دانلود تحقیق کریم خان زند

Word 289 KB 19963 26
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • روزهای خوش آرامش
    به تقریب همه منابع تاریخی بر این باورند که دوران حکومت کریم خان ، خاصّه پس از غلبه بر حریفان و مدعّیان سلطنت ، دوران آرامش و آسایش و رفاه مردم ایران بوده است ، زیرا که هم زمینه اجتماعی این آرامش فراهم بود و هم کریم خان شخصیتی مردم دوست و علاقمند به رفاه و شادکامی مردم بود.


    زمینه اجتماعی از آن جهت مساعد بود که جنگهای اواخر سلسله صفوی و تهاجم افاغنه و سپس استیلای نادر و خشونتها و بیدادگریهای اواخر پادشاهی او و آنگاه جدال خونین و خانمان برانداز جانشینان او و بالاخره نبردهای اوایل حکومت کریم خان ، مردم ایران را به شدت خسته و از پای درانداخته و آنان را به یک دوره صلح و آرامش نیازمند ساخته بود .


    اما کریم خان ، چنانکه اشاره شد جز تأمین آسایش خلق و ترمیم خرابیهای گذشته برای خود وظیفه ای نمی شناخت .

    وی کوشید نابسامانیهای دوره نادری و هرج و مرج دوره بیست ساله متعاقب آن را با حُسن تدبیر جبران کند .

    علاقه کریم خان به استقرار عدالت اجتماعی و شاد کردن دل مردم ،‌یک حقیقت است .



    حکومت یک ایرانی
    حکومتی که کریم خان زند در ایران بنیاد نهاد ، ماهیت ایرانی داشت .

    او یکبار دیگر درتاریخ ایران ، پس از حمله اعراب ، به عنوان یک ایرانی نژاد ، بنیان حکومتی را گذاشت ، که گرچه ایامش کوتاه و به اصطلاح دولتش مستعجل بود ،اما اثرات اجتماعی آن در آن مقطع تاریخی بسیار مهم است .


    این مرد ساده و بی پیرایه ، که موهبت هوشمندی خود را ، بسی بیش از همگان خود داشت ، در تاریخ پادشاهان ایران ، شخصیتی یگانه و بسیار جالب است .

    جزو آن گروه اندک از پادشاهانی است که غرور سلطنت و شوکت قدرت و جاه طلبی و دنیاداری او را فریب نداد .


    اما با همه سادگی اش دریافته بود که مردم ایران پس از آن همه آشوب و فتنه و قتل و کشتار ، طالب آرامش و رفاه هستند .



    جامعه شاد و مسرور
    چنین بود که از نظر اجتماعی - حداقل در شیراز و اصفهان - جامعه عهد کریم خان ، جامعه شاد و زنده دلی بود .


    مردم در این چهارده سال کمتر دغدغه تجاوز سپاهی و محصّل مالیات و راهزن و گردنکش و خانِ حاکم را داشتند.

    زیرا حاکم کّل ، در اجرای عدالت مراقبت تمام داشت و نمی گذاشت که «دینداری و حبّه ای بی حساب از کسی گرفته شود » و در این راه چنان پیگیر بود که به قدر یک دانه زیاد و کم خرج یومیه ، مضایقه از قتل چند نفر نداشت .

    »

    رابطه مردم و عمّال حکومت
    سازمانهای خدماتی حکومت او ، رابطه ای سالم و مبتنی بر عدالت اجتماعی و مایل به جانبداری از امنیّت و آسایش مردم را نصب العین خود قرار داده بودند .

    کار بدستان که حقوق و مستمری مشخص و معین و کافی داشتند ، مجال و بهانه ای برای تجاوز به حقوق مردم نداشتند .

    داروغه او ، دیگر آن داروغه اواخر عهد صفوی نبود که بر اثر ناتوانی اش قلدران و عربده جویان ، شب کمند بر خانه های مردم اندازند و زن و فرزندان آنها را جلوی چشم شوهر و پدر و برادر بی آبرو کنند .

    »
    گشتی ها و شبگردها و گزمه های کریم خانی شب تا صبح در کوچه و بازار می گشتند تامال و جان مردم از گزند دزدان و تبهکاران در امان باشد .

    در نظام اداری او ، هیچ کارمندی جرأت و فرصت دغلکاری و دزدی و ارتشا نمی یافت .


    کریم خان بر حُسن اجرای امور دیوانی و رابطه سالم با مردم سخت وسواس داشت و مراقبت می کرد در مناقشات بین مردم ، دخالت مأموران حکومتی مبتنی بر کشف حقیقت و اصلاح ذات البین و احقاق حق و جلوگیری از ستم و تجاوز بود .



    استقرار امنیّت
    کریم خان در اداره امور اجتماعی و نظارت دیوانی ، بر روابط اقتصادی و خاصه مسایل شهری دقت و مراقبت لازم را معمول می داشت .

    در آغاز سلطنت وقتی وارد اصفهان شد ، قبل از هر کاری دفاتر مالیاتی را که به دستور نادر شاه فراهم نموده بودند و صحت و دقت کافی در تنظیم آنها به کار برده شده بود ، طلب کرد و پس از بررسی مجدد ، مقرر کرد که داد و ستد و معاملات دیوانی را بر اساس آنها معمول دارند .

    او برای هر شهر حاکمی تعیین کرد و علاوه بر این هفت عامل با عناوین : وزیر ، مستوفی ، وکیل الرعایا ، محصص ، کلانتر ، نقیب و محتسب معین کرد تا در هر شهر امور عمومی را زیر کنترل داشتند .
    حقوق حکام در شهرها ، یکسان و ماهی صد تومان بود و علاوه بر این مبلغ ؛ متناسب با مقام و موقعیت محلی هر حاکم مقداری مستمری جنسی ( غلّه ) تعیین کرد .

    محتسب (شهردار یا مسئول امور شهری ) در هر شهری موظف بود امور مربوط به داد و ستد بین مردم و پیشه وران راتحت نظارت قرار دهد و قیمت اجناس ، وزن و مرغوبیت و فساد کالاها و نظم و ضابطه بر بازار را زیر نظر داشته باشند .


    برای کنترل امور امنیتی شهر داروغه ای تعیین می شد که به تعبیر مؤلّف رستم التّواریخ «فهم پخته ، زیرک امین متدین صاحب حُسن سیاست ، بر دبار و پرده پوش » باشدو از فسق و فجور و فحشا و دزدی و تعدّی در جامعه جلوگیری کند .

    بهداشت عمومی حکام و عمال منصوب کریم خان موظّف بودند در نظافت و بهداشت شهر نیز مراقبت بلیغ مبذول دارند .

    از این رو از طلوع آفتاب تاهنگام غروب عده ای در کوچه ها و بازارها مردم را به جاروب کشیدن و آب پاشیدن و پاک کردن محلاّت تشویق می کردند .

    این مأموران که «ریکا » نامیده می شدند .

    کلاه و لباس و چوبدستی مخصوصی داشتند .

    تفریحات و سرگرمی های مردم مساعی کریم خان برای رفاه و آسایش عمومی ،‌محدود به تأمین امنیت جانی و مالی و برخی تمهیدات عشرت طلبانه نبود ، برای پر کردن اوقات فراغت اکثریت مردم برنامه های تفریحی و ورزشی ترتیب می یافته است نمایشهای ورزشی مثل کشتی گرفتن ، نیزه باری ، سوارکاری ، یا جولانگری و نیز جنگ حیوانات از آن جمله بوده است .

    عرصه های جولانگری و جریده بازی ، که خاصّه هنگام ورود ایلچیان کشورهای بیگانه گرم تر و تماشایی تر می شده ،‌برای مردم عادی بسیار جذاب و لذت بخش بوده است .

    سیاست دینی کریم خان آزادمنشی ومشرب ویژه کریم خان ، چتر عاطفت او را بر سر اقلیتهای مذهبی نیز می گسترد .

    سیاست های مذهبی او چنان که اشاره شد ، ضمن حمایت مستقیم از تشیّع ؛ که خود بدان پای بند بود ، از معتقدان به ادیان دیگر هم به طور نسبی پشتیبانی می کرد .

    مسیحیان از آن جمله بودند که به شهادت مورّخان مسیحی از کریم خان فوق العاده راضی و خشنود بودند و حتی تصور می کردند که او در نهان به دین مسیح گرویده است .

    « کارستن نیبور » مطلب جالبی در این باره نوشته است .

    چون کریم خان از ابتدا جوانی به رفت و آمد با ارمنیان عادت کرده است ، امروز هم نسبت به مسیحی ها رفتار خوبی دارد .

    چندی پیش کریم خان پسر بزرگ خود را در یک کلیسای ارمنی به جلو محراب برد و از یک اسقف ارمنی خواست تا برای او دعایی بکند .

    زندگی اقتصادی مردم میراثی که در زمینه اقتصاد از نادرشاه و جانشینان برای کریم خان بازمانده بود ، اقتصادی به شدت در هم فرو ریخته و بیمار بود .

    ایجاد امنیت ، اولین وبهترین ثمره ای بود که استقرار سلطه کریم خان توانست به ارمغان آورد .

    به موازات ایجاد امنیت کریم خان تلاش در خورِ توجّهی برای رونق بازرگانی و بهبود وضع داد و ستد به عمل آورد .

    پیشه وران و صنعتگران مورد حمایت قرار گرفتند و با تسهیلاتی که از نظر مالیات و عوارض برای آنان منظور شد ، بازار رونق بیشتری یافت .

    برای حسن جریان داد و ستد و جلوگیری از اجحاف کسبه ، داروغگان موظف بودند بر قیمت اجناس ، که به طور معمول ارزش ثابتی برای آنها تعیین می شود ، نظارت مستمر داشته باشند .

    فروشنده ای که جنس خود را گران می فروخت ، گوش و بینی خود را از دست می داد .

    تجارت خارجی فعال کردن تجارت خارجی نیز از اقداماتی بود که کریم خان وجهه همت خود قرار داد .

    به دنبال کوششهایی که او برای ایجاد امنیت در خلیج فارس مبذول داشت و کوشید تا این شاهراه مهم دریایی را زیر کنترل امنیتی ایران درآورد ، مناسبات بازرگانی کشور را با دولتهای همسایه ، هماهنگ کرد .

    او توجه داشته که هرچه ممکن است طلا وارد ایران شود .

    کالاهای مهم صادراتی ایران عبارت بودند از : ابریشم و پارچه های ابریشمی ، پنبه ،‌خشکبار ، تریاک ، آنقوزه همدانی و مواد دارویی .

    هندوستان از طریق کمپانی هند شرقی از ایران مس و گوگرد و سایر مواد معدنی می خرید .

    یکی از مشتریان خارجی شراب شیراز ، هندوستان بود .

    روسها از ایران انواع کالاهای هندی از قبیل ململ بنگالی و کتان و جواهرات خریده در بازارهای اروپایی می فروختند .

    ترکها علاوه بر کالاهای نامبرده در بالا ، تنباکو ، پشم ، گلاب و مخصوصاً اسب از ایران می خریدند .

    ...

    واردات ایران از ترکیه بسیار کم و عبارت بود از خرما ( از عراق ) ، برنج و بعضی از کالاهای ساخت اروپا .

    با این همه ، کریم خان با برقراری روابط بازرگانی با انگلستان تمایل داشت .

    در سال 1177 ه .

    ق ( 1763 م ) « ویلیام آندرو پرایس William Andrw Price »‌کارگزار بازرگانی انگلیس در خلیج فارس « تامس دارن فرد Thomas Dornform » را به نمایندگانی از جانب خود در رأس یک هیأت تجاری به شیراز فرستاد .

    مذاکراتی که وی با کریم خان صورت داد منجر به صدور فرمانی از سوی وکیل الرعایا شد که به موجب آن حق آزادی تجارت با ایرانیان به اتباع انگلیسی اعطا می شد و آنان مجاز می شدند در بوشهر نمایندگانی تجاری تأسیس و در بنادر خلیج فارس به تجارت بپردازند .

    انگلیسی ها در برقراری روابط تجاری با ایران ، دنبال تحقق اهداف سیاسی خود بودند و اساساً مناسبات بازرگانی با ایران برای آنها با زیان مادی همراه بود .

    اما چندان که قبلاً اشاره شد ، انگلیسی ها ،‌از عهده سرکوبی میر مهنّا برنیامدند ( ویا نخواستند برآیند ) .

    کریم خان که از این ناتوانی انگلیسی ها برآشفته بود ، نمایندگانی بزرگانی آنان را در بوشهر تعطیل و تمامی اتباع انگلیس را از ایران بیرون ریخت .

    روابط بازرگانی ایران و روسیه مناسبات تجاری ایران با روسیه در عهد کریم خان و سالهایی چند پی از او بی سرو صدا اما بسیار پرسود و ثمر بخش توصیف شده است .

    آن چنان که رشک و حسد نمایندگان برخی ای کشورهای اروپایی را برانگیخته است .

    بندر انزلی از ایران و بندر آستراخان ( هشترخان ) از روسیه مراکز مهم تجاری دو کشور بودند.

    تجارت ایران و فرانسویان مناسبات و مذاکرات بازرگانی ایران و فرانسه ، درعهد کریم خان هیچگاه به نتایج عملی منجر نشد .

    فرانسویان بیشتر اهداف سیاسی را دنبال می کردند .

    یا در پی برانگیختن ایران علیه عثمانی بودند یا می خواستند ایران و عثمانی علیه روسیه وارد جنگ شوند.

    هیأت های متعددی از آن کشور وارد در بار کریم خان شدند و مذاکرات فراوانی صورت گرفت .

    مردان قلعه پری عصر کریم خان ، از نظر ادبیات ، وراث انحطاطی است که ازعهد مغول و به عبارت روشن تر از اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم آغاز شده بود .

    از این زمان « ضعف ادبی و سستی و فتور و عدم توجه واعتنا به اصلاح و علاج نثر پدیدار می گردد و مقدّمات فساد نثر و عدم غور و تعمق در ادای لغات و عبارات از یاد رفتن دستور صرف و نحو و رکاکت لفظ و معنی آشکار می گردد .

    فساد و تیره بختی و قتل و کشتار مردم ، که اهل ذوق و هنر نیز در جزو آنان بودند فرار برخی از آنان از ایران ، برای نجات و رهایی از تیغ خونریز دولتهای استبدادی و مرگ و میر پاره ای از آنها بر اثر کشته شدن یا مردن از گرسنگی و فقر ، این نتیجه را به بارآورد که حتی در عصر اعتلای صفویه ، یعنی زمان شاه عبّاس اول ( 985-102 ، ه .

    ق ) ایران در عرصه ادبیات دستی قوی نداشته باشد.

    بدین گونه ، سنت شاعران پارسی گوی ایرانی در دوره های قبل ، به مثابه تساهل و آسان گیری در قلمرو شعر فارسی از سوی هواداران سبک هندی تعبیر و تفسیر شد و در طول نزدیک به یک قرن به تدریج واکنشهایی به وجود آوردکه اوج آن در دوران کریم خان زند ، در جامه «‌مکتب بازگشت » به عرض اندام پرداخت .

    اما حکومت کریم خان و خاصه سیاست فرهنگی - اجتماعی او ، تأثیر دیگری هم در ادبیات کرد.

    رستم التواریخ به طبقات مختلف علما و دانشمندان و منشیان و متکلمین و مترسلین و شعرا و کتاب خوش تحریر و نقاشان و مهندسین و مسّاحین و بنّایان و موسیقی دانان و اطّبا و منجّمین زمان کریم خان اشاره می کند و اسامی برخی از زبده ترین آنها را می نویسد واز مراتب علمی ودانش و آگاهی و نیز صفت اخلاقی آنها ، شمه ای شرح می دهد .

    در زمینه هنر خطاطی : آقا محمد زرگر اصفهانی ، خداداد بختیاری ، آقا ابوالقاسم اصفهانی ، آقا محمد علی عصار اصفهانی ، میرزا محمد ولِد اصفهانی ،میرزا محمد علی طباطبایی کرمانی ، که نستعلیق نویس بوده اند و هنرمند نامدار درویس عبدالمجید استادِ خط شکسته .

    در زمینه نقاشی و تصویر سازی : آقا زمان ، آقا باقر ، آقا صادق ، میرزا حسن و میرزا محمد .

    ورزش نیز مورد توجه کریم خان بوده است .

    مردان و زنان زند ، در هنر سوارکاری ، شمشیر زنی ، نیزه اندازی ، کشتی گیری و دیگر فنون رزمی ومیدانی استعداد بسیار داشته اند و هم از این رو اینگونه ورزشها را تشویق می کرده اند .

    رستم التواریخ ، از قوی و قوت بازو بوده اند .

    جاذبه های ساده زیستن کریم خان برخلاف اکثر سلاطین هم عصر خود ، همچون شاه طهماسب دوم و نادرشاه و جانشینان او و دیگران به جمع آوری شمشهای طلا و نقره علاقه ای نداشت و هنگامی که مُرد فقط هفت هزار تومان در خزانه او بود .

    عواید کشور را صرف فعالیت های عمرانی و اقتصادی کردو خود بسیار ساده زندگی می کرد .

    امینه پاکروان ، لز روایات کسانی که وکیل را دیده اند ، گفته است : که در لباس پوشیدن مراقبت بسیار داشت ،‌بی آنکه در تجمّل زیاده روی کند .

    نیم تنه ای از سجاف خز ،‌جلیقه ای با مروارید های درشت ، دستاری سبک از شال کشمیر که به دوره کلاه بزرگ نمدی پیچیده می شد ،‌پوشاکی است که دیدارکنندگان به تن او دیده اند .

    اما به روایت مولف فارس نامه ، آرایه های پوشاک او از اینها بسی ساده تر بوده است .

    کریم خان معتقد بود که خودسازی کار زنان است نه مردان .

    کری به چشم به نظر می رسد وکیل ، حتی در مجالس رسمی و در حضور سفیران و نمایندگان کشورهای بیگانه نیز ساده می پوشیده و دور از تکلّف در انظار ظاهر می شده و دست از عادات خاص خویش بر نمی داشته است .

    چهره وکیل الرعایا در منابع تاریخی مربوط به عهد زندیه توصیف صریحی از چهره کریم خان به دست داده نشده است .

    خانم پاکروان توضیحاتی در مورد چهره کریم خان می دهد که از مینیاتورها است استنباط کرده است : شاید مینیاتورهایی که سیمای کریم خان را در سن کمال نشان می دهد تا حدی ساختگی باشد .

    ولو آنکه بر اثر گذشت زمان و کشورداری و فراغتهای خالی از عیاشی و افراط کاری ، چهره اش تلطیف شده باشد ، باز چگونه قیافه یک سلحشور کهنه کار می توانست چنان وقار بشاشت آمیزی به خود گیرد ؟

    چین های درشت روی پیشانی ، که نشانه های دل مشغولیهای کشورداری است ، نمی تواند احساس حقیقت را در ما پدیدار آورد .

    وکیل الرّعایا از چشم اهلِ فرنگ به تقریب تمام کسانی که در ایام حیات کریم خان یا پس از مرگ او از اروپا به ایران سفر کرده اند ، از کریم خان به نیکی یاد کرده اند .

    همین نویسنده می گوید : او بسیار راحت و آسان دشواریهای میدان جنگ و سختی های سپاهی گری را تحمل کرده است .

    طبیعی است که معیارهای ملکم خان ، ملهم از دیدگاه تاریخی اشرافیت نسبت به پادشاهان و دربارهای آنان بود.

    همسران وفرزندان کریم خان نام هاو تعداد زنان کریم خان به درستی مشخص نیست .

    آنچه مسلّم است او گرایش و علاقه ای ، اگر نه افراطی و در حدّ زن بارگی ، بلکه متعادل و در مقیاس یک مرد ایلی به زنان داشته است .

    مولف گلشن مراد ، آنجا که به شرح و فهرست کردن نام فرزندان کریم خان می پردازد ، اشاره مختصری به برخی از زنان او دارد .

    یکی از آنها همشیره اسماعیل سلطان کرد قوچان یاست .

    او مادر ابوالفتح خان است .

    دیگری زنی اصفهانی است که مادر محمد رحیم خان است .

    سومی زنی یهودی الاصل است که ظاهراً پس از مسلمان شدن به همسری کریم خان درآمده است .

    محمد علی خان فرزند سوم کریم خان به وجود آمده است .

    چهارمین همسر وکیل الرعایا دختر محمد خان کلهر است .

    او مادر چهارمین فرزند کریم خان ، ابراهیم خان است .

    پنجمین زن او خواهر ندرخان زند است .

    از این زن پری جهان خام اولین دختر وکیل تولد یافته است .

    مولف نام هیچکدام از زنان او را ذکر نکرده است .

    خواهر محمد حسن قاجار را هم جزو زنان وکیل ذکر کرده اند .

    قابلّیت های کریم خان قضاوت آن تاریخ پرداز قاجاری که گفت : « گمان نمی کنم از آغاز جهان ، که این همه شهریاران آمده اند ، هیچ یک را چنین خوی نیک بوده باشد »‌؛ متکی بر انصاف و واقعیت است...

    این مردی که به بی سوادی و سادگی معروف شده ، همچون یک جامعه شناس دریافته بود که مردم کشورش از نبرد قدرت تیره دلان نالایق خسته و نفرت زده شده اند ........

    نگاه یکسان و حمایتگر او به تمامی قشرهای جامعه ، دارای هر مذهب و هر ملیت پشتیبانی عمیق مردم را به سوی او متوجه ساخته بود .....

    او واقعیت ها را از ورای پوشش های فریبکارانه فوراً تشخیص می داد و چون قدرت استدلال منطقی و فلسفی نداشت ،پاسخ را به تجربه و آزمایش عملی برگزار می کرد .......

    کریم خان ، مقطع زمانی و روزگار خود را خوب می شناخت و می دانست که این مقطع دهها «دولت مستعجل » در برابر خود دارد ..........

    نرمش در قدرت پیش از آنکه به استعدادها و ظرفیتهای شخصی کریم خان بپردازیم .

    اشاره ای کوتاه به نیاز روحی جامعه عهده کریم خان را ضروری می دانیم .

    این یادآوری به ما امکان می دهد که عمیق تر با استعداد و هوش این مرد جالب و انسان دوست پی ببریم .

    واقعیت این است که ایرانیان در کمتر زمانی مانند دوران سلطنت 14 ساله کریم خان ، قرین آسایش و آرامش نسبی بوده اند .

    مورخی از خاندان قاجار ؛ یعنی دشمن خانوادگی زندیه ، در مورد کریم خان نوشته است : گمان نمی کنم از آغاز جهان ، که این همه شهریاران در تاریخ ایران وجود داشته اند ، هیچ پادشاه و حکومتگری را چونان این مرد ، عمیقاً و از ته دل به رفاه و شاد کردن مردم ،‌دل بسته باشد .

    او ، چنان که می دانیم عنوان شاه یا سلطان راهرگز بر خود ننهاد ، بلکه لقب بسیار پرمعنی و بر حق « وکیل الرّعایا » را برگزید .

    شک نیست که همه آن حاشیه نشینان و وسوسه گران ، در حاشیه قدرت او هم بودند ، اما کریم خان در چنان حدّی از تسلط روحی و غلبه بر نفس خود بود که اسیر این گونه تلقینها نمی شد .

    کوشش او در راه احیای صنایع و حِرف، رونق بازرگانی ، ایجاد کارگاههای بزرگ چینی سازی و شیشه سازی ، کاهش میزان مالیاتها .

    جلوگیری از اجحاف مالکین و قدرتمندان ، ایجاد بناهای تازه مانند بازارها ، حمامها ، کاروانسراها ، تجدید بنا و نوسازی آرامگاه شاعران بزرگ چون سعدی و حافظ ، خاصه رسیدگی به نیازها و شکایات مردم ، مدارا و مسالمت در حق پیروان ادیان متخلف ، در عین حمایت از مذهب شیعه و رهبران مذهبی ، صرف عواید استحصالی کشور در راه مصالح عمومی و .....

    مصداقهایی است بر قابلیت های شخصی کریم خان .

    قدرت بازو جزو قابلیت های شخصی کریم خان زند از زور بازو و سرعت و چابکی او در جنگ های تن به تن و ابتکار و تیز دستی وی در به کار بردن اسلحه به کرات در منابع تاریخی سخن رانده اند .

    توانایی روحی اما توانایی روحی کریم خان ، همسنگ قدرت جسمانی او بود .با وجود آن همه قدرت بازو ونمایشهای جنگی که همراهان او در صحنه های نبرد از وی دیده بودند ، اهل لاف زنی و خودنمایی و رجز خوانی نبود .

    آگاهی از توطئه ها هوشیاری و تسلط او بر اوضاع پیرامونش ،‌بارها او را از توطئه ها و دامهایی که دشمنان چیده بودند ، رهایی داده بود .

    نه تنها از توطئه ها و حیله های جنگی ، در نبردهای رویارویی ،‌بلکه از دسیسه های غیر آشکار حول و حوش خود به سرعت آگاهی می یافت و آنها را خنثی می کرد .

    عفو آزاد خان افغان گذشت و عفو ،‌که به کرات از کریم خان نسبت به مدعیان و نافرمانان دیده شده بود ، از دیگر صفات شخصی او ذکر شده است .

    در باب آزاد خان افغان و تحرکات او برای دست یافتن به قدرت و دردسرهای فراوانی که جهت کریم خان فراهم کرد قبلاً‌ اشاراتی کردیم .

    کریم خان و اصحاب دین چگونگی رابطه کریم خان با اصحاب دین و طلاب علوم این رشته به دوران نادرشاه برمیگردد.

    باید توجه داشت که کریم خان کینه یا نظر نامساعد خاصی به طلاب علوم نداشت و در سازمان حکومتی او ، «‌امام جمعه » ، «‌قاضی » ، «‌شیخ الاسلام » ، « صدر »‌، «‌نایب الصدر » و «فیلصلبان امور شرعیه » مواجب و مستمری داشتند .

    بدگمانی ها حًسن خُلق ، جوانمردی و رأفت کریم خان از مقوله هایی است که بیشتر منابع تاریخی در باب آن سخن گفته اند و در عین حال از خشونتهای گاه به گاه و نقاط ضعف و عادات و رفتارهای منفی او نیز مواردی چند ذکر کرده اند .

    قتل عام افاغنه ، کشتار مردم سلحشور و مقاوم لیراوی در صفحات لرستان و خوزستان که فرمان او را مبنی بر دادن سرباز و ملازم رکابی پذیرا نشدند و در جنگی نابرابر سران آنها به قتل رسیدند و از سرهای آنان کله منار ساختند و زنان و اطفالشان را اسیر کردند ، مواردی از نقطه های تاریک در کارنامه زندگی کریم خان است .

    فرار سپاهان زند سرعت عمل تقی درانی و یارانش به حدّی بود که نگهبانان و پاسداران خدامراد خان وحشت زده خود را از دروازه های شهر بیرون انداختند و گریختند .بدین گونه تقی همراهانش به سادگی شهر کرمان را به تصرف خود درآوردند .

    واکنش کریم خان گزارش احوال کرمان در تهران به کریم خان زند داده شد .

    او که به روایت مولف گلشن مراد از این عصیان سخت به خشم آمده بود .

    چند تن از صاحب منصبان عالی رتبه و موثر خود را مامور فرو نشاندن طغیان ذغال فروش کرمانی کرد.

    ابتدا « امیر گونه خان افشار » به عنوان سردار سپاه عازم کرمان شد و به دنبال او « محمد امین خان گروسی » با همان اختیارات حرکت کرد .

    تدبیر ، توطئه و محاصره شکست های پی در پی سپاهیان کریم خان از جنگجویان تقی درانی ، وکیل الرعایا را به چاره جویی جدی واداشت .

    بنابراین ، سردار بزرگ و مدبر زند ، « نظر علیخان » مامور سرکوبی درانی ها شد .

    دو تن از سرداران برجسته زند ، علیمحمد خان زند و بسطام خان کارخانه مامور همکاری و همگانی با نظر علیخانی شدند .

    ضربه قاطع از دیگر وقایعی که در آخرین تحلیل باید آن را جزو خشونت های کریم خان به حساب آورد ، داستان عجیب نابودی و برانداختن باقیمانده افغانها در ایران است .

    اشتباه کریم خان مدارای کریم خان با زکی خان و چشم پوشی از جنایات او ،‌بی شک از اشتباهات بزرگ کریم خان بود .

    به نظر می رسد که وکیل نسبت به این مرد ناپاک و سیاهدل حساسیتی ویژه داشته است .

    چرا که بارها شاهد تبهکاریها و ضربات سهمگین که به وجهه زندانیان وارد آورده بود ، اما هیچ عکس العمل موثری در برابر آن رفتارها از خود نشان نداد .

    غارت یزد و کرمان علینقی خان ، فرزند محمد صادق خان زند در کشاکش قدرت میان پدرش و ابوالفتح فرزند کریم خان از سوی پدر در مقام سپهسالار لشکر مأمور شده بود تا در فارس و کرمان و سیستان ، سپاهیان گرد آورد و ضمیمه لشکر خود سازد و با دیگر داعیه داران قدرت مثل محمد حسین خان سیستانی قرار و مدار لازم را برای مبارزه با ابوالفتح بگذارد .

    کار به دستان ستم پیشه تجاوز برخی از وابستگان و خویشاوندان وکیل ، برای کار به دستان حکومت او بهانه و فرصتی بود که آنها به تبعیت از سران زند ، در ظلم و اجحاف به مردم مناطقی که تحت سلطه آنها بودند ، کوتاه نیایند .

    نخستین دیدار اولین رویارویی کریم خان و آغامحمد خان را از روایت ژان گوره نقل می کنیم وی می گوید پس از اینکه محمد خان سواد کوهی خان قاجار را در مازندران دستگیر کرد .

    او را در شرف تحت مراقبت قرار داد تااینکه مامور اعزامی کریم خان ، احمد خان فندرکس در راس یکصد سوار از تهران به مازندران آمد و آغا محمد خان را تحت مراقبت شدید خود به تهران برد .

    نکته ای شگفت چون کریم خان به شیراز رفت ، آغا محمد خان نیز به آن شهر انتقال یافت و از آن پس تا پایان عمر وکیل الرعایا ، خان قاجار نیز در همان شهر متوقف و تحت نظر بود.

    کریم خان و فتحعلی شاه باباخان قاجار و فتحعلی شاه بعدی در پادشاهی کریم خان در سنین نوجوانی بوده است .

    او نیز همچون عموی خود آغا محمد خان قاجار در دربار وکیل الرعایا و تحت توجه او می زیسته است .

    زلزله ، مصیبت بزرگ قلمرو حکومت وکیل کمابیش آرام بود.

    غیر از خراسان که به اختیاری وکیل خود و به سبب ارادت و نادرشاه آنجا را تحت استیلای شاهرخ افشار ، شاه نابینا واگذاشته بود ، بقیه سرزمین های ایران ظاهراً در آرامش بودند .

    مازندران ، باکشته شدن فتحعلی خان جهانسوز قاجار آرام شده بود ، بازگشت صادق خان ، اوضاع بصره را که نالایقی و بی تجربگی علیمحمد خان به آتش کشیده بود ، دوباره سامان داده بود .

    افسانه و شخصیّتهای تاریخی داستان پردازی و افسانه سرایی پیرامون زندگی شخصیت های تاریخی ، از قدیم ترین ایام معمول بوده است .

    یکی از ویژگیهای فرهنگ عامه همه ملتها همین افسانه پردازی در اطراف حیات مردان وزنانی است که کارنامه زندگی آنها - خوب یا بد - در اوضاع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زمانه شان تأثیرات مهم و سرنوشت ساز داشته است .

    نسل آدم کریم خان گفت : اگر از لطایف و ظرایف ابوالعینا چیزی در خاطر داری برای مانقل کن .

    آقا محمد خان گفت : یک روز مردی در کوچه کنار ابوالعینا قرار گرفت .

    ابوالعینا از او پرسید : کیستی ؟

    آن مرد جواب داد : من یکی از اولاد آدم هستم .

    اوالعینا گفت : خدا پدرت را بیامرزد .

    چون مدتی است که من تصور می کردم که آدم وجود ندارد و نسل آن از بین رفته است .

    کریم خان و کارگران وکیل الرعایا اساساً با کارگران و زحمتکشان رفتاری صمیمانه و مشفقانه داشت و می کوشید محیط کار را برای ‎آنان خوشایند سازد .

    برای همین کارگرانی که از شهرهای دور و نزدیک آمده بودند ، مقرر کرده بود که «‌فوج فوج مغنیان نغمه پرداز و مطربان بر بط نواز قدم به قدم بساط نشاط و اسباب مسرت و انبساط گستردند ، تا « عمله مذکوره در کمال عیش و سرور و نهایت بهجت و سرور » به کار پردازد .

    فرمانروایی در سلسله قاجار ، از شکل قدرت متمرکزی که کریم خان ارائه داده بود ،‌بین میراث خواران او به سرعت دست به دست شد .

    نفوذ جانشینان وکیل غالباص از اصفهان و شیراز فراتر نمی رفت ...........

    حکومت فرزند وکیل ، ابوالفتح ؛ که زکی خان در پشت او حکومت می کرد ، با مرگ خان سفّاک خیلی زود فرو ریخت .

    تنها علیمراد خان توانست زمانی حدود پنج سال سلطنت کند که اگر مرگ زود رسش بر اثر افراط در میگساری پیش نمی آمد ، شاید زوال زندیه را می توانست چند سالی به عقب اندازد .......

    جانشینان کریم خان مردان دلیر و جنگاور ، اما بی تدبیر و خشن و ستمگر بودند .

    شیوه کدخدایی در میان قبایل لُر ، که کریم خان با پشتوانه آن حکومت را در دست گرفت ، در عهد جانشینان او دیگر کارآیی نداشت .

    آنها نتوانستند وحدتی را که بقایشان را تضمین می کرد در میان خویش به وجود آوردند ........

    دیگر مردان با تجربه و کارکشته ای چون صادق خان ، حتی قادر به حفظ موقعیت خود هم نبودند ، چه رسد به پاسداری از حکومت و پادشاهی ..........

کلمات کلیدی: زند - کریم خان - کریم خان زند

کريم خان زند ، پايه گذار سلسله زنديه محسوب مي شود . اقبال جهانگشايي او ، بيش از هر چيز مديون اغتشاشاتي بود که پس از قتل نادر در ايران سربرآورد و از سابقه دراز هفتاد يا هشتاد ساله اي برخوردار بود. وي قريب سه سال بعد از در گذشت نادر شهرتي نداشت و در م

يکي ديگر از سلاطيني که آرامگاهش در شيراز قرار دارد کريمخان زند است. وي از طايفه زند بود که در اطراف ملاير سکني داشتند و به امر نادرشاه به خراسان کوچانيده شدند. پس از مرگ نادر ايل زند مجدداً به سوي ملاير روي آوردند و رئيس آنان کريمخان و برادرش صادق

زنديان يا زنديه يا دودمان زند نام خانداني پادشاهي است که ميان فروپاشي افشاريان تا برآمدن قاجار به درازاي چهل و شش سال در ايران بر سر کار بودند. اين سلسله به سردمداري کريم خان زند از ايل زند که از سال ???? هجري قمري در ايران به قدرت رسيد او فردي مدبر

تا برآمدن قاجار به درازای چهل و شش سال در ایران بر سر کار بودند. این سلسله به سردمداری کریم خان زند از ایل زند که از سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید او فردی مدبر و مهربان بود.کریم خان خود را وکیل الرعایا نامید و از لقب (شاه) پرهیز کرد. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود ارگ بازار حمام و مسجد وکیل شیراز از کریمخان زند وکیل الرعایا به یادگار مانده است. ...

آغا محمد خان قاجار. زاده: ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان؛ تاجگذاری: ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری؛ مرگ: ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ می‌۱۷۹۸ میلادی در شوشی؛ آغامحمد خان فرزند محمد حسن خان ...

اخلاق خانواده مطلوبيت زندگى اجتماعى و پيوند دادن زندگى فرد با فرد يا افراد ديگر، از آن رو است‏که نيازهاى مادى و معنوى افراد در زندگى‏هاى دست جمعى (اجتماعى) بهتر تأمين مى‏شود .در همين رابطه بايد گفت اصيل‏ترين نيازهاى آدمى در ظرف خانواده تأمين مى‏گر

خانواده و تربیت دینی فرزندان نظام تربیتی اسلام اسلام دینی است که برای کلیه شئون زندگی پیرامون خوئ برنامه های منظم و تدوین شده دارد و بر پیرامون آن است که با شناخت این برنامه ها و عمل به آن سعادت و کمال نهایی خود را بدست آورند اسلام دین تعلم و تربیت است، در اولین آیاتی که بر نبی اکرم (ص) نازل شده است امر به خواندن می کند، آنها به اسم کس که رب و پروردگار انسان است. اما انچه که ...

ارگ کريم خاني در ابتداي خيابان کريم خان زند( شيراز ) نبش ميدان شهرداري قرار گرفته است؛ کريم خان به هنگام پايه گذاري حکومت در شيراز تحت تاثير معماري صفوي قرار گرفت. به اين صورت که بعد از بازديد از ميدان نقش جهان اصفهان تصميم به ايجاد ميدان وسيعي

آثار تاریخی زندیه شیراز ، جلوه فرهنگ در پایتخت فرهنگی ایران زمین شیراز را از آن رو بسیاری به شهرشاعران و عارفان و پایتخت فرهنگی ایران زمین می‌شناسند که جلوه‌های تاریخ، تمدن و فرهنگ ایرانی و اسلامی در این کلان شهرگسترده است و رد پای زندگی مدنی در آن از دیر باز وجود داشته است.یکی از جلوه‌های تاریخ و فرهنگ کهن ایران زمین که در شیراز همچنان پا برجاست و ویژگی منحصر به فردی برای این ...

تاریخچه نساجی پارچه ایرانی که امروز نا مرادی گریبانش را گرفته روزی برای خود سرور و سالاری بوده است .ایرانیان نخستین ملتی هستند که به صنعت نساجی (پارچه بافی ) پی بردند و در هیچ جا بهتر از صنعت نساجی نمی توان که روح کنجکاوی تازه جو و پیشرفت خواه ایرانی را دید. برای اگاهی از تاریخ پیدایش صنعت ریسندگی و بافندگی بایستی به همراه باستانشناسان و محققین به درون غارها برویم و از روی اثار ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول