دانلود تحقیق ابن سینا

Word 323 KB 20265 20
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • ابن سینا (شیخ الرئیس ابو علی سینا) یا پور سینا (۹۸۰ - ۱۰۳۷) دانشمند, فیلسوف و پزشک ایرانی بود.

    وی ۴۵۰ کتاب در زمینه‌های گوناگون نوشته‌است که تعداد زیادی از آن‌ها در مورد پزشکی و فلسفه‌است.

    جرج سارتون او را مشهورترین دانشمند سرزمین‌های اسلامی می‌داند که یکی از معروف‌ترین‌ها در همهٔ زمان‌ها و مکان‌ها و نژادها است.

    کتاب معروف او کتاب قانون است.
    زندگی
    ابن سینا بلخی یا پورسینا حسین پسر عبدالله زاده در سال ۳۷۰ هجری قمری و در گذشته در سال ۴۲۸ هجری قمری، دانشمند و پزشک و فیلسوف بود.

    نام او را به تفاریق ابن سینا، ابوعلی سینا، و پور سینا گفته‌اند.

    در برخی منابع نام کامل او با ذکر القاب چنین آمده: حجه ‌الحق شرف‌الملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری.

    وی صاحب تألیفات بسیاری است و مهم‌ترین کتاب‌های او عبارت‌اند از شفا در فلسفه و منطق و قانون در پزشکی.
    «بوعلی سینا را باید جانشین بزرگ فارابی و شاید بزرگ‌ترین نماینده حکمت در تمدن اسلامی بر شمرد.

    اهمیت وی در تاریخ فلسفه اسلامی بسیار است زیرا تا عهد او هیچ‌یک از حکمای مسلمین نتوانسته بودند تمامی اجزای فلسفه را که در آن روزگار حکم دانشنامه‌ای از همه علوم معقول داشت در کتب متعدد و با سبکی روشن مورد بحث و تحقیق قرار دهند و او نخستین و بزرگ‌ترین کسی است که از عهده این کار برآمد.»(اموزش و دانش در ایران، ص۱۲۵)
    «وی شاگردان دانشمند و کارآمدی به مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی را که هر یک از ناموران روزگار گشتند تربیت نمود.»(خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۴۹۳)
    بخشی از زندگینامه او به گفته خودش به نقل از شاگردش ابو عبید جوزجانی بدین شرح است:
    پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا درآمد.

    بخارا در آن عهد از شهرهای بزرگ بود.

    پدرم کار دیوانی پیشه کرد و در روستای خرمیثن به کار گماشته شد.

    به نزدیکی آن روستا، روستای افشنه بود.

    در آنجا پدر من، مادرم را به همسری برگزید و وی را به عقد خویش درآورد.

    نام مادرم ستاره بود من در ماه صفر سال ۳۷۰ از مادر زاده شدم .نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم به بخارا نقل مکان کرد در آنجا بود که مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن و ادب بیاموزم.

    دهمین سال عمر خود را به پایان می‌بردم که در قرآن و ادب تبحر پیدا کردم آنچنان‌که آموزگارانم از دانسته‌های من شگفتی می‌نمودند.


    در آن هنگام مردی به نام ابو عبدالله به بخارا آمد او از دانش‌های روزگار خود چیزهایی می‌دانست پدرم او را به خانه آورد تا شاید بتوانم از وی دانش بیشتری بیاموزم وقتی که ناتل به خانه ما آمد من نزد آموزگاری به نام اسماعیل زاهد فقه می‌آموختم و بهترین شاگرد او بودم و در بحث و جدل که شیوه دانشمندان آن زمان بود تخصصی داشتم.
    ناتلی به من منطق و هندسه آموخت و چون مرا در دانش اندوزی بسیار توانا دید به پدرم سفارش کرد که مبادا مرا جز به کسب علم به کاری دیگر وادار سازد و به من نیز تاکید کرد جز دانش آموزی شغل دیگر برنگزینم.

    من اندیشه خود را بدانچه ناتلی می‌گفت می‌گماشتم و در ذهنم به بررسی آن می‌پرداختم و آن را روشن‌تر و بهتر از آنچه استادم بود فرامی‌گرفتم تا اینکه منطق را نزد او به پایان رسانیدم و در این فن بر استاد خود برتری یافتم.
    چون ناتلی از بخارا رفت من به تحقیق و مطالعه در علم الهی و طبیعی پرداختم اندکی بعد رغبتی در فراگرفتن علم طب در من پدیدار گشت.

    آنچه را پزشکان قدیم نوشته بودند همه را به دقت خواندم چون علم طب از علوم مشکل به شمار نمی‌رفت در کوتاه‌ترین زمان در این رشته موفقیت‌های بزرگ بدست آوردم تا آنجا که دانشمندان بزرگ علم طب به من روی آوردند و در نزد من به تحصیل اشتغال ورزیدند.

    من بیماران را درمان می‌کردم و در همان حال از علوم دیگر نیز غافل نبودم.

    منطق و فلسفه را دوباره به مطالعه گرفتم و به فلسفه بیشتر پرداختم و یک سال و نیم در این کار وقت صرف کردم.

    در این مدت کمتر شبی سپری شد که به بیداری نگذرانده باشم و کمتر روزی گذشت که جز به مطالعه به کار دیگری دست زده باشم.
    چون ناتلی از بخارا رفت من به تحقیق و مطالعه در علم الهی و طبیعی پرداختم اندکی بعد رغبتی در فراگرفتن علم طب در من پدیدار گشت.

    در این مدت کمتر شبی سپری شد که به بیداری نگذرانده باشم و کمتر روزی گذشت که جز به مطالعه به کار دیگری دست زده باشم.

    مطالعه کتبی چون «مدخل منطق ارسطو»، «عناصر یا اصول هندسه اقلیدس» و کتاب معروف «المجسطی بطلمیوس» همگی در این دوران صورت گرفته است.

    وی در این میان حتی یک شب را سراسر آن نمی خوابید و روزها نیز جز به کار خواندن و آموختن نمی پرداخت انبوهی از دسته های کاغذ در برابر خود می نهاد و مسائل گوناگون را برای خود مطرح می کرد و در هر ساله ای مقدمات قیاس و شروط آن را در نظر می گرفت.

    هر گاه با قیاسی روبرو می شد که نمی توانست به «حد اوسط» آن دست یابد، برمی خاست و به مسجد می رفت و نماز می گزارد و از خداوند حل مشکل خویش را خواستار می شد تا بر وی گشوده می گشت.

    ابن سینا در سن 18 سالگی، در منطق، طبیعیات و ریاضیات چیره دست بوده است و آنگاه بر الهیات روی آورده و به خواندن کتاب متافیزیک (ما بعد الطبیعیه) ارسطو پرداخته و حتی به گفته خودش 40 بار آن را خوانده بود با یافتن کتاب «اغراض ما بعد الطبیعیه» ابونصر فارابی توانست بر فهم مشکلات کتاب ارسطو فائق آید.

    ـ بیماری نوح بن منصور سامانی فرمانروای بخارا، بهانه ای بود تا ابن سینا به کتابخانه بزرگ وی راه یابد.

    و از این طریق با مطالعه کتب موجود در آن بر دانش خویش افزود...

    .

    ابن سینا به 22 سالگی رسیده بود که پدرش درگذشت وی در این میان برخی کارهای دولتی امیر سامانی عبدالملک دوم را برعهده گرفته بود که تقریبا پس از دو سال بواسطه دگرگونیهای سیاسی و سقوط فرمانروایی سامانیان در بخارا، به گرگانج در شمال غربی خوارزم رفت و به حضور علی ابن مامون بن محمد خوارزمشاه، از فرمانروایان آل مامون (387 ـ 399 ق) معرفی شد.

    پس از چندی به گفته ابن سینا بار دیگر «ضرورت وی را بر آن داشت که گرگانج را ترک کند» قصد وی، پیوستن به دربار شمس المعالی قابوس بن وشمگیر فرمانروای زیادی گرگان بوده است، اما سپاهیان قابوس بر وی شورید و او را خلع و زندانی کرده بودند.

    پس از درگذشت قابوس (سال 403 ق) ابن سینا آزاد شد و پس از مدتی درنگ در گرگان به همراه شاگرد وفادارش ابوعبید جوزجانی که در این زمان به او پیوسته بود راهی ری شد.

    (در حدود 404 ق).

    تغییرات سیاسی و اوضاع اجتماعی وی بار د یگر او را مجبور به ترک آن شهر کرد این بار به همدان و راه یافتن به کاخ شمس الدوله برای معالجه وی که به بیماری قولنج مبتلا بود.

    ابن سینا چهل روز در کاخ گذرانید و در پایان خلعتهای فراوان یافت و به خانه خود بازگشت، در حالی که در شمار نزدیکان و همنشینان شمس الدوله در آمده بود.

    در سال 406 ق شمس الدوله او را به وزارت خود گماشت اما سپاهیان او بروی شوریدند و ابن سینا 40 روز متواری شد در آن هنگام شمس الدوله بار دیگر دچار بیماری قولنج شد و ابن سینا را احضار کرد و از وی بسیار پوزش خواست، که پس از بهبود بیماری او (شمس الدوله) مجدداً در پست وزارت جای گرفت.

    در این دوران تالیف کتاب «شفا» را از طبیعیات آن آغاز کرد وی کتاب اول «قانون» در پزشکی را پیش از آن تالیف کرده بود در این میان چنین بر می آید که ابن سینا از زندگانی آرامی برخوردار بوده است زیرا بنا بر گزارش جوزجانی، روزها را به کارهای وزارت شمس الدوله می گذراند و شبها دانشجویان بر وی گرد می آمدند و از کتاب شفا و قانون می خواندند.

    پس از مرگ شمس الدوله (412 ق) پسرش سماء الدوله ابوالحسن به جای او نشست و از ابن سینا خواست که وزارت او را بپذیرد اما ابن سینا از پذیرفتن این مقام سر باز زد وی ترجیح داد که دیگر در آن دولت نماند و به آن خدمت ادامه ندهد و مطمئن شد که احتیاط در آن است که برای رسیدن به دلخواه خود، پنهان بزید و منتظر فرصتی باشد تا از آن دیار دور شود.

    او در آن مدت پنهانی، پس از نوشتن بقیه کتاب شفا و پایان دادن همه بخشهای طبیعیات (بجز الحیوان) و «الهیات» آن، و بخش «منطق» را آغاز کرد و برخی از آن را نوشت در این میان ظاهراً بین ابن سینا و فرمانروای اصفهان مکاتباتی صورت گرفته است که افشای آن منجر به زندانی شدن وی گردید.

    و بنا به گزارش «ابن اثیر» مدت 4 ماه در قلعه ای بین راه همدان و اصفهان سپری کرده است.

    پس از آزادی به همدان بازگشت و به نوشتن بقیه کتاب شفا پرداخت.

    ابن سینا پس از مدتی همدان را به قصد اصفهان ترک کرد.

    (414 ق) از این هنگام به بعد دوران چهارده، پانزده ساله زندگی آرام ابن سینا آغاز می شود.

    وی اکنون از نزدیکان و همنشینان علاء الدوله (فرمانروای اصفهان) بود که مروی دانش دوست و دانشمند پرور به شمار می رفت.

    شبهای جمعه مجلس مناظره ای در حضور وی تشکیل می شد که ابن سینا دانشمندان دیگر در آن شرکت می کردند.

    ابن سینا در همه دانش ها سرآمد ایشان بود.

    وی در اصفهان کتاب شفا را با نوشتن بخشهای «منطق»، «مجسطی»، «اقلیدس»، «ریاضیات» و «موسیقی» به پایان رسانید.

    او کتاب الانصاف را نیز در اصفهان تالیف کرد، اما این کتاب و بسیاری دیگر از دارایی های وی درجمله سلطان مسعود غزنوی به اصفهان و تصرف آن از میان رفت.

    شیخ الرئیس ابن سینا اولین دانشمند اسلامی است که کتابهای جامع و منظم در فلسفه نوشته است.

    کتاب شفای او در واقع حکم یک دائرهالمعارف فلسفی را دارد.

    علاوه بر شفا کتاب های نجات، اشارات و تنبیهات، قراضه طبیعیات، مبداء و معاد و داستان حی بن یقطان را همگی در فلسفه نوشته است.

    ابن سینا در مدت اقامت در همدان به قصد ایجاد رصد خانه، دستگاهی که شباهت زیادی به ورنیه امروزی داشت، اختراع کرد و مفاهیم مهم فیزیکی از قبیل: حرکت، نیرو، فضای خالی، نور، و حرارت را به دقت بررسی کرده است.

    ابن سینا استاد تعلیم و تربیت، اولین دانشمند اسلامی است که در این باره اظهارات بسیار ارزنده ای داشته است.

    کتاب تدابیر المنازل و چهار فصل از فن سوم کتاب اول قانون و مقاله اول از فصل پنجم کتاب شفا را به تعلیم و بهداشت کودکان اختصاص داده است.

    ابن سینا راجع به ورزش و انواعش، درباره برگزیدن هنر و حرفه دست بشر را می گیرد و به سر منزل سعادت می رساند.

    ابن سینا هزار سال پیش مربیان اطفال را سفارش می دهد که از همان اوان کودکی علاقه و شوق بچه را بسنجند و در هر پیشه ای که استعداد و علاقه دارد او را در آن پیشه و هنر تشویق کنند.

    ابن سینا منطق دان، کتاب قانون در طب را سراسر بر اساس صغرا کبرای پی ریزی کرده، برابر کرده و نتیجه گیری منطقی را ابراز می دارد که جای شک و گمانی نماند.

    ابن سینای روانشناس، در کتاب قانونش بحث هایی درباره روان شناسی و روان پزشکی دارد که واقعا مایه تعجب است.

    ابن سینا با وجود عمر کوتاه و با آن همه گرفتاری و دغدغه و اختفا و فرار و زندان، که گریبانگیرش بوده است، توانسته 476 کتاب و رساله در هر علمی از علوم متداول زمان خود را به جامعه تقدیم کند.

    که اکنون 246 کتاب و رساله او باقی و در کتابخانهای مختلف دنیا موجود است.

    ابن سینا، فیلسوف در فلسفه اش متأثر از افلاطونی نو بوده و کوشش کرده آن را با دین اسلام وفق دهد؛ که در این باره از ابن رشد بسیار پیشی گرفته و کمتر از ابن رشد از ارسطو تبعیت کرده است.

    با این همه چندی از کوته فکران او را کافر و زندیق خوانده اند.

    ابن سینای طبیب که قانون را نوشته، در حقیقت باید گفت که دایرهالمعارف طبی را به دنیا ارزانی داشته است.

    قانون در طب ابن سینا که شامل پنج کتاب است، تا قرن هفدهم در سراسر اروپا معتبرترین کتاب طبی بوده و در هر دانشگاهی آن را تدریس کرده اند، و حتی امروزه هم می توان از توجیهات و اشارات او بهره ها کسب کرد.

    شرح هایی که در دنیای اسلام بر کتاب قانون ابن سینا نوشته شده از علمای زیر است: علی رضوان، متوفی 460 هجری قمری، امام فخر رازی، نجم الدین احمد نخجوانی، محمد بن محمود آملی متوفی بسال 733 ه.ق.، سعدالدین محمد فارسی، فخرالدین محمد خجندی، جمال الدین حلی، رفیع الدین گیلی، یعقوب بن اسحق سلوی، ابوالفرج یعقوب بن اسحق معروف به ابن القف، هبه الله یهودی مصری، حکیم محمد بن عبدالله آق سرایی، حکیم علی گیلانی، ......

    قبر ابن سینا بعد از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب ما بعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم ولی چیزی از آن نمی‌فهمیدم و غرض مؤلف را از آن سخنان درنمی‌یافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم چنان‌که مطالب آن را حفظ کرده بودم اما به حقیقت آن پی نبرده‌بودم.

    چهره مقصود در حجاب ابهام بود و من از خویشتن ناامید می‌شدم و می‌گفتم مرا در این دانش راهی نیست...

    یک روز عصر از بازار کتابفروشان می‌گذشتم کتابفروش دوره گردی کتابی را در دست داشت و به دنبال خریدار می‌گشت به من الحاح کرد که آن را بخرم من آن را خریدم، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابو نصر فارابی، هنگامی که به در خانه رسیدم بی‌درنگ به خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه که همه آن را از بر داشتم پی بردم و دشواری‌های آن بر من آسان گشت.

    از توفیق بزرگی که نصیبم شده بود بسیار شادمان شدم.

    فردای آن روز برای سپاس خداوند که در حل این مشکل مرا یاری فرمود.

    صدقه فراوان به درماندگان دادم.

    در این موقع سال ۳۸۷ بود و تازه ۱۷ سالگی را پشت سر نهاده بودم.

    وقتی من وارد سال ۱۸ زندگی خود می‌شدم نوح پسر منصور سخت بیمار شد، اطباء از درمان وی درماندند و چون من در پزشکی آوازه و نام یافته بودم مرا به درگاه بردند و از نوح خواستند تا مرا به بالین خود فرا خواند.

    من نوح را درمان کردم و اجازه یافتم تا در کتابخانه او به مطالعه پردازم.

    کتابهای بسیاری در آنجا دیدم که اغلب مردم حتی نام آنها را نمی‌دانستند و من هم تا آن روز ندیده بودم.

    از مطالعه آنها بسیار سود جستم.

    آرامگاه بوعلی سینا در همدان چندی پس از این ایام پدرم در گذشت و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من از بخارا به گرگانج خوارزم رفتم.

    چندی در آن دیار به عزت روزگار گذراندم نزد فرمانروای آنجا قربت پیدا کردم و به تالیف چند کتاب در آن شهر توفیق یافتم پیش از آن در بخارا نیز کتاب‌هایی نوشته بودم.

    در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی همچون آواره‌ای در شهرها می‌گشتم تا به گرگان رسیدم و از آنجا به دهستان رفتم و دوباره به گرگان بازگشتم و مدتی در آن شهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم.

    ابو عبید جوزجانی در گرگان به نزدم آمد.

    آرامگاه بوعلی سینا از نمای زیرین ابو عبید جوزجانی گوید: این بود آنچه استادم از سرگذشت خود برایم حکایت کرد.

    چون من به خدمت او پیوستم تا پایان حیات با او بودم.

    بسیار چیزها از او فرا گرفتم و بسیاری از کتابهای او را تحریر کردم استادم پس از مدتی به ری رفت و به خدمت مجدالدوله از فرمانروایان دیلمی درآمد و وی را به بیماری سودا دچار شده بود درمان کرد و در آنجا به قزوین و از قزوین به همدان رفت و مدتی دراز در این شهر ماند و در همین شهر بود که استادم به وزارت شمس‌الدوله دیلمی فرمانروای همدان رسید.

    در همین اوقات استادم کتاب قانون را نوشت و تالیف کتاب عظیم شفا را به خواهش من آغاز کرد.

    چون شمس الدوله از جهان رفت و پسرش جانشین وی گردید استاد وزارت او را نپذیرفت و چندی بعد به او اتهام بستند که با فرمانروای اصفهان مکاتبه دارد و به همین دلیل به زندان گرفتار آمد ۴ ماه در زندان بسر برد و در زندان ۳ کتاب به رشته تحریر درآورد.

    پس از رهایی از زندان مدتی در همدان بود تا با جامه درویشان پنهانی از همدان بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار گردید.

    من و برادرش و دو تن دیگر با وی همراه بودیم.

    پس از آنکه سختیهای بسیار کشیدیم به اصفهان در آمدیم.

    علاءالدوله فرمانروای اصفهان استادم را به گرمی پذیرفت و مقدم او را بسیار گرامی داشت و در سفر و حضر و به هنگام جنگ و صلح استاد را همراه و همنشین خود ساخت.

    استاد در این شهر کتاب شفاء را تکمیل کرد و به سال ۴۲۸ در سفری که به همراهی علاءالدوله به همدان می‌رفت، بیمار شد و در آن شهر در گذشت و هم در آن شهر به خاک سپرده شد.

    آثار ابن سینا نسخه‌ای از کتاب قانون ابن سینا به زبان لاتین, چاپ ۱۴۸۴ میلادی در مخزن کتب نفیس کتابخانه مرکز علوم درمانی دانشگاه تکزاس در سن‌آنتونیو به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابن سینا و سایر دانشمندان ایرانی که در آن روزگار می‌زیستند کتابهای خود را به زبان عربی نوشتند.

    بعدها بعضی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد.

    فلسفه شفا نجات الاشارات والتنبیهات ریاضیات زاویه اقلیدس الارتماطیقی علم هیئت المجسطی جامع البدایع طبیعی ابطال احکام النجوم الاجرام العلویه واسباب البرق والرعد فضا النبات والحیوان پزشکی قانون الادویه القلبیه دفع المضار الکلیه عن الابدان الانسانیه قولنج سیاسه البدن وفضائل الشراب تشریح الاعضا الفصد الاغذیه والادویه موسیقی جوامع علم الموسیقی موسیقی الشفاء یا به پارسی شفا: این کتاب مهم‌ترین و جامع‌ترین اثر مولف در فلسفه مشاء و مبین آرای شخصی اوست.

    کتاب دانشنامه گونه‌ای است در زمینه منطق،ریاضیات، طبیعیات و الهیات که در سال ۴۱۰ قمری نوشته شده‌است.

    درابتدای کتاب، سخن ابو عبید عبد الرحمن محمد جوزجانی که بیانگر هدف و میزان تبعیت مولف از آرای ارسطوست،ذکر شده‌است.

    بخش منطق در نه فن و هر فن شامل چند مقاله‌است.

    عناوین آن عبارت‌اند از مدخل،مقولات،باری آرمنیاس،قیاس،برهان،مغالطه و شعر است.این بخش ۴ جلد از مجموعه را تشکیل می‌دهد.

    تمبری که بر روی آن تصویری از ابن سینا قرار دارد اشعار ابن سینا ابن سینا در شعر نیز دستی داشته و اشعار زیادی به زبان عربی سروده‌است و حتی منظومه‌هایی مثل قصیده ارجوزه در مسایل علمی ساخته‌است.

    اشعاری نیز به زبان فارسی از او روایت کرده‌اند که برخی از آن‌ها به نام دیگران نیز آمده‌است و با توجه به اسلوب و معانی آن‌ها باید در انتساب این اشعار به ابن سینا تردید روا داشت.

    ما در اینجا، برای آشنایی مختصر با اشعار ابن سینا، گزیده‌ای از مستندترین آنها را می‌آوریم: □ □ □ □ □ □ نظر برخی از بزرگان درباره ابن سینا آیت الله خمینی در شرح حدیثی از امام محمد باقر، از ابوعلی سینا به عنوان رئیس فلاسفه اسلام یاد می‌کنند.

    و نیز در کتاب «چهل حدیث» خود در شرح حدیثی ار امام جعفر صادق که ایشان هم از امیر مومنان علی (ع) نقل کرده‌اند، از ابوعلی سینا به عنوان امام فن و فیلسوف بزرگ اسلام نام برده‌اند.

    نظر آیت الله شهید مرتضی مطهری دریاره ابن سینا: استاد مطهری در کتاب «ولادها و ولایت‌ها» از شیخ الرئیس ابو علی سینا به عنوان اعجوبه دهر نام می‌برد.

    و در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» می‌نویسد: «ابو علی حسین ابن عبدالله ابن سینا، اعجوبه دهر و نادره روزگار، شناختنش یک عمر و شناساندنش کتابی بسیار قطور می‌خواهد.» از عمر خیام نیشابوری پرسیدند: «درباره اعتراض ابوالبرکات به سخنان شیخ بوعلی چه می گویی؟» گفت: «ابوالبرکات قدرت فهم سخنان شیخ را ندارد.

    پس چه اعتراضی می‌تواند به شیخ بکند و به نتایج افکار او چه ایرادی می‌توند بگیرد.» پس از قرن پنجم هر کس می‌خواست فلسفه بخواند، مجبور بود کتاب‌های فارابی و ابن رشد و مخصوصا بوعلی سینا را بخواند.

    منابع بیهقی، پورفندق، تتمه صوان الـحکمه، بخش زندگی‌نامه خودنوشت و اضافات ابوعبید جوزجانی مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران اموزش و دانش در ایران ابن سینا، بیژن آرقند غذای روح بود باده رحیق الحقکه رنگ او کند از دور رنگ گل را دقبه رنگ زنگ زداید ز جان اندوهگینهمای گردد اگر جرعه‌ای بنوشد بقبه طعم، تلخ چوپند پدر و لیک مفیدبه پیش مبطل، باطل به نزد دانا، حقمی‌از جهالت جهال شد به شرع حرامچو مه که از سبب منکران دین شد شقحلال گشته به فتوای عقل بر داناحرام گشته به احکام شرع بر احمقشراب را چه گنه زان که ابلهی نوشدزبان به هرزه گشاید، دهد ز دست ورقحـلال بر عـقلا و حـرام بر جهـالکه می‌محک بود وخیرو شر از او مشتقغلام آن می‌صافم کزو رخ خوبانبه یک دو جرعه برآرد هزار گونه عرقچو بوعلی می‌ناب ار خوری حکیمانهبه حق حق که وجودت شود به حق ملحق روزکی چـــــند در جهان بودمبر سر خـــــاک باد پیمودمساعتی لطف و لحظه‌ای در قهرجان پاکــــیزه را بــــیالودمبا خرد را به طبع کردم هجوبی خرد را به طمع بـــستودمآتـشی بر فروخــــــتم از دلوآب دیده ازو بــــــــپالودمبا هواهای حرص و شــیطانیساعــــتی شادمـــان نیاسودمآخر الامر چون بر آمد کاررفتـــم و تخم کشته بدرودمکـس نداند که مــن کـــجا رفتمخود ندانم که من کجا بودم می‌حاصل عمر جاودانی است بدهسرمایهٔ لذت جوانی است، بدهسوزنده چو آتش است لیکن غم راسازنده چو آب زندگانی است، بده دل گرچه در این بادیه بسیار شتافتیک موی ندانست ولی موی شکافتاندر دل من هزارخورشید بتافتآخربه کمال ذره‌ای راه نیافت مایـــیم به عفو تـو تــولاکردهوز طاعت معصیت تبرا کردهآنجا که عنایت تو باشد، باشدناکرده چو کرده، کرده چون ناکرده هر هیأت و هر نقش که شد محو کنوندر مخزن روزگار گردد محزونچون باز همین وضع شود وضع فلکاز پرده غیبش آورد حق بیرون در پرده سنحق نیست که معلوم نشدکم ماند ز اسرار که مفهوم نشددر معرفتت چو نیک فکری کردممعلومم شد که هیچ معلوم نشد

کلمات کلیدی: ابن سینا

بشر آن اشرف مخلوقات درآن لحظه موعود قدم به جهان هستی نهاد. از نبود، بود شد، ولی نه به تنهایی بلکه همقدم و همپا با او مشکلات و سختی ها و دشمنان هستی نیز پا به عرصه نهادند. ولی نه او و نه اینها هیچیک به خود یا از خود نبودند بلکه همه ا زاو بودند و او همواره با آنها.« او» آن خالق کائنات شعاعی از بصیرت و آگاهی خود را نیز ازمنبع بیکرانش به آن اشرف مخلوقات ارزانی داشت. سختی ها را با او ...

چکيده همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسي صحت و يا سقم نسبت انکار معاد جسماني به ابن سينا با استناد به اقوال وي در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار ديگر او تدوين شده است. حاصل کلام وي در مجموعه آثارش اين است که معاد در دو صورت «جسماني» و «روحاني» قابل تصور

ابن سينا (شيخ الرئيس ابو علي سينا) ياپور سينا (??? - ????) دانشمند, فيلسوف و پزشک ايراني بود. وي ??? کتاب در زمينه‌هاي گوناگون نوشته‌است که تعداد زيادي از آن‌ها در مورد پزشکي و فلسفه‌است. جرج سارتون او را مشهورترين دانشمند سرزمين‌هاي اسلامي مي‌داند

جنسيت: مرد تولد و وفات: (??? -???/???) قمري محل تولد: افشنه? بخارا شهرت علمي و فرهنگي: پزشک ، فيلسوف ، منطقي و دانشمند مشهور به ابن‌سينا يا ابوعلي‌سينا. در مغرب زمين آويسن يا آويسنا و ملقب به حجه?‌الحق ، شيخ‌الرئيس ، شرف‌الملک ، امام‌الحکما. ابن‌سي

ابن سينا ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا که درمغرب زمين به ابن سينا ،معروف است .ازفيلسوفان بزرگي بشمارمي آيدکه جامع تمام علوم عصرخويش بود.شهرت ابن سينا به قدري است که بيشترممالک شرقي قصددارندبراي افتخاربه گذشته علمي کشورخويش اورابه خودمنتسب نمايند. ا

ابو علي سينا حکيم، فيلسوف، طبيب و دانشمند بزرگ ايراني که در جهان غرب به نام(Avicenna) و با لقب امير پزشکان شناخته شده است، در ماه صفر از سال 370 هجري قمري در شهر بخارا به دنيا آمد. اين حکيم بزرگ که بعدها موثرترين چهره در علم و فلسفه جهان اسلامي

ابن سينا ابن سينا (شيخ الرئيس ابو علي سينا) يا پور سينا (??? - ????) دانشمند, فيلسوف و پزشک ايراني بود. وي ??? کتاب در زمينه‌هاي گوناگون نوشته‌است که تعداد زيادي از آن‌ها در مورد پزشکي و فلسفه‌است. جرج سارتون او را مشهورترين دانشمند سرزمين‌هاي اسلام

تعليم وتربيت از ديدگاه ابن سينا ابن سينا نخستين فيلسوف اسلامي است که در زمينه‏ي مسايل آموزشي، به گونه‏اي عميق انديشيده است. اکنون بر آنيم روشن کنم ابن سينا چگونه توانست برپايه‏ي ديدگاه‏هاي افلاطون و ارسطو و در عين وفاداري به تعليمات قرآني، سيستم خود

چهره ابوعلی‌سینا. نقاش: ابوالحسن صدیقی (این تصویر توسط انجمن آثار ملی رسما به‌عنوان چهرهٔ اصلی بوعلی سینا شناخته شد.) سیاه قلم روی کاغذ، ۱۳۲۴ ابن سینا (شیخ الرئیس ابو علی سینا) یا پور سینا (۹۸۰ - ۱۰۳۷) پزشک اهل ایران‌زمین، مشهورترین و تاثیر گذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان اسلامی بود.[۱] وی ۴۵۰ کتاب در زمینه‌های گوناگون نوشته‌است که تعداد زیادی از آن‌ها در مورد پزشکی و فلسفه‌است. ...

شيخ الرئيس حجت الحق ابو علي حسين بن عبدالله مشهور به ابن سينا سرآمد دانشمندان و فلاسفه قرن چهارم هجري بود که در روز سوم صفر سال 373 هجري قمري در بخارا بدنيا آمد گويند هنگامي که نطفه ابو علي سنا منعقد مي شد ستاره دنباله داري در آسمان مشاهده گرديد. اب

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول