با استفاده از مشارکت همگانی میتوان ضمن تکیه بر اهمیت سرمایهی انسانیراهکارهایی برای حضور مؤثر و فعال تمام کارکنان و دانشآموزان در مدارس پیدا کرد و ازایدهها و ابتکارات آنان در حل مسائل و اجرای اهداف آموزش و پرورش استفاده نمود.
دلایلفراوانی دال بر اجتناب ناپذیربودن مشارکت همگان وجود دارد که در این مقاله بهتعدادی ازآنها اشاره شده است.
آثار و قواعد مشارکت همگانی در مدرسه بسیار زیاد بوده که خلاصهواردر مقاله ذکر گردیده است.
جهت کیفیتبخشی مدرسه باید موانع مشارکت در مدرسه راشناسایی و نابود کرد که خلاصهوار بهآنها اشاره گردیده است.
بهترین زمینههای مشارکت همگانی برای ارتقای مستمر کیفیت مدرسه، شوراهامیباشند که از نظر آموزش و پرورش قانونی بوده و محل اتخاذ تصمیمهای گروهی است وعاملی میباشد برای انجام هرچه بهتر امور مدارس بهصورت مشارکتی که در مقالهی شورایمنطقه، مدرسه، معلمان، دانشآموزان و انجمن اولیا و مربیان معرفی گردیده است و ضمنبیان نقش هر یک از آنها در ارتقای مستمر کیفیت مدرسه بهتشریفاتی بودن آنها در حالحاضر اشاره شده و راهکارهایی برای فعال نمودن شوراها عنوان شده است.
ذکر این نکتهضروری است که در تهیهی مقاله علاوه بر استفاده از تجربه 20 سال مدیریت خودم که اثراتمشارکت همگانی را بهوضوح دیدهام، حداقل از ده مأخذ نیز استفاده گردیده است که در پایانمقاله معرفی شده است.
نقش مشارکت همگانی در ارتقای مستمر کیفیت مدرسه:
مقدمه::
مدیران امروز مانند گذشته نمیتوانند در تمام زمینهها برای مردم الگو باشند زیرابا یک جامعهی نیازمند بهمشارکت و متنوع سر و کار دارند و عملا غیرممکن است کهیک فرد تمام صفات برجسته و عالی را دارا باشد.
امروزه مدیریت در سطح ملی،محلی یا سازمانی بیشتر از همکاری گروهی بهره میبرد زیرا تعدد تصمیمها وپیچیدگی و ارتباط مسایل با یکدیگر از یک سو و لزوم هماهنگی و تناسب برنامهریزیباموقعیتهای درون سازمانی و برون سازمانی از طرف دیگر موجب شده تا یک مدیردر آن واحد دربارهی مسائل زیادی تصمیم بگیرد و بههمین خاطر نظام تصمیمگیریدر سازمانهایی که بهشیوهی سنتی عمل میکنند در حال فروپاشی است(39).
تعریف مشارکت همگانی در مدارس:
مدیریت مشارکتی در آموزش یکی از کارکردهای نسبتا جدید است کهمیکوشد با تکیه بر اهمیت سرمایهی انسانی راهکارهایی برای حضور مؤثر و فعالتمام کارکنان و دانشآموزان و اولیای آنان در مدارس بیابد و میخواهد از ایدهها وابتکارات آنان در حل مسائل و اجرای اهداف آموزش و پرورش استفاده نماید.
انواع سبک رهبری مشارکتی:
رهبری مشارکتی بهسه سبک تقسیم میشود:
الف - سبک مشارکتی مشورتی: در این سبک مدیر سعی در جلب نظرهای گروهقبل از اتخاذ هر تصمیمی دارد.
ب - سبک مشارکتی توافقی: مدیر گروه را بهبحث و بررسی در مورد موضوعتشویق نموده و تصمیمی را که مبتنی بر توافق عمومی است اتخاذ مینماید.
ج - سبک مشارکتی دموکراتیک: در این روش مدیر همهی اختیارات نهایی رابهاعضا گروه تفویض مینماید.
تاریخچه مشارکت در مدارس:
شوراها بهترین تجلی مشارکت میباشند و اولین شورا تحت عنوان شورای عالیفرهنگ در (1300 ه'.ش.) برپا شد.
سپس در سال (1348 ه'.ش.) قانون مدیریتشورایی بهتصویب مجلس شورای ملی سابق رسید که جهدهای بیتوفیقی بودهاند کهما باید بهدیدهی عبرت نظر کنیم.
براساس اصل سوم قانون اساسی، قانون شوراها در جلسهی 1372/10/26 مجلسشورای اسلامی بهتصویب رسید و آییننامه اجرایی آن در تاریخ 1373/3/17بهاستانها ابلاغ گردیده است(41(.
آییننامه اجرایی مدارس نیز که در سال 1378 بهتصویب شورای عالی آموزش وپرورش رسید، بستر مناسبی است برای مشارکت همگانی و تأکید اساسی بر مشارکتمدیران، معلمان، دانشآموزان و اولیای آنان در تصمیمگیری مدارس دارد(42).
دلائل لزوم مشارکت همگانی در مدارس:
مشارکت فطری انسانها است و تعلیم و تربیت نیز فرایند است نه یک محصول لذامدارس نمیتوانند تنها بهتوانایی، قابلیت و هوش مدیران متکی باشند.
همهی معلمانو کارکنان مدرسه و دانشآموزان و اولیا بهطور مؤثر در برنامهریزی، یادگیری ورضایت دانشآموزان و فعالیتهای بهبود و ارتقای مستمر کیفیت مدرسه نقش دارند.گروه و مشارکت گروهی پایهی اصلی سازماندهی امور در مدیریت کیفیت جامع درمدرسه است و بهدلایل ذیل توسعه مشارکت در مدرسه و کار گروهی ضروری است(43).
-1 توانایی ذهنی محدود انسان: هر یک از ما یک پردازندهی اطلاعات هستیم.روزانه با حجم انبوهی از اطلاعات و دادهها مواجه میشویم.
آنهایی را که لازم داشتهباشیم انتخاب و بقیه را رد میکنیم زیرا ظرفیت ذهنی ما محدود میباشد و لذاضروری است برای کانون تعلیم و تربیت (مدرسه) از خرد جمعی استفاده کرد.
-1 توانایی ذهنی محدود انسان: هر یک از ما یک پردازندهی اطلاعات هستیم.روزانه با حجم انبوهی از اطلاعات و دادهها مواجه میشویم.
آنهایی را که لازم داشتهباشیم انتخاب و بقیه را رد میکنیم زیرا ظرفیت ذهنی ما محدود میباشد و لذاضروری است برای کانون تعلیم و تربیت (مدرسه) از خرد جمعی استفاده کرد.
-2 تفاوت در تواناییها و مهارتها: انسانها با استعدادها و تواناییهای گوناگوناز آموزشها و تجربیات متفاوتی برخوردار هستند.
برخی از افراد کارها را مناسبترو بهتر از دیگران انجام میدهند، بههمین دلیل برای غنی شدن برنامههای مدرسه بایداز این تفاوتها بهره جست و از تواناییها و مهارتهای همگان استفاده نمود.
-3 محدودیتهای زمانی: سرعت تکنولوژی، طول عمر کوتاه دانش و گسترششبکههای اطلاعرسانی جهانی، ضرورت بههنگام را در اهداف و حل مسائلاجتنابناپذیر میسازد.
مدارس باید جهت استفاده از فرصت زمانی محدود و تعریفشده از قابلیت و پتانسیل ذخیره شده همگان جهت تحقق اهداف تربیتی و آموزشیدر مدارس حداکثر استفاده را داشته باشند.
- 4 تضمین کیفیت: فرایند تعلیم و تربیت پیچیده و طولانی است و نمیتوان منتظرماند تا محصول تعلیم و تربیت را مشاهده نمود و آنگاه بهفکر چاره بود.
باید از اولینگام کارها را دقیق و کامل و منظم انجام داد و تنها استفاده از نظرهای گروه و خردجمعی میتواند تضمین کیفیت را در فرایند محصول تعلیم و تربیت افزایش دهد.
- 5تنگناهای وزارت آموزش و پرورش: با توجه بهگستردگی امور در وزارتآموزش و پرورش تأمین همه نیازها و امکانات مادی و معنوی تنها توسط دولتامکانپذیر نمیباشد و اصل مشارکت مردم یکی از اصولیترین اقدامات لازم درساختن آموزش و پرورش پویا و اثربخش قلمداد میشود.
ویژگیهای نظام مشارکتی و استبدادگرانه: لازمهی ایجاد مدرسه مشارکتجو آشنایی با ویژگیهای نظام استبدادگرانه ومشارکتی است که بهشرح جدول میباشد(44).
آثار و فواید مشارکت همگانی در هدایت مدرسه: مشارکت همگانی در محیط آموزش دارای فواید فراوانی است که بهطور خلاصه وبدین شرح بیان میشوند(45).
-1 کارکنان مدرسه از طریق معتبر شناختن خدمات افراد بهخود و دیگران احتراممیگذارند.
-2 افراد با احساس آسایش و امنیت خاطر بهاحساسات و رفاه فردی توجه کافیمعطوف و مبذول میدارند.
-3 هر عضو محیط آموزشی بهمدرسه و گروه خود احساس تعلق و پیوستگیمینماید و میتواند منشأ خدمات برجسته باشد.
-4 اعتماد و اطمینان متقابل در مدرسه ایجاد شده و همکاری گروهی تقویتمیشود.
-5 افراد احساس تعهد نموده و در تصمیمگیریهای آموزشی مشارکت مینمایند.
-6 برای حل مشکلات با ایجاد جلسههای گفت و شنود اطلاعات لازم در اختیارهمگان قرار میگیرد.
-7 پیشنهادها و نظرهای اعضا مورد توجه قرار گرفته و بینش و دانش عمیقتصمیمگیری مؤثر ابتکار و نوآوری ایجاد میشود.
موانع مشارکت در مدرسه: طراحی، برنامهریزی و اجرای سیاستهای مشارکتی در مدرسه با مشکلاتیمواجه میباشد.
مانند : (46) -1 عدم وجود پشتوانه و مبانی نظری و شناخت تفکر مشارکتی که با همهتلاشها، همایشها و مباحث انجام گرفته هنوز خلأ نظری مربوط بهبینش دقیقمفاهیم مشارکت و مدرسهمحوری کاملا محسوس است.
-2 عدم وجود شرایط لازم برای اندیشهی مشارکت و سیاست مدرسهمحوری.
-3 فقدان استراتژی کلان سیاستهای مشارکتی.
-4 عدم گرایش جدی برنامههای آموزشی ضمن خدمت در راستای اندیشهیمشارکت مدرسهمحوری.
-5 عدم تطابق کامل تشکیلات آموزش و پرورش و اندیشهی حاکم بر آن بافلسفهی مشارکت در مدارس.
-6 کم رنگ بودن بررسیهای علمی و یا پژوهشهای تطبیقی برای تحلیلسیاستهای مشارکتی در مدارس.
-7 فقدان هماهنگی کامل میان بخشهای گوناگون در درون و بیرون سازمانآموزش و پرورش بهمنظور دسترسی بهدرک مشترک از موضوع.
-8 عدم وجود ارزشیابی مستمر و دقیق از برنامه برای اطمینان یافتن از کفایتلازم در وصول بههدفهای مورنظر.
زمینههای قانونی مشارکت همگانی در آموزش و پرورش: راهکارهای قانونی مشارکت همگانی در راستای کیفی کردن مستمر مدرسه بهشرحذیل میباشد.
الف - شوراهای منطقهای آموزش و پرورش ب - ارکان و شوراهای مدرسه شوراهای منطقهای آموزش و پرورش(47( هدف این شورا تحقق مشارکت و نظارت مردم بهمنظور بهرهگیری از کلیهی منابع وامکانات جهت تأسیس، توسعه و تجهیز فضاهای آموزش و پرورش و تسهیل درفعالیتهای اجرایی میباشد اما بهدلایل ذیل عملا نتوانسته است نقش واقعی خود راایفا نماید.(48( - تصور اینکه شورا بهنوعی سلب استقلال برای مدیر است.
- مقاومت بافت سنتی سیستم اداری در مقابل تغییر و تحول.
- عدم اعتقاد مدیران آموزش و پرورش بهنیروی عظیم مردمی.
- عدم هماهنگی سیستم اجرایی کشور با مدیریت شوراها.
- عدم آگاهی عمومی و تصور اینکه دولت باید متولی مطلق آموزش و پرورشباشد.
شوراهای مدرسه بهاستناد مادهی 3 آییننامهی اجرایی، شوراهای مدرسه عبارتند از: -1 شورای مدرسه -2 انجمن اولیا و مربیان -3 شورای معلمان -4 شورای دانشآموزان شورای مدرسه: در راستای سیاست مدرسهمحوری و تفویض اختیار بهمدارس و بهمنظور توسعهیمشارکت، همکاری و استفاده از تجارب معلمان، مربیان و اولیای دانشآموزان درادارهی مدرسه، بهبود فرایند تصمیمگیری، ارتقای کیفی فعالیتهای آموزشی وپرورشی و اداری، تدوین برنامههای سالانه مدرسه و هماهنگی امور و نظارت برفعالیتهای مربوط در هر یک از مدارس، شورای مدرسه تشکیل میگردد(49).
انجمن اولیا و مربیان: این انجمن اولا با گسترش ارتباط دو کانون مقدس خانه و مدرسه و ثانیٹ بر اثرتقویت همکاری و مشارکت اولیای دانشآموزان کمک اساسی بهارتقای کیفیت مستمرمدرسه مینماید.
مشارکت والدین در صورتی که در کلیهی امور آموزشگاه (آموزشی،انضباطی، مالی، فرهنگی و اجتماعی) و بهصورت داوطلبانه، آگاهانه و چند بعدی ودراز مدت باشد، دارای ارزش حقیقی است و در ارتقای کیفیت مدرسه نتیجهبخشاست ولی متأسفانه تحقیقهای انجام شده(50) نشاندهندهی آن است که بسیاری ازمدیران ویژگیهای مدیران مشارکتجو را نداشته و برای جلب والدین رفتار اثربخشنداشتهاند و این امر سبب شده که اولیا علاقهای بهمشارکت در امور آموزش و پرورشنداشته باشند.
لذا ضروری است با ایجاد تغییر و تحول مداوم در فرایند ارتباطیآموزشگاه با اولیا و ایجاد اعتماد و اطمینان بین طرفین (والدین و مسؤولان مدرسه)نسبت بهمشارکت والدین اقدام نمود.
شورای معلمان: شورای معلمان بهعنوان یکی از عوامل مشارکت مؤثر برای کیفی کردن مستمربرنامهی مدرسه میباشد.
شورای معلمان موقعیتی است که در آن فکر جمعی وطرحریزی گروهی انجام میگیرد و برای ارائهی عقاید و آرای سودمند افرادصاحبنظر فرصت کافی ایجاد میکند و باعث میشود که معلمان بهشناسایی بهترامور مدرسه بپردازند.
در شورای معلمان موارد گوناگون میتواند مورد بحث قرارگیرد.
از قبیل روشهای تدریس، آخرین یافتههای تعلیم و تربیت، روشهایاجتماعیکردن افراد، روشهای آزمونسازی، شیوههای صحیح ارزشیابی، مقرراتانضباطی، روشن کردن اهداف، بررسی مسائل و مشکلات و چگونگی پیشرفت کار درمدرسه، زمان و نحوهی توزیع کارنامه، برنامهریزی برای روزهای خاصی، بررسیروشهای مدیریتی و نحوهی اداره مدرسه، اما مسألهی اساسی این است که شوراهایفعلی در کیفیت مستمر مدرسه نقش اساسی ندارند و صرفٹ نام شورا را بر خود حملمیکنند و حالت تشریفاتی پیدا کردهاند و علت اصلی آن هم باور نکردن شوراها ازطرف مدیران سطوح مختلف است(51).
شورای دانشآموزان: شوراهای دانش آموزی بهعنوان یک نهاد داوطلبانه و توانا در راستای ایجاد یکنوع مشارکت غیرمستقیم جهت تصمیمگیری و انجام برنامههای مشارکتی میباشد.تشکیل هشت کمیتهی علمی و آموزشی، فرهنگی و مذهبی، سیاسی و اجتماعی،ورزشی، اداری و مالی، مراسم و تبلیغات، تعاون، امداد و بهداشت و انضباطی از یکسو بهانجام هر چه بهتر امور مدارس و از سوی دیگر یک کارگاه آموزشی جهت ارتقایمهارت زندگی محسوب شده و موجب پویایی و نشاط و خلاقیت و کرامتدانشآموزان میگردد.
البته استفادهی عمیق از پتانسیلهای قوی دانش آموزی بدونانجام اصلاحات ریشهدار در ابعاد مختلف نظام آموزش و پرورش کنونی کشوربهخصوص در حیطهی مدیریت آن امکانپذیر نخواهد بود و لازم است شوراهابهسویی حرکت نمایند که بتوان در آیندهی نزدیک هر چه بیشتر از مشارکتهایدانشآموزی استفاده نمود(52).
نتیجهگیری: -1 وقتی فرد، گروه و اجتماعی از میزان و نوع نقش یا نقشهای خود در محیطآگاه باشند و برایند رفتارهای اجتماعی خویش را در جامعه احساس کنند، مشارکتمیتواند هر یک از متغیرهای ذکر شده را تحت تأثیر قرار داده و در نهایت نوع ونحوهی رفتار فرد و گروه را تغییر دهد.
-2 در دنیای پیچیدهی کنونی و با حجم یک میلیون و اندی پرسنل آموزش وپرورش، هیچ فرد یا گروه یا مقام اجرایی آنقدر دانا، توانا و مستعد نیست که بتواندبدون استفاده از دیگران بهادارهی آموزش و پرورش و مدارس آن بپردازد.
-3 فضای حاکم بر جامعهی امروز ایران بهگونهای است که مردم میتوانند بامشارکت فعالانه سرنوشت بهتری در زندگی اداری و سیاسی خود داشته باشند لذامیتوان با تقویت شوراهای تعیین شده در آییننامهی اجرایی مدارس، فرهنگمشارکتپذیری را افزایش داده نسبت بهارتقای مستمر کیفی آموزشگاهها اقدام نمود.
دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد دانشکده حقوق و علوم سیاسی و زبان خارجه عنوان: نقش مشارکتهای همگانی در ارتقای کیفیت مدارس استاد محترم: جناب آقای عربی تهیه کنندگان : محمود رزمجو – علی خسروانی تابستان6 138