دانلود تحقیق مسعود سعد سلمان

Word 44 KB 20205 14
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • تفاوت ها تولد زادگاه:
    مسعود سعد سلمان سراینده ی بزرگ شعر دری بود و در نیمه قرن پنجم وآغاز قرن ششم سرآمد حسبیه سرایان ونخستین شاعر پارسی گوی در سرزمین هندوستان است همزمان با او دهها شاعر دیگر در دستگاه فروانروایی غزنویان به سرودن نظم می پرداختند و برخی از آن ها از دید نام وجاه بر او برتری داشتند.
    اصل خاندان مسعود سعد از همدان بود و با قدرت یافتن غزنویان یکی از کاشبه غزنین مهاجرت کرده بود و در دربار غزنوی وارد شغل دیوانی شده بود مسعود سعد به احتمال زیاد در بین سالهای 438 و 440 در لاهور به دنیا آمد واین که در بعضی تذکره ها زادگاه اورا همدان یابرهان نوشته اند صحیح نیست وخود شاعر در اشعار گوناگون به این نکته تصریح کرده است:
    ای لاهور و ریسک بی من چه گونه ای بی آفتاب روشن روشن چگونه ای
    ای جره بازدشت گذار شکار دست بسته میان تک نشیمن چگونه ای
    -مهدی اخوان ثالث در سال 1307 در مشهد به دنیا آمده و پدرش عطار طبیب بود.


    نوجوانی: کودکی ونوجوانی شاعر و در لاهور صرف آموختن علم وادب نیز فراگرفتن فنون جنگاوری وشکار و تیراندازی وسوارکاری کردید به ویژه آن که به سبب اشتغال پدرانش به امور دیوانی آموختن شعر وادب وترس در خاندانش موروثی بود چنانکه خود می گوید: سعد مسعود همان دادست از براعت که سعد سلمان.
    مهدی اخوان ثالث در ابتدا به موسیقی علاقه داشت و بدور از چشم پدر تا به تار زدن می پرداخت هنگامی که پدر فهمید او را کرد.
    پس از آن به شعر علاقمند شد وی پس از آموزش ابتدایی وارد هنرستان شد واز کار سوهان کشی اره کشی و آهنگری چیزهایی بیاموخت.

    سپس به تهران رفته در کریم آباد و رامین به معلمی مشغول شد.


    نام زندان و مدت زندانی بودن
    مسعود سعد سلمان به مدت ده سال در زندان های سو دهک و نای ( هفت سال در سو ودهک و سه سال در نای)زندانی بود و سه سال در برنج گرفتار بود.
    اما مهدی اخوان ثالث در زندان های قصر وقزل قلعه به مدت یکسال و در خوزستان به مدت 9ماه به زندان می افتد
    بعد از رهایی:
    مسعود سعد پس از رهایی از زندان به لاهور بازگشت و به سرپرستی املاک پدر خودسعد سلمان که تا این زمان هنوز زنده بود پرداخت بونصر که اهل ادب بود از قدیم با مسعود آشنا بود شاعر را بار دیگر به عمل دیوانی کشاند و او را از ندیمان خاص عضدالدوله نیز زاد کرد.

    شاعر درمجالس بزم شیرزاد در کنار ندیمان و عمله طب به شعر خواندن می پرداخت
    اخوان ثالث پس از رهایی به کار روزنامه نویسی می پردازد ودر رادیو و سازمان فیلم ابراهیم گلستان مشغول می‌شود.
    مدتی بعد به خوزستان رفته و برنامه ی ادبی اهواز به راه می اندازد.
    مدتی بعد به خوزستان رفته و برنامه ی ادبی اهواز به راه می اندازد.

    مرگ فرزند مسعود سعد سلمان در زندان مرنج متوجه مرگ پسرش صالح می‌شود ودر وصف وی مرثیه ای در وصف وی سروده است.

    تفاوت در سبک دیوان مسعود سعد مجمع متنوع و رنگانگی است که از توصیف تغزل و مدح، رثا،حکمت وطنز و برتر از همه حسب حال شهرت، ارزش واعتبار شعر مسعود سعد در درجه ی نخست از حسبیات او مایه گرفته است مسعود سعد باریک بینی خود را در وصف در چیستان های متعدد نشان داده شده است: چیستان کتاب چون تو معشوقه و چون تو دلبر نبود خلق را به عالم در به هنر طبع ترس استاد به فرد روح را توی رهبر علو واغراق از لوازم مدیحه سرایی است ومسعود سعد نیز از آن برکنار نیست.

    که طول وعرض همت او داردی سپهر خورشید کی رسیدی هرگز به باختر وگاهی زبونی وچاپلوسی پس از اندازه در مدایح او دیده می‌شود: هر جا که ستور توآید من قبله خویش خاک آن سازم در نظر مسعود سعد معیار شعر درست واستوار اما هنر مر خردمند است.

    سخن به وزن درست آید ونظم قوی چو باشد مرد پرخرد معیار -اشعار اخوان دارای 3ضلع است: ابتدا او به سبک خراسانی سروده است شعرهایی مثل ارغنون وعصیان ضلع دوم به سالهای بعد از 1331 بر میگردد که به روش نیمایی گرایش پیدا کرده است ضلع سوم به آن دورانی بر میگردد که وی به قالب های سنتی شعر فارسی برگشته است البته در این زمان رخدادها به شکل طنز آمیزی در شعرهایی او تجسم می یابد و همه چیز برای اوجدیت خود را ازدست داده است.

    از نظر او شاعر دانسته شعر نمی گوید و تا درونش از معانی شاعر سرشار نشود شعر نمی سراید.

    او به سراغ شاعران قدیمی می رود و موجی از واژگان قدیمی را زنده می‌کند برای نمونه به جای سلام وخداحافظی از کلمات درود و بدرود استفاده می‌کند میتوان او را کلاسیک جدید نامید وی به پاکی و اصالت کلمه اهمیت می دهد وافعال را دقیق به کار می برد مثل بخشیدن و بخشاییدن گویا در و جود او دو سراینده است یکی در آخر شاهنامه از نیما پیروی می‌کند و یکی به سبک روشن کهن شعر می گوید وی با یادآوری اسطوره ای مکان های سنتی بین گذشت وحال پیوند برقرار می ند ترکیب های نو وکهنه را به کار می برد.

    مثل بسیط ز مهریر، شط دشنام، شکوفه هنر وهمچنین از اسامی تاریخی مثل بیژن، اسکندر، لات وغربی نیز بهره برده است در بسیاری از اشعار خود سوی وا قعیت های اجتماعی و سیاسی زمان خود نظر داشت واوج این سبک را میتوان در اشعار آخر شاهنامه و از این اوستا مشاهده کرد او تا شعر زمستان روش دیگری داشت اما پس از آن به عنوان یک شاعر معاصر مطرح شد ولی تا حد تعیم یعنی به حد فرخ نرسید و نمی خواست ونمی توانست.

    در مقابل حماسه گرایی شعر نیما شعر حدی تراز یک است تصویرسازی را در اشعار زمستان و خوان هشتم می بینیم.

    مشارکت ونزدیکی انسان و طبیعت را میتوان در شعر نماز او دید.

    آنچه نقطه مشترک تمام شعر اخوان است اندوه ،گریه ،ناامیدی ،شکست در عین حال مملو از نجابت وروشنی وراستی ولی برعکس ساختار اشعار او از نظر فکری هیچ تنوعی ندارد اخوان بر خلاف فروغ که شاعر آینده بین بود فقط برای حال می سرود آن هم برای ایران نه جهان او خود را شاعری ملی می داند نه جهانی خصوصیات جهانی شدن یعنی داشتن یک ذهن فرهنگی جهانی ودیگر جسارت ایستادن در برابر همه ی موانع شعر کلاسیک بیش تر از همه در نیما وسپس شاملو وجود داشت.

    مهمترین دهه ی شعری او به سال های 1334 تا 1343 برمی گردد در واقع شعر ناگه غروب کدامین ستاره در سال 1343 همان شعر زمستان در سال 1334 می‌باشد اما پردرد تر و شکوه آمیزتو او شاعری آرمان گرا وواقع بین است نقطه ای دیگر موقعیت اخوان را میتوان سرودن شعرهای سیاسی واجتماعی دانست که آیینه ای در نقاط تاریخی 40ساله اخیر است.

    در مورد او نوشته اند که زندگی را دوست می داشت وی شاعری است که دشواری های شخصی و خانوادگی را در آثار و یادداشت های خود ثبت کرده است او بذله گو تیزهوش وحاضر جواب بود.

    وقایع مهم عصر شاعر حکومت چالندر: مسعود سعد بار دیگر شوکت وثروت رفته را بازیافت قصری در لاهور بنا کرد در این ایام هندوان در شهر چالندر قیام کردند و بونصر پارسی با لشکرکشی کران بر آنها تافت و قیامشان را سرکوب کرد مسعود سعد در این جنگ در کنار بونصر بود دوران کامروایی ورهایی او بار دیگر به سرانجام رسید این بار بونصر پارسی متهجم وگرفتار گردید و مسعود را نیز به جرم همدستی با او به زندان افکندند.

    این بار شاعر را در قلعه ی مرنج زندانی کردند و دست پایش را به زنجیر آهنین کشید این قلعه نیز برسرکوهی بلندتر ازداشت وراه دشواری داشت که هیچ کس نمی توانست خودرا به بالای آن برساند.

    شباهت ها: زندان در غزنین چنانکه از نحوه اشعار مسعود بر می آید شاعران و درباریان آنچنان ذهن پادشاه را نسبت به او بدبین کرده بودند که بدون دلیل به حبس شاعر فرمان داد.شاید تهمت زننده راشدی شاعر دربار باشد.

    که پیش از گرفتاری خطاب به سیف الدوله دربار او چنین گفته: اگر نه بیم تو بودی شما به حق خدای که راشد را بفکندی زآب و زنان دردهک: نخستین زندان شاعر نام دهک بود.بعضی از مولفان چون در بیت زیر هفت سالم بی سود سود و دهک پس از آنم سه سال قلعه نای به ضرورت وزن شعر، نا مسو مقدم بردهک آمده است تصور کرده اند که زندان نخست قلعه سو بوده است اما شاعر خود به صراحت در این بیت گفته است که او را از دهک به سو برده اند نشسته بودم در کنج خانه ای به دهک به دولت تو مراسیم بود وجامه ونان این زندان در فاصله 150 کیلومتری درست شرق واقع است ودرقدیم سر راه غزنین به هندوستان قرار داشت.

    شاعر در دهک به نسبت به زندان های بعدی از رفاه وآسایش بیش تری برخوردار بود وچند تن از شخصیت های آن زمان در زندان از اوحمایت می کردند.

    در قلعه سو توطئه کردن نتوانستند آسایش نسبی شاعر را در دهک تحمل کنند وکاری کردند که فرمان او به قلعه سو داده شد.

    محل جغرافیایی سو به سمت جنوب شرق دهک به فاصله ای ده کیلومتر دره ی بسیار تنگی است که سوکوه نام دارد و بالای این کوه خرابه زاری است که محبس سلاطین آن ناصر در آن بود.

    مسعود سعد در این باره می گوید: حصار به حدی مرتفع بود که میتوانستم با ستارگان راز دل خود را بگویم در این زندان زنجیر آهنین برپای او بستند و از هوای عفن و مردم بی سامان شکوه ها داشت وتنها مایه ی دلخوشی او وجود پیرمد منسجمی به نام بهرامی بد وعلم نجوم را در حکمال از او آموخت مجموع گرفتاری شاعردر دهک وسو هفت سال بود وسپس او را به قلعه ای نای بردند.

    در حصار نای آنان سرنشات عالم دارند پیوسته به نای طبع خرم دارند ای نای زتو همه جهان غم دارند تو آنان نایی کز پی ماتم دارد.

    قلعه ی نای به دو دلیل مشهودترین زندان مسعود سعد است چنانچه نام سایرز زندان ها را تحت شعاع قرارداده است یکی اینکه در این زندان عذاب روحی و جسمی شاعر بیش تر بوده است و دیگر خود لفظ نای که با ساز معروف جناس تام دارد و شاعر ابهام وتناسبات بدیهی از آن ساخته است.

    محل جغرافیایی این زندان در سمت غرب شهر غزنین مایل به زاویه جنوب در فاصله حدود 80کیلومتری دردل قلعه ای سربه فلک کشیده موثرترین وپرسوزترین حسبیات مسعود در همین زندان سروده شده است چون نای بی نوایم از این نای بی نوا شادی ندید هیچ کس از نای بی نوا شد دیده تیره ونخرم زبهر آنک روزم همه شب است وصبا هم همه سسا پس از سه سال گرفتاری در نای وجمعا ده سال در دهک وسو ونای از زندان رهایی یافت شاعر ک با یک فرمان پادشاه در اثر سوءظن به زندان افتاده بود بدون آنکه جرم خود را بداند با فرمانی دیگر آزادی خود را بازیافت عفوسلطان نامدار رضی بر شب من فکند نورقمر: در حصار مرنج: مسعود سعد سلمان قریب 3 سال در زندان مرنج زندانی بود.

    اخوان در سال 1328 وارد بردهای اجتماعی می‌شود و به زندان می افتد و اورا به کاشان تبعید می کنند اشعار او در این دوره جنبه ی رئالیسم خوبی دارد او وشاملو، کسرایی.

    ابتهاج وشاهرودی ونیما در جبهه های فعالیت داشتند.

    و از سال 1331 به پویندگان راه صلح می پیوندند.

    او به خاطر شعری که درباره مبارزه صلح طلبانه سروده جایزه صلح را دریافت کرد بعد از کودتای 1345 به دلیل منازعه شخصی 9 ماه به زندان می افتد.

    مرگ فرزند: بزرگترین اندوه مسعود در زندان مرنج دوری از کسان وفرزندانش بود اما از بخت واژگون وسنگدی سلطان او را آنقدر در مرنج نگه داشتن تا خبر مرگ تو امن ها که پاره کنم زدرد پیراهن ها البته نباید پنداشت که این زندان هیچ جای شکری برای شاعر درد کشیده نداشته است بزرگترین امید این بیت نمایان است: شکر ایزد را که اندر این حس از دیدن سنگلان مصوتم شباهت درسبک: مستزاد: هرکه گه ای در مشکوی توست.

    پادشاست شه که همسایگی کوی توست چون گداست باغ جهان موسم اردیبهشت یا بهشت گرنه ثنا خوان گل روی توست بی صفاست نرگس گلزار جنان هر که گفت یاشنفت این که چوچشمان بی آهوی توست بی حیاست سروشنیدم که قد‌آراسته خاست مدعی قامت دلجوی توست بداداست رحم کن ای دیده رخ زرد من دردمن گرنه امیدیش به داروی توست بی دواست مهدی اخوان ثالث به آخر هر مصراع کلمه یا کلماتی افزوده شده است این نوع شعر را به سبب همین بخشهای اضافی مستزاد می گویند کلمه یا کلمه های اضافه شد معنی مصراع را کامل می کنند.

    این افزوده ها همه وزنی یکسان دارند و با مصراع قبل از خود نیز هم وزن اند.

    با افزودن واژه یا واژه هایی به پایان مصراع های قلعه رباعی وغزل میتوان مستزادی سرود قدیمی ترین مستزاد در دیوان مسعود سعد آمده است این کامکار سلطان انصاف تو به کیهان گشته عیان مسعود شهریاری، خورشید نامداری اندرجهان ای اوج چرخ جایت گیتی ز روی ورایت چون بوستان (مسعودسعد) در عصر مشروطه نیز این قالب در شعر نسیم شمال، بهار وادیب الممالک فراهانی رواجی خاص یافته است.

    درون مایه مستزاد می تواند مدح، عشق، عرفان، مسائل اجتماعی ومعینی و...

    باشد.

    اهمیت مستزاد از آن روست که می تواند از منابع الهام نیما در کوتاه وبلند کردن مصراعهای شعر نو باشد.

    زیرا تنها قالب شعر سنتی است که مصراعهای آن باهم مساوی نیستند.

    منابع مسعود سعد: 1-رضازاده ،شفق:تاریخ ادبیات ایران،انتشارات وزارت فرهنگ ، تهران، بی تا.

    2-سبحانی دکتر توفیق هـ:نگاهی به تاریخ ادب فارسی در هند،انتشارات دبیر خانه شورای گسترش زبان وادبیات فارسی، تهران، چاپ اول 1377 هـ ش.

    3-عروضی سمرقندی: چهارمقاله، به اهتمام دکتر محمد معین، موسسه انتشارات امیر کبیر، تهران 1369 4-عوفی ،محمد:لباب الاباب،تصحیح سعید نفیسی، به سرمایه کتابخانه ابن سینا،تهران اسفند ماه 1335 هـش.

    5-از کوهساری بی فریاد/ برگزیده قصاید مسعود سعد سلمان:گزینش وگزارش از دکتر مهدی نوریان-تهران: جامی، 1378 6-دیوان مسعود سعد سلمان، تصحیح دکتر مهدوی نوریان، اصفهان، انتشارات کمال، 1364 7-لغت نامه، علی اکبر دهخدا، دانشگاه تهران.

کم نبودند شاعران ونويسند گاني که به جهات گوناگون وتهمتهاي رنگارنگ به بند زندان گرفتارآمدند وعمري را در کند وزنجير خودکامگان گذراندند وسرانجام يا در زندان اززندان زندگي ره به عالم بقا بردند ويا تن خسته و کوفته را با باري سنگين از رنج روزگار ازآن سمج

شاعراني که بر سر عقيده جان باخته باشند در قلمرو ادبيات فارسي انگشت شمارند. محمد فرخي يزدي يکي از آنهاست که به سال ???? ه.ق در يزد متولد گرديد. فرخي استعداد شعري و جوهر اعتراض را از همان ايام تحصيل در کار و کردار خود آشکار کرد و به سبب شعري که سروده

استان مازندران با حدود 24 هزار کیلومتر مربع مساحت بین 47 دقیقه تا 38 درجه و 5 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 34 دقیقه تا 56 درجه و 14 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته ایت. دریای مازندران در شمال، استان تهران و سمنان در جنوب و استان های گیلان و گلستان به ترتیب در غرب و شرق آن قرار گرفته است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری سال 1375 و با توجه به تفکیک استان گلستان از استان ...

سبکهاي شعر فارسي و شعراي معروف هر دوره ريشه ي زبان فارسي قديمي ترين نمونه شعر فارسي قالب هاي شعر فارسي سبک شعر، يعني مجموع کلمات و لغات و طرز ترکيب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معني هر کلمه در آن عصر، و طرز تخيل و اداي آن تخيلات از لحاظ حالا

بهاءالدین خرمشاهی رونق بازار حافظ شناسی حافظ شناسی به معنای شناخت حافظ و بحث و فحص درباره آراء و افکار و چون و چند هنر او و طبع و نشر آثارش یا آثاری درباره او، به یک معنی سابقه اش به عصر حافظ میرسد که خودش به جاذبه عالم گیر سخن خویش و روانی آن آگاهی داشته. چنان که میگوید: زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گوید که گفته سخنت میبرند دست به دست . طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر این طفل، یک ...

شهري دل انگيز وزيبا ، در کنار بزرگترين و با شکوه ترين پايتخت شرق باستان ، پس از دودمانهاي هخامنشي و ساساني پيوسته وارث و نگاهدارنده فرهنگ و تمدن ايران باستان و زادگاه و جايگاها بسياري از دلاوران و برزگان دين و دانش و هنر و حکمت و عرفان بوده است و به

زبان فارسي درهند : از سال 369 هجري قمري ( 986 ميلادي ) يعني از زمان ورود ناصرالدين به هند تا سال 1275 هجري قمري ( 1857 ميلادي ) يعني انقراض سلطنت خاندان مغول کبير ( سلسله بابري هند از اعقاب اميرتيمور گورکان زبان فارسي ، زبان رسمي و درباري و ديواني ،

استان کرمان در جنوب شرقي ايران واقع شده است. از شمال با استانهاي خراسان و يزد، از جنوب با استان هرمزگان،‌از شرق با سيستان و بلوچستان و از غرب با استان فارس همسايه است. مساحت اين استان حدود 175069 کيلومتر مربع است و بين 55 درجه و 25 دقيقه تا 32 درجه

frames. P30World Forums > آموزش > موضوعات علمي > ادبيات و علوم انساني > ادب و ادبيات PDA View Full Version : ادب و ادبيات soleares 10-15-2006, 03:33 PM ادبيات چيست؟ زبان و ادبيات جلوه گاه انديشه ، آرمان ،

به نام خدا خلاصه تاريخ ايران زمان ميلادي زمان هجري سلسله پادشاه رويدادها پايتخت حدود 720 تا 550 پيش از ميلاد مادها ديا اکو ديااکو هفت قبيله آريايي را در

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول