ایران در منطقه معتدله خشک شمالی و در عرض متوسط روی کره زمین در ناحیه جنب استوایی و استوایی قرار دارد.
همین موقع جغرافیایی با دوری از دریاهای بزرگ، به ویژه جریانات هوایی موجب شده است تا آب و هوای ایران خشک و بَرّی باشد، اما به سبب وسعت بسیار و وجود عوارض گوناگون طبیعی مانند ارتفاعات بلند در شمال و مغرب و پستیهای وسیع، چون دشتهای مرکزی در داخل فلات و افزون بر آن، مجاورت دریای خزر و خلیج فارس و اقیانوس هند که هر یک از این افقها، اقلیمی جداگانه میسازند، ایران از اقلیم مختلف و آب و هوای متنوع برخوردار است.
ایران فلاتی مرتفع، نزدیک به دشتهای وسیع آسیا که ارتفاع متوسط آن حدود 1200 متر از سطح دریاست.
وضع چینخوردگیها و ارتفاعات که بلندی برخی از آنها از 4000 متر بیشتر است و وجود دریاهای شمال و جنوب که دور از نواحی مرکزی قرار دارند، به ویژه وضع قرار گرفتن کوهها که بر گرد ایران حلقه زدهاند این کشور را از جمله کشورهای نادر جهان قرار داده است که میتوان در آن انواع آب و هوا را شاهد بود.
ارتفاع کوههای ایران بقدری بلند است که از تأثیر بادهای مرطوب دریای خزر، دریای مدیترانه و خلیج فارس در نواحی داخلی ایران جلوگیری میکند.
به همین سبب، دامنههای خارجی این کوهها دارای آب و هوای مرطوب بوده و دامنههای داخلی آن خشک است.
در کرانههای جنوبی دریای خزر، آب و هوا معتدل و میزان بارندگی آن به ویژه در سواحل غربی گیلان بیشتر از دیگر نقاط است.
مقدار متوسط گرمای سالانه در حدود 18 درجه سا نتیگراد است.
آب و هوای قسمت غربی کشور مدیترانهای است و در نواحی جنوبی آن، آب و هوای نیمه صحرایی گرم نیز بر آن تأثیر میگذارد.
در این نواحی، تابستا نها با گرمای سختی در درّهها و هوای معتدل در ارتفاعات همراه بوده و در زمستانها هوای معتدل در درّهها و سرمای سخت در ارتفاعات حکم فرماست.
در نواحی جنوبی، با وجود هوای مرطوبی که در سرتاسر این منطقه حاکم است، میزان حرارت بالاست، به طوری که حداکثر گرما در خوزستان به 54 درجه سانتیگراد نیز میرسد.
از ویژگیهای این ناحیه تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل است و اختلاف درجه حرارت در فصول مختلف و شب و روز زیاد نیست.
به سبب وجود کوههای البرز در شمال و رشته کوههای زاگرس در غرب کشور، نواحی داخلی فلات ایران دارای آب و هوای خشک و بیابانی است.
با توجه به مطالب بالا، سه نوع آب و هوا به طور کلی در ایران دیده میشود: آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی، آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای معتدل خزری.
آبهای ایران
رودهای ایران را از نظر مقدار آب آنها میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
یکی رودهای دائمی که پیوسته و به طور دائم در بستر آنها آب جریان دارد و دارای آبگیر مشخص هستند و دیگری رودهای موقت یا فصلی که فقط درفصول پرباران آب دارند و در دیگر فصول، کمآب و بلکه خشکاند.
رودهای ایران از حیث آبریزها به سه حوضه عمده تقسیم میشوند:
حوضه آبریز دریای خزر؛
حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان؛
حوضه آبریز داخلی.
حوضه آبریز دریای خزر : دریای خزر سطح مبنای رودخانههایی است که آبهای ارتفاعات البرز، کوههای خراسان، کوههای کردستان و بخشی از فلات آذربایجان را از حوضهای به مساحت تقریبی 206750 کیلومترمربع کشیده و به حوضه جنوبی این دریا میرساند.
مهمترین رودخانههای این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از: ارس، سفیدروس، چالوس، هراز، گرگان و اترک.
حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان : این حوضه وسیعترین حوضه آبریز ایران و از کردستان غربی تا بلوچستان شرقی شامل مجموع ناهمواریهای زاگرس و ارتفاعات جنوبی جازموریان است.
الوند و زردکوه دو منبع بزرگ تأمین آب رودخانههای عظیم این حوضه به شمار میآیند و غالب رودخانههایی که در پیچ و خم درّههای زاگرس غلتیده و آبهای کفآلود را از درّهای به درّه دیگر منتقل ساخته، سپس در جلگه خوزستان گسترش مییابند، از این منابع سرشار سرچشمه میگیرند.
مهمترین رودخانههای این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از: گاماساب، کارون، جراحی، شور و میناب.
حوضههای آبریز داخلی : بین رشته کوههای زاگرس و رشته کوههای مرکزی، همچنین میان کوههای مرکزی و رشته کوههای شرقی، حوضههای پست داخلی قرار گرفتهاند که همگی ظاهری کاسه مانند (ناودیس) دارند.
صفت مشترک رودخانههای تابع این حوضههای نامنظم و قلیل، یک دوره کوتاه طغیان و کاهش سریع مقدار آب است و هر قدر به طرف مشرق نزدیک شویم، بستر رودخانهها در فصول گرما خشک شده و وسعت سطوح مبنا که معمولاً گودالهای کوچک و پراکنده هستند، محدودتر میشود.
حوضههای آبریز داخلی با توجه به موقعیت جغرافیایی، تفاوت آب و هوا و اختلاف ارتفاع سطح پایه شبکه آبها به شرح زیرند:
حوضه آبریز غربی؛
حوضههای آبریز مرکزی؛
حوضههای آبریز شرقی.
حوضه آبریز غربی (دریاچه اورمیه): دریاچه اورمیه در ارتفاع 1225 متر از سطح دریا واقع شده و وسعت آن به 6000 کیلومتر مربع بالغ میشود.
این گودال حوضه وسیعی را تشکیل میدهد که رود ارس و ارتفاعات سهند و سبلان حد شمالی و شرقی، درّه سفیدرود و کوههای کردستان حد جنوب شرقی و جنوبی، و کوههای مرزی حد غربی آن را تشکیل میدهند.
آب دریاچه بسیار شور و تلخ و املاح آن در حدود 23% است، به علت زیادی املاح، به جز موجودات ذرهبینی محدودی، هیچ نوع ماهی و جانوری در آن زندگی نمیکند.
در وسط دریاچه حدود 56 جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که از همه معروفتر جزیره اسلامی (شاهی) است که قسمت شرقی آن در موقع پسروی آب به شبه جزیره تبدیل میشود.
چشمههای آب معدنی شامل آبهای گوگردی و گازدار و قلیایی و نمکی و غیره در ارتفاعات دریاچه وجود دارد که از نظر بهداشتی و درمانی مفیدند.
در فصل تابستان، مردم برای استفاده از این چشمهها و نیز گل و لای و لجنهای اطراف دریاچه به بنادر آن روی میآورند.
مهمترین رودهای این حوضه عبارتند از: تلخه رود، زرینه رود، سیمینه رود.
حوضههای آبریز مرکزی : در فاصله کوههای بینالود و آلاداغ درخراسان، دامنه جنوبی البرز در شمال، پیشکوههای داخلی زاگرس در مغرب و جنوب و دامنههای غربی کوههای کرمان و طبس، حوضههای آبریز پهناور مرکزی ایران را تشکیل میدهند که مساحت آن بیش از 455000 کیلومتر مربع است.
این حوضهها عبارتند از:
حوضه آبریز دریاچه قم (دریاچه نمک)؛
حوضه آبریز باتلاق گاوخونی؛
حوضه آبریز دریاچههای نیریز، مهارلو، پریشان.
حوضههای آبریز شرقی : در مشرق ایران در حد فاصل بین فلات ایران و افغانستان منطقه پستی قرار دارد که از شمال به جنوب از مجموعهای از عوارض مرکب از درهّها و دشتها، گودالها و باتلاقها تشکیل یافته و منطقهای طبیعی در حد فاصل این دو فالت ایجاد کرده است.
هریرود که در سرحد ایران «تجن» نامیده میشود، پس از خروج از افغانستان درّه خود را در همین سرزمین پست رو به شمال حفر کرده و بخشی از بستر آن مرز ایران با افغانستان است.
رود هیرمند نیز که قسمت اعظم آبهای افغانستان را به سوی جنوب میکشد، در بستر سفلی به قسمت جنوبی این اراضی پست پیوسته و سطح اساس خود را در گودالهای وسیع آن به دست میآورد.
بزرگترین حوضههای آبریز این منطقه که مهمترین حوضههای شرقی ایران نیزمحسوب میشود، دریاچه هامون و باتلاق جازموریان است.
آبهای زیرزمینی
متوسط بارندگی در ایران 250 الی 300 میلیمتر است و مردم ایران از روزگاران گذشته، کمبود آب را با توسعه فعالیتهای صحیح و دامنهدار آبیاری و آبیابی حل کردهاند و از جمله این فعالیتها استفاده از آبهای زیرزمینی است.
بنابراین شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که پایههای تمدن ایران باستان تا حد بسیاری بر اصول آبیاری مصنوعی استوار بوده و خدماتی که ایرانیان طی تاریخ خود در این زمینه انجام دادهاند، در نوع خود بینظیر و از لحاظ فنی قابل تحسین و شگفتانگیز است.
شیوههای استفاده از منابع آبهای زیرزمینی متفاوت است.
آبهای زیرزمینی ممکن است خود به طور طبیعی از زمین خارج شود و جریان یابد (مثل چشمهها) یا در اثر کندن و حفر قسمتی از زمین آن را خارج کنند و مورد استفاده قرار دهند (مثل چاه و قنات).
بنابراین خروج آبهای زیرزمینی به سه وسیله چشمه، چاه و قنات امکانپذیر است.
دریاهای ایران
1 خلیج فارس:
خلیج فارس به وسعت حدود 232850 کیلومتر مربع در جنوب و میان ایران و شبه جزیره عربستان واقع شده و با دریای عمان از طریق تنگه هرمز مربوط است.
طول آن از دهانه اروندرود در شمال غربی تا تنگه هرمز در جنوب شرقی حدود 805 کیلومتر است و عرض میان 56 تا 288 کیلومتر متفاوت است.
عمق آن چندان زیاد نیست: حداکثر ژرفای آن 182 متر در رأس المسندم و حداقل 30 متر در دهانه اروندرود است.
سراسر ضلع شمالی آن را سواحل ایران دربرگرفته است و در مساحت کمی از گوشه شمال غربی آن کشورهای کویت و عراق قرار دارند.
در کف خلیج فارس برآمدگیهای سنگی و مرجانی وجود دارد که محل صید مروارید است.
در فلات قاره و در اعماق آبهای خلیج فارس مخازن و میدانهای وسیع نفتی قرار دارد که بر اثر استخراج نفت در پیرامون خلیج فارس، از اهمیت بازرگانی خاصی برخوردار شده است.
خلیج فارس دریایی است آزاد که ایران را وسیله راه تنگه هرمز و از طریق آبهای اقیانوس هند، با سایر آبها و ممالک دنیا مربوط میکند.
این خلیج از آنجا که سر راه خطوط دریایی خاورمیانه واقع شده از نظر استراتژیکی نیز اهمیت دارد.
به موازات ساحل دریا، رشته کوههایی قرار دارند که در بعضی نقاط این ارتفاعات به دریا منتهی میشوند و گاهی هم از دریا دور شده دشتهایی میان دریا و ارتفاعات قرار میگیرد.
بخش عمده صید ماهی کشور در سواحل جنوبی ایران صورت میگیرد.
به عبارتی، حدود 78 درصد صید منابع آبزی کشور در سواحل جنوبی انجام میشود.
مهمترین انواع ماهیان دریاهای جنوب عبارتند از: حلوا، شیرماهی، شوریده، قباد، سرخو، سنگسر و غیره.
2 دریای عمان :
دریای عمان، شاید بهتر است بگوییم که خلیج عمان پیشروی آب اقیانوس هند است به داخل خشکی در جنوب غربی آسیا.
این خلیج در حقیقت از سه سو به خشکی و ازیک سو به دریای آزاد مرتبط است.
شمال آن ایران و پاکستان، شرق آن شبه جزیره دکن و غرب آن شبه جزیره عربستان قرار دارد.
تنها از سوی جنوب، این دریا به اقیانوس هند متصل است.
سواحل جنوبی ایران از تنگه هرمز تا بندر گواتر مجاور آن است و این مسافت ½ کنارههای جنوبی ایران را تشکیل میدهد.
مدار رأسالسرطان از شمال آن عبور میکند و از این رو این خلیج در منطقه گرم کره زمین واقع است.
حداکثر درجه حرارت سطح آب در مرداد ماه 33 درجه و دردی ماه دست کم 8/19 است.
طول آن ازتنگه هرمز تا دکن حدود 610 کیلومتر و عرض آن کمتر از عرض آبهای خلیج فارس است.
مساحت آن 903 هزار کیلومتر مربع در مقابل عمق آن از خلیج فارس بیشتر است.
عمق این خلیج در اطراف چاهبهار حدود 3398 متر است.
هر چه به سوی غرب پیش برویم، عمق آن به سرعت کم میشود تا جایی که در نزدیکی تنگه هرمز به 73 متر میرسد.
بنادر کوچکی چون جاسک چاهبهار گواتر در کنار این خلیجها دیده میشوند که بیانگر بازرگانی و دریانوردی تقریباً محدود آن است.
3 دریاچه خزر:
بزرگترین دریاچه جهان خزر، دریاچهای است که به سبب وسعت زیاد 5/6 برابر دریاچه اورال و 13 برابر دریاچه بایکال و زمانی تمامی سطح خشکیهای آسیای جنوب باختری را میپوشانید، از همان زمانهای پیش دریا خوانده میشد.این دریا میان ایران، ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و آذربایجان قرار گرفته و این کشورها از منابع آن به طور مشترک استفاده میکنند.
از 6380 کیلومتر طول سواحل دریای خزر به حدود 922 کیلومتر از آستارا تا رود اترک متعلق به ایران است.مساحت این دریا حدود 424 هزار کیلومترمربع است.
ژرفای دریاچه خزر در حوضه شمالی بسیار کم، تقریباً چهار پنجم وسعتش دارای ژرفای کمتر از 10 متراست، تا جایی که بخش وسیعی از خزر شمالی به قدری کمژرفاست که فقط کرجیهای بسیار کوچک میتوانند در آن رفت و آمد کنند.
ژرفای متوسط این حوضه حدود 2/6 متر است.
در حوضه جنوبی، ژرفای دریا نسبت به حوضه شمالی بیشتر است و به حدود 960 تا 1000 متر میرسد و متوسط آن 325 متر است.
دریای خزر از نظر ژرفا و ویژگیهای دیگر، از شمال به جنوب به سه حوضه تقسیم میشود.
حوضه جنوبی یا خزر جنوبی که به سواحل ایران منتهی میشود، دارای شکلی تقریباً مربع است و وسعت این حوضه حدود 1555 کیلومتر مربع است که حدود 36% از مجموع وسعت دریا را شامل میشود.دریای خزر از نظر صید ماهی اهمیت بسیار دارد و ماهیان خاویاری دریای خزر دارای شهرت جهانی هستند.
سالیانه حدود 300 تن خاویار از صید این ماهیها به دست میآید.
در دریای خزر، حدود 100 گونه ماهی زندگی میکند که درحال حاضر تنها حدود 15 نوع آن مورد بهرهبرداری است.
جزایر ایران :
جزایر عمده ایران را در خلیج فارس میتوان به شرح زیر برشمرد:
جزیره هرمز : طول محیط این جزیره بیضی شکل حدود 6000 متر است و در مدخل خلیج فارس به سبب موقعیت جغرافیایی آن، مجاورت با تنگه هرمز به عرض حداقل 56 کیلومتر و به عمق حداکثر 115 متر از نظر نظامی و بازرگانی از اهمیت خاصی برخوردار است.
آلبوکرک دریاسالار پرتغالی در سال 886 ش.
(1507م.) این جزیره را تسخیر کرد و با ایجاد استحکامات نظامی، بیش از یک قرن تا دوران شاه عباس صفوی (1622 م.) بر کرانههای خلیج فارس تسلط داشت.
هماکنون آثار و خرابههای قلعه پرتغالیها در شمال جزیره در نزدیکی آبادیهای فعلی دیده میشود.جزیره خارک : خارک به طول تقریبی 10 کیلومتر و عرض از 4 تا 5 کیلومتر، جزیرهای است مرجانی، درساحل خلیج فارس، شمال غربی بندر بوشهر، که تا این بندر حدود 65 کیلومتر فاصله دارد.جزیره خارک برای ایجاد لنگرگاهها، با مزایای طبیعی و سواحل عمیق آن، برای پهلو گرفتن نفتکشهای اقیانوسپیما بسیار مناسب است، به ویژه که قشر سنگی چون پشتهای که سطح جزیره را پوشانده، در وسط جزیره به بلندی 60 مترمیرسد و این بلندیها موجب میشوند بندرگاههای شرقی خارک را در مقابل شدت جریان باد که در جهت شمال غربی و جنوب شرقی میوزند، محفوظ نگاهدارند.
اگرکارشناسان، اکنون این جزیره را به عنوان مرکز تأسیسات عظیم صدور نفت برگزیدهاند، دریانوردانِ خلیج فارس نیز در ادوار گذشته از آن برای پهلو گرفتن کشتیها استفاده میکردند.جزیره قشم : این جزیره در نزدیکی تنگه هرمز، بزرگترین و پرجمعیتترین جزیره خلیج فارس است.
سواحل آن برای ایجاد لنگرگاه مناسب است.
اطراف آن را کوههای آهکی فرا گرفته و اراضی داخلی دارای چراگاههای مناسب احشام، همچنین مستعد برای کشت و زرع و ایجاد باغهای میوه ونخلستان است.
در این جزیره، معادن نمک و خاک سرخ یافت میشود.جزیره کیش : جزیره کیش با وسعت حدود 85 کیلومتر مربع پس از قشم، از دیگر جزایر ایران در خلیج فارس اهمیت بیشتری دارد.
بخش بزرگ مساحت آن مسطح و مستعد کشاورزی است و دارای نخلستانهای متعدد.
در این جزیره در سالهای اخیر به عنوان یک منطقه آزاد تجاری، تأسیساتی به منظور جلب بازرگانان و جهانگردان داخلی و خارجی دایر شده است.
جزیره هنگام : این جزیره با آبادیهای کوچک خود جمعاً به وسعت حدود 50 کیلومترمربع در جنوب جزیره قشم واقع شده و دارای معادن نمک و خاک سرخ و سرب است.
صید ماهی از اشتغالات عمده ساکنان آن به شمار میرود.
جزیره لارک : به مساحت تقریبی 83 کیلومتر مربع درجنوب جزیره هرمز واقع شده، عمق دریا در اطراف جزیره نسبتاً زیاد است.
ارتفاعات آن نمکی و دارای معادن سنگ آهن است و معیشت معدود ساکنان آن از راه پرورش دام و صید ماهی تأمین میشود.
جزیره لاوان (شیخ شعیب) : به وسعت تقریبی 120 کیلومتر مربع در شمال غربی جزیره کیش، به فاصله 18 کیلومتری ساحل قرار گرفته و مردم آنجا بیشتر به صید مروارید اشتغال دارند.
این جزیره به سبب عملیات شرکت نفت لاوان، اهمیت پیدا کرده است.جزایر تنب کوچک و تنب بزرگ : این دو جزیره، به فاصله 12 کیلومتر از همدیگر در جنوب جزیره قشم واقع شدهاند.
ساکنان تنب بزرگ از راه صید ماهی و مروارید امرار معاش میکنند.جزیره ابوموسی : به مساحت تقریبی 20 کیلومتر مربع با مختصر کشاورزی در جنوب بندر لنگه واقع شده و ساکنان اندک آن از طریق صید ماهی و مروارید ارتزاق میکنند.جزیره هندورابی : به مساحت تقریبی 36 کیلومترمربع در 76 کیلومتری بندر لنگه از جزایر ایرانی ساحل خلیج فارس است.
ساکنان جزیره هندورابی بیشتر به صید ماهی و مروارید اشتغال دارند، و گروه اندکی نیز به کشاورزی میپردازند.
جزیره لاوان (شیخ شعیب) : به وسعت تقریبی 120 کیلومتر مربع در شمال غربی جزیره کیش، به فاصله 18 کیلومتری ساحل قرار گرفته و مردم آنجا بیشتر به صید مروارید اشتغال دارند.
ساکنان جزیره هندورابی بیشتر به صید ماهی و مروارید اشتغال دارند، و گروه اندکی نیز به کشاورزی میپردازند.
چشمانداز گیاهی و زندگی جانوری ایران در جاهای مختلف ایران، پوشش گیاهی و زندگی جانوری متنوعی دیده میشود.
این تنوع بستگی به وضع طبیعی و آب و هوا دارد.
مرز قطعی نواحی گیاهی و جانوری کاملاً مشخص نیست، ولی با توجه به آب و هوا، تفاوت میان گیاهان و جانوران درسه ناحیه معتدل خزری، معتدل کوهستانی و ناحیه بیابانی و نیمه بیابانی دیده میشود.
چشمانداز گیاهی و جانوری درناحیه خزری : پوشش گیاهی ناحیه خزری، شامل جنگلهای انبوه، نیمه انبوه و چمنزارهای سرسبز دائمی و پهناوراست.
علت این امر، بارش فراوان، خاک مساعد و دمای ملایم است که موجب پیدایش پوشش گیاهی پیوسته و ممتد در آن شده است.
مساحت جنگلهای شمال حدود 000/840/1 هکتار است و دامنه شمالی سلسله جبال البرز را پوشانیده است.
این جنگلها از بجنورد تا آستارا کشیده شده و جنگلهای ناحیه خزری پوشیده ازدرختان پهن برگ از نوع بلوط ، سپیدار، راش، افرا و غیره است.جانوران ناحیه خزری نیز متنوعاند و در جنگلهای این ناحیه، گربه وحشی، گرگ، شغال، گراز، خرس و خوک وحشی زندگی میکنند.
در مردابها و برکهها و باتلاقهای این ناحیه قورباغه، مار، سنگپشت، خرچنگ و همچنین انواع پرندگان مانند مرغابی، غاز، قو، و حواصیل به ویژه در فصل پاییز و زمستان به فراوانی یافت میشوند.
همچنین دریای خزر و رودهای آن زیستگاه انواع مختلف ماهی است.چشمانداز گیاهی و حیوانی در ناحیه معتدل کوهستانی : ناحیه کوهستانی ایران از پوشش گیاهی ممتدی برخوردار نیست.
در جاهایی که برف و باران بیشتری میبارد و تبخیر به علت پایین بودن دما به کندی صورت میگیرد، رویش گیاهان بیشتر است و در آنجا جنگل نیز دیده میشود.
در جاهایی که رطوبت کمتر و ضخامت خاک کمتر است، گیاهان کمتری میروید.جنگلهای ناحیه کوهستانی در بعضی جاها تـُتـُک و فاقد گیاهان زیردرختی هستند و در برخی جاها انبوهترند و در زیر آنها درختچههای گوناگون میرویند.
بارزترین این جنگلها، جنگلهای غرب ایران است و از آنجایی که بیشتر درختان بلوط است، به جنگلهای بلوط معروفند.
بیشتر قسمتهای کردستان، باختران، لرستان، کوههای چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و کوههای بخش کازرون فارس از جنگلهای بلوط پوشیده شده است.
مساحت جنگلهای بلوط را روی هم رفته 10 میلیون هکتار برآورد کردهاند.
تقریباً یک دهم این جنگلها انبوه و بقیه تنکاند.
در این جنگلها درختان میوه ازقبیل گلابی، انجیر، پسته و بادام وحشی وجود دارد.چشمانداز گیاهی و حیوانی درناحیه بیابانی و نیمه بیابانی : در ناحیه بیابانی ایران به علت باران کم و نامنظم و تبخیر زیاد و وزش باد، پوشش گیاهی ممتدی وجود ندارد.
در این ناحیه تنها گیاهانی میتوانند رشد کنند که در مقابل گرما و خشکی هوا مقاومت داشته باشند.
این گیاهان بسیار محدود و با فاصله روییدهاند.
در این ناحیه، به ویژه در نواحی شرقی استان فارس، مرکز کویر نمک، کرمان، رفسنجان، حوالی یزد و انارک، نواحی جنوبی خراسان و کوههای شاهسواران و بارز جنگلهای پسته که اغلب آنها را «بنه» نیز مینامند، همراه درختان بادام وحشی دیده میشوند.
مساحت این جنگلها را 000/400/2 هکتار برآورد کردهاند.
همچنین در کرانههای دریای عمان و خلیج فارس جنگلهای گرمسیری به صورت پراکنده دیده میشوند که درختان آنها عبارتند از: گز، کهور، کنار آگاسیا و درخت حرا (در سواحل خلیج فارس) که برگ آن مصرف علوفه دارد.جانورانی که در این ناحیه زندگی میکنند عبارتند از: آهو، یوزپلنگ، گورخر و پرندگانی از قبیل پلیکان، فلامینگو، و درنا.
همچنین درکنارههای دریای جنوب و میان آنها سنگ پشت، ستاره دریایی، میگو، خرچنگ، صدف و انواع مختلف ماهیها وجود دارند.
مرزهای جغرافیایی و سیاسی ایران فلات ایران : واحد جغرافیایی ویژهای از قاره آسیاست که کشور جمهوری اسلامی ایران نیز در آن واقع شده است.
موقعیت عمومی و جغرافیایی فلات ایران که در جنوب غربی آسیا به صورت پلی میان سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا واقع شده است، به نحو بارزی در اوضاع سیاسی و نوسانات مرزهای آن مؤثر بوده است و اغلب در معرض تجاوز اقوام مختلف قرار گرفته و گاهی هم بیگانگان مدتی بر آن تسلط یافتهاند.
مرز طبیعی فلات ایران در شمال جلگه ماوراءالنهر و دریای خزر و جلگه کورا، در مغرب جلگه بینالنهرین، در جنوب شرقی و مشرق رود سند و در جنوب خلیج فارس و دریای عمان و جزایر آن است.
حدود 90% از خاک ایران در محدوده فلات ایران واقع شده است.
مرزهای سیاسی کنونی ایران کشور ایران بیش از 6000 کیلومتر با کشورهای پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق مرز خشکی مشترک دارد.
اگر کنارههای خلیج فارس و دریای عمان و مازندران را به آن بیفزاییم، طول مرزهای ایران به حدود 8700 کیلومتر میرسد.
طول مرزهای کشورجمهوری اسلامی ایران و عراق در مقایسه با مرزهای ایران با دیگر کشورهای همسایه در مقام اول است.
کوتاهترین مرزهای ایران درمیان کشورهای مجاور، مرز ایران و ارمنستان است.
مرزهای سیاسی کنونی ایران به مرزهای شمالی، مرزهای شرقی، مرزهای غربی و مرزهای جنوبی تقسیم میشود.
1ـ مرزهای شمالی : ایران از سوی شمال با کشورهای ترکمنستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان هممرزاست و خط مرزی ایران و جمهوریهای شوروی سابق که قسمتی از آن را مرز آبی دریای خزر و مرزهای رودخانهای تشکیل میدهد، جمعاً در حدود 2643 کیلومتر است.
2ـ مرزهای شرقی : کشور جمهوری اسلامی ایران از سمت شرق با کشورهای افغانستان و پاکستان هممرز است.
ایران با افغانستان در طول خطی از دهانه ذوالفقار (نقطه مرزی مشترک بین ایران و افغانستان و ترکمنستان) در شمال تا کوه ملک سیاه در جنوب (نقطه مرزی با پاکستان) حد مشترک دارد.
طول این خط مرزی در حدود 945 کیلومتر است.مرزایران و پاکستان، زمانی که پاکستان ضمیمه هند و از متصرفات انگلستان محسوب میشد، به دست مأموران انگلیسی تحدید و به موجب پروتکلهای 1288ق.
پس از گذشتن از رودخانه ماشکید در کنار دریای عمان درجنوب تا کوه ملک سیاه (نقطه مرزی ایران و افغانستان و بلوچستان) در شمال تعیین گردید.
طول خطوط مرزی ایران و پاکستان در حدود 987 کیلومتر است.
3ـ مرزهای غربی : با تشکیل دولت جدید ترکیه پس از جنگ جهانی اول، ایران در غرب با کشور مذکور همسایه و هممرزشد.
طول خطوط مرزی ایران و ترکیه در حدود 486 کیلومتر است.
مرز ایران و عراق : خط مرزی ایران و عراق در واقع همان مرز قدیمی ایران و عثمانی است که در جنوب از تقسیمگاه آب اروند روند آغاز میشود، سپس به سوی شمال از بیابان عبور میکند و از داخل هورالعظیم میگذرد و پس از پشت سر گذاشتن عارضههای متعدد جغرافیایی، به جنوب دهلران میرسد.
در این ناحیه تا قصرشیرین خط مرزی ایران و عراق از پای آخرین ارتفاعات ایلام میگذرد، پس از قصرشیرین از بخش کمارتفاعی گذشته، به کوه دالامپیر نقطه مرزی ایران و عراق و ترکیه میرسد.
طول این مرز در حدود 1609 کیلومتر است.
4ـ مرزهای آبی جنوب : موقعیت خلیج فارس و دریای عمان درجنوب بهترین و مطمئنترین موقع سیاسی را برای مرزهای جنوبی ایران فراهم ساخته است.
خط ساحلی جنوب به طول 1880 کیلومتر شامل کرانههای شمالی دریای عمان و تمام کرانههای شمالی خلیج فارس و بخشی از اروند رود که از مصبّ آن تا دهانه نهرخین و نیز تقسیمگاه آب شط (تالوگ)، مرز ایران و عراق است.
دین و مذهب و زبان دین رسمی مردم ایران، اسلام و مذهب رسمی، شیعه اثنی عشری است.
مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کاملاند.
5/99% از مردم ایران مسلمانند و 91% آنها شیعه هستند.
اقلیتهای مذهبی که در ایران به رسمیت شناخته شدهاند، عبارتند از: مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان و پیروان سایر ادیان.
زبان رسمی و خط رایج ایران، فارسی است به جز فارسی، زبانهای دیگری مانند ترکی، کردی، عربی، گیلکی و بلوچی نیز در نقاط مختلف کشور تکلم میشود.
از زبانهای خارجی رایج در ایران، در درجه اول انگلیسی و سپس عربی و فرانسه کاربرد دارد.
جمعیت و پراکندگی آن براساس آخرین نتایج آمارگیری جمعیت در آبان سال 1375، جمعیت کشور 05/60 میلیون نفر است که 8/36 میلیون نفر (3/61%) آن شهری و 23 میلیون نفر (3/38%) در نقاط روستایی و بقیه غیرساکن هستند.
حول رشد جمعیت ایران جمعیت ایران طی هفتاد سال اخیر از حدود 10 میلیون نفر در سال 1300 شمسی به 60 میلیون نفر درسال 1370 رسیده است.
میزان این افزایش در تمام دوره 70 ساله یکسان نبوده و رشد شتابان آن ازسال 1330 آغاز و تنها طی 40 سال حدود 5/3 برابر شده و از 17 میلیون نفر به 60 میلیون نفر رسیده است.
با توجه به روند جمعیت گذشته و سرشماریهای انجام شده، رشد سالیانه جمعیت تحول چشمگیری داشته است.
بیشترین رشد جمعیتی در خلال سالهای 1355 تا 1365 کشور به علت مهاجرپذیری کشور به ویژه ازافغانستان بوده است و پس از آن با کوششهای به عمل آمده تا سال 1375 رو به کاهش گذارده است.
میزان رشد جمعیت بین سالهای 70 تا 75 به میزان 47/1 درصد برآورد شده است.
رشد سریع جمعیت در ایران، اثر برنامهریزیهای اقتصادی، اجتماعی را خنثی و موضوع کنترل جمعیت را بطور جدی مطرح کرده است.
رشد طبیعی جمعیت کشور ایران در حال حاضر حدود 41/1% در سال است؛ یعنی در هر سال ½ میلیون نفر به جمعیت کشور افزوده میشود.
از نظر تعداد جمعیت، ایران در میان کشورهای همجوار در خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز در سال 1358 به ترتیب پس از پاکستان، ترکیه و مصر در مقام چهارم قرار داشت، ولی به دلیل افزایش سریع جمعیت ایران در سالهای اخیر، جمعیت کشور ما از سال 1371 به مرتبه دوم پس از پاکستان رسیده است.
بنابراین ضرورت تنظیم رشد جمعیت برای کشورهای در حال توسعه جهان، به ویژه ایران امری حیاتی است.
ساخت جنسی و سِنی در آبان 1375، از 60055488 نفر جمعیت کشور، 30515159 نفر مرد و 295040329 نفر زن بودهاند که در نتیجه، نسبت جنسی برابر 103 به دست میآید.
به عبارت دیگر، درمقابل هر 100 نفر زن، 103 نفر مرد وجود داشته است.
6/75 درصد جمعیت کل کشور را جمعیت ده ساله و بیشتر تشکیل میدهد.
از جمعیت 10 ساله و بیشتر روستایی 6/37 درصد فعال و از این جمعیت فعال 6/90 درصد شاغل و مابقی بیکاراند.
ساخت سنی جمعیت ایران همانند دیگر کشورهای در حال توسعه، بسیار جوان است به طوری که 56 درصد جمعیت کشور را افراد کمتر از 20 سال تشکیل میدهند.
نوع خانوار و پراکندگی آن در آبان 1375، از کل خانوارهای معمولی کشور، 69/99 درصد را خانوارهای معمولی ساکن تشکیل میدادهاند.
از این تعداد، 12/64 درصد در نقاط شهری و 57/35 درصد درنقاط روستایی سکونت داشتهاند.
در کل کشور، میانگین تعداد افراد در خانوارهای معمولی، 77/4 نفر به دست آمده است.
این میانگین برای خانوارهای شهری، 56/4 نفر، برای خانوارهای روستایی، 14/5 نفر و برای خانوارهای غیرساکن، 43/5 نفربوده است.
توزیع جمعیت توزیع مکانی جمعیت درسطح کشور ناموزون بوده و عوامل جغرافیایی، بسیار متأثر است.
هر چند دردهههای اخیر این تأثیر تا حدودی کاهش یافته است، اما هنوز عامل عمده در پراکندگی جمعیت ایران محسوب میشود.
نیمه غربی به دلیل برخورداری از محیطی مساعدتر نسبت به نیمه شرقی، از تراکم جمعیت بیشتری برخورداراست.
تمام استانهای این بخش به جز ایلام، تراکم بیشتری از تراکم متوسط کشور یعنی 35 نفر در کیلومترمربع دارند.
با توجه به متوسط تراکم جمعیت کشور، نواحی کم تراکم و پرتراکم جمعیت از نظرجغرافیایی معنیدار خواهد بود.
بدین ترتیب نیمه شرقی کشور از تراکمی کمتر از تراکم متوسط کشور برخوردار است.
کمبود منابع آب دراثر بارش کم، وجود زمینهای کویری و شورهزار، کمبود زمین با خاک مناسب و وجود اقلیم خشک و نامناسب از عوامل اصلی این تراکم ناچیز جمعیت است.
پرتراکمترین استان ایران استان تهران است که درسال 1370 حدود 370 نفر درهر کیلومتر مربع جمعیت داشته است.
کشاورزی و منابع طبیعی در ایران سرزمین ایران به طور کلی کوهستانی و نیمه خشک محسوب میشود.
بیش از نیمی از مساحت کشور را کوهها و ارتفاعات، یک چهارم آن را صحراها و کمتر از یک چهارم دیگر را نیز زمینهای قابل کشت تشکیل داده است.منابع آب کشور در 8 منطقه تقسیمبندی شده است که هر کدام از آنها شامل چند حوزه آبریز است.
سطح کشور به 37 حوزه و 147 زیرحوزه و 598 دشت تقسیم شده است.
در هر یک از زیر حوزهها، دشتهایی با مساحتهای متفاوت وجود دارد که شهرها، آبادیها و محدودههای کشاورزی غالباً در آنها قرار گرفتهاند.
مشخصات کشاورزی ایران، علاوه بر گستردگی زمینهای مستعد کشاورزی، از مزیت تنوع آب و هوایی بسیار برخوردار است، ولی کمبو نزولات آسمانی و توزیع نامناسب آن، محدودیت منابع آب و ناهمواریها، استفاده کامل از زمینهای قابل کشت را ناممکن ساخته است.
به طور کلی، نزدیک به 31 درصد خاک ایران، یعنی حدود 51 میلیون هکتار، دارای استعداد خوب و گاه متوسط کشاورزی است.
هنوز 64 درصد منابع خاک دارای استعداد کشاورزی، بالغ بر 33 میلیون هکتار، برای تولید به کار گرفته نشده است.
از 7/18 میلیون هکتار اراضی واقع در چرخه تولید با نرخ 50 ـ 60 درصد بهرهوری استفاده شده است و هر ساله سطح وسیعی نیز به صورت آیش (کشت نشده) میماند.
منابع انرژی در ایران ایران با دسترسی به منابع عظیم انرژیهای فسیلی در جهان از اهمیت بسیاری برخورداراست.
کشور ما با داشتن 12 درصد از کل گاز طبیعی کشف شده جهان درمقام دوم و در سطح منطقه خاورمیانه در مقام اول قرار دارد.
از نظر منابع نفتی درسطح جهان مقام ششم و در خاورمیانه در مقام چهارم پس از عربستان، عراق و امارات واقع شده است.
زغال سنگ : منابع اصلی زغال سنگ ایران درالبرز شرقی، البرز مرکزی، البرز غربی، خراسان و کرمان واقع شده است.
ایران از نظر منابع زغال سنگ در خاورمیانه دارای مقام اول است.
زغال سنگ درکارخانه ذوب آهن به صورت زغال کمک (زغال صنعتی) مصرف دارد.
این ماده صنعتی سالانه 5/1 میلیون تن در ایران استخراج میشود.
گاز طبیعی منابع گاز طبیعی به دو صورت در مخازن زیرزمینی یافت میشود: یکی به به صورت همراه با مخازن نفتی و دیگری به صورت ذخایر مستقل.
گاز طبیعی از بهترین سوختهای فسیلی محسوب میشود، زیرا خاکستر بر جای نمیگذارد و محیط را آلوده نمیکند؛ به علاوه، نسبت به دیگر منابع انرژی ارزانتر است.
ایران با حدود 15 تریلیون مترمکعب ذخایرکشف شده، دومین کشور دارنده گاز طبیعی در جهان محسوب میشود و تقریباً هر ساله نیز ذخایر جدیدتری از این منبع انرژی در ایران کشف میشود.
گاز طبیعی را پس از تصفیه در پالایشگاه از طریق لوله به مراکز مصرف انتقال میدهند.
به طور کلی منابع گاز طبیعی شهرها و روستاهای ایران از چهارناحیه تأمین میشود: 1ـ ناحیه آغاجاری و پالایشگاه بید بلند در خوزستان؛ 2ـ ناحیه کنگان و پالایشگاه کنگان در بوشهر؛ 3ـ جزیره قشم و سرخون در هرمزگان؛ 4ـ ناحیه خانگیران و گنبدلی و پالایشگاه سرخس در خراسان.
تا سالهای اخیر، مصرف گاز طبیعی در ایران در حد بسیار پایینی قرارداشت، ولی دولت جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفته است تا لولهکشی گاز و مصرف آن را توسعه دهد.
نفت : جهان امروز روانه حدود 65 میلیون بشکه نفت مصرف میکند که حدود 30 درصد آن در منطقه خاورمیانه تولید میشود.
ایران پس از عربستان مهمترین تولیدکننده نفت در منطقه خاورمیانه محسوب میگردد.
در سال 1371 سهمیه تولید نفت برای ایران از سوی اوپک 5/3 میلیون بشکه تعیین شده است که دومین کشور مهم تولیدکننده در میان کشورهای اوپک محسوب میشود.منابع نفتی که تاکنون در ایران مورد بهرهبرداری قرار گرفته عمدتاً در دوناحیه واقع شده است: ناحیه اول در جنوب ایران و در منطقه زاگرس در خوزستان و فلات قاره در کف خلیج فارس و ناحیه دوم در غرب استان کرمانشاه و در ناحیه مرزی نفتشهر.