دانلود تحقیق پیامبری به نام "هود"

Word 134 KB 21530 9
مشخص نشده مشخص نشده مشاهیر و بزرگان
قیمت قدیم:۱۲,۰۰۰ تومان
قیمت: ۷,۶۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • ‌راویان ، از نظر قدمت ، اعراب را به سه دسته تقسیم کرده اند :
    1 اعراب بائده
    2 اعراب عاریه
    3 اعراب مستعربه
    اعراب عاربه ، اقوام بسیاری بودند که از جمله عاد و ثمود را می توان نام برد.

    قوم عاد ، از نسل « عادین عوص بن ارم » و قوم ثمود از نسل جابربن ارم بودند .

    و "ارم" فرزند سام بن نوح است .


    سبب نامگذاری ایشان به اعراب بائده ، این است که آنها بر روی زمین ، منقرض گشته است .

    همچنین قوم ثمود و عاد را به اعراب عاربه ، یعنی اعراب اصیل ، نام می نهند .


    راویان ، قوم عاد را به دو دسته تقسیم می کنند : یکی عاد اول و دیگر عاد ثانی .


    عاد اول ، از نیرومندترین اقوام روی زمین به شمار می آمده است و قرآن ، بدین موضوع اشارت دارد که : و اهلک عاداً الاولی و ثمود فاما ابقی .

    نجم 50 51
    خداوند پیامبری به نام "هود" به سوم قوم عاد ، فرستاد .


    از قرآن دانسته می شود که مسکن قوم " عاد " در سرزمین احقاف بوده است : و اذکر اذا نذر قومه بالاحقاف .

    ترجمه : أی رسول یاد آور حال هود ، پیامبر عاد را که قومش را در احقاف ، انذار کرد .


    احقاف ، جمع حقف ، به معنی ریگزار است .

    لیکن ، قرآن محل آن را معین نکرده است .

    ولی راویان ، معتقدند که مکان احقاف میان یمن و عمان تا حضر موت و شحر است .

    قوم عاد ، شهری برپا ساختند که نامش " ارم" بود .


    این نام در قرآن نیز آمده است : الم ترکیف فعل ربک بعاد ارم ذات العماد .

    " فجر 6 و 7 "
    ترجمه : ای رسول ، ندیدی که خدای تو با عاد چه کرد .

    و نیز قبیله ارم که صاحب قدرت بودند .


    باستان شناسان ، بر اساس کاوش های بسیار ، مکان ارم را کوه "رُم" می دانند .

    این کوه در 25 مایلی شرقی عقبه قراردارد و در پیرامون این کوه ، آثار پیشین جاهلی ، دیده می شود.


    راویان یاد آور می شوند که قوم عاد ، خدایان سه گانه أی را که "صداء" و "صمود" و "هبا" نام داشتند می پرستیدند .

    این مقدمه کوتاه را بدان سبب آوردیم تا به شرح حال هود پیامبر بپردازیم .


    هود ، قوم خود را به سوی خدا فرا می خواند
    هود قوم خود را به بندگی خداوند یگانه و ترک پرستش بت فرا می خواند .

    چه این تنها راه رستگاری و نجات از کیفر روز بازپسین است : والی عاد اخاهم هوداً قال یا قوم اعبدوا لله ما لکم من اله غیره افلاتتقون .
    ترجمه : و به سوی قوم عاد ، برادرشان هود را بفرستادیم .

    به آنها گفت : أی قوم خدا را بپرستید که جز او شما را خدایی نیست .

    آیا اندرز مرا گوش نکرده و پرهیزکار نمی شوید .


    و اذکر اخاد عاد اذا نذر قومه بالاحقاف و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه الا تعبد وا الا الله انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم .

    " احقاف 21 "
    ترجمه : یادآور أی رسول ، حال هود ، پیامبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف ، امتش را وعظ و اندرز کرد و بترسانید و پیش از هود و پس از او هم بسیاری پیامبر ، برای انذار خلق آمدند .

    باری هود قومش را گفت هرگز جز خدا کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت می ترسم .


    این فراخواندگی ، هنگامی آغاز شد که قوم عاد ، عقیده داشتند که بتان ، شریکان "الله" بوده و از ایشان در نزد او ، شفاعت کنند .

    هود به آنها گفت : این پندار شما ، بی پایه است ، زیرا جز خداوند یکتا ، کسی سزاوار پرستش نیست : والی عاد اخاهم هودا قال : یا قوم اعبدوالله ما لکم من اله غیره ان انتم الا مفترون
    لیکن ، قبیله عاد ، دعوت هود را نشنیده گرفتند و او را تحقیر نموده و به نادانی و سبک مغزی و دروغگویی ، متهمش ساختند .

    ولی هود ، این اتهام را از خود ، زدوده و تاکید نمود که فرستاده خداوند جهانیان است و جز اندرز و ارشاد ، منظوری ندارد : قال الملاء الذین کفروا من قومه انا نراک فی سفاهه و انا لنطنک من الکاذبین قال یا قوم لیس بی سفاهه و لکنی رسول من رب العالمین ابلغکم رسالات ربی و انا لکم ناصح امین .

    " اعراف 66 تا 68 "
    هود ، قوم را به نعمت های خداوند ، متوجه می سازد هود ، کوشید تا قومش را با توجه دادن به نعمت های خدا ، به راه حق بکشاند .

    او چنین گفت : آیا از اینکه بشری چون شما از سوی خدا آورده و مردم را به فرجام شوم گمراهی ، هشداری می دهد به شگفتی و ناباوری دچار می آیید ؟

    آیا یادآور نمی گردید که خداوند ، شما را پس از نابودی قوم تباهکار نوح وارث زمین گردانید و بر قدرت جسمی و روحی شما ، بیفزود ؟

    پس می سزد که در برابر این نعمت ها به خدا ایمان آورده و سپاسگزارش باشید .

    نه آنکه راه ناسپاسی پیشه خود سازید من به شما اندرز می دهم که نعمت های خدا را یادآور شوید .

    باشد که نیک فرجامی دنیا و آخرت را بدست آورید : او عجبتم ان جاءکم ذکر من ربکم علی رجل منکم لینذرکم و اذکروا اذجعلکم خلفاء من نوح و زادکم فی الخلق بسطه فاذکروا آلاء الله لعلکم تفلحون .

    " اعراف 69 " لیکن قوم هود ، سپاس نعمت های خدا را به جای نیاوردند و درخواسته ها و شهوات خود ، فرو رفته و در زمین ، گردنشکی نمودند .

    هود به ایشان گفت : چگونه شما بر فراز بلندی برای تفاخر و هوسرانی چون دنیاپرستان کاخ های با شکوه برپا می سازید .

    و به سان ستمکاران ، خود کامه شده و به هنگام برآمدن خشم ، بر کسی رحم نیارید و حتی تمام این تباهکاری ها را در نهایت گردن فرازی مرتکب می گردید .

    بترسید از فرمان خدا و بر راه من ، گردن نهید .

    أی قوم ، از خدایی که نعمت های بسیاری چون فرزندان و باغ های انبوه و چهارپایان و چشمه سارها ، بر شما ارزانی داشته بترسید .

    و در برابر نعمت های او ، به ناسپاسی و نخوت و خودسری ، برنخیزید چه کیفر او فرا می رسد و نابودتان می سازید : اتبنون بکل ریع آیه تعبئون و تتخذون مصانع لعلکم تخلدون و اذا بطشتم بطشتم جبارین .

    فاتقوا الذی امدکم و ما تعلمون امدکم بانعام و بنین و جنات و عین .

    انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم .

    "شعراء 128-135 " هود با مشرکان به گفتگو بر می خیزد قبیله "عاد" از پذیرش دعوت هود ، رخ برتافتند و سران آنها سرسختانه از پرستش بت ، حمایت نمودند و هود را چنین گفتند : تو دلیلی روشن ، بر درستی ادعایت نداری و ما خدایان خود را ترک نمی گوییم و پیرو آیین تو نمی شویم .

    برخی از خدایان ما ، بدی ها را از ما دور می سازند .

    پس تو ، جز یاوه سرایی، چیزی نمی گویی .

    هود در پاسخ ایشان چنین گفت : خداوند را بر درستی سخنانم گواه می گیرم .

    و نیز شما بر این امر شاهد هستید که من از آیین شرک بیزاری می جویم .

    پس شما و خدایانتان ، تدبیری درباره من بیاندیشید و لحظه أی ، کیفر مرا به تاخیر میفکنید .

    من از توطئه شما نمی هراسم .

    زیرا بر خدایی که سرنوشت من و شما به دست اوست ، توکل دارم ، پس حیات هرجانداری با اوست و کارهای خدای من ، در مجرای حق و عدالت روان است .

    حال اگر از دعوت من روی بر می تابید ، زیانی نبینم .

    چه فرمان خدا را به شما رسانده ام و خداوند می تواند شما را نابود سازد و از آن پس ، به جای شما مردمی دیگر بگمارد .

    پروردگار من بر همه عالم احاطه دارد : قالوا یا هود ماجئتنا ببینه و ما نحن بتارکی آلهتناء عن قولک و ما نحن لک بمومنین ان نقول الاعتراک بعض آلهتنا بسؤ قال : انی اشهد الله و اشهدوا انی بری ممایشرکون من دونه فیکیدونی جمعیاً ثم لاتنظرون .

    انی توکلت علی الله ربی و ربکم ما من دابه الا هوآخذ بناصیها ان ربی علی صراط مستقیم فان تولوا فقدا بلغتکم ما ارسلت به ایکم و یستخلف ربی قوما .

    غیرکم و لاتنضرونه شیئآ ان ربی علی کل شیئ حفیط .

    "هود 53 – 57 " آنگاه قوم عاد ، از هود و فزونی اندرزهایشان ،آزرده گشته و بر پرستش خدا ، گردن ننهادند و از خدایان خود دست بر نداشتند .

    قوم ، هود را گفتند که کیفر و عذابی را که وعده می دهی ، اجرا کن .

    هود پیامبر به ایشان گفت : بی گمان ، خشم خدا شما را فرا می گیرید .

    پس به انتظار عذاب خدا بنشیند که من نیز آن را انتظار می کشم : قالوا اجئتنا لنعبد الله وحده و نذر ماکان یعبد آباءنا فاتنا بما تعدنا ان کنت من الصاددقین قال قد وقع علیکم من ربکم رجس و غضب اتجاد لوننی فی اسماء سمیتموها انتم و آباءکم ما نزل الله بها من سلطان فانتصروا انی معکم من المنتظرین .

    " اعراف 70ـ71" از این آیه ، ما به اسارت فکری قوم هود ، آگاهی می یابیم ، چه پیروی کورکورانه از نیاکان ، ایشان را از آزاد اندیشی و ژرف نگری ، دور ساخته بود .

    همچنین به برهان قاطع هود که خدایا نشان را تنها نامهایی تهی از واقعیت و حقیقت شمرد ، واقف می گردیم .

    هود ، قوم را به بازگشت از گمراهی فرا می خواند .

    پس از آنکه قوم هود ، از پذیرش هدایت ، رخ تافتند ، سه سال باران بر آنها نبارید .

    و این جریان ، هشداری بر فرارسیدن عذاب بود .

    در این میان ، هود از اندرز و ارشاد قوم ، باز نایستاد ، او به آنها می گفت آفریننده خود را بخوانید تا از گناهان پیشین شما ، در گذرد .

    آنگاه از رفتار زشت گذشته خود ، اظهار ندامت کنید و به سوی خدا بازگردید اگر چنین نمایید ، پی در پی بر شما باران ببارد .

    در نتیجه بر نعمت و قدرتتان ، بیفزاید .

    من شما را از پا فشاری در ناسپاسی و گناه و اعراض از حق ، باز می دارم .

    و یا قوم استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یرسل السماء علیکم مدارا و یردکم قوه الی قوتکم و لاتتولوا مجرمین مومنان نجات می یابند و کافران هلاک می شوند پس از آنکه بارش باران به مدت سه سال قطع گردید و بعد از آنکه ، قوم هود ، رسالت پیامبرشان را تکذیب نموده و بر ناسپاسی و سرکشی خود بیفزودند ، عذاب خداوند ایشان را در گرفت .

    خداوند نیز هود و مومنان را از این عذاب ، برهانید و قوم تباهکار را نابود ساخت .

    " و لما جاء امرنا نجینا هودا والذین آمنوا معه برحمه منا و نجینا هم من عذاب غلیظ .

    "هود ـ 58 " چگونگی نجات هود و گروندگانش ، در قرآن یاد نشده است .

    برخی از مورخان ، بر این باورند که هود پس از آنکه از هدایت قوم ، نا امید گشت ، به همراه یارانش به مکه رفت و مدتی در آنجا زیست و در همانجا درگذشت و مدفون شد .

    لیکن قوم عاد ، به فرمان خدا به تندباد سختی که هفت شب و هشت روز به طول انجامید .

    دچار گشتند تا سرانجام قوم به سان ریشه های نخل ، برکنده شدند و به روی زمین ، پراکنده گردیدند و احدی از ایشان ، برجای نماند : و اما عاد فاهلکو بریح صرصرعاتیه .

    سخرها علیهم سبع لیال و ثمانیه ایام حسوماً فتری القوم فیها صرعی کانهم اعجاز تخل خاویه .

    فهل تری لهم من باقیه .

    "حاقه 6ـ8" و فی عاد اذا ارسلنا علیهم الریح اعقیم ما تذر من شئی الا جعله کالرمیم .

    "ذاریات 41 " درسهایی از این داستان : میانه روی در زندگی پیکار با ستمکاران درسی از شجاعت و پردلی فرجام سرکشی ، نابودی است الف : میانه روی در زندگی : از جمله نظرات برجسته و درخشان قرآن ، در برپایی جامعه أی یکپارچه و سالم میانه روی در زندگی و خودداری از اسراف و سرکشی است .

    این موضوع را خداوند از زبان هود چنین می گوید : اتبنون بکل ریع آیه تعبئون و تتخذون مصانع لعلکم تخلدون .

    هود به قومش می گفت : چرا در ساختن کاخهای شکوهمند در اماکن مرتفع .

    به اسراف دست می گشایید آیا می پندارید که با ثروت خود در سرزمین ، جاودانه می مانید؟

    از این رو هود ، قومش را در برپایی بناهای با شکوه ، نکوهش می کرد .

    چه اگر آنها بناهای خود را تنها برای سکونت در آن بر پا می ساختند .

    سزاوار هیچگونه سرزنش نبودند .

    لیکن ایشان ، این کاخ ها را برای خودستایی و مباهات می ساختند .

    و این کاری بیهوده و اسراف به شمار می آید .

    چه ایشان ، جاودانگی و خلود را در برپایی بناهای شکوهمند می دیدند .

    حال آن که جاودانگی انسان امری محال می نماید و بهره دنیوی او اندک است .

    بدین جهت اسلام ، مفهوم عدالت اجتماعی را به مسلمانان گوشزد می کند ، تا جامعه اسلامی برپایه صحیح دادگستری اجتماعی ، قرار گیرد .

    و یکی از وظایف مسئولان جامعه اسلامی این است که افراد و گروههایی را که ثروت مردم را در راه خوشگذرانی و هوسرانی خود تلف می کنند مورد مواخذه قرار دهند .

    به نظر قرآن ، اموال افراد ، باید به نفع مصالح جامعه ، مصرف شود .

    زیرا خداوند چنین سفارش می کند ولا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاماً .

    ترجمه : اموالی را که خدا آن را مایه دوام و برپایی زندگی شما قرارداده به سفیهان مدهید .

    ب : پیکار با ستمکاران خداوند ، قوم هود را نکوهش می کند ، چه ایشان ، بر فرمان ستمکاران گردن می نهادند و از این رو سزاوار هلاکت و طرد شدند : و تلک عاد جحدوا بایات ربهم و عصوا رسله و اتبعوا امر کل جبار عنید و اتبعوا فی هذه الدنیا لعنه و یوم القیامه .

    " هود 59 " ترجمه : و همین قوم عاد که آیات خدا را انکار نموده و پیامبران را نافرمانی کردند و پیرو امر هر شخص سرکش و ناسپاسی شدند به لعنت خدا در حیات دنیا و آخرت گرفتار گردیدند .

    قرآن در این باره تعبیری دقیق دارد .

    چه خدا برای ستمکار دو صفت "جبار" و "عنید" به کار می برد .

    زیرا جبار ، سرکش سنگ دلی است که بارزترین صفاتش ، پافشاری در باطل است .

    بدین جهت اسلام به مسلمانان اجازه نمی دهد که فرمانبردار ستمکاران باشند و آنها هرطور که خواستند ، ایشان را به بردگی کشیده و آزارشان دهند و در راه مقاصد خود ، به بازی گیرند .

    بلکه اسلام ، همواره مسلمانان را علیه ستمکاران ، می شوراند و فرمان می دهد که هرگز تسلیم آنها نشوند .

    چه فرمانبرداری از جباران ، با ایمان صحیح ، تنافی دارد .

    زیرا ایمان به نفس بزرگواری و آزاد منشی می بخشد .

    ج : درسی از شجاعت و پردلی در داستان هود ، درسی از شهامت و جانفشانی در راه عقیده نهفته است.

    این درس به سان چراغی است که در فراسوی هر مصلح جانبازی ، قراردارد .

    هود قومش را چنین خطاب می کند : انی اشهد الله و اشهدوا انی بری مماتشرکون من دونه فکیدونی جمیعاً ثم لاتنظرون .

    ترجمه : من خدا را گواه می گیرم و شما هم گواه دهید که من از شما و خدایانی که می پرستید بیزارم .

    بدین سخن او " فکیدونی جمیعاً " دقت کنید که می خواهد به آنها گوشزد کند که از توطئه ایشان ، نمی هراسد و به صرف فزونی و تناوریشان از آنان باکی ندارد .

    این نشانه أی از نشانه های مومنان حقیقی است .

    پس نباید ، از تباهکاران ، ترس و هراسی داشت .

    چه مومنان حقیقی با عقیده استوار خود هرکار دشواری را آسان می نمایند .

    جوهر این شهامت ، در هود وجود داشت .

    آنگاه که بر خدا توکل کرد و گفت : انی متوکل علی الله ربی و ربکم .

    شایسته است برخدایی که منشا و مرکز قدرتهای جهان است .

    توکل کنیم و به سوی او پناه جوییم ، تا ترس و ضعفهایمان به امن و قدرت ، دگرگونی یابد و هر مصلح و راهنمایی به این گونه توکل نیاز سختی دارد ، تا در پرتو آن با یقین و صبر و خشنودی در راه رضای الهی جانبازی کند د : فرجام سرکشی نابودی است داستان هود بیانگر فرجام شومی است که ملتهای سرکش و گردن فراز را انتظار می کشد .

    بدین روی قرآن قبیله عاد را این چنین توصیف می کند : فاما عاد فاستکبروا فی الارض بغیر الحق و قالوا من اشدمنا قوه اولم یروا ان الله خلقهم هوا شد منهم قوه و کانوا بایاتنا یجحدون فارسلنا علیهم ریحا صرصراً فی ایام نحسات لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیاه دنیا و لعذاب الاخره اخزی و هم لاینصرون .

    "فصلت 15 ـ 16 " ترجمه : اما قوم عاد در زمین به ناحق ، سرکشی کردند و با غرور گفتند : چه کسی از ما نیرومندتر است آیا آنها ندانستند که خدایی که آنها را آفریده بسیار از آنان تواناتر است و باز آیات قدرت ما را با وجود این برهان انکار کردند .

    ما هم برای هلاک آن قوم ، باد تندی در ایام نحس فرستادیم تا به آنها عذاب ذلت را در دنیا بچشانیم درصورتیکه خواری عذاب آخرت ، بیش از دنیاست و آنجا هیچکس آنها را یاری نخواهد کرد .

    قبیله عاد ، در زمین به گردن فرازی پرداختند و به داشتن قدرت خود باخته شدند .

    و سرانجام از راه خدا و حق رخ برتافتند و به فرجام خواری و هلاکت دچار آمدند .

تولد و کودکی بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570 میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه ...

دین‌ یهود یک‌ آئین‌ توحیدی‌ و یکتاپرستی‌ است‌ که‌ حدود سال‌ 1350 م‌. توسط‌ موسی‌بن‌عمران‌ که‌ از نژاد بنی‌اسرائیل‌ (حضرت‌ یعقوب‌) بود، به ‌جهانیان‌ عرضه‌ گردید. گرچه‌ اساس‌ این‌ آئین‌ بر پایه ی‌ توحید استوار می‌باشد، ولی‌ در اثر تحولات‌ و دگرگونی‌هایی‌ که‌ در طول‌ تاریخ‌ بدان‌ راه‌ یافته‌ و به‌ویژه‌، تحریفات‌ و دست‌کاری‌هایی‌ که‌ در متن‌ تورات‌ (کتاب‌ حضرت‌ موسی‌) داده‌ شده‌ ...

در طول تاريخ پيامبران زيادي براي هدايت بشر ورساندن پيام الاهي به گوش انسان ها برانگيخته شدند.ودر اين راه زحمات فراوان متحمل شده وبرخي جان خويش را از دست دادند. وظيفه اصلي همه پيامبران دعوت مردم به پرستش وعبوديت وتوحيد ونيز تبيين مسئله معاد وجهان آخر

مقدمه : لحظه لحظه تاریخ گواه میدهد ، که دوران زندگی محمد رسول الله (ص) از آغاز کودکی تا روزی که به پیامبری و رسالت مبعوث شد و تا زمانی که دعوت حق را لبیک گفت ، پر از حوادث شگفت انگیز بوده است. این وقایع حاکی از عظمت او در عالم هستی بود . 1 . آیا اعراب قبل از اسلام تمدن داشتند ؟ بله زیرا وجود ساختمانهای بزرگ و بلند اعراب در نقاط مختلف عربستان و داشتن روابط تجاری با اقوام بزرگ ...

معجزات پیامبران قرآن کریم معجزات بسیاری برای پیامبران نسبت می دهد٬ برای نمونه حضرت موسی دارای نه معجزه۱ و حضرت عیسی نیز دارای معجزات فراوانی بوده است که قرآن از برخی از آنها یاد می کند.۲ و اما نوع معجزه با چه معیاری تعیین می گردد؟ از نظر قران معجزات انبیا بر دو قسم است:۱ معجزات ابتدایی ۲ معجزات اقتراحی و هر نوع ویژگیها و شرایطی دارد که ذکر خواهد شد. ۱. معجزات ابتدایی معجزات ...

تولد و کودکی بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570 میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه ...

تولد و کودکی بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز 17 ربیع الاول ( برابر 25آوریل 570 میلادی ) کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب ( مدینه ) چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش ( محمد ) نایل نشد. زن عبد الله ، مادر " محمد " آمنه دختر وهب بن عبد مناف بود. برابر رسم خانواده های بزرگ مکه " آمنه " پسر عزیزش ، محمد را به دایه ای به نام حلیمه ...

عصمت پیامبران و امامان دوازده گانه ، رکن رکین تفکر شیعه و از ضروریات این مذهب است . در تعریف عصمت بین عالمان شیعه اختلافاتی وجود دارد ، اما نوع ادله ای که برای اثبات ضرورت عصمت پیامبران و امامان می‌آورند ، ناخودآگاه آنان را به تعریف واحدی از عصمت می‌رساند که در آن ، مصونیت از هر گونه گناه ، خطا و لغزش(بزرگ یا کوچک، عمدی یا سهوی) و در تمام عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی ...

لا الا ا. . . ، محمد رسول ا. . . 2- اعتقاد به قرآن، خطاب به رسول گرامي اسلام و معجره ايشان و تمسک به آن شرط وارستگي است. 3- اعتقاد به فرشتگان: فرشتگان براي بخشش افراد نزد خداوند وساطت مي‌نمايند (سوره مؤمن آيات 9-7، سوره شوري آيه 3) هشت فرشته حامل

از آغاز پيدايش اسلام دو گروه از پيشرفت سريع اين آيين آسماني جلوگيري کرده اند ،نخست دوستان غافل و ديگر دشمنان عاقل . دشمناني که در ميدان جنگ نتوانستند بار سنگين نبرد را تحمل نمايند ،به لباس دوستي در آمدند و بيش از دشمن جنگي برپيکر اجتماع متحد اسلامي

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول