مقدمه:
صرف نظر از هر نوع ویراستاری و رفع اشکال در اثار نوشتاری یا هر اثر دیگر بنظر بیاید پس از اتمام آن دو طرز فکر درباره پدیده حامله موجود باشد که کاملاً طبیعی است
دیدگاه اول دیدگاهی تحسن برانگیز و دیدگاه دوم برخلاف دیدگاه اول در پی نشان دادن عیوب آن اثر است که در جمع بندی به این دو دیدگاه در کنار هم اصطلاحاً نقد گفته میشود
متأسفانه خیلی ها وقتی جهت از نقد و انتقاد میشود تصور میکنند که باید تماماً از نداشتن اشکالات و عیوب چیزی سخن به میان آید
و بالعکس خیال میکنند هر گاه محسنات و خوبی ها و زیبائیهای یک اثر قابل بحث است دیگر انتقادی در کار نیست. حال آنکه نقد و یا انتقاد معنی اش صرفاً این نیست که از چیزی ابزار گرفته شود و یا چیزی که تعریف آنرا شنیده اند از انتقاد بدورات بلکه همانگونه که اشاره شده نقد یعنی هم بررسی محسنات و هم تحقیق درباره اشکالات و ایرادات و اظهار آنهاست.
حال با توجه به جمع بندی دو دیدگاه فوق که ما آنرا نقد اثر مینماییم و نیز عنایت به اینکه اثر مورد نظر ما یعنی کتاب نامور نامه درباره فردوسی و شاهنامه به قلم دکتر عبدالحسین زرکوب از دو جهت یکی خلاصه نویسی و دیگر نقد نویسی مورد مفاهیم ابتدا از جنبه ای عیوب آنرا ظاهر ساخته و از جنبه دیگر محاسن کلام را آشکار مینمائیم و بدنبال آن خلاصه این اثر را تقدیم حضور خوانندگان محترم میکنیم.
نقدی بر نامورنامه
دکتر عبدالحسین زرین کوب منتقد و نویسنده موفق معاصر است که در این کتاب با قلم مو شکاف و توانایی خود نه تنها شخصیت فردوسی را تحلیل و او را از خلال اثرش میشناساند بلکه درباره چند و چون شاهنامه به داوری میپردازد. یکی از انواع نثر معاصر نثر تحقیقی هنری است. دکتر زرین کوب در اثر خود به نام نامورنامه از این شیوه نثرنویسی بهره برده است. او با نگاهی تحلیلی زوایای داستان های شاهنامه را از جهات مختلف تبیین میکند. نویسنده شباهت هایی را میان شاهنامه فردوسی و «انه ائید» یافته است. اما هیچ یک از دیگر داستان های حماسی را قابل مقایسه با شاهنامه نمیداند. شاهنامه داستان هایی حماسی است با زمینه قهرمانی، قومیو ملی که حوادثی خارق العاده در آن جریان دارد. هدف نویسنده از کتاب نامورنامه آشناسازی مردم با شاهنامه و قهرمانان ملی شان است. نویسنده هیچ گاه عواطف شخصی خود را مبنا قرار نداده به همین سبب در سرگذشت یا شرح قهرمانی های پهلوانان و شخصیتهای داستان هرگز دخالت و به نام و کام خود در باب آنها داوری نکرده است. با داستان هایی شفاهی و مدون سر و کار دارد که در آن ها شرح پهلوانی ها، عواطف و احساسات مختلف مردم یک روزگار و مظاهر میهن دوستی و فداکاری و جنگ با تباهی ها وسیاهی ها آمده است. دکتر زرین کوب شاهنامه را حماسه ای میداند طبیعی و ملی که عبارت است از نتایج افکار و قرایح و علایق و عواطف یک ملت که در طی قرن ها تنها برای بیان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم به وجود آمده است. این حماسه سرشار از یاد جنگ ها، پهلوانیها، جان فشانی ها و در عین حال لبریز از آثار تمدن و مظاهر روح و فکر مردم یک کشور در قرن های معینی از ادوار حیاتی ایشان است که معمولاً از آنها به دوره های پهلوانی تعبیر میکنیم.
نویسنده منظومههای ایلیاد و اُدیسه هومر را نیز از این نوع حماسه ها میداند. و قهرمانان حماسه را با تمام دقتی که از نظر عاطفی واحساسی در آنها وجود دارد قهرمانانی ملی میداند. به نظر نویسنده شاهنامه کتابی است در خور حیثیت انسان یعنی مردمیرا نشان میدهد که در راه آزادگی و شرافت و فضیلت تلاش و مبارزه کرده و مردانگیها نمودهاند. و اگر کامیاب شده یا شکست خوردهاند حتی با مرگشان آرزوی دادگری و مروت و آزادمنشی را نیرو بخشیده اند. از این رو شناختن اثر بزرگ فردوسی و به روح و جوهر آن پی بردن برای مردم ایران وظیفه ای است خطیر و دل پذیر. نویسنده شخصیت های مختلف شاهنامه را در کتاب خود به نام نامورنامه بیان کرده است. از رستم پهلوان نام آور گرفته تا کاووس شاه که مردی خیره سر و گستاخ و مغرور بود.
نقد ادبی شناخت ارزش های واقعی آثار ابداعی و آفرینش های ادبی و نیز بررسی قواعد و اصول یا علل و عواملی است که باعث میشود اثری درجهی قبول یابد و یا مورد رد و انکار قرار گیرد. نقد ادبی باید دور از شایبهی اغراض باشد و قضاوت راستین و بینش و آگاهی مایه های اصلی آن را تشکیل دهد.