پیتر دراکر
پیتر دراکر نویسنده و متفکر نامدار و پدر مدیریت نوین، بیستم آبان ماه در خانه اش در کالیفرنیا در 95 سالگی در گذشت. دراکر حقوقدان، اقتصاددان، سیاستمدار، متفکر اجتماعی و فیلسوف مدیریت بود، اما خود بارزترین وجه استعدادش را نویسندگی می دانست و این استعداد را نیز به خوبی پرورده بود. او در سال 1909 در وین متولد شد و در اتریش و انگلیس بالید و سپس به آلمان رفت و در سال 1937 به آمریکا مهاجرت کرد. گرچه کار خود را از گزارشگری روزنامه آغاز کرد اما به زودی به عرصه مدیریت کشیده شد و از سال 1942 به کسوت استادی دانشگاه درآمد. دراکر اولین کتاب خود را در سال 1939 منتشر کرد. تألیف بیش از 30 کتاب و دهها مقاله که همگی به زبانهای زنده دنیا ترجمه و در سطح وسیع منتشر شده اند، حاصل تلاش او در حوزه های مدیریت، اجتماع، سیاست و اقتصاد است.
روش فکری و مشی عملی او چنین بود که هرسه چهار سال یک موضوع را موردمطالعه قرار می داد و بدین ترتیب در سیر زندگی خویش همواره صاحب رویکردی جدید و فکری نوین در آن زمینه ها بود. بسیاری از مفاهیم و واژه های عرصه مدیریت و کسب و کار و مسائل اجتماعی و تغییر آن به ابتکار او اکنون سکه رایج شده است. تئوری مدیریت برمبنای هدف، کارکنان فرهیخته، سازمانهای یادگیرنده، تمرکززدایی، جامعه دانایی، خصوصی سازی، جامعه سازمانها، راهبرد کسب و کار، پسامدرن، مراکز درآمد، کارهای دانش بر بخشی از مفاهیمی است که ازسوی او به حوزه علوم مدیریتی و اجتماعی وارد شده است.
ذهن جستجوگر او از همان ابتدا «مردم» را به عنوان محور فعالیتهای فکری برگزید زیرا براین باور بود که این تنها مردم هستند که رشد می کنند، توسعه می یابند، تحول پیدا می کنند و به شخصیت جدیدی تبدیل می شوند. زمانی که در 18 سالگی به تماشای اجرای قطعات موسیقی رفته بود تحت تاثیر نویسنده قطعات قرار گرفت که به او گفت؛ من همواره خود را متعهد کرده ام که کوشش بالاتری انجام دهم. این سخنان تاثیر عمیقی بر او گذاشت. به همین سبب هرگاه درباره بهترین کتاب او سوال می شد می خندید و می گفت: بعدی- و شوخی نیز نمی کرد زیرا فکر و همت او بر این بود که کتاب بعدی او بهتر از قبلی باشد و به بهترین نزدیک شده باشد.
دراکر براین امر تاکید می کرد که عوامل سنتی تولید یعنی زمین، نیروی کار و حتی سرمایه، دیگر برای هیچ کشوری امتیاز رقابتی ویژه به حساب نمی آید. او منبع عمده و مهم اقتصادی جامعه جدید را دانایی می دانست. دراکر معتقد بود اگر دانایی به کار افزوده شود نتیجه آن بهره وری است و اگر دانایی را به کارهای تازه و بی سابقه بیفزاییم نوآوری پدید می آید. تنها دانایی است که می تواند ما را به این هدف برساند. دانایی در تلقی او اطلاعاتی است که عملا قابل استفاده و ناظر به تحقق نتایج عینی است که در جامعه و عرصه اقتصاد متجلی می شود. به همین دلیل او جامعه پس از سرمایه داری را جامعه دانایی می نامید. جامعه ای که دانایی کلید اصلی آن است و کارکنان فرهیخته گروه مسلط در نیروی کار آن. تنها مزیت یک کشور، صنعت یا شرکت به زعم او توانمندی در بهره برداری و استفاده جامع و همه جانبه از دانایی است.
دراکر عرصه ها و جنبه های مختلف سازمان را به عنوان یک پدیده منحصر به فرد قرن حاضر به خوبی کاویده است. او جامعه نوین را جامعه سازمانها می دانست و معتقد به داشتن نقش و رسالت اجتماعی برای سازمانها بود. تمثیل جالب او درمورد وظیفه رهبری در سازمانها و نقش کارکنان، ارکستر سمفونی بود. او ارکستر سمفونی را نمونه واقعی از سازمان در مفهوم جدید آن می دانست، که در آن ارائه سمفونی تنها ازعهده کل ارکستر برمی آید و وظیفه رهبر، تنها همنواکردن ارکستر است. به همین سبب او به شدت مخالف قهرمان پروری در امر مدیریت بود و از آن به عنوان «خرافه رئیس یک تنه» یاد می کرد. او معتقد بود هیچ سازمانی قادر به بقا نخواهدبود اگر به نوابغ یا ابرمردها برای رهبری خود نیاز داشته باشد. سازمان باید بتواند تحت رهبری انسانهای متوسط به حیات خود ادامه دهد. تاکید او بر اینکه بیشتر آنچه را که مدیریت می نامیم چیزهایی است که کار را بر کارکنان در انجام کارشان دشوار می سازد بسیار تأمل برانگیز است. این فراز از او در زمینه چگونگی کار سازمانها و بهره وری در آنها ماندگار است که «به جای اینکه کارها را درست انجام دهیم باید کارهای درست انجام دهیم». ضرر هیچ چیز بیش از آن نیست که کاری را که ابدا نباید انجام دهیم بسیار موثر و کارا انجام دهیم. گوهر رهبری درنظر او انجام کارهای بزرگ بود.
دراکر شخصیتی متواضع داشت. بدون تردید او پدر مدیریت نوین بود اما خود او همواره می گفت من بهتر از یک نوه بزرگ نیستم. این درحالی بود که برترین مدیران عصر حاضر که سازمانهای موفق قرن را رهبری کرده اند تحت تاثیر اندیشه های چالش برانگیز و نوگرای او بوده اند. اندی گرو رهبر شرکت اینتل او را قهرمان دلخواه خود میداند. فیلیپ کاتلر اندیشمند بزرگ عرصه بازاریابی او را دربرگرفتن الگو از تاریخ و پیش بینی روندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نابغه می داند؛ الگویی که دائما ایده های نو می پرورد و امیدهای کهنه را تصفیه می کند. جک ولش رهبر افسانه ای جنرال الکتریک تصریح می کند که اولین ایده تغییرات در شرکت را از دراکر فراگرفته است.
به هر روی، ماجراهای قریب به 100ساله یک مشاهده گر اینک پایان یافته است، اما میراث عظیم و موثر او برای ما به یادگار مانده است. یک قرن عمر پربرکت مجالی فراهم آورد تا او به بهترین نحو ماجراهای یک مشاهده گر را برای عبرت و استفاده دیگران روایت کند و چشم اندازی فرادید همگان نهد که به تفکر و تغییر گرایش یابند.
برخی کتابهای مهم پیتر دراکر که به فارسی ترجمه شده است به ترتیب سال انتشار عبارتند از:
1 – جامعه پس از سرمایه داری، ترجمه محمود طلوع، نشر رسا، 1375
2 – مدیریت آینده، ترجمه دکتر عبدالرضا رضایی نژاد، نشر رسا، 1375
3 – چالشهای مدیریت در سده 21، ترجمه دکتر عبدالرضا رضایی نژاد، نشر فرا، 1380
4 – ماجراهای یک مشاهده گر، ترجمه غلامحسین خانقائی، نشر فرا، 1381
5 – مدیریت در جامعه آینده، ترجمه غلامحسین خانقائی، نشر فرا، 1383
لازم به یادآوری است که دیدگاهها و نظرات مدیریتی دراکر تحت عنوان «اندیشه های پیتر دراکر» در شماره 147 ماهنامه تدبیر (مرداد 83) به چاپ رسیده است.
برگرفته از مجله الکترونیکی تدبیر متعلق به سازمان مدیریت صنعتی ایران آدرس اینترنتی سازمان مدیریت صنعتی ایران: www.IMI.ir
برای
کارآفرین شدن
این مهم نیست که...
برای کارآفرین شدن این مهم نیست که چند سال دارید. «استیو جابز» و «استیو وزیناک» هر دو در 20 سالگی کار روی رایانه های اپل را آغاز کردند. «ری کراک» 50 ساله بود که مک دونالد و «کلنل ساندز» 60 ساله بود که مرغ سوخاری کنتاکی را راه انداخت.
- برای کارآفرین شدن این مهم نیست که در چه سطح تحصیلی هستید و چه عناوین ومدارجی پشت اسم تان ردیف شده است. دانش و مهارت برای کسب وکار خیلی مهم است اما چگونگی کسب آن از اهمیت کمتری برخوردار است. در حقیقت برخی از درجات دانشگاهی در بسیاری از مواقع حتی می توانند مانعی نیز باشند. دارندگان مدرک دکترا بیشتر تمایل دارند که مقاله های طولانی بنویسند و دنبال نظریه ها باشند تا اینکه آستینها را بالا بزنند و وارد گود شوند. توجه داشته باشید که بیل گیتس موسس مایکروسافت سال دوم دانشگاه بود که «هاروارد» را ترک کرد. او درحال حاضر ثروتمندترین فرد در آمریکاست.