دانلود تحقیق قیصر امین پور

Word 58 KB 19954 13
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • در ابتدا قیصر امین پور به عنوان قیصر امین پور و مجری برنامه، پس از اظهار خوشحالی از حضور آدونیس به عنوان مهمان ماه، از مشفق کاشانی خواست تا پشت تریبون قرار بگیرد.


    مشفق به قرائت ترجمه شعری کوتاه از آدونیس بسنده کرد:
    گل دسته گریست
    هنگامی که بیگانه آمد
    آن را خرید و
    بر فراز آن دودکشی برافراشت
    سپس ژان گریمو رایزن فرهنگی سفارت فرانسه که از همراهان آدونیس بود؛ آشنایی با مردانی از تمدنها، کشورها و فرهنگهایی بزرگ از جمله ایران را از افتخارات فرانسه دانست.

    او همچنین آدونیس را نماینده برجسته جهان عرب و جهان شعر در فرانسه دانست و افزود: «شاعران فرانسوی او را شاعری می‌دانند که در خلاقیت خود آشوب می‌پراکند، گرمابخش است و شور به ارمغان می‌آورد.»
    آدونیس که پشت میز نشست، پشت تریبون، اولین سوال را قیصر امین پور پرسید.

    آدونیس قبل از پاسخ از حضور در جمع شاعران ایرانی ابراز خوشحالی کرد و گفت خوشحالم.

    خوشحالی نه از این جهت که در خانه شاعران ایران هستم که بیشترین خانه‌ای است که در آن رفت و آمد دارم، بلکه از آن جهت که در خانه ی خودم هستم.

    پیشینه‌ی دیرینه‌ی شاعرانگی‌ای بین ایران و عرب هست که قبلا می‌گفتیم شعر عرب و شعر فارسی، ولی امروز می‌گوییم شعر ایران.

    به این دلیل که هر دو شعر دارای زیبایی و زندگی شاعرانه است.

    از دیرباز ما، با هم ارتباط دیرینه داشتیم و امروز و فردا هم خواهیم داشت.

    اگر شعر را مانند عشق بدانیم که ارتباط و یگانگی ایجاد می‌کند بدون اینکه زبان و قومیت مطرح باشد می‌‌توانیم بگوییم که ما از دیرباز به دلیل ارتباط شعری با هم یگانه بوده ایم.»
    سپس در پاسخ به سوال امین پور وارد مباحث دینی و فلسفی شد و گفت: «حرکتی که هنرمند در ذهن خود ایجاد می کند را به عنوان یک متغیر قرار دادم در برابر ثابتی که قبلا طرح شد.

    بنابراین وقتی ما به شعر عرب نگاه می‌کنیم می‌بینیم آثاری که دیدگاه دینی را بازگو کردند در شعر خود کار ارزشمندی نکردند بلکه آثار و سروده هایی که از آن ثابت رد شد توانستند حرفی برای گفتن داشته باشند.»
    و حالا نوبت آدونیس بود که بپرسد.

    او با عنوان اینکه فرصت کمی برای ماندن دارد و شاید امکان تکرار شدن این فرصت ها نباشد، پرسید: «شما بعد از حافظ شعری درخور توجهی دارید؟

    و ارتباط شعر شما با دین و سیاست چگونه است؟»
    قیصر امین پور بعد از عنوان کردن خاطره‌ای از قول شفیعی کدکنی در مورد خود آدونیس با این مضمون که: «در بهار 1967 در نیویورک مجلسی بود در باب «شعر شرق میانه» که در آن البیاتی درباره «هدف هنرها و ادبیات» سخن گفت.

    در این میان یکی از حضار که گویا یهودی بود شاید برای اینکه استخوان لای گوشت بگذارد، پرسید که آقای البیاتی و آقای آدونیس، هردو عرب، هر دو شاعر پیشرو، چرا دو نوع حرف و عقیده اظهار می دارند؟

    آدونیس در پاسخ حرف بسیار قشنگی زد که من جای دیگر آن را نشنیده بودم.

    گفت: «اگر روزی تمام سیاستمداران، یک حرف بزنند، جهان بهشت خواهد شد، اما اگر روزی فرا رسد که شعرا همه یک حرف را بگویند، دنیا به‏ دوزخی وحشتناک بدل خواهد شد»، ادامه داد: «ما هم معتقدیم هر گلی بوی خودش را دارد!» و افزود: «خلاقیت صفت خداست که آن را در نهاد هنرمندان به ودیعه گذاشته است، پس امکان نوآوری تا بی نهایت وجود دارد؛ چنانکه «لا تکرار فی التجلی» چنانکه «کل یوم هو فی شان».

    «امین پور در مورد ارتباط شرایط سیاسی با شعر هم توضیح داد که سالها پیش و اوایل انقلاب به دلیل برخی محدودیتها بعضی از کتابها امکان چاپ نداشتند ولی امروز همان کتابها به راحتی در دسترس همه است.»
    در ابتدا قیصر امین پور به عنوان قیصر امین پور و مجری برنامه، پس از اظهار خوشحالی از حضور آدونیس به عنوان مهمان ماه، از مشفق کاشانی خواست تا پشت تریبون قرار بگیرد.

    مشفق به قرائت ترجمه شعری کوتاه از آدونیس بسنده کرد: گل دسته گریست هنگامی که بیگانه آمد آن را خرید و بر فراز آن دودکشی برافراشت سپس ژان گریمو رایزن فرهنگی سفارت فرانسه که از همراهان آدونیس بود؛ آشنایی با مردانی از تمدنها، کشورها و فرهنگهایی بزرگ از جمله ایران را از افتخارات فرانسه دانست.

    او همچنین آدونیس را نماینده برجسته جهان عرب و جهان شعر در فرانسه دانست و افزود: «شاعران فرانسوی او را شاعری می‌دانند که در خلاقیت خود آشوب می‌پراکند، گرمابخش است و شور به ارمغان می‌آورد.» آدونیس که پشت میز نشست، پشت تریبون، اولین سوال را قیصر امین پور پرسید.

    اگر شعر را مانند عشق بدانیم که ارتباط و یگانگی ایجاد می‌کند بدون اینکه زبان و قومیت مطرح باشد می‌‌توانیم بگوییم که ما از دیرباز به دلیل ارتباط شعری با هم یگانه بوده ایم.» سپس در پاسخ به سوال امین پور وارد مباحث دینی و فلسفی شد و گفت: «حرکتی که هنرمند در ذهن خود ایجاد می کند را به عنوان یک متغیر قرار دادم در برابر ثابتی که قبلا طرح شد.

    بنابراین وقتی ما به شعر عرب نگاه می‌کنیم می‌بینیم آثاری که دیدگاه دینی را بازگو کردند در شعر خود کار ارزشمندی نکردند بلکه آثار و سروده هایی که از آن ثابت رد شد توانستند حرفی برای گفتن داشته باشند.» و حالا نوبت آدونیس بود که بپرسد.

    او با عنوان اینکه فرصت کمی برای ماندن دارد و شاید امکان تکرار شدن این فرصت ها نباشد، پرسید: «شما بعد از حافظ شعری درخور توجهی دارید؟

    و ارتباط شعر شما با دین و سیاست چگونه است؟» قیصر امین پور بعد از عنوان کردن خاطره‌ای از قول شفیعی کدکنی در مورد خود آدونیس با این مضمون که: «در بهار 1967 در نیویورک مجلسی بود در باب «شعر شرق میانه» که در آن البیاتی درباره «هدف هنرها و ادبیات» سخن گفت.

    در این میان یکی از حضار که گویا یهودی بود شاید برای اینکه استخوان لای گوشت بگذارد، پرسید که آقای البیاتی و آقای آدونیس، هردو عرب، هر دو شاعر پیشرو، چرا دو نوع حرف و عقیـــده اظهار می دارند؟

    گفت: «اگر روزی تمام سیاستمداران، یک حرف بزنند، جهان بهشت خواهد شد، اما اگر روزی فرا رسد که شعرا همه یک حرف را بگویند، دنیا به‏ دوزخی وحشتناک بدل خواهد شد»، ادامه داد: «ما هم معتقدیم هر گلی بوی خودش را دارد!» و افزود: «خلاقیت صفت خداست که آن را در نهاد هنرمندان به ودیعه گذاشته است، پس امکان نوآوری تا بی نهایت وجود دارد؛ چنانکه «لا تکرار فی التجلی» چنانکه «کل یوم هو فی شان».

    «امین پور در مورد ارتباط شرایط سیاسی با شعر هم توضیح داد که سالها پیش و اوایل انقلاب به دلیل برخی محدودیتها بعضی از کتابها امکان چاپ نداشتند ولی امروز همان کتابها به راحتی در دسترس همه است.» تنها تو می‌مانی دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد مجنون‌تر از لیلی، شیرین‌تر از فرهاد ای عشق از آتش، اصل و نسب داری از تیره‌ی دودی، از دودمان باد آب از تو طوفان شد، خاک از تو خاکستر از بوی تو آتش، در جان باد افتاد هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران هر کوه بی فرهاد، کاهی بدست باد هفتاد پشت ما از نسل غم بودند ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد از خاک ما در باد، بوی تو می‌آید تنها تو می‌مانی، ما می‌رویم از یاد قیصر امین‌پور دسته:‌ قیصر امین‌پور | 6:16 pm 6نظر July 19, 2005 روز مــــبـــــادا وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند نه باید ها… مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم عمری است لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره می کنم: باشد برای روز مبادا!

    اما در صفحه‌های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هر چه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا روزی درست مثل همین روزهای ماست اما کسی چه می‌داند؟

    شاید امروز نیز روز مبادا باشد!

    ¤¤¤ وقتی تو نیستی نه هست های ما چونانکه بایدند نه باید ها… هر روز بی تو روز مبادا است!

    دکتر قیصر امین‌پور دسته:‌ قیصر امین‌پور | 8:05 pm نظر دهید » September 20, 2004 — ***** اینجا همه هر لحظه می‌پرسند: « حالت چطور است؟

    » اما کسی یک بار از من نپرسید « بالت .

    .

    » ***** تقصیر من نبودکه با این همه .

    که با این همه امید قبولی در امتحان ساده‌ی تو رد شوم اصلاً نه تو ، نه من!

    تقصیر هیچ کس نیست از خوبی تو بود که من بد شدم ***** گلها همه آفتابگردانند - قیصر امین پور دسته:‌ قیصر امین‌پور | 2:43 am نظر دهید » September 16, 2004 پند پیشینیان پیشینیان با ما در کار این دنیا چه گفتند؟

    گفتند : باید سوخت گفتند : باید ساخت گفتیم : باید سوخت، اما نه با دنیا که دنیا را !

    گفتیم : باید ساخت اما نه با دنیا که دنیا را !!

    گلها همه آفتابگردانند - قیصر امین پور دسته:‌ قیصر امین‌پور | 2:40 am نظر دهید » December 13, 2003 عصر جدید ما در عصر احتمال بسر میبریم در عصر شک و شاید در عصر پیش بینی وضع هوا از هر طرف که باد بیاید در عصر قاطعیت تردید عصر جدید عصری که هیچ اصلی جز اصل احتمال، یقینی نیست اما من بی نام تو حتی یک لحظه احتمال ندارم چشمان تو عین الیقین من قطعیت نگاه تو دین منست من از تو ناگزیرم من بی نام ناگزیر تو می‌میرم قیصر امین‌پور دسته:‌ قیصر امین‌پور | 11:27 pm نظر دهید » February 19, 2003 این ترانه بوی نان نمی‌دهد … این ترانه بوی نان نمی‌دهد بوی حرف دیگران نمی‌دهد سفرهء دلم دوباره باز شد سفره‌ای که بوی نان نمی‌دهد نامه‌ای که ساده و صمیمی است بوی شعر و داستان نمی‌دهد: …با سلام و آرزوی طول عمر که زمانه این زمان نمی‌دهد کاش این زمانه زیر و رو شود روی خوش به ما نشان نمی‌دهد یک وجب زمین برای باغچه یک دریچه، آسمان نمی‌دهد وسعتی به قدر جای ما دو تن گر زمین دهد، زمان نمی‌دهد!

    فرصتی برای دوست داشتن نوبتی به عاشقان نمی‌دهد هیچ کس برایت از صمیم دل دست دوستی تکان نمی‌دهد هیچ کس به غیر ناسزا تو را هدیه‌ای به رایگان نمی‌دهد کس ز فرط های‌و‌هوی گرگ و میش دل به هی‌هی شبان نمی‌دهد جز دلت که قطره‌ای است بیکران کس نشان ز بیکران نمی‌دهد عشق نام بی‌نشانه است و کس نام دیگری بدان نمی‌دهد جز تو هیچ میزبان مهربان نان و گل به میهمان نمی‌دهد ناامیدم از زمین و از زمان پاسخم نه این ، نه آن…نمی‌دهد پاره‌های این دل شکسته را گریه هم دوباره جان نمی‌دهد خواستم که با تو درد دل کنم گریه‌ام ولی امان نمی‌دهد… قیصر امین پور دسته:‌ قیصر امین‌پور | 8:06 pm

قيصر امين پور وي در دوم ارديبهشت سال ???? متولد شد . او اهل گتوند دزفول است. امين پور تحصيلات ابتدايي ا ش را در زادگاهش گذراند. از سال ???? تدريس در دانشگاه را به فعاليتهاي فرهنگي اش اضافه کرد و از جمله فعاليتهاي ديگر وي بايد به دبيري بخش ا

درباره قيصر امين پور لحظه هاى کاغذى - قيصر امين پور شاعر، اديب و فارسى پژوه متولد ، 1338 گتوند خوزستان - ترک تحصيل از رشته دامپزشکى دانشگاه تهران 1357 - ترک تحصيل از رشته علوم اجتماعى دانشگاه تهران 1363 - اخذ دکتراى ادبيات فارسى از

زندگينامه قيصر امين‏پور متولد دوم ارديبهشت 1338 دزفول است .وي تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در گتوند و دزفول به پايان برد سپس به تهران آمد و دکتراي خود را در رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران در سال 1376اخذ کرد. وي فعاليت هنري خود را ا

زندگينامه قيصر امين‏پور متولد دوم ارديبهشت 1338 دزفول است .وي تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در گتوند و دزفول به پايان برد سپس به تهران آمد و دکتراي خود را در رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران در سال 1376اخذ کرد. وي فعاليت هنري خود را از

درباره قيصر امين پور لحظه هاى کاغذى - قيصر امين پور شاعر، اديب و فارسى پژوه متولد ، 1338 گتوند خوزستان - ترک تحصيل از رشته دامپزشکى دانشگاه تهران 1357 - ترک تحصيل از رشته علوم اجتماعى دانشگاه تهران 1363 - اخذ دکتراى ادبيات فارسى از دانشگاه

زندگينامه قيصر امين‏پور متولد دوم ارديبهشت 1338 دزفول است .وي تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در گتوند و دزفول به پايان برد سپس به تهران آمد و دکتراي خود را در رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه تهران در سال 1376اخذ کرد. وي فعاليت هنري خود

لحظه هاى کاغذى - قیصر امین پور شاعر، ادیب و فارسى پژوه متولد ، 1338 گتوند خوزستان - ترک تحصیل از رشته دامپزشکى دانشگاه تهران 1357 - ترک تحصیل از رشته علوم اجتماعى دانشگاه تهران 1363 - اخذ دکتراى ادبیات فارسى از دانشگاه تهران با راهنمایى دکتر شفیعى کدکنى 1376 - تدریس در دانشگاه الزهرا 70 - 1367 - تدریس در دانشگاه تهران 1370 تاکنون - دبیر شعر هفته نامه سروش 71-60 - سردبیر ماهنامه ...

متولد ???? محله? سلسبيل تهران ، بزرگ شده? نازي آباد و محله نيروي هوايي. داراي ديپلم طبيعي، ليسانس تغذيه از دانشگاه مشهد ، فوق ليسانس و دکتراي ادبيات فارسي. مسلط به زبان عربي و آشنا با زبان‌هاي ترکي و انگليسي در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت

کودکانگي و شاعري سالها قبل در کتابي که مجموعه مقالاتي از يوسفعلي ميرشکاک بود، مقاله اي خواندم با عنوان «کودک ، شاعر، ديوانه». در آن مطلب ، ميرشکاک تلاش کرده بود ويژگي ها و مشابهت هايي را که ميان يک انسان ديوانه و يک شاعر و يک کودک وجود دار

متولد ۱۳۳۵ محله سلسبیل تهران، بزرگ شده نازی آباد و محله نیروی هوایی. دارای دیپلم طبیعی، لیسانس تغذیه از دانشگاه مشهد، فوق لیسانس و دکترای ادبیات فارسی. مسلط به زبان عربی و آشنا با زبان‌های ترکی و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن. از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علی الخصوص مجله فردوسی آغاز کرد. در سال ۱۳۵۸، حوزه اندیشه و هنر اسلامی ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول