دانلود تحقیق مواد معدنی و مواد آلی

Word 303 KB 20186 91
مشخص نشده مشخص نشده مهندسی مواد و متالورژی
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مواد معدنی و مواد آلی) تأثیر بسزایی دارند و مجموعه این عوامل توالی و تواتر گیاهی را سبب شده و نهایتاً به گونه ای کلیماکس منتهی می گردد.

    ولی چرای دام و دخالتهای بی رویه انسان در جنگل و مراتع, این سیر تکامل طبیعی را بهم زده و گونه هایی که مقاومت بیشتری در مقابل عوامل نابود کننده دارند حضور پیدا می نمایند و در قطعات پایین دست این سری گونه انجیلی از آن جمله است که بصورت شاخه زاد بهراه گونه کرات که در اطراف گاو سراها و بخشهایی از سری وجود دارد عرصه را برای رشد گونه های دیگر تنگ کرده اند.
    بنابراین در تمام قطعات تیپ های جنگلی تماماً تیپ های اصلی رویشگاه نمی باشند بلکه بعضاً تیپ های ثانویه محسوب می شود.
    پس از آخرین دوره سرد کواترنز و شروع دوره فعلی با از بین رفتن یخچالهای کوهستانی, جنگل ها تا ارتفاع 2000 متری از سطح دریا گسترش یافته و خود را تثبیت کرده اند.

    شکل (7-2).
    - حیات وحش منطقه:
    بر اساس بررسیهای موجود گونه های پرندگان و جانوران زیر در عرضه وجود دارند.
    انواع پرندگان: کلاغ, زاغ, دارکوب, انواع گنجشک, قرقاول, کبک
    جانوران: روباه, شغال, خوک به تعداد بسیار اندک آهو, گوزن و خرس قهوه ای و در ارتفاعات قوچ کوهی, گرگ.
    ضمناً در رودخانه هراز ماهی هایی مانند قرآلا, کولی, ماهی سفید, کپور وزردک وجود دارد.

    شکل (8-2)
    برای جلوگیری از انقراض بیشتر گونه های جانوری در طرح می بایست ضمن فعال شدن بیشتر ادارات محیط زیست منطقه در طرح نیز تمهیداتی بکار گرفته شود که اهم آن عبارتند از:
    1- جلوگیری از قطع درختان میوه دار مانند گلابی وحشی, سیب وحشی وباقی گذاشتن تعدادی از درختان از گیل و ولیک.
    2- باقی گذاشتن تعدادی از خشکه دارهای موجود در عرضه برای استفاده پرندگان.
    - اهمیت اجرای طرح های جنگلداری در منطقه از نظر اقلیم:
    اجرای طرح های جنگلداری در منطقه از دو جنبه دارای اهمیت است و توصیه در راه اجرای صحیح و اصولی طرح های مزبور و توسعه آنها یکی از اهداف اساسی کارشناسی است.
    الف- امکان موفقیت اجرای طرح های جنگلداری در منطقه از نظر اقلیم از درجه بالایی بر خوردار است.

    طبق بررسی های بعمل آمده می توان چنین اظهار داشت که ازنقطه نظر بارندگی برای اجرای طرح های جنگلداری در تمام منطقه و تا ارتفاع 2000 متری محدودیتی وجود ندارد.

    توزیع مکانی بارندگی از الگوی نسبتاً یکنواخت برخوردار است.

    چنین نظمی در واقع به خاطر خصوصیات مورفولوژیکی منطقه است که امتداد دره ها در جهت شرق به غرب یا جنوب به شمال قرار گرفته و بدین ترتیب امکان نفوذ رطوبت دریای خزر اعماق نواحی جنگلی تسهیل گردیده است از ارتفاع 2000 متر به بعد محدودیت از نظر بارش (گرادیان بارندگی در منطقه منفی است).

    توسعه جنگل را با مشکلات رو برو کرده و گاه عوامل دیگری مانند شیب زیاد و رخنمون های سنگی بر میزان این مشکلات می افزاید.
    ب- عدم اجرای صحیح و به موقع طرحهای جنگلداری و برنامه احیاء مشکلات محیطی و بلایای طبیعی را افزایش می دهد.

    نظر با اینکه در سرتاسر منطقه در طول ایام سال بارندگی مناسبی را دریافت می دارد چنانچه توجه کافی به اجرای صحیح طرحهای جنگلداری نشود, وجود شیب های تند با رسوب های فراوان یخچال و مجاور یخچالی عواقب محیطی خطر ناکی به شرح زیر را به همراه خواهد داشت:
    1- فعال شدن فرآیندهای دامنه ای و تشدید فرسایش بهره برداری ازپوشش گیاهی طبیعی و کاهش تراکم آن, فعالیت فرایند های ریزش, لغزش, سولی فلوکسیون وخزش را تسریع و نهایتاً تعادل دانه های خاک را به هم می زند.

    سطح بسیاری از دامنه ها بوسیله مواد منفصل فرسایش یخچالی دوره های سرد کواترنر و همچنین رسوب های ریزدانه دوره های مذکور پوشیده شده و بارش نزولات آسمانی منجر به اشباع رسوب های مذکور شده که نهایتاً ریزش های مرطوب, سولی فلوکسیون و خزش را به دنبال دارد.

    سایر فرآیندها نیز از جمله لغزش از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
    - به راه افتادن سیل های مخرب
    با بروز سیل های خانمان بر انداز اخیر در مناطق ماسوله گیلان و استان گلستان و نوشهر و نکاء در مازندران برابر مفالیی که در روزنامه ها درج گردید تخریب جنگلهای منطقه را تنها عامل اصلی موجب بروز این سیلها دانسته اند.

    در صورتیکه فاجعه ای نخواهد بود.

    اگر چه این تخریب خود از عوامل اصلی بروز سیل است.

    در حقیقیت عامل اصلی عامل بروز این مصیبت تخریب شدید مراتع ییلاقی با وسعتی چندین برابر مساحت جنگلهای حوضه آبریز می باشد.
    این مراتع که در گذشته ی نه چندان دور از پوشش علفی بسیار بالایی برخوردار بوده اند در هنگام ریزش رگبارهای شدید همچون لایه ای اسفنجی موجب جذب آبهای روان شده و در نتیجه از بروز سیل و حرکت آن بر داخل دره های مناطق جنگلی جلوگیری می کردند.
    متأسفانه با افزایش جمعیت دام و چرای مفرط در مناطق جنگلی و مراتع موجب تخریب شدید مراتع و عاری شدن خاک از ÷وشش گیاهی و نمایان شدن سنگهای مادری شده که با اولین ریزش رگباری موجب حرکت آب در سطح زمین و بروز سیل می گردد, مطلبی که تا کنون نیز در هنگام بروز سیل های مهیب در شمال ایران تنها به تخریب جنگلهای منطقه اشاره شده است!!
    8-2 وضیعت خاک منطقه مورد مطالعه
    خاک در حقیقت حساس ترین و مهم ترین منبع حیاتی زمین است.

    قشر خاکی زمین بستر رویش و رشد گیاهی است.

    خاک منبع تغذیه ای و غذایی بسیاری از گیاهان است.

    بنابراین در مفهوم جغرافیایی, خاک مفهومی محیطی دارد که پویایی و تحرک از جمله خصوصیات ویژه آن است.

    بدین مفهوم که بسیاری از فعالیت ها و واکنش های فیزیکی شیمیایی بطور هم زمان در آن شکل می گیرد و از آن رو اقلیم و پوشش گیاهی در سطح کره از مکانی به مکان دیگر دارای تفاوت های فاحشی است.

    مجموعه کنش ها و واکنش هایی که به تشکیل خاک می انجامد, نیز از مکانی به مکان دیگر متفاوت است.

    این ویژیگی های فیزیکی – شیمیایی در خاک ارتباط با اقلیم و یا به عبارت دیگر در کنترل شرایط اقلیمی است.

    (محمدی.

    1385 ص 34)
    خاک منطقه بر اساس ارتفاع, نوع سنگهای مادری در بازدید صحرایی و مشخص نمودن حدود زیر واحد های اراضی بر اساس شیب, عمق و تکامل خاک و نوع پوشش جنگلی انجام گرفته علاوه بر این عوامل وفاکتورهای فوق معیار و ضوابط دیگری از قبیل وجود سنگهای ریز و درشت در پروفیل, میزان خلل و فرج, ریشه دوانی, نفوذ پذیری آب در خاک, پایداری خاک, وجود آهک و چگونگی تجمع آنها در طبقات مختلف که از محل پروفیل های شاهد برداشت می گردد, دخالت مستقیم داشته که تیپ بندی و طبقه بندی خاک نقش اساسی ایفا می کند.

    (سازمان منابع طبیعی)
    با توجه به تیپ اراضی حوضه آبریز هزار که شامل کوهها, فلاتها, تراسها و تپه ها و دشتهای دامنه ای می باشد وضعیت خاک در این منطقه یه قرار زیر است.
    1- کوههای مرتفع و بدون خاک و یا با خاکهای کم عمق سنگلاخی با دره های عمیق
    2- تپه ها و اراضی بریده بریده و یه طوری م مدور متشکل از مواد مارنی, گچی, آهکی...
    3- دشتهای دامنه ای با شیب به نسبت ملایم و پستی و بلندی و فرسایش کم با پوشش خاکی عمیق تا نیمه عمیق با یافت متوسط تا سنگین
    - خاک تکامل نیافته را ندزین همراه با کالسیمورف
    - خاک تکامل نیافته رانگه
    - خاک قهوه ای جنگلی پا ph اسیدی
    4- تیپ فلاتها و تراسهای فوقانی, فلاتها با پستی و بلندی و فرسایش کم تا زیاد و یا پوشش خاکی کم عمق تا عمیق با بافت متوسط تا سنگین در بعضی قسمتها بر روی سنگریزه و مواد آهکی و گاهی گچی.
    فصل سوم
    ژئومرفولوژی حوضه آبریز هراز
    1-3 ژئومرفولوژی حوضه آبریز هراز و تعیین واحدها, تیپ ها و اخساره ها در حوضه
    1-1-3- تعیین واحدها, تیپها و رخساره ها در حوضه آبریز هراز واحد موجود در حوضه به سه واحد کوهستانی, تپه ای و دشت تقسیم می شود.
    الف- واحد کوهستانی (M.m)
    این واحد دارای شیب بیش از 25% می باشد و اختلاف ارتفاع نسبی بالاتر از 500 متر دیده می شود که خود به دو تیپ مجرا تقسیم می شود که دامنه منظم و نامنظم را ایجاد می کند.
    ب- واحد تپه (H.h)
    این واحد دارای شیب بیش از 8% تا 25% می باشد و اختلاف ارتفاع نسبی کمتر از 100 متر می باشد که دو تیپ دامنه منظم و نامنظم ایجاد می گردد.
    ج- واحد دشت (D.d)
    در این واحد رسوبات منفصلی با شیب کمتر از 8% دیده می شود که به روی سازندهای قدیمی قرار می گیرد و دو تیپ دشت ایجاد می گردد, تیپ دشت سر پوشیده (Drc) و دشت سر لخت (drc) تقسیم می شود.
    2-1-3 تیپ های موجود در منطقه:
    - تیپ های منظم: در این نوع تیپ, هیچ گونه ناهمواری شدید در طول و عرض دامنه دیده نمی شود.

    دارای فرسایش ضعیف و شیب متوسط تا نسبتاً ملایم می باشد.
    - تیپ های نامنظم: این نوع تیپ, دارای فرسایش شدید در طول دامنه و هم چنین دارای دامنه غیر یکنواخت و شیب زیاد می باشند.
    - تیپ های نامنظم: این نوع تیپ, دارای فرسایش شدید در طول دامنه و هم چنین دارای دامنه غیر یکنواخت و شیب زیاد می باشند.

    3-1-3 رخساره های موجود در منطقه دامنه های موجود در گستره مورد مطالعه با توجه به فرم و شکل آنها به سه رخساره رخنمون سنگی, توده سنگی و پوشش خاکی تقسیم می شوند که عبارتند از: دامنه هایی با بیش از 75% توده سنگی, شکل (9-3) دامنه های با 75% تا 25% رخنمون سنگی, شکل (10-3) دامنه های با 75% پوشش خاکی, شکل (11-3) دشت سرلخت دشت سر پوشیده دشت رودخانه ای شکل (12-3) دره رودخانه ای(Dg) حال به توضیح رخساره های موجود در حوضه آبریز هزار می پردازیم: رخساره کوهستان با دامنه منظم و با بیش از 75% رخنمون سنگی در مناطق با دامنه موافق و شیب متوسط که دارای دامنه یکنواخت که میزان فرسایش کم بوده و دارای رخنمون سنگی تقریباً کامل یکنواخت می باشد.

    پ رخساره کوهستان با دامنه نامنظم و با بیش از 75% رخنمون سنگی دامنه هایی با شیب زیاد که حالت صخره ای بخود گرفته و میزان فرسایش زیاد و وجود ریزشهای سنگی نسبتاً زیاد دامنه غیر یگنواخت با ناهمواری های فراوان با رخنمون تقریباً کامل سنگی است.

    در گستره مورد مطالعه در جاهایی که این رخساره دارای جریان لاوایی (جریانهای گدازه آتشفشانی) است.

    رخساره کوهستانی با دامنه منظم و یا 25 الی 75% رخنمون سنگی دامنه های دارای شیب متوسط, یگنواخت با میزان فرسایش کم و دارای رخنمون سنگی بین 25% تا 75% می باشد.

    رخساره کوهستان با دامنه منظم و با پوشش خاکی بیش از 75% این منطقه دارای شیب متوسط, دامنه یگنواخت با میزان فرسایش کم دارای پوشش خاکی تقریباً کامل می باشد.

    رخساره کوهستان با دامنه منظم همراه با 25 تا 75% رخنمون سنگی دامنه ای یا شیب زیاد فرسایش شدید و وجود ریزش و جریانهای واریزه ای لغزشهای فراوان, دامنه ای با ناهمواریهای فراوان و غیر یگنواخت و رخنمون سنگی بین 25 تا 75% است.

    در گستره مورد مطالعه در جاهایی که این رخساره دارای فرسایش سطحی است.

    رخساره کوهستان, با دامنه نامنظم با پوشش خاکی بیش از 75% دامنه ای با شیب نسبتاً زیاد فرسایش بسیار شدید و وجود لغزش های فراوان دامنه ای با ناهمواری های فراوان و غیر یگنواختی و پوشش خاکی تقریباً کامل می باشد.

    در گستره مورد مطالعه در جاهایی این رخساره دارای فرسایش شیاری, در جاهایی این رخساره دارای فرسایش لغزشی, و در جاهایی این رخساره دارای جریان لاوایی (جریانهای گدازه آتشفشانی) است و در جاهایی این رخساره دارای فرسایش بدلندی است.

    رخساره تپه ماهور با دامنه منظم و با توده سنگی بیش از 75% دارای دامنه یگنواخت شیب نسبتاً کم فرسایش بسیار کم دارای توده سنگی بیش از 75% می باشد.

    رخساره تپه ماهور با دامنه منظم و با رخنمون سنگی بین 25 تا 75% دارای دامنه یگنواخت شیب نسبتاً کم فرسایش بسیار کم رخنمون سنگی بین 25 تا 75% می باشند.

    رخساره تپه ماهور با دامنه نامنظم و با رخنمون سنگی بین 25 تا 75% تپه ای با دامنه غیر یگنواخت, شیب متوسط فرسایش نسبتاً شدید و رختمون سنگی بین 25 تا 75% می باشد که دارای لغزش و جریانها و ریزش های فراوان است.

    در گستره مورد مطالعه در جاهایی که این رخساره دارای فرسایش شیاری, لغزشی, سطحی و جریان لاوایی است.

    رخساره تپه ماهور بادامنه نامنظم و با پوشش خاکی بیش از 75% تپه ای با دامنه غیر یگنواخت, شیب نسبتاً کم فرسایش شدید و دارای لغزش و هم چنین پوشش خاکی تقریباً کامل است.

    در گستره مورد مطالعه در جاهایی این رخساره دارای فرسایش شیاری, فرسایش سطحی, فرسایش لغزشی, جریبان لاوایی و بدلندی است.

    دشت سر لخت: دشت سری با مواد پوشاننده که بر روی سازنده های قدیمی را می پوشاند ولی در بعضی نقاط دامنه ها و سازند های زیرین بخوبی دیده می شود و شیب آن 4 الی 20 درصد می باشد.

    دشت سری با مواد پوشانده بر روی سازندهای قدیمی را می پوشاند و ضخامت آن زیاد بوده و اثری از واحد های زیرین دیده نمی شود.

    در گستره مورد مطالعه در جاهایی که این رخساره فرسایش در مناطق مرتفع کوه آتشفشانی دماوند به صورت دره یخچالی بوده و جاهایی این رخساره به صورت دشت رودخانه ای است.

    خط کنیک: خط کنیک محل جدا کننده یا مرز کوهستان با دشت است.

    در منطقی که ارتفاعات توسط گسل خوردگی از دشت مجزا می شود.

    خط کنیک ممکن است منطبق بر خط گسله باشد ولی در جاهایی که ارتفاعات یا کوهستان به مخروط افکنه ختم می شود, خط کنیک مبین مرز جدا کننده واحد کوهستان از مخروط افکنه و دشت است.

    طرز تشخیص خط کنیک به روی نقشه توپوگرافی, از روند منحنیهای میزان نسبتاً ساده می باشد به طوری که تراکم منحنی های میزان به طور ناگهانی کاهش یافته و یا قطع می شود.

    این قطع شدگی تراکم منحنی میزان در نواحی گسل خورده, بازرتر است ولی در نواحی کوهستانی که به مخروط افکنه یا تپه زارها منتهی می گردد کمی مشکل تر است.

    خط کنیک از روند اصلی ناهمواریها یا ارتفاعات تبعیت می کند.

    (پایان نامه کارشناسی ارشد 1387 سلطانی گرد فرامرزی) 1-2-3 زمین ریخت شناسی GEOMORPHOLGY در منطقه مورد مطالعه از لحاظ تقسیم بندی در واحد البرز مرکزی واقع شده و سنگهای رخنموده منحصر به انواع رسوبی و آتش فشانی هستند و شامل کلیه ردیف های چینه شناسی از گربونیفر تا کواترنری به استثنای چند وقفه رسوب گذاری, ریخت شناسی ناحیه شدیداً تحت تأثیر ساخت ناحیه ای و نیز ماهیت سنگ شناسی رخنمون هاست.

    از شمال به جنوب اختلاف ارتفاعی زیاد در منطقه دیده می شود و در آن بالا آمدگی های شدید استمرار یافته تا پلیوسن روندی آشکار به ریخت شناسی ناحیه داده سات.

    روند تقریباً شرقی غربی رشته کوههای البرز در این منطقه, اشکال ریخت شناسی شاخصی را پدید آورده است که از ساختمان های زمین ساختی عمده منطقه پیروی می نمایند.

    در بخش شماسی نقشه پهنه های آبرفتی, مخروط افکنه های رودخانه های متعدد و رسوبات کواترنری جلگه خزر همراه با نهرهای طبیعی و مصنوعی فراوان گسترش وسیع را نشان می دهند که با مزارع و گیاهان پوشیده شده اند و به سوی جنوب به نهشته های کوه پایه ای پایان می پذیرند.

    گسل مازندران- خزر, کم بیش جدا کنتره ارتفاعات جنوبی متشکل از کنگلو مراهای پلیوست, از دشت شمالی است.

    به سمت جنوب در اثر گسل های متعدد و کم و بیش موازی گسل مزبور (اغلب با جهات شیب متفاوت) و نیز به علت اختلاف جنس و مقاومت سنگهای تشیکل دهنده هر قطعه (بلوک), الگوی کوه- دره در چند نوبت تکرار شده است و بدین سان ریخت شناسی آشکار از ساخت های چین ها و گسل های تقریباً شرقی – غربی تبعیت می نماید.

    نکته قابل توجه در آنها وجود رودخانه های فراوانی با مسیر تقریباً عمود بر راستای ساختمان هاست که به سمت شمال جریان دارد.

    رودخانه هراز در شمال سیاه بیشتر, تاقدیس عمارت را دقیقاً در محل قلر و در امتداد یک گسل تقریباً شمالی – جنوبی قطع می کند و آنرا تا ارتفاع حدود 400 متر بالای سطح دریا شیار نموده است.

    در نیمه جنوبی نقشه گسترش سازند شمشک در تاقدیس های مهم عمارت, پنجاب, برزده (بروز دشت) و پردمه دید می شود.

    ریخت – شناسی هر نقطه متناسب با میزان مقاومت سازند در برابر فرسایش است, و لذا سنگ آهکهای مقاومت سازندهای لارو تیز کوه و نیز سنگهای آتشفشانی که تا سه به شکل ناودیس هایی در بیشتر موارد بر جستگیها و صخره هایی تند پله مانند را برروی دامنه های نرم تر ماسه سنگ ها و شیل های سازند شمشک به وجود آورده اند.

    دره ها در نهشته های نرم تر سازنده شمشک (دره های تاقدیسی و برجستگی های ناودیسی) در گوشه جنوب غربی نقشه (8-2), به دلیل حضور تعرف های سازند کرج و سنگ آهک های مقاوم سازند تیز کوه و نیز تعدادی گسل های راند, چندین قلع مرتفع با بلنداهایی بیشتر از 3400 متر سر بر افراشته اند و الگوی آبراهه ها تا حدودی طرح شعاعی نشان می دهند.

    در جنوب غرب نقشه, شمالی ترین روانه های گدازه ای آتشفشان دماوند قابل مشاهده است که به تبعیت از شیب زمین به سمت شمال شرقی گرایش یافته اند و الگوی آبراهه ها طرح کلی شعاع را به تماشا می گذارند.

    2-2-3- چینه شناسی STRATIGRAPHY ستبرای ستون چینه شناسی واحد های رخنموده در منطقه مورد مطالعه با توجه به بیشترین ضخامت شناخته شده برای هر واحد و بدون در نظر گرفتن بخش های حذف شده در اثر فرسایش, نزدیک به 10500 تا 11500 متر بر آورده شده است به استثنای سنگ های اولیگوسن, واحد های سنگی متنوعی از کربونیفر تا عمد حاضر در محدوده بررسی شده رخنمون دارند که در زیر شرح داده شده است.

    واحد های زمین ساختی ایران و منطقه مورد مطالعه: رخدادهای زمین ساختی در به وجود آمدن حوضه های رسوبی هر ناحیه نقش اساسی داشته و نوع رسوبها, ستبرای آنها و همچنین نحوه رسوبگذاری اولیه و تکتونیک, در شیوه دگرشکلی و زمین ساختی را می توان با در نظر گرفتن موقعیت حوضه رسوبی, نوع رسوبها, چگونگی توالی آنها و همچنین فعالیت ماگمائی, پدیده های دگرگونی وروند زمین ساختی به واحد ها به بلوک هلمنه (هیرمنه), پلاتفرم عربستان, بلوک لوت, زاگرس و زونهای اسفند قه مربوان, کپه داغ, البرز- آذربایجان, بینالود, هزارمسجد –کپه داغ, البرز- آذربایجان, بینالود, هزار مسجد- کپه داغ, مکران, نهنبدان- خاش و...

    شناخته شده است.

    نقشه شماره (10-3) منطقه مورد مطالعه بر اساس تقسیماتی که آقانباتی 1379 و نبوی 1355 در ایران انجام داده اند در زون ساختاری البرز واقع شده است.

    که بطور اختصار به ویژیگی های آن پرداخته می شود.

    نقشه های شماره (11-3) و (12-3) زون ساختاری البرز پهنه رسوبی ساختاری البرز شامل بلندی های شمال صفحه ایران است که به شکل تاقدیسی مرکب, در یک راستای عمومی شرقی – غربی, از آذربایجان تا خراسان امتداد دارد.

    از نگاه زمین ریخت شناسی, مرز شمالی منطبق بر تپه ماهور های متشکل از نهشته های ترشیری و دشت ساحلی خزر است, و از نگاه زمین شناختی مرز شمالی البرز محدود به زمین درز تتیس کهن است که از برخورد سنگ کره قاره ای البرز یا سنگ کره توران, درتریاس پسین به وجود آمده است.

    ولی در بیشتر نقاط محل زمین درز با ورق های رانده شده از شمال به جنوب پوشیده است.

    حد جنوبی البرز چندان روشن نیست گسل تبریز, آنتی البرز, گسل گرمسار, گسل سمنان و گسل عطاری, مرزجنوبی البرز دانسته شده اند.

    ولی چنین به نظر می رسد که مرز شاخصی در مرز جنوبی البرز وجود نداشته باشد.

    و گذر از پهنه ایران مرکزی به پهنه البرز تدریجی باشد.

    از نظر کوه نگاری, مرز غربی البرز تا قفقاز کوچک و مرز شرقی آن تا کوه های پارایا میسوس افغانستان گسترش دارد فراوانی سنگ های آتشفشانی و آذر آواری ترشیری, در دامنه جنوبی البرز, سبب شده بود تا در نخستین نقشه زمین ساخت اروپا, البرز, بخشی از بزرگ ناودیس قفقاز- ترکیه دانسته شود.

    ولی, وجود سنگهای ماگمایی همسان با آن در دیگر نواحی ایران, و به ویژه با دستیابی به یافته های بیشتری از زمین شناسی ایران, یقین شد که بسیاری از واحد های سنگ چینه ای البرز و ایران مرکزی, از دیدگاه رخساره و شرایط تشکیل, همانند اند به گونه ای که البرز را می توان چین های حاشیه ای ایران مرکزی دانست که در شکل گیری آن بر خورد دو صفحه ایران و توران و پیامد های آن نقش اساسی داشته اند.

    همسانی البرز با ایران مرکزی به ویژه در دامنه جنوبی بیشتر است ولی در دامنه شمالی تفاوت هایی دارد.

    به ظاهر, سرگذشت ساختاری و چینه ای البرز در همه جا یکسان نیست.

    به همین رو, جدا از واژه های جغرافیایی: البرز غربی, البرز مرکزی, البرز شرقی, البرزشمالی, البرز جنوبی, از نظر زمین شناسی, از زیر زون هایی همچون ماکو- تبریز, رشت- گرگان که شامل مناطق جنوبی دریای خزراست, در شمال گسل البرز گفته بهتر در شمال زمین در ز پوشیده تتیس کهن قرار دارد و این رو, وابستگی آن به لبه جنوبی ورق توران به مراتب بیشتر است و یا زون بینالود, از نظر زمین شناختی بیشتر با ایران مرکزی دارد تا البرز, مهم تر آنکه شرایط زمین شناختی حاکم بر کپه داغ یا البرز متفاوت است و از این رو, شمول آنها در البرز توجیه علمی قوی ندارد در این نوشتار با اعتماد به ضروری نبود تفکیک البرز از ایران مرکزی, تنها به ویژگی های زمین شناسی اصلی, به ویژه ساختار البرز بسنده می شود.

    ولی, تفاوت های ناحیه ای نادیده گرفته نشده و به آنها نیز اشاره می شود.

    رشته کوه های البرز مرکزی به شدت چین خورده بوده و راستای محوری آنها بیشتر غرب: شمال غربی- شرق, جنوب شرقی است.

    این واحد که بخش شمالی را در بر می گیرد شامل نهشته های رسوبی – آتشفشانی مزوزوئیک و سوزوئیک و بطور نادر پالئوزوئیک است.

    سنگ های کربناته سازند لاروتیز کوه صخره ساز است و دامنه های پرشیبی را در امتداد رشته کوه های البرز تشکیل داده اند در صورتیکه نهشته های سازند هایی چون شمشک نرم و کم شیب است.

    3-2-3- تکتونیک و زمین شناسی منطقه مورد مطالعه (حوضه آبریز هراز) همانطور که قبلاً ذکر شد منطقه مورد مطالعه از نظر ساختاری در زون ساختاری البرز قرار گرفته است.

    در این بخش در ابتدا به معرفی زون ساختاری البرز مرکزی پرداخته می شود و در ادامه به بررسی شکستگیها و گسله های اصلی, چین خوردگیها و ناپیوستگی های موجود در حوضه آبریز هراز و همچنین ساختارهای گسلهای مهمی که در خارج از گستره مورد مطالعه قرار دارند و در صورت فعالیت اثر قابل توجهی را به منطقه دارند, پرداخته شده است.

    زمین ساخت البرز اگر در بسیاری از گزارش های زمین شناسی, با استفاده به پرکامبرین بودن شیست های گرگان, پیامد رویداد کرهزایی کاتانگایی را در تکامل ساختاری البرز موثر دانسته اند.

    اما, هم شیبی نسبی و حتی تدریجی بودن احتمالی گذر سازند کهر به ردیف های جوانتر سازند سلطانیه نشان می دهد که شواهدی روشن از عملکرد رویداد کاتانگایی در کوه هایی در کوه های البرز دیده نشده است.

    در بیشتر نواحی البرز, رسوب های پالئوزویک – تریاس میانی, به رغم نبود های چینه ای فراوان, هم شیب اند که نشانگر حرکت های زمین ساختی از نوع زمین ز است.

    در تریاس پسین, همزمان رویداد کوهزایی سیمیرین پیشین, اگر چه رویداهای ناشی از برخورد حاشیه قاره ای فعال و پویای توران با حاشیه قاره ای ناپویای البرز موجب شکل گیری گسل های راندگی و فرا رانش مجموعه های اقیانوسی تتیس کهن بر روی لبه شمالی البرز شده ولی, نخستین کوهزایی آلپی واقعی در پالئوسن, همزمان با رویداد لارامید, رخ داده که با گسلش راندگی, چین خوردگی و فراخاست, پیدایش حوضه های رسوبی میان کوهی, انباشت آواری های همزمان با کوهزایی و مهاجرت پیش خشگی به سمت جنوب همراه بوده است.

    کوهزایی بعدی در آغاز الیگوسن بوده که ماگماتیسم درونی, از آب خارج شدن گسترده زمین و گسترش حوضه های میان کوهی از پیامدهای آن است.

    باز پسین فاز کوهزایی آلپی در اواخر پلیوسن یا اوایل پلیستوسن صورت گرفته که حاصل آن, گسلش, راندگی , مرتفع شدن و سیمای امروزی البرز است.

    ساختارهای زمین شناختی البرز بیشتر از نوع چین های ملایم و ناهماهنگ باروند همگانی شرقی- غربی است.

    در بخش غربی البرز, ساختارها روند شمال غربی- جنوب شرقی دارند ولی در بخش شرقی, روند ساختاری شرقی- جنوب غربی است.

    در این دو روند ناهمسان در البرز مرکزی به یکدیگر می رسند گفتی است که در شکل گیری ساختارهای چین خورده البرز عواملی مانند برخورد صفحه ایران و توران, عملکرد گسلش های راندگی و سرانجام عملکرد گسل های امتداد لغز شمال غربی- جنوب شرقی در البرز غربی, و شمال شرقی- جنوب غربی در البرز شرقی, نقش دارند.

    جدا از چین خوردگی, گسلش های راندگی همچنان در ساختار البرز اثر بسیار سازنده داشته اند.

    در گزارش هایی مانند اشتوکلین (1968), بربریان (1983), شنگور (1990) و سه آمده که در پهلوی شمالی البرز راندگی ها به سمت جنوب شیب دارند و حرکت فرا دیواره به سمت شمال است در حالیکه در دامنه جنوبی, شیب راندگی ها به سمت شمال و حرکت فرا دیواره رو به جنوب است.

    ولی بررسی اخیر علوی (1991) در نواحی بینالود, جنوب گرگان, منطقه کیاسر, شمال تهران, ناحیه تالش حقایقی روشن تری از سازوکار و نقش راندگی ها در ساختار البرز را نشان دادند.

    این بررسیها نشان دادند که: الگوی ساختاری چیره البرز از نوع گسلش راندگی است که سبب شده تا ورقه های ساختاری به زیاد حمل و سیستم های دو پلکس از نوع گرده ای مرکب به وجود آید.

    ساختارهای گرده ای مرکب, حاصل دو نسل گسلش راندگی هستند.

    نسل یکم راندگی ها به سدی پیش از ژوراسیک میانی و در ارتباط با حوادث برخوردی, سیمیرین پیشین است.

    نسل دوم راندگی به سن سنوزوئیک در ارتباط با کوهزایی آلپی است.

    راندگی های سیمرین ویژگی شکل پذیر دارند ولی راندگی های آلپی ویژگی شکننده دارند.

    هر دو نسل یاد شده, شیبی به سمت شمال شرقی دارند وروند عمومی آنها NW-SE , موازی روند البرز است.

    در نتیجه عملکرد دو نسل راندگی مورد سخن, ورقه های گوناگون از پس خشکی (NW) به سمت پیش خشکی (sw) جابجا شده اند.

    در اثر این راندگی ها, بطور عموم سنگ های کهن تر بر روی واحد های جوان تر حمل شده اند ولی گاهی, نیز واحدهای جوان تر, بر روی سنگ های کهن تر, برده شده اند.

    4-2-3- لرزه زمین ساخت البرز: تاریخچه لرزه خیزی البرز نشان می دهد که شمرهایی مانند رشت, لاهیجان, قشم, آمل, بابل, بابلسر, ساری, بهشهر, گرگان و بعضی نواحی دیگر بارهاویران شده اند که از آن شمار, می توان به زمین لرزه 1369 رود بار اشاره کرد.

    زمین لرزه های پی در پی و پرشمار نشانه لرزه خیزی البرز است.

    بر اساس نقشه لرزه زمین ساخت (بربریان, 1976) در البرز, زمین لرزه ها کم ژرفا هستند.

    بعضی انواع متوسط نیز وجود دارند و به روی هم, البرز شرقی لرزه خیز تر از البرز غربی است.

    در سال 1974, چالنکو, لرزه خیزی البرز با دوره های کوتاه مدت فعالیت مشخص است.

    ظهور زمین لرزه در یک حوضه با آرامش دیگر همراه است.

    دوره تمرکز فعالیت هر حوضه از چهار سال برای بخش شمال غربی تا 12 سال برای بخش شمال شرقی متفاوت است.

    دوره های بازگشت در یک حوضه بیشتر از 50 سال است و دوره بازگشت زمین- لرزه های برزگ می تواند بیشتر از 50 سال باشد.

    3-3- گسل ها گسل های بنیادی و لرزه زای به شعاع 150 کیلومتری مرکز حوضه آبریز هراز اغلب گسل های موجود در گستره طرح دارای روند شمال شرقی –جنوب غربی بوده و سازو کار اکثر آنها رانده (یا معکوس) یا مولفه راستالغز و راستالغز چپ بر گزارش می شود.

    البته گسل هایی با راستای شمال غرب- جنوب شرق نیز در گستره طرح, مشاهده می شوند که مهمترین آنها را گسل های اصلی البرز, گسل البرز, گسل خرز (قطعه آمل) و بخش شرقی گسل شمال البرز تشکیل دهند.

    از دیدگاه لرزه زمین ساختی, مهمترین دگر ریختی نهشته های کواترنری به صورت برش در رسوبات آبرفتی به وسیله گسل های جوان و لرزه زا و کج شدگی این رسوبات ظاهر می شود.

    در گستره استان مازندران و پیرامون آن, گسل های خزر, شمال البرز, آستانه, هراز, گسل قله بند و ...

    رسوبات کواترنری را بریده و دارای پیشینه لرزه خیری هستند.

    گسلهای موجود در منطقه را می توان به دو دسته تفکیک کرد.

    اولین دسته که قدیمی ترین گسلهای موجود هستند, گسلهای راندگی با امتداد تقریبی شرقی- غربی و زاویه شیب کوچک رو به شمال می باشد.

    دومین گسلهای موجود که بیشترین گسلهای منطقه را شامل می شود.

    گسلهای راستالغز هستند این گسلها دارای راستای تقریباً افقی با یک زاویه میل کوچک هستند که حکایت از لغزش امتدادی آنها دارد.

    البته این گسلها در بعضی نقاط می توانند همراه با مولفه های کوچک معکوس یا عادی باشند.

    این گسلها دارای امتداد های مختلفی هستند شامل گسلهای را ستالغز با امتداد تقریبی شمال غربی- جنوب شرقی که به موازات گسله البرز مرکزی قرار گرفته اند و گسلهای راستالغز با امتداد تقریبی شمال شرقی- شرق, جنوب غربی- غرب غالب شکستگیها و گسله هایی که حوضه آبریز هراز و نواحی واطراف آن را پوشش می دهند به شرح زیر می باشند.

    1-3-3- گسل البرز این گسل در دامنه شمالی البرز, در طول 550 کیلومتر, از لاهیجان تا جنوب گنبد کاووس ادامه دارد روند عمومی آن کم و بیش شرقی- غربی است.

    ولی, به دلیل چین (خمش) به سمت جنوب, بخش میانی آن سیمایی کمانی دارد.

    اگر چه در بیشتر گزارش ها (نبوی 1355, بربریان 1983) شیب گسل البرز به سمت جنوب دانسته شده است ولی در نقشه زمین ساخت خاورمیانه (علوی, 1991) گسل البرز نوعی راندگی با شیب به سمت شمال است.

    در غرب لاهیجان, گسل چیگردی به نام گسل سفید رو با روند شمال شرقی- جنوب شرقی این گسل را جابجا کرده است.

    گسل البرز جدا کننده البرز از حوضه تر شیری حاشیه جنوبی خزر است و این احتمال وجود دارد که این گسل نشان گر محل تقریبی زمین درز تتیس کهن باشد.

    گسل البرز در ریخت زمین ساخت منطقه اثر گذار است.

    یاسینی (1970), اختلاف ارتفاع رأس واحدهای قاره ای پلیوسن در دو سوی گسل البرز را حدود 1000 تا 15000 متر می راند.

    ولی بربریان (1983), به جا به جایی حدود 3000 متر طی 2 میلیون سال اعتقاد دارد.

    موسوی روحبخش (1380), با توجه به حفاری نفتی در دو طرف گسل البرز, این اختلاف ارتفاع را بین 1900 متر تا در شرق تا 2300 متر در غرب می داند.

    بلوک شمالی این گسل, در بیشتر زمان ها حرکت رو به پایین داشته است شاید نخستین حرکت رو به پایین در زمان میوسن بوده که در نتیجه آن رخساره های دریایی میوسن (رخساره خزر) در شمال یان گسله نهشته شده اند ولی آغاز فرونشینی ممکن است به زمان ژوراسیک برسد.

    در حال حاضر گسل البرز به شدت فعال به نظر می رسد و احتمال دارد بسیاری از زمین لرزه های گیلان و مازندران نتیجه جابجایی در طول این گسل باشد.

    نقشه شماره (13-3) 2-3-3- گسل خزر: آنچه تاکنون به عنوان مرز بین خزرجنوبی و البرز در نظر گرفته می شود, گسله ای است نه چندان شناخته شده که آن را گسله خزر معرفی کرده اند.

    این گسله بطور کلی به عنوان مرز بین کوهپایه های شمال البرز با دشت خزر در نظر گرفته می شود, انتهای شرقی این گسله چندان مشخص نیست و ظاهراً در تنگ راه (ابتدای بستان ملی گلستان, در خاور گنبدکاووس) خاتمه می یابد این گسله به صورت اختلاف نسبتاً مشخص در بر جستگی به سوی غرب, تا غرب چالوس ادامه دارد و در جنوب عثمان سرا (جنوب غرب سلمان شهر) به گسله شمال البرز می پیوندد.

    با توجه به دو پایانه یاد شده, طول کل اثر سطحی کسله خزر به حدود 454 کلیومتر می رسد.

    بیشترین جابجایی در روی این گسله در بخش میانی آن, در جنوب غرب گرگان دیده می شود.

    در این ناحیه ارتفاعات فرا دیواره گسله بیتشرین برجستگی را دارد و مجموعه دگرگونی گرگان دیده می شود.

    در این ناحیه ارتفاعات فرا دیواره گسله بیشترین برجتسگی را دارد و مجموعه دگرگونی گرگان باس پالئوزوئیک در مجاورت رسوبات جوان کواترنری قرار می گیرد.

    به سوی غرب ارتفاع رشته کوه به تدریج کاهش می یابد و از میزان جابجایی چینه نگاشتی گسله کم می شود.

    بطوری که در فرا دیواره, سنگ های پالئوزوئیک در مجاورت رسوبات جوان کواترنری قرار می گیرند.

    به سوی شرق ارتفاع رشته کوه به تدریج کاهش می یابد و از میران جابجایی چینه نگاشتی گسله کم می شود.

    بطوری که در فرا دیواره, سنگ های پالئوزوئیک به تدریج جای خود را به رسوبات مزوزوئیک و سپس نئوژن می دهند.

    شواهد نو زمین ساختی نیز با این مشاهدات همخوانی دارد.

    به گونه ای که شیب دشت جنوب خلیج گرگان در شرق بیشینه است و به سوی غرب مقدار آن کاهش می یابد.

    از غرب علمده تا محل پیوستن گسله خزر با گسله شمال البرز, مقدار جابجایی چینه نگاشتی دوباره افزایش می یابد.

    بطوریکه سنگ های پرمین, تریاس, ژوراسیک و که تا سه در فرا دیواره گسله قرار می گیرند.

    بنابراین احتمال می رود که گسله کنونی خزر از به هم پیوستن دو گسله هم راستای فرعی تر ایجاد شده باشد.

    شیب لایه بندی واحد های سنگی نئوژن فرا دیواره گسله خزر در ناحیه نگا و ساری بسیار کم است اما شیب آنها به سوی غرب افزایش می یابد که بطور کم و بیش یگنواخت به سوی شمال است.

    این وضعیت تا ناحیه جنوب علمده ادامه دارد.

    در جنوب علمده (رویان) در فرا دیواره گسله خزر یک یک گسله فرعی با وضعیت N48W/65S2 در نهشته های نئوژن مشاهده شد که تایید کننده فشاری بودن ساز و کار گسله خزر و احتمالاً شیب جنوبی آن می باشد.

    این گسله با چین نسبتاً بزرگی در فرا دیواره خود همراه است.

    با توجه به این که گسله خزر در شرق در سطح زمین رخنمون یافته است اما به سوی غرب از جابجایی آن کاسته می شود و واحد های فرا دیواره ان را لایه های نسبتاً جوان نئوژن تشکیل می دهند که به سوی شمال شیب دارند, پیشانی گسله خزر به سوی غرب تبدیل به یک پهنه مثلثی می شود که سنگهای قدیمی تر از جنوب به زیر واحدهای جوان تر رانده استو نقشه شماره (14-3)

کلمات کلیدی: معدن - مواد - مواد آلی - مواد معدنی

پیشگفتار مواد معدنی، زیر بنای اقصاد و صنعت هر جامعه را تشکیل می‌دهند. بشر از همان آغاز آفرینش خود و در طول تاریخ، بر حسب نیازمندی‌ها و شناخت، از مواد معدنی استفاده کرده است. اکنون نیز انسان، از تمامی مواد معدنی به حالت‌ها و شیوه‌های گوناگون، بهره برداری می‌نماید. به دیگر سخن، همین مواد معدنی هستند که پایه و اساس تمدن را تشکیل میدهند. زمینه‌های کاربردی و مصرفی مواد معدنی را ...

به طور کلی، غده پاراتیروئید، عمل آزاد شدن کلسیم از استخوان ها را کنترل می کند. با کمبود کلسیم در خوراک دام، این غده تحریک شده با ترشح هورمون خود، باعث آزاد شدن کلسیم می شود، به نحوی که غلظت کلسیم را در خون تقریباً ثابت نگه می دارد. البته در این حالت چون کلسیم و فسفر به صورت ترکیب با یکدیگر در استخوان ها وجود دارند، فسفر نیز آزاد می شود ولی به علت عدم نیاز به آن، این ماده از بدن ...

مواد دفع آفات این مواد شامل یک سری از ترکیبات معدنی و آلی می‌باشند که به طرق مختلف ، موجب از بین رفتن آفات حیوانی و گیاهی می‌گردند. از آفات حیوانی می‌توان انواع حشرات موذی ، جوندگان و از آفات گیاهی ، قارچ‌ها و علف‌های هرز را نام برد ارتباط مواد دفع آفات با صنایع پتروشیمی این مواد از دو نقطه نظر با صنایع پتروشیمی ارتباط پیدا می‌کنند. اول آنکه بعضی از آنها را می‌توان مستقیما از ...

آزمون ایمز آزمونی ساده است که توسط Bruce Ames برای مشخص کردن اینکه آیا یک ماده اثر جهش زایی دارد یا نه، طراحی شده است. یک سویه‌ی Salmonella Typhimurium که دارای جهشی است که یک آنزیم مسیر بیوسنتزی اسید آمینه‌ی هیستیدین از کار بیافتد، روی محیط کشت بدون هیستیدین کشت داده می شود. در حالت عادی تعداد کمی سلول، به علت وقوع جهش‌های برگشت، روی محیط رشد می کنند (شکل 1). برای اینکه ماده ای ...

موضوع : علم تکنولوژي مواد فصل اول طبقه بندي مواد کار 1- طبقه بندي مواد کار 1-1- تعريف تکنولوژي مواد: علمي که درباره استخراج، تصفيه، آلياژ کردن، شکل دادن، خصوصيات فيزيکي، مکانيکي، تکنولوژيکي، شيميايي و عمليات حرارتي بحث مي‌کند، تکنولوژي

بخش اول : گوشت گوشت ماده پروتئيني و با ارزشي است که از عضلات حيوانات اسکلت دار تهيه و توليد مي‌شود و يکي از اصلي ترين و مهم ترين منابع تأمين کننده پروتئين با منشأ حيواني در غذاي روزانه بشر است. غدد و ساير اندام‌هاي دام مانند زبان، کبد، مغز و ... نيز

علم تکنولوژي مواد فصل اول طبقه بندي مواد کار 1- طبقه بندي مواد کار 1-1- تعريف تکنولوژي مواد: علمي که درباره استخراج، تصفيه، آلياژ کردن، شکل دادن، خصوصيات فيزيکي، مکانيکي، تکنولوژيکي، شيميايي و عمليات حرارتي بحث مي‌کند، تکنولوژي مواد گفته

مواد خشبي اهميت گونه هاي چرا کننده ? تقريبا يک سوم کره زمين(13.7 ميليون هکتار) خشکي است. ? 3 تا 4 درصد براي هداف شهرنشيني و صنعتي استفاده شده است ? 10 درصد زير کشت است ? زمينهاي غير توليدي حدود 15 درصد خشکي است ? زمينهاي جنگلي 28 – 30 در

مقدمه سرب در حدود 6 تا 7 هزار سال پیش در مصر و بین النهرین کشف شده است. این فلز در شمار قدیمی ترین فلزهایی است که انسان آن را بکار برده است. به این فلز در زبان انگلیسی Lead در عربی رصاص و در زبان پهلوی سرب گفته می شود. در حدود 4000 سال پیش از میلاد مصری ها و سومری ها از سفید سرب برای آرایش استفاده می کردند. در قرون وسطی از سرب به گستردگی در مصالح ساختمانی استفاده می شده است. در ...

کاربرد مواد پليمري در بتن کاربرد مواد پليمري در قرن حاضر به سرعت در رشته‌هاي مختلف صنايع و از جمله صنايع ساختماني در حال گسترش مي‌باشد، يک کاربرد جديد و موفق از اين مواد، ساخت بتن‌هاي پليمري است . بتن‌هاي پليمري، مخلوطي از حدود 80 تا 95 درصد پرک

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول