فرانس بکن بایر،قیصر فوتبال جهان، به گونه کنایه امیزی از تیم های افریقایی و اسیایی به دلیل عدم بهره گیری از یک متخصص روان شناسی ورزشی در اردوی تیم های فوتبال انتقاد میکند.)وردساکر 2006
او معتقد است بعضی از تیم ها صرف حضور در جام جهانی کعبه امال خود قرار دادند و برای موفقیت در این رقابت بزرگ تلاشی در خور نداشتند.
فوتبال ، امروز فراتر از یک ورزش ، مرزهای کشورها را درنوردیده و به یک صنعت بین المللی تبدیل گشته است.
صنعتی که رابطه تنگاتنگی با تبلیغات ، سیاست و غرور ملی پیدا کرده است.
امروز ، این تجارت بزرگ، به اوردگاهی برای رقابت های روانی ملت ها تبدیل گشته است. به گونه ای که تیمهایی در جام جهانی ان را همانند اوردگاه جنگ مقدس شمرده و با سر دادن شعارهای ملی سعی بر تحریک احساسات میلیون ها انسان در اقصی نقاط جهان داشتند.
شرایط به گونه ای دارد به پیش می رود که به اهمیت روزافزون این رشته ورزشی منجر خواهد شد.
ان گونه که کشورها با سرمایه گذاری های هنگفت در لیگ های حرفه ای فوتبال و استخدام مربیان طراز اول جهان به جست جوی موفقیت در این رشته ورزشی نشسته اند.
در این مقاله ابتدا مروری بر بعضی از عوامل موفقیت تیم های حاضر در جام جهانی 2006 المان خواهد شد و در ادامه به اوردن مثالهایی از تیم های ملی و باشگاهی موفق جهان می رسیم.
فرانس بکن باور، عوامل زیر را در موفقیت تیم های حاضر درموثر می داند:
بازیکنان
تیم مربی گیری
تاکتیک تیمی
قدرت بدنی و تغذیه
پیشینه ورزشی کشور و لیگ فوتبال
(موفقیت در فوتبال 1997)
انتخاب بازیکنان:
موفقیت هر گروهی تا حد زیادی به دانش ، مهارت و توانایی اعضای گروه بستگی دارد.پیدا کردن افراد نابغه برای هر شغلی اولین مرحله خلق همکاری های بی نظیر انسانی است.گروه های بزرگ را کسانی می سازند که از جذب افراد بهتر از خودشان نمی هراسند.(دانلسون فورسایت)
خوزه مورینیو ، سرمربی موفق تیم چلسی و بهترین سرمربی حال حاضر جهان ، اولین عامل موفقیت در یک کار گروهی را برگزیدن صحیح ابزار ها می داند. او بازیکنان را به ابزاری در دست مربیان تشبیه میکند و معتقد است همانند صحنه شطرنج ، این مربیان اند که با تفکرات و تاکتیک های خود از این ابزار ها سود می جویند و نتیجه را رقم می زنند.
تیم های ملی کشور های مختلف ، با توجه به تمام دارایی هایشان می بایست مجموعه ای هماهنگ را می ساختند و انها را در کنار همدیگر ازمایش می کردند تا برای این رقابت اماده گردند.
اما واقعیت امر به گونه ای دیگر رقم خورد، بسیاری از مربیان از نام بسیاری از بازیکنان بزرگ گذشتند و انها را به نیمکت دوختند یا اصلا دعوت نکردند.
خوزه پکرمن، مربی تیم ملی ارژانتین ، با عدم دعوت از مو بلندها در مرحله مقدماتی انتقادهای فراوانی را به جان خرید.
هنوز هم بسیاری از کارشناسان عدم استفاده از لیونل مسی را اصلی ترین علت حذف تیم ملی ارژانتین و شکست این تیم مقابل تیم ملی آلمان می دانند.
لاولپه ، مربی تیم ملی مکزیک ، صرفا به خاطر اختلافات خانوادگی ، خونسکا ، بهترین مهاجم این تیم را 70 دقیقه مقابل تیم ملی ایران نیمکت نشین کرد.
دومنک ، مربی تیم ملی فرانسه ، هم دیوید ترزگه را به جرم اینکه با فرانک ریبری در یک ماه به دنیا امده است و طالع بینی به او اجازه استفاده هم زمان از این دو بازیکن را نمی دهد تا اخرین بازی او را به بازی نگرفت.
سلیقه های شخصی مربیان در تیم ملی کشورمان هم تاثیر گذار بود.
با فشار زیاد مطبوعات ، غلام رضا عنایتی ، بهترین گلزن لیگ به تیم ملی دعوت شد .
و در طول مسابقات جام جهانی هم هرگز برانکو ایوُانکویچ از داشته هایش روی نیمکت استفاده بهینه نکرد و بر ترکیبی ثابت اصرار ورزید.
این در حالی بود که پله ، اسطوره فوتبال جهان ، هم لب به انتقاد از تیم ملی ایران گشود و ترکیب این تیم را از ماه ها قبل قابل پیش بینی دانست.