تعزیه داری و شبیه خوانی » :
در گذشته طی دو ماه محرم و صفر ، 60 مجلس تعزیه اجرا می شده است ولی در سالهای اخیز صرفاً در ده روز اول محرم تعزیه می خوانند و در دیگر مواقع سال ، به طور متفرقه چندمجلس تعزیه برگزار می شود.
مرحوم میرزا اسماعیل هنر جندقی در عصر قاجاریه اشعار تعزیه حضرت ابوالفضل (ع) و شبیه فرنگی را سرود و در تنظیم دیگر مجالس تعزیه کوشید.
مراسم تعزیه خوانی بانی دارد و بانیان تعزیه هم مخارج تعزیه خوانان را می پردازند و هم از آنان پذیرایی می کنند.
از شب هفتم تا دهم محرم در خور و توابع آن تعزیه های حضرت مسلم بن عقیل (ع) حضرت علی اکبر (ع) و حضرت عباس (ع) برگزار می شود.در روز عاشورا تعزیه حضرت امام حسین را می خوانند.
تعزیه طفلان زینب (س) ، عابس و حبیب بن مظاهر در خلال این تعزیه انجام می گیرد.
عده ای از نیکوکاران محلی با وقف آب و املاک خود در زمان حیات و پس از مرگ ، مجالس شبیه خوانی را تداوم بخشیده اند.
نظر مراجع قدیم و روش برخورد آنان با تعزیه چیست؟از دیدگاه اسلام، عزاداری و سوگواری اهل بیت(ع) می تواند در قالب ها، فرم ها و ابزاری که در میان ملل و اقوام مختلف مرسوم بوده، محقق شود و به شیوه های گوناگون تجلی یابد.
البته این تا زمانی است که قالب ها به شکل ها، شیوه ها و گونه ها، به اصل پیام و محتوا لطمه وارد نسازد، بلکه به بهترین نحو پیام را در ذهن و جان مخاطب جای دهد.
از این رو استفاده از شیوه های عزاداری که در زمان صدر اسلام رایج نبوده (مانند زنجیرزنی، سینه زنی، تعزیه و...) نه تنها از نظر شرعی اشکال ندارد، بلکه مددکار اسلام بوده و می تواند در حد خود، شعارهای عاشورا و اهل بیت(ع) را به گوش انسان معاصر رسانده و قلب او را به سمت باور بدان ها سوق دهد.
البته باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که عزاداری مشروع و مجاز دارای حدود و چارچوب های خاصی است که به وسیله شرع و عقلاء تعیین می گردد.
اگر عزاداری در شیوه هایی اجرا شود که شور را بر شعور غالب سازد و به نوعی موجب انحراف از فلسفه عزاداری گردد خارج از حدود عزاداری مشروع، مقبول، موجه و معقول است.
نظر مراجع قدیم و روش برخورد آنان با تعزیه چیست؟از دیدگاه اسلام، عزاداری و سوگواری اهل بیت(ع) می تواند در قالب ها، فرم ها و ابزاری که در میان ملل و اقوام مختلف مرسوم بوده، محقق شود و به شیوه های گوناگون تجلی یابد.
البته این تا زمانی است که قالب ها به شکل ها، شیوه ها و گونه ها، به اصل پیام و محتوا لطمه وارد نسازد، بلکه به بهترین نحو پیام را در ذهن و جان مخاطب جای دهد.
از این رو استفاده از شیوه های عزاداری که در زمان صدر اسلام رایج نبوده (مانند زنجیرزنی، سینه زنی، تعزیه و...) نه تنها از نظر شرعی اشکال ندارد، بلکه مددکار اسلام بوده و می تواند در حد خود، شعارهای عاشورا و اهل بیت(ع) را به گوش انسان معاصر رسانده و قلب او را به سمت باور بدان ها سوق دهد.
البته باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که عزاداری مشروع و مجاز دارای حدود و چارچوب های خاصی است که به وسیله شرع و عقلاء تعیین می گردد.
اگر عزاداری در شیوه هایی اجرا شود که شور را بر شعور غالب سازد و به نوعی موجب انحراف از فلسفه عزاداری گردد خارج از حدود عزاداری مشروع، مقبول، موجه و معقول است.
اگر قالب های عزاداری به گونه ای باشد که عقلای جامعه، آن را تقبیح کرده، آن را موجب وهن مذهب و آموزه های اصلی عاشورا می دانند، قطعا حد غیرمجاز عزاداری خواهد بود (فلسفه عزاداری، محمد رضا کاشفی، مرکز فرهنگی نهاد، چاپ اول، 1381، ص 21).
شکل و صورت عزاداری باید به گونه ای باشد که بتواند هسته و محتوای اصلی پیام عاشورا را به مردم ابلاغ کند و باور انسان ها را نسبت به آنها تقویت نماید ولی اگر این ظاهر به صورتی درآید که نه تنها باطن و مغز را نشان ندهد بلکه باعث گردد اصل مسأله و موضوع خدشه دار شود، شکل و صورت مناسبی نخواهد بود.
در هر صورت تعزیه همچون دیگر سنت های مذهبی باید به هنگام اجرای آن موازین شرعی رعایت گردد و ارزش های معنوی آن پایمال نشود و چون سنتی دینی است باید مروج و مبلغ فضایل، مکارم و خصال نیکو باشد، مردم را دین شناس نماید و روح معنویت را در آنان تقویت کند، پس تعزیه در صورتی موجب خشنودی خدا و اولیای الهی است که در حدود بندگی پروردگار بوده و مشتمل بر دروغ، حرام و امور وهن انگیز نباشد.
مسأله شبیه خوانی و تعزیه، از دیدگاه فقهی و اعتقادی مورد بحث و بررسی عالمان شیعه قرار گرفته است برخی آن را تحریم و بعضی تجویز کرده اند.
از نظر علمای شیعه، خدمتی برای حفظ اسلام بالاتر از این نیست که بدعت ها از بین بروند و افکار موهوم، خرافی و مضامین سست از متون نوحه ها و شبیه نامه ها حذف شوند، لذا در صورتی که جهات شرعی در تعزیه خوانی رعایت گردد و تعزیه پیراسته از وهن و خرافات برگزار شود، بر آن اشکالی مترتب نمی باشد: نظرات علمای شیعه درباره تعزیه: 1- آیت الله میرزا محمد حسین نائینی در فتوای خود ضمن تأیید شبیه خوانی، این قید را بیان نمود که شعائر مزبور باید از هرگونه امور ناپسند که شایسته چنین شعاری نیست پاک شود (در این خصوص ر.ک: کتاب بکاء الحسینی، سید حسین طباطبایی، صص 482 - 502).
2- آیت الله سید محسن حکیم، ضمن تأیید فتوای میرزای نائینی می افزاید؛ بعضی مناقشاتی که می شود ناشی از منضم گشتن برخی چیزها و کارهایی است که چه بسا با عزاداری و سوگواری برای سیدالشهدا مغایرت دارد (فتاوی علمای سلف درباره عزاداری و شبیه خوانی، فصلنامه هنر، پاییز 1362، ص 297).
تعزیه، سوگواری ، مدیحه سرایی و موسیقی ایرانی تعزیه یا شبیهخوانى در اصل نمایشى است برپایه قصهها و روایات مربوط به زندگى و مصائب خاندان پیامبر اسلام و بخصوص وقایع ماه محرم سال 61 هجرى در کربلا براى امام حسین (ع) و خاندانش.
ابتدا دستههایى وجود داشتند که از برابر تماشاچیان مىگذشتند و با سینه زدن، زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانهها و علمها و نیز همآوازى و همسرایى در خواندن نوحه، ماجراى کربلا را به مردم یادآورى مىکردند.
در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانهها بیشتر و یکى دو واقعهخوان ماجراى کربلا را نقل مىکردند و سنج و طبل و نوجه آنها را همراهى مىکرد.
چندى بعد، تعدادى از نقالان، چند شبیه یا لباسهاى نزدیک به واقعیت، شبیهسازى مصائب خود را شرح مىدادند.
در مرحله بعد، شبیهها با هم گفت و شنید مىکردند.
بعد بازیگران پدید آمدند.
در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهائى خود را طى کرده و به شکلى که مىشناسیم در آمد.بدلیل حفظ حرمت، فقط مردان در این دستهها حضور مىیافتند و نقش زنان را جوانان کم سال بازى مىکردند.
در ابتداى دوره قاجاریه، تعزیه، بدلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنهدار تر شد.
بعدها در نمایشخانههاى موقت بنام تکیه یا حسینیه این نمایشها اجرا مىشدند.
تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، 1177 ه.ش ، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است.
در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از نقالان مذهبى و غیرمذهبى به بازى در آن پرداختند.
به این ترتیب تعزیه از مایه و سبک نقالى تاثیر گرفت.
تعزیه در دوره ناصرالدینشاه قاجار به اوج خود شکوه و توسعه خود رسید.
ساختمان مدور تکیه دولت در چهار طبقه، مجللترین نمایشخانههاى تعزیه بوده است.
همینطور مىتوان از تکیه شاهی، تکیه ولىخان، سپهسالار، تکیه قورخانه، تکیه سرچشمه، تکیه عزتالدوله، تکیه نوروزخان، تکیه چهل تن، تکیه سید ناصرالدینو ...
یاد کرد.
متن تعزیه یا تعزیهنامه، اغلب به شعر بود و شعر تعزیه عامیانه بود.
زمینه شعرى تعزیه را رسم مرثیهسرایى ایجاد مىکرد و وقایع و داستانش را اساطیر و حماسههاى مذهبى که از طریق نقالى مذهبى به او رسیده بود، تشکیل مىداد.
از اوایل دوره ناصرالدینشاه نوعى مقدمه به تعزیه اضافه شد که پیشواقعه خوانده مىشد.
کمکم شکلى از تعزیه با رنگ هزل و مضحکه و مسخره بوجود آمده که ”گوشه“ نام گرفت، گوشه تعزیه نامهاى بود تفننى و فکاهى که افراد آن اشخاص اساطیر مذهبى اسلامى بودند.
هر تعزیهنامه کامل را یک مجلس یا دستگاه مىگفتند و به اشخاص بازى شبیه گفته مىشد.
به کارگردان نیز تعزیهگردان یا شبیهگردان یا استاد مىگفتند.
پس از دوره ناصرالدینشاه از اهمیت و جلال تعزیه کمکم کاسته شد، اما عمومیت آن محفوظ ماند.
در دوره محمدشاه و احمدشاه ، تعزیه تدریجا حمایت اشراف را از دست داد.
در تعزیه موسیقى جایگاه مهمى داشت و تعدادى سنت در موسیقى از طریق اجراى تعزیه بوجود آمد.
یکى از ازرشهاى نمایشى آوازهاى تعزیه در آن بود که قطعهها و مقامهاى موسیقى با موضوع و شخص انطباق مىیافت.دستههاى نوازنده موسیقى در هیئتهاى هفت یا هشت نفرى قرار مىگرفتند و سازها عبارت بود از شیپور، نی، قرهنی، طبل، دهل، کرنا و سنج.
اثر چندین عامل موسیقایی را می توان در موسیقی تعزیه یافت که مهم ترین آنها تقسیمات موسیقی ایرانی است که اجزای اصلی آوازهای تعزیه را شکل می دهد.
در اکثر شهرها برای شبیه سازی ، ردیف خاصی را سرمشق قرار می دهند.
مثل شبیه سازی حضرت عباس = چهارگاه ، حر = عراق .
آوازهای دشتی و شوشتری ، بیشترین کاربرد را در آوازهای مذهبی و تعزیه دارند.
در بین آنها موسیقی ای که در مناطق مختلف ایران اجرا می شود نقش مهمی در تعزیه دارد.
در کنار تعزیه هایی که در مناطق مرکزی و قسمتی از پایتخت اجرا می شود ، تعزیه در فارس ، گیلان ، مازندران ، آذربایجان ، لرستان و کرمانشاه و بوشهر به وسیله آوازهای محلی در کنار تقسیمات موسیقایی ایرانی همراهی می شود.
هر کسی می تواند به راحتی حضور موسیقی سنتی ایرانی را در اکثر تعزیه ها در شکل آواز یا موسیقی دستگاهی تعزیه که به وسیله آلات موسیقی چون بوق و نی و کرنا و ...
اجرا می شود ، تشخیص دهد.
سوگها و عزاهاى ملى و مذهبى ،استان چهارمحال وبختیارى : مراسم سوگوارى در میان بختیارىها اهمیت خاصى دارد و همراه با مراسم پرسوز و گدازى برگزار مىشود که محتملاً نشانه?انس و الفت و همبستگى عمیقى است که میان آنها وجود دارد.
این اهمیت هم در عزادارىهاى مذهبى و هم در عزادارىهاى خصوصى به بارزترین شکل مشهود است.
عزادارى براى ائمه?
اطهار به ویژه در ماه محرم مثل تمام نقاط ایران باشکوه برگزار مىشود.
شیوه?
اجراى مراسم تقریباً مثل سایر نقاط ایران است.
دستههاى زنجیرزنى، سینهزنى و حضور در مراسم مساجد و تکایا و گوش دادن به سخنان وعاظ از جمله جلوههاى برگزارى اینگونه مراسم است.
عزادارى و تعزیهخوانى، استان مازندران : عزادارى و تعزیهخوانى در روستاى میخسار کجور معروف است.
رونق و اوج آن در ده روز اول محرم است.
اهالى از نقاط مختلف و شهرستانهاى دیگر به زادگاه خود مىآیند تا در مراسم سوگوارى شرکت کنند.
مرثیهخوانها نیز که خود بومى هستند، در این مراسم شرکت مىکنند.
کسانى هم که نذر دارند به ترتیب نوبت، یا ناهار یا شام نذرى در مسجد روستا احسان مىکنند.
سابقاً مراسم تعزیهخوانى و شبیهخوانى حوادث کربلا رواج داشت و انواع لباس، سپر، کلاهخود و زره جمعآورى و نگهدارى مىشد.
گاهى نیز از طالقان و قزوین براى تعزیهخوانى به میخسار مىآمدند.
اکثر شبها، به شکل و حالت ایستاده و با خواندن مرثیههاى ضربى و آهنگین سینه مىزدند.
عمل این حلقه ایستاده را که مىچرخید، «جوش زدن» مىنامیدند، یک نفر در وسط حلقه، حفظ هماهنگى و نظم را به عهده داشت تا آهنگ سینهزنى را تنظیم کند.
معمولاً انبوه سینهزنها تلاش مىکردند با ابراز احساسات در میان مردم کسب اعتبار کرده و به ثواب اخروى برسند.
ظهر عاشورا یا روز دهم محرم که مراسم سینهزنى به اوج خود مىرسید، اسبى را با پارچهاى سفید که تمامى آن با مادهاى قرمز، به نشان محل خونفشان تیرهاى اشقیا رنگ شده بود و همچین با پارچهاى رنگین و شمشیر و چکمه مىآراستند و به شکل ذوالجناح در مىآوردند و در روستا مىگرداندند.
مرثیهخوانها پیشاپیش ذوالجناح در کوچههاى روستا راه مىافتادند و از هر خانهاى پول، قند، چاى و نبات جمع مىکردند؛ تا از این رهگذر، هم زحمات کسانى که در این ده روز مرثیه و نوحه خوانده بودند، جبران شود و هم قند و چاى کافى براى مراسم بعدى مسجد محل تأمین گردد.
این مراسم که با شرکتتمامى اهالى و همراه با علم و کتل و اسب ذوالجناح انجام مىگرفت، مرثیه?
بسیار معروفى دارد که براى همه?
افراد آن مرز و بوم آشنا و خاطرهانگیز است.
پیشینه شبیه خوانی در آمل شبیه خوانی همیشه از سویی موجب تسکین آلام مردم مازندران و آرامش خاطر آن ها و از طرف دیگر عامل تحکیم ،اقتدار و گسترش خان ها و بازرگانان عمده و گروه های وابسته به آن ها می شده است .
ساختمان های تکیه ها و حسنیه های مجلل برای برگزاری تعزیه و شبیه خوانی که در بسیاری از مناطق وجود دارد ؛اغلب توسط تاجران ، مالکان و اعیان ساخته شده است.برگزاری مجالس شبیه خوانی توسط این افراد ، با پشتوانه درآمد موقوفاتی که به آن ها اختصاص داده اند ، مؤید این نظر است .
شبیه خوانی در مازندران از پیشینه قابل توجهی بر خوردار است ، اما سند و مدرک معتبری در دسترس نیست تا از آغاز شبیه خوانی و یا ورود آن به این خطه حکایت کند .
عده ای معتقدند که شبیه خوانی از طرف جنوب مازندران و توسط تعزیه خوانان کومشی ( سمنان ) به استان مازندران راه پیدا کرده است : « تعزیه ی مازندران تحت تأثیر تعزیه گردانان "کومشی " تأثیرات بسزایی از موسیقی مازندران پذیرفته است .
این تعزیه گردانان با وارد شدن به مازندران ، شاگردانی پرورش دادند که از بزرگ ترین آن ها می توان به طوطی خان اشاره کرد.
»(1) گروهی دیگر که اکثریت آن ها از شبیه خوانان و شبیه نویسان آملی هستند ،معتقدند که تعزیه از طریق شهرستان طالقان وارد مازندران شد.تعزیه در شهر نور که در گذشته یکی از بخش های آمل محسوب می شد ، جای گاه و اعتبار ویژه ای به خود اختصاص داده،(2) از آن جا شهرهای مجاور را در بر گرفت.نسخه های تعزیه موجود در مازندران دلیلی بر این مدعاست .اگر نگاهی به نسخه های تعزیه در استان بیندازیم درخواهیم یافت که پر قدمت ترین نسخه ها از آن « علامه نوری » است .
بیشتر نسخه نویسان مازندرانی از خطه نور و آمل برخاسته اند که آثار آن ها موجود می باشد .
به هر حال در استان مازندران نیز مانند دیگر نقاط کشور هنر تعزیه وجود داشته است که هماهنگ با نوسانات و تحولات اجتماعی تغییر پذیرفته ، ادامه یافته است .کشاورزان روستایی و دیگر اقشار مردم آمل بیشتر در ماه های محرم و صفر و در اوقاتی از سال که فراغتی دارند ، وقت خود را در عزای حسینی و مجلس شبیه خوانی می گذرانند.
شبیه نامه نویسان و شبیه نامه های آمل/ سال های متمادی است که در آمل مراسم شبیه خوانی برگزار می شود .
تعزیه خوان ها این سنت را از اجداد خود آموخته اند.
شعر های تعزیه سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده ، پس از نزدیک به دو،سه قرن به تعزیه خوانان نسل حاضر رسیده است.
تعزیه خوانان در انتقال اشعار به صحت کلمات و مفاهیم توجه نداشته اند،به همین دلیل در هر دوره کمی دگرگونی در اشعار به وجود آمد .
از همین رو پیداکردن تعزیه نامه ای که فاقد دست خوش حوادثی از این دست شده باشد ، بسیار مشکل است .
در آمل که یکی از مراکز اصلی هنر شبیه خوانی مازندران محسوب می شود تعزیه نویسان متعددی زندگی می کردندکه امروزه فقط نام چند تن از آن هادر شبیه نامه ها ذکر شده است: - علامه نوری : یکی از تعریه نویسان که امروزه اشعارش در مجالس خوانده می شود " علامه نوری "است .
از تاریخ تولد او هیچ اطلاعی در دسترس نگارنده نبوده است.به گفته یکی از شبیه خوانان (3) او حدود 80 ، 90 سال پیش دار دنیا را وداع گفته است .
از خصوصیات علامه نوری در شبیه نامه نویسی که از دید شبیه خوانان شاخص است ، سرودن قطعه های حزن انگیز و سوزناک تعزیه است که امروزه در مجالس « حضرت فاطمه » و « حضرت زینب » درمنطقه آمل ، زیاد دیده می شود .
- رضوانی نوایی : مرحوم رضوانی نوایی که یکی از حماسه سرایان و تعزیه نویسان بزرگ مازندران محسوب می شود ، در « نوا » از بخش های آمل به دنیا آمد و به سال 1298 شمسی وفات یافت .
مرحوم رضوانی ، دیوانی در رثای خاندان پیامبر و حماسه عاشورا سروده که در دسترس است .
وی به روایتی (4) دیوان دیگری(که در مجموعه ای از شبیه نامه ها بوده)داشته که به سرقت رفته است.
از خصوصیات مرحوم رضوانی ، در نگارش تعزیه ، تبحر او در بحر طویل و رجز است.یکی از نمونه های بارز آن درمجلس« حضرت عباس » دیده می شود که نه تنها در آمل ، در بیشتر شهرهای ایران که شبیه خوانی اجرا می گردد ، خوانده می شود : شبیه عباس می خواند : حمد و سپاس داور معبود ، ذوالجلال / قیوم لا ینام و خداوند لا یزال / دانای آشکار و نهان فرد بی مثال / حی احد اله الصمد لم یلد جلال / لم یولدی صفات و لا کفواً لا حمال / نعمت و ثنا به آینه حق نمای کل / محمود احمد است و محمد شبه رسل / زان پس یه پیشوای امم ،هادی سبل / باغ وجود را ز ازل بهترین گل / یعنی علی که نور خدا و رخش جمال / بر مطلع به دور خدا ، شمسه سلام زهرای اطهر ، آن که بود عصمت تمام / پس بر دو زیب دامن وی ،بر جهان امام/ زان پس به نه ولی خداوند لا ینام / کز بس وصول حق به نبی جست انتقال / بندم کمر به یاری سلطان بی معین/ کش نه فلک سواده و یک بنده اش کمین / احباب وی خدا و نبی ، خصم مشرکین / بی یار و بی پناه و مددگار و دل غمین / یعنی حسین ، معدن حزن و غم وملال / و در ادامه سلاح پوشی عباس دلاور را مرحوم رضوانی با قلم افسون گرش چنین تصویر می کند : شبیه عباس می خواند : ای جوشن چو گلشن ایمان به روشنی / داود اگر زمعجره ات کرد جوشنی از تیغ تیز و نیزه و ناجخ به ایمنی / امروز ای زره توبه تن حافظ منی تا چون نهنگ غوطه خوردم در یم جدال / ...........................................
ای تیغ تیز مصری و ثانی ذوالفقار / دستم ز دست هست خدا هست یادگار / موسی منم ، عصا و تو ، این مصر روزگار / زین قبطیان سرکش و زین فرقه ظلال/ ..........................................
جبریل عقل و رف رف فکر و خیال من شد موجب عروج به اوج وصال من راج من و معارک جنگ وجدال من سربار من گران و دو بالم و بال من باید دهم به معرکه جان و سر و دو بال در قسمتی دیگر از تعزیه عباس ، قطعه زیبایی از مرحوم رضوانی موجود است که استادی این مرد بزرگ را در تصویر سازی و شبیه نویسی مُسلَم می سازد : شبیه عباس می خواند : این تیز تک عقاب سبک خیز و خوش عنان وهم ات چو سیر صاعقه بر هفتم آسمان رف رف حمّیتی به دو گامی مرا رسان احمد صفت به عرصه معراج لا مکان تا بگسلم ز ناقه هستی خود عقال در آمل تعزیه نویسان دیگری نیز بوده اند ، که بیشترآن ها تحت تأثیر مرحوم رضوانی ، تعزیه نوشته اند .
از تعزیه نویسان آملی که تحت تأثیر « رضوانی » به تعزیه سرایی پرداخته اند می توان مرحوم « مذنب آملی » اهل روستای «بزمینان» آمل،مرحوم « شفق » اهل روستای «شاهکلا سورک» ،مرحوم « ملّا عبدالله بیضاء(نوایی) »و «علی بن ولی» را نام برد .
قابل ذکر است که مرحوم بیضاء علاوه بر تعزیه نویسی ، تعزیه خوان ( مخالف خوان ) نیز بوده است،حتا بداهه گویی هایی نیز در حین اجرا داشته است.
یکی از شبیه خوانان خاطره ای را از بداهه گویی او نقل می کند :« یکی از روزها که شبیه خوانی برگزار می شد در تعزیه طفلان مسلم زمانی که حارث به خواب می رود ، دوستان بیضاء به قصد «فرد» اورا می دزدند تا بیضاء که شبیه حارث را ایفا می کرد ، غافل گیر شود ؛ اما زمانی که بیضاء ( حارث ) از خواب برمی خیزد و می بیند که جای نسخه خالی است فی البداهه شروع به خواندن می کند که امروز هنوز هم در شبیه خوانی هاخوانده می شود.
آن قطعه این است : شبیه حارث : نشین اندر برم ای دلبر نیکو خصال ای زن که واضح تر بگویم جواب هر سؤال ای زن سحر عنقاء زرین پر گشود چون بال ای زن امیر کوفه مأوا کرد بر تخت جلال ای زن نشستند زیر کرسی های عرش و فرش فیروزه سران کوفه را دل شد به معراج خیال ای زن(5) و … یکی از شبیه نویسان آملی ، که اکنون درقید حیات است هاشم رضوانی نوایی برادرزاده مرحوم رضوانی تعزیه نویس است.وی نیز همانند عموی خود دستی توانا در رجز نویسی دارد.
تأثیر شرایط اقلیمی در شبیه نامه های آمل بر و بوم آباد مازندران ، جنگل های انبوه ، درختان سر به فلک کشیده ،جوی های روان و رودهای پر آب که به دریای بی کران مازندران هدایت می شود ، موجب شده که تجلی این همه به گونه های مختلف در شبیه نامه ها و به طور کلی در فرهنگ این مردم دیده شود .
از سوی دیگر تاریخ پر فراز و نشیبی که آمل پشت سر گذارده و خرابی هایی که به جان خریده ، در تک تک ابیات شبیه نامه ها تبلور پیدا کرده است .
در بیشتر نقاطی که تعزیه در آن اجرا می شود ، تا آن جا که نگارنده اطلاع دارد ، در مجلس شهادت ابوالفضل ، عباس لباس سفید به تن می کند ولی در آمل شبیه عباس جامه سبز ، که انگار از طبیعت سرسبز این منطقه وام گرفته ، به بر می کند .
نمونه های دیگر ازاین دست بسیار است که طبیعت و شرایط اقلیمی شمال در شبیه خوانی تأثیر گذارده است .
صلابت و استواری کوهستان ها ،درختان و جنگل ها تأثیر مستقیمی در روحیه شبیه خوانان و شبیه نویسان منطقه گذارده است.بیشتر شبیه نویسان این منطقه ، در رجز نویسی تبحر چشم گیری دارند .
یکی از آن ها مرحوم رضوانی نوایی است که از کوهستان های آمل برخاسته است.وی عباس را آن چنان به نمایش می گذارد که درختان سر به فلک کشیده کوهستان های نوا را تداعی کرده ، سر سبزی همیشگی خود را با حماسه و رشادت از بلایای زمان حفظ می کند .
با قطعه دیگری از آثار مرحوم رضوانی که به حق استاد حماسه سرایی در تعزیه مازندران است (مجلس « حرّ دلاور ») این بهره را به پایان می بریم : جلد بقرالارض ، ایا چکمه زیبا شایسته گردان که نمایند تو را پا هنگام سواری و گه پیچش هیجا صد حیف که سلطان حجازی شده تنها کوس ودهل رزم نوازید دمادم امروز شود قامت احمد ز الم خم بر بند کمرگاه زنم خنجر خونریز چون ابروی طناز بتان مست و دلاویز پهلو در سهراب یل و خسرو پرویز فریاد ز شمر آن سگ بی همه چیز کوس ودهل رزم نوازید دمادم امروز شود قامت احمد ز الم خم آشوب تمام است به شمس و قمر امروز آشوب تمام است به جن و بشر امروز تأثیر عجیبی است به شمس وقمر امروز گردیده سموات به وضع دگر امروز کوس ودهل رزم نوازید دمادم امروز شود قامت احمد ز الم خم/ دنباله دارد.
آشنایی با تعزیه - اسلام ناب معنا و مفهوم تعزیه تعزیه از نظر لغوی به معنی اظهار همدردی ، سوگواری و تسلیت است .
همچنین است : « تعزیت ، عزاداری کردن بر پا داشتن مجلس عزاداری برای حسین بن علی(ع) نمایش دادن وقایع کربلا و حوادثی که بر سر بعضی از ائمه آمده نمایش مذهبی شبیه خوانی .
حال که با معنای لغوی و مفهوم تعزیه آشنا شدیم به تاریخ پیدایش آن می پردازیم .
تاریخچه ی تعزیه چند سال پیش در کتابی مطالعه می کردم که در آن آمده بود : « شروع شبیه خوانی زمانی بود که اهل بیت امام حسین (ع) را به دربار یزید آوردند .
او که خود در صحرای کربلا حضور نداشته از حاضرین در آن جریان می خواهد که آن صحنه ها را برای او بازگو و اجرا نمایند .
تعدادی از حاضرین ، جریان را بازگو کرده و گاهی نمایش می دهند و ...
» و این طور شبیه خوانی ( البته به صورت بسیار ابتدایی ) آغاز می شود .
در آن سال ها تا سال های حکومت صفویان چون شاهان اغلب سنی مذهب بودند ، شیعیان مجال بر پایی مجالس عزاداری و ...
امامان معصوم را پیدا نمی کردند .
تا زمانی که کم کم صفویان روی کار آمدند .
آن ها پس از رسمی کردن مذهب شیعه و همچنین آشنایی به هنر نمایش ، علاقه ی زیادی به برپایی مراسم شبیه خوانی پیدا کرده و از آنجا بود که این هنر در جامعه جای خود را باز کرد و به زودی طرفداران بسیاری پیدا کرد .
البته در اواخر حکومت صفوی از حالت مذهبی خویش به در آمد و حالتی تجارت گونه یافت ؛ به گونه ای که گاه در اواسط مجلس ، تعزیه خوانان به جمع کردن اعانه می پرداختند .
همین روال تا زمان قاجار ادامه داشت .
در این دوره علاقه به تعزیه بیشتر شد و حتی شاهان قاجاری در تکیه دولت ( حسینیه ای بزرگ در تهران که مخصوص عزاداری و تعزیه خوانی در دوره ی قاجارساخته شده بود ) به تماشای تعزیه می پرداختند .
تعزیه ی امروز ما مدیون فداکاری ها و ایثار تعزیه خوان های دوره ی قاجار و من بعد است .
شاعرانی همچون میرغم ، میرعزا ، ملا حسین مازندرانی ، میرزا محمد حسین اصفهانی ، رضوانی ، برادر زاده ها و نوادگان یغمای جندقی و ....
اشعار بسیار قوی و جالبی را در زمینه ی تعزیه بر جای گذاشته اند که هنوز در اغلب مجالس تعزیه خوانی در سراسر ایران از آن اشعار استفاده می شود .
فلسفه ی تعزیه احادیث و روایات بسیاری از پیامبر گرامی اسلام (ع) و امامان بزرگوار شیعه در دست داریم که : « هرکس برای حسین گریه کند ، یا کسی را بگریاند و یا به زیارت او رود بهشت بر او واجب می گردد .
» و همچنین احادیث و روایات بسیار دیگر که در عظمت عزاداری سید و سالار شهیدان در دست است .
از گذشته ی دور و درست پساز به پایان رسیدن جریان صحرای کربلا ، این عزاداری ها شروع شد .
امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) به بازگویی واقعه و عیان کردن چهره ی واقعی یزیدیان پرداختند .
این مراسم بود تا زمانی که هنر تئاتر وارد کشور ما شد .
برخی اندیشیدند که برای انتقال پیام روز عاشورا این هنر راحت تر عمل می کند چرا که در میان مردم اجرا می شد و هم حسی حاصل از آن درک مطلب را برای بیننده بیشتر می نماید .
به این دلیل روز به روز علاقه مندی به این هنر افزایش یافته و تأثیرات آن بر روی شبیه خوانان و علاقه مندان محسوس گردید .
تأثیرات تعزیه بر روی جامعه تا نهالی به درختی قوی تبدیل شود باید مشکلات فراوانی چون سرما ، گرما ، آفات گوناگون و ...
را تحمل کرده و با آن ها دست و پنجه نرم نماید ؛ چه بسا تحت تأثیر آن ها قرار بگیرد و یا استوار به حیات خود ادامه دهد .
این هنر مذهبی نیز از آغاز پیدایش خود همواره تحت تأثیر مزاحمت های کوته فکران اجتماع واقع شده و از منجلاب های بسیاری گذشته است .
البته من نمی خواهم بگویم که این هنر بلا اشکال است ولی می توان آن ها را اصلاح نمود و به حمد ا...
در نقاطی از ایران مجالس تعزیه - با تلاش های فراوان – با اشکالات کمی نسبت به مناطق دیگر اجرا می شود .
همان طور که گفته شد برخی از آن سوء استفاده هایی کردند .
مثلاً برخی از آن برای کسب شهرت ، برخی برای منافع مالی و....
استفاده نمودند .
ولی در حین حال حاملان دلسوز و خالص تعزیه این هنر ملی – مذهبی را از گزند آسیب رسانندگان دور ساخته که خدایشان رحمت کناد .
امروزه از این هنر برای آشنا کردن بیشتر مردم با حوادث مذهبی ما استفاده می شود و تأثیرات آن نیز بسیار محسوس است .
امروز مردم حال و حوصله ی خواندن کتاب های قطور را ندارند و همچنین به سخنرانی ها هم میل و رغبت نشان نمی دهند ، بنابراین باید از طریق دیگر نسل امروز را با تاریخ مذهبی خویش آشنا نماییم که به جرأت شبیه خوانی ( تعزیه ) است .
مردم عزیز کشور ما نیز هرساله شاهد برگزاری مراسم بزرگ شبیه خوانی هستند و با استقبال گرم خود - که حاصل از رغبت بی شائبه ی ایشان به خاندان نبی اکرم اسلام است – این مجالس را با شکوه تر می سازند .
امروز باید در این زمینه با فعالیت های گسترده ، این فرهنگ مذهبی را در بین مردم بیشتر جا انداخته و از تأثیرات معنوی آن بهره ببریم .
بق و شروع تعزیه خوانی و سیر آن تا به امروز همان طور که گفتم اوج تعزیه خوانی در ایران در دوره قاجار و پس از آن بوده است .
بهره مندی از این هنر در حدود سال 1318 ه.ش به روستای بق نیز می رسد ؛ یعنی سال هایی که مرحوم ملا رمضان نادعلی زاده – پیشکسوت تعزیه خوانان شهرستان دامغان دوران جوانی خویش را می گذراند .
او پس از آشنایی با ملا عباس نظم آرا – از استادان بزرگ شبیه خوانی – آشنایی بیشتری با تعزیه پیدا کرده و از همان سال ها مراسم شبیه خوانی را در ایام محرم در روستای بق بر پا می سازند .
از اولین شبیه خوانان روستا می توان ملا رمضان نادعلی زاده ، حاج قاسم عمویی ، حاج ا...
قلی و عباسقلی صداقتی ، حاج غلامحسین اسکندرزاده را نام برد .
هنر شبیه خوانی در خانواده ی ملارمضان زنده ماند و فرزندان و نوادگان وی ادامه دهنده ی راه درخشان او بودند .
امروزه این مراسم در دهه ی اول محرم در روستای بق اجرا می شود ؛ بگونه ای که پس از گذشت 65 سال اجرای تعزیه دراین روستا نمونه و زبانزد مرم منطقه می باشد .
روش اجرای یک مجلس تعزیه تعداد مجالس تعزیه بسیار زیاد است .
در تعزیه ( که نوعی تئاتر است ) افراد متعددی فعالیت کرده تا مجالس عزاداری هر چه پر بارتر برگزار گردد .
تعزیه گردان پس از مشخص نمودن تعزیه ی مورد نظر ( برای اجرا ) نسخه ها را بین بین شبیه خوان ها تقسیم میکند .
معمولاً رسم بر این است که تعزیه خوان ها نقش خود را از حفظ اجرا نمایند .
خلاصه پس از تمرین مجلس شبیه خوانان خود را برای اجرای مجلس آماده می کنند .
ساعتی قبل از شروع برنامه تمامی شبیه خوانان به محلی به نام رَخت کن حسینیه آمده و در آنجا لباس های مخصوص خود را می پوشند .
موافق خوان ها لباس هایی با رنگ هایی نظیر سبز ، آبی ، سفید و زرد را می پوشند که رنگ های ملایم و لطیفی هستند و مخالف خوان ها رنگ های تند و خشنی چون قرمز ، نارنجی و ...
بر تن می کنند .
پس از آماده شدن افراد مجلس تعزیه با پیش خوانی آغاز می شود .
نام چند مجلس تعزیه همان طور که گفتم مجالس بسیار زیادی وجود دارد (که در حال حاضر موجود می باشد .
) که در اینجا به ذکر چند مجلس می پردازم :