دانلود تحقیق مرگ اندیشی از دیدگاه فروغ فرخزاد و سهراب سپهری

Word 1 MB 19878 180
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۳۱,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۷,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه
    یکی از مسائلی که ذهن آدمی رادر طول تاریخ همیشه به خود مشغول داشته،مرگ است . مسأله ی مرگ بیشتر به عنوان یک «دغدغه »و «نگرانی خاطر »و گاه به شکل «معما»یی لاینحل آدمی رابه فکرواداشته است.عکس العمل آدمی در برابرآن متفاوت و متناسب با بافتهای فرهنگی جوامع، مذاهب و مکاتب و نیز تصور انسان از دنیا و خدابوده است .
    در تحلیل مسألهی مرگ بایدبه تحلیل موارددیگری چون روح،جسم،دنیای ماوراءحس مسائلی ازاین قبیل پرداخت .که البته برداشت جوامع ومذاهب مختلف،از این مسائل متفاوت و گاه مخالف با یکدیگرمی باشد.و مابه فراخوار حوصله ی این مقدمه ،برخی از آنها را مطرح می کنیم:
    «علم مطالعه مرگthanatology موضوعاتی گوناگون،مثل انسان شناسی فرهنگی،
    تصور روح،آیین خاکسپاری و اعمال تمدنهای اولیه و موقعیت گورستانها در
    قرون وسطی...را مورد تحفص قرار می دهد »(دایره المعارف بریتانیکا).
    مرگ از نظر زیستی ودرمانگاهی«توقف برگشت ناپذیر گردش خون»می باشد (همان). واین حالت معیاری عملی و مستقل برای از دست دادن برگشت نا پذیرکار کردارگانیسم به عنوان یک کل را فراهم می آورد.
    از نظرلغوی بیشتر فرهنگ لغت ها«مرگ»را به عنوان «انقراض یاتوقف زندگی »یا به عنوان «پایان یافتن بودن»معنا می کند(همان). مشکلاتی که در تعریف مرگ وجود دارد ناشی از موانعی است که در تعریف زندگی با آن روبرو هستیم.
    در تعریفی دیگر از مرگ آمده است که «مرگ صفتی وجودی است که بر ضد حیات و زندگی خلق شده است» (جرجانی).
    مرگ از نظر مذاهب و مکاتب گوناگون
    در « اسلام » مرگ واقعیت دارد و حتمی می باشد1 و ازآن به «اجل ٌمسمی»تعبیر شده است .
    در اسلام ،مرگ نه تنها پایان نیست بلکه شروعی تازه می باشد؛ شروع تازه و تجربه ای تازه از یک زندگی جدید در دنیایی که قابل مقایسه با دنیای فانی نیست.اسلام،مثل ادیان الهی دیگر به وجود جهان ماوراءمادی اعتقاد دارد. قرآن دنیای ماده را سرای فانی و دنیای ماوراءماده راسرای باقی
    می نامد:«ان الدار الآخره لهی الحُیُوان» (عنکبوت/64).
    در قرآن ،جهان باقی و مقام ومرتبه آدمها در آن توصیف شده است و این سخنان نشان
    می دهد که آن جا «زندگی»هست .یک زندگی روحانی وتمام ناشدنی و ابدی،در احادیث مختلف از پیامبر اکرم و ائمه، «تفکر به مرگ و غفلت نکردن از آن» مورد تأکید واقع شده است. پیامبر در حدیثی می فرماید :«الناسْ نیامّ فاذا ماتوا انتبهوا» (فروزانفر،81:1347 ).
    در نظر ایشان زندگی این دنیا چونان یک خواب است و زندگی اخروی بیداری و هوشیاری کامل می باشد. در تواریخ آمده است که پیامبر بعد از جنگ اُحد به سراغ کشته های دشمن رفته و با آنها حرف می زند ودر باره تحقق وعده الهی از آنها سؤال می کند؛عده ای از پیامبر (ص)می پرسند که مگر آنها می شنوند؟و پیامبر در جواب می فرماید:«آنها اکنون از شما شنوا ترند». می بینیم که از نظر اسلام کسی که می میرد زندگی اش با این مردن به پایان نر سیده است. بلکه این فقط جسم است که به ظاهر، ضربات مرگ را پذیرفته اما روح فارغ از تن ،به زندگی ادامه می دهد . گاه مرگ وسیله ی آزمایش صدق ادعای ایمان به آخرت قرار می گیرد: «فتمنّوالموت ان کنتم صادقین» 2(بقره/94 ).
    ائمه ی بزرگوار ما نیز ازمرگ،تصویری زیبا وخواستنی در احادیث کشیده اند. مرگ در نظر این بزرگواران در حکم پلی است که مؤمن را به آسایش و قرب خداوندی می رساندو کافر را به عذاب
    می رساند . امام صادق (ع)در حدیثی می فرماید :مرگ برای مؤمن مثل بیرون آوردن لباس کهنه از تن وپو شیدن لباس تازه بر تن می باشد. از طرفی در اسلام ،ما با «مرگ طلبی» و «اشتیاق به مرگ »برای ورود به جهان دیگر و در حقیقت قرب و وصال خداوند روبرو هستیم. یکی از ده فروع دین جهاد در راه خداوند می باشد که علی (ع)آن را دری از درهای بهشت می داند که خداوند فقط برای خواص خویش باز می کند.3
    قرآن درباره ی کسانی که در راه خداوند کشته می شوند می گوید:
    «ولاتَحًسُبُنُّ الذینُ قتلوا فی سبیلِ الله امواتاً بُلْ اَحیاءٌ عندُرُبهِّم یُرزَقون»(آل عمران/169).
    مجاهد از مرگ نمی ترسد بلکه در رسیدن آن ،لحظه شماری می کند چرا که مرگ
    وسیله ای برای رسیدن به قرب خداوند است و این مجاهد راه خداوند اگر کشته شود به زندگی والاتری دست می یابد:
    نیست عزرائیل را دست ورهی بر عاشقان عاشقان عشق را،هم عشق وسودا می کشد
    کشته گان نعره زنان یالیت قومی یعلمون خفیه صدجان می دهد دلداروپیدا می کشد
    گاه تعبیری که از«زنده»و«مرده»در قرآن داریم با تصوری که ماداریم فرق می کند .گاه قرآن زنده بودن و نبودن را به ایمان داشتن و نداشتن مرتبط می سازد:
    « تُخْرجْ الحُیُّ منُ المیتِ وتُخرجُ المیِتَ منُ الحُی»(آل عمران/27)ودر اینجامنظور از مرده، انسان کافر ومنظور از زنده، انسان مؤمن است.4
    اسلام هم به جسم وهم به روح توجه نشان داده است و حتّی معاد را برای هر دو مطرح
    می کند. در ادیان آسمانی دیگر نیز بروجود جهانی دیگر وادامه ی زندگی درآنجا ونیز وجود روح در بدن تأکید شده است.البته تفاوتهایی در این میان به چشم می خورد.مثل این مسأله که«مسیحیت »معاد را فقط خاص روح می داند نه جسم.امانکته ای که مهم ومورد بحث ماست ؛این است که این ادیان آسمانی ، همگی در اینکه «مرگ»پایان زندگی نیست،متّفق القول هستند .
    در مذهب زرتشت نیز مرگ پایان نیست.«مرگ»سلاح اهریمن است و اگر قرار بود که پایان آدمی مرگ باشد، اهریمن پیروز بود ؛در صورتی که یکی از اصول آیین زرتشت این است که پیروزمند نهایی«اهورا مزدا » است ،نه«اهریمن».پس نباید مرگ که سلاح اهریمن است به عنوان پایان و نقطه توقف آدمی قلمداد شود(هینلز،1379: 95).
    در ادیان هندی نیز مرگ پایان نیست و آدمی با مرگ پایان نمی پذیرد.در آیین هندوان،آدمی بنا به کردار هایی که در این دنیا انجام داده است ،دوباره به دنیا بر می گرددو به شکلی دیگر ودر قالبی دیگر به زندگی ادامه می دهد. این ادیان اعتقاد به«تناسخ»دارند. در هند ادیان مختلفی وجود دارد. بعضی از آنها چون «اوپانیشاد»به وجود روح و زندگی آن بعد از مرگ جسم اعتقاد دارد. و بعضی چون آیین «بودا »وجود روح و یک جوهر ثابت را رد می کندوآیینی به نام «چارواکا» هدف زندگی را درخوردن و لذت خلاصه می کند.اما همگی این مذاهب به گردونهی « باز پیدایی»و تولد دوباره از طریق تناسخ اعتقاد دارند.
    از نظر آیین بودا ،مرگ ما یه ی ارتقای فرد می شود. چرا که با تولّد پی در پی و اسارت دردایرهی مرگ و تولد متوالی ،می تواندبه آن آزادی مورد نظر رسیده و به« برهمن»و آسایش دست یافت. بودا تولد ،مرگ ،بیماری،وجودو....را رنج می داند ومبدأ این رنج را در عطش به وجودآمدن وهست شدن می داندو برای رهایی از دایرهی رنج به فرونشاندن عطش ،از راه کردار راست، زیستن راست،نیت راست و... می پردازد. از نظرآیین بودا جهان وهرپدیده ای که در جهان است،ناپایدار و محکوم به زوال و فنا می باشد. وجود تولّد، خود ،سبب وجود مرگ می باشد و این تسلسل ادامه دارد(ولگانف شومان ،38:1375). در آیین اوپانیشاد درباره جدایی روح از جسم آمده است:«بدانگونه که کرم موجود در برگی چون به انتهای آن برگ رسد، قرارگاه دیگری گرفته و پیکر خویش را جمع می کند
  • فهرست مطالب

    عنوان صفحه

    مقدمه 3
    مرگ از نظر مذاهب و مکاتب گوناگون 4
    مرگ از نظر فلاسفه قدیم و جدید 8
    مرگ از نظر متکلمین 14
    مرگ از نظر عرفا 15
    مرگ در شعر سنتی 18
    مولوی 18
    فردوسی 19
    خیام 20
    سعدی 21
    حافظ 22
    سنایی 23
    مرگ در شعر معاصر 23
    مرگ از دیدگاه روان شناسی 27
    پی نوشت ها 30
    بخش اول:فروغ فرخزاد 32
    فصل اول:حوزه ی شخصی 33
    پیش گویی فروغ در مورد مرگ خویش 50
    پی نوشت ها 61
    فصل دوم :حوزه ی اجتماعی 63
    الف) «عصیان» ومسأله ی مرگ 65
    ب) روی کردی اجتماعی به «مرگ »در مجموعه «تولدی دیگر» 71
    1/ب) در آبهای سبز تابستان 71
    2/ب) دریافت 72
    3/ب) عروسک کوکی 75
    4/ ب) آیه های زمینی 79
    5/ب)دیدار در شب 84
    6/ب) ای مرز پر گهر 89
    ج)آغاز فصل سرد ونگرش اجتماعی به مرگ 94
    1/ ج) بعد از تو 94
    2/ ج) پنجره 98
    3/ج) دلم برای باغچه می سوزد 99
    پی نوشت ها 102
    فصل سوم :حوزه ی روان شناسی 103
    1- میل به تاریکی 105
    2- میل به تباهی 106
    3- میل به بازگشت به زهدان مادر 112
    علل گرایش به مرگ دردیوان فروغ 116
    1- فقر اقتصادی و روانی 116
    2-عدم وجود عدالت 117
    3-تعامل با افرادی که کشش به سوی مرگ دارند 117
    بخش دوم: سهراب سپهری 119
    فصل اول: حوزه ی شخصی 120
    دور نمایی از زندگی سپهری 121
    سهراب و نگرش او در باره ی مرگ 124
    فصل دوم : حوزه ی عرفانی 135
    ساده کردن مرگ وزندگی 137
    استقبال از مرگ 139
    مرگ ، بال وپرزندگی 141
    لزوم مرگ و بودن آن 142
    مرگ و حیرت 143
    « مسافر » و نگرش و تأمل در مرگ 143
    پی نوشت ها 147
    فصل سوم : حوزه ی اجتماعی 148
    پی نوشت 158
    فصل چهارم: حوزه ی روان شناسی 159
    نتیجه گیری و مقایسه ی نگرش سهراب و فروغ به مرگ 169
    فهرست منابع ومآخذ 174
    منابع انگلیسی 179

فروغ فرخزاد کودکي و نوجواني فروغ فرخزاد در ?? دي، ???? در يک خانواده متوسط با هفت بچه به دنيا آمد، پدرش يک افسر مستبد ارتش رضاخاني بود که در کودتاي رضاخان نقش داشت ولي بر خلاف اخلاق ارتشي و مستبدش علاقه خاصي به شعر داشت و در تنهايي خود با اشعا

1307 تولد در پانزدهم مهر ماه در کاشان. 1313گذراندن دوره شش ساله آموزش ابتدایی در دبستان خیام کاشان .علاقه به نقاشی و خوش نویسی و به تدریج شعر. 1319 پایان دوره دبستان و آغاز دوره اول دبیرستان در کاشان. 1322پایان دوره سیکل در کاشان در خرداد ماه و آغاز دوره دانش سرای مقدماتی در تهران. قوت گرفتن علاقه ا ش به شعر و نقاشی و حشر و نشر با اعضای انجمن ادبی صبای کاشان. 1324پایان دوره دانش ...

خود سهراب می گوید : ... مادرم می داند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صدای اذان را می شندیده است... سهراب سپهری پانزدهم مهرماه 1307 در کاشان متولد شد .محل تولد سهراب باغ بزرگی در محله دروازه عطا بود. سهراب از محل تولدش چنین می گوید : ... خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یادگرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود . تمام ...

مقدمه: ادبیات فارسی حضور زنان را چگونه در خود پذیرفته است؟ زنان چه فعالیت و تأثیری در ادب پارسی داشته‌اند؟ و بالاخره تأثیر زنان در پایه‌گذاری، پیشرفته و تحولات شعر فارسی، این مهمترین جلوه ادبی زبان فارسی، چگونه بوده است؟ با یک دید کلی بعد از ناصرالدین شاه قاجار بروز تحولاتی چشمگیر در موقعیت و عملکرد زنان ایران پدید آمد به صورتی که هم‌اکنون زن ایرانی امتیازات چشمگیری به دست آورده ...

مقدمه: ادبيات فارسي حضور زنان را چگونه در خود پذيرفته است؟ زنان چه فعاليت و تأثيري در ادب پارسي داشتهاند؟ و بالاخره تأثير زنان در پايهگذاري، پيشرفته و تحولات شعر فارسي، اين مهمترين جلوه ادبي زبان فارسي، چگونه بوده است؟ با يک ديد کلي بعد از

مقايسه آثار شاعران زن از لحاظ فکر و محتوا با شاعران مرد (در شعر معاصر) مقدمه: ادبيات فارسي حضور زنان را چگونه در خود پذيرفته است؟ زنان چه فعاليت و تأثيري در ادب پارسي داشته‌اند؟ و بالاخره تأثير زنان در پايه‌گذاري، پيشرفته و تحولات شعر فارسي، اين

در این مقاله نشان داده می شود که شعر نو می تواند حامل تبلور التهابات درونی شاعر، واکنش او به نیاز سنت مرثیه باشد. همچنین پذیرش آن از طرف خواننده می تواند بیانگر روحیات افراد با اختلالات روحی – خفیف یا شدید- باشد. توجه شود که آثار هدایت برای نوجوانان از طرف اولیا منع میشود برترین ویژگی مدنیت نو، تسریع اجتماعی آزادی فردی در ذهن سنتی مملوکان است. فردیت با پدیده مدرنیته رابطه ...

به نام آنکه دوستي را آفريد. عشق را .رنگ را..... به نام آنکه کلمه را آفريد و کلمه چه بزرگ بود در کلام او و چه کوچک شد آن زمان که مي خواستم از او بگويم . سالهاست دچارش هستم و چه سخت بود بيدلي را ساختن خانه اي در دل و اين دل بينهايت چه جاي کوچکي بود

در مسير شعر نيمايي دهه چهل بلافاصله بايد از تولدي ديگر فروغ فرخزاد سخن گفت ،که به فاصله چند سالي قبل از مرگ بي هنگام او در سانحه اتومبيل (بهمن 1345) نيز منتشر شد. فروغ فرخزاد در پانزدهم دي ماه 1313 در تهران متولد شد. پدر او يک نظامي بود که با فرز

زندگي شخصي سهراب سپهري سهراب سپهري سومين فرزند خانواده پنج نفري اسدا… خان سپهري و خانم فروغ سپهري است . سهراب در روزي آفتابي و پاييزي 15 مهرماه سال 1307 حوالي ظهر ديده به جهان گشود .کودکي را در کاشان , در باغ اجدادي, که بسيار بزرگ و پر از درختان ميو

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول