بررسی یک جنجال پوچ رسانه ای
دیدگاه رهبر حکیم انقلاب درباره هولوکاست
درحالیکه رییس جمهور کشورمان از سال گذشته با طرح سوالاتی اساسی، توانسته است سیاست غرب در تاسیس رژیم صهیونیستی به بهانه آنچه «واقعه تاریخی هولوکاست» نامیده اند را در برابر وجدان عمومی ملتها به چالش بکشاند، از چندی پیش برخی محافل رسانه ای وابسته به مجمع تشخیص مصلحت می کوشند تا با غیر مربوط دانستن این مساله با منافع جمهوری اسلامی، کینه ورزیهای خود علیه احمدی نژاد را به بهای تقویت جایگاه متزلزل رژیم صهیونیستی پیگیری نمایند.
در جدیدترین ترفند یکی از این رسانه های اینترنتی ،سخن گفتن از تردید درباره هولوکاست و محکوم نمودن نتیجه هایی که غرب از این افسانه گرفته است، تقلید از یک عنصر اطلاعاتی گذشته عنوان شده است.
این سایت، با ارائه متن سخنان سعید امامی در این باره و استناد به این دلیل محکم!
نتیجه گرفته است که سخن گفتن از هولوکاست و ابراز تردید درباره آن بدعت احمدی نژاد و به تقلید از این عنصر اطلاعاتی است و اساسا این منطق در دیپلماسی جمهوری اسلامی جایگاهی نداشته و نباید داشته باشد!
فارغ از بررسی مغالطه های فراوان این استدلال مضحک که بر مبنای آن هیچگاه کسی حق اعمال ابتکار در سخن گفتن صادقانه و منطقی با ملتها و وجدان عمومی(که اساس و عمق استراتژیک دیپلماسی جمهوری اسلامی را تشکیل داده و می دهند) را ندارد، رجانیوز برای آگاهی مخاطبین،قسمتهایی از سخنان رهبر حکیم انقلاب در گذشته و حال که در آن ایشان صریحا به افسانه بودن هولوکاست و تقبیح نتیجه گیری غرب از آن پرداخته اند،اشاره می کند:
مقام معظم رهبری در سال 79 و در خطبه های نمازجمعه برای اولین بار با تایید ضمنی نظرات روژه گارودی دانشمند تاریخ دان فرانسوی، از ضرورت آزادی دانشمندان غرب برای طرح نظراتشان در مورد تاریخسازی صهیونیستها دفاع کردند.
همچنین رهبر حکیم انقلاب در بخشی از خطبه نمازجمعه در تاریخ 23/2/79 فرموده اند: اگر یک نفر پیدا شد و علیه صهیونیسم حرف زد - مثل آن آقاى فرانسوى(13) که چند جلد کتاب علیه صهیونیستها نوشت و گفت این که مىگویند یهودیان را در کورههاى آدمسوزى سوزاندند، واقعیت ندارد - طور دیگرى با او رفتار مىکنند!
اگر کسى وابسته به سرمایهداران نباشد و مراکز قدرت سرمایهدارى نباشد، نه حرفش زده مىشود، نه صدایش به گوش کسى مىرسد و نه آزادى بیان دارد!
آرى؛ سرمایهداران آزادند که بهوسیله روزنامهها و رادیوها و تلویزیونهاى خودشان، هرچه را که دلشان مىخواهد، بگویند!
این آزادى، ارزش نیست؛ این آزادى، ضدّارزش است.
مردم را به بىبندوبارى و به بىایمانى بکشند؛ هرجا مىخواهند، جنگ درست کنند؛ هرجا مىخواهند، صلح تحمیلى درست کنند؛ هرجا مىخواهند، اسلحه بفروشند.
آزادى یعنى این!
ایشان همچنین در افتتاحیه اولین کنفرانس بین المللی دفاع از مردم فلسطین در سالن اجلاس سران در تاریخ 4/2/80 فرموده اند: اشغال این سرزمین براساس یک طرح چندجانبه، پیچیده و با هدف جلوگیرى از اتّحاد و پیوستگى مسلمانان و پیشگیرى از تأسیس مجدّد حکومتهاى قدرتمند مسلمان بود.
دلایلى در دست است که نشان مىدهد صهیونیستها با نازیهاى آلمان روابط نزدیک داشتند و ارائه آمارهاى اغراقآمیز از کشتار یهودیان، خود وسیلهاى براى جلب ترحّم افکار عمومى و زمینهسازى براى اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیستها بوده است.
حتّى دلایلى در دست است که عدّهاى از اراذل و اوباشِ غیریهودىِ شرق اروپا را به نام یهودى به فلسطین کوچانیدند تا با پوشش حمایت از بازماندگان قربانیان نژادپرستى، یک حکومت معاند اسلام را در قلب جهان اسلام نصب کنند و پس از سیزده قرن، یک گسستگى بین مشرق و مغرب اسلامى ایجاد نمایند.
همچنین سال گذشته و در تاریخ 18/11/84 رهبر حکیم انقلاب اسلامی به صراحت هولوکاست را افسانه خواندند و افزودند: آزادى بیان - که آنها دم از آن مىزنند - به آنها اجازه نمىدهد که در باب افسانهى کشتار یهودیان - معروف به هلوکاست - کسى تردید بکند.
در آن قضیه، جاى آزادى بیان نیست!
در کشورهاى اروپایى، افراد زیادى - از دانشمند و محقق و مورخ و مطبوعاتى و غیره - از ترس جرأت نمىکنند تردیدى را که نسبت به این قضیه در دلشان هست، ابراز کنند.
بعضىها هم معتقدند قضیه از اصل دروغ است، اما جرأت نمىکنند بگویند؛ چون دیدهاند هر کس بگوید، مجازات خواهد شد؛ زندان مىاندازند، تعقیب مىکنند، از حقوق محرومش مىکنند.
ایشان همچنین در تاریخ 8/10/85 و در یام به کنگره عظیم حج رفتار دوگانه غرب را در برابر آزادی بیان به شدت مورد انتقاد قرار دادند و نوشته اند: حمایت از اهانتکنندگان به مقدسات اسلام و حتی افتراء و اهانت صریح بلندپایگان غربی ازقبیل پاپ به این آئین الهی و متقابلاً جرم شمردن تحقیق و تردید دربارهی هولوکاست و کیان صهیونیستی.
تا کنون اندیشمندان و مورخانی در اروپا و سراسر جهان موضوع هلوکاست را مورد بررسی قرار داده اند و مکتوباتی نیز در این زمینه به چاپ رسیده است، اما از چند ماه گذشته و مشخصاً از زمانی که رئیس جمهور ایران (محمود احمدی نژاد) به عنوان اولین مقام دولتی، در اظهارات خود هولوکاست یا به اصطلاح نسل کشی یهودیان در اردوگاههای کار اجباری نازیها را با چالش مواجه ساخت، هولوکاست بهعنوان یک واژه سیاسی وارد فرهنگ گفتمانرسانهای شده و تبدیل به پارادایم شده است.
این در حالیست که در گذشته از این مسئله بهندرت یاد میشد.
در این راستا، بسیاری زیر سوال بردن این موضوع را امریناپسند میدانند و برخی دیگر بر این باورند که اینموضوع نیز مانند تمام موضوعهای دیگر باید درمعرض تحقیق و تفحص قرار گیرد.
اما موضوع مهمی که اغلب در این بحث به بوتهفراموشی سپرده میشود، این است کههلوکاست تنها ادعا و یا باور کشته شدن 6 میلیونیهودی در اتاقهای گاز و کوره های آدم سوزی نیست و این مسئله ابعادپیچیدهتری دارد و موارد مادی و معنوی بسیاری را شامل می شود که قصد داریم در این نوشتار به آن بپردازیم.
ریشه یابی هلوکاست
ریشه اصطلاح هلوکاست به معنای (از بین بردن چیزی به وسیله آتش، بطوری که کاملا از بین برود)، از دو واژه یونانی holos به معنای تمام وkalein به معنای سوزاندن اخذ شده است.
اما کاربرد تاریخی این اصطلاح، به کشتار یهودیان طی جنگ جهانی دوم در کوره های آدم سوزی آلمان نازی اشاره دارد که توسط (الی ویزل) برای اولین بار مطرح شد.
اصطلاح هلوکاست به سه شکل بکار می رود:
1- در زبان انگلیسی (هلوکاست) (1)
2- در زبان عبری کلا سیک (اولام کالین) (2)
3- در زبان عبری مدرن (شوآه) (3)
برای نخستین بار در اعلامیه استقلال رژیم صهیونیستی در سال 1948، اصطلاح هلوکاست در نسخه انگلیسی و از کلمه شوآه در نسخه عبری استفاده شد، البته امروزه در اکثر جهان این اصطلاح بزبان انگلیسی رایج است اما، یهودیان با تعصب ویژه ای از آن با عبارت شوآه یاد می کنند.
اصطلاح هلوکاست را می توان در تداوم اصطلاح (آنتی سمیتیسم)(4) یا ضد سامی و اصطلاح یهود ستیزی، جایگزینی در جهت موجه جلوه دادن حضور اسرائیل در سرزمین های اشغالی، قلمداد نمود که در تشکیل رژیم اشغالگر قدس نقش بسزایی ایفا نمود.
الی ویزل، درباره هلوکاست می نویسد: «چون این حادثه منحصر به فرد است نمی توان آن را در چارچوب تاریخ درک کرد.
این مساله فراتاریخی است، بلکه تخریب تاریخ است و به دلیل قرار گرفتن در این سطح بی مانندی، نمی توان آن را با هیچ حادثه دیگری مقایسه کرد.
مقایسه ای این چنین در واقع خیانتی به تاریخ یهودیت است».
برای این یهودی مجارستانی الاصل، وقایعی چون کشتار فجیع ارامنه طی جنگ جهانی اول در سال 1915 (5) و بمباران دهشتناک اتمی هیروشیما در جنگ جهانی دوم و دهها واقعه مشابه، چندان مهم نیست ؛ اگر پای اهمیت به اصطلاح قتل عام یهودیان در میان باشد!.
ویزل در رمانی به نام «شب» زندگی یهودیان مجارستانی را دراواخر جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده و در این قصه کوشیده تا ماجرای جعلی کوره های آدم سوزی را به عنوان یک واقعیت به خوانندگان خود بباوراند.
ویزل خود را با اسرائیل یکی می داند و درباره کینه غیریهودیان به یهودیان می گوید: «به دلیل جایگاه ما و جایگاهی که اسرائیل در قلب زندگی و حیات ما دارد، دشمنان ما همواره به دنبال از بین بردن ما و اسرائیل هستند.» ماجرای هلوکاست و قتل عام یهودیان در دوران جنگ جهانی دوم، تنها یک بحث تاریخی صرف نیست!
واقعیت یا دروغ؟
بی تردید آنچه مفهوم امروزی هلوکاست از نسل کشی یهودیان (در کوره های آدم سوزی ) طی جنگ جهانی دوم در اذهان جهانی متبادر می کند، با واقعیت فاصله بسیاری دارد و اشکالات زیادی برآن وارد است که هدف اصلی دراین نوشتار نیز همین است و در ادامه بیشتر به آن پرداخته می شود
صنعت هلوکاست
بی تردید هلوکاست کارکردهای بسیارمادی و معنوی برای یهودیان و صهیونیستها در پی داشته که نگارنده معتقد اصطلاح ( صنعت هلوکاست ) تعریف جامعی برای این کارکردهاست.
در این راستا، صهیونیست ها با طرح دعاوی حقوقی علیه کشورهای آلمان، اتریش، لهستان، سوئیس و هر کجای دیگر که توانسته اند، تاکنون میلیاردها دلار به جیب زده اند.
«نورمن فینکلشتاین» استاد دانشگاه نیویورک که خود نیز یهودی است، کتابی خواندنی درباره این موضوع نوشته و نام آن را «تجارت هولوکاست» گذاشته است.
اینک به برخی از آنچه یهودیان صهیونیست و «کنگره جهانی یهود» در دعاوی حقوقی مطرح کرده اند، گذرا اشاره می کنیم:
- 32میلیارد دلار مربوط به وجوه 775حساب متروکه در بانکهای سوئیس.
- 10میلیارد دلار مربوط به اموال یهودیان بی وارث در بانکهای اتریش و دهها میلیارد دلار مربوط به ارزش زمینهایی که ادعا می شود، پیشتر در مالکیت یهودیان لهستان بوده است.
همچنین مدیر کل کنگره جهانی یهود چندی پیش اعلام کرد: 50درصد از آثار هنری موجود در ایالات متحده از یهودیان به سرقت رفته است.
آلمان تا به حال، بیش از صد میلیارد مارک خسارت هلوکاست به اسرائیل داده است و طبق قرارداد باید تا سال 2030 هر سال به اسرائیل خسارت بدهد واتریش و سوئیس نیز به اسرائیل، خسارت سالانه می دهند.
هلوکاست امروزه به باب درآمدی بسیار قوی و «مرغ تخم طلایی» برای سازمان های یهودی تبدیل شده و سودهای هنگفتی را برایشان به ارمغان می آورد.
به نحوی که طبق گفته رئیس کنگره جهانی یهود، بودجه این کنگره هم اکنون بالغ بر7میلیارد دلار است.
طبق تعبیر فینکلشتاین، هلوکاست، مبدل به بزرگترین دزد تاریخ بشریت شده است.
فینکلشتاین، الی ویزل را «یک مبالغه گر و دروغ پرداز» توصیف می کند.
از دیگر سو، الی ویزل در مصاحبه ای با روزنامه دیلی تلگراف اعلام کرده است: «فینکلشتاین از اسرائیل متنفر است و با تضعیف مساله هلوکاست، در واقع به دنبال تضعیف اسرائیل است».
از جمله کارهای که یهودیان برای عینیت بخشیدن به مسئله هلوکاست انجام داده اند عبارت است
صنعت هلوکاست بی تردید هلوکاست کارکردهای بسیارمادی و معنوی برای یهودیان و صهیونیستها در پی داشته که نگارنده معتقد اصطلاح ( صنعت هلوکاست ) تعریف جامعی برای این کارکردهاست.
در این راستا، صهیونیست ها با طرح دعاوی حقوقی علیه کشورهای آلمان، اتریش، لهستان، سوئیس و هر کجای دیگر که توانسته اند، تاکنون میلیاردها دلار به جیب زده اند.
«نورمن فینکلشتاین» استاد دانشگاه نیویورک که خود نیز یهودی است، کتابی خواندنی درباره این موضوع نوشته و نام آن را «تجارت هولوکاست» گذاشته است.
اینک به برخی از آنچه یهودیان صهیونیست و «کنگره جهانی یهود» در دعاوی حقوقی مطرح کرده اند، گذرا اشاره می کنیم: - 32میلیارد دلار مربوط به وجوه 775حساب متروکه در بانکهای سوئیس.
- 10میلیارد دلار مربوط به اموال یهودیان بی وارث در بانکهای اتریش و دهها میلیارد دلار مربوط به ارزش زمینهایی که ادعا می شود، پیشتر در مالکیت یهودیان لهستان بوده است.
همچنین مدیر کل کنگره جهانی یهود چندی پیش اعلام کرد: 50درصد از آثار هنری موجود در ایالات متحده از یهودیان به سرقت رفته است.
آلمان تا به حال، بیش از صد میلیارد مارک خسارت هلوکاست به اسرائیل داده است و طبق قرارداد باید تا سال 2030 هر سال به اسرائیل خسارت بدهد واتریش و سوئیس نیز به اسرائیل، خسارت سالانه می دهند.
هلوکاست امروزه به باب درآمدی بسیار قوی و «مرغ تخم طلایی» برای سازمان های یهودی تبدیل شده و سودهای هنگفتی را برایشان به ارمغان می آورد.
طبق تعبیر فینکلشتاین، هلوکاست، مبدل به بزرگترین دزد تاریخ بشریت شده است.
فینکلشتاین، الی ویزل را «یک مبالغه گر و دروغ پرداز» توصیف می کند.
از دیگر سو، الی ویزل در مصاحبه ای با روزنامه دیلی تلگراف اعلام کرده است: «فینکلشتاین از اسرائیل متنفر است و با تضعیف مساله هلوکاست، در واقع به دنبال تضعیف اسرائیل است».
از جمله کارهای که یهودیان برای عینیت بخشیدن به مسئله هلوکاست انجام داده اند عبارت است از: 1- ساخت موزههای با عنوان هلوکاست در اغلب کشورها مانند فلسطین، امریکا و آلمان که این موزهها پر از اسنادی است که توسط دولت اسرائیل تهیه شده است، که از مهمترین آن موزه (موزه یادبود کشتار یهودیان در ایالات متحده)(7) با مدیریت (اندرو هولینگر) است که پس از انکار هلوکاست توسط (محمود احمدی نژاد) با راه اندازی قسمت فارسی زبان سایت موزه، جهت گیریهای شدیدی نسبت به صحبتهای احمدی نژاد و دیگر مقامات جمهوری اسلامی ایران کرده است.
2- وارد کردن هلوکاست در تقویم اغلب کشورها به عنوان یک روز مشخص.
در این راستا در سال 2005، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه ای تصویب کرد که براساس آن (27 ژانویه) هر سال (روزجهانی هلوکاست) نام گذاری شده و جالب آنکه (کوفی عنان) دبیر کل سازمان ملل در اولین سالگرد این روز طی سخنان تآمل برانگیزی که توسط خبرگزاری BBC، منتشر شد، گفت: « انکار هالوکاست کار ریاکاران است و ما باید تا زمانی که دنیایی وجود دارد از این واقعه به عنوان یک واقعه تآسف بار یاد کنیم و همیشه آنرا بخاطر داشته باشیم!
» (8) ( شایان ذکر است، اظهارات عنان درحالی صورت می گیرد که 3 روز پیش ایران اعلام کرده بود، قصد دارد سمیناری برای بررسی ماجرای هلوکاست برپا کند و درمورد حقایق آن تحقیق کند.) 3- تأسیس سازمان های متعدد برای دفاع از این واقعه همچون (لیکرا و سیمون وزینتال).
این سازمانها با حمایت صهیونیستها به اطلاع رسانی پیرامون هلوکاست می پردازند و حدود 100 سایت اینترنتی را که بطور مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط با این موضوع فعالیت می کنند را اداره می کنند و خصوصاً از زمانی که با اظهارات رئیس جمهور ایران، هلوکاست به (پارادایمی رسانه ای) مبدل گشته، فعالیت خود را به شدت افزایش داده اند.
پایان جنگ جهانی دوم و دادگاه نورنبرگ سرانجام با اتمام جنگ جهانی دوم در سال 1945 و پیروزی متفقین و درپی آن دستگیری هیتلر و رهبران آلمان نازی، دادگاه نورنبرگ برای رسیدگی به جنایات آنها تشکیل می شود.
اما چرچیل معتقد بود؛ دلیلی ندارد که کسی خودش را معطل مسخره بازیهایی مثل دادگاه کند و هیتلر و کارگزارانش را باید درجا اعدام کرد.
این مخالفتهای چرچیل و دیگر سران متفقین تنها به علت مبرهن بودن جنایات هیتلر درطول زمان جنگ نبود بلکه، بطور یقین در روند دادگاه، بسیاری از مسائل مبهم دیگر نیز روشن می شد که متفقین با علنی شدن آن مبارزه می کردند.
در تمام مدت،برگزاری محاکمه، دادگاه هیچ سند مکتوبی درباره کشتار سازمان یافته یهودیان نمییابند.
عده ای در دادگاه معتقد ند هیتلر دستور داده یهودیان را در اردوگاههایی مثل آشویتس با گاز زیکلون ب یا (سیلیکون ) خفه کنند و بعد در کوره بسوزانند.
همه چیز، مبهم است.
شاهدانی علیه متهمان شهادت میدهند، اما بالاخره نهادهای رسمی میپذیرند که هیتلر شش میلیون یهودی را با این روش کشته است.
این آمار در سال 1946 از سوی دادگاهبینالمللی نظامی در نورنبرگ و با استناد بهشهادت ( رودلف هس ) افسر نیروی مخصوصپلیس آلمان نازی یا (SS) ارائه شد کهدر زمان جنگ فرماندهیآشویتس را بر عهده داشت.
« شایان ذکر است، نزدیک به یک دهه پس از برگزاری دادگاه نورنبرگ مشخص شد که شهادت هس و همچنین اعترافات وی که در دادگاه نیز مورد استفاده قرار گرفتهبودنهتنها با واقعیت بسیار فاصله داشت، بلکه این اعترافات باضرب و شتم شدید وی، گرفته شده و همسرو فرزندان وی نیز به مرگ و تبعید در سیبریتهدید شده بودند!
» در این راستا حتی یک سطر نوشته در موردهلوکاست در اسناد نازی ها یافت نشد و مدافعان هلوکاست معتقدند که (هیتلر دستور کشتار یهودیان را شفاهی صادر کرده است )، که این تحلیل بسیار سادلوحانه و غیر قابل قبول است.
از طرفی بعد از پایان جنگ جهانی اتاق های گاز در بعضی اردوگاه ها اصلاً وجود نداشت و آنها را پس از تصرف اردوگاه ها ساختند!
بهرصورت پس از تأیید رسمی هلوکاست (برای اولین بار) در دادگاه نورنبرگ، لوح یادبودی تهیه و جلوی اردوگاه آشویتس نصب میشود و روی آن حک می شود، به یاد شش میلیون قربانی یهودی!.
( البته این لوح بعدها از این محل که هم اکنون نیز به موزه تبدیل شده است برداشته شد ).
جالب آنکه به غیر از برخی از گروههای متعصب یهودی، دولت اسرائیل بعنوان بزرگترین مدافع حقیقی بودنهلوکاست، صحبتی از شش میلیون نفر نمی کند و دیگر به رقم نهصد هزار مرگ یهودیان در طول جنگ اکتفا کرده است، (نهصد هزار مرگی که آنهم معلوم نیست چه تعدادی به جنگ مربوط است و چه تعدادی براثر پیری، بیماری و مسائلی شبیه آنها بوده است).
آنچه مبرهن است دردو سال آخر جنگ جهانی دوم، بیماریهای همه گیری مثل وبا و تیفوس در تمام اروپا شایع شده بود و یقینا این بیماریها میان یهودیان و غیر یهودیان فرق نمیگذاشت.
( دراین راستا با دقت بربیشتر تصاویری که درارتباط با هلوکاست ارائه می شوند، بدنهای نحیف و استخوان نمای انسانها بخوبی مشخص است که نشانه بیماری تیفوس است!
) قانون مجازات منکرین هلوکاست شاید تابحال هنگام شنیدن خبر دستگیری و مجازات منکرین هلوکاست یهودیان و مشاهده برخوردهای توهین آمیز با آنها، این سئوال در ذهن متبادر می شود که چنین واکنشی چگومه با مبحث آزادی بیان در اروپا قابل توجیه است؟
پاسخ این سئوال به جولای سال 1990 در فرانسه باز می گردد که تعدادی از اعضای آژانس بین المللی صهیونیست ها، از جمله، «پی یر ویدال ناکه»، «سرژ ولز»، «فرانسوا براریدا» تحت سرپرستی «رنه ساموئل سپرات» خاخام معروف فرانسه، با استناد به داستان ساختگی کشتار 6 میلیون یهودی در جنگ جهانی دوم و به عنوان پیشگیری از فراموش شدن مظلومیت این قوم!
پیش نویس قانونی را تهیه کرد و با تلاش زیاد آنرا در جولای سال 1990، در فرانسه به تصویب رساند و براساس این قانون « هرگونه تردید درباره هلوکاست، اعم از تردید درباره کشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم، وجود اتاقهای گاز و حتی کمترین تردید در رقم شش میلیون یهودی مقتول، جرم است و هرکس در فرانسه از این قانون تخلف کرده و در این موضوعها شک کند، به یک ماه تا یک سال زندان و دو هزار تا سیصد هزار فرانک جریمه محکوم میشود.
» شایان ذکر است بعدها این قانون در دیگر کشورهای اروپایی نیز تصویب شد و تا کنون بسیاری از منکرین و منتقدین هلوکاست از قبیل ؛ روژه گارودی، مارک وبر، فردریک توبن، دیوید ایروینگ و آرمان آمادروس و...
بر اساس همین قانون محکوم شدند.
جالب آنکه دوسال پیش از تصویب این قانون در فرانسه، (آرنو مایر) مورخ صهیونیست آمریکایی،گفته بود بیشتر یهودیان در سالهای 1942 تا 1945 بر اثر امراض طبیعی مرده اند، نه جنگ یا کشتار.
همین مورخ، امروزه نیز میگوید دلایل وجود اتاقهای گاز، بسیار کم و ضعیف اند.
البته از آنجایی که او خود، یهودی و صهیونیست است، هنوز کسی در دادگاهی از او شکایت نکرده است!
بعد از رنسانس و تاکنون، اروپائیان و مخصوصاً فرانسویها از سالهای سیاه قرون وسطی به تلخی یاد میکنند و دادگاههای انگیزاسیون و از جمله اجبار گالیله به توبه کردن را باعث شرمساری و ننگ تاریخ میدانند و این در حالی است که هم اکنون اروپا، آمریکا و...
درباره «هولوکاست» دقیقاً و بدون کم و کاست از همان قوانین شرم آور و خالی از کمترین نشانه عقل و شعور پیروی میکنند و این، فقط یک نمونه از مفهوم آزادی اندیشه و مظهر دموکراسی در غرب است!
هلوکاست و تجدیدنظرطلبان (رویزیونیسم)(10) تحقیقات نشان میدهد که حجم مطالب منتشر شده در رابطه با هولوکاست در دهه 1990، ده برابر دهههای 1940 و 1950 میلادی است.
این موج نهایتاً به پارادایمی برای کشف حقایق تاریخی و تاریخنگاری رسمی و ایجاد یک مکتب جدید تاریخنگاری انجامید که به تجدیدنظرطلبی (رویزیونیسم) یا تاریخ واقعی معروف است.
معمولاً از «پل رازینیه» فرانسوی، بهعنوان بنیانگذار این مکتب یاد میکنند.
رازینیه در زمان جنگ دوم جهانی از اعضای جنبش مقاومت فرانسه بود که بهوسیله گشتاپو دستگیر شد و به اردوگاه «بوخنوالد» اعزام گردید و تا پایان جنگ در اردوگاههای مختلف نازی زندانی بود.
پس از جنگ وی عالیترین نشان مقاومت را از دولت فرانسه دریافت کرد و سپس به عرصه تحقیقات تاریخی روی آورد، در زمینه جنگ دوم جهانی به تحقیق و انتشار کتاب پرداخت و از جمله به ترسیم وضع اسفناک اردوگاههای جنگی نازی دست زد، ولی او بتدریج در جریان تحقیقش به نظراتی رسید که تصویر رسمی را کاملاً نفی میکرد.
رازینیه اعلام کرد که اولاً، افسانه اتاقهای گاز برای کشتار زندانیان - اعم از یهودی و غیر یهودی - مطلقاً صحت ندارد.
ثانیاً، در دوران جنگ هیچ سیاستی از سوی آلمان برای کشتار جمعی یهودیان اروپا وجود نداشته است.
ثالثا، یهودیان کشته شده در دوران جنگ بین 900 هزار تا یک و نیم میلیون نفر هستند نه 6 میلیون نفر و این افراد مانند دیگران در جریان جنگ یا در اثر بیماریهای مسری، بهویژه تیفوس، از بین رفتند.
امروزه دو مورخ صاحب نام بهعنوان مهمترین هواداران مکتب تاریخنگاری واقعی شناخته میشوند: اولی، «دیوید ایروینگ» انگلیسی است.
ایروینگ مورخ بسیار معتبری است در حدی که برخی نشریات سرشناس انگلیس نوشتهاند هیچ کس نمیتواند درباره جنگ دوم جهانی کار کند و پروفسور ایروینگ را نادیده بگیرد.
او اولین کسی است که خاطرات 75000 صفحهای گوبلز را بهدست آورد و روی آن کار کرد.
این خاطرات بهمدت 50 سال برای مورخین ناشناخته بود و در آرشیوهای سری ارتش سرخ شوروی نگهداری میشد.
ایروینگ پس از یک کار شش ساله بر روی اسناد سری شوروی سابق اولین بیوگرافی کاملاً مستند هیتلر را منتشر کرد که با نام (جنگ هیتلر) جنجال فراوانی بهپا نمود و کار وی را به دادگاه کشانید.
ایروینگ در کتاب جنگ هیتلر مدعی است که اصولاً در دوران جنگ هیچ نوعی از کشتار یهودیان (هلوکاست) در کار نبوده است.
ایروینگ نشان داد که مهمترین اسناد جنگ دوم جهانی همه بهطور مرموزی مفقود شدهاند.
بسیاری از یادداشتهای روزانه سران آلمان و ایتالیا که تا مدتی پیش در آرشیوهای شوروی سابق و آلمان و سایر کشورهای اروپایی موجود بود به سرقت رفته و پنهان یا معدوم شده است.
او از جمله اشاره میکند به یادداشتهای روزانه موسولینی که زمانی موجود بود و اکنون نیست.
ایروینگ معتقد است که اولاً، در آشویتس و سایر اردوگاههای نازی اتاق گاز وجود نداشته است.
ثانیاً، هیتلر هیچ اطلاعی از وجود اتاقهای مرگ و برنامه سازمانیافته برای کشتار یهودیان نداشته است.
(شایان ذکر است،ایروینگ برای کسی که بتواند ثابت کند هیتلر از هولوکاست مطلع بوده جایزهای به مبلغ 1000 پوند تعیین کرده است.) ثالثاً، یک توطئه جهانی وجود دارد که به مورخین اجازه تحقیق بیطرفانه و برکنار از پیشداوری در زمینه هولوکاست را نمیدهد.
رابعاً، رقم شش میلیون کشته یهودی در جنگ دوم صحت ندارد و تعداد مقتولین یهودی کمتر از یک میلیون نفر است که در اثر بیماری یا در جریان جنگ، مانند دیگران، کشته شدهاند نه در اثر طرح سازمانیافته امحاء جمعی.
دومین مورخ سرشناس هوادار مکتب تاریخنگاری واقعی، «رابرت فوریسون» فرانسوی است.
پروفسور فوریسون و خانوادهاش نیز، مانند رازینیه، در زمان جنگ از آلمانیها آزار فراوان دیده بودند.
او مؤلف کتابهای متعددی است و ثابت میکند که اتاق گاز و سیاست امحاء جمعی یهودیان صحت ندارد.
فوریسون به عکسهایساختگی از اتاقهای گاز مورد ادعایصهیونیستها اشاره می کند و ضمن رد این ادعا با تعجب میپرسد، اگر اینعکسها واقعی است، چگونه سربازان آلمانی مورد ادعا، بدون ماسک و بی آن که کمترینپوششی بر دهان، بینی و چشم خود داشته باشنددر اتاقهای مالامال از گازهای کشنده ایستاده وبر جان کندن یهودیان محکوم نظارت میکنند؟
ویا درباره یکی دیگر از عکسهای مورد ادعایصهیونیستها که جمعی از یهودیان را در محاصرهچند تانک نشان میدهد، با ارئه اسناد وشواهدیخواندنی و غیر قابل تردید، نشان میدهد کهتانکها در این عکس، انگلیسی هستند نه آلمانیو....(فوریسون نیز به علت انکار هلوکاست در آستانه محاکمه قرار دارد.) فرد صاحب نام دیگر در این عرصه «فرد لوختر» آمریکایی است.
لوختر مورخ نیست بلکه مهندس متخصص ساختمان زندان است.
او برای تحقیق به لهستان رفت و در بازگشت گزارش 196 صفحهای خود را منتشر کرد که به گزارش لوختر معروف است.
او در این گزارش وجود اتاقهای گاز را منکر شد.
او ثابت کرد که اتاقهای گاز در آشویتس و سایر اردوگاههای لهستان پس از جنگ دوّم جهانی با هدف جلب توریسم بهوسیله حکومت کمونیستی لهستان احداث شده استدر این زمینه افراد سرشناس دیگری نیز کار کردهاند: «گرمار رودلف» مؤلف کتابی در انکار اتاقهای گاز آشویتس است.
همچنین «ارنست زوندل»کانادایی، کتابی با عنوان (آیا واقعاً شش میلیون نفر کشته شدهاند؟) منتشر کرده است.
«دیوید هوگان» نیز کتابی دارد با عنوان افسانه شش میلیون نفر، که هلوکاست یهودیان را رد می کند.
«دکتر بروزات» تحقیقی درباره اتاقهای گاز در داخائو دارد و اثبات میکند که نه در داخائو، نه در بوخنوالد و نه در سایر اردوگاههای آلمانی اتاق گاز برای کشتار یهودیان و سایر زندانیان وجود نداشته است.
و بالاخره «رژه گارودی»، عضو جنبش مقاومت فرانسه در زمان جنگ دوم، که او نیز بر اساس تحقیقات محققین پیشگفته، نشان میدهد که هلوکاست صحت ندارد و یک افسانه ساختگی است.
بررسی یک جنجال پوچ رسانه ای دیدگاه رهبر حکیم انقلاب درباره هولوکاستدرحالیکه رییس جمهور کشورمان از سال گذشته با طرح سوالاتی اساسی، توانسته است سیاست غرب در تاسیس رژیم صهیونیستی به بهانه آنچه «واقعه تاریخی هولوکاست» نامیده اند را در برابر وجدان عمومی ملتها به چالش بکشاند، از چندی پیش برخی محافل رسانه ای وابسته به مجمع تشخیص مصلحت می کوشند تا با غیر مربوط دانستن این مساله با منافع جمهوری اسلامی، کینه ورزیهای خود علیه احمدی نژاد را به بهای تقویت جایگاه متزلزل رژیم صهیونیستی پیگیری نمایند.
در جدیدترین ترفند یکی از این رسانه های اینترنتی ،سخن گفتن از تردید درباره هولوکاست و محکوم نمودن نتیجه هایی که غرب از این افسانه گرفته است، تقلید از یک عنصر اطلاعاتی گذشته عنوان شده است.
نتیجه گرفته است که سخن گفتن از هولوکاست و ابراز تردید درباره آن بدعت احمدی نژاد و به تقلید از این عنصر اطلاعاتی است و اساسا این منطق در دیپلماسی جمهوری اسلامی جایگاهی نداشته و نباید داشته باشد!
فارغ از بررسی مغالطه های فراوان این استدلال مضحک که بر مبنای آن هیچگاه کسی حق اعمال ابتکار در سخن گفتن صادقانه و منطقی با ملتها و وجدان عمومی(که اساس و عمق استراتژیک دیپلماسی جمهوری اسلامی را تشکیل داده و می دهند) را ندارد، رجانیوز برای آگاهی مخاطبین،قسمتهایی از سخنان رهبر حکیم انقلاب در گذشته و حال که در آن ایشان صریحا به افسانه بودن هولوکاست و تقبیح نتیجه گیری غرب از آن پرداخته اند،اشاره می کند: مقام معظم رهبری در سال 79 و در خطبه های نمازجمعه برای اولین بار با تایید ضمنی نظرات روژه گارودی دانشمند تاریخ دان فرانسوی، از ضرورت آزادی دانشمندان غرب برای طرح نظراتشان در مورد تاریخسازی صهیونیستها دفاع کردند.
همچنین رهبر حکیم انقلاب در بخشی از خطبه نمازجمعه در تاریخ 23/2/79 فرموده اند: اگر یک نفر پیدا شد و علیه صهیونیسم حرف زد - مثل آن آقاى فرانسوى(13) که چند جلد کتاب علیه صهیونیستها نوشت و گفت این که مىگویند یهودیان را در کورههاى آدمسوزى سوزاندند، واقعیت ندارد - طور دیگرى با او رفتار مىکنند!
آزادى یعنى این!
ایشان همچنین در افتتاحیه اولین کنفرانس بین المللی دفاع از مردم فلسطین در سالن اجلاس سران در تاریخ 4/2/80 فرموده اند: اشغال این سرزمین براساس یک طرح چندجانبه، پیچیده و با هدف جلوگیرى از اتّحاد و پیوستگى مسلمانان و پیشگیرى از تأسیس مجدّد حکومتهاى قدرتمند مسلمان بود.
همچنین سال گذشته و در تاریخ 18/11/84 رهبر حکیم انقلاب اسلامی به صراحت هولوکاست را افسانه خواندند و افزودند: آزادى بیان - که آنها دم از آن مىزنند - به آنها اجازه نمىدهد که در باب افسانهى کشتار یهودیان - معروف به هلوکاست - کسى تردید بکند.
بعضىها هم معتقدند قضیه از اصل دروغ است، اما جرأت نمىکنند بگویند؛ چون دیدهاند هر کس بگوید، مجازات خواهد شد؛ زندان مىاندازند، تعقیب مىکنند، از حقوق محرومش مىکنند.
ایشان همچنین در تاریخ 8/10/85 و در یام به کنگره عظیم حج رفتار دوگانه غرب را در برابر آزادی بیان به شدت مورد انتقاد قرار دادند و نوشته اند: حمایت از اهانتکنندگان به مقدسات اسلام و حتی افتراء و اهانت صریح بلندپایگان غربی ازقبیل پاپ به این آئین الهی و متقابلاً جرم شمردن تحقیق و تردید دربارهی هولوکاست و کیان صهیونیستی.