دانلود تحقیق مهانداس کارامچاند گاندی

Word 462 KB 20420 33
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • یک رهبر بزرگ روحانی وسیاسی جنبش استقلال هند بود.

    وی مبتکر Wikisource]] [۱] "]]ساتیاگراها[[" طرح مقاومت توده ها بود که شیوه عدم تبعیت از قانون را معرفی نمود و آهیمسا (]]پرهیز از خشونت[[) را بعنوان مبنای کارمبارزه خویش قرار داد؛ این شیوه مبارزه به یکی از محکم ترین فلسفه های مبارزه برای آزادی در سراسر جهان تبدیل شد.

    اورا با نام "ماهاتما گاندی" (هندی: महात्मा، / الگو:IPA/ ؛ در]]سانسکریت، "ماهاتما[[" به معنای "روح بزرگ" است) می شناسند ودر همه جای دنیا با این نام و نام "باپو" (در بسیاری از زبان ها به معنی" پدر") از وی یاد می شود.

    گاندی نخستین بار ایده عدم تبعیت از قانون را در تلاش برای احقاق حقوق مدنی در کشور آفریقای جنوبی بکار گرفت.

    در بازگشت به هند رهبری کشاورزان و کارگران فقیر را به عهده گرفت و آنها را به اعتراض علیه مالیات ظالمانه و تبعیض فراگیر رهنمون گردید.

    او در سمت ریاست کنگره ملی هند برای فقرزدایی، آزادی زنان، برادری در میان اقشار مختلف و پایان بخشیدن به ایده نجاست و رفع تبعیض و نیل به خودکفایی اقتصادی کشور تلاش نمود.

    اما مبارزه او معطوف هدف استقلال هند سواراج بود.

    در هند شهرت زیادی کسب کرده بود و درسال 1930 با سفری 400 کیلومتری مردم منطقه را به نپرداختن مالیاتت نمک ترغیب نمود دندی مارچ و در سال 1942 علنا خواستار"]]خروج بریتانیا از هند[[" شد.

    گاندی حتی از سخت ترین شرایط به دلیل دو اصل عدم خشونت و حقیقت پای بند ماند.

    وی دانشجوی فلسفه هندو بود و زندگی ساده ای داشت.اونظام زندگی آشرام را برای خویش سازماندهی کرده بود یعنی تامین نیازهای شخصی به دست خود.

    او لباسهایش را خود تهیه میکرد وبا خوراک ساده و گیاهخواری یا خام خواری زندگی می نمود.

    برای پاک کردن درون خویش روزه های سخت می گرفت وحتی از امساک از غذا بعنوان اعتراض استفاده می کرد.

    تعالیم گاندی الهام بخش رهبران حقوق مدنی مردم بوده است، رهبرانی مثل دکتر مارتین لوترکینگ ، استیو بیکو، نلسون ماندلا و اونگ سان سوکی .گاندی با لقب پدر ملت در کشور هند از احترام زیادی برخوردار است و روز ولادت او 2 اکتبر همه ساله گرامی داشته می شود؛ این روز را "گاندی جایانتی" می نامند و روز تعطیل ملی می باشد.
    طفولیت تا جوانی
    "مهانداس کارامچاند گاندی" در سال 1869 در یک خانواده هندو ]]مد[[ ]]وانیک[[ در گجرات هند دیده به جهان گشود.

    او فرزند کارامچاند گاندی صاحب سمت " دیوان " (نخست وزیری) پوربندر واز چهارمین همسر وی که یک هندو از خاندان پرامایی وایشناوا بوده محسوب می شد.

    دو همسر اول کارامچاند که هر یک صاحب دختری شده بودند به دلایل نامعلومی درگذشتند ( شایع شده که هر دوآنها هنگام تولد فرزندشان جان سپردند.) همسر سوم وی نیز نازا بود و به کارامچاند اجازه داد مجددا ازدواج نماید.

    گاندی در آغوش مادری فداکار رشد می کرد و از تاثیرات جائین گجرات، رنگ و شکل می گرفت او از همان سنین کودکی با مرام آسیب نرساندن به موجودات زنده خوگرفت و به گیاهخواری، روزه داری برای خودسازی و خالص نمودن خویش وزندگی توام با گذشت اعضای فرق ومذاهب مختلف اهتمام ورزید.

    خانواده اواز طبقه "]]وایشا[[" یا تجار هندی بودند.



    گاندی وهمسرش کاستوربا گاندی | کاستوربا (1902 )




    در ماه می 1883 در حالیکه 13سال داشت با دختری هم سن خود ازدواج نمود؛ والدینش هر دو آنها را اداره می کردند( همسرش کاستوربا یا کاستوربای نام داشت که وی را " با " صدا می زدند ).

    حاصل این ازدواج چهار پسر بود: ]]هاریلال گاندی [[ متولد 1888؛ مانیلال گاندی متولد 1892؛ رامداس گاندی متولد 1897 و دوداس گاندی متولد 1900.

    او در سنین جوانی دانشجوی رشته پزشکی بود که ابتدات در پور بندر وبعد در راجکوت تحصیل نمود.

    سپس در آزمون ورودی کالج سامالداس در باواناگار گجرات پذیرفته شد.

    درآنجا هم روزگار شادانی را تجربه نکرد زیرا خانواده اش او را تحت فشار گذاشته بودند تا یک ]]وکیل دعاوی شود.

    دراین اثنا فرصتی دست داد تا در انگلستان به تحصیل بپردازد، جایی که گاندی آن را "سرزمین فلاسفه[[ و شعرا و مرکز اصلی تمدن" می دانست.

    در سن 18 سالگی ودر 4 سپتامبر سال 1888 راهی دانشگاه لندن شد و به تحصیل در رشته ]]حقوق پرداخت.

    در آن زمان در لندن[[ پایتخت یک کشور امپریالیستی زندگی سختی را می گذراند، چرا که برای مادرش قسم یاد کرده بود از خوردن گوشت، الکل و لاقیدی جنسی احتراز نماید.

    اگر چه سعی میکرد آداب وسنن "انگلیسی" را بیاموزد - و مثلا به کلاس آموزش رقص برود - ولی هرگز خود را به خوردن گوشت راضی نکرد اما سیر کردن خود با کلم و گیاهان دیگر هم در آن کشور ساده نبود.

    زن صاحب خانه او را به یک رستوران خام خواری راهنمایی کرد.

    او علاوه بر قولی که به مادرش داده بود، اطلاعاتی هم در مورد مزایای خام خواری کسب نمود.

    به انجمن خام خواران پیوست و حتی به عنوان عضو کمیته اجرایی آن در آمد و یک مقر محلی نیز برای آن انجمن دایر نمود.

    بعدها این تجربیات گرانبهای خود را در امر سازماندهی موسسات به کار گرفت.

    برخی از همقطاران گیاهخوار وخام خوار او عضو ]]انجمن فلاسفه الهیات[[ بودند که در سال 1875 تاسیس شده بود و هدف ترویج برادری جهانی را دنبال می کرد و به مطالعه بوداگرایی و ادبیات هندو برهمنی می پرداخت.

    آنان گاندی را تشویق کردند تا به مطالعه " باگاواد جیتا " بپردازد.
    در ماه می 1883 در حالیکه 13سال داشت با دختری هم سن خود ازدواج نمود؛ والدینش هر دو آنها را اداره می کردند( همسرش کاستوربا یا کاستوربای نام داشت که وی را " با " صدا می زدند ).

    دراین اثنا فرصتی دست داد تا در انگلستان به تحصیل بپردازد، جایی که گاندی آن را "سرزمین فلاسفه[[ و شعرا و مرکز اصلی تمدن" می دانست.

    اگر چه سعی میکرد آداب وسنن "انگلیسی" را بیاموزد - و مثلا به کلاس آموزش رقص برود - ولی هرگز خود را به خوردن گوشت راضی نکرد اما سیر کردن خود با کلم و گیاهان دیگر هم در آن کشور ساده نبود.

    آنان گاندی را تشویق کردند تا به مطالعه " باگاواد جیتا " بپردازد.

    او که پیشتر علاقه ای خاص به دین نشان نمی داد به مطالعه و قرائت مطالبی پیرامون هندوگرایی ، مسیحیت ، بوداگرایی ، اسلام وسایر ادیان پرداخت.

    پس از پیوستن به ]]انجمن وکلای انگلستان و ولز به هند بازگشت، ولی در امر وکالت در بومبای[[ موفقیت چندانی نداشت ولذا به شغل پاره وقت تدریس در یک دبیرستان روی آورد.

    پس از مدتی به راجکوت بازگشت وبه عریضه نویسی برای شاکیان مشغول شد.

    ولی مجوز این کار را به او ندادند و مجبور شد کارش را تعطیل نماید.

    وی در شرح زندگی خویش از این جریان بعنوان تلاش ناموفق و تحمیل شده از سوی برادر بزرگترش یاد کرده است.

    درهمین اثنا بود (1893) که قراردادی یکساله را با یک شرکت هندی منعقد نمود تا در ناتال آفریقای جنوبی به کار مشغول شود.

    جنبش حقوق مدنی در آفریقای جنوبی سال (1895-1893 ) گاندی درآفریقای جنوبی (1895) گاندی در سن 18 سالگی اولین روزنامه اش را خواند و در همان سنین در معرض دفاع در دادگاه هم قرار گرفت و میتوانست به تدریج وکالت در آفریقای جنوبی را پیشه کند.

    آفریقای جنوبی به طور چشمگیری بر او تاثیر گذارد، بویژه اینکه شاهد برخوردها و رفتارهای تبعیض آمیز فراگیری علیه سیاهپوستان و هندیهای مهاجر بود.

    یک روز در دادگاهی در ]]دوربان قاضی از او خواست دستار[[ سرش را باز کند.

    اما نپذیرفت و با عصبانیت دادگاه را ترک گفت.

    روزی دیگردر پیتر مارتیسبورگ نیز یک بلیط درجه یک قطار خرید ولی او را به واگنهای مربوطه راه ندادند و درنهایت او را از قطار بیرون کردند.

    بار دیگر سوار دلیجان شد که راننده از اوخواست جایش را به یک مسافر اروپایی بدهد ودررکاب بنشیند و چون مخالفت کرد مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

    در طی سفر با دشواری های بسیار دیگری هم مواجه شد.

    مثلا بسیاری از هتل ها اورا نمی پذیرفتند.

    این وقایع به اذعان بسیاری از شرح حال نویس ها یا بیوگرافرها نقطه عطف زندگی او را رقم زدند و مبنای فعالیت های سیاسی آتی او شدند.

    مشاهده نژاد پرستی،تعصب و بی عدالتی علیه هندیها در آفریقای جنوبی سبب شد تا گاندی مسایلی را درمورد وضعیت و موقعیت خویش در جامعه مطرح کند.

    ولی هیچ یک ازاین رویکردها نمی توانند علت انتخاب سیاست عدم خشونت بجای انقلاب توسط وی را توجیه نمایند.

    [[Image:Gandhi Boer War 1899.jpg|left|thumb|200px| گاندی طی جنگ بوئر در لباس نیروهای امدادی آمبولانس ظاهر شد (1899).

    گاندی در پایان دوره قراردادش آماده شد که به هند بازگردد.

    اما درمیهمانی خداحافظی که به احترام وی در دوربان برگزار شد ناگهان چشمش به روزنامه ای افتاد که خبر آن حاکی از تصویب قانون منع شرکت هندیها در انتخابات از جانب مجمع قانونگذاری ناتال بود.

    وقتی مسئله را با دوستانش مطرح کرد متوجه شد که ایشان اطلاعات حقوقی و تخصصی کافی ندارند که بخواهند با آن قانون مخالفت کنند ولذا از گاندی خواستند درآنجا بماند وبه آنان کمک نماید.

    طی چند مرحله شکوائیه هایی را علیه دولت بریتانیا وقانون ناتال تنظیم کرد.

    اگرچه نتوانست دراین قانون تغییری ایجاد کند، ولی در جلب توجه به وضعیت بد هندیها درآفریقای جنوبی موفق بود.

    طرفدارانش اورا متقاعد کردند که در دوربان بماند و به مبارزه با قوانین ناعادلانه علیه هندیها درآفریقای جنوبی مبارزه کند.

    در سال 1894 ]]کنگره هندی ناتال[[ را تاسیس کرد و خود ریاست آن را به عهده گرفت.

    به کمک این سازمان مدلی از جامعه هندی در آفریقای جنوبی را بنا نهاد و هندی ها را هم وارد نیروی سیاسی کشور نمود و با انتشار اسنادی، جزئیات ظلم علیه هندیها و تبعیض های اعمال شده علیه ایشان توسط بریتانیائی ها را افشا کرد.

    گاندی در سال 1896 سفرکوتاهی به هند کرد تا همسر و فرزندانش را برای اقامت به آفریقای جنوبی بیاورد.

    در ژانویه 1897 که به آنجا بازگشت یک گروه سفید پوست به او حمله کرده و سعی نمودند اورا بدون محاکمه کشته و یا آزار دهند.

    [۲] او از چنان شخصیت ارزشمند و والایی برخوردار بود که حتی از شکایت علیه اعضای این گروه خودداری کرد و همانجا بود که مبارزه بدون خشونت را آغاز نمود؛ او به این اصل پایبند بود که نباید فردی را بخاطر یک اشتباه به دادگاه کشاند.

    در سال 1913 روزنامه دیدگاه هندی را منتشر کرد.

    درآغاز جنگ آفریقای جنوبی وی از هندیها خواست تا از جنگ حمایت کنند و تلاش نمایند حقوق کامل شهروندی خود را مشروع نمایند.

    او 300 هندی آزاد و800 کارگر شاغل دیگر را سازماندهی کرده و نیروهای مذکور را در قالب "سپاه آمبولانس هندی" فعال ساخت، این سپاه یکی از چند واحد امداد رسان به سیاه پوستان زخمی جنگ محسوب می شد.

    خودش هم نقش متصدی پانسمان مجروحین جنگ اسپیون کوپ را برعهده داشت.

    اما درپایان جنگ بهبودی در شرایط هندی ها حاصل نشد ولی او دست از تلاش برنداشت.

    در سال 1906 دولت ترانسوال قانون جدیدی را به تصویب رساند که بموجب آن جمعیت هندی این مستعمره باید مجوز اقامت رسمی می گرفتند.

    در 11سپتامبر همان سال تظاهراتی وسیع در ژوهانسبورگ برگزار شد و به این قانون اعتراض گسترده ای نمودند.

    گاندی برای نخستین بارروش "]]ساتیاگراها[[" (پیروی از حقیقت) را پیش گرفت و با اعتراض خود از هم وطنان هندی خواست تا از مراجعه به مراکز ثبت خودداری کنند و بجای خشونت قانون جدید را نادیده بگیرند والبته تبعات و مجازاتهای آنرا هم بپذیرند.

    این طرح به مبارزه ای 7 ساله انجامید و هزاران هندی زندانی شدند (از جمله خود گاندی که چند مرحله حبس شد)، عده ای نیز بخاطر اعتصاب و عدم مراجعه به ادارات ثبت شلاق خوردند و حتی تیرباران گردیدند ولی کارتهای ثبت خود را آتش زدند و شیوه های غیر خشونت آمیز به مبارزه ادامه دادند.

    اگر چه دولت در سرکوب اعتراض کنندگان هندی موفق بود ولی درنهایت فشار افکار عمومی ومبارزه عاری از خشونت آنان سبب شد که ژنرال ]]ژان کریستین اسموتس[[ از آفریقای جنوبی وارد مذاکره با گاندی شود.

    از ماه می 1915 گاندی که در احمد آباد یک اشرام تاسیس کرد که آنرا در هند ساتیاگرا آشرام با سابارماتی اشرام می نامیدند و متشکل از 25مرد و زن بود که هم قسم شده بودند تا صداقت عدم ازدواج اهیمسا ، عدم تملک، کنترل ذائقه و خدمات رسانی به مردم هند را در دستور کار خود قرار دهند.

    ستیز برای استقلال هند (1916 – 1945 ) گاندی همچون جریان جنگ آفریقای جنوبی برحمایت بریتانیا در جنگ جهانی اول اصرار داشت و هندیها را برای پیوستن به ارتش ترغیب میکرد.

    منطق او با منطق بسیاری از افرا دیگر در تضاد بود ومعتقد بود که اگر شهروندی کامل آزادی وحقوق در امپراطوری مطلوب باشد کمک به دفاع از آن تنها راه صحیح است او در مورد تشکیل کنگره ملی هند صحبت میکرد ولی دراصل توسط ]]گوپال کریشنا گوخال[[ که یکی از محترم ترین رهبران حزب کنگره بود با مسایل هند سیاستها و مردم کشور آشنا شد.

    چامپاران و خیدا گاندی در سال 1918 به اولین نتیجه مهم در مبارزاتش دست یافت و چامپاران و "خیدا" را دچار سردرگمی ساخت، اگرچه خیدا با سردار والابای پاتل هم دست گردید و نقش دست راست و رهبری شورشیان این منطقه را برعهده گرفت.

    در چامپاران که بخشی از ایالت ]]بیهار[[ است، یک نیروی مقاومت غیر نظامی را تشکیل داد که رهبری دهها هزار کشاورز بی زمین و فقیر و یا کشاورزانی که زمین کوچکی در اختیار داشتند را به عهده گرفتند.

    آنان مجبور بودند کشاورزی کنند وبجای پول نقد مواد اولیه لازم برای ادامه زندگی را دریافت نمایند.

    آنان از سوی نیروهای شبه نظامی ملاکان (که اکثرا بریتانیایی بودند ) تهدید وسرکوب می شدند ودرنهایت درماندگی وفقر فقط به ادامه بقا مشغول بودند وبس.

    روستاها بسیار کثیف و]]غیر بهداشتی[[ نگهداشته می شد و الکلیزم، نجس انگاری و [[ پرده ]] بیداد می کرد.

    دراین اوضاع نابسامان و گرسنگی بریتانیائی ها مالیاتی ظالمانه هم وضع کرده بودند و همچنان بر افزایش آن هم اصرار می ورزیدند.

    وضعیت بسیار ناامید کننده بود.

    در]]خیدا واقع در گجرات[[ هم وضعیت همینطور بود.

    گاندی درآنجا هم یک آشرام تاسیس کرد و جمعیت انبوهی از حامیان با تجربه خویش و داوطلبان جوان منطقه را سازماندهی نمود.

    او به مطالعه و تحقیقی پیرامون روستاها پرداخت وبه بررسی سطح رنج و مشقت آنان مشغول شد وشرایط عمومی زندگی فاسد و انگیزه را نیز شامل می شد.

    او با تکیه برنیروی روستائیان، به رهبری ایشان وپاکسازی روستاها پرداخت وبه ساخت مدارس بیمارستانها ونیز ترغیب دوری از بدیها و محکومیت بسیاری از رذایل اجتماعی همت گمارد.

    اما جرقه اصلی زمانی خورد که وی به علت ایجاد ناآرامی بازداشت و به خارج از استان تبعید شد.

    صدها هزار نفر در خارج از زندان مراکز پلیس و دادگاهها تجمع کرده و خوستار آزادی وی شدند و دادگاهها نیز با اکراه به خواست آنها عمل نمود.

    گاندی راهپیمائیها و اعتصاب ها را که بر علیه ملاکین صورت می گرفت سازماندهی نمود وبدین ترتیب با جلب نظر موفقیت آمیز بریتانیائیها امتیازاتی برای کشاورزان دریافت کرد و مقرر شد تا پایان خشکسالی و قحطی به آنان اجازه دهند تا از محل برداشت محصول مقداری را برای مصرف خانواده خود کنار بگذارند.

    دراین اثنا بود که گاندی از سوی مردم با لقب "باپو" به معنی پدر و"ماهاتما" به معنی روح بزرگ شناخته شد.

    درخیدا، پاتل نمایندگی کشاورزان درجریان مذاکره با بریتانیائیها را به عهده گرفت.

    بریتانیائیها تمام درآمد کشاورزی منطقه را جلب می کنند و مقداری نان بخور و نمیر به کشاورزان می دادند.

    تمام زندانیها در پی این مذاکرات آزاد شدند وجمع آوری درآمد کشاورزی هم به روستائیان سپرده شد.

    به این ترتیب شهرت گاندی در سراسرکشور تعمیم یافت.

    عدم همکاری در پنجاب قتل عام مردم در]] باغ جالیان والا بدست نیروهای بریتانیا بین مردم بازتاب وسیعی پیدا کرد وخشم مردم و اقدامات خشونت آمیزشان را به همراه داشت.

    گاندی هر دو اقدام بریتانیا[[ و انتقام خشونت آمیز هندیها را محکوم کرد.

    او با صدور بیانیه ای با قربانیان غیر نظامی انگلیسی همدردی نمود و شورشها را محکوم کرد؛ پس از یک سخنرانی احساسی و عاطفی که با نفی خشونت همراه بود وآنرا امری توجیه ناپذیر خواند.[۳] سپس گاندی به فکر تشکیل دولت کاملا مستقل و کنترل تمام نهادها و موسسات دولتی هند به دست خود هندیها افتاد؛ این ایده خیلی زود تکامل یافت و درقالب " سواراج " استقلال کامل فردی روحی و سیاسی را بین مردم ترویج کرد.

    او را برای پیگیری واجرای مفاد مورد تصویب ]]کنگره ملی هند[[ در دسامبر 1921 انتخاب کردند.

    کنگره به رهبری گاندی بسوی تصویب یک قانون اساسی جدید پیش رفت که همان هدف سواراج را دنبال می کرد.

    عضویت در حزب برای عموم آزاد بود وهرکس شهریه ورودی را می پرداخت پذیرفته می شد.

    با افزایش جمعیت حزب در آن سلسله مراتب و نظام حاکم گردید واز شکل یک حزب متشکل از نخبگان به حزبی ملی تبدیل شد.

    گاندی ایده عدم خشونت خود را به سیاست حاکم بر حزب تبدیل کرد وبعنوان جدی ترین اقدام مصرف کالاهای خارجی بویژه انگلیسی را تحریم نمود.

    او اعلام کرد که همه هندیها بجای پارچه های انگلیسی از پارچه داخلی موسوم به "خادی" استفاده نمایند.

    [۴] او مرد و زن و ثروتمند و فقیر را به این کار واداشت تا استقلال کشور را در قالب یک جنبش و حرکت ملی دنبال نماید.

    او استراتژی خود را به صورت یک نظام در آورد و زنان غیر فعال وفاقد آرزوهای بزرگ را به حرکت درآورد و مشارکت آنان در فعالیت های سیاسی و استقلال طلبانه را تشویق کرد و به آنان انگیزه مشارکت بخشید.

    وی علاوه بر تحریم محصولات بریتانیایی موسسات تحصیلی و آموزشی و دادگاه های انگلیسی را هم تحریم کرد تا انگلیسی ها را وادار به استعفا از مشاغل دولتی نموده و ]]عناوین انگلیسی|عناوین[[ را ملغی نمایند.

    طرح "عدم همکاری" موفقیت وحمایت فراوانی را به خود دید و موجبات تهییج و مشارکت روز افزونی را در تمامی طبقات جامعه هند فراهم آورد وجنبش او به اوج خود رسید ودر نتیجه زد وخورد خشونت آمیز در ]]چواری چوارا (اتراپرادش[[) در فوریه 1922 به پایان رسید.

    باترس از اینکه مبادا جنبش استقلال به خشونت تبدیل شود رسما نام جنبش را عدم رعایت قوانین مدنی از سوی عموم مردم اعلام کرد وهرگونه ستیزه جویی را رد کرد.

    [۵] در ]]10مارس[[ ]]1922 گاندی دستگیر شد و به اتهام اغتشاش به 6 سال زندان محکوم گردید اما در فوریه 1924 یعنی دوسال بعد پس از یک عمل آپاندیس[[ از زندان آزاد گردید.

    طی این دوسال غیبت گاندی شخصیت وی برکنگره حاکمیت نداشت و خلاء او کاملا احساس گردید به طوریکه کنگره به دو جناح تقسیم شد.

    یک جناح به رهبری چیتا رانجان داس و موتیلال نهرو که در قانونگذاری دخالت داشتند و دیگری به رهبری چاکرا وارتی راجاگوپالاچارنی و سردار والابهایی پاتل که با این حرکت مخالف بودند.

    بعلاوه همکاری بین هندوها و مسلمانان که اوج قدرت جنبش ضد خشونت بوددر شرف اضمحلال بود.گاندی سعی کرد بین این تضادهای ایجاد شده پلی برقرار کند.

    اوبرای این منظور اعلام کرد که در پاییز 1924 سه هفته روزه بگیرند البته این تلاش موفقیت چندانی نداشت.

    [۶] سواراج وساتیاگراهای نمک گاندی در میان مردم در جریان ساتیاگراهای نمک گاندی بخش عمده دهه 1920 را خارج از صحنه اصلی نمایش گذراند و تلاش می کرد در پشت صحنه به حل مسایل و مشکلات حزب سواراج و کنگره ملی هند بپردازد.

    در سال 1928 باردیگر به صحنه بازگشت سال قبل از آن دولت بریتانیا کمیسیون اصلاحات قانون اساسی را تشکیل داده بودو مسئولیت آنرا به سرجان سیمون سپرد که در هند کسی هم سطح او نبود.

    نتیجه این انتصاب بایکوت کمیسیون از سوی احزاب سیاسی هند بود.

    گاندی در دسامبر 1928 درکنگره کلکته بیانیه ای صادر کرد و دولت بریتانیا را ملزم به پذیرش نقش مهم کشور هند نمود و اظهار کرد که درغیر این صورت در جنبش عدم خشونت ومسیر تلاش ومبارزه برای استقلال کشور تجدید نظر خواهد نمود.

    گاندی در دیدگاه جوانان پرشوری چون سوباس چاندرا بوس و جواهر لل نهرو تعادل برقرار کرد و درخواست نیل به استقلال فوری را متوازن ساخت و آنها را قانع کرد نه دوسال مد نظر او بلکه یکسال رابرای اعلام استقلال کشور مهلت بدهند.

    دولت بریتانیا پاسخی به این درخواست گاندی نداد.

    [۷] در ]]31 دسامبر[[ ]]1929 پرچم هند در لاهور به اهتزاز درآمد.

    در26 ژانویه[[ ]]1930[[ نیز کنگره ملی هند جشن استقلال را در لاهور برگزار کردند واین روز را روز استقلال هند اعلام نمودند.

    تمام سازمانهای هند هم این روز را جشن گرفتند گاندی نهضت جدیدی را هم برای مقابله با قانونه مالیات نمک راه انداخت واز 12مارس تا6 آوریل 1930 مسافتی 400کیلومتری را از احمد آباد تا دندی طی کرد و مردم را به تولید نمک برای خود ونه بیشتر ترغیب نمود.

    هزاران نفر هندی دراین مسیر با او همراه شدند.

    مبارزه وی دراین عرصه یکی از موفق ترین مبارزات بود ودرنتیجه 60000 نفر زندانی شدند.

    لورد ادوارد رئیس جمهور وقت تصمیم گرفت با گاندی مذاکره کند.

    در ماه مارس سال 1931 معاهده گاندی – ایروین به امضا رسید بموجب این معاهده دولت بریتانیا پذیرفت تمام زندانی های سیاسی را بازای تعلیق عدم رعایت قانون آزاد نماید.

    بعلاوه گاندی را به کنفرانس لندن دعوت کرد تا نمایندگی کنگره ملی هند را به عهده بگیرد.کنفرانس مذکور موجبات ناامیدی گاندی را فراهم آوردو ملی گرایان را نیز مایوس نمود چرا که مشخص شد تمام توجهات لندن به هند متوجه شاهزاده ها واعیان وجلب رضایت ایشان است ونه انتقال قدرت.بعلاوه جانشین ایروین، لوردویلینگدون دربرابر ملی گرایان جبهه گرفت.

    باردیگر گاندی را دستگیر کردند و دولت تلاش کرد نفوذ او را کاهش دهد واورا از پیروانش جداکند.

    اما این تاکتیک به نتیجه نرسید.

    درسال 1932 دولت طبق قانون اساسی جدید و بدنبال مبارزات رهبر دالیت، بی آر آمبدلار به پیروان فرقه قائلین به نجاست، اجازه داد کاندید مستقل معرفی کنند.

    گاندی در اعتراض به این امتیاز 6روز اعتصاب غذا کرد و موفق شد امتیازات همسانی از دولت بگیرد.

    گاندی درپی این موفقیت زندگی پیروان فرقه قائل به نجاست را بهبود بخشید گاندی آنان را هاریجان یا دوستان خدامی نامید.

    در]]8 می[[ ]]1933[[ گاندی 21 روز روزه گرفت تا به جنبش هاریجان کمک کند.

    [۸] درتابستان 1934 سه مرحله تلاش ناموفق درزندگی او رقم خورد.

    وقتی حزب کنگره تصمیم گرفت به انتخابات اعتراض کندو درچارچوب طرح فدراسیون قدرت را قبول کند گاندی تصمیم گرفت از عضویت حزب استعفا دهد.

    او اصلا با حرکت حزب مخالف نبود ولی احساس میکرداگر استعفا بدهد شهرت او زمینه سوء استفاده حزب را از میان خواهد برد دو بطورجه با کمونیستها، سوسیالیستها، اتحادیه گراهای تجاری، محافظه کاران مذهبی ؛ تفاوت داشت وبه هیچ وجه قصد نداشت هدف تبلیغات راج قرار گیرد ولذا طبیعی بودکه همراهی سیاسی با او را نپذیرد.

    [۹] در سال 1936 گاندی با ریاست نهرو در حزب به صحنه بازگشت ودرجلسه لاک ناو کنگره حضور به هم رسانید.گرچه گاندی مایل بود تمام تلاش خود را وقف استقلال هند کند ونه آینده کشور کنگره را از اتخاذ هدف سوسیالیسم بازنداشت.

    گاندی با سوباس بوس که در سال 1938 به ریاست جمهوری رسید درگیر شد.

    مسایل مهم بین گاندی وبوس عبارت بودند از عدم تعهد وی به دموکراسی و عدم پایبندی به ایده اجتناب از خشونت.

    بوس علی رغم انتقادات گاندی در دور دوم هم پیروز شد ولی با استعفای دسته جمعی تمام رهبران هندی در اعتراض به حمله وی علیه اصول مطروحه گاندی کنگره را ترک گفت.

    [۱۰] جنگ جهانی دوم و ترک هندوستان [[Image:Mahadev Desai and Gandhi 2 1939.jpg|right|thumb|210px| ماها دیورسایی (چپ ) در حال خواندن نامه ای برای گاندی ؛ این نامه در [[ 7آوریل[[ ]]1939]] از سوی ویکروی در بیرلاهاوس مومبای به او رسیده بود.[[ جنگ جهانی دوم در سال 1939 یعنی زمانی که آلمان نازی به لهستان حمله کرد آغاز گردید.درشروع جنگ گاندی با طرح "حمایت اخلاقی عاری از خشونت" از بریتانیا پشتیبانی کرد ولی سایر رهبران کنگره که بدون مشورت با نمایندگان مردم هند را به طور یکجانبه درگیر جنگ کرده بودند مورد حمله قرار گرفتند.

    تمام اعضای کنگره در پی این تصمیم استعفا کردند.

    [۱۱] گاندی پس از بررسی های طولانی شرایط اعلام کرد که هند درگیر مبارزه برای کسب آزادی دموکراتیک است و نمی تواند درجنگ ازجناح خاصی حمایت کند.

    وقتی جنگ پیش رفت گاندی بیش از پیش به کسب استقلال رغبت نشان می داد و با صدور قطعنامه ای از انگلستان خواست هند را ترک کند.

    این هدف مشخص ترین خواسته حزب کنگره و گاندی بود انان در پی بیرون راندن بریتانیا از سواحل هند بودند.

    [۱۲] گاندی از سوی برخی از نمایندگان کنگره ونیز برخی از گروه های سیاسی هند اعم از طرفداران ومخالفان بریتانیا مورد انتقاد قرار گرفت برخی احساس میکردند که تمام مبارزات طول عمر گاندی علیه انگلستان غیر اخلاقی بوده وعده ای هم اورا دراین مبارزه به کوتاهی متهم می کردند.

    جدی ترین مبارزه تاریخ هند تلاش برای اخراج خارجی های استعمارگر از کشور بوده است ودرهمین راستا جمعیت انبوه و بی سابقه ای دستگیر وزندانی شدند.

    [۱۳]دراین عرصه هزاران جنگجوی آزادی توسط نیروهای پلیس کشته و زخمی شدند وصدها هزار نفر هم دستگیر گردیدند.

    گاندی و حامیان او تصریح داشتند که از جنگ حمایت نمی کنند مگر اینکه استقلال هند تضمین شود.

    او حتی تاکید کرد که اگر خشونت حتی از سوی برخی افراد خاص ادامه یابد جنبش مردم را کنترل نخواهد کرد وبجای ایده عدم خشونت تاکتیک هرج و مرج قانونمند را که به واقع از هرج و مرج عام بدتر بود جایگزین خواهد نمود گاندی از کنگره وهندیها درخواست نمود که نظام آهیما و کارویا مارو به معنی انجام بده یا بمیر را درنیل به آزادی نهایی را دنبال نمایند.

    گاندی و کل کنگره کمیته کاری در [[9 آگوست[[ ]]1942 ]] دستگیر شدند.

    گاندی 2 سال در قصر آقاخان واقع در پون زندانی بود اینجا بود که وی با دومصیبت بزرگ زندگی خویش مواجه شد.

    منشی 42 ساله او ماهادودسایی شش روز پس از دستگیری گاندی در اثر حمله قلبی جان سپرد و سپس همسرش کاستوربا پس از 18 ماه که از زندانی شدنش سپری شده بود درگذشت.

    او قبل از پایان جنگ دراثر بیماری وضرورت انجام عمل جراحی از زندان آزاد شد.

    راج به هیچ وجه مایل نبود که گاندی در زندان بمیرد و سبب شوری مردم شود.

    اگرچه طرح خروج از هند تاحدی به هدفش رسید ولی سرکوبی جنبش بسیار شدید بود درهر صورت این جنبش پس از مدتها توانست نظم را تا پایان سال 1943 به هند بازگرداند در پایان جنگ انگلستان نشانه های بارزی از انتقال قدرت به هندیها را بروز داد و گاندی پایان مبارزات را اعلام نمود ورهبری کنگره را رها کرد و100000 زندانی سیاسی آزاد شدند.

    در فوریه 1944 کاستورباین گاندی در زندان مرد و شش هفته بعد گاندی دچار حمله شدید مالاریا گردید.

    وضعیت جسمانی اوروز به روز بدتر می شد تاجایی که دولت در 6ماه می 1944 تصمیم گرفت او را از خدمت معاف نماید.

    آزادی و تجزیه هند گاندی به کنگره توصیه کرد طرح ماموریت کابینه بریتانیایی پیشنهادی سال 1946 را رد کند چراکه سخت به گروه بندی اکثریت مسلمانان معترض بود وآنرامقدمه ای برای تجزیه هند می دانست.اما اینبار بعنوان یکی از معدود موارد بی توجهی به خواست گاندی توصیه او پذیرفته نشد این درحالی بود که نهرو وپاتل می دانستند اگر کنگره طرح را به تصویب نرساند کنترل دولت به گروه مسلمانان واگذار خواهد شد.

    بین سالهای 1946 تا 1947 بیش از 500 نفر در خشونت های مربوطه کشته شدند.

    گاندی قاطعانه باهرطرحی که هند را به دوکشور تجزیه کند مخالف بود.

    بسیاری از مسلمانان هند که در کنار هندوها وسیک ها زندگی می کردند نیز خواهان حفظ یکپارچگی هند بودند.

    ولی محمد علی جناح رهبر گروه مسلمانان به پشتیبانی گسترده از این طرح در پنجاب ،سند NWFP و بنگال شرقی پرداخت طرح تجزیه با رهبری کنگره بعنوان تنها راه پیش گیری از جنگ داخلی بین هندوان – مسلمان ها به تصویب رسید.

    سران کنگره می دانستند که گاندی سرسختانه با تجزیه مخالف است و بدون موافقت اوکارکنگره به ثمر نخواهد رسید.

    نزدیک ترین همکاران گاندی نیز تجزیه هند را بهترین راه حل می دانستند و سردار پاتل درصدد برآمد تاگاندی را متقاعد کند تجزیه تنها راه گریز از جنگ داخلی است گاندی مستاصل نظر او را پذیرفت.

    گاندی در روز انتقال قدرت همراه با مردم هند در جشن استقلال شرکت نکرد ودر کلکته تنها ماند واز تجزیه ناراحت بود ولی از پایان خشونت راضی بود پس از استقلال هند گاندی بر صلح و وحدت هند و...

    مسلمانان تاکید کرد.

    اوبارهبران جوامع مسلمان وهندوگفتگوهایی راترتیب داد وسعی کرد اوضاع درشمال هند وبنگال را آرام کند.

    علی رغم جنگ سال 1947 هند و پاکستان گاندی از پذیرفتن واحد پول ]]روپیه[[ برای پاکستان امتناع میکرد اگرچه شواری تجزیه این طرح را تصویب کرده بود رهبرانی چون سردار پاتل میترسیدند که پاکستان درصدد ایجاد جنگ پولی علیه هند برآید.

    همچنین گاندی وقتی با طرح اخراج تمام مسلمانان به پاکستان مواجه شد ورهبران مسلمان وهندو از تفاهم با یکدیگر بازماندند دچار سرخوردگی شد.

    [۱۴] اوسخت از ایجاد ناامنی وعدم ثبات در پاکستان درهراس بود وآنرا مایه عصبانیت پاکستان علیه هندمی انگاشت.

    واقمال اشاعه وکشیده شدن نا آرامی ها به مرزهای دو کشور را می داد.

    گاندی همچنین از تجدید واحیای کینه های دیرین مسلمانان و هندوان وبروز جنگ داخلی می ترسید.

    گاندی پس از بحث با همکاران روزهای دور خویش از تصویب بودجه امتناع ورزید ودولت سیاست خود را تغییر داد وبه پاکستان هم مبالعی درنظر گرفت رهبران جوامع هندسیک و مسلمان از جمله راستریا سوایامسواک سانگ وهندوماهاسابها به او اطمینان دادند که خشونتی درکار نخواهد بود و درپی صلح هستند.

    بدین ترتیب گاندی با آب پرتقال اعتصاب غذای خود را شکست.

    [۱۵] ترور ]]راج گات و دیگر یادبود ها| راج گات[[: یادبود گاندی در دهلی.[[ در30 ژانویه 1948 هنگامی که گاندی برای جلسه دعا راهی معبد بود در بیرلا هاوس دهلی نو توسط قدس ترور شد.

    قدس رهبر هندوهای تندرو که با ماهاسابهای هند همدست شدوپرداخت بودجه برای پاکستان را تضمین کرده بود.

    [۱۶] قدس و همدس تروریست وی نارایان آپتن بعدها دستگیر ومحاکمه شدند ودر 10نوامبر 1949 اعدام شدند.

    آخرین نوشته های گاندی رام نام دارند که در آنها گفته های وی پس از ترور تامرگ گرد آمده است ؛ "رام " را " ای خدا " ترجمه کرده اند البته دراین مورد قطعیت وجود ندارد.

    جواهر لل نهرو طی سخنانی که از رادیو پخش شد درمورد مرگ گاندی چنین گفت : "دوستان و همراهان عزیز امروز نور از زندگی ما رخت بربسته است وهمه جا را ظلمت فرا گرفته است وواقعا نمی دانم که چه بگویم وچگونه با شما سخن بگویم رهبر محجوب ما باپو پدر ملت دیگر درمیان مانیست شاید بهتر است بگویم مادیگر اورا نمی بینیم ما سالها او را ملاقات کرده ایم ولی دیگر نمی توانیم به سراغ او برویم واز او نظر توصیه ای بگیریم این یک فاجعه است نه تنها برای شخص من بلکه برای میلیونها میلیون نفر در سراسر کشور.

    اصول گاندی حقیقت گاندی زندگی خویش را وقف آشکار ساختن حقیقت یا ساتیا کرد.

    اوتلاش می کرد با یادگیری و درس گرفتن از اشتباهات خود و عملکرد خود به حقیقت دست یابد.

    وی شرح حال زندگی خویش را تحت عنوان "ماجرای تجربیات من با کشف حقیقت " نوشته است.

    گاندی اعلام کرد که مهمترین نبرد او تلاشی بود که برای شکست شیاطین درونی ترسها و ناامنی های خود به عمل آورده است.

    گاندی خلاصه ای از اعتقادات خویش را درقالب "خداوند حقیقت است" مطرح نمود وبعدها دیدگاه های خویش را اصلاح کرد وبیان داشت که " حقیقت خداوند است ".

    اولین بیان ممکن است مخاطب را با این شبهه مواجه کند که گاندی از حقیقت برای شرح دیدگاه خویش نسبت به خداوند ونه تعریف شالوده وی استعفا کرده است ساتیا یا حقیقت در فلسفه گاندی همان خداوند وی تمام ویژگی های مفهوم هندویی خدارا درفلسفه خویش آورده است ( برهمن).

مهاتما گاندي، سياستمدار و فيلسوف و نجات بخش کشور بزرگ هند از چنگال استعمار و استثمار انگلستان، در پوربند هند بدنيا آمد، پدرش نايب الحکومه راجه يک بخش از کني ياوار بود. دوره دبستان را دين شهر گذانيد و در شرح حال خود نوشته است: هوش و حافظه‌ام ضعيف بود

امروزه در دنيايي زندگي مي کنيم که شاهد پيشرفت هاي زيادي در زمينه کامپيوتر هستيم . در اين مقاله سعي شده که به معرفي سيستم عامل لينوکس و مقايسه آن با سيستم عامل ويندوز بپردازيم . اميد است که اين اثر مورد استفاده قرار بگيرد تاريخچه لينوکس “ابتدا تو

پاکستان کشوري است در جنوب آسيا. پايتخت آن اسلام‌آباد است. بر طبق سرشماري سال ???? کشور پاکستان با جمعيتي در حدود ??? ميليون نفر ، ششمين کشور پر جمعيت دنيا بشمار مي رود. تاريخ اين سرزمين جزئي از هندوستان بود خود نيز مستعمره بريتانياي کبير بود. در هنگ

فلسفه حجاب زنان در اکثر دورانهای تاریخ مورد کم لطفی و بی مهری قرار گرفته اند و نتوانسته اند به جایگاه اصلی خودشان دست پیدا کنند در این راستا یکی از مهمترین مسائلی که در مورد زنان مطرح می باشد. مسئله حجاب زنان است و در پی آن نحوه ارتباط زن با اجتماع که در این مقاله به نحو اجمال این مسئله بررسی شده است. اعتقاد نداشتن به حجاب عوامل متعددی می توان داشته باشد که برخی از موارد به صورت ...

تا کنون، اين پرسش همواره بوده است که هوش چيست؟ از کجا مي آيد؟ و چه گونه رشد مي کند؟وقتي روان شناسان روش ها و ابزاري را براي اندازه گيري هوش ساختند، تعريف ارسطو از انسان هم چون حيواني انديشه ورز، مشغله ئي فکري درباره ي هوش شناختي پديد آورد. بهره ي هو

جيمز آلن ، اپيکتت ، ژوزف مورفي ، گوته ، مارک اورل ، ديپاک چوپرا ، امرسون ، اديسون ، پوانکاره ، کيمبي ، ديل کارنگي ، سوزان کوئليام ، آلن کار ، جودي تاتل بام ، جودي جيمز ، جوديت تينگلي ، خوزه سيلوا ، اندرو متيوس ، هربرت بنسن ، ريچارد کارلسون ، لئو بوس

1.مقدمه این مقاله از پنج بخش تشکیل شده است . پس از مقدمه ، در بخش دوم ، دو اصطلاح میان افزایی و میان افزود معرفی می شوند ؛ میان افزایی پدیده ای است که در آن میان افزود ها (بدلها و معترضه ها ) با ایجاد وقفه ای کوتاه ، در جمله جا خوش کرده و سخنگو برای لحظه ای در دنیای دیگر سیر می کند . در این بخش ، این سؤال مطرح می شود که آیا به گفته برخی دستور نویسان صفت می تواند بدل باشد یا خیر ...

مقدمه اشرف پهلوي خواهر همزاد محمدرضاشاه پهلوي بود. نام وي در زمان تولد «زهرا» بود که بعدها به «اشرف‌الملوک» و «اشرف» تغيير يافت. زندگينامه وي در سال ???? ه.ش هم‌زمان با برادرش محمدرضا از بطن تاج‌الملوک آيرملو به دنيا آمد. او پس اتمام تحصيلات رايج

به نام خدا خلاصه تاريخ ايران زمان ميلادي زمان هجري سلسله پادشاه رويدادها پايتخت حدود 720 تا 550 پيش از ميلاد مادها ديا اکو ديااکو هفت قبيله آريايي را در

اشتباه گاه در تجارت یکطرف احتمالاً بدان جهت که منافع خویش را در معامله به خطا محاسبه کرده یا احیاناً بدان سبب که نمی‌تواند بهای خرید را تحصیل کند می‌کوشد با گفتن اینکه در قرارداد اشتباه بوده‌است از مسؤولیتهای خویش بگریزد . او بدین ترتیب در پی خلاصی از تکالیف قراردادی‌اش است . و نیز ممکن است اشتباهی واقعی وجود داشته‌باشد . برای آنکه اشتباه مؤثر باشد نباید اشتباهی در مورد قانون ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول