دانلود تحقیق داستان شهر سوخته

Word 230 KB 20072 9
مشخص نشده مشخص نشده جغرافیا - زمین شناسی - شهرشناسی - جهانگردی
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • شهر سوخته

    «شهر سوخته» در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل - زاهدان واقع شده و پنج هزار سال قدمت دارد.

    این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سال‌های ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند.
    تاریخچه تحقیقا ت
    کلنل بیت، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است.

    پس از او سر اورل اشتین با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات مفیدی در خصوص این محوطه بیان کرده است.

    بعد از او شهر سوخته توسط باستان شناسان ایتالیایی به سرپرستی مارتیسو توزی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت.
    جغرافیا و محیط زیست شهر سوخته
    بر مبنای یافته‌های باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می‌‌دهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخش‌های مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپه‌های متوالی و چسبیده به هم واقع شده اند.

    هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده است.
    تحقیقات نشان داده است این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیست کاملاً بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده می‌‌شود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقه‌ای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آنجا فراوان وجود داشته است.

    در آن دوران نیز این منطقه بسیار گرم بوده، اما آب رودخانه هیرمند و شعباتش به خوبی زمین‌های کشاورزی شهر سوخته را سیراب می‌‌کرده است.
    دریاچه هامون در ۳۲۰۰ قبل از میلاد دریاچه‌ای بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخه‌های قوی از آن منشعب می‌‌شده و در اطراف آن نیزارهای وسیعی وجود داشته است.

    در بررسی‌های منطقه‌ای در اطراف شهر سوخته بستر رودخانه‌های مختلف و آبراه‌هایی پیدا شده که به مزارع کشاورزی شهر سوخته آب می‌‌رسانده اند.

    در اولین فصل کاوش در شهر سوخته کوچه‌ها و خانه‌های منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لوله‌های سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود برنامه ریزی شهری در این شهر است.
    صنعت و مشاغل در شهر سوخته
    شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیت‌های صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونه‌های جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد.

    در جریان حفاری‌های فصلهای گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر سوخته و وجود کارگاه‌های صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان شهر سوخته از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده می‌‌کرده اند.

    شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیت‌های صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونه‌های جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد.
    شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیت‌های صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونه‌های جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد.

    شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیت‌های صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونه‌های جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد.

    باستان شناسان با یافتن مهره‌ها و گردنبندهایی از لاجورد و طلا در یک گور در باره روشهای ساخت ورقه‌ها و مفتول‌های طلایی به تحقیق پرداختند و دریافتند صنعتگران شهر سوخته با ابزار بسیار ابتدایی ابتدا صفحه‌های طلایی بسیاز نازک به قطر کمتر از یک میلیمتر تهیه کرده و بعد آنها را به شکل لوله‌های استوانه‌ای درمی آوردند و پس از اتصال دو سوی ورقه‌ها به یکدیگر مهره‌های سنگ لاجورد را در میان آن قرار می‌‌دادند.

    در شهرسوخته انواع سفالینه‌ها و ظروف سنگی، معرق کاری، انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجاست.

    تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ و قلاب ماهیگیری در شهر سوخته به دست آمده و مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاق‌های اطراف هامون سبد و حصیر می‌‌بافتند و از این نی‌ها برای درست کردن سقف هم استفاده می‌‌کردند.

    صید ماهی و بافت تورهای ماهیگیری نیز از دیگر مشاغل مردمان شهر سوخته بوده است.

    از زمان‌های بسیار قدیم عدد هفت عدد محبوب بسیاری از اقوام و مخصوص اقوام شرقی بوده است.

    این عدد همواره از تقدسی خاص برخوردار بوده و نشانه‌ای از یک نظم کامل یا دوره کامل است، حتی گفته می‌شود که این عدد به کمال روح و ماده اشاره دارد و هر جا که لازم بوده، نشانه‌ای حاکی از یک کمال مقدس و قابل احترام یا مجموعه‌ای بدون نقص ذکر شود، از این عدد سحر آمیز استفاده می‌کردند.

    شاید این جنبه ماوراء‌الطبیعی از زمانی به عدد هفت نسبت داده‌شده که به وجود بعضی از پدیده‌های طبیعی با همین شمار پی بردند.

    مثل هفت رنگ اصلی یا هفت سیاره که سومری‌ها آن‌ها را کشف کردند و به صورت ارباب انواع پرستش نمودند، از آن پس بود که توجه سایر اقوام را جلب کرد.

    تقسیم سال به دوازده ماه قمری و تقسیم هر ماه به چهار هفته و هفته به هفت روز که به شمار همان سیارات هفت‌گانه است، یکی از آثار این تفکر در دانشمندان کلده است.

    بعد‌ها این تقسیم‌بندی به سایر ملل و از جمله ایرانیان هم منتقل شد که قبلاً ماه‌های خود را فقط به سی روز تقسیم می‌کردند.

    کلمه شنبه یاد گاری از کلمه آرامی شیات یا کلمه اکدی شباتو است.

    گذشته از این در بناهائی که در آن دوره ساخته می‌شد سعی می‌گردید تا عدد هفت به نحوی رعایت شود، مثلاً باغ‌های معلق بابل منسوب به بخت النثر که خود یکی از عجایب هفت‌گانه جهان است، در هفته طبقه ساخته شده‌بود و معابد کلده آشور به صورتی ساخته می‌شد که گویی هفت سکو را که یکی از دیگری کوچک‌تر است بر روی هم چیده‌باشند، و هر طبقه از آنان به یکی از سیارات منسوب بود و به رنگ مخصوص آن سیاره نیز رنگ‌آمیزی می‌شد.

    نا گفته نماند که بنای آرامگاه کورش نیز دارای یک چنین ساختمان با همان هفت طبقه است و چنان‌که در تاریخ هردوتس آمده، دیاکو، پادشاه مادر هگمتانه یا همدان کوشکی ساخت که دارای هفت حصار بود که به ترتیب هر دیوار از دیوار پیشین خود بلند‌تر بود به طوری که آخرین دیوار که در داخل قرار می‌گرفت از همه بلند‌تر و کاخ شاهی و گنجینه او در آن‌جا بود.

    کنگره‌های هر دیوار به رنگی مزین بود، کنگره‌های اولین دیوار بیرونی سفید، دومی سیاه، سومی سرخ، چهارمی آبی پنجمی نارنجی، ششمی نقره ای و هفتمی طلائی و این همان رنگ‌هایی بود که در بابل به عنوان علامت سیارات سبعه شناخته می‌شد.

    پس از آن که سیارات هفت‌گانه کشف شدند، عدد هفت در احکام نجومی هم وارد گردید به طوری که برای جهان هفت دوره قائل شدند که هر دور هزار سال تعلق به یکی از آن هفت سیاره داشت و پس از دوره‌ی هزار ساله یک سیاره دوره هزار ساله سیاره دیگر آغاز می‌شد (بعضی‌ها هم عقیده داشتند که دور هر سیاره هفت هزار سال است.) و عقیده داشتند که پس از اتمام شدن این ادوار قیامت فرا می‌رسد.

    کیمیا‌گران هم هر یک از هفت فلز اصلی را که می‌شناختند یه یکی از آن سیاره های هفتگانه نسبت می‌دادند طلا به آفتاب نقره به ماه از زیز به مشتری مس به زهره سرب به زحل آهن به مریخ جیوه به عطارد احترامی که آن اقوام برای عدد هفت قائل بودند همچنان بر جای ماند و به نسل‌های بعدی خود و به اقوام سرزمین‌های دور و نزدیک دیگر رسید، وارد کتاب‌ها ، آیین‌ها و ادیان شد.

    تا امروز هم که در فولوکور‌ها دیده می‌شود، بر جای خود باقی است.

    در سفر پیداش آمده‌است که خداوند جهان را در شش روز و در روز هفتم از کار‌های خود آرام گرفت.

    خداوند روز هفتم را مبارک خواند و آن را تقدیس نمود.

    در تورات آمده‌است که جانورانی که با نوح سوار کشتی شدند، هفت‌هفت بودند و همچنین عدد هفت چندین بار به عنوان عدد تام و کامل آمده است.

    فرعون در خواب خویش هفت گاو لاغر و هفت گاو فربه و هفت سنبله خشک و هفت سنبله تر را دید و سال‌های قحطی و فراوانی هم که فرا رسیده هر یک هفت سال بود.

    قوم یهود در روز هفتم هفته سال هفتم جمع می‌شوند و سال یوییل عبارت است از هفت سال بسیاری هفت‌های،مثل قائل شدن هفت فرشته در برابر سیارات هفت‌گانه و .

    .

    در آئین مسیحی نیز عدد هفت داری احترام است.

    یوحنای لاهوتی در مکافات خود به عفت کلیسا خطاب کرده و در رویای خود هفت روح و هفت مهر و هفت صورت و برده‌ای با هفت شاخ و هفت چشم و هفت پیاله زرین و هفت بلا و هفت فرشته دیده که در حضور خدا ایستاده‌اند.

    در انجیل نیز از هفت روح پلید سخن گفته می‌شود و کاتولیک‌ها به هفت نوع مناسک، هفت گناه اصلی فراگیر توبه، هفت اندوه و هفت شادی و هفت معتقدند.

    قرقه‌هایی نیز در شیعه وجود دارند که معتقد به هفت امامند و در حقیقت هفت‌امامی هستند و مثل اسماعیلی که امامت را بعد از امام جعفر صادق به پسرش اسماعیل ختم می‌کنند و این به علت احترامی است که برای عدد هفت قائل بودند و طبقات زمین و آسمان و تعداد اندام‌های انسان و تعداد ائمه را هم هفت می‌دانستند.

    در آئین زرتشتی هم احترام و توجه به عدد هفت مشاهده می‌شود که مشخص‌ترین مورد آن هفت امشاسپند یا هفت صفت هرمز یا هفت فرشته مقرب هستند.

    آن‌ها عبارتند از بهمن، اردیبهشت، شهریور،خرداد، امرداد،سپندارمذ که با سپنتامئینو یا اهورا‌مزدا که در راس آن‌ها قرار می‌گیرد که مجموعه هفت عضوی اهریمنی از نیرو‌های شر هم وجود دارند که در راس آن‌ها گاهی اهریمن و گاهی ائشمه (دیو خشم) قرار می‌گیرند.

    یکی از قدیمی‌ترین بخش‌های اوستا (هتین هائینی ) هفت فصل دارد.

    در آئین مانوی هفت ایزد وجود دارد که مانند هفت امشاسپند زرتشتی اند.

    در آئین مهر هفت مقام تقدس وجود داشته که برای دخول به هر یک غسل خاصی لازم بوده است.

    در متون کهن، جهان به هفت اقلیم تقسیم می‌شود.

    این هفت اقلیم هفت کوه و هفت دریا را در روی زمین فرض می‌کردند.

    این هفت کوه در معجم البلدان چنین تعریف شده : اولین کوه قاف: گویند پانصد فرسنگ بالا دارد و بیشتر آن در میان آب است و هر صباح چون آفتاب بر آن افتد، شعاع آن سبز می‌نماید و چون منعکس گردد کبود،گویند عنقا (سیمرغ) بر آن آشیان دارد.

    گویند فرشته‌ای را بر کوه قاف موکل است تا آمر آید که تارک و بیخ آن کوه مطلوب را بجنباند و در آن زمین زلزله افکند.

    البرز را بدین اسم می‌دانند.

    و برخی دیگر اعتقاد دارند این کوه بر گرد عالم بر آمده و بلندی او قریب فلک رسیده و جرمش از زمرد است و کبودی هوا را از انعکاس کوه است.

    دومین کوه دماوند: کوهی بسیار مرتفع از سلسله جبال البرز که همیشه از برف پوشیده و در شاهنامه آمده که فریدون به امر سروش، ضحاک مار دوش را آنجا زندانی کرده و اصل آن دنیا آوند است یعنی ظرف دنیا ارتفاع آن پنج هزار هشت صد گز است و بین ری و طبرستان واقع شده است.

    سومین کوه سراندیب:نام دیگر آن سیمهلدیپ نام کوهی است مشهور، که حضرت آدم از بهشت به آنجا فرود آمد و از انگشت پا تا پاشنه آن هفتاد گز است.

    چهارمین کوه گلستان: در آن جا گل‌های خودرو و خوش‌بو رشد می‌کند.

    این کوه در طوس است.

    پنجم کوه ورن در بلاد مغرب.

    هفتم کوه چین.

    فردوسی نیز در داستان هفت خان رستم نام هفت کوه را آورده: گذر کرد بابد ابر هفت کوه ز دیوان به هر جا گروه گروه همچین گفته می‌شود که بر گرد هر یک از آن هفت کوه دریائی هست.

    به این ترتیب معتقد بودند که تعداد دریاهای عالم هم هفت است.

    نام این هفت دریا در کتاب‌های مختلف با یکدیگر متفاوت است ولی به هر حال شمار آن‌ها هفت است.

    همچنین ضرب المثل است: برای پاکیزگی چیزی باید هفت بار آن را شست.

    عدد هفت چنان با داستان‌ها و افسانه های ایرانی آمیخته شده که کمتر افسانه‌ای وجود دارد که در جائی از آن به عدد هفت بر‌نخوریم و یا حداقل داستان با هفت شبانه روز جشن به پایان نرسد.

    معمولا قهرمان داستان هفت خواهر یا برادر دارد یا مثل سندباد هفت سفر برای او پیش می‌آید.

    داستان‌های شاهنامه هم خالی از عدد هفت نیستند، فردوسی بر آن که قدرت و حقانیت قهرمانش را ثابت کند هفت خان یا هفت منزلگاه او را از خطر می‌گذاراند و پادشاهان بزرگ داستان‌هایش را پادشاه هفت کشور می‌خواند.

    عدد هفت در فرهنگ عامه هم محل خاص خود را دارد که مشهور‌ترین هفت آن سفره هفت‌سین است که همه با آن آشنا هستند که بازمانده رسمی قدیمی‌تر است، که هفت شین داشت.

    هفت قلم آرایش کردن زنان که کنایه از آرایش کامل زنان است.

    در هفت پیکر نظامی نام هفت آتشکده را داریم: آذر مهر: نام آتشکده نخستین و ظاهرا اصل آن آذربرزین مهر است.

    آذر نوش: نام دیگر آن نوش‌آذر است که دومین آتشکده است.

    آذربهرام:نام سومین آتشکده که در همدان بوده و حال ویران شده است.

    آذرآینن: نام آتشکده چهارم که آن را آذر آبتین نیز می‌خوانند.

    آذخرین :پنجمین آتشکده که نام درست آن آذر خرداد است.

    آذربرزین: آتشکده شش، آن را یکی از خلفای زرتشت ساخته است.

    گویند روزی کیخسرو سوار بر اسب ناگهان صدای رعدی می‌شوند و چنان بود که کیخسرو خود را از ترس برانداخت و آن آتش بر زین اسب فرود آمد و زین افروخته شد، دیگر نگذاشتند آن آتش فرو نشنید و در آن جا آتشکده ساخته و آن را آذر برزین نام نهادند.

    آذزرتشت: اذرزَردهُشت.

    هفتمین و آخرین آتشکده بزرگ پارسیان یکی از سه آتش مقدس حافظ جهان و نام آتشکده گشتاسب در بلخ بوده که اسکندر آن را خراب کرده است و گنج‌ها را برداشته است، و دقیقی در گشتاسب‌نامه آورده، تورانی به از وضع ایران مطلع می‌شوند و به ایران حمله می‌کنند در این زمان اسفندیار به فرمان گشتاسب در بند بوده و گشتاسب در بزم و فقط لهراسب پدر گشتاسب در شهر بوده که با مردم از شهر دفاع می‌کند ولی به علت پیری شسکت می‌خورد و کشته می‌شود و تورانی‌ها آتشکده را ویران سر پرستش گران را هم از تن جدا می‌کنند که گویند زرتشت میان آن ها بوده است.

کلمات کلیدی: شهر سوخته

شهر سوخته(Burned City) در ?? کيلومتري زابل در استان سيستان و بلوچستان و در حاشيه جاده زابل - زاهدان واقع شده و پنج هزار سال قدمت دارد. اين شهر در ???? سال قبل از ميلاد پايه گذاري شده و مردم اين شهر در چهار دوره بين سال هاي 3200 تا 1800 قبل از ميلاد

شهر سوخته (Burned City) در ?? کيلومتري زابل در استان سيستان و بلوچستان و در حاشيه جاده زابل - زاهدان واقع شده است. اين شهر در ???? سال قبل از ميلاد پايه گذاري شده و مردم اين شهر در چهار دوره بين سال‌هاي ???? تا ???? قبل از ميلاد در آن سکونت داشته ان

شهر سوخته شهر سوخته (Burned City) در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان و در حاشیه جاده زابل - زاهدان واقع شده است. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم این شهر در چهار دوره بین سال‌های ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در آن سکونت داشته اند. تاریخچه تحقیقات کلنل بیت، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان ...

(به قلم جناب آقاي زاهدي دوست استاد) ( بخشي ازاين متن در زمان حيات استاد، نگاشته شده است ) اصولاً شرح حال و خاطرات زندگي شهريار در خلال اشعارش خوانده مي شود و هر نوع تفسير و تعبيري که در آن اشعار بشود به افسانه زندگي او نزديک است و حقيقتاً حيف است

شايد بسياري از مردم با شنيدن نام سيد محمد حسين بهجت تبريزي بسرعت ندانند که مراد ازاين اعجوبه آسمان شعر و ادب کيست!؟ اما همه مردم ايران بخصوص آذربايجان شهريار را بخوبي مي شناسند و اورا استاد شهريار خطاب مي کنند. بسياري از شهروندان کشورمان حتي آنان ک

مقدمه: «تبيين مفاهيم مديريت شهري و آلودگي هوا» 1- توجيه پلان: پلان مربوطه از يک مقدمه و دو بخش تشکيل شده است. در مقدمه به ذکر کليات بحث نظير علت انتخاب موضوع، اهميت و ضرورت موضوع‌ (فوائد عملي، نظري و تکنيکي)، مفهوم مديريت شهري، مفهوم

ادبيات فارسي بيو گرافي استاد شهريار به قلم جناب آقاي زاهدي دوست استاد اصولاً شرح حال و خاطرات زندگي شهريار در خلال اشعارش خوانده مي شود و هر نوع تفسير و تعبيري که در آن اشعار بشود به افسانه زندگي او نزديک است و حقيقتاً حيف است که آن خاطرات از پرده ر

زندگي شهريار به سال ???? درتبريز متولد شد.دوران طفوليت خود را در روستاي مادري قايش قورشاق و روستاي پدري خشکناب در بخش قره‌چمن آذربايجان ايران سپري نمود. پدرش حاج مير آقا خشکنابي نام داشت که در تبريز وکيل بود. پس از پايان سيکل اول متوسطه در تبريز

بر اساس سياستهاي شهرداري تهران ، شدکت ساماندهي در زمينه ساماندهي صنايع و مشاغل شهر از طريق صدور آراء بند 20 و ايجاد سياستگذاري ، برنامه ريزي در پيگيري اجراي آراء صادره به همراهي واحد ساماندهي مناطق بيست و دو گانه اقدام مي نمايد. همچنين به منظور س

چکیده: شهرستان سیرجان در قسمت جنوب غربی استان کرمان واقع شده و از شمال به رفسنجان و شهربابک از جنوب به استان هرمزگان از شرق به شهرستان بافت و بردسیر و از غرب به استان فارس محدود می شود. سیرجان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گیری بر سر راههای ارتباطی کرمان، یزد، بندرعباس و شیراز و نیز وجود زمین های کشاورزی حاصلخیز و منابع معدنی از دیر باز تا کنون پذیرای مهاجران مختلف بوده ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول