پول مسئله بزرگ زندگانی روزمره همه ماست و ما به ندرت به فکر ماهیت پول و معنای آن هستیم .
می توانیم ادعا کنیم که پول هم ، مانند هر کالای اقتصادی دیگر به دو عامل زمان و مکان بستگی دارد .
این ارتباط چنان است که از اولین روزهای شکل گیری علم اقتصاد، هرگز اتفاق نظری درباره تعریف پول وجود نداشته است .
در اقتصاد پیچیده امروز بدون تردید نمی توان پول را معادل اسکناس و مسکوک یا پول رایج دانست .
این تعریف آنقدر محدود است که نمی تواند ویژگیهای پول در عصر حاضر را بیان کند .
اگر بگوییم پول همان چیزی است که دولت به این نام انتشار می دهد ، باز هم تعریف ناقصی از پول ارائه کرده ایم .
وقتی بگوییم پول چیزی است که از آن برای خرید گوشت ، مرغ ، نان و سایر کالاها استفاده می کنیم ، تعریف ما به قدری محدود می شود که نمی تواند کاربردی داشته باشد .
بهتر است پول را با خدماتی که می تواند ارائه کند ، تعریف کنیم .
تعاریف پول در ایران امروزه دو تعریف رسمی برای پول در ایران وجود دارد ، یکی از این تعاریف پول و دیگری نقدینگی بخش خصوصی است .
در تعریف اول پول ، اسکناس و مسکوک در دست اشخاص شامل : اسکناس و مسکوک منتشر شده منهای اسکناس و مسکوک نزد بانک مرکزی و بانکهای تجاری و بانکهای تخصصی است .
به عبارتی پول برابر است با اسکناس و مسکوک در دست اشخاص به علاوه سپرده های دیداری بخش خصوصی نزد بانکهای تجاری و تخصصی .
نقدینگی بخش خصوصی عبارتست از پول به علاوه سپرده پس انداز و سپرده مدت دار بخش خصوصی نزد بانکهای تجاری و تخصصی .
خصوصیات پول آنچه پول خوانده می شود ، باید سه مشخصه عمده داشته باشد : وسیله مبادله : پول به عنوان وسیله مبادله عمل می کند .
ما می توانیم با پول کالا و خدمت خریداری کنیم .
اگر کالا و خدمتی را بفروشیم در مقابل آن پول دریافت می کنیم .
درباره این وظیفه هیچگاه به فکر ننشسته ایم ، این وظیفه یا خدمتی که پول ارائه میدهد نقش بزرگی در افزایش کارایی اقتصادی دارد .
مبادله بدون پول یعنی معاوضه یا تهاتر کالا با کالا .
برخی از این مبادلات تهاتری هنوز هم در اقتصادهای پول وجود دارند .
اما تهاتر به عنوان وسیله اصلی مبادله غالبا غیر کارآ می باشد .
مسئله این است که انجام معامله تهاتری به سازگاری خواستهای دو نفر نیاز دارد .
اگر آقای الف علاقمند به خرید کفش و فروش جواهرات باشد و آقای ب علاقمند به فروش کفش و خرید رایانه ، این دو نمی توانند کالایشان را با هم مبادله کنند .
باید فرد سومی را بیابند که خواست مبادله اش با این دو سازگار باشد .
یعنی علاقمند به فروش رایانه و خرید جواهرات باشد .
در یک اقتصاد پولی آقای الف کفش را از آقای ب در مقابل پرداخت پول خریداری می کند .آقای ب نیز با پولی که به دست آورده می تواند رایانه مورد نظر خود را از هر که علاقمند به فروش رایانه است خریداری کند .
آقای الف تنها باید فردی را بیابد که علاقمند به خرید جواهرات می باشد .
وسیله ذخیره ارزش : پول نقش وسیله ذخیره ثروت را نیز بازی می کند ، افراد می توانند مقداری از درآمد خود را جهت خرید کالا و خدمات در آینده پس انداز کنند .
پول یکی از داراییهای مالی است .
سایر ابزار ذخیره ارزش ( اوراق قرضه دولتی یا خصوصی ) پول نیستند زیرا سایر وظایف یا نقشهای پول را انجام نمی دهند .
از آنها نمی توان به عنوان وسیله مبادله یا واحد حساب استفاده کرد .
واحد حساب : قیمتها بر حسب پول سنجیده می شوند علاوه بر این بدهیها نیز بر حسب پول سنجیده می شوند .
پول به عنوان واحد سنجش نقش مهمی را در اقتصاد بازی می کند .
تاریخچه انتشار پول تاریخ اقتصاد نشان می دهد که حکومتها برای نشان دادن اقتدارشان سکه ضرب می کردند .
رواج سکه نشانه ای از پذیرش حکومت بود .
بنابراین هر اندازه که حوزه جغرافیایی پذیرش سکه گسترده تر می شد ، حکومت پابرجاتر و پرقدرت تر به نظر می رسید .
با تحول اقتصاد کشورهای جهان و رواج پول کاغذی به جای سکه ، چاپ اسکناس جای ضرب سکه را گرفت .
مشکل این بود که سکه های ضرب شده در هر صورت ارزشی ذاتی داشت که حتی بدون وجود حکومت ضرب کننده سکه ، سکه را قابل استفاده می ساخت .
در مورد پول کاغذی این فرض نمی تواند درست باشد ، یعنی چاپ اسکناس باید با پذیرش مردم یا ارائه پشتوانه از طرف حکومتی که اسکناس را چاپ می کند ، همراه باشد .
برای ترویج استفاده از پول در محدوده حکومتی خاص ، دولتها پولهایشان را رواج قانونی دادند .
یعنی اعلام کردند که برای مبادلات باید پول آنها به کار گرفته شود و نپذیرفتن پول ملی برای مبادله کالاها خلاف قانون است .
اعتبار بخشیدن به پول ابتدا با برقرای معیارهای پولی ممکن شد .رواج قانونی پول ملی یک مفهوم دیگر را نیز می رساند و آن این است که ناشر پول ملی باید قدرت قانونی داشته باشد به عبارت دیگر ، عرف این است که ناشر پول دولت باشد .
حق ضرب امتیازی است که دولتها به دلیل برخورداری از حق انحصاری چاپ اسکناس به دست می آورند .
امروزه ، ما تنها اسکناس و و مسکوک انتشار یافته توسط دولتها را پول نمی دانیم .
پول نوعی دارایی است که به وجه نقد قابل تبدیل باشد .
درجه این نقدینگی اهمیت بسیار دارد هرقدر درجه نقدینگی بیشتر باشد دارایی بیشتر خاصیت پولی دارد .
آنچه امروز حجم پول یا پول خوانده می شود ، مجموعه ای از داراییهاست که بالاترین درجه نقدینگی را دارد .
نقدینگی خصوصی یا نقدینگی مجموعه ای است که پول و داراییها با نقدینگی کمتر از نقدینگی پول را در بر می گیرد .
با این وجود این هنوز نمی توان مجموعه سازگاری را به وجود آورد که در مورد همه کشورهای جهان یکسان تعریف شود.
انواع پول هر چیزی که به مثابه واسطه مبادله از سوی همگان پذیرفته شده و، به مثابه واحد ارزش، بیان کننده قیمت دیگر اشیا باشد را پول می نامند.
پول یک مقوله ی اقتصادی تاریخی است و از گذشته های بسیار دور تاکنون، در جوامع مختلف، اشیا متفاوتی از قبیل ماهی خشک شده، صدف، سنگ های قیمتی، پوست حیوانات و سرانجام صرفاً طلا و نقره به دلیل ارزش ذاتی و نیز دوام و سهولت جابجایی شان، نقش پول را یافته اند.
پول علاوه بر دو خصلت مذکور در بالا دارای قابلیت ذخیره سازی ارزش نیز هست و به دلیل قابل تبدیل بودن به هر کالایی می تواند نماینده عمومی انباشته ثروت در جامعه باشد.
همچنین استفاده از پول به عنوان وسیله ی پرداخت (در معاملات مدت دار ) گویای خصلت دیگر پول است.
مجموعه ی این خصایص است که توانسته پول را از زمان های دور تا دوران اقتصادهای پیچیده و پیشرفته ی کنونی در جایگاه یکی از مهمترین عوامل تنظیم کننده ی فعالیت های اقتصادی قرار دهد.
پول ارزان اصطلاح پول ارزان بیانگر شرایطی است که در آن مجموعه ای از نرخ های نسبتاً پایین بهره و اعتبارات فراوان وجود داشته باشد.
کاربرد این اصطلاح به معنای آن است که: نرخ های بهره به سطحی پایین تر از قبل افت کرده اند؛ بسیاری از نیازمندان وام که پیشتر از دریافت آن محروم بودند اکنون می توانند بدان دست یابند؛ دستیابی به سرمایه تا حدی آسانتر است.
از آنجا که این اصطلاح بیانگر شرایطی نسبی است، بنابراین هیچ نرخ بهره یا میزان اعتبار خاصی را نمی توان برای تشخیص پول ارزان معین کرد.
پول اعتباری پول رایجی که صرفاً به اعتبار سازمان انتشار دهنده و پذیرش گسترده مردم ارزش یافته باشد را پول اعتباری می نامند.
اسکناس یا همان پول کاغذی متداول ترین شکل پول اعتباری محسوب می شود.
بر خلاف پول تمام عیار (سکه های طلا و نقره )، پول اعتباری به آسانی و به مقدار و مبلغ زیاد قابل چاپ می باشد و حمل آن نیز آسان است.
علاوه بر این، مقدار انتشار این نوع پول به میزان فلزات قیمتی کشور نیز بستگی ندارد.
بدیهی است انتشار بی رویه پول اعتباری می تواند موجب سلب اعتماد مردم شود و ارزش آن رو به کاهش گذارد.
باید توجه داشت پول اعتباری که اساساً به اتکاء تایید قانونی انتشار می یابد با پول فلزی و کاغذی که دارای پشتوانه باشند، تفاوت دارد.
پول بی پشتوانه پول بی پشتوانه به پول کاغذی یا اسکناس گفته می شود که پشتوانه طلا یا نقره نداشته باشد.
این اصطلاح از قانون بانکی سال 1844 میلادی انگلستان نشات گرفت که میزان نشر اسکناس بی پشتوانه را به 14 میلیون پوند محدود کرده بود.
طبق قانون مزبور، نشر اسکناس بیشتر از این مقدار می بایست حتماً دارای پشتوانه کامل طلا باشد.
میزان نشر اسکناس بی پشتوانه هر زمان افزایش بیشتر یافت، به طوری که در حال حاضر مقامات پولی محدودیتی در نشر این نوع اسکناس ندارند و در حقیقت نشر اسکناس اکنون دیگر کلاً بدون پشتوانه است.
در ایران اسکناس نخستین بار توسط بانک شاهنشاهی ایران انتشار یافت.
این بانک مجاز بود تا 800 هزار لیره استرلینگ (معادل 8/2 میلیون تومان به نرخ آن زمان) بر اساس پشتوانه طلا و نقره اسکناس منتشر کند، لیکن بانک پذیرفته بود تا در دو سال اول اقلاً نصف قیمت اسکناس های منتشره خود را، و پس از انقضای این دو سال، اقلاً یک سوم قیمت آنها را نقداً موجود داشته باشد.
وثیقه اسکناس های منتشره بیش از موجودی فلزی را اموال غیر منقول بانک در ایران و نیز وام های بانک از دولت ایران تشکیل می دادند.
پول پر قدرت در نظریه سنتی ضریب تکاثر اعتبار، آن دارایی های ذخیره را که پایه نظام بانکی برای خلق سپرده بانکی باشند یا توسط آنها بتوان فعالیت های وام دهی بانک ها (که منجر به خلق سپرده می شود) را محدود کرد پول پرقدرت می نامند.
دلیل این خصلت آن است که بنا بر نظریه مزبور هر تغییر در میزان این نوع دارایی ها موجب تغییر بیشتری در سپرده بانکی، به عنوان یکی از اعضای متشکله حجم پول، می گردد.
این اصطلاح همچنین گویای آن است که مشخص ترین اجزای متشکله پول پر قدرت همان بدهی های پولی بخش دولتی است، یعنی پول در گردش و مانده بانک ها نزد بانک مرکزی.
دارایی های کوتاه مدت مانند برخی اوراق بهادار، که به آسانی قابل تبدیل به بدهی پولی بخش دولتی باشند، نیز می توانند از این نوع پول به حساب آیند به شرط آن که: از سوی بانک های تجاری به مثابه دارایی های ذخیره ای تلقی گردند؛ نگهداری آنها از سوی بانک ها بر وام دهی آنها تاثیر گذارد؛ عرضه آنها از ابزار کنترل بانک مرکزی باشد.
این اصطلاح از مکتب شیکاگو، که رهبر آن فریدمن (از بنیان گذاران نظریه سنتی ضریب تکاثر اعتبار) است، نشات می گیرد.
پول رایج اسکناس ها و سکه های « جاری » مبادله در یک کشور را پول در گردش یا پول رایج می نامند.
به مفهوم گسترده تر، ارزهای خارجی مانند موجودی دلار، یورو، پوند و غیره را نیز می توان در کل حجم پول رایج منظور داشت.
طلا و تا حد کمتری پول دیگر کشورها، که مانند دلار به مثابه ذخایر ارزی عمل می کنند، پول رایج بین المللی خوانده می شوند زیرا به عنوان عامل تسویه حساب های بین المللی پذیرفته شده اند.
موجودی فلزی را اموال غیر منقول بانک در ایران و نیز وام های بانک از دولت ایران تشکیل می دادند.
پول ضعیف پولی که نرخ برابری آن، به دلیل کسری مستمر تراز پرداخت ها یا عرضه ی سفته بازانه ی آن برای تحصیل سود، رو به کاهش نهاده باشد را پول ضعیف می نامند.
دولت ها در نگهداری چنین پولی به عنوان ذخایر ارزی خود بی میلی نشان می دهند.
مثلاً تضعیف لیره استرلینگ در سال 1976میلادی و در پی آن، بی میلی دیگر دولت ها برای نگهداری این پول موجب پیدایش بحران استرلینگ شد و لذا دولت انگلستان با وام گیری از صندوق بین المللی پول به حمایت از آن برخاست.
پول فرّار پول فرّار اصطلاحی است برای بیان حرکات و گریز سفته بازانه سرمایه که عموماً از پیش بینی تغییرات نرخ ارز، دوری جستن از زیان های جنگ، مالیات های سنگین، مشکلات اقتصاد داخلی، تورم و تغییرات نرخ بهره سرچشمه می گیرد.
این فعالیت ها باعث تشدید بی ثباتی می شوند زیرا به جای تعدیل مشکلات تراز پرداخت ها موجب تشدید آنها می شوند.
دلیل این امر آن است که معمولاً پول فرّار از کشوری که با مشکلات تراز پرداخت ها روبرو است به کشور برخوردار از مازاد تراز پرداخت ها انتقال می یابد.
پول فعال برخی از الگوهای نظریه پولی، عرضه پول را متشکل از دو بخش فرض می کنند: نخست پول فعال، شامل آن ذخایر پولی که به طور سریع در فواصل میان پرداخت ها در گردش اند، و دوم پول راکد یعنی آن ذخایر پولی که در جریان پرداخت های معمول به کار نمی آیند.
طبق نظریه مقداری پول، تغییرات سرعت گردش پول، تحت شرایطی غیر از تورم سرکش، به طور عمده از انتقالات میان پول های فعال و راکد ریشه می گیرند و تغییرات نرخ نقل و انتقالات پول، در جریان پرداخت ها به میزان کمتری بر آن اثر می گذارند.
در عمل، تمایز میان پول های فعال و راکد روشن نیست، چون «فعال بودن» پول مسئله ای نسبی است.
لیکن برای مقاصد عملی، پول فعال اغلب به عنوان پول رایج به علاوه سپرده های حساب جاری در بانک تعریف می شود.
پول قوی پولی که آزادانه قابل تبدیل به طلا یا پول دیگر کشورها بوده و تقاضا برای آن در سطح بین المللی پیوسته بیش از عرضه باشد را پول قوی می نامند.
چنین وضعیتی زمانی روی می دهد که تقاضای جهانی برای کالاهای صادراتی یک کشور وسیعاً رو به ازدیاد گذارند.
به عبارتی دیگر هنگامی که برخی کشورها در برابر یک کشور دچار کسری تراز پرداخت ها شوند پول کشور مزبور به یک پول قوی و کمیاب تبدیل می شود.
دلار آمریکا پس از جنگ جهانی دوم به عنوان یک پول قوی مطرح بوده است .
عرضه پول به مقدار پول موجود در اقتصاد هر کشور عرضه پول اطلاق می شود.
در حقیقت تعریف دقیقی برای عرضه پول وجود ندارد.
خصیصه ی اصلی پول آن است که عموماً به عنوان یک وسیله پرداخت پذیرفته شده باشد، لیکن این ویژگی نمی تواند تعریف جامعی از عرضه واقعی پول به دست دهد.
از آنجا که اسکناس و سکه وسایل پذیرفته شده پرداخت محسوب می شوند، لذا بی شک بخشی از عرضه پول را تشکیل می دهند.
افزون بر این، سپرده دیداری نزد بانک ها هم، که با چک قابل برداشت هستند و در تسویه بدهی به کار می آیند، خود بخشی از عرضه پول به شمار می روند.
این دو جزء روی همرفته تعریف محدودی از عرضه پول به دست می دهند.
هرگاه حساب سپرده را نیز به این مجموعه بیفزاییم، آنگاه معنای گسترده تری به عرضه ی پول داده می شود.
کنترل عرضه پول که به طرق مختلف صورت می گیرد مهمترین رکن سیاست پولی دولت ها به شمار می رود و اهمیت بسیاری در ایجاد و تداوم رونق ها و رکودهای اقتصادی دارد.
تعریف پول عبارتاستاز آن چیزی که در داد و ستد و مبادله مورد قبول عموم افراد جامعه باشد و تعریف رایج آن بهصورت مقابل می باشد: M1=CU+DD که در آن M حجمپول، CUاسکناس و مسکوکات در دست مردم و DD سپردههای دیداری (سپردههای جاری که با صدور چک برای افراد قابل برداشت می باشد) میباشند.
تعریف دیگری که برای پول ذکر میشود، تعریف گسترده پول یا حجم نقدینگی می باشد و بهصورت زیر تعریف میشود: M2=CU+DD+T=M1+T که در آن T سپردههای مدت دارو پس انداز (شبه پول ) می باشد.
تعریف دیگرنیز برای پول وجوددارد، ابزاری است که برای خرید کالاها و خدمات یا بازپرداخت بدهیها به کار میرود.
معمولاً سه وظیفه سنتی برای پول ذکر شده که عبارتاند از : وسیله مبادله ، واحد شمارش یا سنجش و ذخیرهارزش یا ثروت بانک مرکزی در کشورها وظیهانتشار اسکناس را به عهده دارد، این بانک از ذخایر ارزی (ذخایری از ارزهای معتبر دنیا مانند دلار و پوند)، ذخایر طلا، مطالبات از دولت و مطالبات ارز بانکهای تجاری بهعنوان پشتوآنهای برای انتشار اسکناس استفاده می کند.
در مقابل ترازنامه بدهی بانک مرکزی، همان اسکناس و مسکوکات در دست مردم، ذخایر قانونی اضافی و احتیاطی بانکهای تجاری می باشند.
بانک مرکزی بایستی بهازای داراییهای خود اسکناس منتشر کند ولی در برخی موارد مانند اعطای اعتبار و وام به بانکهایتجاری بهجای انتشار اسکناس و تحویل آن به بانکتجاری میتواند بهصورت دفتری حساب آن بانک را بستانکار کند و بهآن حق اعطای وام به وام گیرندگان خود را بدهد.
مدلی برای مکانیسم خلق پول در اینجا به مفهوم ضریب فزاینده می پردازیم، وقتی بانک مرکزی با افزایش پایه پولی (انتشار اسکناس) مثلاً 1ریال منتشر می کند این پول دردست مردم قرار می گیرد بخشی از اسکناس بهصورت سپرده نزد بانکهایتجاری نگهداری می شود، سپس بانکها بخشی از این سپرده را بهصورت ذخایر قانونی و اضافی نزد بانک مرکزی نگهداری می کنند و بخشی دیگر را با اعطای وام به وامگیرندگان بهصورت سپردههایدیداری اعطاء میشود این روند همینطور ادامه پیدا میکند و در واقع پول اعتباری بهوجود میآید.
و فرآیند تکاثری خلق پول توسط بانکهای تجاری نیز همین موضوع است.
در زیر به بیان ریاضی این موضوع میپردازیم: CU=cd.DD این رابطه بیانکننده آناست که کل اسکناس و مسکوکات نگهداری شده توسط مردم برابراست با نسبت اسکناس به سپرده( cd ) ضربدر کل سپردههای دیداری: RR= rr.
DD این رابطه نیز نشان دهندهآن است که کل ذخایر قانونی بانکها نزد بانک مرکزی RR، برابربا نرخ ذخیره قانونی ضربدر کل سپردههای دیداری نزد بانکهای تجاری: ER= er.
DD این رابطه نیز نشان دهنده کل ذخایراضافی بانکها( ER) برابر با نرخ ذخیرهاضافی ضربدر وکل سپردههایدیداری مردم نزد بانکهای تجاری حال بهبررسی محاسبه پایهپولی از جهت مصارف میپردازیم.
) CU+RR+ER = همانطور که می دانیم چون و صورت کسر بزرگتر از یک خواهد بود پس همواره بیش از پایهپولی عرضهپول وجود خواهد داشت که مازاد عرضهپولی بر اثر اعطای وام بانکهایتجاری و ایجاد پولاعتباری بهوجود می آید.
بررسی عوامل موثر بر حجمپول با توجه به رابطه بالا می توان عوامل که سبب تغییر حجمپول می شود را بهطور خلاصه بهصورت زیر برشمرد: 1- تغییر پایه پولی، 2- تغییر نسبت اسکناس به سپرده cd 3- تغییر نرخ ذخیره قانونی، rr 4- تغییر نرخ ذخیرهاضافی، er واضح است که هر عاملی که سبب افزایش پایهپولی شود، عرضهپول را نیز افزایش میدهد.
مقدار تغییر در عرضهپول نیز با ضرب کردن ضریب فزاینده خلق پول در تغییر پایهپولی بهدست میآید.
ابتدا به بررسی اثر تغییر در ذخایرارزی روی حجمپول میپردازیم: فرض شود ذخایرارزی افزایش یابد و مازاد ترازپرداختها داشته باشیم، این مازاد ذخایرارزی بانکمرکزی را مجبور میکند که با انتشار اسکناس و یا از طریق بستانکار کردن حساب بانکهایتجاری و افزایش ذخایراضافی سبب افزایش پایهپولی و عرضهپول میشود.
افزایش ذخایر طلا نیز مانند ذخایرارزی است که وقتی در حساب بستانکار بانکمرکزی افزایش یافت، این بانک بایستی با انتشار اسکناس یا ایجاد اعتبار برای بانکهای تجاری آنرا متوازنکند.
افزایش مطالبات بانکمرکزی از دولت به دو روش،تامین مستقیم بودجه دولت و خرید اوراققرضه دولتی توسط بانکمرکزی در بازار سبب افزایش پایهپولی (بهدلیل افزایش داراییهای بانکمرکزی) میشود و بانکمرکزی از طریق انتشار اسکناس یا ایجاد اعتبار در نزد بانکهای تجاری ترازنامه خود را متوازن میکند.
البته گاهی اوقات بانکمرکزی برای خنثیکردن اثر ترازپرداختها بر عرضهپول اقدام به خرید و فروش اوراققرضه دولتی میکند که بهآن خنثیسازی یا عقیمسازی میگوییم.
مطلبات بانکمرکزی از بانکهای تجاری نیز سبب افزایش پایهپولی میشود.
چنانچه بانکمرکزی اعتبارات و وام به بانکهایتجاری اعطاکند حساب این بانکها نزد بانکمرکزی بستانکار میشود و بانکمرکزی ذخایراضافی این بانک را در حساب بدهی خود افزایش داده و قدرت وامدهی آنها را بالا میبرد و در واقع ذخایراضافی بانکها نزد بانکمرکزی بهتدریج به ذخایرقانونی تبدیل میشود.
ابزارهای سیاستپولی بانکمرکزی متن عنوان برای اجرای سیاستپولی توسط بانکمرکزی یه برای تغییر در عرضهپول میتوان از سهابزار زیر استفاده کرد:(9) 1) عملیات بازار باز 2) نرخ ذخیره قانونی 3) نرخ تنزیل مجدد هرگاه بانکمرکزی قصد اجرای سیاستپولی انبساطی را با استفادهاز عملیات بازار باز را داشته باشد، اقدام به خرید اوراققرضهدولتی در بازارآزاد میکند، به همین ترتیب مطالبات بانکمرکزی از دولت افزایش یافته و منابع پایهپولی افزایش مییابد، از سوی دیگر بانکمرکزی با انتشار اسکناس یا ایجاد ذخایراضافی برای بانکهایتجاری مصارف پایهپولی را افزایش میدهد.
اگر بانکمرکزی تصمیم بهاجرای سیاستپولی انبساطی از طریق تغییر نرخ ذخیره قانونی را داشته باشد، اقدام بهکاهش این نرخ میکند.
و بخش بیشتری از منابع بانکهایتجاری آزاد میشود و حجمپول افزایش مییابد.
چنانچه بانکمرکزی سیاستپولی انبساطی را با تغییر نرخ تنزیل انجام دهد، اقدام بهکاهش این نرخ مینماید.
دراینصورت بانکهایتجاری از ذخایراضافی خود میکاهند و همچنین بر استقراض خود از بانکمرکزی میافزایند و شروع به گسترش وام و اعتبار به مشتریان خود کرده و بهاین ترتیب بهافزایش حجمپول کمک میکنند.
لازم بهذکر است در بسیاری از کشورها علاوه بر موارد فوق از ابزارهای دیگری نیز برای کنترل حجمپول استفاده میکنند،از انواع این ابزارها میتوان به کنترل مستقیم، وضع سقف برای رشد اعتبارات بانکهایتجاری و خودداری از اعطای وام بهاین بانکها ذکر کرد.
بهعنوان مثال در کشورمان در طی سالهای بعد از انقلاب با تعیین سقف برای رشد اعتبارات بانکهای تجاری مانع از اعطای وام و اعتبار به بانکهای تجاری دلخواه شد.
تغییرات درونزای عرضهپول و کارایی سیاستپولی و مال ی عرضهپول تحت تاثیر عوامل مختلفی بهویژه نرخبهره دچار تغییر میشود، با توجه بهاینکهافزایش نرخبهره سبب کاهش ذخایراضافی بانکها و افزایش وامدهی بهآنها و در نهایت موجب افزایش عرضهپول میشود، میتوان عرضهپول را بهصورت تابعی از نرخبهره و بهشکل زیر ارایه کرد: Ms/P=f(r) ; f ` > 0 با پذیرفتن برونزا بودن عرضهپول یکی از نتایج مهم تبعیت عرضهپول از نرخبهره، کم شیبتر شدن منحنی LM میباشد و بدان معنی است که در حالت برونزا بودن عرضهپول، با افزایش درآمد تقاضای معاملاتی پول افزایش مییابد در نتیجه برای حفظ تعادل بازارپول و با توجه به ثابت بودن عرضهپول لازم است نرخبهرهافزایش یابد تا بتواند سبب کاهش تقاضایسفتهبازی پول شود.
اما اگر عرضهپول خود تابعی از نرخبهره باشد در صورت افزایش درآمد و افزایش تقاضای معاملاتی پول، افزایش کمتری در نرخبهره برای حفظ تعادل بازارپول لازم است (به معنی کم شیب شدن منحنی LM است).
دلیل آناست که با افزایش نرخبهره عرضهپول افزایش یافته و لازم نیست که تقاضای سفتهبازی پول کاهش زیادی داشته باشد.
همین موضوع، افزایش لازم در نرخبهره برای حفظ تعادل بازار پول بعد از افزایش درآمد ملی و افزایش تقاضای معاملاتی پول را کوچکتر مینماید که به معنی کم شیب تر شدن منحنی LM میباشد.