نام اصلی این شهر ترشیز است و جغرافیانویسان اسلامی به صورت طرتبت و بعد ها ، ترتیش و ترشیس نگاشته اند . در گذشته ، این شهر جزو ولایتی بود به نام بوشت و یا یوشت که غیر از ترشیز ، شهر معروف دیگر آن کندر بوده است.
در سال 520 ه.ق این شهر توسط سلطان سنجر سلجوقی محاصره و غارت شد و پس از تاریخ ، یکی از مراکز مهم فرقه اسماعیلیه گردید. پس از آنکه فرقه اسماعیلیه توسط هولاکوخان از بین رفت ، این شهر دوباره رونق یافت ، لیکن در قرن هجری ، بار دیگر این شهر توسط امیر تیمور گورکانی ویران شد.
آثار بجامانده در این شهر متعلق به قرن هفتم و هشتم هجری است . سرو افسانه ای کاشمر در این شهر قرار دارد.
تاریخ کاشمر
واژه شناسی
به نظر میرسد که در میان شهر های خراسان ، این ترشیز است که بیش از هر شهر دیگری دچار تطور و تنوع و تغییر نام شده است. در مطاوی متون بازمانده از صاحبان دواوین و تواریخ و مسالک و ممالک ، تقریباً هر کسی آن را به نامی و به صورتی از بسیار نامهایش نوشته است.
کشمر ، کشمیر ، بست ، بشت ، بشت العرب ، پشت نیشابور ، ترشیز ، ترتسز ، ترشیش ، ترشش ، ترشاش ، ترسیس ، طرثیث ، طریثیث ، طریشت ، سلطان آباد ،
ملاحضه می فرمایید که بالغ بر بیست و پنج صورت ، کلمه هایی به دست آمده است اما با یک جمع بندی می توان کل این صورتها را در چهار واژه کاشمر ، ترشیز ، بست ، و سلطان آباد خلاصه کرد. بدین گونه واژه کشمر که می تواند به معنی آغوش مادر گرفته شود با گذشتن از شکلهای کیشمر و کشمیر و کشمار سرانجام به صورت کاشمر در آمده و در همین صورت باقی مانده است.
رجوع تاریخ
اسپیتمان زردشت پیغمبر ایرانی و فرزند پور و شسب و دغدویه در دوره ای از تاریخ می زیسته است که دست کم تا ظهور مسیح شش قرن فاصله داشته است . این که می گوییم دست کم به معنی این است که بعضی از روایات ، عهد او را تا شش هزار سال پیش از مسیح جلو می برند . مولد و منشای زردشت را نیز به اختلاف ، فلسطین، پارس ، آذربایجان ، ری ، دماوند و بلخ دانسته اند. اما در هر کدام از این نواحی که به دنیا آمده باشد قدر مسلم این است که وی دین خود را بر گشتاسب پور لهراسب عرضه کرد و تختگاه گشتاسب ، شمال شرق ایران بود ، پس زردشت از نواحی شمال غرب ایران آهنگ این سوی کرد یا به عبارت بهتر از شیز به ترشیز روی آورد. گفته اند در آن زمان که زردشت بر ترشیز فرود آمد نام این منطقه به اعتبار بنای آن به دست گشتاسب بشت خوانده می شد و بعضی گفته اند اصلاً ترشیز تختگاه گشتاسب و دیگر پادشاهان آن سلسله بود. حتی پیش از این سلسله پادشاهان ایران و توران در این ناحیه بعضاً قرارگاه و اقامتگاه داشته اند . جنگ منوچهر و افراسیاب در همین ناحیه واقع شده و این دو پادشاه ، پس از جنگ مدتها در محل حاضر بوده و اقامت طولانی داشته اند.
بنای ترشیز را به بهمن پسر اسفندیار و نوه گشتاسب نیز نسبت داده اند. به هر حال در همین ناحیه از ترشیز که اکنون (( کشمر )) خوانده می شود بین گشتاسب کیانی و زرتشت نبی ، اتفاق ملاقات افتاد و چون پادشاه ، دین بهی را پذیرفت ، زرتشت نخستین آتشگاه خود را در قلمرو کیانی پی ریخت و در جلو در این آتشگاه سروی را که تبار بهشتی داشت هم با دست خویش کاشت تا همین سرو را برایمان شاه گواه بگیرد. بر هر برگ این سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت شاه نیز بر گرد سرو مینوی ، تالار بزرگی ساخت تا حافظ حریم حرمت سرو باشد.
می بینید که تاریخ ترشیز با زردشت و سرو و گشتاسب پیوند خورده است یعنی که در مطالعه تاریخ این ناحیه پیوسته در مربع زردشت ، گشتاسب کشمر و سرو قرار داریم و هر کدام از این چهار آن دیگری را تداعی می کند.
سرو کاشمر
درخت شاداب و سرسبزی که خزان و پژمردگی و برگریزان و افسردگی ندارد و در دل شاعران ذوقی و برابر معشوقان قامتی و پیش عاشقان قیامتی می انگیزد و ما نامش را سرو نهاده ایم . یکی از زیباترین و برازنده ترین رستنی های جهان است و هموست که نمونه ای از خرمی و سرسبزی مدام و معیار و مقیاسی برازا هنگام توصیف بالای آخته زیبایان و نقش و نگاری بدیع و دلنشین در صنایع قرار می گیرد . غالباً منبت اصلی این درخت را سرزمین خاوری ایران و مشرق خراسان می دانند ، به دیگر جاهای دنیا نیز از خراسان رفته است. سروهای مشهور دیگری هم داریم از جمله سرو فریومد و سرو مراغه در ابرقو و سرو منجیل در ملتقای قزل اوزن و شاهرود . لیکن مشهور ترین سرو تاریخ همین است که در کاشمر داشته ایم .
نقشه جابجایی شهر
بسیاری از شهر ها چندین بار در طول حیات خود جا عوض کرده اند نیشابور و زاوه و قوچان در همین خراسان از شهر هایی هستند که هنوز خرابه های شهر های باستانی خود را در کنار دارند ، ترشیز نیز از این قاعده مستثنی نیست النها یه نقاط جابجایی این شهر بسیار دورتر از دیگر جاهاست. به کروکی وضع فعلی نقاط صاحب نام نگاه کنید .
دیده می شود که در کروکی 1 0کندر و کشمر و فیروز آباد هر سه در قسمتهای غربی شهر فعلی قرار دارند اما در کروکی 2 که از نقشه های موجود در سرزمینهای خلافت شرقی گرفته شده است و در آ“ موقعیت شهر های قهستان نشان داده می شود ، ملاحضه می کنید که ترشیز در جنوب غربی کندر قرار گرفته است ، جایی که اکنون تقریباً (( فیروز آباد )) در همان جا واقع شده است. شاید دایره المعارف مصاحب هم که نوشته است (( این شهر ها که خرابه های آن احتمالا نزدیک آبادی فیروز آباد قرار دارد . در قدیم مرکز ناحیه بست از ولایت نیشابور در ناحیه قهستان بود )) به همین نقشه استان قهستان نظر داشته است و شاید هم منبع دیگری در اختیار داشته است . البته با توجه به اشاره ای که شخص لسترنج ذیل ولایت بشت دارد می توان به مقداری از این جابجایی ها وقوف حاصل کرد. او می نویسد (( امروز یعنی اوایل قرن بیستم میلادی )) ولایتی به نام ترشیز وجود دارد ولی شهری به این اسم نیست . نام شهر کوچک کندر هنوز در نقشه دیده می شود و به استناد گفته اصطخری که شهر ترشیز را در یک منزلی باختر کندر دانسته باید محل ترشیز در همان خرابه های فیروز آباد نزدیک دهکده کنونی عبدل آباد باشد. به هر حال شهر ترشیز قرون وسطی با سلطان آباد امروز که کرسی ولایت ترشیز است مطابق نیست زیرا سلطان آباد در خاور کندر است ملاحضه میشود که این تردید نظر لسترنج را هم جلب کرده است.
در شرحی که ابن حوقل از راههای خراسان دارد آمده است که از نیشابور تا ترشیز چهر منزل و از آن جا تا کندر یک روز و از آن جا تا ینابذ دو روز است. او در این عبارت منازل را به طریقی ردیف کرده است که در نقشه قهستان هم وجود دارد ( نگاه کنید به کروکی ...) به هر حال به نظر می رسد در طول تاریخ ، جابجایی هایی در مرکزیت شهر وجود داشته است . نقاط احتمالی مرکزیت ناحیه یکی همین محل فعلی است که در بیست کیلومتری شرق کندر قرار دارد دیگری که مرکزیت باستانی را داشته است محل فعلی قریه کشمر بوده است که در فاصله کیلومتری شمال غرب کندر واقع است و سومی محل ، جایی است که اکنون یک اثر تاریخی هم در آن داریم یعنی فیروز آباد در 20 کیلومتری جنوب غرب کندر . البته تعیین ادوار تاریخی این تغییرات دشوار است چه اولاً آثار موجود در نواحی سه گانه یاد شده کمکی به حدسهای تاریخی نمی کنند و ثانیاً گمانه های مورخین هم در خصوص محل پیدایش شهر ها چنان نیست که تغییرات را برساند اما آنچه مسلم است این است که ترشیز در طول بیست و پنج قرن تاریخ خود بارها دستخوش دگرگونی و تحول بوده است ، افول در جایی و طلوع از دیگر جای .
آثار باستانی و دیدنی
مقبره یا برج علی آباد