداق آن حقیقت محمدی یا کلمه و نور محمدی است که اولین حقیقت ظاهر , موجود نخستین مبدأ ظهور عالم (7) و به عبارتی اولین تعیّنی می باشد که ذات احدیت پیش از هر تعیّنی با آن تعیّن یافته است .
(8) هیچ موجودی بالاتر از او نیست , بنابراین تمامی موجودات آسمان و زمین در پیشگاه انسان کامل یعنی رسول اکرم (ص) وظیفه دار و خاضع و خاشع اند .
(9) چنان که امام العارفین علی امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند : « در خدمت پیغمبر از جائی عبور می کردیم , به هیچ درخت و سنگی نمی رسیدیم مگر این که به آن وجود مبارک سلام می کردند .
» از حیث ارتباطش با عالم , مبدأ خلق عالم است که خالق عالم پیش از هر چیزی او را آفرید و از حیث ارتباطش با انسان , صورت کامل انسان است .
مصدق بودن در حقیقت صفت قرآن است که خداوند پیامبرش را نیز با این صفت معرفی کرده , زیرا خلق رسول اکرم (ص) همان قرآن می باشد .
از این رو , پیغمبر , قرآن ناطق است و قرآن , پیغمبر صامت .
قرآن و پیامبر هر دو در بارگاه و در حضور خدا بودند که از پیشگاه باری تعالی تنزل یافتند , خداوند یکی را ارسال و دیگری را انزال کرد .
« واتبعوا النور الذی انزل معه » (10) هر دو لدی الله و در موطن و مدرسه « انک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم » (11) بودند .
قرآن را فرو فرستادیم و پیغمبر را ارسال کردیم .
پیغمبر (ص) هیچ منافقی را نکشت , زیرا نمی خواست این کار سیره و سنت بشود و قدرت های وقت بتوانند , سوء استفاده بکنند و مخالفان خود را به بهانه ی منافق بودن از دم تیغ بگذرانند , بنابراین در اسلام این یک اصلی است که اگر کسی اظهار مسلمانی می کند , مادامی که قولی یا عملی که بر ارتدادش دلالت بکند , از او ظاهر نشد , او را نکشید , ولی اگر علائم نفاق را در او احساس می کنید , از او بر حذر باشید و حداکثر احتیاط را رعایت کنید آسیب شناسی حاکمان در حکومت دینی روزی از جبهه بر می گشتیم ، شتر های ما در کنار یکدیگر قرار گرفت ، تازیانه ای در دست شما بود ، نمی دانم از روی عمد به من اصابت کرد شخصی به نام سواد بن قیس بر میخیزد و میگوید که ایا به اشتباه .کرد پیامبر (ص) فرمود : به خدا پناه می برم که از روی عمد بوده باشد .
مرا می بخشی یا قصاص می کنی ؟
گفت :قصاص میکنم .
فرمودند : همان تازیانه را یکی از خانه بیاورد .
بلال به خانه ی حضرت زهرا می رود و عرض میکند که پدرت می گوید : آن تازیانه را بده !
حضرت زهرا می پرسد : چه خبر شده است ؟
مگر جهاد است ؟
گفتند : پدرت خود را برای شلاق خوردن عرضه کرده است .
!
حاکم مطلقهی اسلامی و خاتم انبیا خود را برای شلاق خوردن ، عرضه کرده است .
زهرا علیها سلام می گوید : چه کسی حاضر شده است پیامبر خدا را شلاق بزند ؟
گفت : شواده بن قیس .
حضرت زهرا در حالی که اشک میریخت ، تازیانه را می آورد و به او می دهد وو می گوید : آیا حسن و حسین آنجا نبودند که از او بخواهند به جای پیامبر آنها را بزند ؟
این ابر قدرت که از موضع قدرت معنوی با همه ی قدرت های مادی عالم سخن می گفت در برابر بندگان خدا ، چنین متواضع بود .
اینها کرامت انسان و حقوق بشر و آزادی بیان از نوع اسلامی است که یک نفر بلند شود و در برابر حاکم بگوید که می خواهم قصاص کنم و پیامبر بگوید : درست است حق داری .!
شلاق را آورد و اتفاقا حسن و حسین که کودکان هفت و هشت ساله ای بودند ، هر دو نزد آن مرد آمدند که آقا اگر می شود این حق قصاص را دربارهی ما اعمال کنید .
آیا ممکن است که به جای پیامبر خدا ما را بزنی ؟
پیامبر _ص) فرمود : خود من باید قصاص شوم .
او گفت که شانه ی من عریان بود و پیامبر نیز شانه ی خود را عریان کردند و آن مرد ، کتف پیامبر را بوسید و گفت : من تنها بهانه ای می خواستم تا کتف شما را ببوسم .
این است فرهنگ دینی و حکومت دینی.
پیمان همکاری وعدم تعرض با بیگانه اگر در رابطه با کشورهای بیگانه روابط از نوع سلطه نباشد وبیگانگان در امور داخلی ومصالح مسلمانان توطئه گری ومداخله نداشته باشند وبخواهند باحسن روابط متقابل با مسلمانان زندگی کنند حکومت اسلامی می تواند باتشخیص مصالح خود با آنان پیمان ببندد ومسلمانان وغیر مسلمانان به طور مسالمت آمیز در کنار هم زندگی کنند وحتی در امور مشروع که نفع طرفین را تامین می کند با یکدیگر همکاری وتعاون داشته باشند.
تاریخ اسلام وسیره پیامبر(ص)امضای چنین تعهدات وپیمانهایی را در حیات سیاسی آن حضرت ثبت کرده است.اینک به نمونه های از آنها اشاره می شود.
پیمان مشترک مسلمانان ویهود : وقتی پیامبر اسلام (ص)به مدینه هجرت کردند پیمانی میان مهاجران انصار ویهود منعقدساختند که می توان آن را ((قانون اساسی دولت مدینه))نامید.در آن پیمان مهم تاریخی بر لزوم همکاری .تعاون ودفاع مشترک میان مسلمان ویهود تاکید شده است.
نکات ادبی نامه ها پیامبر (ص) زیبایی کلام عرب بلاغت ان است وان عبارت است از مقتضای حال سخن گفتن که سخن در عین ((ایجاز)) قابل افهام نیز باشد .بهترین سخنان ما کوتاه ترین وگویاترین آنهاست.طبیعی است که هر گوینده بلیغی فصیح نیز خواهدبود.زیرا فصاحت که کمال گوینده است از بلا غت که جمال سخن است .هرگز جدا نیست حضرت محمد امین از تبار قریش فصیحترین شاخه نسل عرب است وبا کلمات متناسب وزیبای خود گویاتری وزیباترین سخنان رادارد.برخی از حسن های کلامی ونکات ادبی نامه های پیامبر.ص.
رامیتوان این گونه برشمرد.
1.بیان مطالب به قدر نیاز بی آنکه به جزئیات.
وریزه کاریها بپردازد.
2.به کار بردن الفاظ وجملات به تناسب مقام بی انکه اطناب وتطویل در ان باشد.
3مراعات ایجاز واختصار.استحکام الفاظ وحلاوت شیرینی بیان .
4استعمال جملات صریح وعبارات قاطع با روشهای بلیغ برای مخطبان عرب وجملات ساده وآسان برای غیر عرب.
5.تصنع تعقید وسج درآغاز وپایان نامه ها :با بسم الله الرحمن الرحیم شروع شده وبا جمله والسلام ختم گردیده است.
6.در مورد شخص خودش با ضمیر مفرد ودر مورد مخا طب خود ضمیر جمع بکار می برد.
نمایندگان سیاسی پیامبر (ص)عبارت بودنداز: عمروبن امیه الضمری اعزامی به پادشاه حبشه.
دحیه بن خلیفه کلبی اعزامی به سوی قیصر پادشاه روم.
عبدالله بن خذاقه سهمی اعزامی به سوی خسروپرویز پادشاه روم.
حاطب ابن ابی بلتعه اعزامی به مصر اسکندریه نزد مقوقس پادشاه مصر.
شجاع بن وهب اسدی اعزامی به سوی حارث بن ابی شمر غسانی پادشاه دمشق.
سلیط بن عمرو عامری اعزامی به سوی هوذه بن علی پادشاه یمامه.
آموزه های مکتب درباره ابتلا وامتحان الهی ازدید گاه پیامبر "خداوند خواسته است شما را بیازماید که کدام یک ازشما نیکوترین عمل را انجام می دهد.پس به اعمال نیکو مبادرت کنید." پیامبر(ص)فرموده: "در هر قضای خدای عزوجل برای مومن خیری است .روزی رسول خدا چنان خندید که دندان های عقلش نمودار شد.
سپس فرمود:ایا ازمن نمی پرسید که از چه می خندم ؟عرض کرد ند :چرا ای رسول خدا؟فرمود:از انسان مسلمان درشگفتم که هرچه خدای عزوجل برای او حکم مقدر کندبرای او خوب است.
شگفتا از مومن که هرقضایی خداوند براو براند برایش خیر است چه خوشایند او باشد یا نباشد.
اگر مبتلایش کند کفاره او باشد واگر به وی عطا کند و گرامیش دارد به اوبخشش کرده است.
خداوند بنده مومنش رابه مرض میکند تا همه کناهان او بریزد.
پرهیزاز طولا نی شدن نماز: سیره پیامبر .ص.
در اقامه نماز جماعت آن بود که در عین آرامش کمال وصحت حال ضعیف ترین مومنین را رعایت می کرد .انس در این باره می گو ید:هیچ گاه پشت سر هیچ امامی نگذاردم که نمازش از پیامبر کوتاهتر وکاملتر باشد)پیامبر وقتی که در نماز صدای طفلی را می شنید نماز را کوتاه می خواند تا مادر به سوی بچه اش برود.
یادی از محنت های اهل بیت ابن با بویه از ابن عباس نقل می کند : وقتی پیامبر(ص) در بستر بیماری افتاده بود بعضی از اصحاب گرد پیغمبر بودند .به بلال فرمودند : مردم را خبر کنید در مسجد جمع بشوند .
وقتی مردم جمع شدند پیغمبر به مسجد تشریف اوردند بالای منبررفتند .فرمودند :ای گروه اصحاب من چگونه پیغمبری برای شما بودم ؟
ایا در میان شما به همراهتان به جهاد نیامدم؟ایا برای هدایت شما ان همه زحمت نکشیدم ؟ایا دندان نیش مرا نشکستید؟ایاپیشانی مرا خاک الود نکردید؟
ایااز نادانان فوم خود متحمل سختی ها نشدم؟
ایا به خاطر ایثار بر امت از گرسنگی سنگ بر شکم نبستم ؟(جاهای مختلف بارها فرموده بود :مرم من از شما اجر ومزد رسالت نمی خواهم ولی فقطیک تقاضا دارم ان هم این است که از قران واهل بیت من جدا نشوید تا دوباره گرفتار گمراهی نشوید ) رهیافت هایی از سیره درسیره رسول اعظم(ص) که مربی امت بود ارشاد مردم به نیت صالح فراوان به چشم می خورد .هنگامی که رسول خدا علی (ع) رابه فرماندهی سپاهی روانه جنگی کرد مردی به برادر خود گفت : با ما در سپاه علی به جنگ بیا شاید غلا می یا چهار پایی یا چیزی بدست بیاوریم.
(هرکس همراه علی.ع.به جنگ می رفت به پیروزی یقین داشت ) رسول خدا فرمود :"جز این نیست که اعمال به نیت هاست وبرای هرکس همان چیزی است که نیتش را دارد.پس هر که برای تحصیل آنچه نزد خداست بجنگد بی گمان اجرش با خداست و هرکس برای رسیدن به متاع دنیا بجنگد اورا نصیب وپاداشی جز همان چه برایش جنگیده نیست.
ارتقا سطح نیت ازدید پیامبر : ایشان فرمودند:سخنی باشما میگویم که ان رابه خا طر بسپارید.مردم دنیا چهار گونه اند .کسانی که مال ودانش به انها داده درمکنت جانب خدارا رعایت می کند واز خویشاوندان دستگیری می کنند ومی دانند که خدارادر مال انها حقی هست .انها در برترین جایگاه قراردارند .کسانی که خداوند به انها دانش داده ومال نداده ولی نیت صادقی دارند وگویند اگرمال داشتیم مانندفلانی رفتارمی کردیم .انها بانیت خیر خویش محشور می شوند وپادش واجر این دو گروه با هم برابر است.کسانی که خداوند به انها مال داده ولی دانش نداده ودر مال خود بدون دانش تصرف کنند وجانب خدارا رعایت نمی کنند .خویشان را دستگیری نمی کنند ودر مال خویش حقی برای خدا قبول نیستند .انهادر خبیث ترین منازل جای دارند.چهارم ان کسانی که خدا به انها نه مال داده نه دانش و انها در وهم خود می گو یند اگر مال داشتیم مانند ان شخص فاسق رفتار می کردیم .انها هم پیرو نیت خویش هستند ودر وزر و نکبت با گروه قبل مساوی می باشند .
اخلاق ومعنو یت فلسفه رسالت پیامبر اعظم (ص) به یقین از محوری ترین اهداف بعثت ورسالت پیامبر اعظم اخلاق ومعنویت است .این نکته ای است که آیات وروایات فراوانی به آن اشاره دارد و راز ان نیز روشن است .
زیرا بدون اخلاق ومعنویت دینی نه دین برای مردم مفهومی دارد ونه دنیای آنها سامان می یابد.سراغ قران می رویم واین حقیقت را از زبان قران می شنویم که اخلاق ومعنویت وپرورش وتزکیه نفوس از برنامه های بعثت بوده است .
"پروردگارتان کسی است که درمیان جعمیت درس نخوانده رسولی ازخودشان برانگیخت که ایاتش را بر آنها می خواند وانها را تز کیه می کند وبه انها کتاب وحکمت می اموزد هرچند پیش ازان در گمراهی اشکاری بودند.
ایه.164.ال عمران.
امام علی(ع)درخطبه قاصعه وقتی ازدوران کودکی خود که تحت تربیت پیامبر بودند یاد می کند .از این تعبیر استفاده می فرما ید."پیغمبراکرم .ص.
در هر روز یک پرچم از اخلا ق خود را برای من بر می افراشت ومرا فرمان می داد تا از این اخلاق الگو بگیرم .
" یعنی هر روز پیامبر یک درس اخلاق رابه علی اموزش می دادند.
واکنون ماچقدر برای قرار گرفتن دراین تعبیر ومیدان های اخلاق شناخت داریم .وچقدربرای قرارگرفتن دراین میدان های اخلاقی ومعنوی کوشش می نمایم.
تغییر نام یثرب پیامبر اسلام ( ص) تصمیم گرفتند که نام یثرب را تغییر دهند .ایشان این تغییر نام را یک ضرورت.روانی .اجتماعی تشخیص دادند.
لذانام یثرب را که به معنای افساد ومذمت بود به طیبه به معنی پا کی تغییر دادند سپس با نزول ایشان به یثرب آن شهر به مدینه الرسول شهرت یافت .
قطعا انتخا ب اسم زیبایی مانند طیبه درالقای روح امید وخوش بینی در دیدگاه یاران وپیروان ایشان تاثیر بسزایی داشته است.
تغییر نام.یکی از اقدامات فرهنگی است که در انقلا بهای عمیق اجتماعی صورت می گیرد.
انتخاب نام زیبا ومعنی دار برای اشخا ص موسسه ها وشهرها نشان دهنده و نظام فکری فرهنگی و هرانقلاب است .پیامبر بعدها نامهای جاهلی افراد را نیز تغییر دادند ونامهای زیبایی که دارای مفاهیم توحیدی واسلامی بودند برای آنها انتخاب کردند.
ایشان نام روزبه فارسی را به سلمان محمدی نام عمرو بن عوف رابه عبدالرحمن بن عوف تغییردادند.
قرآن وسنت دو منبع اموزش: پس از شکل گیری دولت مدینه واستقرار حضرت محمد پیامبر فرصت یافت .
تارسالت جهانی حود را ابلاغ کند .با فرهنگ شرک الود جاهلیت مبارزه نماید .ومردم را به پیروی دین حق وپرستش الله خدای یگانه بخواند.
ازاین حیث اوخانهاعزام مبلغ ومعلم انتخا ب کرد ونخستین گروه مبشران رحمت را به اطراف جزیرالعرب.گسیل داشت .یکی از ان معلمان وارسته ودست پرورده او معازبن جبل صحابی فراخوند وقران وسنت رابه آنان یاد دهد .
در وصف محمد (ص)- پیامبر و علی (ع) زندگی پیامبر سراسر یگانگی اندیشه و عمل است .
قول او فعل اوست و فعل او حقیقت الهی وجود نبوی اوست و یک قانون عام دارد .
و این قانون عام دین اوست .
تاریخ زندگی و سیره مشخص او نشان داده است که با هر امتیازی که بر علی امضا کرده است آسمان نیز تصدیق آورده است ، افزون بر آن در بسیاری از مواضع که به خاطر سوء فهم و تنگ نظری حسودان جامعه گه گاه به جهت مصلحت گرایی جامعه شناسانه آنچنان که باید و شاید ، از علی نگفته است ، وحی آسمانی و فرمان ربای در نهایت قطعیت به انجام و ابلاغ آن فرمان شدید و امر اکیدش داده است .
آسیب شناسی حاکمان در حکومت دینی : دینی که بنیانگذارش پیامبر اکرم (ص) است ، در آخرین بیماری منجر به رحلت ، پیام هایی که می دهد ، بزرگترین و ناب ترین پیام های انسانی در باب کرامت انسان و حقوق بشر وو عدالت و آزادی آدمی است ، یعنی همان چیز هایی که امروز می خواهند با آموزه های غربی به ما آموزش دهند !
یکی آن پیایمی است که ایشان علاوه بر جنبه های معنوی اش و تبرکی که مردم به او میجستند و حتی قطرات آب وضویش را از یکدیگر می ربودند ، در آخرین سخنرانی خطاب به مردم می گوید : " هر کس حقی بر گردن من دارد که ادا نشده است امروز بگوید و حساب مرا تصفیه کند ، مرا ببخشد و از من بگذرد ، یا قصاص و جبران کند تا حساب ما به آخرت نیافتد ." مردی که قدرت مطلق دارد و حاکم دینی است ، با مردم اینگونه سخن می گوید که جمعیت با صدای بلند گریه میکنند...
آسیب شناسی حاکمان در حکومت دینی دین همیشه ، زنده است ، ارزشها جاذبه دارند و آن شعار هایی که براساس آن انقلاب شد و امروز انقلاب ایران مرکز توفنده و قلب انقلاب جهانی اسلام است و در سارسر دنیا دارد تغییرات عمده ایجاد میکند ، همان ارزشهایی که انقلاب در ایران ایجاد کرد و جنگ را پیش برد .
آن ارزشها همچنان زنده است ، توفنده است ، جاذبه دارد و اگر به درستی ادا شود و اگر آنان که ادا می کنند ، عاقل و صادق باشند ، اگر رسانه های فرهنگی و تبلیغاتی ما اصلاح شوند ، اگر دستگاه قضایی ما ، دولت ما و مجلس ما کمتر حرف بزنند و به سنت پیامبر و اهل بیت بیشتر عمل بکنند ، خواهید دید که این ارزشها زنده است و جاذبه دارد و هنوز تنها نبضی که در دنیا می تپد ، نبض دین و حکومت دینی است .
اینها مسائلی است که باید روشن شود که چه کسانی در این جامعه چه میکنند و به حساب دین گذاشته ونوشته می شود .
این دین احتیاج به فهم و عمل دارد ، احتیاج به اصلاح ندارد .
ما خودمان را باید اصلاح کنیم ، نه دین را.
آسیب شناسی حاکمان در حکومت دینی - محمد پیامبری برای همیشه کسانی که چه باید کرد را از سنت پیامبر اکرم نیاموخته اند و وارد حکومت دینی شده اند و به نام دین در حوزه های مختلف خواسته اند بر مردم اعمل حکمرانی کنند ، چنین کسانی اولین مشکل مردم متدین و حکومت دینی اند و اولین تکلیف ما در حوزه ی " چه باید کرد ؟" ، مواجهه ی شفاف با جریاناتی است که نه عقلا معارف و احکام دین را می شناسند و نه قلبا به دکترین دینی برای حکومت ایمان دارند و نه عملا به آن التزام دارند .
در عین حال ادعا می کنند که مردم از دین و حکومت دینی خسته شده اند .
من به شما عرض می کنم بخش عمده ای از این گفته ها تبلیغات و جنگ روانی است و به نوبه ی خود به شما عرض می کنم که هرگاه نسل جدید سخن می گوید ، یا اشکال می کند یا ابهامی دارد به این معتا نیست که بریده است یا متزلزل و ضعیف است و ما هرگز نشنیده ایم که از حکومت دینی و از دین ، خسته شده باشند .
هرچه ما از این نسل شنیده ایم این است که چرا به دینی که از آن دم می زنید ، عمل نمی شود ؟
می گویند : چرا در بعضی از حوزه های مدیریتی ، حکومت ، دینی نیست ؟
امروز دشمن شبهات را در دهان مردم و نسل جوان می گذارد که مردم و نسل جوان می گویند : ما حکومت دینی نمی خواهیم و چرا حکومت دینی است ؟
در حالی که ولقعیت عکس این است .
پرسش اصلی نسل جوان این است که چرا حکومت و حاکمان در همه ی حوزه ها ی اختیاراتشان ، در اقتصاد ، سیاست ، فرهنگ و قضاوت ،دینی عمل نمی کنند ؟
استقلال سیاسی پیامبر.
حضرت محمد .ص.
پس از هجرت به مدینه امت واحدی به وجود اورد امتی در جامعه ای آرمانی که به رهبری پیشوایی آگاه برای تحقق آرمانهای خود حرکت کرد.
به تعبیر دکتر شریعتی در جا معه ای انسانی که افراد گرد هم آمده اند نه بر اساس رهبری مشترک به سوی ایده ال خویش حرکت کنند به جای خویشاوندی افراد انسانی وخاک وخون .همکاری وهم سرنوشتی وهم هدفی وهم قیامی وهمگانی برای یک کار عبارت است از اعتقاد واشتراک دررهبری واحد در جامعه ای که افرادش متحد ومتعهد ند که در این راه رو به سوی قبله مشترک داشته باشند.
چنین جامعه ای دارای یک رهبر آگاه مورد اتفاق همه است.در این جا معه حفظ فرهنگ وهوشیاری در برابرتوطئه ونفوذ بیگانه عامل اصلی استقلال وحا کمیت دولت است .زیرا بیگانه هر گز نمی خواهد کشور اسلامی موفق وپیروز رفتاربا مسیحیان : لحن خطاب قرآن وپیامبر اکرم(ص)با مخا طبان مسیحی همراه با عطوفت وملایمت بوده است چه با مسیحیان حبشه که مسلمانان بهآنجا هجرت کردند وچه مسیحیان نجران که برای مباهله با مسلمانان رودررو قرار گرفتند.
قران همواره مسیحیان رامردمانی با عاطفه ومهربان تلقی کرده است وهمواره از آنان به نیکی یاد می کند.این مطلب به دلیل تعالیم حضرت مسیح(ع) در دعوت یاران خود به محبت و بردباری می باشد که تاثیر فراوانی در بر خورد مسیحیان بر جای گذاشته است.لذا راهبان وپیروان واقعی حضرت مسیح(ع) مردمانی خوش قلب ,باعاطفه وبامحبت بوده اند وقطعا تاثیر روانی محبت در شکل گیری شخصیت آدمی ولطافت روحی او عامل مهمی به شمار می رود.
رفتاروبرخورد پیامبربا پیروان ادیان : پیامبر اسلام(ص)همیشه در برخورد با ادیان توحیدی مانند یهودیان ومسیحیان جانب قانون ورفتار نیکو را درپیش می گرفتند.
مگر آنکه یهود پس ازامضای قرار داد وپیمان دفاع مشترک نقض عهد کردند.
پیامبر(ص)هم پس از دفع چند توطئه خطر ناک که از جانب یهود برای نابودی او طرح شده بود آنها رااز سر زمین مدینه اخراج کردند وسیاست ((سرزمین واحد برای دین واحد))را اعمال نمودند.
پیمان صلح حدیبیه...
این پیمان را پیامبراکرم(ص)در محلی به نام ((حدیبیه))با مشرکان مکه امضا کردند که به بخشهایی از ان اشاره میشود.
مسلمان وقریش متعهد می شوند که تا مدت چهار سال یا ده سال ترک مخاصمه نمایند ومتعرض یکدیگر نشوند.
مرتکب خیانت وسرقت نشوند واموال یکدیگر را محترم بشمارند.
هر مسلمانی که به قصد حج یاعمره یا سفر به یمن یاطائف وارد مکه می شود در امان باشد وهمچنین هر یک از مشرکان که به قصد شام یا مشرق به مدینه وارد شود در امان است.
مسلمان وقریش می توانند با هر قبیله ای که خواستند هم پیمان شوند وپیمانشان محترم خواهد بود.
مسلمان وقریش متعهد می شوند که نسبت به یکدیگر عداوت ودشمنی وخدعه نداشته باشند وکینه یکدیگر را به دل نگیرند.محمد(ص)و یارانش سال دیگر می توانند به قصد مراسم حج وارد مکه شوند مشروط بر اینکه بدون سلاح باشند وبیشترازسه روزدر مکه توقف ننمایند.
فرازهایی از پیمان ها: هر فردی از یهود که از ما پیروی کند ازکمک ویاری ما برخوردار خواهد بود ودر بین مسلمان و اوتفاوتی نخواهد بود وکسی حق ندارد به او ستم کند ویا دشمن اورا یاری دهد.در حال جنگ یهودیان باید هزینه جنگی خود رابپردازند.هریک از یهود ومسلمان در عمل کردن به دینشان آزاد است.مسلمان ویهود تعهد می کنند که در خیر خواهی ونیکی تعاون نمایند.