دانلود مقاله ریشه های جنگ جهانی دوم

Word 73 KB 20480 23
مشخص نشده مشخص نشده مهندسی هوافضا - دفاعی و جنگ
قیمت قدیم:۱۶,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۲,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • ستایش و نیایش خداوند توانا و قادری را که هر سخنی با نام پاک او آغاز می گردد و با لطف بیچونش پایان می پذیرد و آسایش و آرامش در جهان بدست توانایی خالق اوست ستیزه جویی ها ناشی از جنگهای خونین و ویرانگر روزگار از اندیشه پلید و زیان بار مخلوق ناتوان بوجود می آید ،بعقیده نگارنده (گ.دبورین) نویسنده پرتوان کشور روسیه شوروی که توانسته است این مجموعه را با تمام وجود شرح کیفیت و رازهای پشت پرده جنگ جهانی دوم را در نهایت دقت و تفکر به رشته تحریر در آورد.

    تا به طور روشن و سهل و ساده به حقایق و دقایق رازها نهفته جنگ جهانی دوم پی برده است .زمان وقوع جنگ جهانی دوم ممکن و میسر نبوده تا در آگاهی جوامع قرار گیرد حتی آتش افروزان جنگ جهانی دوم چون بریتانیا – فرانسه – ایتالیا و بالاخره عامل اصلی و به وجود آورنده جنگ جهانی دوم آلمان نازی (هیتلری ) که کشورژاپن و شوروی را هم به میان آورده اند و نیز وارد جنگ ساختند به صورت کلی در جنگ غیر از ویرانگری فقر –گرسنگی – بی سامانی و بیماریهای گوناگون ناشئ از جنگ است حاصل دیگری بر نخواهد داشت .

    بنابراین وقتی انسان به ماهیت جنگ پی می برد معلوم می شود معنی و نتیجه اصلی جنگ ها چیست ؟

    در جنگ جهانی دوم 50 میلیون انسان آزاده به خون کشیده شده است .

    گنجینه های گرانبها ، فراورده های کار و نبوغ چند نسل را در شراره های آتش خود سوزانده ، همه ی مردم اروپا ، آسیا و آفریقا را دچار رنجو آزار کرده است .

    پیش از آغاز جنگ و ضمن آن مسائل را ز انگیزی وجود داشته اند که انگیزه پیدایش و درگیری جنگ بوده اند .

    دو گونه جنگ وجود دارد:نخست جنگهای دادگرانه ، آزادی خواهانه ، پیشرفته ؛ دیگری بیدادگرانه ، تجاوزگرانه ارتجای بعضی از جنگها به وسیله طبقات پیشرفته انجام می گیرد و بعضئ به وسیله عناصر عقب افتاده ، برخی از جنگهابرای ادامه ی ستم طبقاتی انجام می گیرد و بعضی به منظور نابود کردن آن ....."آماده شدن دولتها برای جنگ جهانی یکم و دوم زیر سر پوش رازهایی نهفته بود .

    گردانندگان اصلی جنگ یعنی امپریالیستها ی آلمانی ادعا می کردند که گویا دوستداران صلحند .

    مونیخ چیهای بریتانیا ، فرانسه و آمریکا که بسیار خواهان تجاوز آلمان به سوی خاور یعنی اتحاد شوروی بود ند ، فاشیستهای آلمانی را بر می انگیختند و چنین وانمود می کردند که ادعاهای هیتلر را پذیرفته اند.گفتگوی جنایت کاراندی مونیخ که به ابتکار بریتانیا و فرانسه با آلمان هیتلری و ایتالیای فاشیست انجام گرفت ، با وجود آنکه به راستی نتیجه ای جز برانگیختن تجاوز کار و سرانجام جنگ در بر نداشت ، عملی صلح خواهانه قلمداد گردید .

    مرحله نخست از پایان جنگ تا سال 1965 ]1344 ه .ش [ که تاریخ نگاران قدیمی والتر گودلیتز ، ژنرالهای هیتلر کورت فن تیپس کریچ، ....

    قلمفرسایی کرده اند .

    اینان کوشیده اند ستاد ارتش آلمان و امپریالیسم آن کشور را ، از انجام جنایات جنگی و اعمال غیر انسانی ارتش نازی تبرئه کنند و تمام گناهان را به گردن خود هیتلر بیندازند .

    در مرحله ی دوم تئوریسینهای حزب دموکرات خود هیتلر را هم از گناه مبری می شناسد .

    دیپلماسی پنهانی ابزار کار کسانی است که از سیاست ناپسندی پیروی می کنند و به این دلیل خواسته های خود را زیر پرده ی "راز"پنهان می کنندهنگامی که انقلاب اکتبر روسیه به پیروزی رسید ، حکومت شوروی بیدرنگ اعلام داشت که از دیپلماسی پنهانی روی بر تافته است .

    این دولت قطعنامه ی تاریخی صلح را که به وسیله ی اولیانف پیشنهاد شد و در دومین کنگره ی شوراهای تمام روسیه تصویب گردید ، اعلام داشت .


    در جایی از این قطعنامه می گوید : « دولت شوروی سیاست دیپلماسی محرمانه را محکوم می کند».

    اقدامات شوروی نسبت به کارهای دفاعی در زمان جنگ محرمانه بوده است .

    امَا هنگامی که نیاز به پنهانکاری از میان رفته ، بی درنگ همه طرحها افشا شده است .

    در این مورد باید گفت: تصمیم کنفرانس یالتالنبیبر شرکت اتحاد شوروی در جنگ علیه ژاپن تا یکسال پنهان نگهداشته شد .

    مردم اتحاد شوروی ، مردم ایالات متحده امریکا و بریتانیا ، مردم فرانسه با یوگسلاوی ، لهستان ،چکسلواکی ، بلژیک ، یونان ، ایتالیا و تمام کشورهایی که سرزمین شان صحنه ی پایداری بود ، فشار جنگ را تاب آوردند که باید گفت : درود بر همه این مردم!


    اختلاف موقعیت های قبل از این دو جنگ باعث شده گروهبندیهای پیش از جنگ جهانی دوم با اتحاد های قبل از جنگ جهانی یکم کاملا متفاوت خودنمایی کنند .

    در آستانه جنگ جهانی یکم کره ی زمین یک جا جولانگاه سرمایه داران بود ، در صورتیکه پیش از جنگ دوم ، اتحاد شوروی تنها دولت سوسیالیست جهان به خوبی پا گرفته بود و به تندی جلو می رفت .

    جنگ جهانی دوم هم مانند جنگ جهانی یکم بر پایه ی تضاد آشتی ناپذیر سیستم امپر یالیستی آغاز گردید .

    تضاد بزرگترین قدرتهای سرمایه داری که هر کدام می خواستند سرزمین های تازه ای را تصرف کنند و مردمشان را به بند بکشند و در این زمینه از دیگران پیشی جویند .


    نتایج جنگ جهانی یکم و شکست فاجعه انگیز آلمان انحصارگران آن کشور را سر عقل نیاورد .

    در آستانه ی جنگ جهانی یکم اینان فریاد بر می آورند و بعد از آن انتقام جایی را در آفتاب می جستند.


    انتقام تنها شعاری بود که جنگ خواهان و پیروزی طلبان آن کشور می دادند .

    گناه رویداد جنگ جهانی دوم تنها به گردن امپریالیسم جهانی بود .این بار هم آلمان امپریالیست در بر انگیختن جنگ پیشگام شد .

    امپریالیسم آلمان پس از شکست 1914-1918 دارای سرشتی تجاوزکارانه تر گردید .

    کودتای فاشیستها در اوائل سال 1933 ( 1312 ه.ش ) انجام گرفت به دست گرفتن قدرت به وسیله نازیها نشانه آن بود که بورژوازی انحصارگر در آلمان چیره شده است .

    سیاست داخلی و خارجی کشور آلمان یک جا زیر کنترل غول های صنایع سنگین و جنگی آن کشور قرار گرفت .

    دولتهای آمریکا،بریتانیا و فرانسه با علاقه ی فراوان به بلند پروازیهای آلمان راه داده اند .

    این پشتیبانان دموکراسی باختری تا آنجا رفتند که جداً اظهار داشتند فاشیسم آلمان یک جور « دموکراسی » ویژه ای است و هژ المار شناخت ، بانکدار آلمانی که بلافاصله پس از کودتای نازیها به ایالات متحده سفر کرد ، ضمن سخنرانی در حضور محافل مالی آمریکا در بزرگترین شهرهای آن کشور سخت کوشیدتااز این تبلیغات به ظاهر فریبنده و حق به جانب بهره ببرند .

    اتحاد شوروی پیشنهاد کردتا جبهه متحدی از مردم و دولتها علیه جنگ جهانی تازه تشکیل گردید .

    به راستی این پیشنهاد چیزی جز طرح امنیت دست جمعی شوروی و اروپا نبود.

    توافق چهار دولت در باره حسن تفاهم و همکاری بیدرنگ پس از کودتای هیتلر در پانزده ژوئیه 1933 (24 تیر ماه 1312) عملی گردید .

    نیروهای مسلح برای انجام طرح تعرض نازیها با سرعت افزایش یافت.

    رشد:سازمان نظامی نازیها مدتها پیش از آغاز عملیات جنگی نازیها به دامن زدن هیستری جنگ همت گماشتند .

    در مرحله دوم هنگامیکه هیتلر در مارس 1936 ( اسفند 1313) تصمیم گرفت ناحیه ی رن را نظامی کند از ترس به خود می لرزید .

    به نظر غیر ممکن می رسید فرانسه بدون هیچگونه واکنشی در برابر اینگونه شکستن مواد پیمان ورسای ، به وسیله همسایه خطر ناکش ، سر جای خود بنشیند .

    پیمان عدم تجاوز شوروی و آلمان در 23 اوت 1939 ( یکم شهریور 1318 ) برای مدت 10سال به امضاء رسید از لحاظ مسکو این پیمان واکنشی طبیعی دربرابر بند و بست دولتهای باختری با آلمان در مونیخ بود پیمان عدم تجاوز شوروی –آلمان صلحی موقتی برای قسمت مهمی از اروپا به بار آورد ، در عین حال شوروی توانست امتیازات قابل ملاحظه ای در این گیرو داد به دست آورد .امَا نتایج فرعی این پیمان آن بود که ژاپن ناچار شد از جمله به جمهوری خلق مغولستان و اتحاد شوروی چشم بپوشد.نمایندگان حاضر در کنفرانس تهران در باره ی مسِِِِِِأله ی آینده آلمان تبادل نظر کردند .

    دولت شوروی اعلام داشت که احقاق حقوق ملت آلمان بایستی پس از جنگ ملحوظ گردد .

    نمایندگان آمریکا و بریتانیا اصرار داشتند ، اتحاد شوروی که چند ماه پیش به انگیزه ی سیاست تند مند شوروی دولت مهاجر لهستان روابط سیاسیش را با این دولت قطع کرده بود ، دوباره با آن رابطه ی سیاسی برقرار کند.

    در برابر طرح هایی که در باره ی سرنوشت اتریش به وسیله گروههای معینی از آمریکا ییها و انگلیسیها ، بدون در نظر گرفتن نظریات مردم اتریش ارائه گردید ، نمایندگی شوروی اظهار داشت ، اتریش حق دارد دارای حکومتی مستقل و ملی گردد .

    در سوم سپتامبر ( 12 شهریور ) نمایندگان دولت ایتالیا و افسران ستاد ژنرال ایزنهاور به نمایندگی از سوی ملل متحد قرار داد ترک خاصمه را امضاء کردند.

    میزان فرآورده های مواد خام استراتژیک در آلمان نازی و اتحاد شوروی در سال 1945 ( 1319 ه.ش) ( بر حسب میلیون تن) انگیزه ی وجود روحیه در مردم شوروی ، به طور کلی قهرمانیهای این مردم چه در میدان نبرد یا درون کارخانه ، الهام گرفته از نظام حزبی آن کشور بود دستگاه رهبری این حزب در زمینه های اقتصادی ، نظامی عامل اصلی پیروزی مردم شوروی به شمار می آمد.

    پایان ورسای در سال 1929 آن نظام امنیتی علیه آلمان ، که قرار داد ورسای ایجاد کرده بود، هنوز به تمامی وجود داشت .

    آلمان خلع سلاح شده بود ، راین منطقه ای غیر نظامی بود، فاتحین جنگ ظاهراً متحد بودند ، و قدرت جامعه ملل نظام مزبور را تقویت می کرد .

    هفت سال بعد ، این همه بدون ایراد ضربه ای از میان رفته بود .

    ثبات بین المللی نخست با سقوط ثبات اقتصادی ، ضمن بحرانی که در اکتبر سال 1929 ، آغاز گردید ، متزلزل گشت .

    بحران مزبور با جنگ گذشته ارتباط کمی داشت ، حال آنکه رجال سیاسی در آن موقع چنین فکر نمی کردند .

    این بحران همچنین با مواد باقی مانده قرار داد صلح ربطی نداشت .

    بحران با سقوط بازار پر رونق بورس بازی در ممالک متحده آمریکا آغاز شد .

    به دنبال آن ، بیکاری شدیدی روی نمود ، و قدرت خرید کاهش یافت ، در نتیجه موازنه میان عرضه ، که بر اثر افزایش منابع تولید مدام در تزاید بود، و تقاضا بر هم خورد و بحران شدید تر شد .

    امروزه هر کس این تجزیه و تحلیل را می فهمد ، و نیز می داند که راه خروج از بحران این است که دولتها بیش تر خرج کنند ، ولی در سال 1929 این نکته را کمتر کسی می دانست .

    و چند نفری که بدان واقف بودند در سیاست نفوذی نداشتند.اعتقاد عمومی بر این بود که تنها راه حل بحران جلوگیری از تورم پولی است .

    این کار مستلزم داشتن پول سالم، بودجه متوازن، تقلیل مخارج دولتی ، و کم کردن دستمزد ها بود .

    در این صورت ، تصور می شد که قیمت ها به اندازه کافی تنزل خواهد کرد به نحوی که مردم بتوانند مجدداً شروع به خرید کنند .

    این سیاست، در هر کشوری که به کار رفت ، ایجاد سختی و نارضایتی کرد، برای افزایش مشکلات بین المللی دلائل دیگری نیز موجود بود .

    ولی در سال 1931 دلیلی در دست نبود که این سیاست تشنجی بین المللی هم ایجاد کند .

    در بسیاری از کشورها بحران سبب روگرداندن از امور بین المللی گردید.

    در بریتانیای کبیر نویل چیمبرلین ، وزیر دارائی حکومت ملی در سال 1932 ، کمترین بودجه نظامی سالهای بین دو جنگ را به پارلمان تقدیم داشت.

    فرانسوی ها در امر صرفه جوئی و کسر مخارج از آنچه هم قبلاً تصور می کردند فراتر رفتند .

    سیاست ف.

    د .

    روز دولت ، رئیس جمهور آمریکا در سال 1933 کاملاً انزوا طلبانه تر از سیاست سلف جمهوری خواه وی بود .

    آلمان مورد ی خاص بود .آلمانی ها مضار وحشتناک تورم پولی را ، در سال 1923 دیده بودند، و اکنون به همان نسبت در جهت مخالف پیش می رفتند.

    بیشتر آلمانی ها سیاست کاهش تورم غیر قابل پر هیز می دانستند ، ولی در هر حال نتایج آن فوق العاده نامطلوب بود .

    هر کس اقدامات مزبور را، هنگامی که در باره دیگری به کار می رفت، تحسین می کرد ولی هنگامی که در باره خودش اجرا می شد ، می رنجید و گله مند می شد.رایشستاگ نتوانست اکثریتی برای پشتیبانی از دولتی که موافق کاهش تورم باشد فراهم آورد ،حال آنکه آنچه آلمان بدان نیاز داشت چنین حکومتی بود .

    در تنیجه ،برونینگ مدتی بیش از از دو سال ،بدون داشتن اکثریتی ، بر آلمان حکومت کرد و سیاست کاهش تورم را با فرامین ریاست جمهوری به موقع اجرا می گذاشت .

    وی که شخصی بی ریا و بزرگمنش بود نمی خواست با تخفیف شداید ناشی از کاهش تورم محبوبیتی به دست آورد ،لکن دولت وی از راه حصول موفقیتهایی در مور خارجی محبوبیتی کسب کرد .

    کورتیوس ،وزیر خارجه وی ،در سال 1931 درصدد اجرای اتحاد اقتصادی با اتریش برآمد، و این طرحی بود که هیچ گونه مزایای اقتصادی نداشت ، و ترویرانوس ، عضو دیگری از دولت وی،تحریکاتی را علیه مرز لهستان آغاز کرد .

    در سال 1932 فون پاپن ،جانشین برنینگ ،خواستار تساوی تسلیحات برای آلمان گردید .

    گرچه همه این چیز ها با مشکلات اقتصادی بی مناسبت بودند،معهذا انتظار نمی رفت که فرد عادی آلمانی این نکته را درک کند .

    سالها به وی تلقین شده بود که همه مشکلاتش ناشی از قرارداد ورسای می باشد ،و اکنون که به زحمت افتاده بود به آنچه به وی القا شده بود اعتقاد پیدا می کرد .

    علاوه بر این ،بحران ،قویترین دلیل دست نزدن به هیچ کاری ،یعنی رونق اقتصادی ، را از میان برد .

    انسان تا موقعی که وضع مالیش خوب است شکایات خود را فراموش می کند ، اما درموقع مصیبت به چیز دیگری جز گرفتاری خود نمی اندیشد.

    جامعه ملل با نخستین مخاطره سخت خود مواجه گردید .

    در تاریخ 18 سپتامبر آن سال نیروهای ژااپنی سرزمین منچوری را که اسماً بخشی از چین بود ، اشغال کردند .چین ،برای جبران آن ،به جامعه ملل متوسل شد .

    مسئله آسانی نبود .

    زاپنیها ادعای موجهی داشتند .

    حکمت مرکزی چین – که هیچ جا نفوذی نداشت – در منچوری ، که سالها در حالت اغتشاش و هرج و مرج به سر می برد ، اصولاًمنشاء اثر نبود .

    منافع تجارتی ژاپن صدمه بسیار دیده بود .

    اقدام یکطرفه در چین سوابق بسیاری داشت ، و آخرین آنها پیاده شدن قوای انگلیسی در شانگهای در سال 1926بود علاوه بر این ،جامعه ملل هیچ گونه وسیله اقدام نداشت .

    در اوج بحران اقتصادی ، هیچ کشوری از فکر قطع مختصر تجارت خود با ژاپن استقبال نمی کرد .

    تنها کشوری که در خاوردور منافعی داشت بریتانیای کبیر بود ،و از دولت انگلستان ، در موقعی که از طرفی مجبور به ترک استاندارد طلا شده و از طرف دیگر با یک انتخابات عمومی پراز رقابتی روبرو بود ،انتظار اقدام چندانی نمی رفت .

    به هر حال حتی انگلستان هم ، که در خاور دور دولت نیرومنی به شمار می رفت ، وسیله ای برای اقدام نداشت .

    ژاپن ، به موجب قرارداد دریایی واشنگتن ، در خاور دور تفوقی محلی به دست آورد ه بود ، و دولتهای پی درپی انگلستان هم ، با به تعویق انداختن عمدی ایجاد پایگاه سنگاپور ، این تفوق را تایید کرده بودند .

    در صورتی که جامعه ملل ژاپن را محکوم می کرد چه بدست می آمد ؟تنها حاصل آن تظاهری از یک صحت عمل اخلاقی بود ،و در مقابل ژاپن را علیه منافع تجارتی بریتانیا بر می انگیخت.

    به نفع این محکومیت اخلاقی هم بحثی وجود داشت .

    ممالک متحده آمریکا –که گرچه عضو جامعه ملل نبود ، کاملاًیک کشور مقتدر خاور دور به شمار می رفت - پیشنهاد سیاست «عدم شناسایی » هر گونه تغییرات ارضی را ، که با توسل به زور صورت گیرد ، تقدیم داشت.

    این امر شاید برای کسانی که در ژنو اصولی فکر می کردند اسباب تسلی خاطر بود ، لکن چون آمریکاییهاسخنی از تقلیل یا قطع تجارت خود با ژاپن به میان نیاورده بودند،لاجرم پیشنهاد «عدم شناسای »برای چینها وهم برای انگلیسیهاکه عملی فکر می کنند موجب تسلی خاطر چندانی نشد.

    دولت بریتانیا ، درست یا غلط ، برای برفراری صلح بیش از تظاهر به پایبندی به اصول اخلاقی اهمیت قایل بود .

    این روش منحصر به افراد بدبین و سر سختی که کادر وزارت امور خارجه را تشکیل می دادند نبود ،همچنین به سیاستمداران فرضاًمرتجعی –به ریاست مکدانلد – که دولت ملی را تشکیل می دادندتخصیص نمی یافت ،بلکه حزب کارگر انگلستان، که در آن موقع «جنگ »را به جای «تجاوز»محکوم می کرد ،نیز در آن شرکت داشت .هر گونه اقدام بریتانیاعلیه ژاپن در سال 1932-اگر هم ممکن می بود – از طرف جناح چپ به اتفاق آراءمورد مخالف قرار می گرفت ، و به عنوان دفاع تبهکارانهای از منافع استعمار تلقی می گردید .

    آنچه حزب کارگر ،به عنوان نماینده افکار عمومی انگلستان ،می خواست این بود که انگلستان نباید از جنگ بهره برداری کند .حزب کارگر پیشنهاد کرد که تهیه اسلحه برای هردو طرف-چین وژاپن –تحریم گردد ، و دولت ملی این پیشنهاد را پذیرفت حتی دولت از این هم فراتر رفت .

    انگلیسیها همیشه جامعه ملل را به عنوان آلتی برای سازش تلقی می کردند و نه یک دستگاه امنیت .

    اکنون آنها این آلت را به کار می انداختند .

    جامعه ملل ، عملا به ابتکار ژاپنیها ،کمیسیون لیتون را تشکیل داد تا واقعیت مربوط به منچوری را تحقیق کرده ه راه حلی پیشنهاد نماید .

    کار کمیسیون به صدور رای ساده ای منتج نگردید ،بلکه کمیسیون دریافت که بیشتر شکایات ژاپنیها موجه است .

    ژاپن به عنوان تجاوز کار محکوم نگردید ، بلکه به این عنوان محکوم شد که قبل از اینکه همه وسایل مسالمت آمیز جبران خسارت را آزمایش کرده باشد به زور متوسل شده است .

    ژاپنیها به اعتراض از جامعه ملل کناره گرفتند .

    اما در واقع سیاست بریتانیایی موفق شده بود .

    چینیها به از دست دادن ایالتی که سالها تحت نظارت آنها نبوده است تن در دادند ،و در سال 1933 صلح بین ژاپن و چین برقرار گردید در سالهای بعد قضیه منچوری اهمیتی موهوم کسب نمود ،به عنوان سنگ شاخصی در راه جنگ و نخستین خیانت قاطع جامعه ملل تلقی گردید که کارگردان اصلی آن حکومت بریتانیا بود .

    در واقع جامعه ،به رهبری انگلستان همان کاری را انجام داده بود که انگلیسیها معتقد بودند که برای آن به وجود آمده است .

    جامعه مناقشه ای را محدود ساخته و آن را ،ولو به وجهی نامطلوب به پایان رسانده بود .علاوه براین قضیه منچوری نه تنها قدرت اجرای جامعه ملل را تضعیف نکرد بلکه عملاًچنان قدرتی را به وجود آورد.

    به دنبال همین قضیه بود که جامعه –باز هم به تحریک انگلستان –دستگاهی راکه تا آن موقع فاقد آن بود ، یعنی دستگاه اجرای مجازاتهای اقتصادی را بر پا داشت .

    همین دستگاه بود که جامعه ملل را به اتخاذ تصمیم در مورد حبشه ، در سال 1935 قادر ساخت .

    قضیه منچوری در زمان وقوع هم اهمیت داشت ،ولی نه بدان حد که بعداً برای آن قایل شدند ، ودرست در لحظه ای که مسئله اروپا به صورت حادی در آمده بود ،انظار را ازآن منحرف ساخت ،و مخصوصاً دولت انگلستان رابه طور استثنائی نسبت به مشکلات اروپایی بی اعتنا نمود .این قضیه همچنین با دلایل غیر قابل تردیدی نظردولت بریتانیارا – که سازش را بر امنیت ترجیح می داد –تحکیم کرد .

    همین قضیه بود که برای مباحثاتی که در جلسات کنفرانس خلع سلاح دراوایل سال 1932به عمل آمد حکم الگو ونمونه ای یافت .

    موقع این جلسات مخصوصاًغیر مناسب بود .کشورهای فاتح از سال 1919-یعنی از آن زمان که قراردادصلح خلع سلاح را ،به عنوان نخستین گام در راه«تحدید عمومی تسلیحات برای همه ملل»بر آلمان تحمیل نمود ه بود –ملزم به چنین اقداماتی بودند .

    این از وعده فاتحین دایر براین که قوای خود را به حد قوای آلمان تقلیل خواهند داد بسیار به دور بود ،لکن قولی بود به اینم که کاری انجام خواهند داد .

    از اجرای این وعده در تمام مدت دهه 1920 همواره احتراز می شد.

    این احتراز از خلع سلاح وسیله ای به دست آلمانی ها داد.آنان به نحوی روز افزون اصرار داشتند که یا باید فاتحین هم به وعده خود یا آلمان را خلع سلاح رها سازند دولت کارگری انگلستان ، که در سال 1929 روی کار آمد ،از این نظر آلمانها پشتیبانی کرد بیشتر رجال انگلیسی بر این بودند که تسلیحات زیاد موجب آن می شد که سوءتفاهمات و ویزگی های روابط دول،قبل از اینکه دوره حسن تفاهم وبهبود روابط فرا رسد موثر واقع شود و مبدل به جنگ گردد چنان که در اوت 1914 نیز اتفاق افتاد .

    رمزی مکدانلند،نخست وزیر مشتاق بود که ابتکاری را که در سال 1924 شروع کرده بود از سر گرفته و سیاست مسالمت آمیز را کلاً به مرحله اجرادرآورد .

    وی عامل اصلی موفقیت کنفرانس دریایی 1930 لندن یعنی کنفرانسی بود که در ان تحدید متقابل تعداد نبرد ناوها را که بریتانیای کبیر ،ممالک متحده و ژاپن در سال 1921 با آن موافقت کرده بودند به گروه بیشتری از کشتی ها تعمیم داد.

    کنفرانس لندن حتی متضمن اعلام خطر شومی برای آینده بود،که درآن موقع به آن توجهی نشد .مذاکرات این کنفرانس نخست ایتالیا را برانگیخت که تساوی دریایی با فرانسه را طلب کند و این تقاضای بود که فرانسوی ها مصمم به مقاومت در مقابل آن بودند وبدین ترتیب بین دو کشور جدایی ونفاق آغاز گردید که سر انجام ایتالیا را به طرف آلمان کشانید .

    193919361932103367جمع کل لشکرکشیهااز جمله:63-لشکر زرهی8--لشکر مونوریزه اتحاد شورویآلمان و اقمارش و کشورهای اشغال شدهخود آلمان در حدود مرزهای 1937نوع کالا153.7391.2251.9زغال سنگ18.330.919.1فولاد31.17.71.1نفت

ستایش و نیایش خداوند توانا و قادری را که هر سخنی با نام پاک او آغاز می گردد و با لطف بیچونش پایان می پذیرد و آسایش و آرامش در جهان بدست توانایی خالق اوست ستیزه جویی ها ناشی از جنگهای خونین و ویرانگر روزگار از اندیشه پلید و زیان بار مخلوق ناتوان بوجود می آید ،بعقیده نگارنده (گ.دبورین) نویسنده پرتوان کشور روسیه شوروی که توانسته است این مجموعه را با تمام وجود شرح کیفیت و رازهای پشت ...

جنگ جهاني دوم (به انگليسي: World War II) يک جنگ فراگير بين سال‌هاي ???? تا ???? بود. اين جنگ بسياري از کشورهاي جهان را درگير کرد تا جايي که دو دسته از کشورهاي مختلف به نام‌هاي متحدين و متفقين به وجود آمد. اين گسترده‌ترين جنگ جهان است که در آن بيش از

جنگ جهانی دوم World War II) یک جنگ فراگیر بین سال‌های ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵ بود. این جنگ بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرد تا جایی که دو دسته از کشورهای مختلف به نام‌های متحدین و متفقین به وجود آمد. این گسترده‌ترین جنگ جهان است که در آن بیش از ۱۰۰ میلیون نفر جنگیدند. در طول این جنگ کشورهای مختلف تمام توان اقتصادی و علمی خود را بر محور ساخت تسلیحات جنگی متمرکز کردند. این جنگ همچنین باعث ...

ایران و قدرتهای بزرگ در آستانه جنگ جهانی اول از آنجا که شناخت واکنش جامعه ایران در برابر قدرتهای متخاصم در سالهای جنگ جهانی اول، با شناخت اهداف، سیاستها و مطامع دولتهای مزبور پیوند مستقیم دارد، در این گفتار کوشش می‌شود تا به شیوه‌ای گذرا بر ماهیت و نوع روابط چهار قدرت بزرگ روسیه، بریتانیا، آلمان و عثمانی با ایران پرتو افکنده شود تا در این رهگذر علل و ریشه‌های نقض بی‌طرفی ایران ...

دلايل آغاز جنگ جنگ جهاني دوم به دلايل بسياري آغاز شد. بعضي از اصلي تربن آن ها، بحران اقتصادي و تورم، درخواست غرامت جنگي از جمهوري وايمار آلمان پس از جنگ جهاني اول. رکود اقتصادي و نياز ژاپن به مواد اوليه بود که باعث ظهور و رواج انديشه فاشيسم و ملي گر

خانه پاولو نبرد استالينگراد در طول جنگ دوم جهاني يکي از مهمترين نبردها بود که با شکست آلمان ها پايان يافت و به قول بسياري از مورخان سر آغاز فروپاشي آلمان نازي از اين نبرد به بعد بود. در طول اين جنگ شهري خونبار دو طرف شديدا به دنبال نقاط استراتژ

جنگ جهاني دوم يکي از بزرگ‌ترين و پرهزينه‌ترين جنگ‌ها در تاريخ جهان است. آلمان در ? سپتامبر، ???? به لهستان حمله کرد، اين تاريخ متداول آغاز جنگ جهاني دوم در غرب است. منابع ديگر حمله ژاپن به چين را در ? ژوئيه، ????، آغاز جنگ مي‌دانند، و همچنين حمله ژا

جنگ جهانی دوم یکی از بزرگ‌ترین و پرهزینه‌ترین جنگ‌ها در تاریخ جهان است. آلمان در ۱ سپتامبر، ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد، این تاریخ متداول آغاز جنگ جهانی دوم در غرب است. منابع دیگر حمله ژاپن به چین را در ۷ ژوئیه، ۱۹۳۷، آغاز جنگ می‌دانند، و همچنین حمله ژاپن به منچوری را در ۱۹۳۱ را نیز در این میان ذکر کرده‌اند. [ویرایش] دلایل آغاز جنگ جنگ جهانی دوم به دلایل بسیاری آغاز شد. بعضی از اصلی ...

جنگ جهانی دوم به دلایل بسیاری آغاز شد. بعضی از اصلی تربن آن ها، بحران اقتصادی و تورم، درخواست غرامت جنگی از جمهوری وایمار آلمان پس از جنگ جهانی اول. رکود اقتصادی و نیاز ژاپن به مواد اولیه بود که باعث ظهور و رواج اندیشه فاشیسم و ملی گرایی، ظهور اندیشه دیکتاتوری و محدود کردن فکر و اندیشه شد. جنگ جهانی اول به پایان رسید، اما نظام سرمایه‎داری اروپا جنگ دیگری را آبستن بود. ...

چکیده جنگ های دریایی جنگل هایی هستند که در سواحل مناطق استوایی و نیمه استوایی قرار دارند و اکوسیستمی جذاب را پدید می آورند. این جنگلها در جهان به نام عمومی «مانگرو» و به نام علمی «اوسینا مارینا»شناخته می شود و در ایران به «جنگلهای حرا» معروف است. مانگرو به اکوسیستمی اطلاق می شود که از زمین های مرطوب حد واسط مناطق جزر و مدی دریا همراه با مجموعه هایی از گیاهان بی نظیر و جانوران ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول