دانلود تحقیق زندگی پروین اعتصامی

Word 314 KB 19589 45
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • اختر چرخ ادب، پروین اعتصامی در25 اسفندماه 1285 شمسی در تبریز چشم به جهان گشود.

    مادر پروین اهل آذربایجان و پدرش یوسف اعتصام الملک آشتیانی اهل آشتیان بود.


    پروین آموختن و نوشتن زبان فارسی و عربی را در دامان خانواده آموخت.

    تا اینکه پدرش در سال 1291 شمسی تصمیم گرفت از تبریز به تهران بیاید.

    بنابراین پروین به همراه پدر به تهران آمد.

    پدر پروین انسانی روشنفکر و تحصیل کرده بود و این امر نقش مهمی در پیشرفت پروین داشت.

    به پیشنهاد پدر، پروین برای یادگیری زبان انگلیسی وارد کالج آمریکایی تهران شد و به این طریق توانست به زبان انگلیسی تسلط کامل یابد که این امر بعدها در سرودن اشعارش تأثیر به سزایی داشت.


    درسال 1303 شمسی پروین از مدرسه ی دختران آمریکایی فارغ التحصیل شد برای جشن فارغ التحصیلی پروین قعطه ی زیر را سرود و برای آنانی که در جشن شرکت داشتند این شعر را خواند.

    ای نهال ارزو خوش زی که بار آورده ای
    غنچه بی باد صبا گل بی بهار آورده ای
    باغبانان تو را، امسال سال خرمی است
    زین همایون میوه، کز هر شاخسار آورده ای
    شاخ و برگ ات نیکنامی، بیخ و بارت سعی و علم
    این هنرها، جمله از آموزگار آورده ای
    غنچه ای زین شاخه، ما را زیب دست و دامن است
    همتی ای خواهران تا فرصت کوشیدن است
    پستی نسوان ایران جمله از بی دانشی است
    مرد یا زن برتری و رتبت از دانستن است
    به که هر دختر بداند قدر علم آموختن
    تا نگوید کس پسر هوشیار و دختر کودن است
    از چه نسوان از حقوق خویشتن بی بهره اند
    نام این قوم از چه دور افتاده از هر دفتری
    دامن مادر نخست آموزگار کودک است
    طفل دانشور،کجا پرورده نادان مادری
    « دیوان پروین اعتصامی، صص 288- 289»
    پروین از همان آغاز زندگی به شعر و ادب علاقه ی زیادی داشت و محیط مناسب خانه او را در شکوفایی استعدادهایش یاری می کرد.

    اعتصام الملک پدر پروین، سردبیر مجله ی بهار بود.

    پروین از سن هشت سالگی شعر می سرود.پدر نیز تعدادی از سروده هایش را در مجله ی بهار به چاپ می رساند.

    این تشویق بزرگی برای پروین بود تا درسرودن اشعارش سعی و استعداد شعری پروین شد، رفت و آمد او به محافل ادبی آن روزگار بود که پدرش با آنها سروکار داشت .»
    در یکی از این محفل ها پروین با شاعر و روشنفکر زمان خود، ملک الشعرای بهار آشنا می شود بهار با دیدن سروده های پروین بسیار تعجب کرد.

    بطوریکه در ابتدا باروش نمی شد شاعر جوانی چون پروین بتواندچنین شعرهای زیبایی بسراید.

    بخصوص که پروین، زنی با حجب و حیا بود و زنان در آن زمان کمتر اجازه داشتند در میدان علم و ادب اظهارنظری کنند، و ذوق و هنر وجودی خود را به ظهور برسانند.

    بهار خود در مقدمه ای که بر دیوان پروین اعتصامی نوشته از شیوه ی شاعری پروین اینگونه می گوید:« ملاحظه ی چند صفحه ازاین دیوان و مشاهده ی سبک متین و شیوه ی استوار و شیوایی بیان و لطافت معانی آن چنانم بفریفت که تنها این کتاب را پیش روی نهاده و هر مشغله که بود، پس پشت افکندم و تمامت آن را خوانده لذتی موفور بردم.»
    هرچند بهار در آغاز کار به سروده های پروین به چشم تردید می نگریست، اما کمکم به خاطر نشست و برخاستی که در محافل ادبی با پروین داشت متوجه شد که تمام آن اشعار ازپروین بوده و واقعاً استعداد شاعری در وجودش نهفته است.

    با این وجود اکثر مردم آن زمان این سروده ها را از پروین باور نداشتند و ان را به اعتصام الملک آشتیانی پدر پروین نسبت می دادند با تمام این مسایل پروین دست از تلاش خود برنداشت و با وجود تمام محدودیت هایی که سراسر زندگی اش را احاطه کرده بود، به سرودن ادامه داد و حقیقت وجودی خود را به تماشا گذاشت.

    اما چرا مردم آنزمان سروده های ناب و زیبای پروین را از او نمیدانستند و اصلاً به فکرشان خطور نمی کرد که شاید زنی بتواند چنین زیبا، سخنان خود را به نظم درآورد و از اندیشه ها وآرزوهای نهفته اش سخن بگوید.

    تا آن زمان علت حاکمیت اندیشه هایی که زن را در چهار دیواری سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ....

    دخالت کند هیچ زنی نتوانسته بود از استعداد درونی خود سخنی بگوید و جرأت نداشت که حتی نوشته ها و سروده های خود را به کسی نشان دهد.

    زیرا خواه ناخواه همانند پروین، او را مورد اتهام خود قرار می دادند و چنین هنری را از او باور نداشتند.
    برای مثال درزمانی که پروین به پشتیبانی پدر خود در محافل ادبی آن روز شرکت می کرد و در جمع بزرگانی چون بهار، دهخدا، محمدقزوینی، نفیسی و ....

    شعر خود را می خواند و مورد تشویق آنان قرار می گرفت، شاعر دیگری به اسم عالمتاج قائم مقام، متخلص به« ژاله» زندگی می کرد.

    اما هیچگاه بخاطر محیط و فرهنگ حاکم بر زمان خود نتوانست سروده های خود را برای کسی بخواند و یا احیاناً آنرا در مجله و یا روزنامه ای به چاپ برساند:« شاید به این سبب از انتساب به شعر و شاعری نیز تبرا می جست و دیوان غزلهایش را به آتش سپرده بود .»
    به آتش سپردن سروده ها، نشاندهنده ی محدودیت هایی است که سالهای سال بر زنان حاکم بوده و همین امر باعث شده است که ما شاهد پیشرفت جدی در زمینه های مختلف زندگی از سوی زنان باشیم.

    با این وجود پروین به خاطر حمایت های بی دریغ پدر و عشق و علاقه ی فراوان که در وجودش قرار داشت، توانست موانعی که بر سرراهش بود را کنار بزند و به هدف خود دست یابد.


    پروین در سال 1313 شمسی با پسرعموی پدرش ازدواج کرد.

    بعد از ازدواج به کرمانشاه رفت.

    اما پروین زنی تحصیل کرده و با فرهنگ بود و نمی توانست با کسی که هیچ بویی از ادبیات و فرهنگ نبرده در یک خانه بسر برد.

    بنابراین هنوز دو ماه ازا ازدواجش نگذشته بود که بخاطر عدم تفاهم از همسرش جدا شد و به تهران بازگشت.پروین خود در دیوانش به دوران تلخ زندگی مشترک خود اشاره می کند.

    و چنین می گوید: «دیوان پروین اعتصامی، ص 435» این ناکامی در ازدواج بعدها در شعر پروین تأثیر خاصی داشت.

    در سروده هایی که دریایی از عطوفت و دلسوزیهای عمیق او نسبت به پیرزنان، بیچارگان، کودکان و درماندگان وجود دارد می توان این تأثیر را براحتی مشاهده کرد.

    کم کم سروده های پروین در میان مردم راه یافت و مردم با شوق و علاقه ی خاصی آن اشعار را می خواندند و از آن لذت می بردند.

    در سال 1314 شمسی برای اولین بار دیوان اشعار پروین به چاپ رسید و این امر باعث شهرت پروین شد به محض چاپ شدن دیوان پروین محمدقزوینی،دانشمند و عالم آن زمان پس از خواندن آن دیوان در نامه ای به پدر پروین اینگونه از سروده های پروین تعریف کرد:« چیزی که مخصوصاً بیشتر مایه ی تعجب و استغراب است و نه چندان جنبه ی معنوی این اشعار است،....

    بلکه موضوع تعجب، جنبه ی لفظی و فنی اشعار خانم پروین اعتصامی است که عبارت باشد از نهایت حسن انتخاب الفاظ و کلمات و جمل و تعبیرات و اصطلاحات.....که این فقرات چنان که همه کس می داند موهبتی و فطری نیست، بلکه فقط و فقط اکتسابی است لاغیر؛ و نتیجه سالها تحصیل و درس و بحث و اعمال و ممارست و معاشرت با فضلا و علما و ادبا و ارباب فن است.» دهخدا، استاد و ادیب معروف ادبیات فارسی نیز شعر پروین را دارای مقام بلندی دانسته و با توجه به سن کم پروین او را در ردیف شاعران بزرگ ایران قرار داده و سروده هایش را ستوده است.

    پروین مدتی در کتابخانه ی دانش سرای عالی تهران به کر کتاب داری مشغول بود.

    تا اینکه سرانجام در شب شنبه 16 فروردین 1320بخاطر بیماری حصبه به سن 35 سالگی در تهران درگذشت.

    او را در قم در مقبره ی خانوادگی اش دفن کردند.

    برسر مزار پروین شعر زیر نوشته شده است: تأثیر پروین اعتصامی از آیات قرآن و احادیث بی گمان هر شاعر و نویسند ه ای در هنگام آفرینش اثر ادبی یا هنری خود تحت تأثیر باورها و اعتقادات درونی خویش قرار می گیرد و بطور آگاهانه یا ناآگاهانه از ان در اثر خود استفاده می کند پروینن که از همان آغاز کودکی به مطالعه کتابهای دینی و اخلاقی توجه خاصی داشت بی تردید از این امر جدا نیست و به راحتی می توان نشانه هایی از تأثیرپذیری او از آیات قرآن و احادیث نبوی را در سروده هایش مشاهده کرد در اینجا سعی خواهد شد بطور مختصر این ویژگی را در شعر پروین نشان دهیم و هنر و را در به کارگیری آیات خداوندی و احادیث در جای جای سروده هایش به تماشا بگذاریم.

    در شعر« سرنوشت» پروین از طوطی و جغدی سخن می گوید: طوطی، جغد را مایه دردسر دانسته و از او می خواهد که از تنهایی و خلوت نشینی دست بردارد و به میان مردم بیاید و از زیبایی های طبیعت لذت ببرد: «دیوان پروین اعتصامی، ص 247) طوطی در ادامه سخنانش خود را برتر از جغد می داند که باعث توجه همگان شده و به شیرین سخنی معروف گشته است.

    (دیوان پروین اعتصامی، ص 275) جغد در برابر اعتراض طوطی پاسخ می دهد که خداوند هر کسی را به شیوه ای آفریده است و مقدار و اندازه ی هر کس در دست خداست.

    اگر من همانند تو خوش گفتار و خوش سخن نیستم، برای این است که آفریدگارم میان همه ی موجودات تفاوت هایی قرار داده است.

    « دیوان پروین اعتصامی، ص 276» سخنانی که پروین آنرا از زبان جغد بیان می دارد، درواقع اشاره ای است به سخن خداوند در سوره ی قمر که می گوید: انا کل شیء خلقناه بقدر و ما امرنا الا واحده کلمح بالبصر.

    مبارزه با نفس و بی توجهی به آن همیشه در ادب فارسی سفارش شده است اگر انسن بتواند بر هواهای نفسانی خود غلبه یابد، قطعاً به قرب خداوند دست خواهد یافت و این نکته را بارها شاعران بزرگ و گرانقدری چون مولوی،سعدی، سنایی، ناصرخسرو، و .....در سروده هایشان گفته و بر آن تأکید داشته اند.

    پروین نیز منشای تمام گرفتاریهای و بدبختی های انسان را در پیروی از نفس دانسته و انسانها را از آن برحذر داشته است: «پروین اعتصامی، ص 321» در قرآن مجید نیز خداوند بارها انسانها را از تبعیت نفس منع کرده و پیروی از آن را باعث گمراهی انسان دانسته است.

    تنها لطف خداوند می تواند در مبارزه ی انسان با نفس به یاری اش بشتابد و اگر خواست خداوند نباشد، هیچ انسانی در برابر نفس توان ایستادگی نخواهد داشت: و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا مارحم ربی ان ربی غفور رحیم.

    در یکی ا زسروده های پروین ما شاهد گفت و گویی یک شانه با آئینه هستیم.

    شانه به آئینه می گوید: در این زمانه تمام رنج و عذاب مال ماست و ما مجبوریم با سختی موها را شانه بزنیم و مرتب کنیم.

    با وجود این که موهای زیبارویان را مرتب می کنیم اما نمی دانیم که چرا آن زیبارویان مشتاق دیدار آینه هستند و به ما توجهی نمی کنند: «دیوان پروین اعتصامی، ص 209» آئینه در پاسخ شانه می گوید: به این دلیل همه مرا دوست دارند که من تمام خوبی ها وبدی های صورت شان را بی کم و کاست به آنها نشان میدهم پشت سر آنها عیب جوی نمی کنم بلکه هر عیبی که در صورتشان هست را بی پرده برایشان به نمایش می گذارم.

    من همانند تو نیستم که پشت سر دیگران از عیب هایشان بگویم و از مردم به زشتی یاد نمی کنم: «دیوان پروین اعتصامی، ص 209» خداوند نیز بارها در قرآن مجید، بندگان خود را از عیب جویی برحذر داشته و به آنها توصیه کرده است که دست از این کار زشت بردارند و با گفتار ناشایشت دیگران را مورد خطاب قرار ندهند: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول لا من ظلم.

    تقدیر و سرنوشت و این که آیا انسان در این سرنوشت خود دخالتی می تواند داشته باشد یا نه و اگر اجازه ی چنین دخالتی به او داده نشده است تا چه اندازه است، از جمله مسایلی است که در دیوان هر شاعر آگاه و اندیشمند به چشم می خورد و بیشتر شاعران در ادب فارسی در مورد این موضوع سخن ها گفته و عقاید خود را به شکل متفاوتی بیان نموده اند.

    پروین نیز در جای جای دیوانش به این مطلب مهم اشاره می کند و همه ی سررشته های هستی را به دست قضا می بیند و گریز از قضا و قدر را برای آدمی کاری غیرممکن می پندارد: «دیوان پروین اعتصامی، ص 217» انسانها در این زندگی می بایست بار تقدیر را به دوش بکشند و هچکس نمی تواند از آن رهایی یابد.

    پیکار با فلک و روزگار کار عبث و بی نتیجه ای است بنابراین بهتر است که سر به فرمان خداوند بسپاریم و درکار او چون و چرا نیاوریم: در قرآن مجید خداوند به امر قضاو قدر و سرنوشت انسانها اینگونه اشاره دارد: ما اصاب من مصیبه فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان تبراها ان ذلک علی لله یسیر.

    البته پروین انسان را مجبور مطلق نمی داند که هر چه از قبل برایش تعیین شده را می بایست بدون چون و چرا بپذیرد و تسلیم قضا و قدر باشد او با این که نقش قضا و قدر را در زندگی انسان بسیار مؤثر می داند، با این وجود اعتقاد دارد که انسان با تدبیر و اندیشه می تواند این قضا و قدر را تغییر دهد و به نفع خود نماید: «دیوان پروین اعتصامی، صص 324- 326» خداوند نیز بارها در کتاب مقدس خود نقش اراده و اندیشه ی انسان را در تغییر قضا و قدر مؤثر دانسته و به آنها اجازه داده است که در سرنوشت انسانها دخالت و با توجه به خواسته ی خود عمل کنند.

    خداوند راه درست و باطل را که با انجام کارنیک، سرنوشت بد را از خود دور کند و یا برعکس با انجام کار نادرست، سرنوشت بدی را برای خود انتخاب نماید: انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً.در سوره ی فصلت نیز خداوند دوباره این مطلب را بیان می دارد و می گوید: من عمل صالحاً فلنفسه و من اساء فعلیها و ما ربک بظلام للبعید.

    «دیوان پروین اعتصامی، ص 375» یکی از مهمترین و زیباترین شعر پروین، شعر« لطف حق» است که در آن شاعر ایز مادر حضرت موسی (ع) سخن به میان می آورد.

    وقتی حضرت موسی(ع) به دنیا می ای فرعون براساس خوابی که دیده بود دستور میدهد تا تمام نوزادان پسر را به قتل برسانند.

    خداوند به مادر حضرت موسی(ع) وحی می کند که فرزند را به آب نیل بسپارد و به لطف حق امیدوار باشد.

    پروین در این شعر به شکل زیبایی نگرانی ها و دلتنگی های مادر موسی(ع) را به تصویر می کشد و خواننده را تحت تأثیر قرار می دهد.

    «دیوان پروین اعتصامی، صص 107- 108» پروین« در داستان مادر موسی، تمام احساسات و عواطف مادر را از آیات قرآن الهام می گیرد.

    و به روشنی بیان می کند.

    » با کمی دقت و اندیشه به راحتی می توان فهمید که پروین در سرودن شعر« لطف حق» به میزان زیادی تحت تأثیر این آیه ی قرآن قرار گرفته است.

    آنجا که خداوند می فرماید: و اوجینا الی ام موسی ان ارضعیه فاذا خفت علیه فالقیه فی الیم ولا تخافی ولا تحزنی انا رادوه الیک و جاعلوه من المرسلین.

    همانگونه که قبلاً گفته شد پروین بارها قرآن مجید را خوانده بود و از مضامین و محتوای سرشار آن به شکل زیبایی در سروده هایش استفاده می کرد.

    به غیر از آن کتاب ها و سخنان بزرگان دین و امامان معصوم نیز مورد توجه این شاعر بزرگ قرار گرفته بود و او با ظرافت خاص و با حساسیت بی نظیری سعی کرده بود که در جای جای سروده هایش از آن سخنان استفاده کند و کلامش را به گوهرهای ناب آن سخنان بیاراید.

    در اینجا سعی خواهد شد به تعدادی از سخنان بزرگان دین و امامان معصوم که پروین از آن در اشعارش بهره گرفته است، اشاره شود.

    پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص) همیشه به مسلمانان سفارش می کرد که در گفتارشان دقت کنند و اگر قادر به انجام آن سخن نیستند آن را بیان نکنند.

    از نظر ایشان گفتار بدون عمل سرمنشای بسیاری از بدیهاست.

    لاخیر فی قول الا مع الفعل؛ درگفتاری که عمل به همراه آن نباشد هیچ خیری وجود ندارد.

    در شعر« درخت بی بر» پروین از درخت سپیداری سخن می گوید که با وجود قامت بلند هیچ میوه و حاصلی ندارد و به درد هیچکس نمی خورد تا این که روزی توسط تبری قطعه قطعه شده و شاخه هایش طعمه ی آتش می گردد.

    سپیدار ازین بخت بد خود لب به گله می گشاید و از سوختن و نابود شدنش می نالد.

    شعله که آه و ناله سپیدار را می شنود در جوابش می گوید: « پروین اعتصامی صص، 256- 257» گویا پروین دقیقاً سخن زیبای پیامبر(ص) را به شعر درآورده و در انجام این کار ظرافت خاصی به خرج داده است.

    علت این موفقیت شاید بخاطر آن است که پروین خود به تمام این معیارها و ارزشهای اخلاقی پایبند بوده و سعی کرده است که مو به مو آنها را در زندگی خود بکار گیرد و عالم بی عمل نباشد.

    از سوی دیگر حضرت محمد(ص) همیشه دنیا را مزرعه ای برای آخرت می دانست و از انسانها می خواست تا می توانند کار نیک انجام دهند تا در فردای قیامت در برابر خداوند شرمسار نگردند: قالی لشت اجبها و احب الاخره فانما هی دار المعاد من دنیا را دوست نمی دارم و آخرت را دوست دارم، جز این نیست که آنجا سرای بازگشت است.

    پروین با توجه به سخن پیامبر انسان ها را از دل بستن به این دنیای محدود و زودگذر برحذر می دارد و می گوید که جهان دیگری در انتظار ماست جهانی بزرگتر و دیدنی تر از این جهان؛ بنابراین نباید بی جهت تمام قوا و توان مان را صرف مال اندوزی و کارهای بیهوده کنیم: دیوان پروین اعتصامی، صص 314- 316 امام علی(ع) در مورد دانش و فراگیری آن در نهج البلاغه می گوید: کل و عاء یضیق بما جعل فیه الا و عاء العلم فانه یستع به هر ظرفی تنگ می گردد و پر می شود به آنچه دورن آن می گذرد مگر ظرف علم و دانش(سینه و دل) که چون علم در آن راه یافت، فراخ می گردد و گنجایش دارد برای پذیرفتن علم دیگر.

    توجه به علم و دانش در سروده های پروین بارها بیان شده است و ارزش و برتری انسانها از نگاه این شاعر در میزان آگاهی هر کس در مورد هستی و جهان آفرینش می باشد: « دیوان پروین اعتصامی، صص 234- 236» نیکی کردن و دست ناتوان را گرفتن مطلبی است که پروین هراز گاهی در دیوان اشعارش به آن اشاره نموده و سعی کرده با هنر شاعری خود این صفت پسندیده را به دیگران بیاموزد و آنها را تشویق به این عمل کند: « دیوان پروین اعتصامی، ص 157» در نهج البلاغه نیز انجام این کار پسندیده بارها توسط امام علی(ع) سفارش شده است و آن مرد بزرگ تأکید داشته که اگر از سوی شخصی که به او نیکی، کرده ای قدردانی انجام نگرفت نگران نباش که خداوند پاداش عمل نیک تو را خواهد داد: لا یزهدنک فی المعروف من لایشکره لک فقد یشکرک علیه من لا یستمتع بشیء منه و قد تدرک من شکر الشاکر أکثراً مما اضاع الکافر ولله یحب المحسنین؛ اگر به کسی نیکی کردی و آن شخص در برابر نیکی تو سپاسگزاری نکرد دست از احسان نکش زیرا خداوند پاداش آن نیکی ات را خواهد داد و پاداش خداوند به مراتب بهتراز سپاس آن انسانی است که تو به او نیکی کرده ای و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.

    در شعر« گوهر وسنگ» ما شاهد گفت و گوی سنگ با گوهر هستیم سنگ به گوهر می گوید: چرا تو اینقدر زیبا و مورد پسند همگان هستی در حالی که من سنگی بی ارزش بوده و هیچکس به من توجهی نمی کند.

    من همانند تو سالهای سال در معدن ماندم، اما تو اکنون بخاطر درخشندگی ات بر تاج پادشاهان قرار می گیری و من در زیر پای رهگذران افتاده ام و آنها مرا به این طرف و آنطرف پرت می کنند: گوهر در پاسخ به سنگ آهسته می گوید: درست است!

    من بیشتر از تو مورد توجه دیگران قرار می گیرم زیرا صبر و تحمل ام بیشتر از تو بود و مدت زیادتری در زیرنور خورشید قرار گرفتم و تابش سوزناک اش را تحمل کردم.

    اگر می بینی که رنگ صورتم سرخ است به این دلیل می باشد که در دل سنگ خون جگرها خوردم و در سختی ها استوار ماندم و لب به اعتراض نگشودم: « دیوان پروین اعتصامی؛ ص 103» صبر وشکیبایی از نگاه امام علی(ع) نیز همواره مورد ستایش قرار گرفته و کلید سعادت بشری دانسته شده است: لا یعدم الصبور الظفر و ان طال و الزمان ؛ پیروزی از شکیبایی و بردبار جدا نخواهد شد هر چند روزگار با او سر ناسازگاری داشته است.

    در پایان این مبحث اشاره ای داریم به سخن امام حسین (ع) در مورد راستی که می گوید: الصدق عز والکذب عجز راستی عزت است و دروغ نشانه ی ناتوانی است اگر دیوان پروین را با دقت خوانده باشیم بارها با این مضمون روبرو خواهیم شد و تأثیر کلامش را از سخن امام حسین(ع) به راحتی در ک خواهیم کرد.

    در بیت زیر پروین به زیبایی و صراحت راستی را مورد ستایش خویش قرار میدهد و هیچ چیزی را بهتر از آن نمی دانند: ارزش زن درنگاه پروین اعتصامی زن همواره در گذر تاریخ در دوره ای از ابهام و تردید قرار داشت و به بهانه های مختلف از حضور در اجتماع منع می شد و مجبور بود که اندیشه ها و آرزوها و خواسته هایش را در چهاردیواری خانه به فراموشی بسپارد و برای گذراندن لحظه ها به امور جزئی و به نظم کم اهمیت بپردازد.

    نه تنها انسان های عامی و وبیسواد زنان را به چشم یک انسان بی اراده و بی اختیار می نگریستند که حتی دانشمندان و متفکران زمان نیز برای زن هیچگونه حق و حقوقی قائل نبودند و همواره آنان را در پشت میله های اندیشه های غلط خود به اسارت می کشیدند.

    پروین که در زمان خود شاهد این بی عدالتی ها نسبت به زنانن بود، بارها اعتراض خود را در مورد این مسأله نشان داده و سعی می کرد که با سرودن اشعاری، ارزش واقعی زنان را به آنها نشان دهد و به زنان می آموخت تا با انجام کارهایبیهوده و دلبستگی های سطحی اجازه ندهند که دیگران سرنوشت شان را رقم بزنند و بدلخواه خود قانون وضع کنند.

    در روزگاری که پروین زندگی می کرد، زنانیوجد داشتند که برای آزادی و رهایی خود از قید و بندهایی که توسط دیگران برایشان بوجود آمده بود، تلاش می کردند.

    اما فضای سنگینی که در جامعه ی آنروز حاکم بود و مانع هر گونه فعالیت زنان می شد باعث گشت که تا بیشتر این زنان بخاظر این فعالیت ها از جامعه طرد شوند و یا حتی جایشان را از دست بدهند.

    هر چند پروین یک شاعر سیاسی نیست و به صراحت از این مسأله در دیوانش سخن به میان نیاورده است، اما با این وو او تحت تأثیر جنبش های تحولات فکری زمان خود قرار گرفته بود و سعی می کرد با دگرگونی هایی که در اجتماع رخ می داد همراه شود و سهمی در آن داشته باشد اما حکومت مستبد آن زمان به او اجازه نمی داد که به صورت علنی تمام سخن خود را بیان کند: زیرا« آننا که به مبارزه علیه آزادی و علیه خفقان سیاسی پرداختند سرنوشی دیگرگونه انتظارشان را می کشید.

    عارف، شاعر ملی به انزوای تبعید پناه برد، سید شرف الدین حسینی، شاعر مردم را مجنون معرفی کردند و به تیمارستان شهر نو برددند عشقی را در خانه اش ترور کردند، دهان فرخی یزدی را به جرم وصف آزادی دوختند لاهوتی روزگار خود را در مهاجرت اجباری گذراند، بهار پس از مبارزات سیاسی، تبعید و زندان، سرگرم نشر روزنامه و کار های ادبی شد.

    و پروین که از شرایط سخت سیاسی آن روز خبر داشت، چاره ای نداشت جز این که به صورت غیرمستقیم و در پرده ای از ابهام به دفاع از حقوق زن بپردازد و زیرکانه قصد اشت که به همجنسان خود بفهماند تا دست از مبارزه برندارند و در برابر جور و ظلم دیگرن سکوت نکنند.

    مهمترین و مشهورترین شعری که پروین در آن به دفاع از حقوق زن برمی خیزد و او را با مرد برابر میداند شعر« فرشته ی انس» است از نگاه پروین زن سرمنشاء محبت و مهربانی است و بدون او روان انسانها خواهد پژمرد.

    «رکن خنه ی هستی» صفتی است که پروین به زن داده و به این وسیله او را مورد ستایش قرار میدهد: « دیوان پروین اعتصامی، ص 275» ازنگاه پروین آنانی که مرد را برتر و کامل تر از زن می دانند و به نقص و ناتوانی وجود زن اعتقاد دارند تحت تأثیر باور های غلطی هستند که همین باور های غلط سالهای سال است که دست و پای زن را بسته و به او اجازه نمی دهد که حتی از طبیعی ترین حق خود دفاع کند.حق زندگی کردن، آزادبودن، آزاداندیشیدن، و .....

    ختی در کتاب آسمانی، قرآن کریم نیز چنین سخنی گفته نشده است که مرد کاملتر از زن است و زن به علت کم خردی می بایست از مرد اطاعت کند و یا احیاناً توسط آن مردها مورد ظلم و ستم و تعدی قرار گیرند.

    عده ای هم بر این باورند که حضرت حوا از شیطان فریب خورد و بنا به وسوسه های شیطان از میو ه ای خورد که خداوند استفاده از آن را بر حضرت آدم و حوا منع کرده بود.

    حضرت حوا بعد از اینکه از دستور خداوند سرپیچی کرد، حضرت آدم را هم وسوسه کرد تا از آن میوه ی ممنوعه بخورد.

    بنابراین حضرت حوا(زن) شیطانی بود که حضرت آدم( مرد) را به گمراهی کشاند و او را از بهشت جایگاه اولیه ی انسان ها دور کرد.

    اگر به قرآن کریم برگردیم متوجه خواهیم شد که چنین باوری در کتاب آسمانی ما بیان نشده و ختی خداوند آدم را نشانه ی عصیان و طغیان معرفی می کند:« براساس آیات قرآنی زن و مرد هر دو فریب خوردند و لغزیدند.

    در آئین اسلام اگر آدم اغوا شد اغوای و ناشی از اغواگری حوا نبود، بلکه هر دوی آنها با هم لغزیدند ......

    نکته مهم کم تر مدنظر قرارگرفته این است که در قرآن، خدای تعالی، عصیان را به آدم نسبت داده است و( عصی آدم ربه فغوی سوره ی طه، آیه ی 35.» پروین در ادامه شعر( فرشته انس) زن را فرشته صفتی میداندکه چون شیطان روزگار چشم دیدنش را ندارد؛ بی دلیل به او طعنه می زنند، و سعی می کنند با دورغ این فرشته صفتان را در نظر همگان بد جلوه دهند.

    به نظر پروین تمام انسانهای بزرگ بخاطر محبت و توجه زنی به این مقام رسیده اند و اگر مادر نبود آنها نیز بی شک اینگونه نمی بالیدند و در عرصه ی علم و هنر و دانش نمی درخشیدند: «دیوان پروین اعتصامی، ص 279» هرچند در اجتماع به زن بی اعتنایی شود و از رشد فکری او ممانعتت به عمل آید، حاصل این بدرفتاریها، خودخوایها، بعد ها در جامعه دیده خواهد شد زیرا زن همان مادری خواهد شد که قرار است فردا فرزندش را تربیت کند و برای خدمت به همنوعان خود آنها را پرورش دند اما براستی زنی که حق هیچ دخالتی در امور سیاسی و اجتماعی ندارد وحتی قادر به خواندن و نوشتن نیست آیا می تواند فرزندان آگاه پرورش دهد؟

    هرگز!

    در نگاه پروین زن و مرد لازم و ملزم یکدیگر هستند.

    زندگی بدون هچیکدام از آنها شکل نمی گیرد و هر دوی آنها بطور برابر بار سنگین زندگی را به دوش می کشند.

    در دریای مواج روزگار، یک کشتی است و دیگری کشتی بان کشتی بدون کشتی بان سرانجام نابود م یشود و کشتی بانی که کشتی نداشته باشد، قادر به انجام هیچ کارینیست.

    پس چرا می بایست در این ورطه وظیفه ی زن کوچک شمرده شود و حق و حقوقش پایمال گردد.

    پروین در حالی که از حقوق زن دفاع می کند که بارها خود درحین مطالعه ی آثار شاعران ونویسندگان پیشین با نوشته ها و سروده هایی روبرو شده بود که سخنان ناروایی در مورد زن می گفتند و به مقام و شخصیت او توهین می کردند.

    برای نمونه سعدی در کتاب بوستان درمورد زن اینگونه می سراید: در این جاست که پروین از خواندن این سخنان دردناک در مورد زن تصمیم می گیرد تا کاری کند و به صورت حقیقی زن را که بخاطر باورهای غلط در پرده ای از ابهام و تردید قرار گرفته بود، به همگان نشان دهد و او را رکن خانه ی هستی معرفی کند: در شعر « فرشته ی انس» بعدا ز این که شاعر از صفات نیک زن سخن می گوید و او را شایسته ی هرگونه تمجید و تعریف میداند، روبه زنان زمان خود میکند و از آنها می خواهد که مواظب رفتار و کردار خود باشند سخنان بیهوده نگویند و به فکر امور سطحی و جزیی نباشند.

    « دیوان پروین اعتصامی، ص 280» فراگیری علم و دانش توسط زنان تنها راهی است که می توان با آن باور ها و عقیده های نادرستی که درمورد زنان وجود دارد را از بین برد.

    ساده زیستن یکی دیگر از نکاتی است که پروین به آن توجه دارد و از زنان می خواهد که بخاطر مشتی پول و طلا و زر آزاد ی خود را نفروشند و اسیر خواسته های دیگران نگردند.

    « دیوان پروین اعتصامی، ص 281» البته پروین د رجای جای سروده هایش از زن و علت عدم دخالت او در امور مختلف زندگی سخن گفته است و همیشه تأکید داشته که اگر زنان ما این گونه اسیر خواسته های دیگران شده اند و از حق خود محروم گشته اند، مقصر اصلی خودشان هستند.

    زیرا بجای این که به علم و دانش روآورند و کسب فضیلت نمایند، به مسایل پیش پا افتاده ی زندگی دلبسته و به دیگران اجازه داده اند که از نادانی و ناآگاهی شان سوء استفاده نمایند و هر قانونی که به نفع خودشان است، وضع کنند.

    و این رسالت پروین است که بجای دیگران سخن بگوید، از حق آنها دفاع کند، و راه درست را به آنها نشان دهد.

    او شاعری است که فقط به فکر سرودن و خود نشان دادن نبود.

    او با درد و غم مردم جامعه ی خود زندگی می کرد ه و این درد و غم او را برای لحظه ای آرام نمی گذاشت.

    وفتی از زن می گفت و رنج آنها را در سروده هایش به تصویر می کشید امیدوار بود که روزی زنان سرزمین اش از جهل و نادانی دست بردارند و به تمام امور سطحی و بیهوده ی زندگی خود پشت پا بزنند و با کسب علم و دانش به بلندای وجودی خود دست یابند.

    از نظر پروین چه مرد و چه زن تنها ملاک برتری شان ایمان و تقوا است و هرکس که این صفت پسندیده را نداشت، همیشه مورد سرزنش او قرار می گرفت.

سال شمار زندگي پروين 25/2/1285 خورشيدي: تولد در تبريز . 1291: مهاجرت به تهران با خانواده. 1292: سرودن اولين اشعار. 1293: سرودن شعر به سبک انوري. 1303: فارغ التحصيل از مدرسه. 1303: ايراد خطابهي " زن و تاريخ". 1313: ازدواج با پسرعم

پروين اعتصامي، شاعره نامدار معاصر ايران از گويندگان قدر اول زبان فارسي است که با تواناترين گويندگان مرد ، برابري کرده و به گواهي اساتيد و سخن شناسان معاصر گوي سبقت را از آنان ربوده است. در جامعه ما با همه اهتمام و نظام فکري اسلام به تعليم و تربيت عم

پیشگفتار پروین اعتصامی، شاعره نامدار معاصر ایران از گویندگان قدر اول زبان فارسی است که با تواناترین گویندگان مرد ، برابری کرده و به گواهی اساتید و سخن شناسان معاصر گوی سبقت را از آنان ربوده است. در جامعه ما با همه اهتمام و نظام فکری اسلام به تعلیم و تربیت عموم و لازم شمردن پرورش فکری و تقویت استعدادهای زن و مرد، باز برای جنس زن به علت نظام مرد سالاری امکان تحصیل و پرورش ...

رخشنده? اعتصامي مشهور به پروين اِعتِصامي (???? تا ????) از بانوان شاعر ايراني است. زندگي اعتصامي در ?? اسفند ???? خورشيدي در شهر تبريز به دنيا آمد. پدرش يوسف اعتصام الملک از سکنه شفت و اصالتاً آشتياني بود و مادرش اختر فتوحي ( متوفي ????) از اه

پروين اعتصامي(1285- 1320 خورشيدي)شاعر بلند آوازهي دوران معاصر ما، مشهورتر از آن است که نيازي به معرفي داشته باشد. چه شعر او پس از مرگش به کتابهاي درسي قرائت فارسي در ايران را ه يافت و در نتيجه، دست کم تا انقلاب اسلامي ايران در سال 1357، دانشآموزان د

پروين اعتصامي رخشنده? اعتصامي مشهور به پروين اِعتِصامي (???? تا ????) از بانوان شاعر ايراني است. زندگي اعتصامي در ?? اسفند ???? خورشيدي در شهر تبريز به دنيا آمد. پدرش يوسف اعتصام الملک از سکنه شفت و اصالتاً آشتياني بود و مادرش اختر فتوحي ( متوفي

تولد « پروين اعتصامي در 25 اسفند 1285 شمسي در تبريز از مادري آذربايجاني وپدري در اصل آشتياني به دنيا آمد » « گفته اند از روزي که به زندگي چشم گشود دنيا را شناخت طفلي که يک شبه رهي صد ساله پيمود » « خانم رخشنده اعتصامي مشهور به پروين اعتصامي ا

خانم رخشنده اعتصامي مشهور به پروين اعتصامي از شاعران بسيار نامي معاصر است. وي در روز 25 اسفند 1285 خورشيدي در تبريز بدنيا آمد. تحصيلات ادبي و عربي را نزد پدر آموخت و به تحصيلات عاليه خود در دانشگاههاي معتبر ادامه داد. در جشن فارغ التحصيلي خود خطاب

اي گل تو زجمعيت گلزار چه ديدي جز سرزنش و بد سري خار چه ديدي اي لعل دل‌افروز تو با اين همه پرتو رفتي به چمن ليک قفس گشت نصيب غير از قفس اي مرغ گرفتار چه ديدي جز مشتري سفله به بازار چه ديدي غير از قفس اي مرغ گفتار چه

بيست و پنجم اسفند ماه، زادروز «پروين اعتصامي» شاعر معاصر ايراني است . نوشتهاي که از نظر شما ميگذرد برگرفته از مقالهي بسيار پژوهشگرانه و عميقي است از دکتر «جلال متيني» که آن را در سال 1380 در فصلنامهي ايرانشناسي با عنوان «نامههاي پروين اعتصامي و چند

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول