چکیده
در این تحقیق از سود جامع و سود خالص استفاده شده تا توانایی نسبی سود جامع برای ارایه خلاصه نتایج عملکرد شرکت مورد بررسی قرار گیرد.
همچنین بررسی شده که کدام یک از تعدیلات سود و زیان جامع توانایی سود را برای انعکاس خلاصه عملکرد شرکت بهبود می بخشد.
در این تحقیق در پی بررسی این ادعا هستیم که سود اندازه گیری شده بر مبنای سود جامع نسبت به سایر معیارها، اندازه گیری بهتری از عملکرد شرکت ارایه می دهد.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که سود جامع برای ارزیابی عملکرد شرکت بر مبنای بازده سهام و قیمت سهام، بر سود خالص برتری ندارد.
بررسی ها نشان داد که داده های مورد استفاده در این تحقیق تحت تأثیر اثر مقیاس قرار دارد و با استفاده از روش هایی اثر مقیاس تعدیل شده است.
در مجموع نتایج این تحقیق شواهدی را فراهم می آورد که نشان می دهد تعدیلات سود و زیان جامع توانایی سود را برای انعکاس عملکرد شرکت بهبود می دهد هر چند ابهاماتی نیز در نتایج بدست آمده مشاهده می شود.
واژه های کلیدی: سود و زیان جامع، سود و زیان خالص، ارزیابی عملکرد، اثر مقیاس
Faculty of Admin.
Sciences & Econ.
Journal,
University of Isfahan.
Vol.17, No.3 , 2005
1-
Superiority of Comprehensive Income to Net Income as a Measure of Firm Performance: Some Evidence for Scale Effect
A.
Saeedi Velashani, Ph.D.
M.
Dastgir, Ph.D.
Abstract
In this study we investigate the relative ability of comprehensive income and net income to summarize firm performance as reflected in stock returns.
We also examine which comprehensive income adjustments improve the ability of income to summarize firm performance.
In this study we investigate the claim that income measured on a comprehensive basis is a better measure of firm performance than other summary income measures.
The results do not show that comprehensive income is superior to net income for evaluating firm performance on the basis of stock return and price.
In Tehran Stock Exchange except for investment industrial group, we found no evidence that comprehensive income for firm performance evaluation on the basis of cash flows prediction is superior to net income.
We found a better situation for the state companies (only in other companies group), i.e., firm performance evaluation on the basis of cash flows prediction using comprehensive income is superior to net income.
Collectively, our results provide some evidence that show comprehensive income adjustments improve ability of income for reflecting firm performance, although some inconsistencies are observed.
Keywords: Net income, Comprehensive income, Performance evaluation
مقدمه
صورت های مالی محصول نهایی فرآیند حسابداری مالی به شمار می رود.
صورت سود و زیان به عنوان مبنایی برای تصمیمات سرمایه گذاری و سایر تصمیمات محسوب می شود.
اندازه گیری سود دوره و وضعیت مالی یک واحد تجاری همیشه یکی از چالشهای پیش روی تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری و دل مشغولی اصلی استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری بوده است.
اهداف حسابداری و گزارشگری مالی بیشتر برخاسته از نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان برون سازمانی است.
هدف اصلی گزارشگری مالی بیان وضعیت مالی و عملکرد واحد تجاری برای اشخاص بیرون از واحد تجاری جهت کمک به آنها در اتخاذ تصمیمات مالی است.
ابزار اصلی انتقال اطلاعات به اشخاص مزبور، صورتهای مالی اساسی و یادداشت های توضیحی این صورت ها و گزارش های مکمل است که محصول نهایی فرآیند حسابداری و گزارشگری مالی محسوب می شود.
کارایی بازار بر تئوری رقابت مبتنی است که در آن قیمت ها بنحو رقابتی تعیین می شود و تصمیمات، اطلاعات اقتصادی موجود را منعکس می کند.
یکی از انواع اطلاعات اقتصادی که برای افزایش کارایی بازار مورد استفاده قرار می گیرد، اطلاعات صورت های مالی است.
تحلیل گران مالی در گرد آوری و انتشار این گونه اطلاعات اصلی ترین گروه هستند.
هنگامی که تعیین مکان ارایه اطلاعات اقتصادی مشکل است یا در بین شرکت ها بنحو یکنواخت ارایه نشده است، تحلیل گران قادر نیستند بنحو بهینه نقش خود را اجرا کنند و کارایی کاهش می یابد ( اسمیت و ریتر ، 1996 ).
این مشکل قبل از معرفی صورت سود و زیان جامع به برخی از اقلام سود و زیان جامع مربوط می شد که مستقیماً در بخش حقوق صاحبان سهام ترازنامه انعکاس می یافت.
طبق تعریف هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مفاهیم شماره 6 سود و زیان جامع عبارت است از ” تغییر در خالص دارایی های یک واحد تجاری در نتیجه معاملات و سایر رویدادها به غیر از سرمایه گذاری مالکین یا سود سهام پرداختی به آنها در یک دوره مالی“ .
کارایی بازار بر تئوری رقابت مبتنی است که در آن قیمت ها بنحو رقابتی تعیین می شود و تصمیمات، اطلاعات اقتصادی موجود را منعکس می کند.
هنگامی که تعیین مکان ارایه اطلاعات اقتصادی مشکل است یا در بین شرکت ها بنحو یکنواخت ارایه نشده است، تحلیل گران قادر نیستند بنحو بهینه نقش خود را اجرا کنند و کارایی کاهش می یابد ( اسمیت و ریتر، 1996 ).
طبق تعریف هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مفاهیم شماره 6 سود و زیان جامع عبارت است از ” تغییر در خالص دارایی های یک واحد تجاری در نتیجه معاملات و سایر رویدادها به غیر از سرمایه گذاری مالکین یا سود سهام پرداختی به آنها در یک دوره مالی“ .
صورت سود و زیان جامع ابزاری برای ارزیابی عملکرد شرکت است.
هدف از ارایه این صورت مالی ملزم کردن واحدهای تجاری به انعکاس مشخص و بارز برخی عناصر عملکرد مالی است تا به درک استفاده کنندگان صورت های مالی از عملکرد مالی واحد تجاری طی یک دوره کمک کند و مبنایی برای ارزیابی عملکرد مالی و جریانهای نقدی آتی فراهم آورد.
همچنین صورت سود و زیان جامع به عنوان یک صورت مالی اساسی باید کل درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره را که قابل انتساب به صاحبان سرمایه است، به تفکیک اجزای تشکیل دهنده آنها نشان دهد.
هدف از تهیه ی صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع، ارایه کلیه ی درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی یک دوره ی مالی است.
تمرکز اصلی صورت سود و زیان دوره بر درآمدها و هزینه های عملیاتی است.
درآمدها و هزینه ها تنها در مواردی در صورت سود و زیان منعکس نمی شود که بنحو مشخص به موجب استانداردهای حسابداری مستقیماً به حساب حقوق صاحبان سرمایه منظور شود.
به دلیل این که برای تصمیم گیری اقتصادی استفاده کنندگان صورت های مالی، آگاهی از کلیه جنبه های عملکرد مالی واحد تجاری طی دوره ضرورت دارد، لازم است کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی آن دوره مورد ملاحظه قرار گیرد.
بدین لحاظ همان گونه که در مفاهیم نظری گزارشگری مالی مقرر شده، تهیه و ارایه یک صورت مالی اساسی جدید با عنوان ”صورت سود و زیان جامع“ ضروری است تا میزان افزایش یا کاهش حقوق صاحبان سرمایه از بابت درآمدها و هزینه های مختلف دوره نشان داده شود.
در این تحقیق از سود جامع و سود خالص استفاده شده تا توانایی نسبی سود جامع برای ارایه خلاصه نتایج عملکرد شرکت مورد بررسی قرار گیرد.
در این تحقیق عملکرد شرکت بر مبنای بازده انعکاس می یابد.
(این روش مشابه روش دی چو (1994) است).
موضوع مهمی که در این تحقیق مورد ملاحظه قرار گرفته اثر مقیاس است.
لو (1989) استدلال می کند که R2 در رگرسیون های سود و بازده آنقدر پایین است که از نظر اقتصادی نمی توان آن را مربوط دانست.
تحلیل های براون و همکاران (1999) نشان می دهد که برخی از تفاوت های بین R2 بسیار پایین در رگرسیون هایی که متغیر وابسته آن بازده می باشد و R2 بالاتر در رگرسیون هایی که مربوط به سطوح (مبالغ ریالی نه نرخ بازده که به صورت درصد بیان می شود) است به دلیل آثار مقیاس بوجود می آید.
تحقیقات تجربی قبلی راجع به افشای سود جامع و مرتبط بودن آن با ارزش در کشورهای مختلف شواهد متناقض و غیر قطعی ارایه کرده است.
با توجه به شواهد و نتایج غیر قطعی پژوهش های انجام شده در کشورهای مختلف ضروری بود تا در باره سود جامع در ایران نیز پژوهش هایی انجام شود.
در این تحقیق در پی بررسی این ادعا هستیم که سود اندازه گیری شده برمبنای سودجامع نسبت به سایر معیارها،اندازه گیری بهتری از عملکرد شرکت ارایه می دهد.
پیشینه تحقیق بیانیه شماره 130 استانداردهای حسابداری مالی امریکا و در پی آن بیانیه استانداردهای حسابداری شماره 6 به دنبال یک بحث بلند مدت بین مفهوم سود و زیان جامع وسود خالص در حرفه حسابداری ارایه گردید.
این بحث از دهه 1930 تا کنون یکی از بحث های مهم در تدوین استانداردهای حسابداری بوده است.
مجموعه ای از مقالات مرتبط با این بحث در کتاب پیزنل و بریف(1996) با عنوان Clean surplus آمده است.
مباحثه های زیادی در باره ی مفاهیم شمول کلی سود و عملکرد جاری برای گزارشگری سود و زیان وجود داشته، اما تحقیقات تجربی اندکی در این زمینه صورت گرفته است.
هرست و هاپکینز (1998) تأثیر نحوه گزارشگری سود و زیان جامع را بر تصمیم گیری و قضاوت تحلیل گران در باره قیمت سهام بررسی کردند و دریافتند که با افشای اجزای سود و زیان جامع توانایی تحلیل گران برای برآورد ارزش سهام شرکت افزایش می یابد.
اشمیت (1999) سود چند شرکت بزرگ آمریکایی را برای سال 1996 میلادی با استفاده از استاندارد گزارشگری سود جامع دوباره محاسبه کرد.
نتایج این محاسبه نشان داد که تفاوت بین سود خالص گزارش شده و سود جامع محاسبه شده قابل ملاحظه است.
از بین شرکت های بزرگ، سود جامع 15 شرکت کمتر از سود خالص و سود جامع 9 شرکت بیشتر از سود خالص آنها بود.
وی مشاهده کرد که بیشتر به دلیل تعدیلات منفی نرخ ارز و زیان تحقق نیافته اوراق بهادار معاملاتی سود جامع شرکتها کم تر از از سود خالص آنها بود.
دالیوال و همکارانش (1999) در مطالعه ای توانایی سود جامع را نسبت به سود خالص برای انعکاس عملکرد شرکت ارزیابی کردند.
نتایج تحقیق آنان شواهدی مبنی بر اینکه رابطه بین سود جامع با بازده و قیمت بازار سهام قوی تر از رابطه بین سود خالص با بازده و قیمت بازار سهام است، ارایه نکرد.
همچنین مشاهده نکردند که سود جامع بهتر از سود خالص جریانات نقدی آتی و سود را پیش بینی می کند.
آنان در نهایت نتیجه گیری کردند که برای بهبود توانایی سود جامع برای انعکاس عملکرد شرکت، هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی باید بر اقلامی تأکید کند که با عملیات شرکت رابطه نزدیکی دارند.
مینز و مک دانیل (2000) قضاوت سرمایه گذاران غیر حرفه ای بر نحوه ارایه سود و زیان جامع به اشکال مختلف یعنی ارایه سود و زیان جامع و ارایه حقوق صاحبان سهام را بررسی کردند.
نتایج تحقیق آنان نشان داد که شکل ارایه اطلاعات ارتباطی با دریافت و درک اطلاعات سود و زیان جامع توسط کاربران آن ندارد.
کاهان و همکاران (2000) ارزش اطلاعاتی افشای اقلام سود و زیان جامع را در نیوزیلند مورد مطالعه قرار دادند.
آنان با اشاره به چارچوب شمول کلی سود که با ارزشگذاری سهام مربوط است و کار اولسن ( 1995) که نشان داد ارزش شرکت تابعی است از ارزش دفتری و سودهای غیرعادی، درباره سودمندی افشای سود جامع در صورت حساب تغییرات حقوق صاحبان سهام شواهد مبتنی بر بازار فراهم کردند.
آنان دریافتند که ارزش اطلاعاتی تک تک سایر اقلام سود و زیان جامع بیشتر از رقم سود جامع نیست.
همچنین، یافته های تحقیق نشان داد که بعد از الزامی شدن صورت حساب تغییرات حقوق صاحبان سهام شواهدی مبنی بر افزایش ارزش اطلاعاتی سایراقلام سود و زیان جامع نسبت به سود خالص وجود ندارد.
در کل نتایج نشان داد که صورت حساب تغییرات در حقوق صاحبان سهام برای سرمایه گذاران ارزش اضافی ایجاد نمی کند.
بامونسیری و ویگینز (2001) افشای سود جامع و آثار بالقوه آن را بر اندازه گیری عملکرد مالی 100 شرکت استاندارد و پور در طی سالهای مالی 1999-1997 میلادی ارزیابی کردند.
از 100 شرکت مورد بررسی 76 شرکت سایر اقلام سود جامع را در بخش حقوق صاحبان سهام ترازنامه گزارش کردند.
15 شرکت صورت سود جامع جداگانه، 4 شرکت سود جامع را در صورت حساب سود و زیان گزارش کردند و 5 شرکت باقی مانده سود خالص و سود جامع یکسانی داشتند.
این ارزیابی نشان داد که بیشتر شرکتها سود جامع را در بخش حقوق صاحبان سهام گزارش می کنند.
در هر یک از سالهای مورد بررسی مشاهده شد تعداد شرکتهایی که سایر اقلام سود جامع بر آنها اثر منفی داشته بیشتر از شرکتهایی بوده که اثر مثبت داشته است.
اگرتحلیل گران مالی سایر اقلام سود جامع را در ارزیابی های خود از عملکرد شرکت ترکیب کنند ممکن است به نتایجی متفاوت از ارزیابیهای مبتنی بر سود خالص دست یابند.
بیدل و چوی (2003) در پژوهشی مربوط بودن سود جامع را برای تصمیم گیری مورد مطالعه قرار دادند.
نتایج تحقیق آنان در زمینه تعاریف گوناگون سود نشان داد که برای محتوای اطلاعاتی، تعریف سود جامع طبق بیانیه شماره 130 هیأت تدوین استانداردهای حسابداری مالی بر سود خالص و سود جامع برتری دارد.
بنابراین، برحسب محتوای اطلاعاتی، به نظر می رسد که انتخاب هیأت تدوین استانداردهای حسابداری خردمندانه بوده است.
در زمینه قابلیت پیش بینی هیچ یک از تعاریف سود به روشنی برتری ندارد.
مطابق با دیدگاه مدیران و تحقیق قبلی در زمینه قراردادها ( هولتاسن و واتس، 2001 )، در زمینه پاداش مدیران سود خالص در تصمیم گیری بیشتر از سود جامع مربوط است.
نتایج تحقیق آنان در رابطه با اجزای سود نشان داد که سود جامع کامل برای تصمیم گیری در هر سه زمینه کاربردی محتوای اطلاعاتی، توانایی پیش بینی و قراردادهای پاداش مدیران مفیدتر است.
همچنین، اجزای سود بنحو کلی برای تصمیم گیری مفیدتر از تعاریف گوناگون سود در کاربردهای مختلف است.
لویس (2003) در تحقیق خود تعدیلات تسعیر ارز را مورد تجزیه و تحلیل اقتصادی قرار داد.
همچنین رابطه بین تغییر ارزش شرکت و تعدیلات تسعیر ارز را برای نمونه ای از شرکت های تولیدی بررسی کرد.
در این تحقیق یکی از اجزای اصلی سود و زیان جامع یعنی تعدیلات تسعیر ارز مورد توجه قرار گرفته است.
نتایج این پژوهش نشان داد که تعدیلات تسعیر ارز معمولاً برای شرکت های تولیدی یک منبع ارزش افزوده نیست چون قواید حسابداری حاکم بر تسعیر ارز معمولاً نتایجی بر خلاف آثار اقتصادی تغییرات نرخ ارز ایجاد می کنند.
لویس مطابق با نظریه های اقتصادی موجود دریافت که تعدیلات مثبت تسعیر ارز با زیان کاهش ارزش (به جای افزایش ارزش) رابطه دارد.
کاناگارتنام و همکارانش (2004) در پژوهشی سودمندی گزارشگری سود و زیان جامع را در کانادا مورد بررسی قرار دادند.
هدف آنان از این بررسی ارزشگذاری بازار اجزای ”سایر اقلام سود و زیان جامع“ بود تا شواهدی مبنی بر مربوط بودن پیش نویس استاندارد سود و زیان جامع را فراهم کنند.
آنان رابطه بین ارزش بازار سرمایه یا بازده را با اجزای ”سایر اقلام سود و زیان جامع“ بررسی کردند تا محتوی اطلاعاتی افشاهای جدید را ارزیابی کنند.
آنان همچنین توان پیش بینی سود جامع را نسبت به سود خالص مورد بررسی قرار دادند.
نتایج بررسی آنان شواهدی را ارایه کرد که هر یک از چهار جزو ”سایر اقلام سود و زیان جامع“ برای توضیح ارزش بازار یا بازده سهام هر دو مربوط است.
آنان دریافتند که سود خالص برای پیش بینی عملکرد آتی شرکت بهتر از سود جامع است.
عرب مازار یزدی و رادمهر (1382) با انجام تحقیقی نظر کاربران و جامعه دانشگاهی حسابداری را در باره ی تک تک اجزای صورت سود و زیان جامع و همچنین درباره ضرورت طرح این اجزا در یک صورت جداگانه مورد بررسی قرار دادند.
نتایج تحقیق نشان داد که از دید جامعه مورد بررسی، افشای تک تک اجزای صورت سود و زیان جامع در گزارشگری برون سازمانی ضروری است اما ارایه این اجزا در یک صورت جداگانه مانند صورت سود و زیان جامع ضروری نیست.
مجتهد زاده و مؤمنی (1382) در تحقیقی تأثیر ارایه صورت سود و زیان جامع بر تصمیم گیری های استفاده کنندگان را مورد بررسی قرار دادند.
نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده کنندگان اطلاعات مالی در تصمیم گیری های خود از مؤلفه های کارایی مدیریت، بازده سرمایه گذاری و پیش بینی جریان نقدی آتی استفاده می کنند.
ارایه صورت سود و زیان جامع بستری فراهم می کند که این مؤلفه ها مورد ارزیابی قرار گیرد، در نتیجه عامل مؤثری در تصمیم گیری استفاده کنندگان به شمار می رود.
فرضیه های تحقیق به منظور بررسی برتری سود جامع نسبت به سود خالص فرضیه هایی به شرح زیر آزمون گردیده است: فرضیه اول : رابطه بین سود جامع با بازده قوی تر از رابطه بین سود خالص با بازده است.
فرضیه دوم : رابطه بین سود جامع با ارزش بازار سهام شرکت قوی تر از رابطه بین سود خالص با ارزش بازار سهام شرکت است.
فرضیه سوم : رابطه بین قیمت سهام با سود جامع و ارزش دفتری سهام شرکت قوی تر از رابطه بین قیمت سهام با سود خالص و ارزش دفتری سهام است.
روش شناختی تحقیق به منظور تخمین مدل های این تحقیق برای آزمون فرضیه ها، نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 82-1380 مورد استفاده قرار گرفته است.
به این شکل که ابتدا مدل ها را با استفاده از داده های ترکیبی برای 3 سال و در مجموع 647 سال- شرکت پدیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 82-1380 برآورد شده است.
سپس به همین صورت مدل ها را برای نمونه های انتخابی از صنایع مختلف بنحو جداگانه برآورد و بعد از آن هر یک از مدل های تحقیق با استفاده از داده های سالانه (مقطعی) برای هریک از سال های 1380 الی 1382 برآورد شده اند.
چگونگی آزمون فرضیه ها آزمونهای رابطه اندازه گیری های مختلف سود با بازده (آزمون فرضیه اول) برای بررسی این ادعا که سود اندازه گیری شده بر مبنای سود جامع عملکرد شرکت را بهتر از سایر اندازه گیری های سود، اندازه گیری می کند مدل هایی برآورد شده است که در آن بازده متغیر وابسته، و سود جامع و سود خالص متغیرهای مستقل است.
همان طور که هریس و مولر (1999) بیان کرده اند بنحو بالقوه مدل بازده نسبت به مدل ارزش بازار کمتر تحت تأثیر مسایل مقیاس و ناهمسانی واریانس قرار دارد.
کتاری و زیمرمن (1995) معتقد هستند که گنجاندن مدل های ارزش بازار و بازده بنحو بالقوه شواهد متقاعد کننده تری فراهم می آورد.
سابرامانیام (1996) اشاره کرده است، استفاده از سطوح سود به عنوان جایگزینی برای سودهای غیر منتظره در رگرسیون بازده و سود، دارای پشتوانه نظری و تجربی است.
آن دسته از آزمون هایی که از تفاوت اول سود به عنوان جایگزینی برای سودهای غیر منتظره استفاده می نمایند نتایج مشابهی بدست می دهند(سابرامانیام و همکاران ، 1999).
Rit = α0 + β1* NIit + εit Rit = α0 + β1* COMPB,it + εit در مدل های فوق R بازده سالانه شرکت ها، NI سود خالص و COMPB تغییر در سود انباشته بعلاوه سود سهام است.
برای تخمین مدل های بالا از داده هایی استفاده شده که با استفاده از قیمت بازار سهام در ابتدای دوره، اثر مقیاس در آنها تعدیل شده است.
لو (1989) معتقد است که R2 در رگرسیون های سود و بازده آنقدر پایین است که از نظر اقتصادی نمی توان آن را مربوط دانست.
بنابراین در این تحقیق مدل ها ابتدا با استفاده از اطلاعات تعدیل نشده برآورد گردیده است و پس از آن که مشاهده شد تحت تأثیر اثر مقیاس است دوباره با استفاده از داده های تعدیل شده برای آثار مقیاس برآورد گردیده است.
آزمون رابطه اندازه گیری های مختلف سود با ارزش بازار سهام(آزمون فرضیه دوم ) کتاری و زیمرمن (1995) بیان می کنند بدلیل مسایل اقتصاد سنجی و تئوریکی محققین در تحلیل های تجربی خود باید از مدل های اضافی نظیر مدل قیمت استفاده کنند، لذا در این تحقیق مدل های دیگری برآورد شده است که متغیر وابسته آن ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و متغیرهای مستقل آن سود خالص وCOMPB است.
در اینجا عملکرد بر مبنای قیمت سهام انعکاس می یابد.
PRICEit = α0 + β1* NIit + εit PRICEit = α0 + β1* COMPB,it + εit براون و همکاران (1999) بیان می کنند که در زمینه تحقیقات حسابداری، R2 بدست آمده از رگرسیون های قیمت بازار به عنوان متغیر وابسته و سود و ارزش دفتری به عنوان متغیرهای مستقل (چه برای هر سهم یا در سطح کل شرکت) قابل اتکا نیست، چون آثار مقیاس در داده های حسابداری زیاد است و در طی زمان تغییر می کند.
بنابراین برای تخمین مدل های فوق از داده هایی استفاده شده است که اثر مقیاس در آنها با استفاده از تعداد سهام در پایان دوره تعدیل شده است.
آزمون رابطه اندازه گیری های مختلف سود با ارزش بازار و ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام(آزمون فرضیه سوم ) بر اساس شواهد اخیر ( برای مثال، برگر و همکاران(1996)، و برگستالر و دیچو (1997) ) که مدلهای به دلیل نادیده گرفته شدن ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به درستی تعیین نمی شود، مدلهای دیگری در این تحقیق برآورد می شود که ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیر مستقل در آن وجود دارد.
PRICEit= α0 + β1* NIit + β2*BVit + εit PRICEit = α0 + β1* COMPB,it + β2*BVit + εit برای تخمین مدل های فوق نیز از داده هایی استفاده شده است که اثر مقیاس در آنها با استفاده از تعداد سهام در پایان دوره تعدیل شده است.
همچنین مدل ها با استفاده از داده های تعدیل نشده برآورد گردیده است.
استفاده از آزمون نسبت احتمال در این پژوهش این سؤال مطرح است که کدام یک از اندازه گیری های سود ( سود و زیان جامع یا سود خالص) عملکرد شرکت را در قالب بازده سهام و قیمت بازار سهام بهتر منعکس می سازد.
بنابراین سود و زیان جامع و سود و زیان خالص را برای هر یک از متغیرهای وابسته فوق در قالب دو مدل رقیب بیان کرده ایم.
برای انتخاب از بین مدل های رقیب از روش وونگ(1989) استفاده شده است.
در این روش یک آزمون نسبت احتمال برای انتخاب مدل های رقیب ارایه می شود.
در این روش برای هر مشاهده i می توان نسبت احتمال را به شرح زیر بدست آورد: با ساده کردن رابطه فوق می توانیم را برای هر مشاهده بدست آوریم: حاصل جمع فوق به آماره نسبت احتمال منتج می شود.
قدم بعدی برآورد انحراف معیار LR است.
وونگ (به صفحه 318 مراجعه شود.)اشاره می کند که به جای برآورد انحراف معیار LR بنحو مستقیم می توانیم آمارهz را محاسبه کنیم.
در این حالت ساده می توانیم آمارهz را با برازش بر یک بدست آوریم.ضریب این رگرسیون است و میانگین تفاوت بین توان توضیح دهندگی بین سود و زیان جامع و سود خالص را بیان می کند.
اشتباه استاندارد رگرسیون نشان می دهد که اختلاف معنی دار است.
آماره z را می توان به وسیله ضرب آماره t این رگرسیون در بدست آورد.
اگر آماره z مثبت و معنی دار باشد.
این آماره نشان می دهد که سود و زیان جامع مدل برگزیده است.
و اگر آماره z منفی و معنی دار باشد نتیجه مخالف گرفته می شود.
مکان و دوره زمانی تحقیق حوزه مکانی انجام این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
دلیل انتخاب شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار قابلیت دسترسی به اطلاعات مالی این شرکت ها است.
همچنین به خاطر وجود مقررات و استانداردهای سازمان بورس اوراق بهادار تهران، اطلاعات گزارش های مالی این شرکت ها همگن تر می باشد.
دوره زمانی انجام این تحقیق به سال های 82-1380 محدود می شود.
به این دلیل دوره زمانی به سال های 82-1380 محدود می شود که طبق بیانیه شماره 6 استانداردهای حسابداری مالی ایران تهیه و ارایه صورت سود و زیان جامع از سال 1380 لازم الاجرا گردیده است.
انتخاب شرکت های نمونه برای انجام این پژوهش یک نمونه از جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده است.
نمونه شرکت های انتخاب شده از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1382-1380 به شرح جدول شماره 1 می باشد.
منبع اطلاعات برای بدست آوردن متغیرهای مورد نیاز مربوط به صورت های مالی شرکت های نمونه، به صورت های مالی فراهم آمده در آرشیوهای الکترونیکی سازمان بورس اوراق بهادار تهران ( لوح های فشرده موسوم به آرشیو) مراجعه شده است.
در مواردی که اطلاعات این آرشیوها ناقص بوده اند به آرشیو های دستی موجود در کتابخانه این سازمان مراجعه شده است.
بخشی از اطلاعات مورد نیاز نیز از نرم افزارهای موسوم به تدبیرپرداز و صحرا بدست آمده است.
افزون بر اطلاعات بدست آمده از صورت های مالی این شرکت ها، اطلاعات دیگری لازم بود تا با استفاده از آن بتوان بازده سهام آنها را محاسبه کرد.
اطلاعات مربوط به محاسبه بازده سهام شرکت ها از اطلاعات معاملات و اطلاعات مجامع شرکت ها استخراج شده است.
برای بدست آوردن این اطلاعات از آرشیوهای الکترونیکی و نرم افزار تدبیر پرداز و صحرا استفاده شده است.
نتایج فرضیه های تحقیق در این بخش از گزارش، تحلیل نتایج حاصل از آزمون سه فرضیه این تحقیق ارایه شده است.
در ادامه، تحلیل نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها در هر یک از سطوح کل نمونه انتخابی، صنایع و سال های مورد بررسی بیان شده است.
نتایج آزمون فرضیه اول نتایج تخمین مدل های مربوط به فرضیه اول در سطح کل نمونه (به صورت تجمعی)، در سطر نخست جدول 2 نشان داده شده است.
همان گونه که مشاهده می شود مقدار احتمال(p-value) ضریب متغیر سود خالص ( NI ) در مدل اول، همچنین مقدار احتمال (p-value) ضریب متغیر COMPB در مدل دوم معنی دار است.
آماره F هر دو مدل نیز بیان کننده این موضوع است که این مدل ها در کل معنی دار هستند.
در مدل اول ضریب همبستگی(R)،596/0و در مدل دوم 597/0 است.
ضریب همبستگی(R) مدل دوم با ضریب همبستگی(R) مدل اول تفاوت معنی داری ندارد.
همانگونه که مشاهده می شود آماره Z وونگ نیز معنی دار نیست و تأیید کننده این موضوع است.
در کل نتایج حاصل از تخمین دو مدل نشان نمی دهد که گزارشگری سود جامع برای ارزیابی عملکرد شرکت ها (بر مبنای بازده سهام) بر سود خالص برتری داشته باشد.
برای بررسی این موضوع که آیا در سطح صنایع خاصی گزارشگری سود جامع نسبت به سود خالص برای ارزیابی عملکرد شرکت برتری دارد؟
مدل های مربوط به آزمون فرضیه اول در سطح صنایع گوناگون نمونه آماری این تحقیق برآورد شده است.
برای این منظور، کل نمونه انتخابی به دوازده صنعت مختلف تقسیم گردیده است.
لازم به ذکر است که در سطح دو صنعت نساجی و معادن فلزی و غیر فلزی به دلیل اندک بودن تعداد شرکت ها در جامعه آماری، امکان تخمین مدل ها بنحو جداگانه برای این صنایع امکان پذیر نگردید.
نتایج حاصل از تخمین مدل ها درسطح صنایع نشان می دهد که در صنایع چوب وکاغذ، لاستیک و پلاستیک، کانی و سیمان، لوازم خانگی و تجهیزات، برق و تلویزیون، هیچ کدام از مدل ها در کل معنی دار نیست.
آماره F و مقدار احتمال آن در مدل های برآورد شده برای سایر صنایع نشان می دهد که این مدل ها در کل معنی دار هستند.
نتایج در سطح این صنایع نشان می دهد که مقدار احتمال ضرایب متغیرهای سود خالص و سود جامع در کلیه مدل ها معنی دار است.
در صنایع غذایی ضریب همبستگی(R ) مدل اول که در آن متغیر مستقل سود خالص است، 521/0 و R مدل دوم که در آن متغیرمستقل سود جامع است، 579/0 می باشد.
مقدار احتمال ضریب NI در مدل اول و مقدار احتمال ضریب COMPB در مدل دوم هر دو از نظر آماری معنی دار هستند.
همانگونه که در جدول 2 مشاهده می شود، در این صنعت R مدل دوم بالاتر از مدل اول است.
ولی آماره وونگ محاسبه شده در این ارتباط معنی دار نیست.
این وضعیت در صنعت دارویی وشیمیایی، کانی و سیمان، و سرمایه گذاری نیز قابل مشاهده است.
البته در صنعت کانی و سیمان آماره z وونگ نیز معنی دار است.
بنحو کلی نتایج برآورد مدل ها در سطح صنایع گوناگون نشان می دهد که فقط در صنعت کانی و سیمان سود جامع برای ارزیابی عمکرد شرکت ( بر مبنای بازده سهام ) بر سود خالص برتری دارد.
مدل های اول و دوم در سطح سه سال بنحو جداگانه برآورد شده اند.
نتایج آن در سه سطر انتهایی جدول 2 ارایه شده است.
آماره F مدل های برآورد شده نشان دهنده معنی دار بودن کلیه مدل ها است.
این در حالی است که توان توضیح دهندگی متغیر های مستقل در سال 1380 در سطح بالایی قرار دارد و در سال های 1381 و 1382 روند رو به کاهش مشاهده می شود.
در باره ی این سؤال که آیا در کدام سال سود جامع برای ارزیابی عملکرد بر سود خالص برتری داشته است؟
نتایج تخمین مدل ها در سال 1380 نشان می دهد که R مدل دوم (832/0) در سطحی بالاتر از R مدل اول (727/0) قرار دارد و مقدار احتمال ضرایب متغیر مستقل هر دو مدل معنی دار است.
ولی آماره z وونگ محاسبه شده معنی دار نیست و تأیید کننده برتری سود جامع بر سود خالص نیست.
برای سال های 1381 و 1382 نیز نتایج تخمین مدل ها نشان نمی دهد که سود جامع بر سود خالص برتری داشته باشد.
نتایج آزمون فرضیه دوم در آزمون این فرضیه درصدد بررسی این موضوع هستیم که آیا سود جامع عملکرد شرکت را که برمبنای قیمت سهام انعکاس می یابد، بهتر از سود خالص منعکس می سازد؟
نتایج تخمین این مدل ها در سطر اول جدول 3 ارایه شده است.
به همان نحو که در جدول مشاهده می شود، آماره F هردو مدل نشان می دهد که مدل های برآورد شده در کل معنی دار هستند.
ضریب همبستگی R مدل سوم و چهارم به ترتیب 648/0 و 651/0 است و مقدار احتمال ضرایب متغیر مستقل هر دو مدل معنی دار است.
اما همان گونه که در جدول مشاهده می شود آماره z وونگ معنی دار نیست.
نتایج تخمین مدل ها در سطح کل شرکتها نشان نمی دهد که استفاده از سود جامع برای ارزیابی عملکرد شرکت (بر مبنای قیمت سهام) برتر از سود خالص باشد.
برای بررسی برتری استفاده از سود جامع برای ارزیابی عملکرد شرکت بر سود خالص، در سطح صنایع گوناگون، فرضیه دوم در سطح ده صنعت آزمون گردیده است.
سایر شرکتها نیز در برگیرنده 12 شرکت فعال در صنعت نساجی و 14 شرکت فعال در معادن فلزی و غیر فلزی بود که به دلیل اندک بودن این شرکت ها و موجود نبودن برخی از داده های لازم در مورد این شرکت ها برای آزمون فرضیه، امکان تخمین مدل ها بنحو جداگانه برای این صنایع امکان پذیر نگردید.
نتایج تخمین مدل های مربوط به آزمون فرضیه دوم در سطح این ده صنعت به ترتیب در سطرهای دوم تا یازدهم جدول 3 نشان داده شده است.
همانطور که آماره F و مقدار احتمال مربوطه برای مدل های برآورد شده نشان می دهد، همه مدل های برآورده شده در کل معنی دار هستند.
همانطور که نتایج تخمین مدل ها در سطح صنایع نشان می دهد در صنعت لاستیک و پلاستیک ضریب همبستگی(R) مدل چهارم که در آن متغیر مستقل سود جامع است بالاتر از R مدل سوم می باشد که متغیر مستقل آن سود خالص است.
همچنین در رابطه با مقدار احتمال ضرایب متغیر مستقل در این صنعت، مشاهده می شود که مقدار احتمال ضرایب متغیر مستقل هر دو مدل معنی دار است.
در کل نتایج نشان می دهد که تنها در سطح صنعت لاستیک و پلاستیک برای ارزیابی عملکرد شرکت بر مبنای قیمت سهام، سود جامع بر سود خالص برتری دارد.
آماره z وونگ در جدول 3 نیز این موضوع را تأیید می کند.