روزهای خوش آرامش
به تقریب همه منابع تاریخی بر این باورند که دوران حکومت کریم خان ، خاصّه پس از غلبه بر حریفان و مدعّیان سلطنت ، دوران آرامش و آسایش و رفاه مردم ایران بوده است ، زیرا که هم زمینه اجتماعی این آرامش فراهم بود و هم کریم خان شخصیتی مردم دوست و علاقمند به رفاه و شادکامی مردم بود.
زمینه اجتماعی از آن جهت مساعد بود که جنگهای اواخر سلسله صفوی و تهاجم افاغنه و سپس استیلای نادر و خشونتها و بیدادگریهای اواخر پادشاهی او و آنگاه جدال خونین و خانمان برانداز جانشینان او و بالاخره نبردهای اوایل حکومت کریم خان ، مردم ایران را به شدت خسته و از پای درانداخته و آنان را به یک دوره صلح و آرامش نیازمند ساخته بود .
اما کریم خان ، چنانکه اشاره شد جز تأمین آسایش خلق و ترمیم خرابیهای گذشته برای خود وظیفه ای نمی شناخت . وی کوشید نابسامانیهای دوره نادری و هرج و مرج دوره بیست ساله متعاقب آن را با حُسن تدبیر جبران کند . علاقه کریم خان به استقرار عدالت اجتماعی و شاد کردن دل مردم ،یک حقیقت است .
حکومت یک ایرانی
حکومتی که کریم خان زند در ایران بنیاد نهاد ، ماهیت ایرانی داشت . او یکبار دیگر درتاریخ ایران ، پس از حمله اعراب ، به عنوان یک ایرانی نژاد ، بنیان حکومتی را گذاشت ، که گرچه ایامش کوتاه و به اصطلاح دولتش مستعجل بود ،اما اثرات اجتماعی آن در آن مقطع تاریخی بسیار مهم است .
این مرد ساده و بی پیرایه ، که موهبت هوشمندی خود را ، بسی بیش از همگان خود داشت ، در تاریخ پادشاهان ایران ، شخصیتی یگانه و بسیار جالب است . جزو آن گروه اندک از پادشاهانی است که غرور سلطنت و شوکت قدرت و جاه طلبی و دنیاداری او را فریب نداد .
اما با همه سادگی اش دریافته بود که مردم ایران پس از آن همه آشوب و فتنه و قتل و کشتار ، طالب آرامش و رفاه هستند .
جامعه شاد و مسرور
چنین بود که از نظر اجتماعی - حداقل در شیراز و اصفهان - جامعه عهد کریم خان ، جامعه شاد و زنده دلی بود .
مردم در این چهارده سال کمتر دغدغه تجاوز سپاهی و محصّل مالیات و راهزن و گردنکش و خانِ حاکم را داشتند. زیرا حاکم کّل ، در اجرای عدالت مراقبت تمام داشت و نمی گذاشت که «دینداری و حبّه ای بی حساب از کسی گرفته شود » و در این راه چنان پیگیر بود که به قدر یک دانه زیاد و کم خرج یومیه ، مضایقه از قتل چند نفر نداشت . »
رابطه مردم و عمّال حکومت
سازمانهای خدماتی حکومت او ، رابطه ای سالم و مبتنی بر عدالت اجتماعی و مایل به جانبداری از امنیّت و آسایش مردم را نصب العین خود قرار داده بودند . کار بدستان که حقوق و مستمری مشخص و معین و کافی داشتند ، مجال و بهانه ای برای تجاوز به حقوق مردم نداشتند . داروغه او ، دیگر آن داروغه اواخر عهد صفوی نبود که بر اثر ناتوانی اش قلدران و عربده جویان ، شب کمند بر خانه های مردم اندازند و زن و فرزندان آنها را جلوی چشم شوهر و پدر و برادر بی آبرو کنند . »
گشتی ها و شبگردها و گزمه های کریم خانی شب تا صبح در کوچه و بازار می گشتند تامال و جان مردم از گزند دزدان و تبهکاران در امان باشد . در نظام اداری او ، هیچ کارمندی جرأت و فرصت دغلکاری و دزدی و ارتشا نمی یافت .
کریم خان بر حُسن اجرای امور دیوانی و رابطه سالم با مردم سخت وسواس داشت و مراقبت می کرد در مناقشات بین مردم ، دخالت مأموران حکومتی مبتنی بر کشف حقیقت و اصلاح ذات البین و احقاق حق و جلوگیری از ستم و تجاوز بود .
استقرار امنیّت
کریم خان در اداره امور اجتماعی و نظارت دیوانی ، بر روابط اقتصادی و خاصه مسایل شهری دقت و مراقبت لازم را معمول می داشت . در آغاز سلطنت وقتی وارد اصفهان شد ، قبل از هر کاری دفاتر مالیاتی را که به دستور نادر شاه فراهم نموده بودند و صحت و دقت کافی در تنظیم آنها به کار برده شده بود ، طلب کرد و پس از بررسی مجدد ، مقرر کرد که داد و ستد و معاملات دیوانی را بر اساس آنها معمول دارند . او برای هر شهر حاکمی تعیین کرد و علاوه بر این هفت عامل با عناوین : وزیر ، مستوفی ، وکیل الرعایا ، محصص ، کلانتر ، نقیب و محتسب معین کرد تا در هر شهر امور عمومی را زیر کنترل داشتند .
حقوق حکام در شهرها ، یکسان و ماهی صد تومان بود و علاوه بر این مبلغ ؛ متناسب با مقام و موقعیت محلی هر حاکم مقداری مستمری جنسی ( غلّه ) تعیین کرد . محتسب (شهردار یا مسئول امور شهری ) در هر شهری موظف بود امور مربوط به داد و ستد بین مردم و پیشه وران راتحت نظارت قرار دهد و قیمت اجناس ، وزن و مرغوبیت و فساد کالاها و نظم و ضابطه بر بازار را زیر نظر داشته باشند .