علم آمار در ایران
مقدمه :
موضوع آمار در چند سال اخیر به قدری در ایران مد شده است که از این حیث می توان آن را در ردیف قمر مصنوعی قرار داد.
بدون شک تعداد دفعاتی که کلمه آمار در صحبتها ذکر میگردد بیش از تعداد دفعاتی است که نام قمر مصنوعی برده می شود، ولی متاسفانه از حیث مفهوم و معنی تفاوت بزرگی بین آمار و قمر مصنوعی وجود دارد و آن این است که همه معنی قمر مصنوعی را میداند و به خوبی میفهمد که قمر مصنوعی یک جسمی است که به فضا پرتاب می شود و بسته به قدرتی که آنرا به جلو می راند، بالاخره به دور زمین یا ماه یا خورشید و غیره به گردش در می آید.
ولی کمتر کسی است که حقیقتاً بداند که آمار مخصوصاً علمی که به این نام خوانده می شود چه اصول و معنائی دارد حدود قدرت و موارد استفاده حقیقی آن چیست علم است یا فقط یک روش اداریست؟
از طرف دیگر از حیث عقیده مردم نسبت به امکان به وجود آوردن و به کار بردن نیز فرق اساسی بین این دو وجود دارد زیرا همه می دانند که غیر از علمائی که مشغول تحقیقات راجع به پرتاب موشک و قمر مصنوعی هستند کسی قدرت پرتاب قمر مصنوعی را ندارد ولی همه خیال می کنند که جمع آوری آمار و تهیه آن و حتی استفاده از آن امریست عادی که یک سازمان و مقداری بودجه و عده ای کارمند که به طور تصادف انتخاب شده باشند می توانند کلیه احتیاجات علمی و فنی آن را برآورده سازند.
شاید علت این تفاوت دومی (و یا اقلاً قسمتی از علل آن) همان دلیل اولی باشد، زیرا چون منظور و هدف پرتاب قمر مصنوعی روشن است کسی که در علوم مربوط به آن به قدر کافی تبحر ندارد حتی به فکرش هم نمی رسد که ادعای اجرای آن را بنماید (اگر چه یک نفر در کویر لوت این کار را کرد ولی البته این امر استثنائی و غیرنرمال بود) و حال آن که چون نتایج عملیات مربوط به آمار به خوبی برای همه روشن نیست هر کس به خود اجازه می دهد که ادعای تخصص در آن را بنماید.
به همین جهت به عقیده نگارنده نقطه ضعف اساسی آمار در ایران همان روشن نقطه ضعف اساسی آمار در ایران همان روشن نبودن معنی و هدف آن است.
پس به توضیح این مطلب می پردازیم.
علم آمار
علم آمار، خود مبتنی است بر نظریه آمار که شاخهای از ریاضیات کاربردی به حساب میآید.
در نظریهٔ آمار، اتفاقات تصادفی و عدم قطعیت توسط نظریهٔ احتمالات مدلسازی میشوند.
در این علم، مطالعه و قضاوت معقول در بارهٔ موضوعهای گوناگون، بر مبنای یک جمع انجام میشود و قضاوت در مورد یک فرد خاص، اصلاً مطرح نیست.
از جملهٔ مهمترین اهداف آمار، میتوان تولید «بهترین» اطّلاعات از دادههای موجود و سپس استخراج دانش از آن اطّلاعات را ذکر کرد.
به همین سبب است که برخی از منابع، آمار را شاخهای از نظریه تصمیمها به شمار میآورند.
این علم به بخشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی تقسیم میشود.
از طرف دیگر میتوان آن را به دو بخش آمار کلاسیک و آمار بیز تقسیم بندی کرد.
در آمار کلاسیک، که امروزه در دانشگاهها و دبیرستانها تدریس میگردد، ابتدا آزمایش و نتیجه را داریم و بعد بر اساس آنها فرضها را آزمون میکنیم.
به عبارت دیگر ابتدا آزمایش انجام میشود و بعد فرض آزمون میگردد.
در آمار بیزی ابتدا فرض در نظر گرفته میشود و دادهها با آن مطابقت داده میشوند به عبارت دیگر در آمار بیزی یک پیش توزیع داریم-توزیع پیشین- و بعد از مطالعه دادهها و برای رسیدن به آن تئزیع پیشین توزیع پسین را در نظر میگیریم.
عمل آماری
شامل برنامهریزی و جمعبندی و تفسیر مشاهدات غیر قطعی است بهشکلی که[۱] :
* اعداد نمایندهٔ واقعی مشاهدات بوده، غیر واقعی یا غلط نباشند.
* بهنحو مفیدی تهیه و تنظیم شوند.
* بهنحو صحیح تحلیل شوند.
* قابل نتیجهگیری صحیح باشند.
روشهای آماری
مطالعات تجربی و مشاهداتی هدف کلی برای یک پروژه تحقیقی آماری، بررسی حوادث اتفاقی بوده و به ویژه نتیجه گیری روی تأثیر تغییرات در ارزش شاخصها یا متغیرهای غیر وابسته روی یک پاسخ یا متغیر وابستهاست.
دو شیوه اصلی از مطالعات آماری تصادفی وجود دارد: مطالعات تجربی و مطالعات مشاهداتی.
در هر دو نوع از این مطالعات، اثر تغییرات در یک متغیر (یا متغیرهای) غیر وابسته روی رفتار متغیرهای وابسته مشاهده میشود.
اختلاف بین این دو شیوه درچگونگی مطالعهای است که عملاً هدایت میشود.
یک مطالعه تجربی در بردارنده روشهای اندازه گیری سیستم تحت مطالعهاست که سیستم را تغییر میدهد و سپس با استفاده از روش مشابه اندازه گیریهای اضافی انجام میدهد تا مشخص سازد که آیا تغییرات انجام شده، مقادیر شاخصها را تغییر میدهد یا خیر.
در مقابل یک مطالعه نظری، مداخلات تجربی را در بر نمیگیرد.
در عوض دادهها جمع آوری میشوند و روابط بین پیش بینیها و جواب بررسی میشوند.
مطالعات تجربی و مشاهداتی هدف کلی برای یک پروژه تحقیقی آماری، بررسی حوادث اتفاقی بوده و به ویژه نتیجه گیری روی تأثیر تغییرات در ارزش شاخصها یا متغیرهای غیر وابسته روی یک پاسخ یا متغیر وابستهاست.
در عوض دادهها جمع آوری میشوند و روابط بین پیش بینیها و جواب بررسی میشوند.
یک نمونه از مطالعه تجربی، مطالعات Hawthorne مشهور است که تلاش کرد تا تغییرات در محیط کار را در کمپانی الکتریک غربی Howthorne بیازماید.
محققان علاقه مند بودند که آیا افزایش نور میتواند کارایی را در کارگران خط تولید افزایش دهد.
محققان ابتدا کارایی را در کارخانه اندازه گیری کردند و سپس میزان نور را در یک قسمت از کارخانه تغییر دادند تا مشاهده کنند که آیا تغییر در نور میتواند کارایی را تغییر دهد.
به واسطه خطا در اقدامات تجربی، به ویژه فقدان یک گروه کنترل محققاتی در حالی که قادر نبودند آنچه را که طراحی کرده بودند، انجام دهند قادر شدند تا محیط را با شیوه Hawthorne آماده سازند.
یک نمونه از مطالعه مشاهداتی، مطالعه ایست که رابطه بین سیگار کشیدن و سرطان ریه را بررسی میکند.
این نوع از مطالعه به طور اختصاصی از شیوهای استفاده میکند تا مشاهدات مورد علاقه را جمع آوری کند و سپس تجزیه و تحلیل آماری انجام دهد.
در این مورد، محققان مشاهدات افراد سیگاری و غیر سیگاری را جمع آوری میکنند و سپس به تعداد موارد سرطان ریه در هر دو گروه توجه میکنند.
احتمالات در زبان محاوره، احتمال یکی از چندین واژهای است که برای دانسته یا پیشامدهای غیر مطمئن به کار میرود و کم و بیش با واژههایی مانند ریسک، خطرناک، نامطمئن، مشکوک و بسته به متن قابل معاوضهاست.
شانس، بخت، امتیاز و شرط بندی از لغات دیگری است که نشان دهنده برداشتهای مشابهی است.
همانگونه که نظریه مکانیک به تعاریف دقیق ریاضی از عبارات متداولی مثل کار و نیرو میپردازد، نظریه احتمالات نیز تلاش دارد تا مفاهیم و برداشتهای مربوط به احتمالات را کمّی سازی کند.
تاریخ و تعریف و هدف آمار : از قدیم الایام دولت های مختلف برای اینکه بتوانند کشور خود را خوب اداره کنند محتاج به جمع آوری اطلاع از وضع ملت و ممکنات کشور بودند و تاریخ نشان می دهد که شاهنشاهان ایران از قدیم این اطلاعات را جمع آوری می کرده اند.
در چند قرن پیش در آلمان برای اینگونه اطلاعات برای کلمه دولت (Staat) معادل کلمه استاتیستیکا (Statistika) را ساختند و این لغت را کشورهای دیگر نیز گرفته به کار بردند.
در ایام قدیم تنها راهی که برای این کار موجود بود سرشماری (Enumeration) بود (باید دانست که آمارگیری (Census) لزوماً سرشماری نیست).
از طرف دیگر در قرن هفدهم در فرانسه علم احتمالات به وسیله پاسکال و فرما پایه گذاری شد و به سرعت رو به نکامل نهاد تا کم کم خود یک شعبه وسیعی از علوم را تشکیل داد و به وسیله آن توانستند روش علمی تجربی را تکمیل کنند و در نتیجه علما این قدرت را پیدا کردند که با اصول صحیح و منطقی که مبتنی بر علم احتمالات است از مشاهدات روی اجزاء جوامع پی به مشخصات کلی آنها ببرند.
یکی از استفاده هایی که از این علم شد، این بود که توانستند اطلاعاتی را که تا قبل از آن به وسیله سرشماری به دست می آوردند و معمولاً به علت دشواری زیاد و احتیاج به مخارج زیاد به طور خیلی ناقص به دست می آوردند براساس علم احتمالات به وسیله نمونه گیری (آمارگیری نمونه ای) تخمین بزنند و این تخمینها اگر چه صد در صد با حقیقت وفق نمی دهد ولی بیش از سرشماری که معمولاً ناقص است نمایش دهنده حقیقت مجهول می باشد در ضمن اینکه مخارج مورد احتیاج آن به مراتب کمتر از سرشماری است.
از طرف دیگر تا موقعیکه اطلاعات به کمک امر آمار نیامده بود تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری به دست آمده بسیار مقدماتی و غیرنافذ (Inefficent) بود ولی کم کم در این قسمت نیز از علم احتمالات کمک گرفته شد و به این وسیله روشهای علمی به نام روشهای آماری به وجود آمدکه به وسیله آنها توانستند کلیه اطلاعات موجود در آمار به دست آمده را تجزیه و استخراج نموده از آن حداکثر استفاده را در تحقیقات علمی بنمایند.
چون این عملیات رابطه نزدیک با عملیات جمع آوری اطلاعات که از قدیم معمول بوده داشت همان اسم آمار (استاتیستیک) به آن داده شد و علمی هم که موضوع آن است علم آمار نامیده شد.
علم آمار سه قسمت اساسی دارد و آمار شناس کسی است که در هر سه قسمت به قدر کافی تبحر داشته باشد این سه قسمت به قرار زیر است.
R اولاً تئوری علمی آمار که شعبه ایست از ریاضیات تطبیقی و به ما کمک می کند که روشهای مورد عمل را به وسیله استدلالات ریاضی به قسمی به وجود آوریم که عملیات آماری ما منطبق بر قواعد صحیح و منطقی باشد و یا به عبارت دیگر بین مشاهداتمان و قضاوتی که درباره نتایج آنها میکنیم یک رابطه صحیح علمی موجود باشد.
R ثانیاً عملیات جمع آوری اطلاعات که متکی براساس علم آمار بوده و به وسیله همان نظریه های ریاضی به وجود آمده است و این عملیات بر دو دسته اساسی قسمت می شوند.
اول اطلاعاتی که به وسیله مشاهده و اندازه گیری جوامع طبیعی به دست می آید و همان است که آمارگیری می نامند.
دوم اطلاعاتی است که به وسیله آزمایش به دست می آید و آزمایش عبارتست از اینکه به طور مصنوعی افرادی را تحت شرایط معینی قرار داده به مشاهده نتایج بپردازیم.
R ثالثاً روشهای آماری که آنها نیز به وسیله تئوریهای علم آمار به وجود آمده اند و ما را در تجزیه و تحلیل علمی آمار و اطلاعات به دست آمده کمک می کند در اینجا لازم است متذکر شویم که اغلب اشخاص تصور می کنند که چه در مرحله جمع آوری آمار و اطلاعات و چه در مرحله تجزیه و تحلیل آنها ممکنست با هوش سرشار خود و بدون به کار بردن تئوریهای علم آمار روشهایی به وجود آورند و اغلب مشاهده می شود که این کار را هم می کنند ولی در حقیقت این فکر صحیح نیست زیرا این مطلب دقیقاً مطالعه و معلوم شده است که هوش انسان هر قدر هم که سرشار باشد روشهایی که بدون به کار بردن تئوری های مربوطه علمی به وجود میاورد لزوماً صحیح نیست و قضاوتی که در نتیجه آن می کند ممکنست به کلی غلط باشد و یا لااقل نمی تواند دلیل علمی بر صحت آن داشته باشد.
قسمت اصلی خدماتی که امروزه علم آمار به وسیله تئوریها و روشهای خود به انسان می کند عبارتند از: الف- اجرای آمارگیری صحیح با حداقل مخارج ب- اجرای آزمایشها مخصوصاً در زیست شناسی و جامعه شناسی وامور اقتصادی ج- تجزیه و تحلیل نتایج آمارگیری و آزمایشها و کشف حقایق مخفی طبیعت د- امور بیمه ه- بازرسی آماری کارخانجات به منظور اول پیشگوئی حوادث بدی که ممکنست در نتیجه بد کار کردن قسمتی از کارخانه به وجود آید برای جلوگیری واقعه بد قبل از وقوع.
دوم تعیین ارزش محصول کارخانه به وسیله نمونه گیری به قسمی که اگر معلوم گردد که محصول یک روز یا یک نوبه کار کارخانه برای عرضه شدن به بازار خوب نیست قبل از فرستاده شدن به بازار اصلاح گردد.
سوم بهبود عمومی کار کارخانه به منظور ازدیاد محصول.
و- بازرسی کار دستگاههای دولتی و سازمانهای مختلفه با مخارج کم به وسیله نمونه گیری و ارزیابی کار آنها ز- روانشناسی ح- دموگرافی ی- بررسی های هواشناسی ک- بررسیها و بحث درتئوری های فیزیکی و شیمیائی که روز به روز بیشتر علم آمار و احتمالات در آنها وارد می شود.
ل- علم وراثت (ژنتیک) م- علاوه بر موارد نام برده در بالا که تقریباً شامل کلیه فعالیتهای علمی و فنی بشریت در ادبیات و هنر نیز این علم دخالت کرده و گهگاه کتابها و مقالات آماری مربوط به این مباحث نیز ظاهر می شود به طوریکه می توان گفت که در آتیه کلیه فعالیتهای علمی و هنری و ادبی بشر توأم با علم آمار خواهد بود.
وضع کنونی علم آمار در ایران: به طور کلی شیوع هر علمی مثل هر نمود دیگر اجتماعی و اقتصادی مراحل تکاملی دارد که اگر خوب به آن توجه کنیم ملاحظه می شود که ضمناً یک حالت نوسانی دارد و همه می دانیم که نوسان عبارتست از حرکت تناوبی در دو طرف یک حالت متعادل.
حالت تعادل علم آمار مربوط به موقعی است که مطالب نامبرده راجع به معنی و منظور و مشخصات علم آمار و روشهای آن گفته شد تا آن جا که ممکنات حقیقی کشور اجازه می دهد به وسیله اولیاء امور و مردم درک شده و به مورد قبول و اجرا قرار گیرد.
میتوان گفت که در حال حاضر در کشور ما علم پزشکی به این مرحله رسیده است زیرا همه کس معنی و ممکنات و موارد استفاده آنرا شناخته و تا آنجا که پزشک و دارو در کشور موجود است مورد استفاده قرار می گیرد و لااقل در بین طبقات باسواد و قسمت عمده مردم بی سواد بحثی از این حیث نمانده که آیا باید شخص مریض را پزشک تحصیل کرده معالجه کند یا رمال و دعانویس.
ولی متأسفانه علم آمار به این وضعیت تعادل نرسیده، بلکه در اطراف حالت تعادل در نوسان است.
حال یک مثال از این نوسانات می زنیم: تا چندی پیش اینطور تصور می شد که هر کس میتواند به صرف حکمی که از طرف اداره آمار برایش صادر شده است.
عملیات آمار را اجرا کند در آن موقع فعالیتهائی برای روشن شدن حقیقت میشد و اساس این فعالیتها این بود که همه باید توجه کنند که آمار علمی است مبتنی بر ریاضیات و برای مثال ذکر می شد که همانطور که علم مهندسی براساس ریاضیات است و مهندسی که باید سد یاآسمانخراش یا تلویزیون بسازد باید اطلاع کافی از ریاضیات و علم مهندسی داشته باشد کسی را می توان آمارشناس دانست که به قدر کافی تئوریهای ریاضی آمار را بداند.
این فعالیتها باعث شد که اولیاء امور و اشخاص ذی علاقه به این حقیقت توجه کنند ولی ما در این حرکت به سمت حقیقت به قدری سرعت به خرج داده ایم که به کلی به آن طرف نقطه تعادل افتاده ایم به طوری که هرکس را که فقط ریاضیات عمومی را خوب می داند، صالح برای دخالت در امر آمار می دانیم و این عیناً مثل این است که بگوئیم هر کس ریاضیات عمومی را خوب می داند، می تواند سد بسازد یا تلویزیون درست کند و یا اینکه هرکس طبیعت را خوب می داند پزشک هم هست.
برای اینکه این نوسانات مضر به سرعت از بین برود و وضع آمار کشور ما به حال تعادل بیفتد باید به حقایق بالا توجه کرد و مخصوصاً توجهات اولیاء امور در این امر بسیار مفید و لازم است.
کاربرد علم آمار علم آمار کاربرد علمی مبانی ریاضی برای جمع آوری، تجزیه وتحلیل و ارائه اطلاعات ارقامی می باشد.
آمار گران با بکار بردن دانش ریاضیشان در طراحی مطالعات وتحقیقات ؛ جمع آوری ، پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات؛ و تفسیر نتایج ؛ در پژوهشهای علمی شرکت می کنند.
متخصصین آمار اغلب دانششان در روشهای آماری را در علوم گوناگونی مانند زیست شناسی ، اقتصاد ، مهندسی ، پزشکی ، بهداشت عمومی ، روانشناسی ، بازار یابی، آموزش و ورزش بکار میگیرند.
بسیاری از امور به عنوان مثال، طراحی روشهای آزمایشی برای تایید دارویی جدید از طرف دولت، بدون بهره گیری از روشهای آماری قابل اجرا نمی باشند.
نمونه گیری یکی از فنونی است که آمار گران از آن بهره می گیرند.
نمونه گیری یعنی جمع آوری اطلاعات درباره گروهی از مردم یا مجموعه ای از چیزها توسط بررسی قسمت کوچکی ازکل مجموعه به عنوان مثال سرویسهای رتبه بندی برنامه های تلویزیونی، به منظور تخمین تعداد بینندگان برنامه ای خاص، به جای مطالعه تمامی بینندگان تنها به بررسی چند هزار خانواده می پردازند.
آمار گران تصمیم می گیرند که ازکجا و چگونه داده ها را جمع آوری کنند، نوع و تعداد گروه های نمونه را مشخص می کنند و به تهیه پرسشنامه های تحقیقی یا فرمهای گزارشی می پردازند.
آنها همچنین دستورالعملهائی برای کارکنانی که به جمع آوری و جدول بندی اطلاعات می پردازند، تهیه می کنند.
در نهایت آمارگران با بکارگیری نرم افزارهای رایانه ای به تجزیه و تحلیل ، تفسیر و جمع بندی اطلاعات می پردازند.
بررسی وضعیت نیروی انسانی شاغل ج )-صفات و ویژگی های پرسنلی در بررسی صفات پرسنلی کارکنان شاغل در ده بیمارستان مورد مطالعه به تفیک وضعیت سنوات خدمتی ، میزان تحصیلات، نوع استخدام و جنسیت کارکنان مورد مطالعه قرار گرفته است که یافته های زیر قابل ملاحظه می باشند.
1.وضعیت سنوات خدمتی : از مجموع 1760 نفر کارکنان شاغل که وضعیت سنوات خدمتی آنان مورد مطالعه قرار گرفته است تعداد 531 نفر زیر 5 سال سابقه خدمت داشته اند ( 35%) و تعداد 322 نفر بین 5 تا 10 سال ( 20% ) - تعداد 228 نفر از 10 تا 15 سال ( 14% ) - تعداد 126 نفر 15 تا 20 سال ( 8%) - 276 نفر 20 تا 25 سال (17%) و تعداد 101 نفر نیز بیش از 25 سال سابقه خدمت داشته اند(37/6%) - تعداد 175 نفر از مجموع 1760 نفر وضعیت سنوات خدمتی آنان به درستی گزارش نشده است .
( این تعداد در محاسبه درصد های فوق اعمال نشده اند ) .میانگین سنوات خدمتی کارکنان شاغل در بیمارستانهای مورد مطالعه در سال 1382 برابر با 96/9 سال بوده است.کمترین میانگین سنوات خدمتی در بین 10 بیمارستان فوق متعلق به بیمارستان رستمانی گاوبندی با 3 سال و بیشترین مقدار مربوط به بیمارستان دکتر شریعتی بندرعباس با 14/15سال است .
2.وضعیت تحصیلات : از مجموع 1844 نفر کارکنان شاغل که وضعیت تحصیلات آنان مورد مطالعه قرار گرفته است تعداد 457 نفر زیر دیپلم داشته اند (78/24%) و تعداد 394 نفر نیز مدرک دیپلم داشته اند (36/21%) - تعداد 297 نفر دارای مدرک فوق دیپلم (10/16%) - 485 نفر کارشناس(30/26%) - 10 نفر کارشناس ارشد (54/0%) و تعداد 33 نفر نیز دارای مدرک تحصیلی دکترا بوده اند (78/1%) - تعداد 110 نفر برخوردار از مدرک دکترای تخصصی بوده اند (94/5% ) و تعداد 56 نفر از مجموع 1844 نفر وضعیت میزان تحصیلات آنان به درستی گزارش نشده است.
( این تعداد در محاسبه درصد های فوق اعمال نشده اند ).
در میان 10 بیمارستان مورد مطالعه درصد شاغلین دانش آموخته دانشگاهی به کل کارکنان شاغل در بیمارستان بستک با 22/78% از همه بیشتر و این درصد در بیمارستان ابن سینا با 33/33% درصد از همه کمتر بوده است.
درصد کل دانش آموختگان دانشگاهی در بیمارستانهای مورد مطالعه40/52% بوده است.
وضعیت تحصیلات در بیمارستانهای مورد مطالعه و مقایسه درصددانشآموختگان دانشگاهی وضعیت استخدام : از مجموع 2422 نفر کارکنان شاغل که وضعیت استخدام آنان مورد مطالعه قرار گرفته است، تعداد 1232 نفربه صورت استخدام رسمی شاغل بوده اند (86/50% ) و تعداد 189 نفر نیز پیمانی بوده اند (80/7% )- تعداد 131 نفر قراردادی بوده اند (40/50% )-170 نفر طرحی (7% )- تعداد 655 نفر کارکنان شرکتی بودهاند (45/27% ) و تعداد 35 نفر نیز وضعیت استخدام آنان گزارش نشده است.
(44/1% )- جدول و نمودار شماره (1 ).
4.وضعیت جنسیت : از مجموع 1752 نفر کارکنان شاغل که وضعیت جنسیت آنان مورد مطالعه قرار گرفته است تعداد 670 نفر مرد (24/38%) و تعداد 1082 نفر نیز زن بوده اند(57/61%) همانگونه که در جدول شماره (2) مشاهده میشود، بیشترین درصد کارکنان زن شاغل در ده بیمارستان مورد مطالعه متعلق به بیمارستان آموزشی درمانی کودکان شهر بندرعباس با 10/80% کل شاغلین است.کمترین درصد شاغلین زن نیز متعلق به بیمارستان شهید بهشتی میناب با 65/47% کل شاغلین است.
جدول فراوانی و درصد کارکنان شاغل به تفکیک جنسیت در بیمارستانهای مورد مطالعه بحث و نتیجه گیری آنچه بیش از هرچیز در ارتباط با وضعیت و ساختار نیروی انسانی در مراکز بیمارستانی مورد مطالعه قابل تامل و تفکر است وضعیت چارت تشکیلاتی بیمارستانهای دانشگاهی است.
تعداد پست یا ردیف های مصوب در 10 بیمارستان مطالعه شده بالغ بر 1901 پست سازمانی است که با احتساب شاخص7/1 پرسنل به ازاء هر تخت فعال بیمارستانی، تعداد کل کارکنان مورد نیاز برای تعداد 1003 تخت فعال بستری در حالی که رقمی معادل 1704 نفر خواهد بود، تعداد موجود کارکنان شاغل در زمان مطالعه 2422 نفر بوده است.
به دیگر سخن تعداد 718 نفر از کارکنان شاغل براساس معیار و شاخص 7/1 عملا بعنوان پرسنل مازاد بر نیاز شناخته خواهند شد که این عدد 30% از کل کارکنان شاغل را شامل می شود.
از آنجا که ملاک تخصیص بودجه و اعتبارات پرسنلی براساس شاخص 7/1تنظیم شده است، بدیهی است که مراکز بیمارستانی ناچار به پذیرش مشکلات مالی عدیده ای بوده و متحمل تنگناهای اعتباری و مالی زیادی خواهند شد.
نارسایی و ضعف شاخص7/1 نفر کارمند به ازاء هر تخت فعال بیمارستانی و پاسخگو نبودن این شاخص در برآورد و برنامه ریزی بودجه پرسنلی در بیمارستانهای دانشگاهی در نهایت منجر به بحرانهای شدید مالی خواهد شد و لزوم اصلاح و ارتقاء شاخص فوق امری گریز ناپذیر می باشد.
نکته دیگری در ارتباط با وضعیت نیروی انسانی در مراکز بیمارستانی مورد مطالعه پایین بودن درصد اشغال تخت های فعال بیمارستانی است.
پایین بودن درصد اشغال تخت فعال در تعدادی از بیمارستانهای مورد مطالعه منجر به تنزل میانگین کل درصد اشغال تخت های فعال بستری در بیمارستانهای دانشگاهی استان شده است .
نتایج نشان می دهد که از مجموع 1003 تخت فعال بستری در سال 1382 تنها 63% از تخت های دایر، اشغال شده و برای ارائه خدمات درمان بستری مورد استفاده قرار گرفته اند.
همچنین از مجموع تعداد 1214 تخت ثابت 1003 تخت دایر بوده اند.
(61/82% از تخت های ثابت، فعال بوده اند ) با توجه به اینکه تشکیلات تفصیلی مراکز بر مبنای تخت مصوب طراحی شده اند و برپایه تعداد تخت های مصوب بیمارستان، کارکنان و پرسنل نیز استخدام شده و به کار گرفته شده اند، ملاحظه می شود با توجه به تعداد کل کارکنان شاغل (2422 نفر) که اندکس تخت فعال بیمارستان را به رقمی بالغ بر41/2 می رساند، برای اجتناب از تحمیل هزینه های اضافی و بهینه سازی مدیریت منابع انسانی تعدیل و بازنگری در تعداد کارکنان ضروری است.
موضوع دیگری که به آن در این پژوهش پرداخته شده است مقایسه نسبت شاغلین در گروه شغلی اصلی یا درمانی به پشتیبانی است.
نتایج نشان می دهد که این نسبت در بیمارستانهای دانشگاهی مورد مطالعه در ارتباط با چارت مصوب06/75% برای کادر درمانی و 97/24 % برای کادر پشتیبانی است.
در خصوص چارت تشکیلاتی اشغال شده نسبت فوق تغییر چندانی نکرده است و برای کادر درمانی28/74% و برای کادر پشتیبانی 61/25% است آنچه حائز اهمیت است برهم خوردن تعادل و تناسب نسبت های بالا در گروه شاغلین در مقایسه با پست های سازمانی اشغال شده است.
این نسبت ها برای گروه شاغلین برای گروه کارکنان درمانی برابر 28/55% و برای کادر پشتیبانی 71/44% است.
در کلیه مراکز مورد مطالعه نسبت نیروی انسانی گروه درمانی به پشتیبانی در گروه شاغلین برابر 23/11% است که این نسبت با قانون تعدیل نیروی انسانی مصوب مجلس محترم شورای اسلامی در تاریخ 27 فروردین ماه 1366 که تعداد کارکنان شاغل درمانی را سه برابر پشتیبانی تعیین کرده است مغایر است نام بیمارستاندیپلم و زیر دیپلمفوق دیپلم و بالاترجمعدرصد شاغلین فوق دیپلم و بالاتربستک13476033/78گاوبندی12435518/78قشم25467178/64بندرلنگه37549134/59کودکان8210718961/56شریعتی8810219068/53رودان47519804/52شهید محمدی37536173604/49میناب12810423282/44ابن سینا44226633/33جمع کل851937178840/52 نام بیمارستانمردزنجمعدرصد مرداندرصد زنانکودکان3714918689/1910/80شریعتی4114718880/2119/78گاوبندی19385733/3366/66شهید محمدی27242269419/3980/60بستک2436604060بندرلنگه35518669/4030/59ابن سینا30417125/4274/57قشم29316033/4866/51رودان49459412/5287/47میناب13412225634،5265/47جمع کل6701082175224/3875/61