تاریخچه ی هنر گلیم بافی
از آثار و نوشته های مورخان و جهانگردان پیداست که بافتن جزو اولین هنرها و صنایع قبیله های پراکنده انسانها بوده است .
می توان گفت بافتن پارچه و گلیم تقریبا از یک زمان رواج یافته است. حتی می توان گفت که انسان پیش از آنکه دست به ساختن خانه بزند، اقدام به بافتن کرده است . برای بافتن پارچه از الیاف ظریف تر و برای بافتن گلیم از الیاف ضخیم تر استفاده می کرده است.
در سال 1949 در سرزمین روسیه یک قطعه قالی به نام قالی (پازیریک) به حال انجماد ،پیدا شد که مربوط به 350 تا 500 سال قبل از میلاد مسیح بوده است و به این ترتیب وجود قالی و گلیم در تمدنهای باستانی فلات ایران ثابت گردید. فرش یاد شده دارای 3600 گره متقارن در هر دسیمتر مربع می باشد.
نقش آن قالی بیانگر این است که برای رسیدن به چنین مهارتی در قالبی بافی لازم است که بافنده از یک سنت حداقل هزار ساله برخوردار باشد. بدین ترتیب تاریخ پیدایش هنر گلیم بافی و قالی بافی در ایران حدودأ بین1500 تا 2000 سال قبل از میلاد تعیین شد. از آنجایی که گلیم زودتر از قالی بافته شده تاریخ گلیم بافی به 3000 سال پیش از میلاد عنوان شده، که تاریخ آغاز نساجی است و از وسایل بافتنی که از بهشهر به دست آمده و تاریخ آن متعلق به 600 سال قبل از میلاد است ، نشان می دهد که از موی بز و گوسفند استفاده می شده است. اما در مورد پارچه مشخص نیست که از همین الیاف استفاده می کردند یا نه. در تپه های سیلک کاشان نمونه بافت پارچه متعلق به 4700 سال پیش به دست آمده است.
در حال حاضر گلیم وسیله ای است که به عنوان زیر انداز و پرده در چادرها و محلهای عمومی نظیر قهوه خانه ها و نیز در تهیه لوازم زندگی و کار، مانند رختخواب بند (چادر شب)، سجاده، خورجین، جوال دیوارهای چادر، جل اسب، پشتی، سفره و ... استفاده می شود که در این مقوله توضیح داده شده است. لازم به ذکر است که بافت گلیم و استفاده از آن تقریبا در تمام نقاط ایران رایج است.
گلیم بافی در ایران
نخستین کف پوش بشر اولیه پوست حیوانات بود. ولی پس از گذشت هزاران سال، وقتیتوانست کم کم مواد اولیه طبیعت را به میل خود شکل دهد، بفکر ساخت بالا پوشی برایخود و کف پوشی برای محل سکونتش افتاد. اولین کف پوشهای ساخته انسان، حصیر وبوریاست و بتدریج بافت زیر اندازه های پشمی را نیز آموخت.در کاوشهای باستانشناسی، در شرق جزیره آناتولی، بقایای یک گلیم ۷۷۰۰ ساله بدستآمده است، ولی بطور کلی بعلت آسیب پذیری مواد اولیه گلیم، نمونههای چندانی ازگذشته های دور موجود نیست. قدیمی ترین نمونه بدست آمده گلیم ایران، قطعه گلیمی متعلق به دوره اشکانی است. گلیم بعلت ارزانی قیمتش نسبت به قالی و بخاطر زیبائی و درخشندگی رنگها و نقشهایش، در زندگی روستائیان و طبقات کم در آمد اهمیت خاصی دارد. مصرف کننده اصلی گلیم ایلات و عشایر هستند که از آن بعلت سبکی وزن، بعنوان کفپوشی ایده آل در کوچ عشایری استفاده میکنند و عشایر ایران خود بزرگترین تولید کننده گلیم نیزمیباشند. باید خاطر نشان کرد که گلیم در زندگی عشایری تنها برای پوشانیدن کف چادرها اختصاصندارد، بلکه آنقدر با زندگی عشایری عجین شده که نیازمندیهای دیگری از قبیل انواعکیسه ها و خورجینها، رختخواب پیچ جل اسب و گاه تزئین دیوارههای چادرهای عشایری رانیز در بر میگیرد. گلیم بافی در اغلب نقاط ایران بخصوص در میان قشقائیها، ال سونها، کردها، لرها و بلوچهارواج خاصی دارد. بافت گلیم همچون بسیاری از رشته های گوناگون صنایع دستی روستائی خاص زنان است وزنان عشایر و روستائی ایران، آفریننده نقشها و رنگ آمیزیهای دلپذیری هستند که در نوعخود در حد کمال است. دستگاه گلیم بافی اغلب بصورت افقی روی زمین قرار میگیرد، چله کشی آن تقریبا شبیه بهچله کشی قالی است، تارها اغلب به رنگ سفید و پنبه ای و پودها پشمی و رنگین است ونقوش مختلف را با پودهایرنگارنگ بر روی گلیم ایجاد میکنند. گلیم بافی در ایران شیوه های گوناگون دارد و در اغلب نقاط ایران همه شیوه ها رایج است،ولی نقشها و رنگ آمیزیهائی که بافندگان مناطق مختلف بکار میبرند هر یک دارای ویژگیهایخاص خود بوده و اغلب از روی نقش و رنگآمیزی یک گلیم، میتوان به محل تولید آن پیبرد. گلیمهای قشقائی معمولا دارای رنگهای بسیار زیبا و شاد است و بیشتر رنگهای زنده طبیعترا میتوان در آن مشاهده کرد. نقوش این گلیمها معمولا نقوش متنوع هندسی است. زنانقشقائی علاوه بر این گلیمها، زیباترین جلهای اسب را نیز برای تزئین مرکب مردانشانمیبافند و همچنین از نوارها و کنارههای بافته شده، برای تزئین دیوارههای سیاهچادرهایشان استفاده میکنند. ورنی بافی یکی از انواع بسیار زیبای گلیم است که در میان شاهسونها متداول میباشد.
در گلیم های ال سون نقش حیوانات و پرندگان بصورت هندسی و ساده شده دیده میشود و این نقوش به تصاویر حیواناتی که روی سفالهای پیش از تاریخ این منطقه دیده میشود،شباهت بسیار دارد.
ورنی بافی در اردستان کرمان نیز متداول است که در این منطقه بنام شریکی پیچ خواندهمیشود. گلیمهای این منطقه اغلب دارای نقوش هندسی میباشد. گلیمهای بلوچ اغلب تیره رنگ و راه راه هستند و هر راه در واقع نواری با نقش هندسیاست و متفاوت از سایر راههای همان گلیم میباشد. یکی دیگر از مراکز مهم تهیه گلیم، بیجار و سنندج است و گلیمهای این مناطق اغلب داراینقش لچک و ترنج میباشند و نقش گل سرخ نیز در متن این طرحها دیده میشود. در مناطق روستائی کردستان گلیمهای زیبائی با نقش پرندگان بافته میشود و ورنی بافیهم با روشی کاملا متفاوت از ورنی بافی ال سونها از شیوه های ورنی بافی در میان ایلات لر، خمسه، فارس، جلیلیها و بلوچها نیز متداول است، ولی هرکدام دارای نقوش و رنگآمیزی و روش خاص خود هستند. در نهایت با وجود اینکه مظاهرتمدن جدید، در زندگی ایلات و عشایر رخنه نموده، ولی هنوز جای خاص گلیم، با دوام وزیبائی مخصوص بخود، حفظ شده است و بایستی این هنر نیز که بازتاب تجلی اصالت وسنتهای بومی سرزمین ماست، همچنان در کنار دیگر فرآوردههای صنایع دستی، مورد حمایت و حراست قرار گیرد. بامید آنکه گامهایمان در جهت خودکفایی و قطع وابستگی، تا نقطهحصول هدفهایمان، محکم و رهرو باشد.