بسیاری از صاحب نظران، علوم اداری و مدیریت بر این باورند که نخستین و نهاییترین هدف افراد از پذیرش شغل برخورداری مادی او به زبان رایج دریافت حقوق و دستمزد است.
شمار فراوانی از اعتصاب های کارگری و حتی کارمندی، کم کاری ها، عدم انگیزش و نارضایتی های شغلی، موارد ترک خدمت و ... که در همه جای جهان روی می دهد، زائیده بی توجهی به انگیزه های مادی و نابرابریهای پرداخت یا کمبود مقررات و روش های منظم، منطقی و منصفانه حقوق و دستمزد است. اگر از مردم بپرسید چرا کار می کنند اکثر آنها خواهند گفت: «به خاطر پول». این نیاز اساسی به پول حائز اهمیت است.
اداره امور حقوق و دستمزد پیچیده و ظریف است و از فنون کاهش پیچیدگی ها و ظرایف سخن می گوید. در گذشته یکی از بزرگترین مشکلات آن بوده که مدافعان هر روش ادعا می کردند که روش آنان مسائل کلیه سازمانها را حل خواهد کرد. از این رو است که پاداش افزایش تولید کار روزانه اندازه گیری شده است.
ارزیابی کار و شغل:
امروزه نظام های مختلف پرداخت که هر یک سعی بر مرتبط ساختن دریافت ها (درآمدها) با کار انجام شده دارد بکار گرفته می شود. اما قبل از آنکه هر گونه نظامی مورد عمل قرار گیرد لازم است کار انجام شده به نحوی مورد ارزیابی واقع شود.
این امر را می توان از طریق مقایسه طبیعت کار (مثل: آیا کار واقعاً طاقت فرسا است. و آیا متضمن مسئولیت فراوان است؟) با کار انجام شده در دیگر مشاغل سازمان به منظور ایجاد سلسله مراتبی از مشاغل که متعاقباً سطوح مختلف پرداخت بدان مرتبط می شود انجام داد یا از طریق سنجش نرخ و میزان کار کارکنان و پرداخت حقوق و دستمزد به آنان بر اساس نرخهای مختلف آنان.
روش اول نیاز به ارزشیابی شغل دارد و روش دوم مستلزم سنجش کار است. در بسیاری از سازمانها به منظور استقرار سلسله مراتبی از سطوح پرداخت پایه به همراه پرداخت های تشویقی مرتبط با عملکرد هر دو روش بکار گرفته می شود.
وقتی در نظام های حقوق یا دستمزد تغییراتی اعمال می شود، و بخصوص زمانی که نظام های نوین بکار گرفته می شوند، باید توجه خاصی به بافت و زمینه ای کرد که در درونش آن تغییرات پدید می آیند. نتایج اعمال این نوع تغییرات در چندین سازمان و ثابت گردیده است چنانچه از طریق درست و در شرایط مناسب بکار روند مؤثر می افتند.
سطوح پرداخت:
پس از آنکه مشاغل ارزیابی شدند مبالغی نیز باید به هر شغل تخصیص یابد. در این زمینه سه نکته را باید در نظر گرفت. اول تخصیص مبالغ متفاوت برای پست های مختلف موجود در سلسله مراتب شغلی و معیارهای مختلف عملکرد.
دوم در نظر گرفتن سطوح مطلق پرداخت با توجه به شرایطی که سطوح پرداخت در سازمانهای دیگر مورد ملاحظه قرار گیرد. دوم، فرآیند مذاکره درباره سطوح پرداخت بین مدیریت و اتحادیه.
طراحی یک نظام پرداخت:
در طرح ریزی دستمزد چند اصل اساسی و عمده که نظام های معروف حقوق و دستمزد بر پایه آن بنا شده اند مورد نظر قرار می گیرند. پاره ای اصول پرداخت عبارتند از:
1) پرداخت بر اساس نظام های نتیجه کار
2) پرداخت بر اساس نظام های زمان کار (انجام کار مثل کار روزانه محاسبه شده)
3) و نظام مختلف پرداخت ناشی از افزایش تولید در سطح مؤسسه
4) طرح ارزش افزوده
هنگامی که نظام های حقوق طراحی می شود معمولاً موارد مختلفی را در نظر می گیرند که اهم آنها عبارتند از محدوده های حقوق که از طریق آن فرد بر اساس تجربه شغلی پیشروی می کند. منحنی های پیشرفت حقوق که عبارتند از راهنماییهایی مبنی بر تعیین نرخی که بر اساس آن فرد باید بر محور محدوده های حقوقی یا از پیش تعیین شده حرکت کند و بالاخره روشهای تجدیدنظر در حقوق که بر اساس آن افزایش حقوق سالانه معین می شود. هر یک از این موارد بحث جداگانه ای را به خود اختصاص می دهد. که ما در اینجا از تشریح آنها خودداری می کنیم.
حقوق چیست؟
پرداخت مزد در قبال انجام کار و خدمت را حقوق گویند. به عبارتی دیگر حقوق مستمری ثابت است که در قبال انجام کار و یا خدمتی از سوی کارفرما یا از سازمان به کارمند پرداخت می شود که به صورت ساعتی یا ماهیانه می باشد.
مزد یا دستمزد چیست؟
مزد یا دستمزد مستمری غیر ثابتی است که با ازای هر روز کار و یا به میزان کار انجام شده از سوی کارفرما به کارگر پرداخت می شود.
مزد مناسب و یا حقوق مناسب چگونه مزدی است؟
مزد مناسب و یا حقوق عبارتست از حقوقی که به ارزش واقعی کار افراد مزد پرداخت شود و به کارهای مساوی پرداخت بشود و همینطور کفاف زندگی کارمند را نیز بکند در واقع تأمین زندگی فرد بشود.
«به ارزش واقعی کار افراد مزد پرداخت شود» 1)
«به کارهای مساوی مزد مساوی پرداخت شود» 2) مزد (حقوق) مناسب
«تأمین زندگی فرد یا کارمند بشود (بکند)» 3)
نظریات پرداخت دستمزد:
1) نظریه عرض و تقاضا: مبنای پرداخت مزد عرضه شغل و نیروی کار می باشد.
2) نظریه قدرت پرداخت مؤسسه: بر مبنای این نظریه میزان پرداخت مزد در سازمانها به توان مالی و درآمد و سود مؤسسه بستگی دارد به عبارت دیگر هر چه درآمد مؤسسه بالاتر برود میزان پرداخت مزد افزایش می یابد و بر عکس.
3) نظریه تأمین هزینه زندگی کارکنان: بر اساس این نظریه مبنای پرداخت مزد در سازمان هزینه کارکنان می باشد.
4) نظریه کارآیی: بر اساس این نظریه مبنای پرداخت مزد به کارکنان در سازمان ها میزان محصول تولید شده یا خدماتی انجام شده می باشد. تنها مشکلی که در این نظریه وجود دارد این است که میزان فعالیت و اثرگذاری هر فرد در سازمان را نمی توان تشخیص داد.
نظریه کارآیی را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
«طرح زمانی»
«طرح تکه کاری (پیمانکاری) » نظریه کارآیی
«طرح استاندارد (مشترک) »
الف) طرح زمانی:
منظور از این طرح این است که هر فرد زمان بیشتری را برای کار صرف کند از مزد بیشتری برخوردار خواهد بود.
مشکلات این طرح: اولاً بین نیروهای فعال (علاقمند به کار) و غیر فعال هیچ فرقی وجود ندارد و ثانیاً باعث دلسردی و تضعیف نیروهای ورزیده می شود. ثالثاً هنگامی که نیروهای ورزیده دلسرد شوند تولیدات آنان نیز کاهش می یابد.
ب) طرح تکه کاری (پیمانکاری):
بر اساس این طرح مبنای پرداخت مزد در سازمانها میزان محصول تولید شده و یا کار انجام شده می باشد. به عبارت دیگر هر چه تولید و ارائه خدمات بیشتر باشد استفاده از مزایای بیشتر هم برای او در نظر گرفته می شود.
در این طرح زمان مهم نیست و بر مبنای زمان مزد پرداخت نمی شود این طرح زمانی را پوشش داده است و لیکن خود دارای معایب چندی می باشد.
معایب این روش:
1) کیفیت فدای کمیت می شود.
2) چون کارکنان تمام وقت خود را برای کار کردن صرف می کنند باعث فرسودگی آنان (کارمندان) می شود.
3) استهلاک در این سازمانها به شدت افزایش می یابد در نتیجه کارآیی پایین می آید.
پ) طرح استاندارد:
از میانگین تولید کالای مورد نظر مشخص می شود به عبارتی دیگر تعدادی را که کارکنان در حد متوسط می توانند تولید نمایند را مشخص می کنند.
برای آن دسته از کارکنانی که به تعداد میانگین تولید با کیفیت مشخص شده تولید نماید:
1) حقوق ثابتی در نظر بگیریم حال اگر کارمندی بیش از حد میانگین تولید نماید در صورتی که با همان کیفیت باشد به میزان تولیدات اضافه، مزد اضافه نیز دریافت خواهد نمود و بر عکس اگر کارمندی از حد میانگین کمتر تولید نمود و یا اینکه تولیدات وی از کیفیت استاندارد شده برخوردار نبود مزد کمتری پرداخت خواهد شد.
البته در این حالت باید مصنوعات زیر را مدنظر قرار داد:
1) کهولت سن کارمند
2) ساختار اداری سازمان (ساختار غلط)
3) تأمین مواد خام