واژه فسیل (سنگواره) از کلمه لاتینی فسیلس گرفته شده که به معنای درآوردن چیزی از طریق حفاری است. موضوعی که مورد مطالعه این علم قرار می گیرد شامل بقایا یا نشانه های حیوانات و گیاهانی است که زمانی بر روی کره زمین می زیسته اند.
کلیات
الف ) علم دیرینه شناسی (Paleontology)
واژه پالئونتوژی از سه کلمه پالئوس (Paleos) به معنی قدیمی ، اُنتا (Onta) به مفهوم موجودات و لوگوس (Logos) به معنای شناخت ترکیب شده است و منظور علم و شناسائی تمام موجودات زنده در زمانهای گذشته زمین شناسی با توجه به ساختمان ،روابط ارثی و ژنتیکی ، رده بندی و تکامل آنان می باشد.
.علم پالئونتولوژی اصولاً شامل دو قسمت است:
1. پالئوزئولوژیPaleozoology) ( : که درباره جانوران گذشته زمین بحث و تحقیق می شود. به این علم امروزه پالئونتولوژی جانوری اطلاق می شود.
2. پالئوبوتانی (Paleobotany) : که علم بررسی گیاهان در ادوار مختلف زمین شناسی است. پالئونتولوژی جانوری خود به دو بخش دیرینه شناسی بی مهره گان (Invertebarte Paleonetology) و دیرینه شناسی مهره داران (Vertebrate Paleonetology) تقسیم می گردد. سرانجام رشته دیگری از فسیل شناسی به نام میکروپالئولوژی (Micropaleonetology) خوانده می شود که مطالعه فسیلهای میکروسکپی اعم از جانوری یا گیاهی را شامل می گردد.
فسیلشناسی بحث درباره گیاهان و جانورانی است که سابقاً در سطح زمین زندگانی کرده اند بقایا و اثراتی را که از گیاهان و جانوران در ته نشین های مختلف زمین دیده می شود فسیل می نامند بنابراین فسیل شناسی را می توان به دو قسمت تقسیم نمود:
1-فسیل شناسی گیاهان
2- فسیل شناسی جانوران
فسیل شدن عبارت از مجموع پدیده هائی است که در نتیجه آن آثار یا بقایای گیاهان و جانوران در ته نشین های مختلف زمین حفظ می شوند . نخستین شرط لازم برای اینکه جانور گیاهی فسیل شود این است که گیاه یا جانور در هوای آزاد نماند و بواسطه خاک یا عوامل دیگر محفوظ گردد و در میان ته نشینهای جای گیرد. بنابراین هر چه جانور یا گیاه کوچکتر باشد بهتر باقی خواهد ماند در صورتیکه جانوران بزرگ بندرت باقی می مانند و به حالت فسیل دیده می شوند.
چون عموماً گیاهان و جانواران بعد از مرگ از بین می روند و فقط قسمتهای سختی از آنها به حالت فسیل باقی می ماند از این جهت فسیل شناسی باید فسیلهای خود را با موجودات مشابه کنونی مقایسه کند و به سایر قسمتهای آن فسیل پی ببرد این روش که در فسیل شناسی اهمیت زیادی را دارا می باشد روش استدلالی نامیده می شود. برطبق همین روش است که کوویه فسیل شناسی معروف فرانسوی از روی آرواره یا کاسه سر یا استخوان پای جانوری به ساختمان سایر قسمتهای جانور پی می برده و بیشتر اوقات شکل حقیقی جانور را نیز ترسیم می نموده است.
قسمتهای نرم جانوران بندرت به حالت فسیل یافت شده اند خصوصاً که در بعضی از کشورها : در انگلستان و آمریکا و آلمان و روسیه فسیلهائی کشف گردیده که تمام قسمتهای بدن آنها بخوبی دیده می شود – مثلاً در یخهای سیبری کرگردنها و فیلهای زیادی به حالت فسیل کشف کرده اند که پوست و گوشت و حتی پشم بدن آنها هنوز بخوبی دیده می شود..
همچنین در آلمان در تشکیلات آهکی ژواسیک ناحیه سلن هوفن پرندگانی یافت شده اند که علاوه بر استخوان بندی پرهای آنها نیز بخوبی محفوظ مانده است.
در ایران در اصطهبانات فارس ماهی هائی کشف گردیده که ستون مهره ها و آلت شنای آنها بخوبی دیده می شوند بطور کلی فسیل بی مهرگان در ته نشینهای مارنی آهکی – پله سنگی و گل رستی زیاد دیده می شود ولی بقایای مهره داران اغلب در گسترشهایی یافت می شوند که بواسطه جریانهای آب گذاشته شده باشد در بعضی از گسترشها فسیل فراوان است و در برخی از گسترشها فسیل کمتر یافت می شود و علت این امر را می توان منوط به دلائل فیزیکی و زیستی دانست بطور کلی عواملی که باعث از بین رفتن گیاهان و جانوران در منطقه محدودی می شوند عبارتند از: تغییر درجه گرمای آب- تغییر شوری آب – طغیان رودخانه ها و غیره.
مثلاً در اوائل دوران سوم زمین شناسی جریان سردی وارد شمال غربی اروپا شده است چون این جریان سرد وارد دریای گرمی می شده از این جهت جانورانی که وارد این دریا می شده اند تاب مقاومت نیاورده و یکمرتبه از بین رفته اند همچنین موقعی که جریان سرد لابرادر با جریان گرم گولف استریم تلاقی می کند عده زیادی از جانوران بواسطه تغییر حرارت از بین میروند.