فصل 30
روش شناسی ها برای سیاست و برنامه ریزی
ریچارد ب.
بالدوف، ج ر.
اگر چه کتاب های متعددی در مورد روش شناسی تحقیق که برای زبان شناسی کاربری ( مثال: هیچ (Hatch) و لازاراتون (Lazaraton)1991) و رشته های فرعی زبان آموزی ( زبان دوم) (مثال: براون (Brown) 1998؛ جانسون (Johnson) 1992؛ نونان (Nunan)1992؛ سلیگر (seliger) و شوهامی (shohamy)1989) و آزمون زبان ( مثال: هینگ (Henning) 1987؛ مک نامارا (Mc Namara) مناسب است، نوشته شده است.
بر روش شناسی که برای یکی از حوزه های اصلی ما بین، زبان شناسی کاربری، برنامه ریزی و سیاست زبانی ( س ف.
ایست من (cf Easthman)ط1983، فصل 6؛ کاپلن و بالدوف (Kaplan and Baldauf )1997 فصل 4) مناسب باشد، کمتر توجه شده است در حالی که نشریه هایی مانند: فصل نامه ی تیسل به طور مکرر در مورد مطالب مربوط به روش شناسی تحقیق برای تدریس زبان بحث می کنند.
( مثال: براون (Brown) 1991، 1992؛ فصل نامه، تیسل (2804)1994) به بحث اساسی روش شناسی برنامه ریزی وسیاست زبانی ( از این به بعد ب.
س.ز) در نشریات یا کتاب های مربوطه توجهی نمی شود.
به دلیل آنکه مطالب مربوط به روش شناسی ب.
س.
ز صریح و به راحتی قابل درک نیستند، این فصل مطالعه ای است گسترده براساس مرور پیکره زبانی آثار چاپ شده مربوط به ب.
س.ز که در چکیده های رفتار زبانی وزبان شناختی از سال 1973 تا 1998 یافت می شد و در سایت اسپیرس (web SPIRS) در دسترس بود.
استفاده از پیکره این مطالعات دارای مزایا ( برای مثال: چکیده ی مطالب موجود هستند، آثار چاپ شده وبه راحتی در دسترس هستند، چکیده ها قابل جستجو در رایانه و به عنوان منبعی موثق به طور گسترده ای استفاده می شوند) و معایبی ( برای مثال: شامل گزارش های دولتی وسایر آثار موقتی که ممکن است تولیدات اولیه برنامه ریزی زبان باشد، نمی شود.
احتمالاً شامل محدودیت سایر پایگاه های داده ها باشد، زمان طولانی برای انتخاب ورودی داده ها اختصاص داده می شود، سنجش انتخاب های متفاوت در زمان های مختلفی صورت گیرد.
گرایش به حروف تعریف در انگلیسی یا سایر زبان های امروزی داشته باشد- برای بحث بیشتر در مورد این مطالب به کتاب بالدوف (Baldauf) و جرنا (Jernudd) 1983.
مراجعه شود) است.
با وجود این، مطالعات فراوان در زمینه ی پیکره ی زبانی، نقطه ی شروعی مقدماتی برای انجام مطالعات وسیع براساس مرور روش شناسی ب.س.ز را فراهم می کند.
مروری بر انتشار برنامه ریزی وسیاست زبانی
گفته شده بود که برنامه ریزی زبانی و زبانشناختی رشته ای نسبتاً جدید اما در حال پیشرفت است که در اواخر دهه ی 1960 به عنوان برنامه ریزی زبانی ، اواخر 1940 تحت عنوان طرح ریزی زبانی بوده است.
توجه اولیه ی آن به راه حل هایی در سطح کشوری برای مشکلات زبانی در مواقع اضطراری با تاکید گسترده تر بر جغرافی و محدوده ( میکرو (micro)، مزو (meso) و مطالعات مکرو (macrostuchdies) جایگزین شده است.
آثار ب.س.ز همیشه به طور پراکنده و ناهمسان بوده است و تنها تعداد کمی از نویسندگان متخصص تا حدودی انواع دستور العمل هایی که در این زمینه موثر است را منعکس کرده اند.
برای فهم بهتر ماهیت و محدوده ی این رشته، آثار مربوط به ب.س.ز که توسط پایگاه داده های چ.ر.ز.ز معین شده بود آزموده شد تا پیکره ای از ب.س.ز را بنا کند.
چ.ر.ز.ز به کار برده شده برای این مطالعه، گونه ای پیوسته است که یک دوره ی 26 ساله برای اطلاعات وارد شده از سال 1973 تا 1998 را پوشش می دهد.
هم چنین شامل مقاله های چاپ شده در سال های قبل می باشد.
پیکره ی این مطالعات ( به جدول 30.1 مراجعه شود) 5898 مقاله ای هستند که خارج از 150186 موضوع مربوط به زبان در پایگاه داده های چ.ر.ز.ز هم به سیاست زبانی و هم به برنامه ریزی مربوط می شوند هر 1000 ستون مقاله ی این منابع نشان می دهد که چه طور در دهه 1970، آثار ب.س.ز به عنوان رشته ای از آثار زبانی از تنها 6 مقاله در هزار ستون مقاله در 1973 به 1/41 مقاله در 1000 در سال 1979 افزایش یافته است.
دوره ی 10 ساله از سال 19797 تا 1988، 1840 یا 49 مقاله در 1000 ستون چاپ شده را در برداشت.
در حالی که دوره ی 1989 تا 1998، 3546 یا 43 مقاله در 1000 ستون چاپ جدول 30.1 مطالب مربوط به برنامه ریزی وسیاست زبانی مبتنی بر داده های کامپیوتری در زبان شناسی و پایگاه داده های چکیده های رفتار زبانی از سال 1973 تا 1998
A نشریه پیشرفت چند فرهنگی و چند زبانی چاپ خود را آغاز می کند B مسائل زبانی وبرنامه ریزی زبانی چاپ خود را آغاز می کند C خبر نامه ی برنامه ریزی زبانی چاپ خود را آغاز می کند D نشریه ی بین المللی جامعه شناسی زبان چاپ خود آغاز می کند E 69 مقاله زبان ویک مقاله ی سیاست یا برنامه ریزی قبل از سال 1969 وجود دارد.
شده را در برداشت که این بیانگر توانایی فوق العاده ی این رشته در دهه 1980 است.
به هر حال از کل 5898 مقاله ی ب.س.ز باید 565 مرور بر کتاب کسر شود و پیکره ی 5333 موضوع بالقوه ی تحقیقاتی باقی بماند.
کاهش در تعداد مقاله های چاپ شده در سال 1998 ( 1997) دست سازی از پیکره ی داده هاست به طوری که سال ها طول می کشد، تا اکثر مقاله ها در یک سال مشخص به پایگاه داده ها اضافه شود.
گوناگونی منابع در تمام پیکره ی ب.س.ز به طور جزء می تواند در تعداد آثار زبانی غیر انگلیسی که شامل می شود، دیده شود 3364 یا 57 درصد انگلیسی بوده، 783 یا 3/13 درصد آلمانی 731 یا 4/12 درصد فرانسوی، 173 یا 9/2 درصد اسپانیایی 154 یا 6/2 درصد؛ 117 یا 2 درصد ایتالیایی بوده در حالی که 576 یا 8/9 درصد باقی در زبان های دیگر بوده است ( یا زبان بدون رمز بوده).
این مقاسیات نسبت به باقی مانده ی موضوعات مربوط به زبان در چ.ر.ز.ز، 1920 موضوع یا 6/70 درصد در انگلیسی، 12854 یا 9/8 درصد در آلمانی، 11944 یا 3/8 درصد در فرانسوی؛ 4279 یا 5/3 درصد در روسی، 2527 یا 8/1 درصد در اسپانیایی 2367 یا 6/1 درصد در ایتالیایی بوده است در حالی که 8388 یا 8/5 درصد در سایر زبان ها بود ( یا زبان فاقد رمز بوده) ( برای بحث کاهش زبان غیر از انگلیسی- به خصوص آلمانی- به طور کلی در پایگاه داده ها به آمان (Ammon) 1998 مراجعه شود).
هر چند از نظر آماری بی اهمیت است، پیکره ی ب.س.ز به طور نسبی موضوعات کمتری در انگلیسی ( 57 درصد در مقابل 6/76 درصد) و موضوعات بیشتری در آلمانی، فرانسوی وسایر زبان ها نسبت به نبود موضوعات زبانی ب.س.ز در پایگاه داده ها دارد.
این مطلب گویای آن است که موضوعات ب.س.ز نسبت به موضوعات زبانی در کل، از یک دسته ی متنوع تری از پیشینه های زبانی حاصل می شود.
روش شناسی ارائه شده در پیکره ی ب.س.ز روش شناسی های مختلفی، متناسب با تحقیق در ب.س.ز شناخته شده اند ( برای مثال: ایست من (Eastman) 1983؛ کاپلن و بالدوف (Kaplan and Baldauf) 1997).
روش شناسی ها به انواع سوالاتی که محقق می خواهد به آن ها جواب دهد، مربوط می شوند وبر اساس این رشته می باشند.
انواع تکنیک هایی که در تحقیق ب.س.ز استفاده می شود، به طور جزء در ماهیت چند منظوره این رشته منعکس می شود.
پیکره ی ب.س.ز به منظور دست یابی به الگوهای روش شناسی های مختلف و برآوردهای آنان بررسی می شد وتعداد یافته های این مطالعات قابل توجه بود.
چنان بررسی به دلیل وابستگی به واژگان استفاده شده در چکیده سازی این فرآیند، املای آنان ( مانند:color colour,) یا شکل آنان ( مانند: methodology,methodologied) وغیره دقیق نمی باشد زیر مجموعه های این مطالعات بعدها به هم گروهان بدلی پیوست ( برای مثال: روش شناسی به طور مکرر به تدریس زبان ارتباط پیدا می کرد تا به تحقیق، مردم شناسی واژه ای بود که در ارتباط با حوزه ی عمل نویسنده استفاده می شد تا در زبان شناسی های مردم شناسی) و سپس برای نمونه هایی که کاربرد روش شناسی را در شرایط ب.س.ز نشان می داد، امتحان می شد با ارائه تعداد بی شماری از نمونه های بالقوه مقاله های نمونه برای این مطالعه انتخاب شد تا نه تنها بیانگر ارزش آن ها باشد بلکه انواع فعالیت های انجام شده در ب.س.ز در سراسر جهان، گونه های وسیع انتشارات آثار ب.س.ز و تعداد نویسنده هایی که در این زمینه کار می کنند را نشان می دهد.
این مطالعات هم چنین برای نشان دادن انواع مختلف مطالعات ب.س.ز در آثار انتخاب شد که به 4 گروه، دسته بندی شدند: (1) به عنوان اظهار نظر بر روش شناسی ، براساس این که چه روش شناسی های ب.س.ز ای اساساً در آن به کار رفته است.
(2) مطالعات برنامه ریزی و سیاست پیش زبانی یا (3) چه چیزهایی در ارزیابی مطالعات ب.س.ز گزارش شده و (4) درمطالعات توصیفی و موجود درابتدا قرار بود که این مطالعات به عنوان زیر مجموعه « تغییر برنامه ریزی نشده ی زبان شناسی جامعه» طبقه بندی شود اما مشکلات بسیاری را در کارکردن به طور ابتدایی با چکیده ها در این پیکره ایجاد کرد.
این تحلیل در جدول 30.2 خلاصه شده است که مقاله ها هم به وسیله ی روش شناسی و نوع مطالعه نوشته شده اند.
در این بخش ها برای هر روش شناسی، مطالعاتی که بیانگر آن است خلاصه شده است به استثناء روش شناسی، این موضوعات به ترتیب بیشترین تا کمترین تکراری که در پیکره ی ب.س.ز رخ داده مرتب شده اند.
1- روش شناسی اگر چه روش شناسی کانون توجه مقاله های نوشته شده در این زمینه نیست اما این به آن معنی نیست که در مورد آن بحثی نشده است به عنوان مثال: هارمان (Haarmann)(1990) گونه های کاربردی روش شناسی وبرنامه ریزی زبانی را بررسی کرده و رده شناسی مطلوبی را ارائه می دهد که نیاز به برنامه ریزی اعتباری و نقش افراد و گروه ها در آن برنامه ریزی را مورد بحث قرار می دهد.
همل (Hamel) در جهت اهداف سیاسی زبان تلاش می کند تا معیار روش شناسی نظری را برای تحقیق در روابط بین زبان بومی دملی در مکزیک تنظیم کند.
چیف من (schiffman)(1994) روشی دیگر برای سیاست زبانی ارائه می دهد که تاکید بیشتری بر نقش فرهنگ زبانی در پیشرفت ب.س.ز دارد.
لابری (Labrie)، نلد(Nelde) ، و وبر(weber) (1994) روش شناسی را خلاصه می کنند که قابل استفاده در مطالعه وضعیت زبان های اقلیتی در جوامع اروپایی باشد.
بلومائرت (Blommaer)(1996) عملکرد سابق سنت طرح ریزی زبانی را از ابعاد نظری، شیوه ها و روش شناسی ارزیابی می کند تا مطالعات ب.س.ز آینده را توسعه دهد.
هلنمر(Holmes)(1997) روش های به کار برده شده توسط محققین نیوزلندی را بررسی می کند تا اطلاعات زبانی جوامع و روابط میان روش شناسی و تئوری را جمع آوری کند و نتیجه گیری که کارکردهای گویا ممکن است اساسی را برای لغو دگرگونی زبان فراهم کند.
بالدوف (1994) در مورد اینکه برنامه ریزی وسیاست زبانی طرح ریزی نشده به طور مکرر رخ می دهد و جنبه ای مهم از اعمال برنامه ریزی وسیاست زبانی بیشتر است، به بحث می پردازد.
پت ()(1996) طرح کل از روش شناسی ب.س.ز را برای معرفی زبان های ملی در مدارس آفریقا فراهم می کند.
در حالی که این مقاله با مسائل روش شناسی سروکار دارند اما با روش شناسی به عنوان موضوعی در جایگاه خودش رفتار نمیشود مانند موردی که در منابع در بخش اول این فصل در مورد آن بحث شد.
2- تاریخ، موضوعات بسیار زیادی در پیکرهی ب.س.ز وجود دارند که کانون توجهشان به طور عمده بر تاریخ است.
نمونههای اندکی که کانون توجهشان بر تاریخ است، شامل: مرور تاریخی دود (Doud) (1996) بر 5 مرحلهی توسعهی زبان اندونزیایی؛ توصیف عملکردها و فعالیتهای انجمن زبان عبری (بارآکر (Bar Acher) و کاف من (Kaufman) (1998))؛ مروری برپیشرفت فرانسوی کوبکی در طول 20 سال گذشته (پویریر (Poirier) 1997)؛ مبحث دلالت متون تاریخی چند زبانی آفریقایی بر سیاست زبانی اوگاندایی (پولیکوا- ویلهانوا (pawlikova-vilhanova)1996) و متون تاریخی برای سیاست زبانی در استرالیا (کلاین (clyne) 1997).
متون تاریخی تقریباً همیشه در فهم ب.س.ز در یک جامعهی مشخص مهم است و به جمع مطالبات اخیر ب.س.ز در سراسر کشور پیوسته است (برای مثال: موارد موجود در بالدوف و کاپلن 2000، کاپلن و بالدوف 1999، و اسپلسکی و شوهامی b1999).
نگرشهای زبانی رویکردها (و ارزشها) جنبهی مهمی از برنامه ریزی زبانی هستند (به هارمان (Haarmann)1990 مراجعه شود) به طوری که نگرشهای افراد میتواند تاثیر بسزایی در موفقیت یا شکست ب.س.ز یا پذیرش تحول زبان داشته باشد (برای مثال:گیل فرد (Guil ford) [1997] در مورد پذیرفتن لغات فرضی انگلیسی در فرانسوی بحث میکند).
مطالعات بسیاری در این زمینه صورت گرفته که در مورد موضوع کلی نگرش و برنامه ریزی زبانی بحث میکنند (برای مثال: بورهیس (Bourhis) [1997] در فرانسه و کانادا یا ورهوئف (verhoef) [1998] دربارهی فرآیند جدیدی که نگرشهای زبانی جدید را در آفریقای جنوبی رواج میدهد، بحث میکنند).
وینتر (winter) (1992)در مورد اینکه چه طور تحلیل گفتمان میتواند برای جمع آوری اطلاعات در مورد نگرشهای زبانی مورد استفاده قرار گیرد، به بحث میپردازد.
نگرشها ممکن است تعیین کنندهی موفقیت (یا شکست) ویژگیهای مشخصی از برنامه ریزی زبانی باشند (برای مثال: کندی (kennedy) [1996] در مورد استفاده از زبان غیر جنسیت گرا در آگهیهای شغلی بحث میکند).
همچنین نگرشها در فهم ما از مشکلات مشخص زبانی نقشی مهم دارند (برای مثال: دارو (rarro) [1997] در مورد منشأ نگرشهای منفی اجتماعی نسبت به مهاجران در فرانسه بحث میکند).
4- ارزیابی.
همان طور که روبین (Rubin) (1971) در حدود 30 سال پیش بیان کرد، کمبود دادهها در فرآیندهایی که ب.س.ز را توصیف میکنند، وجود دارد.
که کمتر تغییر یافته است.
اگر چه این پیکره شمار بسیاری از موضوعات مربوط به ب.س.ز و ارزیابی آن را شامل میشود.
اما بیشتر آنها مختص ارزیابی ب.س.ز زیستند و کمتر به آزدمودن وسائل مربوط به کارآیی آن مربوط میشوند.
همچنین مطالعات دیگری در این پیکره وجود دارند که از سایر روش شناسیها استفاده کرده و اظهاراتی برآورد کننده دربارهی ب.س.ز ایجاد میکنند ایجاد میکنند (به طبقه بندی ارزیابی مطالعات ب.س.ز در جدول 2-30 مراجعه شود) برخی نمونههای این مطالعات ارزیابی کننده شامل دائست (Daoust) که تاثیر برنامه طرح ریزی زبانی کوئبک را در استفاده از زبان فرانسوی در مشاغل آزاد با بررسی نمودن انتخاب واژگان شغلی ارزیابی میکند، گرین (Grin) (1996) که آثار اقتصادی زبان را مطالعه میکند در مورد مسائلی که در ارزیابی سیاستهای زبانی استفاده میشوند، اظهار نظر میکند؛ کلومر (colomer) (1996) که کارآیی اقتصادی ترجمه را در مقابل یادگیری زبان در اروپا بررسی میکند؛ دگنسی اکتونا (Dofancay- Aktuna) که اصلاح زبان ترکی پس از 60 سال را ارزیابی میکند؛ وارگا (varga) (1995) که ترجمههای ادبی جدید رائتو-رمانس (Rhaeto-Romance) برای 5 گروهی که به زبان گریز ونزکانتون (Grisons canton) سوئس صحبت میکنند و مینویسند، را بررسی میکند؛ یا ارزیابی استروبل (strubell) (1996) از سیاست زبانی دولت کاتالان برای هنجار سازی کاتالان میباشد.
بیشتر این موضوعات شبه ارزیابیهایی ارائه میدهند تا بررسیهای جزء به جزء سیاست و عمل.
شاید این مدارک در بیشتر آثار موقتی وجود داشته باشند اما در ب.س.ز خلاصه نشدهاند.
5- مطالعات تطبیقی و اغلب میتوان با استفاده از دادههای تطبیقی به درک بهتری از شرایط سیاست و برنامه ریزی زبانی رسید.
برای مثال: هورنبرگر (Hornberger) (1996) برای زبانهای بومی و باسوادی از شیوهای تطبیقی استفاده میکند تا چالشهایی را که این قبیل زبانها با آن مواجهند را مورد تاکید قرار دهد، مخصوصا به این دلیل که کار انفرادی زبان اغلب به تنهایی به عهده گرفته شده است؛ مایکل من (michelman) (1995) تاثیر متفاوتی را که سیاستهای استعماری زبان فرانسوی و بریتانیایی بر تولید آثار آفریقایی داشتهاند را بررسی میکند؛ پاکیر (pakir) (1993) نگاهی ارزیابی کننده و توصیفی را به آموزش دو زبانی در سنگاپور، مالزی و دارالسلام برونی فراهم میکند؛ رابینسون (Robinson) (1994) سیاستها را مقایسه میکند تا از زبانهای اقلیت در کانادا و کامرون حمایت کند؛ سانتاگ (Sonntag) (1996) روابط بین زبان و سیاستها را در هند و ایالت بهیار (از نظر سیاسی نسبتا پایدار) و در ایالت آثار پرازش (uttar Pradesh) که با کشمکش سیاسی بالا مشخص شده) مقایسه میکند، در حالی که سامر (sammer) (1991) عواملی را که در حفظ و تغییر زبان برای نوبیانیها در مصر و یایظها در بتسوانا (Botswana) موثر است را مقایسه میکند.
این قبیل مقایسات برای ب.س.ز مردم عادی منظور میشود یا فرضیههایی در مورد تفاوتهای موجود در روشهای ب.س.ز مورد بررسی قرار میگیرند.
6- کارآیی.
بیشتر آثار ب.س.ز مربوط به کارآیی دربارهی نیازهای کارآیی در متن ب.س.ز صحبت میکند (برای مثال مراجعه شود به سیدیکت (liddicoat) [1996] برای استرالیا، تاکر (tucker) [1997] برای ایالت متحدهی آمریکا، یاورهئون (verhoeven) [1997] برای کارآیی دو زبانه) تا در مورد ارزیابی واقعی کارآیی.
هم چنین این آثار شامل امور مربوط به توسعهی استانداردهای کارآیی میباشد (برای مثال: وان ویرن (van weeren 1995)، اما همانطور که در بخش ارزیابی به آن اشاره شد، نسبتاً ارزیابیهای کمی در مورد کارآیی وجود دارد (س.ف استروبل [1996] که نتایج سیاست را به طور مختصر برای کاتالان، با استفاده از اطلاعات مربوط به کارآیی زبان حاصل از سرشماریها ارزیابی میکند در حالی که اکسترا (Extra) [1995] اطلاعاتی در مورد کارآیی زبان دریچههای اقلیتهای قومی در هلند ارائه میدهد).
کارآیی زبان به وضوح یکی از اهداف مهم ب..س.ز است اما ارزیابی آن مشکل است و از این قبیل در آثار مربوطه موارد زیادی یافت نمیشود.
7- بررسیهای مبتنی بر دادههای کامپیوتری این آثار همچنین تعداد زیادی از بررسیهای مبتنی بر دادههای کامپیوتری شامل میشود، اگر چه تعدادی از آنها کاملاً به برنامه ریزی دادههای کامپیوتری مربوط میشوند تا دادههای کامپیوتری به عنوان یک روش شناسی.
مطالعات دیگر به فرهنگ نویسی (برای مثال: گلینرت (Glinert) [1998] در مورد مروری دوباره بر زبان بومی عبری) یا به توسعه واژگان مربوط میشوند (برای مثال: گوادک (Gouadec) [1994] به توسعه واژگان رسمی کامپیوتری فرانسوی توجه میکند.) در حالی که چنین امری بخش مهمی از برنامه ریزی دادههای کامپیوتری است، ارتباط آنها برخی ب.س.زهای خاص ممکن است به راحتی قابل تشخیص نباشد.
کاربرد دیگر تحلیل دادههای کامپیوتری، بررسی اطلاعات کامپیوتری خاصی از آثار ب.س.ز امثال: پیل (piehl) [1996] برای استاندارد سازی زبان فنلاندی، کنریک (kenrick) [1996] برای پیکرهی نوشتاری رومانی،یا این بخش) برای دستورالعملهای مربوط به ب.س.ز یا روند آن میباشد.
در کاربردیهای دیگر، بیلی (Bailey) و دایر (Dyer) (1992) نشان میدهند که چه طور نمونههای تصادفی پیکرهای از دادههای گفتاری میتواند برای فراهم آوردن نتیجه گیریهایی در مورد استفادهی زبانی جمعیتها استفاده شود، در حالی که پلانلزایوانز (planelles-Ivanez) (1996)، کندی (kennedy) (1996) و اتو (Otto) (1991) نمونههایی از رسانهی اخبار نوشتاری را به کار میبرند تا نگاهی به سیاست زبانشناختی مربوط به کاربرد متغیر تیترهای مشاغل فمینیستی در زبان فرانسوی تبعیض جنسی در به کار گرفتن آگهیها، یا تبلیغ زبان آلمانی در فرانسه که با آگهیهای مشاغل وابسته به زبان ارزیابی میشد بیندازند.
مردم شناسی، روشهای مردم شناسی معمولا شامل زمینهی مطالعهی یک زبان در متن اجتماع آن است.
این پیکره شمار بسیاری از مسائلی که ب.س.ز و مردم شناسی را به هم مربوط میکرد، فراهم میکرد، اما بسیاری از آنها به طور آشکار به این زمینه مربوط نمیشدند.
نمونههایی از این روش شامل هندری (Hendry) (1997) میباشد که بر اساس مصاحبههای انجام شده در سالهای 1987 و 1995، تاثیر سیاست دو زبانی رسمی دولت اسپانیایی در ریوجا آلاوسا (Rioja Alvesa) (حوالی منطقه بسکو (Basque) را بررسی کرد و متوجه شد که این سیاست هویت افراد را نه به عنوان بسکویی و نه اسپانیایی مورد بی توجهی قرار داده است.
هنری (1997) تأثیر تلاشهای دولت ایالتی ازسال 1968 در جهت گسترش زبان فرانسوی در ایالت لوئیزیانا را بررسی کرده و متوجه شد که موفقیت معقولانهی در زمینهی تحصیلی وجود داشته است.
تورنل (thornell) (1997) بر هم کنش اجتماعی و ویژگیهای کلی واژه نامهی سانگو، زبان میانجی تازه در حال توسعهی جمهوری آفریقای مرکزی را مورد بررسی قرار داد.
مرفت (morphet) (1996) مروری را بر مطالعات قوم شناسی در سواد آموزی به افراد بی سواد در آفریقای جنوبی فراهم کرده و نشان داد که موارد کنترل و قدرت مشکل ساز بوده، نه خود بی سوادی.
فیش من (Fishman) (1993) در مورد لزوم آگاهی در مورد زبانشناختی قومی بحث میکند و معتقد است که درگیری اجتماع در حفظ و نگهداری زبان، برای احیای زبان ضروری است.
جرناد (Jernudd) (1971) روش زبانشناسی مردم شناسی را به کار برده تا تغییر اجتماعی و تفاوت گفتار بومی را در استرالیا ارزیابی کند.
گریلو (Grillo) (1989) با معرفی کتابی در مورد مردم شناسی اجتماعی و سیاستهای زبان، مطالعهی را فراهم کرده که نگرانی مردم شناسان از مسائل زبان و قدرت را بررسی میکند.
این مطالعات، سودمندی روشهای مردم شناسی را در مسائل ب.س.ز بیان میکند.
بررسی زبانشناسی اجتماعی.
این پیکره تعداد نسبتا کمی از نمونههای این روش را شامل میشود.
این دو (تی سه tse) [1982] برای تایوان و گرتر (Gorter) [1987] برای زبان فریزی در هلند) توجه اولیهشان معطوف به بحث در مورد این شیوه است، در حالی که مهرترا (mehotra) (1985) برای آسیای جنوبی و اپرنتی (Apronti) (1974) و شویاکور (shevyakov) برای غنا، با استفاده از دادههای این بررسی، مرورهایی مختصر از شرایط ارائه شده را فراهم میکنند.
اریاگین (O’riagain) نتایج بررسیهای زبان ملی در سالهای 1973 و 1983 را مقایسه میکند تا الگوی تکامل یافتهی نو زبانی در ایرلند را شرح دهد.
که این میتواند تحت عنوان ارزیابی سیاست زبانی ایالت که حفظ و احیای زبان ایرلندی را مورد هدف قرار داده، طبقه بندی شود.
دیو (Dieu) (1991) کاربرد بررسی زبانشناسی اجتماعی را گزارش میکند تا کاربرد عملی زبان را برای استفاده دربهبود سواد آموزی در کامرون شمالی توصیف کند، در حالی که لپژ (Lepage) بررسی زبانشناسی اجتماعی را به کار میبرد تا اطلاعاتی را در مورد پیشرفت زبان لوئیزیانایی در بلایز جمع آوری کند.
دادههای سرشماری میتواند در فراهم آوردن زبانشناسی اجتماعی و دادههای مربوط به ب.س.ز مورد استفاده قرار گیرد (به کلاین (clyne) 1997) و کرولی (crowley) 1994 مراجعه شود).
اگر چه بررسیهای زبانشناسی اجتماعی به طور بحث برانگیزی میتواند به عنوان روش شناسی پایه برای ب.س.ز کشور باشد (به کاپلن وبالروف 1997 مراجعه شود)، همانطور که برای شرایط micro میباشد، استفادهی گزارش شدهی آنها فوقالعاده نیست و جالب توجه است که 16 مطالعه از 18 مطالعه در این پیکره طی دهههای 1970 و 1980 چاپ شده است.
هر چند کایامبازینتو (kayambazinthu) بخشی از پیکره چ.ر.ز.ز را ارائه نمیدهد اما نمونههای تازه تری از اینکه چطور دادههای بررسی (برای مالاوی (Malawi)) میتواند در ب.س.ز اثر گذارد را فراهم میکند.
10- بین زبانی استفاده جزئی سنتی از این واژه برای یادگیرندهها در مرحله فراگیری زبان دوم بین زبان اول و دوم گسترده شده بود تا حدود اجتماعی زبانها یا انحرافات مشخص در روند کلی آن که بیانگر استفاده قومی پایدار یا گویش هستند را منعکس کند (اسیت من 1983:190) 18.
در حالی که کاوالی (cavali) (1997) روش بین زبانی را در مفهوم انفرادی استفاده میکند، کالوت (calvet) (1997، برای استفاده از زبانهای میانجی شهرهای افریقایی)، گلن (Glenn) (1997، برای حفاظت از زبانهای اقلیت در اروپا و آمریکای شمالی) و اسمالی (smalley) (1988، برای دسته بندی زبانها در تایلند) روش بین زبانی را در متنهای بزرگ برای بررسی زبانشناسی اجتماعی و روابط ب.س.ز میان زبانها استفاده میکنند.
هنگام جستجوی پیکرهی ب.س.ز برای واژگان بین زبانی (یا فرهنگ شناسی ارتباط) و ب.س.ز، رابطهای بدلی میان کاربرد با هم این دو واژه وجود داشت، همانطور که آنها در صفحات متعدد کتب یافت میشدند اما در بخشهای مجزا.
11- فرهنگ شناسی ارتباط، مارکسیست (Marxist) ونقدهای پس ساختارگرایان از برنامه ریزی زبانی پیشنهاد داده است که تحقیق ب.س.ز فرهنگ شناسی کمک خواهد کرد تا از نخبه گرایی، نابرابری روشهای نوین گرا و کمبود حمایت از چند فرهنگ گرایی یافت شده در ب.س.ز کلاسیک جلوگیری شود.
فیش من (fishman) (1994) در حالی که ارزش چنین نقدهایی را تصدیق میکند، از بعد زبان اقلیت به موضوع نگاه کرده و در مورد این که توجه این نقدها بیشتر متمرکز تئوریهاست تا انجام واقعی آن و آن نیاز به توجه و دقت دارد نه به جایگزینی و استثمار از دیگری بحث میکند.
علی رغم نیاز به استفاده از تکنیک، موضوعات کمتری در ب.س.ز یافت میشد که در آن ب.س.ز از بعد فرهنگ شناسی گفتگو / ارتباط بررسی شود.
کوپر (cooper) و دنت (Danet) (1980) این مسئله را در رابطه با برنامه ریزی زبانی در اسرائیل مورد بحث قرار میدهند در حالی که چیک (chick) (1992) از آن در مطالعات خرد تطبیقی ب.س.ز از متمم و جواب در دانشگاهی در افریقای جنوبی به عنوان شاخص تغییرات در روابط قدرت پس آرتاید استفاده میکند.
12- تحلیل ارزش – سود.
تحلیل ارزش – سود روشی ابتدایی بود که برای ارزیابی تصمیمات زبانی در آثار ب.س.ز پیشنهاد شد.
به هر حال مشکلات تخصیص ارزشهای پولی به مزایای موجود در حیطهی زبان و این حقیقت که بسیاری از تصمیمات زبانی اغلب برای امور سیاسی گرفته میشود نه برای دلایل اقتصادی، استفاده از این تکنیک را محدود ساخته است.
کلومر (colomer) (1996) با استفاده از تحلیل ارزش – سود کارآیی اقتصادی ترجمه را در مقابل یادگیری زبان در اروپا بررسی میکند؛ موهل هاسلر (muhlhausler) (b1996) در مورد مزایای یادگیری زبانههای کمتر تدریس شده / یادگرفته شده دررابطه با مزایا و ارزشهای آنان بحث میکند؛ و مارکی (markee) (1991) از تحلیل ارزش سود استفاده میکند تا نگاهی به برنامه ریزی زبانی نوآوری ارتباطی بیندازد.
ریگان (Reagan) (1983) تحلیل ارزش – سود را به عنوان بخش بالقوه اقتصاد برای ب.س.ز بررسی میکند.
همان گونه که فاسلد (Fasold) (1984) و ادواردز (Edwards) (1985) اظهار میکنند که تحلیلهای ارزش – سود کمی برای بررسی انجام شده و یا در دسترس میباشد.
شیوههای دیگر تعدادی از روشهایی که در ابتدا توسط ایست من (b1983) پیشنهاد شد مانند ابزار احتمالی برای ب.س.ز که ظاهرا در پیکرهی نوشتههای ب.س.ز به کارگرفته نشد، شامل : مطالعات قابل فهم متقابل (1989 گنزالز؛ 1995 راهمن cf.؛ 195: b1983) فاصله زبانی (1989 خوبچندانی.cf؛ 186: b1983)، تئوری تبادل (1989 اسیت من و لایتین.
Cf؛ 200: b1983)، اتخذ تصمیمات قومی (182: b1983) یا ترتیب برتری (185:b1983) میباشد.
تحلیل او از روش شناسی پدیدار شده، بر اساس کارهای انجام شده در دهه 1970 بود (زمانی که ب.س.
ز در مراحل شکل دهندهاش به عنوان یک زمینه بود) و مشخص میکند که انواع وسیعی از روش شناسیها برای ب.س.ز در نظر گرفته شده است.
کاربرد نادرست روش این حوزه برای اثبات با سند، حوزهای شکل است، مخصوصا بر اساس پیکرهی مطالعاتی از قبیل این مورد که در این جا به کار برده شد.
به هر حال در میان تزها / پایان نامههایی که باید میخواندم، مکمل روش شناسی ضعیف بوده و در میان گزارشهای شفاهی که در مورد سوالات مسئله ساز بررسی در مطالعات بزرگ ملی شنیدهام، روش شناسی به نظر یک مسئله میرسد.
در حالی که اینها الگوی اتفاقی یا بزرگی را تشکیل نمیدهند و بعدها به این پیشنهاد که موضوعات روش شناسی ممکن است در زمینهی ب.س.ز ارزیابی شوند، قوت میبخشند.
خلاصه و نتیجه گیری مطالعهی این پیکر، مشخص میکند که ب.س.ز از ابتدای زمانی که به طور رسمی در نوشتههای پایگاه دادهها ظاهر شد، به زمینهی خاصی از مطالعهی ارتقا پیدا کرده است (همانگونه که توسط چ.ر.ز.ز ارائه شد).
بین 4 تا 5 درصد از مطالعات زبانی خلاصه شده در چ.ر.ز.ز به برنامه ریزی و سیاست زبانی مربوط میشوند.
این آثار در انواع وسیعی از کتب در رشتههای مختلف چاپ شده و به طور مکرر در زبانی غیر از انگلیسی که محتوای آثار کلی چ.ر.ز.ز است، چاپ میشود.
متفاوت با برخی از حوزههای دیگر زبانشناسی کاربردی، روش شناسی و تئوری به طور گسترده موضوعات فرا بحث در آثار نیستند.
به نظر میرسد که دانشمندان در مطالعات ب.س.زشان بیشتر سنتهای کلی علوم انسانی و علوم اجتماعی را آوردهاند که با اموری که مکمل توصیفی یا تاریخی یا تنها توصیفی دارند، همراه میباشد.
بررسیهای آماری یا ارزیابیها و مطالعات بر اساس دادههای کمی تا حدودی تکرار ناپذیرند.
بر اساس این تحلیل اولیهی آثار ب.س.ز، نیاز به این پرسش است که آیا این حالتی رضایت بخش از این امور است یا اینکه مطالعات ب.س.ز اهداف روش شناسی واحدی را برای دانشمندان مبنی بر ارائهی بهتر در آثار مربوطه فراهم میکند.
آنچه این بررسی مختصر در آثار به آن اشاره میکند، اساس تئوری و.اری از ب.س.ز که به طور گسترده پراکنده شده است، گونهای از ابعاد زبانی، تغییرات زبانی و سیاستهای تغییر زبان میباشد.
برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده مفهوم برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده ممکن است به عنوان یک اکسی مرون تلقی شود، همان طوذر که این فصل بیان میکند که برنامه ریزی زبان بی برنامه نقش مهمی را در هر فرآیند برنامه ریزی زبان ایفا میکند.
چون این واژه شامل برداشت معنایی از یک فعالیت برنامه ریزی نشده میباشد، توضیح ساختن دقیق برای چیزی که برنامه ریزی نشده است، مشکل می باشد کاپلن و بالدوف (299-1997:297) با رجوع به کتاب بالدوف (1994) ولوک () و بالدوف (1990) پیشنهاد می کنند که برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده ممکن است شامل اصلاح زبان که به طور اتفاقی به وسیله، دسته ای از نگرش های دلبخواهی در مقابل وضع زبانی و یا توسط راه حلی ویژه به این مسئله فوری تاثیر پذیرد.
با تشخیص تاثیر بالقوه برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده با در نظر گرفتن برنامه ریزی زبان فارسی، کاپلن وبالدوف (299-1997:297) وبالدوف(1994) 4 دلیل که یک فعالیت برنامه ریزی زبان رسمی نیاز دارد تا فعالیت های برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده را در مراحل برنامه ریزی اش در نظر گیرد، پیشنهاد می کنند که به صورت زیر خلاصه شده اند: تلاش های برنامه ریزی زبان برنامه ریزی شده برنامه ریزی نشده می تواند با هم در روابطی همزیستی وجود داشته باشد وبنابراین طرح زبان رسمی کامل نمی باشد مگر اینکه وجود طرح های زبان برنامه ریزی نشده را در میان اکوسیستم اجتماعی در نظر گیرد.
وجود یا عدم وجود برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده می تواند اطلاعاتی حیاتی را پیشنهاد دهد، وبه برنامه ریز اجازه می دهد تا عوامل زبانی واجتماعی را در نظر گیرد، مثلاً: چرا برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده وجود دارد یا ندارد.
رابطه ی بین برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده و برنامه ریزی شده وکنترل و قدرت اجتماعی آن چنان است که هر برنامه ریزی زبان رسمی نیاز به در نظر گرفتن روابط قدرت آشکار شده در تمامی فعالیتهای برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده در جامعه دارد.
تقریباً قابلیت زبان جهانی که بین انسان ها مشترک است به نظر می رسد تمام اختیاری را که بیشتر افراد نیاز دارند، تا به فعالیت های برنامه ریزی زبان بپردازند می دهد، مخصوصاً در سطح برنامه ریزی خود و محلی، این وضعیت می تواند اغلب شمار بسیاری از نگرش ها و فعالیتهای برنامه ریزی زبان را ایجاد کند.
برنامه ریزان زبان نیازمند توجه به این نگرش ها و فعالیتها در هر طرح رسمی هستند.
به وضوح، هنگامی که برنامه ریزان زبان تلاش می کنند تا طرح زبان رسمی را اجرا کرده و توسعه دهند، فعالیتهای برنامه ریزی نشده در جامعه نیاز به توجه کامل دارند.
به طور عجیبی نادیده گرفتن اهمیت برنامه ریزی زبان برنامه ریزی نشده به راحتی منجر به فرو کشیدن برنامه زبان رسمی به با تلاق برنامه ریزی نشده می شود.