خیام
ابوالفتح و یا به قولی ابوحفض غیاث الدین عمر ابن ابراهیم نیشابوری، از حکما و ریاضی دانان و شاعران بزرگ در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری قمری است.
تفصیل زندگی و سبب شهرت او به خیام یا خیامی، با باورها و افسانه ها همراه است.
در یکی از این روایت ها آمده است که او با خواجه نظام الملک و حسن صباح همشاگردی بوده است.
گفته می شود که این حکیم بزرگ ایرانی در تهیه زیج ( جدولی که در قدیم برای محاسبه نجومی و تعیین احوال ستارگان و استخراج احکام بکار می رفته است.) ملکشاهی در سال ۴۶۷ قمری با بسیاری از دانشمندان آن روز همکاری داشته است.
قدیمی ترین ماخذی که در آن از خیام نام برده شده است، غیر از یک نامه منسوب به سنایی غزنوی؛ در کتاب های دیگری همچون میزان الحکمه عبدالرحمن خازنی، چهار مقاله نظامی عروضی و تتمه صوان الحکمه ابوالحسن بیهقی است.
نظامی عروضی در چهار مقاله از خیام چنین یاد می کند: به سال ۵۰۶ در بلخ به خدمت امام عمر خیامی رسید و در میان مجلس عشرت از وی شنید که می گفت گور من در موضعی باشد که هر بهاری شمال بر من گل افشان می کند.
و چون در سال ۶۳۰ به نیشابور رسید چند سال بود که از وفات او ( خیام ) می گذشت.
همچنین در زمینه سفرهای خیام به عراق و عربستان آمده است که او در این شهرها به تدریس حکمت و مطالعه در نجوم و ریاضی می پرداخت.
شاید اشتغال خیام به علم و حکمت تا اندازه ای از منزلت شاعری او کاسته باشد.
در کتاب های تاریخ الحکمای شهرزوری، مرصاد العباد نجم الدین رازی، جهانگشای جوینی، تاریخ گزیده و مونس الاحرار به شاعر بودن خیام و رباعیات او اشاره های فراوانی شده است.
اما بسیاری بر این عقیده اند که هنوز متن جامع و موثقی از شعرهای این حکیم بلند آوازه ایرانی در دست نیست و چه بسا ابیات مجهولی را هم به وی نسبت داده اند.
حکیم عمر خیام نیشابوری از مشاهیر، منجمان، طبیبان، ریاضی دان ها و شاعران بنام بوده که بسیاری او را در حکمت و فلسفه همسنگ بوعلی سینا می دانسته اند.
گفته اند او با همه فرزانگی، مردی تندخو بود و در فضاهای حیرت و سرگشتگی در حقیقت احوال و وجود و تردید، آدمی را به استفاده از لذایذ دنیوی ترغیب می کرد.
به همین جهت همواره مورد کینه اهل شریعت بوده است.
خیام در قلمرو شاعری در روزگار خود چندان شهرتی نداشت و بیشتر به نام حکیم و فیلسوف شناخته می شد.
اما بعدها رباعیات لطیف و فیلسوفانه اش مورد توجه اهل نظر قرار گرفت.
بازتاب اندیشه های فلسفی و رنج های انسانی در بسیاری از رباعیات او به روشنی دیده می شود.
شهرت شعرهای خیام در سالهای اخیر در میان اروپاییان مدیون ترجمه معروف ادوارد فیتزجرالد به زبان انگلیسی است.
شهرت شعرهای خیام در سالهای اخیر در میان اروپاییان مدیون ترجمه معروف ادوارد فیتزجرالد به زبان انگلیسی است.
رباعیات خیام به زبانهای گوناگونی از جمله به زبان های فرانسه، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، روسی، عربی، ترکی و ارمنی ترجمه شده است.
مضامین بیشتر شعرهای خیام شک و حیرت، زیبایی زندگی و کوتاهی عمر و مرگ اندیشی است.
خیام در دوران و محیطی می زیست که دغدغه متکلمان عرفان و حکمت مشاء بود و به همین جهت پیوسته با هم در جدال بودند.
در شعر خیام مطرح کردن باده در حکم تغزل و تشبیب قصیده سرایان است.
یعنی نوعی سرآغاز ورود به مطلب.
آنجا که می گوید " می بده " قصد انشاء ندارد و آنجا که می گوید " خوردم " قصد اخبار ندارد.
بسیار باده که در بارگاه استغنا چه پاسبان و چه سلطان، چه هوشیار و چه مست شاعر در جایی دیگر از " بدنامی " و " حریف باده " شدن اینگونه یاد می کند: ای بس که حریف باده و جام شدیم دزدیده به خانه دلارام شدیم ترسیدن ما زبیم بدنامی بود اکنون ز چه ترسیم که بدنام شدیم در زمینه دهری بودن خیام و اندیشه های پرسش برانگیز اغلب به این رباعی شاعر استناد می شود: جامی است که عقل آفرین می زندش صد بوسه زمهر بر جبین می زندش این کوزه گر دهر چنین جام لطیف می سازد و باز بر زمین می زندش مرگ خیام بنا به روایت چهار مقاله عروضی بین سال های ۵۰۸ تا ۵۳۰ هجری قمری در نیشابور اتفاق افتاده است.
اندیشه های حکیم خیام نیشابوری شاعر و دانشمند بلند مرتبه ایرانی، بیش از بسیاری از اندیشمندان دیگر در تذکره ها و کتابها و در میان آرا و عقاید دانشمندان برجسته داخلی و خارجی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
جدا ازافسانه پردازی ها، خیام از چهره های نامدار و ماندگار فرهنگ ایران زمین محسوب می شود.
لقب " حجه الحق " که روزگاری در اختیار بوعلی سینا بود، در مقطعی هم از آن خیام گردیده بود.
آنچه از آثار این حکیم و شاعر صاحب نام بر جای مانده از این قرار است: رساله ای در جبر و مقابله رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس همکاری در زیج ملکشاهی مختصری در طبیعیات رساله ای در وجود ( به زبان فارسی ) رساله در کون و تکلیف رساله فی الاحتیال معرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما رساله مسمی به لوازم الامکنه در فصول و علت اختلاف هوای بلاد و اقالیم رباعیات عمر خیامی منابع و ماخذ لغت نامه دهخدا / علی اکبر دهخدا دانشنامه بزرگ ایران / غلامحسین مصاحب تاریخ ادبیات ایران / ذبیح الله صفا / خلاصه جلد اول و دوم / کتاب جیبی عمر خیام / علیرضا ذکاوتی قراگزلو / انتشارات طرح نو