اطلاعات مربوط به تحقیق با طرح مسئله آغاز می شود، سپس به اهمیت موضوع، فرضیه ها، اهداف تحقیق، روش انجام تحقیق که در سطح اقتصاد منطقه ای مطرح است، روش گردآوری آمار و اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل آن و … پرداخته خواهد شد..
1-1-1 طرح مسئله رشد و توسعه اقتصادی مطلوب از اهداف مهم سرمایه گذاری هر کشور اعم از پیشرفته و یا در حال توسعه می باشد.
رشد و توسعه اقتصادی در طول زمان درآمد سرانه واقعی مردم را افزایش و در نهایت سطح زندگی مردم را بهبود می بخشد.
لیکن در بسیاری از کشورها مشاهده می گردد که جریان توسعه کلیه مناطق درون یک کشور را به گونه ای مساوی و برابر مورد توجه قرار نداده و همواره تفاوتهای قابل ملاحظه ای در درجه توسعه یافتگی مناطق پدید می آید.
از متغیرهای مهمی که سیاست های مخلتف رشد و توسعه در مناطق را تحت تأثیر قرار می دهد اشتغال می باشد.
تجربه نشان داده است که در میان مناطق مختلف یک کشور نابرابریهای زیادی در مورد اشتغال وجود دارد و عمدتاً به دلیل نداشتن شناخت واقعی از سیاست های متخذه در مناطق و ارزیابی تأثیر آنها بر متغیرهای مختلف اقتصادی از جمله اشتغال بوده است.
با توجه به وجود نیروی کار جوان فراوان در کشور و اولویت قایل شدن دولت جهت رفع معضل بیکاری در برنامه های توسعه اقتصادی از جمله برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ضروری است در جهت شناخت وضعیت اشتغال مناطق مختلف کشور، اقداماتی اساسی صورت گیرد تا از آن طریق طراحی و اجرای برنامه های اقتصادی واقع گرایانه تر و مؤثرتر اعمال گردند.
بنابراین آنچه در این بررسی و تحقیق مطرح خواهد شد بررسی وضعیت اشتغال استان آذربایجان غربی و شهرستانهای تابعه در بخشهای مختلف اقتصادی و در مقاطع زمانی مخلتف می باشد.
به بیان دیگر مسئله اساسی تحقیق حاضر بررسی سهم بخشهای مختلف اقتصادی استان و شهرستانهای تابعه در اشتغال در سه مقطع زمانی 1355، 1365 ، 1375 و بدست آوردن فعالیتهای پایه برای استان و همچنین تحلیل تغییرات میزان اشتغال در گروهای عمده فعالیت می باشد.
1-1-2 اهمیت موضوع تحقیق در زمینه موضوع حاضر در استان آذربایجانغربی برای اولین بار انجام می شود.
بنابراین شناخت وضعیت اشتغال و بررسی تغییرات ساختاری اشتغال در بخشهای عمده اقتصادی و زیربخشهای آن در سطح استان و شهرستانهای تابعه یک ضرورت است.
اولویت اول دولت در سیاست های اقتصادی در برنامه های مختلف توسعه اقتصادی اول و دوم و سوم مسئله اشتغال بوده و خواهد بود.
به این منظور سیاست گذاران در منطقه اعم از استانداری، سازمان برنامه و بودجه استان، اداره کار، اداره صنایع، اداره کشاورزی و … در صورت شناخت مناسب از مسئله اشتغال قادر خواهند بود تا در زمینه تعیین و جهت دهی سرمایه گذاریها در بخشهای مختلف و توزیع آن موفق گردند.
تجزیه و تحلیل اشتغال در مناطق مختلف کشور مسلماً به درک بهتر جریان ایجاد اشتغال کمک می نمایند.
اکثر سیاست گذاران علاقمند به دانستن روند تغییرات اشتغال در مناطق بوده چرا که این امر رابطه تنگاتنگی با مسئله نابرابری در میزان بیکاری در مناطق مختلف دارد.
ضمن اینکه عدم برنامه ریزی صحیح در امر اشتغال تمرکز غیراداری جمعیت را در مناطق خاص بدنبال خواهد داشت.
علاوه بر دلایل فوق اشتغال با بازار تولید مرتبط و بازار تولید نیز بدون شک در تغییر قدرت رقابتی منطقه در مقایسه با سایر مناطق کشور نقشی اساسی را ایفا می نماید.
1-1-3 فرضیه ها در هر تحقیقی فرضیه هایی در نظر می گیرند و در جهت قبول یا رد آن فرضیه حرکت می کنند.
در این تحقیق نیز به دنبال آزمون فرضیه های زیر می باشیم: الف- شهرستانهای استان آذربایجانغربی عموماً در بخش کشاورزی دارای مزیت نسبی (از دیدگاه اشتغال) می باشند.
ب- روند تغییرات اشتغال در استان آذربایجانغربی متناسب با سطح ملی نبوده است.
1-1-4 اهداف تحقیق حاضر سعی در کشف چگونگی روند سطح اشتغال در بخشهای مختلف استان دارد.
هدف اصلی این تحقیق دانستن این مطلب است که چگونه و کجا توزیع منطقه ای اشتغال در سطح استان شکل گرفته است.
بطور مشخص اهداف جزئی این تحقیق عبارتنداز : الف – تجزیه و تحلیل و مطالعه وضعیت اشتغال در فعالیت های عمده اقتصادی (صنعت، خدمات، کشاورزی) در سطح استان و شهرستانهای تابعه ب- بررسی تغییرات ساختاری اشتغال با توجه به آمار سرشماریهای موجود.
ج- شناسایی فعالیت هایی که استان (یا شهرستانهای تابعه به تفکیک) از نظر اشتغال زایی در آنها دارای مزیت نسبی است.
1-1-5 کاربردها نتایج این تحقیق می تواند در زمینه سیاست های توسعه منطقه ای و تعیین فعالیت های اصلی مورد استفاده سیاست گذاران استانی و کشوری قرار گیرد.
در ضمن نتایج این تحقیق می تواند در برنامه ریزیهای نیروی انسانی استان و در نهایت تهیه برنامه های توسعه ای بکار گرفته شود.
1-1-6 روش انجام تحقیق روش انجام تحقیق بصورت کتابخانه ای می باشد و برای انجام این تحقیق از تکنیک های آماری در جهت تجزیه و تحلیل طبق مدلهای اقتصاد منطقه ای (مدل اقتصاد پایه و روش تغییر – سهم) و همچنین از تجارب و مطالعات مربوط به سایر کشورها استفاده شده است.
1-1-7 امتیازات تحقیق تحقیق حاضر از ابعاد مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
انجام چنین تحقیقی در سطح استان برای اولین بار انجام گرفته است.
ویژگیهای دیگر این تحقیق که می توان به آن اشاره نمود اینست که این مطالعه اساساً بر روی متغیر مهمی چون اشتغال صورت می گیرد و بعلت وجود آفت بیکاری در اقتصاد ایران و اهمیت رفع این معضل در برنامه های مختلف توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
1-1-8 آمار و اطلاعات مورد نیاز بطور کلی در تحقیق حاضر آمار سرشماریهای نفوس و مسکن مرکز آمار ایران در سالهای 1355،1365،1375 بوده که پس از پردازش مورد استفاده قرار می گیرند.
1-1-9 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات برای رسیدن به اهداف مختلف این تحقیق از روشهای مقداری موجود در علم اقتصاد منطقه ای استفاده شده است.
با استفاده از روشهای آماری نظیر نرخ رشد سهم و تجزیه و تحلیل اشتغال در فعالیت های عمده اقتصادی پرداخته خواهد شد.
برای شناسایی و تحلیل نیروها و عوامل مؤثر در ترکیب ساختار اشتغال از تکنیک تغییر- سهم استفاده خواهد شد.
این تکنیک که بطور وسیعی مورد استفاده می باشد، نشان می دهد که چگونه میزان اختلاف بین رشد استان و کشور توسط ترکیب منابع را توضیح داد.
این روش متغیر اشتغال را به سه جزء تقسیم می نماید: جزء اول، تغییر در اشتغال دلیل ترکیب متناسب یا غیرمتناسب صنایع در استان ( یا شهرستان) را توضیح می دهد و جزء سوم: تغییرات رقابتی یا همان بخش مربوط به مزیت ها یا عدم مزیت استان (یا شهرستان) را بیان می کند.
تئوری اینگونه فرض می کند که مناطقی که مزیت های نسبی خود بهتر استفاده نموده باشند نسبت به سایر مناطق از رشد بهتری برخوردار بوده اند.
برای شناسایی فعالیت هایی که استان ( یا شهرستانها) در آنها دارای مزیت نسبی باشند از مدل اقتصاد پایه استفاده شده است.
در این مدل تمایز بین فعالیت های پایه ای و غیرپایه ای در استان (یا شهرستانها) قایل خواهیم شد.
برای پیدا کردن صنایع پایه از روش نسبت مکانی (LQ) استفاده شده و سپس با استفاده از کاربرد آن در اقتصاد پایه می توان ضریب اشتغال زایی آن را به دست آورد.
بگونه ای که بتوان اظهار داشت که ایجاد تعداد مشخصی از مشاغل در هر منطقه (شهرستان) به چه میزان اشتغال در فعالیت های پایه و غیر پایه و کل اضافه خواهد نمود.
فصل دوم: آشنایی مقدماتی با استان آذربایجانغربی 2-1- موقعیت جغرافیایی، حدود و وسعت آذربایجان غربی مساحتی حدود 9/37598 کیلومتر مربع را دارد که البته بر اساس برآورد جدید دفتر فنی مرکز آمار ایران، مساحت استان آذربایجان غربی بدون احتساب دریاچه ارومیه 4868 کیلومتر مربع می باشد.
این استان در شمال غربی ایران بین 35 درجه و 58 دقیقه تا 39 درجه و 47 دقیقه عرض شمالی و 44 درجه و 14 دقیقه تا 47 درجه و 19 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد.
استان آذربایجان غربی از جانب شمال به کشورهای تازه استقلال یافته اتحادجماهیرشوری سابق (ارمنستان و نخجوان)، از غرب به کشورهای ترکیه و عراق، از جنوب به استان کردستان و از شرق به استانهای آذربایجان شرقی و زنجان محدود است.
مرکز مشترک ایران با اتحادجماهیرشوروی سابق دراین منطقه 135 کیلومتر که همان مرز آبی رودخانه ارس می باشد.
مرز مشترک ایران با ترکیه در آذربایجان غربی 482 کیلومتر می باشد که از این میزان 34 کیلومتر آن مرز آبی رودخانه های قره سو و نازلو به طول 34 کیلومتر و 452 کیلومتر آن مرز خشکی است.
مرز مشترک ایران با عراق در این استان حدود 200 کیلومتر مرز خاکی است.
استان آذربایجان غربی طولانی ترین مرز خود را با استان آذربایجان شرقی دارد و این مرز از پیوستن رود آق چای به ارس درغرب جلفا شروع شده، پس از عبور از شرق رود مزبور و قطع راه مرند- بازرگان و ناحیه ولدیان خوی و راه آهن ایران- ترکیه، دریاچه ارومیه را که مرز طبیعی دو استان را تشکیل می دهد.
در جهت شرقی مسیر زرینه رود، از میان ملکان و میاندوآب و صایین قلعه عبور نموده و در مرز زنجان خاتمه می یابد.
مرز آذربایجان غربی به کردستان جهت غربی-شرقی دارد که از دره رود شرع شده و پس از گذشتن از نواحی سردشت و بانه و بوکان، سقز و قطع شاخه های سیمینه رود و عبور از جنوب تکاب در چهار طاق در نقطه اتصال سه استان زنجان، کردستان، آذربایجان غربی خاتمه می پذیرد.
مرز آذربایجان غربی و استان زنجان از طریق ناحیه تکاب به ماه نشان استان زنجان اتصال پیدا می کند جهت آن شمال غربی به جنوب شرقی است و بیشتر این ناحیه را کوههای مرتفع پوشیده است و ارتباط تکاب با زنجان بیشتر از طریق بیجار و جاده تخت سلیمان که در نزدیک ترین راه ارتباطی به زنجان به شمار می رود انجام می گیرد.
ارتفاع مرکز استان یعنی شهرستان ارومیه از سطح دریای آزاد 1340 متر و فاصله هوایی آن تا تهران 596 کیلومتر است.
2-2- وجه تسمیه نام آذربایجان از حدود 2400 سال پیش از مشهورترین نامهای جغرافیایی ایران بوده که در هر دوره به حوادث مهم تاریخی توأم بوده است.
آذربادگان، آذربایگان و آذربایجان، هرسه شکل در کتابهای فارسی معروف است.
شاعر ملی ایران، فردوسی، در شاهنامه از «آذربادگان» استفاده نموده است: به یک ماه در آذربادگان ببردند شاهان و آزادگان آذربایجان در دوران هخامنشیان به نام ماد نامیده می شد و از مهمترین و بزرگترین ایالتهای کشور به شمار می رفت.
هرودوت می گوید: « یونانی ها، کپادوکیا را جزو سوریه می شمارند.
پیش از ظهور دولت ایران، مردم آنجا تابع حکومت ماد بودند که اکنون به دست کوروش افتاده بود.» «استرابون» جغرافی نویس یونانی که کتاب خود را در زمان اشکانیان تألیف کرده می نویسد: « چون اسکندر مقدونی بر ایران دست یافت، سرداری به نام اتورپات در آذربایگان برخاست و نگذاشت آن سرزمین که بخشی از ماد و به نام ماد کوچک معروف بود به دست یونانیان افتد.
از آن پس سرزمین مزبور به نام آتورپاتکان، خوانده شد.» آتورپاتکان واژه ترکیبی پهلوی است و به زبان فارسی دری برابر آن «آذربد» که به معنای نگاهدارنده آتش یا مسئول و خدمتگزار آتش می باشد، وجود دارد.
در زمان حکومت رضاشاه به منظور ایجاد هماهنگی بین مقامات لشکری و کشوری و همچنین از لحاظ اهمیت سیاسی منطقه ، در سال 1311 هـ.ش.
واحد یکپارجه آذربایجان به دو واحد سیاسی تقسیم شد و یک قسمت که در شرق قرار داشت به نام استان سوم (آذربایجان شرقی) و دیگری که در غرب واقع است به نام استان چهارم یا آذربایجان غربی نامیده شد.
2-3- آب و هوا استان آذربایجان غربی گرچه تحت تأثیر جریانهای مرطوب اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه قرار می گیرد ولی در برخی از ماههای زمستان، توده های سرد جبهه هوای روسیه به منطقه وارد و باعث کاهش شدید دما در استان می شود.
علاوه بر جریان فوق الذکر، ارتفاع مکان، جهت گیری ارتفاعات، وزش باده و دوری از دریا، نقش مهمی در میزان دما و ریزش باران در این منطقه دارد تا جاییکه آب و هوای این استان را می توان حد فاصل آب و هوای سواحل دریای مازنداران و اقلیم نیمه صحرایی دانست.
در زمستان کوهها در بعضی از نواحی، کوهها از 300 متر به بالا به زیر قشر ضخیمی از برف فرو می روند و قلل آنها برف را تا سال بعد حفظ می کنند.
در این منطقه متوسط با رندگی سالیانه 400-300 میلیمتر است که نسبت به وضع عمومی سایر نقاط کشور ، در وضع مطلوبتری قرار دارد.
آب و های استان آذربایجان غربی بطور کلی معتدل است .
فقط شهرستان خوی بنابر موقعیت جغرافیایی اش دارای هوای معتدل ولی نسبت به دیگر نقاط استان گرمتر می باشد.
دیگر شهرستانهای استان عموماً دارای آب و هوای معتدل می باشند که معدل درجه حرارت آنها 5/13، معدل حداکثر 7/19 و معدل حداقل 3/5 ، حداکثر مطلق 37 و حداقل مطلق 8/13 می باشد.
2-4- اقوام ساکن در آذربایجان غربی الف) ترک ها آذربایجان سرزمین ترک های ایران شده است.
اولین دسته از ترکان یا غزان حدود سال 411 هـ.ق به آذربایجان رسیده اند.
از نیمه دوم سده پنجم هجری شمسی یعنی در زمان سلجوقیان مهاجرت وسیع قبایل ترک از ماوراءالنهر به آذربایجان شدت بیشتری گرفت.
با اینکه ترک های آذربایجان از لحاظ سیاسی جزء گروه ایرانی به شمار می روند، ولی از نظر ساختمان بدنی و خصایص آنتروپولوژیک و همچنین زبان شناسی از ایرانیان متفاوتند.
ترک های ایران شعبه ای از نژاد بزرگ ترکی یا ترکمن یا تاتار هستند.
ب) کردها کردان بزرگترین و قدیمی ترین قوم اصیل آریایی هستند که در نواحی کوهستانی و محصور در کوههای سر به فلک کشیده غرب فلات ایران ساکن هستند و نسبت به سایر اقوام ایرانی در حفظ ملیت و آداب و اخلاق و سنن ایرانی موفق تر عمل کرده اند.
کردها همواره در دفاع از استقلال و ملیت ایران پیش قدم بوده اند و امروزه نیز در تحکیم وحدت ملی و هم آهنگی با تمدن ایران ، هم دوش سایر اقوام ایرانی قدم برمی دارند.
چنانچه مختصات نژادی کردها را با آنچه که درباره کیفیات نژادی آریاییها مقایسه کنیم، هیچ گونه اختلافی بین آنها و قبایل آریایی دوره مادها و هخامنشیان احساس نمی شود.
ج) عربها مراتع سرسبز و خرم و محصول فراوان و آب و هوای معتدل سرزمین های شمال غرب ایران، باعث اقامت اعراب در این منطقه شده است.
بدین معنی که پس از پایان جنگهای اعراب و ایرانیان، در اراضی حاصلخیز این دیار سکنی گزیدند.
سکونت خانوادهای اعراب در آذربایجان کم کم به تحصیل قدرت متمایل شده و حکومتهایی از آنان پی ریزی شد.
اکنون نیز اعقاب آنان در این سرزمین زندگی می کنند و با سایر نژادها مخلوط شده اند.
د) سایر اقوام علاوه بر اقوامی که در بالا معرفی شدند، عده ای تهرانی، خراسانی، سیستان، خوزستانی، زرتشتی و ارمنی و کلیمی نیز به تدریج به سرزمین آذربایجان مهاجرت کرده اند، البته در عمران و آبادی این وادی نقش عمده ای به عهده داشته اند.
2-5- جمعیت جمعیت استان آذربایجان غربی، بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن، آبان ماه سال 1375 (آخرین سرشماری رسمی و موجود کشوری)، 320،496،2 محاسبه شده است.
در جدول زیر سرشماریهای رسمی انجام شده کشوری 1355، 1365، 1375، همراه با پیش بینی انجام شده توسط مرکز آمار ایران از جمعیت سالهای آتی استان، ارائه میگردد: جدول (1-2) جمعیت استان در سرشماریها و برآورد انجام شده همچنانکه از جدول (1-2) مشاهده می شود.
استان آذربایجان غربی از نرخ رشد معتدلی در افزایش جمعیت برخوردار است می باشد.
چنانکه در دوره 70-1365 با نرخ 72/2 و در دوره 75-1370 با نرخ 86/1 و در دوره 75-1365 با نرخ 29/2 رشد جمعیت داشته است.
2-6- بررسی روند سهم اشتغال بخشهای عمده اقتصادی با نگاهی به جدول (2-3) می توان یافت که هماهنگ با روند عمومی کشور در کاهش سم کشارزی از اشتغال کل کشور، استان آذربایجان غربی نیز دارای روند کاهشی بخش کشاورزی در اشتغال خود می باشد.
بخش معدن نیز با مقداری تفاوت با میانگین کشوری دارای رشدی معتدل در سهم خود از اشتغال می باشد.
بخش صنعت در دوره 65-1355 هماهنگ با روند ملی از روند کاهشی برخوردار بوده و در دوره بعد یعنی 75-1365 همسان با روند ملی رشدی مثبت از خود نشان داده است.
بخش آب، برق، گاز میتوان گفت دارای روندی بسیار ملایم اما مثبت می باشد.
بخش ساختمان در استان آذربایجان غربی، متفاوت از روند ملی ، در دوره اول یعنی 65-1355 رشد مثبت داشته و در دوره دوم یعنی 75-1365 با اندکی کاهش به همان سطح سابق خود برگشته است و در کل می توان گفت که سهم آن نسبتاً بدون تغیر مانده است.
اما بخش مهم خدمات، طبق ساختار اقتصاد ایران همیشه بخش عظیمی از نیروی کار را در خود گنجانده است و البته از رشدی مثبت مداوم نیز برخوردار بوده است.
در توجیه دلایل افزایش سهم بخش خدمات در اقتصاد ایران استدلالات زیادی ارائه شده است که زیادی ارائه شده است که مهمترین آن مکانیزه شده بخش کشاورزی و به دنبال آن نیاز کمتر به نیروی انسانی و مهاجرت روستاییان به شهرها می باشد.
که این جمعیت به دلیل نداشتن تخصص و مهارت لازم جهت جذب در بخشهای صنعتی، به شغلهای کاذب در بخش خدماتی روی آورده و باعث عظیم شدن متوالی این بخش از اقتصاد ایران شده است.
استان آذربایجانغربی نیز از این امر مستثنی نبوده و همین روند را می توان در آمار ارائه شده دقیقاً مشاهده کرد.
جدول (3-2) بیاید این صفحه فعالیت های نامشخص نیز که به آن دسته از فعالیت های اقتصادی اطلاق می شود که نمی توان آن را در یکی از طبقات مذکور قبلی آورد، همیشه سهم بسیار ناچیزی را بایستی از اشتغال بخود اختصاص داده باشند.
که هم در سطح ملی و هم برای استان آذربایجانغربی میزان ناچیزی و غیرقابل اعتنایی در خود جایی داده اند.
کلیه روندهایی که در مقایسه سطح ملی و استانی از جهت سهم بخش های عمده فعالیت اقتصادی آورده شد، نیز با مقداری تغییر برای شهرستانها نیز به تفکیک قابل ذکر میباشند که ما در این بخش تنها به آوردن اقلام آماری پردازش شده آن بصورت درصد اکتفا میکنیم و در جدول شماره (4-2) آورده شده است.
در جدول شماره(5-2) میزان اشتغال در گروههای عمده شغلی در سطح ملی و به تفکیک برای کلیه استانهای کشور آورده شده .
تا بتوان تصویری مناسب از میزان اشتغال در گروههای عمده شغلی در آخرین آمارگیری موجود را داشت و با میانگین کشوری و سایر استانها مقایسه نمود.
دراین میان آنچه مهم و شایان ذکر است، کاهش مداوم سهم نسبی بخش کشاورزی و افزایش سخم خدمات در اشتغال کشور علی رغم اعمال برنامه های مختلف جهت جلوگیری از این پدیده می باشد.
در جدول شماه (6-2) نرخ بیکاری محاسبه شده برای کلیه استانهای ایران آورده شده که با نگاهی بدان معلوم می شود که استان آذربایجان غربی از استانهای با نرخ بیکاری پایین محسوب می شود و نرخ بیکاری در آن از میانگین کشوری یعنی 6/11 پایین تر می باشد.
استان آذربایجانشرقی با داشتن نرخ بیکاری 8/5 کمترین میزان بیکاری و استان لرستان با 2/27 بالاترین نرخ بیکاری را در میان استانهای کشور دارا می باشند.
جدول (4-2) بیاید این صفحهجدول (5-2) توزیع نسبی شاغلان 10 ساله و بیشتر در بخشهای عمده اقتصادی به تفکیک استان اردیبهشت ماه 1382 منبع: آمارگیری از ویژگیهای اشتغال خانوار، مرکز آمار ایران جدول (6-2) میزان بیکاری بر حسب استان – اردیبهشت ماه 1382 منبع: آمارگیری از ویژگیهای اشتغال و بیکاری خانوار- اردیبهشت 1382، مرکز آمار ایران.
2-8- کشاورزی و دامپروری و جنگل داری استان آذربایجان غربی پس از سواحل دریایی استان مازندران از مرطوب ترین قسمت های ایران است و به همین دلیل نواحی عاری از پوشش گیاهی و یا غیرمستعد جهت کشت و زرع در آن کمتر یافت می شود.
وجود کوهستانهای مرتفع در آذربایجان غربی هر چند باعث جلب رطوبت و خنکی هوا شده اند، ولی قسمتی از این ارتفاعات از جمله کوههای شمالی استان صخره ای و کم گیاه هستند.
آب و هوای این استان نسبت به آذربایجانشرقی مرطوب تر و نواحی کم گیاه و پوشش گیاهی آن کمتر است و همین خصوصیت آب و هوایی سبب گردیده است که مراتع مرطوب و گیاهان رطوبت پسند آن زیاد شود و این استان آذربایجان غربی از مراکز مهم پرورش گاومیش در کشور محسوب شود.
نزدیک به نیم میلیون هکتار از وسعت خاکی استان آذربایجان غربی اختصاص به کشت های مخلتف سالیانه و دائمی دارد و اراضی زیر کشت سالیانه یا هر چند سال یکبار و یا سالی یکبار بصورت آیش، بعنی بدون پوشش گیاهی و یا با پوشش کم در می آیند.
مقدار اراضی آیش آبی حدود 65 درصد و دیمی حدود 83 درصد کشتهای سالیانه است.
با توجه به اینکه کشاورزی علی رغم کاهش شدیدی که در سهم نسبی خود از اشتغال داشته است، ولی هنوز با داشتن سهمی معادل 33 درصد از اشتغال استانی و استعداد فراوان منطقه از لحاظ کشاورزی، الزام می نماید که دست اندرکاران و مسئولان برنامهریزی اشتغال استانی و کشوری توجهی خاص را به این بخش از فعالیت های اقتصادی مبذول دارند.
هماهنگونه که از جدول (7-2) برمی آید.
استان آذربایجان غربی در بخش کشاورزی در تولید نخوذ، چقندر قند، گندم درصدی بزرگ از تولید این محصولات را دارا می باشد.
چنانکه 5/17 درصد از کل تولید نخود و 3/16 درصد از کل تولید چغندر و حدود 5 درصد از کل تولید گندم کشور ایران در این استان بعمل می آید.
جدول (7-2) تولید محصولات زرای کل کشور و استان آ.غ سال زراعی: 81-1380 منبع: آمار نامه کشاورزی، جلد اول، سال زراعی 81-1380، محصولات زراعی دفتر آمار و فن آوری اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی.
با نگاهی به جدول (8-2) چنین عاید می شود که این استان در تولید سیب، آلبالو، انگور، گلابی و سماق سهمی بزرگ دارد چنانکه 6/34 درصد از کل میزان تولید سیب ایران و معادل 5/14 درصد از کل تولید آلبالو و 2/12 درصد از کل سماق تولید شده و 04/6 درصد از تولید گلابی کشور در این استان بدست می آید.
البته شایان ذکر است که اگر مسئولان استان در ایجاد صنایعی که مستقیماً مواد اولیه خود را از تولیدات باغی استان می گیرد، بکوشند، خصوصاً در جهت راه اندازی سردخانه و کارخانجات آبمیوه گیری و تولید کمپوت و صنایع بسته بندی محصولات کشاورزی میتوان هم به اشتغال زایی منطقه کمک شایانی کرد و هم بهره وری و میزان تولید این بخش از تولید استان را بالا برد.
جدول (8-2) میزان تولید محصولات دایمی کل کشور و استان آذربایجان غربی در سال 1381 2-9- صنایع الف) صنایع دستی در استان آذربایجان غربی، صنایع دستی و روستایی از گذشته های بسیار دور متداول بوده است.
هر شهرستان با توجه به محیط طبیعی و گذشته فرهنگی خود در تعدادی از صنایع دستی ماهرتر عمل نموده و مادر این بخش به ارائه مختصری از آن می پردازیم: 1) شهرستان میاندوآب در این شهرستان قالی بافی، حصیرباقی، کوزه گری از صنایع دستی در خور توجه می باشند.
بخش تکاب شهرستان میاندوآب از نواحی عمده قالی باقی آذربایجان غربی محسوب شده و قالیهای آن مشهور هستند.
2) شهرستان مهاباد در این ناحیه بافت جورابهای پشمی، فرش، کلاه و دوخت لباس زنانه و مردانه محلی، پشه بنددوزی، جاجیم، سجاده و ساخت ظروف چوبی از چوب های جنگلی متداول است.
3) شهرستان خوی در این شهرستان تبدیل پشم به نخ و بافت گلیم، شال گردن، پیراهن، جاجیم از صنایع روستایی این دیار قلمداد می شود.
4) شهرستان ماکوی در شهرستان ماکو قالی باقی، جاجیم، گلیم، پیراهن، دستکش جوراب، حصیر و سبد از صنایع دستی عمده محسوب می شوند.
همچنین ماکو از نواحی بزرگ قالی بافی استان آذربایجان غربی محسوب می شود.
5) شهرستان ارومیه در اطراف شهرستان ارومیه، گلیم ، جاجیم، پیراهن بافی و کوزه گری، سبدبافی، سجاده، بافت چادرهای کتانی متداول است.
ب) صنایع ماشینی استان آذربایجان غربی، متأسفانه از صنایع ماشینی در سطح مطلوب برخوردار نیست، کل کارخانجات موجود، به محدودی کارخانجات وابسته به صنایع کشاورزی از جمله، کارخانجات قند، کارخانجات سبزی پاک کنی و کارخانجات پنبه و همچنین تعدادی کارخانجات صنعتی ساده از جمله کارخانجات آجرپزی، گچ پزی، آهک و نمک محدود می شود.
که ما در این مختصر به ارائه نمایی ساده از مهمترین آنها می پردازیم.
-کارخانجات قند قرارداد اولین کارخانه قند استان درسال 1310 ش با مؤسسه اشکودا (چک اسلواکی) منعقد گردید و این کارخانه در میاندوآب نصب گردید.
دومین کارخانه قند در سال 1328 هـ.ش در ارومیه تأسیس شد و در سال 1329 به بهره برداری رسید.
-کارخانجات دخانیات این کارخانجات در شهرستانهای ارومیه، نقده، اشنویه و پیرانشهر قرار دارند.
البته کل کارهایی که در این واحدها انجام می شود تنها جوربندی، تخمیر سریع و آماده نمودن توتون جهت مصرف در کارخانجات سیگارسازی می باشد.
در کل می توان گفت که در این استان علی رغم استعدادهای زیاد که جهت تولید بسیاری از کالاها و فرآورده های صنعتی دارد، صنعتی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد.
2-10- معادن مطالعات معدن شناسی در کلیه نقاط استان آذربایجان غربی، با توجه به موقعیت مرزی با سه کشور همسایه شمالی و غربی غیرمقدور بوده و اطلاعات درباره معادن و ذخایر مواد اولیه محدود به نقاطی از این استان است که تا حدودی از نقاط مرزی دورتر می باشند.
مواد معدنی مکشوفه استان آذربایجان غربی در حال حاضر عبارتند از: سرب، مس، گرانیت، انتیموان، زرنیخ، نمک طعام، زغال سنگ، گوگرد، خاک نسوز، گچ، آهک،تراورتن، سنگ مرمر، میکا.
معادن سرب، سرب، انتیموان در تکاب معدن زرنیخ در زره شوران، زغال سنگ در میاندوآب، خاک نسوز در بوکان، تراورتن در ماکو، معادن گچ و آهک در ارومیه، سنگ مرمر در خوی، میکا در قره باغ، نمک سنگ در خوی قرار دارند.
البته شایان ذکراست که دریاچه ارومیه با توجه به درصد نمک بسیار بالایی که دارد، از مهمترین ذخایر نمک طعام در ایران است و برداشت نمک از آب دریاچه به یکی از فعالیت های عمده اشتغال زایی ساکنین سواحل دریاچه تبدیل شده است .
نمک دریاچه ارومیه بیشتر در سواحی غربی و شرقی دریاچه قرار دارند.
2-11- بازرگانی از آنجا که آذربایجان غربی با کشورهای ارمنستان، نخجوان، ترکیه وعراق هم مرز است و ارومیه نیز در ناحیه سرحدی ایران و ترکیه و عراق واقع گردیده ، لذا مورد توجه دولت ها و بازارهای جهانی بوده است.
از این رو می توان گفت که آذربایجان غربی از قدیم یکی از قطب های بازرگانی ایران بوده است.
آذربایجان غربی امروز نیز از لحاظ بازرگانی در ایران اهمیت ویژه ای برخوردار است.
از صادرات مهم این منطقه، خشکبار، پیاز، حبوبات، پشم، توتون و تنباکو، میوه و غیره را می توان نام برد.
واردات آن نیز شامل برنج، پارچه، ماشین آلات ، چینی، کفش، سیگار، چای، و … است.
فصل سوم: مبانی تئوریک و مطالعات انجام شده مقدمه درک ارزش و فهم فعالیت های اقتصادی منطقه ای می تواند گامی اساسی در جهت سیاست گذاری و برنامه ریزی صحیح در سطح منطقه ای و ملی، توسط برنامه ریزان منطقه ای و ملی باشد.
روشهای گوناگونی برای تحلیل شاخص های منطقه وجود دارد که در این فصل به بعضی از این روشها اشاره می شود.
در ابتدای فصل حاضر برای شناخت بهتر و تسهیل تحلیل فعالیت های منطقه ای (استانی) در زمینه اشتغال منطقه ای دو مدل ارایه شده است.
مدل اول، تحلیل اقتصاد پایه است که این تحلیل بر اساس تئوری اقتصاد پایه استوار است.
که فعالیت های هر منطقه را بر اساس تخصص خاص هر منطقه فعالیت پایه و غیرپایه طبقه بندی می کند که فعالیت پایه بطور مستقیم توانایی منطقه در صادرات کالا و خدمات منطقه وابسته است و فعالیت های غیر پایه بصورت پشتیبانی و حمایت کننده فعالیت های پایه منطقه است.
برای شناسایی و تمایز فعالیت های پایه از ضربی مکانی (location Quotient) استفاده شده است.
مدل دوم تحلیل از روش تغییر- سهم (shift-share) می باشد.
که روند شاخص های منطقه را به سه جزء تقسیم می کند که عبارتند از : اول تغییر کلی یا تأثیر رشد ملی.
دوم تغییرات ساختاری (به دلیل ترکیب خاص صنایع در منطقه) سوم تأثیرسایر عوامل (مزیت های رقابتی) است.
در ادامه فصل به سوابق تحقیقاتی انجام شده پرداخته خواهد شد.
3-1- تحلیل اقتصاد پایه تحلیل اقتصاد پایه مبتنی بر نظریه اقتصاد پایه است که براساس فرضیه هایی استدلال می کند که صنایع صادراتی، دلیل موجودیت و رشد مناطق ، شهرها یا نواحی محلی است.
3-1-1- نظریه اقتصاد پایه با تخصصی تر شدن یک ناحیه، خود اتکایی آن محدود می شود.
بنابراین رشد یک ناحیه به توانایی آن در صادرات کالا و خدمات، برای تأمین هزینه های وارداتی مورد نیاز خود، بستگی دارد.
اینگونه صادرات را فعالیت پایه (Basicactivity) می نامند و در بخش برون زای (Exogenous Sector) منطقه اقتصادی تولید می شود.
برای خدمت رسانی به کارکنان شاغل در صنایع پایه و خانواده های آنها و نیز خود صنایع، فعالیت های حمایت کننده بسیاری مورد نیاز است.
اینگونه فعالیت های حمایت کننده که منحصراً در تولید کالاها و خدمات برای توزیع و مصرف در دورن ناحیه مورد نظر می پردازد، فعالیت غیر پایه (Non-Basic Activity) نامیده و بخش درونزای (Endogenous Sector) نظام اقتصادی منطقه را تشکیل می دهد.
به این ترتیب، فعالیت های بخش پایه، وسیله ایست برای پرداخت هزینه کالاها و خدماتی نظیر مواد غذایی وارداتی را فراهم می آورد که توسط خود منطقه محلی قابل تولید نیست.
و همچین از خدمات ارائه شده به وسیله صنایع بخش غیرپایه حمایت می کند.
زیرا کارکنان بخش پایه، تقاضا برای محصولات صنایع غیرپایه را بوجود می آورند.
بنابراین سطح فعالیت اقتصادی یک ناحیه به هر صورت که اندازه گیری شود، حاصل جمع سطوح مختلف اقتصادی در دو بخش پایه و غیرپایه می باشد.
واحد اندازه گیری اشتغال می باشد، بنابراین: T = X + D کل اشتغال T = اشتغال در بخش پایه X = اشتغال در بخش غیر پایه D = لذا دیده می شود که اگر چه بخشهای بیرونی و درونی باتوجه به محدوده تقاضای مربوط، از نظر فضایی از هم متمایز هستند، با وجود این هر دو بخش به تقاضای خارجی وابسته هستند.
بخش پایه مستقماً و بخش غیرپایه به صورت غیر مستقیم از طریق پشتیبانی بخش پایه به تقاضای خارجی وابسته هستند.
بنابراین با افزایش تقاضای خارجی برای صادرات یک ناحیه محلی، بخش پایه گسترش می یابد.
این عمل به نوبه خود موجب گسترش فعالیت های پشتیبانی غیر پایه و سرانجام افزایش جمعیت آن می شود.
دامنه کل تغییرات ضریبی از اشتغال پایه ایجاد شده اولیه است.
به این ترتیب، رشد ناحیه بر واکنش صنایع پایه موجود در ناحیه نسبت به افزایش تقاضای خارجی برای محصولات آن بستگی دارد.
3-1-2- قواعد تجربی نسبت اشتغال غیرپایه به اشتغال پایه را نسبت اقتصاد پایه می نامند.
مثلاً اگر در یک ناحیه ویژه مطالعه در برابر هر شاغل در بخش پایه، دو شاغل در بخش غیر پایه وجود داشته باشد، نسبت پایه برابر 2 خواهد شد.
این نسبت به آن معناست که افزایش یک شغل در بخش پایه منجر به ایجاد دو شغل در بخش غیر پایه خواهد شد و بالعکس.
حال اگر نسبت پایه 2 باشد ضریب اقتصاد پایه (Economic Base Multiplier) برابر 3 خواهد شد، زیرا در واقع هنگامیکه در اشتغال پایه یک شغل افزوده می شود، در مجموع سه شغل جدید ایجاد خواهد شد.
گاهی برنامه ریزان به رابطه سطوح فعالیت اقتصادی و جمعیت علاقمند هستند.
در هر زمان، شمار معینی از مشاغل، از تعداد معینی پشتیبانی می کند و شمار افراد مورد پشتیبانی هر شغل ضریب افزایش جمعیت نام دارد.
آنگاه که اوضاع یا ساختار اساسی، اجتماعی، اقتصادی کشور تثبیت شد، نظریه یاد شده قواعد تجربی ویژه ای را مفروض می کند.
مهمترین قاعده یاد شده آنست که نسبت های پایه به غیر پایه در نواحی محلی مانند شهرها، مناطق و استانها و نسبت های این گونه فعالیت ها را کل جمعیت ثابت باقی می ماند.