به نام آنکه دوستی را آفرید. عشق را .رنگ را.....
به نام آنکه کلمه را آفرید و کلمه چه بزرگ بود در کلام او و چه کوچک شد آن زمان که می خواستم از او بگویم .
سالهاست دچارش هستم و چه سخت بود بیدلی را ساختن خانه ای در دل و این دل بینهایت چه جای کوچکی بود برای دل بیتابش .
او رفت و من نشناختمش.......
در تمام میخکهای سر هر دیوار آواز غریبش را نشنیدم اما نشناختمش همانگونه که بغضهای گاه و بیگاه را نشناختم فقط آنقدر او را شناختم که در سایه های افتاده کلامش به دنبال جای پای خدا باشم .
اینجا هر چه هست جز با صداقت او و کلام و نقشهای او حوض بی ماهی .
شاید مزرعه ای باشد با زاغچهای بر سر آن
زاغچه ای که هیچ کس جدی نگرفتش
اینجا را هدیه می کنم به آنکس که برای سبدهای پر خوابمان سیب آورد حیف که برای خوردن آن سیب تنها بودیم چقدر هم تنها........
شعر
شعر یا چامه یا سروده وبیان آن یک شاخه ازهنراست که در آن از کیفیت زیبا شناختی زبان انسانی نیز در کنار درونمایه و محتوای معنایی اش بهرگیری می شود چامه سرایی پیشتر آثار گفتاری یا نوشتاری است که نوع زبانی که در آن بکار رفته از سوی خواننده یا شنونده قابل بازشناسی از نثر معمول باشد در زبان فارسی دو گونه شعر وجود دارد:
1- شعر کلاسیک یا کهن
2- شعر نو
شعر کلاسیک یا کهن
شعر کلاسیک یا کهن فارسی به صورت کنونی قدمتی بیش از هزار و صد سال دارد وزن اینگونه شعر عروضی است که بر پایه طول هجاهاست
تاریخچه شعر کهن یا کلاسیک
نخستین نمونه های بدست آمده ازشعر در ایران پیشینه شان به روزگار زرتشت پیامبر و سرودهایش به درگاهان می رسد این سرودها به گویش گاهانی از زبان اوستایی است همچنین از دوران پهلوانی (اشکانی) منظومه هایی مانند یادگار زربران و درخت آسوریک به زبان پهلوی اشکانی در دست است. افزون بر این نمونه هایی از شعر ترانه های خسروانی به زبان پهلوی ساسانی یافت شده است سروده ها واشعار مانوی به فارسی میانه نیز در اهل فن اهمیتی بسزا دارد. لیکن اجماع علمای فن براین است که وزن هیچکدام از این اشعار عروضی نیست بنابراین این اشعار با شعر امروزی فارسی تفاوتی بنیادین دارند.
نخستین شاعر فارسی سرا در دربار یعقوب لیث صفاری پدیدار شدند اگر چه نمونه هایی از شعر به زبان فارسی دری از این دوران وجود دارد ولی بررسی آنها آشکار می سازد که در زبان سروده شد نشان شعر فارسی هنوز قوام نیافته بود چرا که اگر چه زبان فارسی دری است وزن آنان به طور مطلق عروضی نیست .
محمد سگزی و بسام کورد از نامهای چند تن از سرایندگان دربار یعقوب است.
مرحله بعدی شکل گیری وتکامل شعر فارسی در ماورالنهر وخراسان اتفاق افتاد علت آن بیش از هر چیز پیشتیبانی فرمانروایان ایرانی نژاد ساسانی از زبان فارسی بود در این روزگار شاعران بزرگی چون رودکی سمرقندی - شهید بلخی و دقیق طوسی پدیدار شدند
فردوسی حماسه سرای ایران نیز اواخر این دوره را درک کرده بود .
خوشبختانه با روی کار آمدن غزنویان ترک نژاد از رونق شعر فارسی کاسته نشد و ایشان بویژه محمود غزنوی از پشتیبانان جدی سخنوران بودند در این دوره سرایندگان بزرگی چون فرخی سیستانی وعنصری بلخی هستیم از روزگار غزنوی به بعد بویژه از آغاز پادشاهی سلجوقیان اندک اندک جنبش سرایش شعر به زبان فارسی دری به نواحی مرکزی ایران وحتی نواحی غربی چون آذربایجان کشیده شد وشعر وزبان آن تحت تاثیر گویش فخر اسعد گرگانی واسدی طوسی ظهور نمود .
در سده ششم هجری شاهد پیدایش سرایندگان بزرگی چون عطار نیشابوری - نظامی گنجوی – خاقانی روانی – جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی ابیوردی – ظهیر فارابی و دهها شاعر بزرگ دیگر هستیم .
سده هفتم هجری اوج چامه فارسی حساب می شود و در آن دو شاعر بزرگ سعدی شیرازی و مولانا جلال الدین بلخی رومی آسمان شعر فارسی را روشن کردند.
پس ازاین دو بزرگوار شعر فارسی در سراشیب وفرود افتاد واگر چه در سده هشتم هجری با ظهور شعرایی چون عبید زاکانی و حافظ شیرازی (که از ستارگان قدر اول شعر فارسی به شمار می آیند ) اعتلا یافت ولی دیگر کمتر از گویندگان بزرگ نشانی می بینیم .
انواع شعر
1- مثنوی
2- قصیده
3- غزل
4- مسمط
5- مستزاد
6- ترجیح ند
7- ترکیب بند
8- قطعه
9- رباعی
10-دو بیتی