دانلود تحقیق رایگان زندگی نامه پابلو پیکاسو

Word 35 KB 20355 4
مشخص نشده مشخص نشده دانلود مقاله های رایگان
قیمت: ۰ تومان
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • « پابلو پیکاسو» Pablo Picasso بزرگترین نقاش مدرنیست معاصر جهان و مبتکر و بنیان گذار مکتب کوبیسم در هنر نقاشی در 25 اکتبرسال 1881 در « مالاگا» ( شهری در اسپانیا) قدم به عرصه ی گیتی نهاد.

    پدرش هم « رونیز» نقاش بود و به نقاشی پرندگان بسیار علاقه داشت.

    پابلو تحصیلات ابتدایی خود را در مدارس « مالاگا» نزد پدرش به پایان رسانید و پس از دریافت تعلیمات گرانبهایی از پدر خویش در 15 سالگی در امتحان ورودی رشته ی عالی طراحی آکادمی هنرهای زیبای بارسلن شرکت نمود و تحصلات عالی خود را در بارسلن و سپس در مادرید انجام داد.


    پابلو در سال 1901 از اسپانیا به پاریس رفت و در این شهر برای همیشه رحل اقامت افکند.

    هنگام ورود به پاریس، پشیزی در جیب نداشت و به ناچار در اطاق ویرانی که سقفش می رفت فرو ریزد، می زیست.

    این اطاق در کوی «مونت» قرار داشت و هم اطاقی او شاعر غزلسرای بی پولی بود، از خودش بی پولتر!

    این دو تنها یک تخت شکسته بسته داشتند که پیکاسو روزها و شاعر غزلسرا شب ها بر روی آن می خوابید، اما پیکاسو از میدان بِدَر نمی رفت، مرتب نقاشی می کرد؛ گرچه در آغاز مایه ی کارش تفاوتی با کارمایه ی دیگر نقاشان نداشت، اما در سال 1900 به ذهنش خطور کرده بود که چیز تازه ای باید جستجو کند.

    در این زمان نخست از «امپرسیونیسم» - مکتب نوظهوری که در نقاشی گشوده شده بود - الهام گرفت و برای مغازه ها، کافه ها و سایر اماکن عمومی، تابلوهایی بدین سبک ساخت.

    اما وی به دفعات در سال 1901 شیوه ی کارش را دگرگون کرد و به ساختن تابلوهای زینتی پرداخت و این آغاز پیروزی اش بود.

    نخستین دوره ی پیروزی های او را «دوران آبی» خوانده اند.

    زیرا وی سال 1905 تابلوهایی ساخت که سایه های گوناگونی از رنگ آبی در آنها بکار رفته بود.

    در سال 1906 شیوه ی او دگرباره تغییر کرد و « دوران قرمز» آغاز گشت تابلوهای «بچه و اسب» و تصویر معروف « گرترود اشتاین» از بازمانده های این دوران است.
    لطف و زیبایی و دلبستگی به زندگی در کارهای دوران آبی وی نمایان بود.

    با این همه پیکاسو هنوز هم در جستجو بود.

    در 1907 گمشده ی خویش را در ترسیم ِتحریف شده ی حجاری های اسپانیا و افریقا یافت و از این زمان بود که خواست تابلوهایش نشان دهنده ی چیزهایی باشند که احساس می کند، نه چیزهایی که می نگرد.
    نخستین اثری که بر پایه ی این فکر تازه ساخت، پنج زن را نشان می داد که گرد توده ای میوه فراهم آمده بودند، پیکاسوآنها را با سبک خاص خویش چنان مستور ساخت که شناخته نمی شدند.

    چشم ها و خطوط صورت آنان را هم به شکل کاریکاتورهای وحشتناکی نمایان ساخت.

    از این زمان تابلوهای او صحنه ی تاخت و تاز اشکال مکعبی و مخروطی شکل و دیگر شکل های هندسی، به منظور بیان مطلق تمایلات زیبا پسندانه مخفی و نه نشان دادن طبیعت اشیاء گردید.

    معذلک او از طبیعت فاصله نگرفت.

    او قطعه ای از یک بینی را از جایی و تکه از بدن را از جایی دیگر به عاریت گرفته و مجموع این قطعه ها را در قالب خطوط زاویه دار، در تابلو مجسم می ساخت.


    در سالهای 1906 تا 1910 او و « ژرژ پراک» با هم بکار پرداخته و زمینه ی مکتب کوبیسم را فراهم کردند.

    پراک شیوه ی تازه ای پیش گرفت و نخستین کسی بود که کاغذهای چاپ شده و سنجاق و میخ را با نقاشی هایش آمیخت، پیکاسو تکه های تخته و دیگر چیزها را به آن افزود.

    بالاخره عوامل فوق به اضافه ی تلاش خستگی ناپذیر او برای یافتن عمق واقع طبیعت منتهی به « کوبیسم» گردید و بعدها در سال 1913 تئوری کامل این مکتب توسط نقاش معروف « گیوم اپوالسنه» تدوین گردید.

    سبک کوبیسم جنجالی بپا ساخت و او را در صف نامداران هنر نقاشی قرار داد.

    با اینهمه در سال 1917 بار دیگر از این سبک دوری جست و به سبک کلاسیک تمایل یافت.

    آنگاه به ایتالیا سفر کرد.

    وی هیچ گاه از کوبیسم غافل نماند.

    در سال 1918 پیکاسو دوباره به اشکال هندسی خود بازگشت و این بار طرح های روشن تر و مشخص تر با حشو و زوائد کمتر را برگزید.

    در سال 1925 در شیوه ی کارش تحولی دیگر پدیدار گشت.

    این دوران دوام بیشتر یافت و تابلو «گرنیکا» که منقدان آن را شاهکار دانسته اند از ابداعات این دوران است.

    چندی بعد این شیوه نیز دلش را زد و به خلق تصاویر عامه فهمتر پرداخت.

    پیکاسو قبل از اینکه کوبیسم را به وجود آورد یک نقاش کلاسیک بود و کارهای کلاسیک پیکاسو از نظر دقت خط و رنگ بی نظیر است.

    تابلوهایی که در این زمینه ساخته است، تمام دارای سرهای یونانی اند از این آثار می توان تابلوهای «عشاق» و «زن در لباس سپید» را نام برد.

    پیکاسو مردی است با پشتکار و عصبی مزاج که ثبات رأی ندارد، گروهی او را شیطان خوانده اند که جهان را در یک بن بست هنری گیج و سرگران ساخته است.

    گروهی از منتقدان گویند که وی شارلاتان بی همتائی است که زمانه و خویش را فریب داده است و کوبیسم را برای بازی دادن دنیای هنر ابداع کرده است.

    اما هوادارانش که تعدادشان بیشمار است، عقیده دارند که جهان سبک وی را خواهد شناخت به مانند بسیاری از سبک ها، که نخست مطرود بوده اند؛ چه در موسیقی و چه در ادبیات.

    پیکاسو در سن 85 سالگی مردی است چاق و کله طاس که چهره ای دارد پر از چین و چروک، اما چشم هایش تابناک و نافذ و انگشتانش بلند، حساس و چابک اند.

    در زندگی شخصی نخستین زنش «اولیویه» نام داشت.

    او به این زن چنان حسادتی می ورزید که روزها او را در خانه محبوس نگاه می داشت و کار خرید احتیاجات خانه را خود به شخصه انجام می داد.

    دومین زن پیکاسو هنر پیشه ی باله و سومین زنش عکاس بود!

    این زن موهای مشکی داشت.

    پیکاسو چند تابلو از او ساخت که شهرت بسیار یافت، وی از چهارمین زنش دو فرزند داشت.

    پیکاسو، مردی است که بزرگترین جنجال را در عالم هنر به پا ساخته و گروهی در استعداد او تردید و گروهی در نبوغش اصرار دارند؛ در هر حال وی از جمله چند نقاش چیره دست تاریخ بشر است.

    تاکنون هزاران تابلو ساخته است که برخی از آنها را تا 50 هزار دلار به فروش رفته است.

    اما ارزش یک تابلوی او به طور متوسط بیست هزار دلار است.

    پیکاسو در تمام عمر مطالعه کرده است، در چهل سالگی: ساختن ورق های آهنی، در شصت سالگی: اصول و رموز چاپ سنگی و در هفتاد سالگی: کوزه گری را آموخت.

    در کارگاه خود مجسمه ای دارد از یک سیاه پوست و پرده ی بزرگی به نام « انجمن صلح» ...

    او قیافه ای گرفته دارد، با اینهمه در پاره ای از مواقع خود را به دست خنده و نشاط می سپرد و چندان خوشمزگی و شوخی می کند که حوصله ی دوستانش را سر می برد.

    دیوانگی های او مایه ی لذت و سرمستی خبرنگاران است.

    این دیوانگی ها مشکل است و مثل سیگاری است که او برای رفع خستگی دود می کند.

    هیچ ماده ای در دنیا نیست که او بکار نبرده باشد، یکی از دوستانش می گوید روزی از او در کارگاهش پرسیدم: این همه حلبی را برای چه می خواهید؟

    و او جواب داد که مایل است از آنها استفاده کند اما نمی داند چطور آنها را بکار بود.

    در جوانی، در عین شهرت در پاریس خانه ای کهنسال داشت که از سالن های وسیع تشکیل می شد و همیشه پر از ، کبوتر، پرده های بزرگ و پر از آشفتگی و دَرهَم و برهَمی بود!

    در کارهش همیشه تعداد زیادی آهن پاره، گل های گوناگون، طرح ها، گلوله های شیشه ای، اعلان پاره ها، ستون های چدنی و تختخوابی که روی آن پر از نامه و روزنامه و عکس بود به چشم می خورد...

    همچنین در باغ خانه اش همیشه یک بزغاله ی زنگوله دار در گردش بود!

هنر اين سخنگوي روح انساني از بدو تولد انسان تا آخرين دم اسرار دروني و عواطف واحساسات ما را بيان مي کند . بشر از همان ابتداي خلقت در پي آفرينش وخلق زيبائي بوده چرا که خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: « از روح خود در انسان دميديم » و اين روح آفرينش وزيب

سالوادور فلیب دالی نقاش بزرگ و مشهور اسپانیایی در 11 ماه مه سال 1904 میلادی در روستای نزدیکی شهر مادرید به نام میگرز چشم به جهان گشود. در سال 1903 برادر بزرگ‌تر او در سن هفت سالگی دقیقاً نه ماه و ده روز قبل از تولد دالی درگذشت و مرگ او تأثیر بدی روی والدینش گذاشت و به همین خاطر والدین سالوادور تمام توجه خود را بعد از مرگ او معطوف فرزند کوچکشان کردند. پدرش یکی از افراد با اعتبار ...

سالوادور فليب دالي نقاش بزرگ و مشهور اسپانيايي در 11 ماه مه سال 1904 ميلادي در روستاي نزديکي شه ر مادريد به نام ميگرز چشم به جهان گشود. در سال 1903 برادر بزرگ‌تر او در سن هفت سالگي دقيقاً نه ماه و ده روز قبل از تولد دالي درگذشت و مرگ او تأثير بدي رو

زمانی که به رابطه میان سوررئالیسم و انسان شناسی می پردازیم پیش از هر چیز و بی اختیار نام انسان شناس معروف فرانسوی میشل لیریس به خاطرمان می آید که از او در این سخنرانی یاد خواهیم کرد و روشی که از وی به ویژه در انسان شاسی بر جای مانده است روش نوشتار خود زندگی نامه ای(Autobiographic)است.اماهمانگونه که خواهیم گفت روابط میان انسان شناسی و سوررئالیسم بسیار فراتر از چهره ها می روند و ...

ماجراى کوبیسم از آنجا شروع شد که نقاشانى نظیر پابلو پیکاسو و هانرى ماتیس نتوانستند با سطح دوبعدى و تخت بومها و صفحه هاى نقاشى کنار بیایند. آنها به این نتیجه رسیده بودند که نقاشى، در بهترین و دقیق ترین حالت هم نمى تواند جهان بیرونى را آنگونه که هست، به تصویر بکشد. براک، نقاش معاصر آنها، براى این مشکل یک راه حل خوب ارائه کرد. براک گفت : مشکل اساسى نقاشى این است که وقتى ما خود هم ...

سمبولیسم در آغار سده نوزده، در آن دوران که هریک از مکتب‏ها و جنبش‏های ادبی قلمروئی از جهان هنر و ادب را ویژه خود ساخته بود، جنبش دیگری بنام سمبولیسم پا به پهنه هستی گذارد. این جنبش در حقیقت شورش و عصیان نسل جوان در برابر تمام هستی‏ها و پدیده‏های اجتماعی و هنری و اخلاقی بود. سمبولیسم مکتبی ادبی بود که بدبینی و نومیدی را با وهم و رویا، همراه با احساس و خیالی ژرف و نیز درهم آمیخته ...

زمانی که به رابطه میان سوررئالیسم و انسان شناسی می پردازیم پیش از هر چیز و بی اختیار نام انسان شناس معروف فرانسوی میشل لیریس به خاطرمان می آید که از او در این سخنرانی یاد خواهیم کرد و روشی که از وی به ویژه در انسان شاسی بر جای مانده است روش نوشتار خود زندگی نامه ای(Autobiographic)است.اماهمانگونه که خواهیم گفت روابط میان انسان شناسی و سوررئالیسم بسیار فراتر از چهره ها می روند و ...

!--زمانی که به رابطه میان سوررئالیسم و انسان شناسی می پردازیم پیش از هر چیز و بی اختیار نام انسان شناس معروف فرانسوی میشل لیریس به خاطرمان می آید که از او در این سخنرانی یاد خواهیم کرد و روشی که از وی به ویژه در انسان شاسی بر جای مانده است روش نوشتار خود زندگی نامه ای(Autobiographic)است.اماهمانگونه که خواهیم گفت روابط میان انسان شناسی و سوررئالیسم بسیار فراتر از چهره ها می روند ...

ر 25 ماه اکتبر سال 1881، پابلو روييزپيکاسو، فرزند دون خوزه روييز پيکاسو و ماريا پيکاسو لوپز، در مالاگا واقع در جنوب اسپانيا به دنيا مي آيد. پدر او، دون خوزه، نقاش بود که در مدرسه ي هنرهاي زيبا، طراحي تدريس مي کرده. پابلو پيکاسو که هر دم تغيير روش در

در 25 ماه اکتبر سال 1881، پابلو روییزپیکاسو، فرزند دون خوزه روییز پیکاسو و ماریا پیکاسو لوپز، در مالاگا واقع در جنوب اسپانیا به دنیا می آید. پدر او، دون خوزه، نقاش بود که در مدرسه ی هنرهای زیبا، طراحی تدریس می کرده. پابلو پیکاسو که هر دم تغییر روش در کارش داشته است، در ناکجااباد هنر سیر می کرده و همه ی کوشش هایی را که برای طبقه بندی کارش در مقالات مفهومی یا در برگه دان های ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول