مختصری در احوال شیخ سعدی و چگونگی سخن او :
شیخ سعدی نه تنها یکی از ارجمندترین ایرانیان است ، بلکه یکی از بزرگترین سخن سرایان جهان است ، در میان پارسی زبانان یکی دو تن بیش نیستند که بتوان با او برابر کرد ، و از سخنگویان ملل دیگر هم از قدیم و جدید کسانی که با سعدی همسری کنند بسیار معدودند . در ایران از جهت شهرت کم نظیر است و خاص و عام او را می شناسند . در بیرون از ایران هم عوام اگر ندانند خواص البته به بزرگی قدر او پی برده اند . با این همه از احوال و شرح زندگانی او چندان معلوماتی در دست نیست زیرا بدبختانه ایرانیان در ثبت احوال ابناء نوع خود به نهایت مسامحه و سهل انگاری ورزیده اند . چنانکه کمتر کسی از بزرگان ما جزئیات زندگانیش معلوم است ، درباره شیخ سعدی مسامحه به جایی رسیده که حتی نام او هم به درستی ضبط نشده است .
از چندی پیش مشتاقان شعر و ادب فارسی بعلت نایاب شدن نسخ صحیح و قابل اعتماد کلیات شیخ اجل سعدی شیرازی از ناشر می خواستند ته بتهیه و چاپ کلیاتی به آن مشخصات مبادرت ورزد . خوشبختانه یکی از ادب دوستان که علاوه بر ارادت بشیخ ، خود از زادگاه سعدی برخواسته است این مهم را بعهده گرفت و با مطالعه و تطبیق نسخ معتبری چون کلیات مرحوم فروغی ، گلستان استاد عبدالعظیم قریب و چندین نسخه خطی و چاپی دیگر کتاب حاضر را (که اکنون تجدید چاپ می شود ) در معرض چاپ و انتشار قرار داد . و نظر باینکه بعقیده تصحیح کننده ، بهترین مقدمه براثر یک شاعر یا نویسنده شرح حال و اوضاع زمان حیات اوست ، و از طرفی مرحوم عباس اقبال استاد دانشگاه در این زمینه حق مطلب را تا حد زیادی ادا کرده استا ، بدینجهت شرحی را که آنمرد محقق درباره شبخ اجل برشته تحریر درآورده از شماره 11 و 12 سال هفتم مجله تعلیم و تربیت نقل کرد و بعنوان مقدمه در آغاز کلیات قرار داد . نکات قابل ذکر و لازم گلستان و بوستان را ضمن مقدمه ای در آغاز هر یک از آندو کتاب متذکر شد ، در مورد ترتیب قرار گرفتن غزلیات از روش مرحوم فروغی تبعیت کرد و بپیروی از ان استاد گرامی طبعیات را با «ط» بدایع رابا «ب» خواتیم را با «خ» غزلیات قدیم را با «ق» و ملمعات را با «م» مشخص ساخت ، هزلیات را با تطبیق چند نسخه در سه قسمت : اشعار - مجالس سه گانه و مضحکات تنظیم کرد و در پایان کتاب قرار داد و خلاصه و مجموعه نتایج زحمات وی این شد که هم اکنون در دسترس شما قرار گرفته و امیدوار است که مورد پسند واقع شود .
تولد و مرگ کسانی که در دوره حیات خود در احوال معاصرین یا حوزه اجتماعیه ای که در میان آن میزیسته اند منشاء اثری بوده و یا آنکه از خود آثار ویادگارهائی بجا گذاشته اند که پس از ایشان نیز در اذهان و نفوس مردم موثر و نافذ افتاده است .
بعباره اخری تولد هر یک از رجال تاریخی مقارن دوره ایست که اولین بار در عرصه ای خارج از وجود خود منشاء اثری شده و در معاصرین یا در کسانی که بعد از او آمده اند نفوذی کرده است و مرگ واقعی او زمانی خواهد بود که نامش از سر زبانها بیفتد و نشان او از خاطرها محو شود و بزرگوارانی که گفته اند :
نمیریم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام
یا :
بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی در سینه های مردم عارف مزار ماست
یا :
دولت جاوید یافت هر که نکو نام زیست
کز عقبش ذکر خیر زنده کند نام را
یا :
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد بعشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما همه حقیقت این نکته را بیان فرموده و حیات جاوید خود را پس از مرگ شاهر پیشگویی کرده اند .
با همه این احوال ، اصراری که مورخین در تعیین زمان نجومی تولد یا وفات رجال تاریخی دارند بیشتر برای آنست که با تشخیص سال تولد بتوانند پس از حذف عده سنین خردسالی و جوانی ، ابتدای دوره ای را که عقلاً وعاده ممکن است هر کس از آن زمان ببعد منشاء اثری بزرگ یا عملی سترگ شود ، بحدس و قیاس معین کنند و با تحقیق سال وفات بدانند که در چه تاریخ کارخانه وجود خلاق یا فعال شخص موضوع بحث از کار ایجاد و ابداع افتاده و دیگر بر میزان مایه و متاعی که او برای دیگران بوجود میآورده چیزی افزوده نخواهد شد .