شرحی کوتاه در بنای مسجد کبود:
مسجد کبود در زمان جهانشاه قرهقویونلوها به دستور پادشاه در منطقه حاکمنشین در محل قبرستانی که بعدها به باغ تبدیل شده بود در قرن 9 هجری به تاریخ 847 ه ش یا 870 ه ق ساخته شد.
بنای مسجد آجری پوشیده شده از کاشیهای فیروزهای رنگ لعابدار است.
تمام فضای بیرونی و درونی مسجد از همان کاشیهای فیروزهای رنگ پوشیده شده است.
این کاشیها هنوز آب و رنگ اولیه خود را به خاطر مهارت استادان سازنده آنها به رخ دارد و جلوهای بسیار گیرا و روحانی به فضای مسجد داده است مسجد به صورت کاملاً خلاقانه با آجر ساخته شده است و چیدمان آجر به شکلهای مختلف در جای جای مسجد زیبایی خاص و حیرتانگیزی را به مسجد داده است.
مسجد دارای یک فضای مرکزی است که در زیر گنبد اصلی واقع شده است.
این فضا به شکل مربع است.
مسجد دارای 2 شبستان است به صورت قرینه روبروی یکدیگر و یکی از شبستانها محل تشکیل کلاسهای طلاب بوده است.
برای اینکه در داخل مسجد کسی احساس سنگینی دید در یک طرف مسجد نسبت به طرف دیگر مسجد نکند مسجد به صورت متوازن ساخته شده است.
نه اینکه مسجد کاملاً همه جایش متقارن باشد بلکه تقریباً موزون و هم شکل و متعادل ساخته شده است.
گوشههای بالایی فضای اصلی مسجد به صورت حجرههای زیبایی شکل گرفته به چند منظور:
1-قرار گرفتن گنبد گرد مسجد بر روی یک 4 وجهی که باید زوایای قائمه خنثی شده تا گنبد بر روی یک چندوجهی قرار گیرد که مهمترین دلیل به وجود آمدن حجرهها بود.
2-نشستن زنان در غرفهها برای گوش دادن به خطیب
3-جایگاهی برای میهمانان خاص
به علت سردسیر بودن تبریز روزنههای بالایی دیوارهای مسجد به صورت خاصی قرار گرفته و تعبیه شدهاند تا تبادل حرارتی کمتری صورت گیرد.
و در بعضی جاها دیوارها دوجدارهاند به صورتی که هوای بین آنها نقش عایق حرارتی را بازی کند.
دیوارهای فضای پشتی مسجد از کاشیهای کبودرنگ زیبایی پوشیده شده است که اشکال هندسی ریاضیواری را به وجود آوردهاند به طوری که چشم هر بینندهای را خیره میکند.
ضمناً قبرهایی در فضای پشتی مسجد قرار گرفته همخوان با معماری و هنر آن زمان حجاریهایی روی سنگهای این قبرها شده است.
همچنین بر روی دیوارهای این فضا حجاری روی سنگ انجام شده است به طریقه خالی کردن اطراف نوشتهها به صورت بسیار زیبا و هنرمندانه و با نهایت دقت و ظرافت.
کاشیهای مسجد کبود حاصل هنر گرانبهای کاشی معرق بوده چنان که از اسمش پیداست همچون معرق که تکههای چوب در کنار یکدیگر قرار میگیرند و به معنای واحدی میرسند تکههای لعابدار کاشی که با ابزار سادهای همچون قندشکن بریده شده در کنار یکدیگر قرار میگیرند و هارمونی زیبایی را به وجود میآورند که مسجد کبود نمونه اعلای آن است.
لازم به ذکر است که مسجد کبود در سال 1191 ه ق بر اثر زلزلهای که در شهر تبریز به وقوع پیوست ویران گردید و قسمت اعظمی از این گوهر گرانبهای اسلام تخریب شد که در زمان پهلوی به دست استاد رضا معماران مرمت گردید و گنبد ویران شده آن تجدید بنا شد و نیز این بنای عظیم هماکنون در دست هنرمند هنرمندان ایرانی در دست مرمت است.
لازم به ذکر است که مسجد کبود در سال 1191 هـ ق بر اثر زلزلهای که در شهر تبریز به وقوع پیوست ویران گردید و قسمت اعظمی از این گوهر گرانبهای اسلام تخریب شد که در زمان پهلوی به دست استاد رضا معماران مرمت گردید و گنبد ویران شده آن تجدید بنا شد و نیز این بنای عظیم هماکنون در دست هنرمند هنرمندان ایرانی در دست مرمت است.
دروازههای قدیمی شهر تبریز شهر تبریز دارای دروازههایی در اطراف خود بوده که جهت حفاظت از شهر ساخته شده بودهاند که بعضی از این دروازهها در اطراف بازار بوده و برای کنترل ورود و خروج افراد و اجناس به داخل و خارج شهر استفاده میشدهاند و در مواقع خطر و جنگ این دروازهها را میبستند تا بیگانگان به داخل شهر نفوذ نکنند.
بر سر در این دروازهها حجاریهای زیبایی نقش بسته که یکی از این نقوش چشمنواز به تصویر کشیدن شیر بر روی دیوار بوده است که نشان از قدرت و اقتدار حکومت برای محافظت از دروازهها بوده و دربهای این دروازهها از چوب و فلز بوده به طوری که سطح این چوبها از میخها و فلزهایی پوشیده شده است که دشمنان نتوانند با نیزه و شمشیر این دربهای چوبی را از بین برده و شهر را مورد تهاجم قرار دهند.
بنای برج ساعت مرکزی شهر یا بنای شهرداری تبریز این بنادر حدود 80 سال پیش توسط معماران ایرانی و آلمانی ساخته شده است چه در اجرا و چه در معماری هر دو ملّت در این بنا سهیم بودهاند.
در این بنا نیز همچون سایر بناهای ایرانی محوریت حاکم است.
ساختمان دارای یک فضای مرکزی است که کل بنا را قرینه و متوازن ساخته است و در این فضا پلههایی که طبقه اول را به طبقات بعدی مربوط ساخته است تعبیه شده.
شکل ساختمان در نقشه هوایی به شکل یک عقاب است 2 بال شرقی و غربی و یک عنصر مرکزی که برج ساعت عنصر مرکزی بنا است.
برج از ترکیبی از سنگ و آجر ساخته شده است.
سنگ بیشتر در نمای جلویی ساختمان و آجر بیشتر در نمای پشتی ساختمان به کار رفته است.
برج ساعت حدود 30 متر ارتفاع دارد و دارای 4 ناقوس است که در زمانهای مختلف صداهای مختلف از آنها استخراج میشود.
نکته حائز اهمیت و قابل توجه این برج ضدزلزله بودن کل بنا است به این ترتیب که از شیوه کلافبندی ساختمان استفاده شده است به این ترتیب که میلهگردهایی را از این سر ساختمان به آن طرف ساختمان وصل کردهاند و اینها را به وسیله گلمیخها و واشرهایی به دیوارها محکم کردهاند تا مانع از تکان خوردن دیوارها شوند در هنگام زلزله این شیوه شیوه بسیار جالبی است که نمونه آن در کشور ما بینظیر است.
بنای مقبرهالشعرا: چنانکه از اسم این بنای زیبا پیداست محل دفن تنی چند از عرفا، شاعران، بزرگان و دانشمندان ایرانی است از جمله خاقانی شروانی، حمام تبریزی، لسانی بلغانی، شمسالدین سجاسی ثقهالاسلام تبریزی، قائم مقام تبریزی و … است.
بنای ریاضی وار و هارمونیک مقبرهالشعرا توسط مهندس امانت در زمان پهلوی ساخته شده است.
این بنا دارای چند دالان ورودی است که فضای زیرین و داخلی بنا منتهی میشود.
شکل بنا کتابهایی را نشان میدهد که باز هستند و در ترکیب منطقی و قرینهای ساخته شدهاند و در 2 محور شمالی جنوبی و شرقی غربی اِلِمانها کوچکتر شدهاند.
مصالح ساخت این بنا از بتنهای پیشساختهای است که در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
فضای داخلی، فضای بتنآرمهای است به کاشیکاری زیبایی مزین شده است.
داخل بنا باز هم به صورت قرینه و سنتی حجرهبندی شده است و به نسبت دور شدن از مرکز بنا کوچکتر شده و زیبایی دلفریبی را به محیط داخلی بخشیده است.
خانه مشروطیّت شاید بنای خانه مشروطیت هر ایرانی را به یاد آزادی میاندازد به یاد اشخاصی میاندازد که جان را بر کف دست گذاشته بودند و برای آزادی میجنگیدند.
برای اینکه بتوانند حرف بزنند برای اینکه بتوانند خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند آری اولین سخنان آزادگی در خانه مشروطیت بود.
توضیحات: خانه مشروطیت بنای بسیار زیبایی است که نمونه اعلای معماری قرن سیزدهم هـ ش است استادان معمار در ساختن این بنا به قدری ظرافت و دقت به خرج دادهاند که پس از گذشت چندین سال هنوز هم دارای جلوه بسیار زیبایی است.
در ، ورودی در حیاط فضایی چند ضلعی قرار دارد که دور تا دور در حیاط را گرفته است که در اصطلاح معماری به آن هشتی میگویند.
علّت تعبیه این فضا این است که داخل ساختمان از بیرون دید نداشته باشد و مستقیماً از بیرون در خانه نتوان داخل حیاط خانه را دید ضمناً هشتیها به نسبت سلیقه صاحب خانه دارای گچبریها وتزئینات داخلی میباشند.
این بنا دارای حیاطی در جلوی ساختمان اصلی است و ساختمان مشرف است به سمت جنوب و خود ساختمان در سمت شمال است تا حداکثر استفاده از نور بعمل آید.
دارای 2 ایوان به صورت قرینه در دو طرف ساختمان است که سقف پیشآمدهای روی آن را گرفته است و یک حالت سایبان را برای آن به وجود آورده است.
بنا دارای پنجرههای چوبی بزرگی است به سمت حیاط که دارای تزئیناتی از گل و اشکال هندسی زیبا و بدیعی است که جلوهای بسیار زیبا به بنای مشروطه داده است.
ستونها دارای پایههای سنگی است و گچبریهای بسیار زیبا به آجرکاریهای اطراف پنجرهها جلوهای بینظیر به بنا داده است.
دارای یک تالار اصلی است در دو طرف دارای 2 اطاق است که به عنوان اطاقهای جلویی خانه و در پشت آنها نیز اطاقهای پشتی قرار گرفتهاند.
ساختمان دارای یک نورگیر که در اصطلاح آن را کلاهفرنگی که بر روی 4 ستون بنا شده است و مستقیماً بر روی پلههای داخلی ساختمان قرار گرفته است که نورگیر نیز همچون پنجرهها به شکل هنرمندانهای تزئین شده است.
علت استفاده از شیشههای رنگی پنجرههای جلویی اطاق شاهنشین، زیباتر و دلنشینتر، کم اثر تر کردن نور ورودی از طریق پنجرهها به اطاق شاهنشین بوده است.
در قسمت ورودی یک فضای مرکزی است چند اطاق به این فضا منتهی میشود.
در کمی جلوتر پلههایی وجود دارد که فضای همکف را به فضای طبقه دوم متصل میکند.
اطاق شاهنشین به سه دری معروف است و در همه جای آن قرینگی و توازن به چشم میخورد.
تمامی درها و پنجرهها روبروی یکدیگر است.
2 اطاق اطراف هرکدام یک پنجره به سمت ایوان یا مهتابی دارد این اطاقها به نام اطاقهای گوشواره معروف بوده است.
این اطاق علاوه بر اتصال به اطاق شاهنشین دارای یک در جداگانه به سمت راهرو نیز میباشند به علت سردسیر بودن شهر تبریز پنجرهها همه دوجدارهاند و نکته قابل توجه اینکه کلیه انبارها و اسطبلخانه همه در مکانی دور از خانه اصلی در آن طرف حیاط بوده است.
مسجد جامع تبریز این بنا در قسمت مرکزی شهر در کنار بازار احداث شده است بنایی عظیم با معماری بسیار زیبای آجری با گلدستههای سر به فلک کشیده بسیار بلند که در قسمت ورودی در حیاط مسجد قرار دارد که در بین 2 گلدسته یک گنبد به نسبت کوچک به شکل خاص و منحصربه فرد و بسیار زیبا ساخته شده است.
موقعیت این مسجد به خاطر نزدیکی به بازار شهر بسیار حائز اهمیت است.
قسمت اعظم فضای مسجد مدرسه طلبگی است و در چند ساختمان اطراف مسجد احداث شده است.
مسجد دارای 3 شبستان شرقی غربی و مرکزی است که حجم بسیار زیادی از انسانها را در خود جای میدهد.
شبستانها از طاقها و گنبدهای بسیار زیادی تشکیل شده است که در 4 وجه این گنبدها ستونهای بسیار زیبا و قطوری برای نگهداشتن گنبدها تعبیه شده است و داخل گنبدها از آجر ساخته شده است.
و آجرها به صورت قطاری و پشت سر هم چیده شده است یعنی اگر شما یک لایه آجر را دنبال کنید انتهای این آجرها به مرکز گنبد منتهی میشود.
فواصل بین 2 ستون را یک طاق میگویند که به صورت شکیل و بسیار زیبا و محرابی شکل ساخته شدهاند که تکرار و تعداد زیاد این طاقها نمای بسیار زیبایی را به شبستانهای مسجد داده است.
مختصری در مورد بازار تبریز این بازار بینظیر بزرگترین بازار سرپوشیده جهان است که مساحتش در حدود یک میلیون متر مربع است.
تمامی این بازار از گنبدها و طاقهایی تشکیل شده است که حجرهها در میان این گنبدها بنا شده است به این ترتیب که در میان هر دو طاق دو حجره شرقی غربی قرار دارد در دو طرف خیابان بنا شده است و هر حجره در 3 طبقه برای مصارف مختلف ساخته شده است.
گل کاشی باران نور که از شبکه دهلیز بی پایان فرو می ریخت روی دیوار کاشی گلی را می شست مار سیاه ساقه این گل در رقص نرم و لطیفی زنده بود.
گفتی جوهر سوزان رقص در گلوی این مار سیه چکیده بود .
گل کاشی زنده بود در دنیایی رازدار، دنیای به ته نرسیدنی آبی.
هنگام کودکی در انحنای سقف ایوان ها ، درون شیشه های رنگی پنجره ها، میان لک های دیوارها، هرجا که چشمانم بیخودائه در پی چیزی ناشناس بود شبیه این گل کاشی را دیدم و هر بار رفتم بچینم رؤیایم پرپرشد .
نگاهم به تار و پود سیاه ساقه گل چسبید و گرمی رگ هایش را حس کرد: همه زندگی ام در گلوی گل کاشی چکیده بود .
گل کاشی زندگی دیگر داشت .
آیا این گل که در خاک همه رؤیاهایم روییده بود کودک دیرین را می شناخت و یا تنها من بودم که او را چکیده بودم، گم شده بودم؟
نگاهم به تار و پود شکننده ساقه چسبیده بود .
تنها به ساقه اش می شد بیاویزد.
چگونه می شد چید گلی را که خیالی می پژمراند؟
دست سایه ام بالا خزید.
قلب آبی کاشی ها تپید.
باران نور ایستاد: رؤیایم پرپرشد .
دانشجویان معماری سال 83 میانه