شهری دل انگیز وزیبا ، در کنار بزرگترین و با شکوه ترین پایتخت شرق باستان ، پس از دودمانهای هخامنشی و ساسانی پیوسته وارث و نگاهدارنده فرهنگ و تمدن ایران باستان و زادگاه و جایگاها بسیاری از دلاوران و برزگان دین و دانش و هنر و حکمت و عرفان بوده است و به نوبه خود سهم بزرگی در نگاهداری فرهنگ و هنر و فضل و آداب باستانی ایران دارد و پیشینه اش خیلی بیشتر از آنست که تاریخ نویسان پس از اسلام نوشته اند.
تا بیش از کاوشهای گروه کاوشگران موزه مترو پلتین در ویرانهای قصر ابونصر (مشرق شیراز ) در سال 1312 خورشیدی و پیدایش خشت نوشته های گلی بسال 1314 در خزانه و دبیر خانه تخت جمشید که ده سال بعد توسط ژرژ کامرون دانشمن و خاور شناس آمریکایی ترجمه گردید و نام شیراز در چند خشت نوشته آن دیده شده بسیاری از تاریخ نویسان بعد از اسلام چون یعقوبی درکتاب البلدان وابن فرداد در کتاب المسالک و الممالک و ابن حوقل درالمسالک و الممالک و ابوالسحاق محمد اصطخری و مسعودی در کتاب التنبیه والشراف و مقدیسی در احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم وابن بلخی در فارس نامه وصاحب مجمل التواریخ و القصص و شیخ سعید ابوالخیر و حافظ و مورخ قرن نهم هجری معاصر سلطان شاهرخ تیموری و دیگر مورخان احداث شیراز را به محمد بن یوسف ثقفی فرماندارپارس از سوی حجابن یوسف ثقفی که عامل خلیفه اموی در عراق بود نسبت داده اند.
نخستین و مقدم ترین مورخی که این موضوع را یاد آورد شده ابن قتیبه دینوری در گذشته سال 276 هجری در کتاب عیون الاخبار است مفاداین نوشته ها چنین است: محمد بن یوسف ثقفی فرماندار فارس بود و جایگاهش درشهر باستانی و بزرگ استخر هشت کیلو متری تخت جمشید کنار چپ راه بین شیراز و اصفهان بوده شهری که از زمان هخامنشی ها تا پایان دولت ساسانی در شمار شهرهای بزرگ و باستانی ایران شمرده میشد بویژه آنکه زادگاه شهریاران ساسانی ونیاکان نامدار آنها بوده است .
وی شبی در خواب میبیند که گروهی از فرشتگان بر زمین فرود آمدند وبه تسبیح وتهلیل پرداختند و برخاک آن سرزمین چون تربت پاکی بوسه دادند و به دیده و سرنهادند و محمد را فرمان دادند که در آن سرزمین شهری بسازد محمد تا دیده از خواب گشود از رویای خود در شگفت شد و بی درنگ بسوی سرزمینی که در خواب دیده بود شتافت .
و آنجا را بهمان جور که در عالم رویا دیده بود یافت .
سپس بیاد فرشتگان افتاد و عزم کرد شهری در آن سرزمین که جای کنونی شیراز باشد بنا کند.
این بود مفاد نوشته مورخین اسلامی درباره پدید آمدن شیراز لیکن پیدایش خشت نوشته های میخی تخت جمشید و خواندن واژه شیراز (شی رازی ایش) در چند خشت نوشته نمایانیده که عمر شیراز صدها سال پیش از پیدایش اسلام و به زمان هخامنش وبلکه دورتر تا دروان پیش از تاریخ ایران میرسد واین شهر طرب انگیز که دارای بدایع هنری چشمگیری است و بزرگان دانش وادب بسیاری به جهان دانش عرضه کرده است در دوران درخشان هخامنشی فروشکوهی داشته و درک دروان بزرگی های آنها را نیز نموده و روزگارانی به مقدمه جهان گشایان عصر ساساسانی مفتخر و مباهی بوده است واگر شاید به زبان می آمد و روزی رازهای نهفته را آشکار میساخت، معلوم میداشت که چه سرگذشتهای شیرین و تلخی از رویدادهای پر فراز و نشیب هزاره ها و سده های گذشته در سینه خود نهان دارد که تاریخ توانای ضبط هزار یک آن نگردیده است : منتها این شهر در زمان اسلام گسترش یافت و مرکزیت استخر بدآنجا منتقل گردید و فرماندار درنشین پارس شد.
یکی دیگر از مدارک و شواهدی که سابقه شیراز را بزمان هخامنشی وبلکه بیشتر می رساند وجود چاه ژرف دهنه دار در کوه سعدی است بنام چاه قلع پهندژ (چاه قلعه بندر ) همانند چاههایی که هخامنشیان یکی درتخت جمشید و سه دیگر در دامنه کوه رحمت کنار راه شیراز – تهران ( برابر چشمه علی آباد ) در کنار کوه کنده اند.
گودی این چاه 102 متر واندازه دهنه آن 4*4 متر معلوم است که این پنج دهنه چاه و جاه های همانند آنها که در سایر کوه های فارس موجود میباشد و تاکنون از دیده گان پنهان مانده همه برای یک منظور ساخته شده واگر تاریخ کنده شدن آنها به پیش از هخامنشیان نرسد بطور تحقیق به زمان هخامنشیان مربوط میشود.
بنابراین شهر شیراز در زمان هخامنشیان وجود داشته منتها نه به گسترش واهمیتی که بعد از اسلام و پس از ویرانی شهر اتسخر پیدا کرد و چه بسا بزمانی مربوط میشود که تاریخ آن هنوز بر ما نادانسته و پیش از آن چه ما از روی آثار پیدا شده و نوشته های میخی تصور کرده ایم ، پیشینه دارد.
در قرن چهارم شهر شیراز قریب به یک فرسنگ وسعت داشت و دارای بازراهای تنگ ولی پر جمعیت بود وهشت دروازه داشت به این شرح :
1- دروازه اصطخر
2- دروازه شوشتر
3- دروازه بند آتسانه
4- دروازه غسان
5- دروازه سلم
6- دروازه کوار
7- دروازه مندرود
8- دروازه فهندز
در سال 1850 میلادی ( 1266 ه.
ق) در زمان محمد شاه قاجار سروان پرسکوریاکف از سپاه نقشه برداری روس و نوگرانویچ افسرهمان واحد تحت سرپرستی سرهنگ چریکف نقشه تفضیلی شهر شیراز را در مقیاس یک اینج ( 54/2 س ) به 100 ساژین ( 4/213 متر ) ترسیم می کند که اندازه آن 102* 92 سانتی متر بوده و زبان آن روسی ، در این زمان شیراز به 9 محله تقسیم می شود.
1- محله میدان شاه 2- درمحله شاهزاده (در شازده ) 3- محله سنگ سیاه 4- محله سرباغ عریب 5- محله سر دزک 6- محله لب آب 7- مله بالا کفت
8- محله عثمان بک 9- محله بازدر ملک
در هر حدود 10 هزار خانه وجود دارد که از 200 خانه متعلق به یهودی ها است.
تعداد سکنه در شهر تا 50 هزار نفر گفته می شود ه 30 نفر از آنها ارمنی یک هزار نفر یهودی و 1200 نفر نظامی هستند.
بر اساس این نقشه بافت شهر شیراز با باروهای دفاعی محدود و دارای برج های نظامی بوده که با آنها شهر تقویت می شده است.
نوع ساختمان و نوع تصرف:
مسکن مردم شیراز و حوزه آن را اداره آمار طبق سر شماری سال 35 بصورت گزارش و نمودار شرح داده است:
تقریباً 62 در صد از واحدهای مسکونی در حوزه سرشماری شیراز و همچنین 86 درصد از واحدهای مسکونی در شهر شیراز از خشت بنا شده 17 در صد از خانه های حوزه سر شماری شیراز و 46 در صد راز خانه های شهر شیراز از آجر تنهاساخته شده بود.
مصالح عمده ای که در 32 در صد از واحدهای مسکونی حوزه سر شمار و 78 درصد از واحدهای مسکونی شهر شیراز بکار رفته بود از مخلوط آجر و خشت بود، بیست ویک درصد از واحدهای حوزه سرشماری و 2 درصد از واحدهای مسکونی در شهر شیراز از گل ساخته شده بود.
نسبت کم باقیمانده از مصالح دیگر ساخته شده بود.
پنجاه و نه درصد ساکنین حوزه سرشماری اظهار کرده بودند که مالک منزل مسکونی خودهستند و 18 در صد اظهار کرده بودند که در منزل اجاره ای ساکن می باشند و 22 در صد اظهار کرده بودند که درمنازلی سکونت دراند که متعلق به خودشان نیست و درعین حال هم اجاره نمی پردازند .
سی هشت درصد از خانوادهای شیراز اجراه نشین بودند در صورتیکه در بقیه حوزه سر شماری فقط 4 درصد از منازل اجاره ای زندیگی میکردند .
درحوزه سرشماری شیراز لیست مالکین ساکن خانه های خشتی بیش از نسبت مالکین ساکن در انواع دیگر واحدهای مسکونی بود.
در شهر شیراز 45 در صد و در بقیه نقاط حوزه سر شماری 74 درصد منازل که از خشت ساخته شده بود بوسیله خود مالک اشغال شده بود.
شیراز شهری خیال انگیز :
در افسانه ها آمده است که شیراز فرزند تهمورس (از پادشاهان سلسله پیشدادیان) شهر شیراز را تأسیس کرد و نام خود را بدان بخشید.
به روایتی دیگر، نام این دیار، شهرراز بوده که به اختصار شهر از و شیراز خوانده شده است.
در حالی که بر اساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است، ابن حوقل، جغرافی دان مسلمان قرن چهارم هجری، علت نامگذاری شیراز شباهت این سرزمین به اندرون شیر می داند، چرا که به قول او عموما خواربار نواحی دیگر بدانجا حمل می شد و از آنجا چیزی به جایی نمی بردند.
و بالاخره بنا به نوشته کتاب صورالاقالیم، از جهت وجود دام های بسیار در دشت شیراز، آنجا را شیرساز نامیده اند.
باری، بیش از هر چیز نام زیبا و سحرانگیز شیراز که واژه ای فارسی است، بهترین گواه بر این باور است که برخلاف پندار پاره ای از جغرافی دانان مسلمان، تأسیس این شهر به قرن ها قبل از ورود اسلام به ایران باز می گردد، شیراز، هم اکنون نیز در محل تقاطع مهمترین راه های ارتباطی شمال به جنوب و شرق به غرب کشور است و این موقعیت در ادوار قبل از اسلام شاخص تر بوده، چرا که در عهد هخامنشیان، شیراز بر سر راه شوش (پایتخت هخامنشی) به تخت جمشید و پاسارگاد بوده و در عهد ساسانیان راه ارتباطی شهرهای بسیار مهمی چون بیشابور و گور با استخر، از جلگه شیراز می گذشت.
در نتیجه مسلم است که چنین محل حاصلخیز و خوش آب و هوایی که در تقاطع مسیرهای مهمی که برشمرده شد، قرار داشته، هرگز خالی از آبادی و سکنه نبوده است.
وجود آثار قدیمی مانند قصر ابونصر در حوالی شیراز که قدمت آن به دوره اشکانیان می رسد و نقوش برجسته برم دلک، (در چندکیلومتری شرق قصر ابونصر) که از آثار دوره ساسانی است و قلعه بزرگ بندر (فهندر، پهندر، قهندز، کهندژ) در سمت شرق تنگ سعدی و چند نقش برجسته در دهکده گویم در چهار فرسنگی شمال غرب شیراز و همچنین پیدا شدن سکه هایی در ضمن حفاری های قصر ابونصر، که بر آنها با خط پهلوی نام شیراز نقش بسته است، جملگی بر وجود شهر یا بلوکی به نام شیراز، در همین محل در دوران قبل از اسلام دلالت دارد.
باری، بیش از هر چیز نام زیبا و سحرانگیز شیراز که واژه ای فارسی است، بهترین گواه بر این باور است که برخلاف پندار پاره ای از جغرافی دانان مسلمان، تأسیس این شهر به قرن ها قبل از ورود اسلام به ایران باز می گردد، شیراز، هم اکنون نیز در محل تقاطع مهمترین راه های ارتباطی شمال به جنوب و شرق به غرب کشور است و این موقعیت در ادوار قبل از اسلام شاخص تر بوده، چرا که در عهد هخامنشیان، شیراز بر سر راه شوش (پایتخت هخامنشی) به تخت جمشید و پاسارگاد بوده و در عهد ساسانیان راه ارتباطی شهرهای بسیار مهمی چون بیشابور و گور با استخر، از جلگه شیراز می گذشت.
وجود آثار قدیمی مانند قصر ابونصر در حوالی شیراز که قدمت آن به دوره اشکانیان می رسد و نقوش برجسته برم دلک، (در چندکیلومتری شرق قصر ابونصر) که از آثار دوره ساسانی است و قلعه بزرگ بندر (فهندر، پهندر، قهندز، کهندژ) در سمت شرق تنگ سعدی و چند نقش برجسته در دهکده گویم در چهار فرسنگی شمال غرب شیراز و همچنین پیدا شدن سکه هایی در ضمن حفاری های قصر ابونصر، که بر آنها با خط پهلوی نام شیراز نقش بسته است، جملگی بر وجود شهر یا بلوکی به نام شیراز، در همین محل در دوران قبل از اسلام دلالت دارد.
علاوه بر آنچه گفته شد، کاوش های باستان شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی کامرون در سال 1314 ه.ش، به پیدایش خشت نبشته هایی انجامید که بر روی چند فقره از آنها نام شیراز مشخص بود.
بدین ترتیب می توان احتمال داد، این وادی که در عهد رونق تخت جمشید، آبادی کوچکی بیش نبوده است، بعد از انهدام پایتخت هخامنشیان، سمندروار از دل خاکستر آن دیار برپا خاسته است.
آخرین کلام این که در اشعاری از شاهنامه فردوسی، استاد حماسه سرای طوسی، به مناسبت هایی از شیراز یاد شده، مثلاً راجع به شیراز در عهد کیانیان آمده است: دوهفته در این نیز بخشید مرد سوم هفته آهنگ شیراز کرد هیونان فرستاد چندی ز ری سوی پارس، نزدیک کاوس کی و در مورد شیراز، در روزگار اشکانیان، چنین مطالبی ذکر شده است: چو بنشست بهرام زاشکانیان ببخشید گنجی به ارزانیان ...
ورا بود شیراز تا اصفهان که داننده ای خواندش مرزمهان و بالاخره اینکه در عهد پیروز و قباد ساسانی، سپهبد ایران، "سوفرای" از اهالی شهر شیراز بود ...
بدان کار شایسته شه "سوفرای" یکی پایه ور بود و پاکیزه رای جهان دیده از شهر شیراز بود سپهبد دل و گردن افراز بود استخری در کتاب مسالک و ممالک که در نیمه اول قرن چهارم هجری تألیف شده است، راجع به آثار و بقایای فرهنگی قبل از اسلام، در شیراز می گوید: شیراز قلعه ای به نام شاه موبد دارد.
وی همچنین از دو آتشکده به نام های کارستان و هرمز در آن سرزمین یاد می کند.
باری در مجموع گفتار استخری که شیراز سیزده ناحیه (طسوج) دارد که در هر کدام از آنها قراء و کشتزارهایی موجود است که متصل به هم قرار گرفته اند.
و نیز نظر ابن بلخی که در روزگار ملوک فرس، شیراز ناحیتی بود و حصاری چند بر زمین، می تواند روشنگر قدمت شیراز، به عنوان یک سرزمین مسکون آباد (و نه یک شهر بزرگ) باشد...
ویژگیهای اقلیمی شیراز : هم اکنون شهرستان شیراز با مختصات جغرافیایی 52.33 طول شرقی و 29.36 عرض شمالی در ارتفاع بیش از 1500 متر از سطح دریا با وسعتی معادل 10688.8 کیلومتر مربع، تقریباً در مرکز استان فارس قرار دارد.
در شمال شهرستان شیراز، شهرستان های مرودشت و سپیدان واقع اند و در جنوب آن شهرستان های فیروزآباد و جهرم قرار گرفته اند.
شهرستان های نی ریز، استهبان و فسا در شرق شهرستان شیراز و شهرستان کازرون در غرب آن شهرستان قرار دارند.
شهرستان شیراز شامل 6 بخش، 5 شهر و 21 دهستان است و جمعیت آن بالغ بر 1263244 نفر است.
بخش های شهرستان شیراز عبارتند از : بخش مرکزی، بخش زرقان، بخش کربال، بخش کوار و بخش ارژن.
بخش مرکزی، شامل شهر قدیمی شیراز و حومه آن است.
دست خضر، قصر ابونصر، برم دلک، و گویم از مهمترین حومه های شیراز هستند.
دریاچه مهارلو نیز به فاصله کمی از این شهر قرار گرفته است.
جلگه خرم و باصفای شیراز به شکل مستطیلی با طول تقریبی 40 کیلومتر و عرض نزدیک به 15 کیلومتر است و امتداد آن شرقی-غربی است.
شیب این جلگه، از طرف مغرب به سوی مشرق است و به همین جهت در قسمت غربی آن منابع، چشمه ها و قنات های متعددی است که این جلگه را سیراب می سازند.
آب های زائد و سیلاب های کوه های اطراف شیراز، در آخرین قسمت شرقی جلگه جمع شده و به صورت دریاچه ای در آمده است که دریاچه "مهارلو" یا "نمک" نامیده می شود.
این دریاچه به ابعاد تقریبی 6×10 کیلومتر در 24 کیلومتری مشرق شیراز واقع است و آب آن فوق العاده شور است.
در کتاب های جغرافیایی قدیمی نام این دریاچه را "جنکال" ذکر کرده اند و در کتاب فارسنامه ابن بلخی "ماهلویه" خوانده شده است.
شیراز را کوه های نسبتاً بلندی به شکل حصار در بر گرفته که از نظر جغرافیایی نظامی موقعیت مطلوبی به آن داده است.
همچنین از زمان های دور، مناظر و دورنماهای دل انگیز و غارهای ساکت و سحرانگیز این کوه ها برای صاحبدلان و عرفا، محلی بسیار مناسب بوده است.
کوه های پیرامون شیراز عبارتند از: کوه شمالی: این کوه از کنار دریاچه مهارلو (در مشرق) شروع و به کوه های قلات (در مغرب) می پیوندند.
سه شکاف، با نام های تنگ سعدی، تنگ الله اکبر و تنگ منصورآباد (تنگ کوشک بیچه) کوه شمالی را به چهار قسمت تقسیم کرده اند.
آثار تاریخی متعددی مربوط به قبل و بعد از اسلام در این کوه وجود دارد.
در پشت کوه شمالی و در مقابل تنگ الله اکبر کوهی به نام بمو قرار دارد که منبع چند چشمه و قنات، از جمله قنات رکن آباد و آب زنگی است.
کوه جنوبی: از نزدیک کوه دراک شروع و در حوالی خفر پایان می یابد.
کوه غربی: در مغرب جلگه شیراز کوه مستسقی (شامل کوه دراک، کوه برفی، با تنگ سرخ و کوه قلات) واقع است.
علت نامگذاری این کوه آن است که از دور شبیه شخصی است که به پشت دراز کشیده و شکمش مانند کسی که به بیماری استسقا مبتلا است، برآمدگی زیادی دارد.
کوه شرقی: این کوه که بر دریاچه مهارلو مشرف است ارتفاع چندانی ندارد.
آب آشامیدنی و زراعتی جلگه شیراز از رودهایی مانند کر، شش پیر، قره باغ و قنات هایی مثل خیرات، میری، رضاآباد، نهر اعظم (شامل چشمه جوشک و قنات های کریمخانی و ...) قنات رکن آباد، زنگی، چشمه سعدی و چشمه برم دلک و نیز چاه های عمیق تأمین می گردد.
در میان شهر شیراز بستر رودخانه ای قرار دارد که در تابستان ها خشک است، اما در زمستان و اوایل بهار سیلاب جاری از کوه های شمال غربی و قلات و دراک را به دریاچه مهارلو می ریزد.
نظر به اینکه در طرفین بستر این رودخانه، به ویژه در قسمت بالا و غربی آن از قدیم باغ ها و تاکستان های زیادی ایجاد شده، این رودخانه را "خرم دره" نیز نامیده اند.
شیراز در منطقه معتدله شمالی قرار دارد و آب و هوای آن بری است، ولی به سبب ارتفاع زیاد از سطح دریا از نقاط هم عرض خود، مانند کازرون و گناوه بسیار خنک تر است.
بارندگی ان در فصول پاییز و زمستان و اوایل بهار است.
از قدیم جغرافی دانان، فارس را به دو بخش گرمسیر و سردسیر تقسیم کرده اند.
ناحیه میان این دو بخش که شامل شهرستان های شیراز، فسا، استهبان و نی ریز است از اعتدال کامل برخوردار است و دارای گیاهان و محصولات متنوعی است.
مثلاً در شیراز، ضمن این که درختان سردسیری مانند سیب و گلابی رشد خوبی دارد، مرکبات نیز پرورش می یاباد.
به طور کلی لطافت هوای شیراز چنان است که بیشتر ایام سال می توان در هوای آزاد به سر برد.
خاک جلگه شیراز که از رسوبات کوه های اطراف ایجاد شده، بسیار حاصلخیز است و زمین های اطراف شهر در تمام مواقع سال، در زیر کشت و زرع است و همه گونه محصولات تابستانی و زمستانی چون گندم، جو، حبوبات، برنج، انواع سبزیجات، هندوانه، خربزه، طالبی و علوفه هایی چون شبدر و یونجه در آن به عمل می آید.
خاک شیراز همچنین برای پرورش بسیاری از انواع گل های تزیینی مستعد است و بستان های شیراز به زیبایی نام آورند.
از مهمترین گیاهان طبیعی که در نواحی کوهستانی شهرستان شیراز می رویند، گون (که از آن صمغ کتیرا به دست می آید).
و بادام کوهی (در اصطلاح محلی بخورک) را می توان نام برد.
شیرین بیان که در اصطلاح محلی "مهک" نامیده می شود، نیز از جمله گیاهان دارویی است که در دشت های شیراز مخصوصاً در اطراف جوی ها، به مقدار زیاد یافت می شود.
همچنین علاوه بر انواع و اقسام گل ها و ریاحین که در فصول مختلف در شیراز می رویند، گیاهان طبیعی دیگری مانند شاه تره و گل گاوزبان در این ناحیه وجود دارند که در تهیه عرقیات سنتی به کار می روند و چنانکه می دانیم عرقیات شیراز از زمان های بسیار دور معروف بوده است.
باغ های نواحی ییلاقی و سردسیر حومه شیراز، دارای انواع درختان سردسیری مانند سیب، گلابی، هلو، بادام، گردو و درختان سایه دار و زینتی، مانند چنار و کاج و سرو و بید است و در سمت شرق و شمال که دارای هوای ملایمتری است، مرکبات پرورش می یابد ویژگیهای طبیعی و جمعیتی استان ویژگیهای طبیعی موقعیت، حدود و وسعت : استان فارس در جنوب ایران بین مدارهای 27 درجه و 2 دقیقه تا 31 درجه و 42 دقیقه و 50 درجه و 42 دقیقه تا 55 درجه و 36 دقیقه طول شرقی نصفالنهار مبدأ واقع شده است.
این استان از شمال به اصفهان و یزد، از غرب به استانهای بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به استان هرمزگان و از شرق به استان کرمان، محدود است.
وسعت آن در حدود 8/121120 کیلومتر مربع و تقریباً رقمی معادل 5/7 درصد از مساحت کل کشور را در بر میگیرد.
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال 1379، استان فارس دارای 19 شهرستان، 57 شهر، 62 بخش و 184 دهستان میباشد.
تعداد آبادیهای مسکونی استان در سال 1375 برابر با 4378 بوده است (جدول شمارهی 1).
هواشناسی و اقلیم : بطور کلی میزان بارندگی متوسط سالانه در استان فارس از 50 میلیمتر تا 2000 میلیمتر نوسان دارد.
بر اساس مطالعات اوضاع اقتصادی و اجتماعی استان فارس در بخش هوا و اقلیم، طولانیترین سری آماری موجود در محدوده استان فارس مربوط به ایستگاه هواشناسی فرودگاه شیراز میباشد، که سال شروع آن 1302 است.
متوسط میزان بارندگی سالانه در شهر شیراز بر اساس سری آماری سالهای 77-1302 برابر با 331 میلیمتر و متوسط میزان بارندگی در 15 سال گذشته (77-1302) 9/434 میلیمتر میباشد.
در سال 1377 بالاترین متوسط حداکثر درجه حرارت با 8/34 درجه سانتیگراد در ایستگاه هواشناسی لامرد ثبت شده.
در حالیکه پایینترین متوسط حداقل درجه حرارت با 7/6 درجه سانتیگراد مربوط به ایستگاه هواشناسی آباده است.
حداکثر مطلق درجه حرارت با 8/47 درجه در لامرد و حداقل مطلق با 6/12- درجه در اقلید و آباده ثبت شده است.
استان فارس از لحاظ ناحیه آب و هوایی به پنج ناحیه بشرح زیر تقسیم میشود: 1- اقلیم مدیترانهای داخلی با زمستانهای ملایم و تابستانهای خشک و گرم.
2- اقلیم مدیترانهای ساحلی با زمستانهای ملایم و مرطوب و تابستانهای خشک و خنک.
3- اقلیم استپ عرضی میانی با زمستانهای نیمهخشک و تابستانهای خشک و خنک.
4- اقلیم استپ عرض پایین با زمستانهای نیمهخشک و تابستانهای گرم و خشک.
5- اقلیم بیابانی عرض پایین با زمستانهای خشک و تابستانهای گرم و خشک.
منابع طبیعی : بر اساس نتایج مطالعات اوضاع اقتصادی و اجتماعی استان فارس در سال 1367 از کل مساحت استان، تیپ کوهها با 2/6 میلیون هکتار و تیپ تپهها با 66/1 میلیون هکتار، بیش از 60 درصد از مساحت استان را میپوشاندهاند.
همچنین اراضی مرتعی با 59/8 میلیون هکتار و اراضی کشاورزی با 59/1 میلیون هکتار، به ترتیب 5/65 و 1/12 درصد از مساحت استان را در بر میگرفتهاند.
از کل 59/8 میلیون هکتار مساحت کنونی مراتع استان تنها 1/1 میلیون هکتار (4/13 درصد) آن جزء مراتع متوسط قلمداد میگردند و بقیه مراتع فقیر و یا بسیار فقیر میباشد.
لازم به ذکر است که از طریق اجرای طرحهای مرتعداری و اتخاذ روشهای صحیح بهرهبرداری، ظرفیت بالفعل مراتع از 734714 واحد دامی در سال، قابل افزایش به ظرفیت بالقوه آن که معادل 2579938 واحد دامی است، خواهد بود.
در میان شهرستانهای استان، شهرستان لار با در اختیار داشتن 23 درصد ازکل اراضی مرتعی مقام اول را به خود اختصاص داده است.
جمعیت، مهاجرت و اشتغال حجم و نرخ رشد جمعیت : استان فارس بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1375 در حدود 3/6 درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده است که این میزان برابر با 3817036 نفر میباشد.
در فاصله زمانی ده ساله 75-1365 متوسط نرخ رشد جمعیت در استان فارس برابر با 8/1 درصد بوده که در مقایسه با فاصله زمانی 65-1355 یعنی 61/4 درصد بسیار کاهش یافته است.
این نرخ رشد از متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت کشور یعنی 96/1 درصد نیز کمتر است.
نرخ رشد بالای جمعیت در استان در سالهای 65-1355 عمدتاً ناشی از نرخ بالای زاد و ولد در استان و کشور و مهاجرتهای داخلی به استان فارس در ایام جنگ تحمیلی و مهاجرت پناهندههای افغانی به کشور و استان بوده است (جدول شمارهی 2).
در نتیجه رشد بالای جمعیت طی دوره 65-1355 و کاهش آن در دوره ده ساله بعدی ساختار جمعیت استان نیز دچار تحول شده است.
بطوریکه نسبت جمعیت بالقوه فعال (جمعیت بین 10 تا 65 سال) به کل جمعیت استان از 4/51 درصد در سال 55 به 53/50 درصد در سال 65 کاهش یافته و در سال 1375 مجدداً افزایش یافته و به 76/54 درصد (2090000 نفر) رسیده است.
همانگونه که در جدول شمارهی3 ملاحظه میشود این نسبتها از نسبتهای مربوط به کشور در سه مقطع زمانی مورد اشاره کمتر بوده، که نشاندهنده بار تکفل بالاتر استان در مقایسه با کشور است.
همانگونه که در جدول شمارهی 4 مشهود است جمعیت شهرنشین کشور و استان در طی سالهای 75-1355 افزایش یافته است و نرخ رشد آن هم در کشور (3/4 درصد) و هم در استان (64/4 درصد) بالاتر از نرخ رشد جمعیت بوده که این مسأله نشاندهنده مهاجرت روزافزون روستاییان به شهرها میباشد (جدول شمارهی 4).
مهاجرت : در فاصله زمانی 1365 تا 1375 تعداد مهاجرین وارد شده به استان فارس 137884 نفر بوده، که از این تعداد 7/66 درصد مرد و 3/33 درصد زن بودهاند.
بر اساس جدول شمارهی 5، گروه سنی 24-20 سال در مقایسه با سایر گروههای سنی مهاجرین وارد شده به استان، درصد بالاتری داشته است.
اگر مهاجرین وارده به استان به تفکیک جنسیت بررسی شود، درصد مهاجرین مرد این گروه سنی نیز از سایر گروههای سنی بیشتر بوده در حالیکه در مورد زنان این مسأله صادق نیست و گروه سنی 14-10 سال سهم بیشتری در مقایسه با سایر گروههای سنی مهاجرین وارده زن داشته است.
تعداد مهاجرین خارج شده از استان 146116 نفر بوده است.
خالص مهاجرت این دهه در استان 82320- نفر بوده که به معنای مهاجرت فرستی استان در این دهه میباشد.
منفی بودن نرخ مهاجرت استان به دلیل ترک مهاجران جنگ تحمیلی در سال 1374 بوده است.
بیشترین کاهش جمعیت در نتیجه مهاجرت، در گروه سنی 14-10 سال بوده است.
اشتغال : بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1375 در حدود 3/6 درصد (2874 هزار نفر) از جمعیت 10 ساله و بیشتر کشور در استان فارس ساکن بودهاند.
جمعیت فعال استان فارس در سال 1375 برابر با 993 هزار نفر و نرخ اشتغال 7/89 درصد بوده که در مقایسه با نرخ اشتغال 9/90 درصدی کشور، کمتر میباشد.
به عبارت دیگر نرخ بیکاری در استان فارس 8/0 درصد بیشتر از نرخ بیکاری کشور در سال 1375 میباشد.
با توجه به نتایج آمارگیری از ویژگیهای اشتغال و بیکاری خانوار در سال 1378 نرخ بیکاری در استان در مقایسه با سال 1375 افزایش یافته و به 67/12 درصد رسیده است.
ولی افزایش نرخ بیکاری در استان در مقایسه با کشور کمتر بوده و در سال 1378 نرخ بیکاری در استان از نرخ بیکاری 5/13 درصدی کشور، کمتر است.
در سال 1375 نرخ عمومی فعالیت در استان فارس برابر با 26 درصد بوده که در مقایسه با 68/26 کشور پایین است.
این مسأله میتواند نشاندهنده جوانتر بودن جمعیت استان در مقایسه با متوسط کشور باشد.
(جدول شمارهی 5).
نسبت شاغلین ساکن در نقاط شهری به کل شاغلین استان در سال 1378 برابر با 4/53 درصد است که در مقایسه با سال 1375 کاهش یافته است.
از کل 891 هزار نفر شاغلین استان در سال 1375 در حدود 5/56 درصد (778 هزار نفر) در نقاط شهری و 5/43 درصد (388 هزار نفر) در مناطق روستایی مشغول به کار بودهاند.
جنسیت 6/83 درصد شاغلین استان در سال 1378 مرد بوده که در مقایسه با 3/87 درصد سال 1375، 7/3 درصد کمتر است.
این نسبت برای مناطق روستایی استان در سال 1378 برابر با 8/78 درصد است.
در حالیکه در سال 1375 این نسبت در مناطق روستایی استان برابر با 2/86 درصد بوده است.
این نسبت در سال 1378 در مناطق شهری استان 7/87 درصد بوده که در مقایسه با 2/88 درصد سال 1375 کاهش یافته است.
ولی این کاهش به شدت کاهش این نسبت در مناطق روستایی نبوده است.
در سال 1375 از کل 503 هزار نفری که در نقاط شهری استان شاغل بودهاند،2/88 درصد مرد و تنها 8/11 درصد زن بوده است (جدول شمارهی 6).
بر اساس اطلاعات جداول 6 و 7 نسبت شاغلین در بخش خدمات به کل شاغلین استان در سال 1375 برابر با 5/47 درصد بوده است.
این نسبت برای نقاط شهری استان 2/64 درصد است.
بنابراین هم در کل استان و هم در نقاط شهری سهم بخش خدمات در اشتغال جمعیت فعال بیش از سایر بخشها بوده است.
در حالیکه در نقاط روستایی سهم بخش کشاورزی در زمینه اشتغال بیش از سایر بخشها بوده و بخش خدمات با 9/25 دومین رتبه را در نقاط روستایی استان در رابطه با اشتغال دارد.
نسبت شاغلین در بخش معدن به کل شاغلین هم در کل استان و هم در نقاط شهری و روستایی از سایر بخشها کمتر است.
از کل شاغلین زن استان 5/46 درصد در بخش خدمات فعال بودهاند.
پس از این بخش سهم بخش صنعت در اشتغال زنان از سایر بخشها بیشتر است.
سهم دو بخش ذکر شده در اشتغال زنان در نقاط شهری نیز به همین ترتیب است، ولی با این تفاوت که در نقاط شهری سهم بخش خدمات در اشتغال زنان تعیینکنندهتر است و بیش از 76 درصد زنان شاغل شهری در بخش خدمات مشغول به فعالیت هستند.
در نقاط روستایی بخشهای صنعت و کشاورزی به ترتیب با 1/70 درصد و 4/15 درصد، سهمی بیش از سایر بخشها در اشتغال زنان دارند.
امید به زندگی در سال 1375 امید به زندگی در بدو تولد در استان فارس 5/67 سال بوده که از نظر امید به زندگی در کشور (2/69 سال)، 7/1 سال کمتر است (جدول شمارهی 3).
از این نظر استان فارس پس از استانهای تهران، اصفهان، گیلان، یزد، سمنان و قم در رده هفتم قرار میگیرد.
در سال 1375 امید به زندگی در استان سیستان و بلوچستان 1/61 سال (کمترین میزان) و در استان تهران 5/70 سال بوده است.
شاخص امید به زندگی کشور 737/0 و برای استانهای تهران، فارس و سیستان و بلوچستان به ترتیب برابر با 758/0، 707/0 و 602/0 بوده است.
جدول شمارهی 1- وضعیت استان از نظر آخرین تقسیمات کشوری در سال 1379 جدول شمارهی 2- مقایسه تحول حجم و نرخ رشد جمعیت استان فارس با کل کشور سال 1355، 1365، 1375 و *1385 ارقام بر اساس فرمولهای ریاضی پیشبینی شدهاند.
جدول شمارهی 3- امید به زندگی در بدو تولد و شاخص امید به زندگی استان فارس و کشور منابع : سایت شهرداری شیراز / 1385 اتاق بازرگانی شیراز / 1385 ماهنامه الکترونیک پارس / شماره 5 / هفته شیراز / گلی انتظار المهدی فهرست مقدمه و معرفی تاریخچه قدیم شیراز 1 شیراز شهری خیال انگیز 6 ویژگیهای اقلیمی شیراز 10 ویژگیهای طبیعی و جمعیتی استان ویژگیهای طبیعی 14 موقعیت، حدود و وسعت 14 هواشناسی و اقلیم 14 منابع طبیعی 15 جمعیت، مهاجرت و اشتغال حجم و نرخ رشد جمعیت 16 مهاجرت 17 اشتغال 17 امید به زندگی 20 جداول جدول شمارهی 1- وضعیت استان از نظر آخرین تقسیمات کشوری در سال 1379 20 جدول شمارهی 2- مقایسه تحول حجم و نرخ رشد جمعیت استان فارس با کل کشور 21 جدول شمارهی 3- امید به زندگی در بدو تولد و شاخص امید به زندگی استان فارس و کشور 21 عنوان : شیراز استاد : ارائه دهنده : سمیرا بانشی ردیفشهرستانمرکزتعدادشهرتعداد بخشتعداد دهستان1آبادهآباده4142ارسنجانارسنجان1133استهباناستهبان2234اقلیداقلید2295بواناتسوریان1276جهرمجهرم44127خرمبیدصفا شهر2248دارابداراب23129زرین دشتحاجی آباد12410سپیداناردکان22611شیرازشیراز662212فسافسا34813فیروزآبادفیروزآباد441414کازرونکازرون441115لارلار761616لامردلامرد551217مرودشتمرودشت351618ممسنینورآباد241319نیریزنیریز238جمع5762184 ســالســال1355136513751385*جمعیت33708000494450006005500070340000نرخ رشد کشور (درصد)-91/396/159/1جمعیت (نفر)2035582319376938170364546115نرخ رشد استان (درصد)-61/480/176/1 شــرحرتبه استانامید به زندگی در بدو تولدشاخص امید به زندگیکل کشور-2/69737/0استان تهران (بیشترین)15/70758/0استان فارس75/67707/0استان سیستانوبلوچستان (کمترین)261/61602/0