موقعیت جغرافیایی استان تهران :
استان تهران با ۱۸۹۰۹ کیلومتر مربع مساحت، فضایی معادل ۲/۱ درصد مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. این استان از شمال به استان مازندران، از جنوب به استان قم، از غرب به استان قزوین و از شرق به استان سمنان محدود میشود. استان تهران از نظر موقعیت جغرافیایی بین ۳۴ درجه و ۵۲ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۲۱ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۵۳ درجه و ۱۰ دقیقه طول شرقی قرار دارد. در مورد ارتفاعات موجود در استان تهران میتوان از رشته کوههای البرز نام برد که این استان را از همسایه شمالی خود جدا میکند؛ این ارتفاعات از غرب به شرق افزایش مییابد و در قله دماوند به حداکثر ارتفاع خود میرسد. کوههای «سواد کوه» و « فیروزکوه » در سمت شرق استان تهران قرار دارند که از شرق به ارتفاعات «شهمیرزاد» میپیوندند. از دیگر ارتفاعات این استان میتوان به کوههای حسنآباد و نمک در جنوب، بیبیشهربانو و اقاعذر در جنوب شرقی و ارتفاعات قصر فیروزه در شرق اشاره کرد.
استان تهران علاوه بر این که به عنوان مرکز سیاسی جمهوری اسلامی ایران مطرح میباشد، که یکی از وجوه تمایز آن به شمار میرود، با ۱۳ شهرستان، به نامهای شهریار، رباطکریم، کرج، ساوجبلاغ، نظرآباد، ورامین، اسلامشهر، شمیرانات، ری، دماوند، فیروزکوه، پاکدشت و تهران، ۲۷ بخش، ۴۳ شهر، ۷۱ دهستان، ۱۳۵۸ آبادی و ۲۵۷۸ روستا، از استانهای بسیار مهم کشور محسوب میشود.
طول و عرض جغرافیایی :
شهر تهران از نظر جغرافیایی در ۵۱ درجه و ۸ دقیقه تا ۵۱ درجه و ۳۷ دقیقه طول شرقی و ۳۵ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۵۰ دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.
موقعیّت استقرار :
تهران در پهنهای بین دو وادی کوه و کویر در دامنههای جنوبی رشتهکوههای البرز گسترده شده است که از سمت جنوب به کوههای ری و بیبی شهربانو و دشتهای هموار شهریار و ورامین میرسد و از شمال، به واسطه رشته کوههای البرز، محصور گردیده است.
شیب زمین :
از شمال به جنوب در دامنه کوهستان شمیرانات ۱۰ % تا ۱۵ % از تجریش تا تپههای عباسآباد با شیب متوسط ۳ % تا ۵ % از عباسآباد تا خیابان انقلاب ۲ % و از مرکز شهر تهران تا کناره ۱ % است.
ارتفاع از سطح دریا :
ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۷۰۰ متر در شمال است که به ۱۲۰۰ متر در مرکز و بالاخره ۱۱۰۰ متر در جنوب میرسد.
شرایط اقلیمی :
تهران از نظر آب و هوایی، غیر از نواحی کوهستانی شمالی که اندکی مرطوب و معتدل است، کلاً گرم و خشک است. حداکثر دمای ثبت شده در تهران ۴/۳۹ درجه و حداقل آن ۴/۷- درجه سانتیگراد و میانگین ماهانه حداکثر ۲۹ و حداقل ۱/۰ درجه میباشد.
بر ساختار کُلی اقلیم تهران نیز سه عامل کوه، کویر و بادهای غربی مؤثرند.
فصل سرما در تهران معمولاً از آذرماه شروع میشود و بیشترین دمای سال را در اواسط تابستان (مردادماه) دارا میباشد. کوههای اطراف تهران مانع بسیار مؤثری در نفوذ توده هواهای مختلف هستند. به همین سبب هوای تهران از آرامش و سکون بیشتری نسبت به مناطق مجاور خود برخوردار است؛ به عبارت دیگر واقع شدن کوهستان از سمت شمال و دشتهای حاشیه کویر از سمت جنوب و جنوب شرقی سبب ایجاد یک جریان خفیف و آهسته هوا از دشت به کوه در طی روز و از کوه به دشت در طول شب میگردد.
متوسط میزان بارندگی در سطح شهر تهران کم بوده و به مقدار ۳۱۶ میلیلیتر در طول سال اندازهگیری و تعداد روزهای یخبندان آن نیز ۳۶ روز در سال ثبت شده است.
شهر تهران به وسیله دو رودخانه اصلی کرج و جاجرود و نیز تعدادی رودخانههای فصلی دیگر مشروب میشود، در واقع حد طبیعی فضای جغرافیایی تهران به واسطه این دو رودخانه مشخص میگردد.
رودخانه کرج پرآب ترین رود دامنههای جنوبی البرز است که از بارانهای فصل سرد و ذوب شدن برفهای مناطق کوهستانی تأمین میشود و در ۴۰ کیلومتری غرب تهران از کانون آبگیر خرسنگ کوه سرچشمه میگیرد.
رودخانه جاجرود نیز از کوههای کلون بسته، که جزو بلندیهای خرسنگ کوه است، سرچشمه میگیرد؛ که این دو رود مجموعاً قسمت عمده آب مصرفی شهر تهران را تأمین میکنند. تهران همچنین دارای شمار زیادی قنات و آبراه است ولی به رغم داشتن منابع آبی فراوان به دلیل رشد بیرویه جمعیت و بارندگی کم در برخی دورهها با مشکل کمبود آب روبهرو میباشد.
ضمناً شهر تهران از نظر زمین لرزه جزو مناطق پر زیان با ۸ تا ۱۰ درجه مرکالی به شمار میآید.
وضعیت اقتصادی و جمعیّت استان تهران :
استان تهران، با جمعیتی بالغ بر ۱۲۱۴۷۵۴۳ نفر، بزرگترین استان ایران از نظر بازار مصرفی بوده و نیز با وجود تمامی امکانات بازاری و بازاریابی قلب تجاری ایران به شمار میآید. این استان ۲۰ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است و با ۳۰ درصد صنایع، ۳۶ درصد ازکارخانجات بزرگ، ۴۰ درصد بازار مصرف کل کشور، ۴۰ درصد صنایع غذایی، ۴۰ درصد تعاونیهای سراسر کشور، ۴۴ درصد از تولید گل و گیاه و ۳۱ درصد تولید گوشت قرمز، در مجموع با قدرت اقتصادی کل کشور قابلیتهای ویژهای در بخش اقتصادی و صنایع به خود اختصاص داده است.
تاریخ تهران در عصر های مختلف :
نخستین توصیف های مربوط به تهران - باغ غار نشین ها :
تهران در گذشتههای دور بر خلاف تهران کنونی فرشی بود سبزفام از باغ ها و بستان های نفوذ ناپذیر که مأوای ساکنان غریبش در میان آنها قرار داشت بنابراین تهران بیگذشته نیست. آثاری که در قلب تهران قدیم بر وجود ساکنان نخستین آن در اعصار ما قبل تاریخ شهادت دهند، به فرض وجود، بر اثر توسعه شهر از میان رفته است. متأسفانه وقتی تصادفی نشانههایی از وجود این آثار پیدا شد به دلیل عدم آگاهی نسبت به اهمیت آنها و نگرانی از کند شدن روند شهرسازی از میان رفت. با وجود این می توان گفت که زمینهای واقع در بین کوه توچال در شمال تهران و چشمه علی در ری باستان در اعصار ماقبل تاریخ مسکونی بوده است. این سخن به دلایل باستان شناختی و شواهد توپوگرافیکی و اقلیمی متکی است.
کشفیات انجام شده در چشمه علی، دروس و به ویژه قیطریه، واقع در شمال تهران قدیم، از وجود گروههایی در این منطقه حکایت میکنند. اولین گروههایی که در قیطریه زندگی میکردند. شبیه کسانی بودند که حدود هشت هزار سال پیش در چشمه علی به سر میبردند. بعد از آنها، اقوام دیگری آمدند و همین منطقه و منطقه مجاور را در دروس اشغال کردند. این گروه آریایی بودند و از پایان هزاره دوم قبل از میلاد مسیح به این منطقه کوچ کردند.
بنابراین نخستین گروه، حدود هشت هزار سال پیش، بر تپهای واقع در کنار چشمهای دایمی زندگی می کردند که در دوران اسلام ،به نام اولین امام شیعه، چشمه علی نام گرفت . تقریباً در همین دوران گروه دیگری در طول همین رشته زمینهای قابل کشت که در پای البرز بین کویر و کوه واقع شده، اسکان یافتند. البته، استقرار در شهرری به مراتب بیش از دیگر مکانها و به گونهای پایدار توسعه یافت. زیرا این شهر از موقعیت استراتژیکی خاصی برخوردار است. نحوه قرار گرفتن کوهها و کویر، وجود آب و نیز پهنه گستردهای از زمینهای حاصلخیز موجب پیدایش شهر شدند و سرنوشت آن و سرنوشت فرزند آن؛ یعنی تهران آبی را رقم زدند.
با وجود این هنوز نمیدانیم که هسته این شهر چه وقت به وجود آمد و از چه دروانی تهران نام گرفت. در هیچ یک از منابع ،دوره قبل از اسلام، ذکری از تهران نشده است. چنین مینماید که این نام برای نخستین بار در نسبت محمدبن خماد ابوعبداله حافظ تهرانی رازی که محدث بوده پدیدار شده است. خطیب بغدادی متوفی به سال ۴۶۳ ه.ق، به این شخص به عنوان نخستین تهرانی مشهور استناد کرده است. تأثیر این نسبت در قرن سوم قمری، می رساند که هسته اولیه شهر حاضر و نام آن دست کم از آغاز دوران اسلامی وجود داشته است. بنابراین، این امکان وجود دارد که هسته اصلی شهر و همچنین نام آن به دوران های بسیار قبل از اسلام برسد؛ به زمانی که بر ما معلوم نیست.
اگر محمد حافظ تهرانی رازی نخستین تهرانی شناخته شده است. نخستین محصولی که در گفتگو درباره پایتخت آتی ایران به آن اشاره شده است آثار یاقوت حموی به سال ۶۱۷ ه.ق، زکریای قزوینی به سال ۶۷۴ ه.ق، که این آثار مرغوب را آثار تهران دانسته و از آن تعریف کردهاند. قوت به استناد یکی از ساکنان ری که مردی مورد اعتماد بوده تهران را اینگونه توصیف نموده است.
تهران قریهای در فاصله یک فرسخی ری و متشکل از دوازده محله می باشد که خانههای آن در زیرزمین و در میان باغ های میوه و سبزی کاری محصور و تو در تو ساخته شده است .
¬کربوتر جهانگرد انگلیسی نیز به سال ۱۸۱۸م، می نویسد: « در داخل شهر و به فاصله ۲۰۰ تا ۳۰۰ باردی دروازه قزوین فضای وسیعی وجود دارد که در سطح آن چاههایی به چشم میخورد که به خانههای زیرزمینی منتهی میشود.»
این خانههای مسکونی که در میان مزارع در زمینهای آبیاری شده حفر میشدند. بدون تردید مرطوب بودند و این یکی از دلایل ابتلای مردم تهران به انواع تبها بوده است از طریق نوشتههای کلاوبخو سفیر پادشاه کاستیل و لئون (اسپانیا) در دربار تیمور لنگ میدانیم که در تهران دست کم خانههایی بوده که بخشی از آن در سطح زمین بوده است و اقامتگاهی وجود داشته که وقتی شاه از تهران میگذشته در آن اقامت میکرده است.
شهرسازی خاص تهران که از آرایش باغهای محصور و ترتیب خانههای زیرزمینی یا دهلیزهای متعدد ناشی میشده است، علت اصلی به حصار بودن شهر را در آن زمان به دست میدهد. اگر میبینیم که این قرارگاه انسانی قرنها و تا سال ۹۶۱ ه.ق، که شاه طهماسب نخستین حصار و بازار آن را ساخت. بیبرج و بارو بوده، به این سبب است که نیازی به آن نداشته زیرا تسخیر ناپذیر بوده است.
امنیت خانههای زیرزمینی و نفوذ ناپذیر بودن باغهای محصور در دل تهرانیها اطمینانی به وجود میآورد که به آنها امکان میداد اغلب بر ضد حکام سر به شورش بردارند. حکام هم که کاری از دستشان ساخته نبود با آنها مدارا می کردند و به تفاهم میرسیدند و چون ضمانت اجرایی وجود نداشت تهرانیها از پرداخت هرگونه مالیاتی عملاً سرباز میزدند.
ساکنان دوازده محله تهران هم بیشتر با یکدیگر منازعه داشتند. پس تعجبی نداشت که هر محله شیخ خود را داشت و حتی اگر شیوخ دوازده محله و حاکم در مورد پرداخت مبلغی به عنوان مالیات به توافق میرسیدند. بازهم تهرانیها با اموالی که خودشان قیمت آنها را تعیین می کردند و همیشه بیش از میزان واقعی بود، مالیات خود را میپرداختند.
تغییر تدریجی شیوه خانهسازی و ایجاد خانههایی در روی زمین که به حمایت و مراقبت قدرت حاکم نیاز داشت باعث شد به هنگام حمله مغول سال ۶۱۷ ه. ق، به شهرری و اضمحلال آن طی دوران ایلخانان و تیموریان که با سرکوب قیام ورامین در قرن ششم قمری بود. جمعیت روز افزونی که دارای ذوق و سلیقه بومیان غارنشین نبودند را پذیرا شود.
در کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که تهران در دورههای قبل از اسلام ، از مناطق مذهبی و پیرو آیین زرتشت بوده است. آنان مانند اهالی مازندران، دامغان، قم و کاشان پیش از به قدرت رسیدن صفویان به مذهب شیعه گرویدند که البته قبل از تشیع، مانند اهالی ری بخشی پیرو مذهب شافعی و برخی پیرو مذهب حنفی بودهاند.
قدیمیترین آثار اسلامی شهر تهران که به قرن نهم ه.ق، تعلق دارد متعلق به مذهب شیعه است. در هر حال، میتوان گفت که در سال ۷۴۰ ه.ق، اهالی تهران تماماً شیعه مذهب شده بودند.
تهران در عصر ایلخانان مغول :
در زمان حمله مغول، شهر ری ویران شد و انبوهی از جمعیت آن قتل عام شدند. سپس گروهی از مردم این شهر به سوی قریه تهران مهاجرت کردند. کوششهایی که ایلخان غازان (۷۰۳ – ۶۹۴ ه .ق) برای عمران شهر ری انجام داد با شکست مواجه شد و ورامین نیز سرانجام به صورت تلی از خاک درآمد. اما تهران در قرن هشتم و نهم قمری از این رویدادها به تدریج سود برد.
سفیر اسپانیا ،نخستین جهانگرد غربی، که از تهران یاد کرده است. در حالی که برای ملاقات تیمور لنگ در سفر به سمرقند از تهران گذر میکرده شهر را بسیار وسیع و دلپذیر یافته و نوشته است که در یک قصر به او مسکن دادهاند. این بنا بزرگترین ساختمان شهر بوده و تیمور لنگ هنگام عبور از تهران در این مکان اتراق کرده بود. این قصر نخستین بنای معظم تهران است که در متون از آن یاد شده است.
منتهیالیه جنوب شرقی تهران در قرن نهم تقریباً در نزدیکی محلی بوده که در حال حاضر، بقعه سید اسماعیل در آن قرار دارد. محله چاله میدان فعلی همراه امامزاده یحیی مرز شمال شرقی شهر را تعیین میکرده است. اقامتگاههای زیرزمینی، خانهها و بستان ها با گردش به سمت غرب، تا آن سوی امامزاده یحیی امتداد مییافتند و تا محل کاخ کنونی گلستان پیش میرفتند. این بخش ضلع شمال غربی مجتمع شهری عصر تیموریان را تشکیل میداده است.
تولد شهر سلطنتی :
بنا به گفته اعتماد السلطنه، در سال ۹۶۱ ه.ق، شاه طهماسب، فرمانروای صفوی، که قزوین را پایتخت خود کرده بود فرمان ساخت بازاری واقعی و حصاری مستحکم از خشت خام را در شهر کوچک تهران صادر کرد. این حصار یک فرسخ (۶ کیلومتر) طول، ۱۱۴ برج به تعداد سورههای قرآن و چهار دروازه داشت که عبارت بودند از: دروازه شمیران در مدخل پامنار دروازه دولاب در مدخل بازارچه نایبالسلطنه در میان ری فعلی، دروازه حضرت عبدالعظیم یا دروازه اصفهان در جهت شمال خیابان مولوی فعلی و دروازه قزوین در مدخل بازارچه قوامالدوله.
شاه عباس صفوی به سال ۹۹۸ ه.ق، نخستین کاخ سلطنتی را به نام چهار باغ در تهران برپا داشت و شهر تهران در سال ۱۰۲۸ ه.ق، با قنات های پرشمار و بویژه چنارستان خود که قصر سلطنتی را احاطه کرده بود و سرآغاز ارک سلطنتی به شمار میرفت. شهری نسبتاً زیبا بود. در اواخر عصر صفوی، با آن که پایتخت شاهان ایران اصفهان بود ، اما غالباً در تهران اقامت میکردند. شاه سلیمان صفوی فرمان ساخت دیوانخانه سلطنتی را در چنارستان صادر کرد.
در همین بنای سلطنتی است که شاه سلطان حسین، سفیر عثمانی را به سال ۱۱۳۵ ه.ق، به حضور پذیرفت.
در زمان شاه طهماسب دوم و چند ماه بعد با فتنه افغان، دوره دشواری برای تمام ایران و تهرانیها آغاز شد. در سال ۱۱۴۱ ه.ق، سران این شهر دستگیر و اعدام شدند. گفته شده که افغانها دروازه ارک را در حصار شمالی ساختند تا در صورت حمله بتوانند به راحتی از قصر بگریزند.
تهران در عصر افشاریه :
چابک سواران قاجار در ظهور نادر، که از نوابع نظامی عصر خود بود، در ارتش جهان گشای او نقش مهمی داشتند.
نادر پس از رهایی از قید طهماسب میرزا و آزاد سازی پایتخت (اصفهان) از دست سپاهیان اشرف افغان و سر و سامان دادن به اوضاع نابسامان نواحی شرقی کشور و خراسان، در روز پنجم ربیعالاول سال ۱۱۴۵ ه .ق. شاه طهماسب را از مقام شاهی خلع کرد.
نادر شاه پس از تاجگذاری، چون قصد کشور گشایی داشت، رضاقلی میرزا، فرزند ارشد خویش، را به نیابت سلطنت تعیین کرد و خود با سپاهیانش عازم نواحی شرقی کشور شد.
رضا قلی میرزا پس از انتخاب مشهد به عنوان مرکز حکومت خویش و تشکیل گارد مخصوصی مرکب از سیزده هزار تن سرباز خراسانی، وقتی که در بهار سال ۱۱۵۲ ه .ق. مصادف با ۱۷۳۹ م.، شایعه دامن گیر شدن ارتش ایران به بیماری خطرناک و به قتل رسیدن نادر شاه در هندوستان قوت گرفت، به تحریک محمدحسین خان قاجار، تصمیم به نابودی شاه طهماسب و فرزندانش گرفت تا مانعی در رسیدن به سلطنت بر سر راه خود نداشته باشد و این تصمیم را عملی کرد.
تشکیل کنگره حکام کشور در تهران:
بعد از قتل شاه طهماسب و فرزندانش، رضا قلی میرزا، در حدود اسفندماه سال ۱۱۵۳ ه .ق. مصادف با ۱۷۴۰ م.، برای شرکت در کنگرهای از حکام سراسر کشور، که به انجمن نوروز شهرت یافت، راه تهران را در پیش گرفت. راجع به قصد رضاقلی میرزا از تشکیل این انجمن شایعات اغراق آمیزی انتشار یافت و برخی این کنگره را به انجمن دشت مغان تشبیه نموده و میگفتند رضا قلی میرزا برای آن همه حکام ایران را به تهران فرا خوانده است که ضمن رسیدگی به حساب دخل و خرج ایالات مختلف به هدفهای بلند پروازانهی خود نیز جامهی عمل بپوشاند.
انتخاب تهران برای برگزاری کنگره نوروز میرساند با وجودی که پایتخت افشاریه شهر مشهد بود، اما تهران در آن دوره از اهمیت خاصی برخوردار و مورد توجه بوده است.
ملاقات سفیر روسیه با نادر در تهران:
نادر در هرات بود که شنید رضا قلی میرزا در تهران برای خود دستگاه شاهانهای ترتیب داده است و شاید خیالاتی را نیز در سر میپروراند، پس فوراً او را احضار و با متفرق کردن گارد ۱۳۰۰۰ نفری او ناراحتی و نارضایتی خود از عملکرد وی را بروز داد و به دلیل قتل وحشیانه شاه طهماسب و فرزندانش سخت ابراز خشم نمود و او را از ولایت عهدی عزل و نصراله میرزا، پسر دومش، را به ولایت عهدی برگزید.
نادر در تاریخ ۲۸ صفر ۱۱۵۴ ه .ق. مصادف با ۱۵ می ۱۷۴۱ م. به اتفاق حرم و قرقچیهای خود عازم تهران شد، که در این سفر نیز به جان وی سؤ قصد شد ولی جان سالم به در برد. نادر شاه پس از ورود به تهران کالوشکین نماینده روسیه را بار داد و کالوشکین، بر طبق دستورهایی که از سن پترسبورگ دریافت کرده بود، حُسن نیت و مراتب دوستی و وداد روسیه را نسبت به ایران اعلام داشت. این اقدام روسیه از هر حیث ضروری بود زیرا ظاهراً سفیر ایران در دربار سن پترسبورگ گزارشهای افراط آمیزی درباره سؤنیت روسیه نسبت به ایران برای نادر فرستاده بود.
کالوشکین پس از ملاقات با نادر به سن پترسبورگ گزارش داد که در رفتار نادر نسبت به پیش تغییرات بزرگی حاصل شده است و مانند گذشته نمیتوان با او آزادانه صحبت کرد. او در این خصوص چنین نوشته بود:
«بُختُ نصر جدید از باده پیروزیهای خود سرمست است و میگوید که: تسخیر هندوستان برای من کار دشواری نبود. من هرگاه با یک پا حرکت کنم هند را فتح میکنم و هرگاه با دو پا حرکت کنم دنیا را میگیرم.»
تهران در تیول رضا قلی میرزا:
نادر شاه مدت زیادی در تهران نماند و این شهر را به قصد قزوین ترک کرد. اما رضاقلی میرزا از تهران همراه پدرش نرفت. در واقع شاهزاده دستور یافت در تهران بماند و مالیات این شهر را به مخارج خود اختصاص دهد. این امر در حقیقت نشانه آن بود که وی مغضوب پدر واقع شده است. در آن زمان معلوم نبود آیا سؤ ظن نادر نسبت به رضاقلی میرزا درباره قصد کشتن پدر موجب این اقدام شد و یا این که نادر قصد داشت وی را به مناسبت غفلت در رعایت مسئولیت خویش در دوران نیابت سلطنت گوشمال دهد.
تا مدتی پس از سوء قصد به نادر تمام تلاشی که برای کشف عامل آن و مجازات او به عمل آمد بینتیجه ماند. لکن سرانجام عامل سؤ قصد در نزدیکی هرات دستگیر شد؛ نام او نیک قدم بود. پس از دستگیری، او را نزد نادر بردند و نادر با او به تنهایی مدتی صحبت کرد و او را تحت بازپرسی دقیق قرار داد. نیک قدم در پاسخ به سؤالهای مکرر نادر در مورد محرک او تأیید کرد که هیچ محرکی نداشته اما وقتی نادر به او قول داد در صورتی که حقیقت را بگوید جانش در امان خواهد بود؛ وی رضا قلی میرزا را به عنوان محرک خویش معرفی کرد و نادر نیز به قول خود وفا نمود و از کشتن او صرفنظر و تنها به نابینا کردن او اکتفا کرد.
باری پس از آن که نادر پیش خود رضا قلی میرزا را محاکمه و محکوم نمود از تهران احضارش کرد. شاهزاده نگون بخت وقتی تهران را ترک میکرد هرگز تصور نمیکرد که چه سرنوشت تلخی در پیش رو دارد؛ اما وقتی از نحوهی کشتن شاه مخلوع و قتل ناجوانمردانه دو کودک معصوم، مظلوم و محبوب شاه طهماسب توسط وی آگاه شویم، که شنیدن چهگونگی آن جنایت لرزه بر اندام میاندازد و اشک از دیدگان روان میکند، نه تنها چنین عقوبتی در حق او روا به نظر میرسد بلکه شاید بیش از این هم انتظار میرفت.
به هر تقدیر وقتی رضا قلی میرزا به داغستان رسید بیدرنگ به نزد پدر رفت. نادر در مورد حادثه سؤ قصد به خود، وی را مجرم دانست و بلافاصله دستور داد تا، در حضور او و عدهای از رجال، رضا قلی میرزا را از ناحیه هر دو چشم نابینا کنند و دستور وی بلادرنگ انجام شد. رضا قلی میرزا پس از بهبودی دیگر به تهران بازنگشت و به تقاضای خود به مشهد رفت.