همه محیطهایی که در آنها زندگی جریان دارد محیط زیست نامیده میشود.
به عنوان مثال استخر آب ، یک شهر ، اقیانوس و کویر همگی انواعی انواعی از محیط زیست به حساب میآیند.
در محیط زیستی عوامل غیر زنده مانند خاک ، آب ، گازها و غیره به همراه جانداران وجود دارند.
موجودات زنده با هم و با محیط غیر زنده خود ارتباطی متقابل برقرار میسازند.
این ارتباطها برای بقای محیط زیست بسیار لازمند.
کارشناسان محیط زیست هنگام بررسی ، مناطق زیستی را مورد مطالعه قرار میدهند.
هر منطقه زیستی شامل موجودات زنده ویژه عوامل غیر زنده است اکوسیستم نام دارد و دانشی که به بررسی اکوسیستمها میپردازد.
اکولوژی نامیده میشود.
عوامل زنده اکوسیستم
جانداران را براساس نقشی که در محیط دارند به دستههای زیر تقسیم میشوند
1.
موجودات تولید کننده (گیاهان سبز)
2.
موجودات مصرف کننده(جانوران)
3.
موجودات تجزیه کننده (باکتریها و قارچها)
ارتباط موجودات زنده با هم دیگر
مهم ترین ارتباط غذایی است که به صورت زنجیره غذایی و شبکه غذایی در جریان است.
علاوه بر ارتباط کلی میان جانداران که به صورت زنجیره غذایی نشان داده میشود.
انواع دیگری از ارتباط نیز میان آنها وجود دارد که در آن الزاما ارتباط غذایی منجر به از بین رفتن طرفین نمیشود بلکه در این نوع ارتباط جانداران به زیستن در کنار هم ادامه میدهند.
ارتباط غذایی
زنجیره غذایی
اگر وابستگی غذایی یک موجود زنده را با موجود زنده دیگر به صورت A→B نمایش دهیم بدین معنی است که موجود زنده A غذای موجود زنده B است و به عبارت دیگر B از A تغذیه میکند.
بدین ترتیب میتوانیم روابط غذایی زیر را که بین چند موجود زنده برقرار میشود نشان دهیم.
در این روابط هر موجود زنده به صورت حلقهای از یک زنجیر با موجود زنده دیگر مربوط میشود.
هر یک از این روابط را یک زنجیره غذایی مینامند.
در تمام این زنجیرههای غذایی حلقه اول یک گیاه سبز است حلقه دوم یک جاندار گیاهخوار است و حلقههای بعدی را موجودات گوشتخوار تشکیل میشوند.
شبکه غذایی
چند زنجیره غذایی که با یکدیگر ارتباط داشته باشند یک شبکه غذایی را بوجود میآورند.
شبکه حیات
همه شبکههای غذایی با یکدیگر ارتباط دارند بطوری که همه موجودات زنده کره زمین یک شبکه غذایی بزرگ را تشکیل میدهد این شبکه غذایی بزرگ ، شبکه حیات نام دارد.
نوع دیگر ارتباط جانداران با هم
رقابت
در رقابت یک موجود به چیزهایی که مورد نیاز موجود زنده دیگر نیز هست احتیاج پیدا میکند.
مثلا جانوران بین یافتن غذا و لانه سازی و غیره با هم رقابت میکنند.
در عمل رقابت گاهی دو رقیب با یکدیگر با خبر نیستند.
بعضی از رقابتها میان جانداران یک گونه و برخی دیگر در بین جاندارانی که از گونههای متفاوت است صورت میگیرد.
موضوع مورد رقابت اغلب جانوران غذاست.
رقابت تختصاص به جانوران ندارد.
گیاهان نیز برای بدست آوردن نور ، آب و کانیها با هم به رقابت میپردازند.
هم زیستی
هم زیستی یعنی زندگی کردن با یکدیگر و با هم زیستن اما در اکولوژی منظور از هم زیستی هر نوع ارتباط نزدیک میان دو نوع موجود زنده است صورتهایی از هم زیستی عبارتند از:
هم سفرگی
در این نوع هم زیستی یکی از افراد ، نه سود میبرند و نه زیان و دیگری سود میبرد.
مانند رابطه چسبیدن ماهی بادکشدار ، بدن کوسه ماهی ، که ماهی بادکش دار در این رابطه سود میبرد.
همیاری
در این نوع هم زیستی دو موجود زنده هر دو از یکدیگر بهره میبرند- همیاری ممکن است داوطلبانه و یا اجباری باشد.
همیاری گلسنگها اجباری است و قارچی که در ساختمان گلسنگ بکار رفته بدون جلبک سبز قادر به ادامه حیات است میان باکتریها و گیاهان تیره نخود نیز همیاری است - همیار s شته و مورچه حالت اجباری دارد.
زندگی انگلی
در این نوع همزیستی یک موجود (انگل) سود میبرند و موجود دیگر (میزبان) زیان.
زندگی صیادی
مستقیمترین رابطه غذایی هنگامی وجود دارد که جاندار دیگر را بخورد.
هر مصرف کنندهای که جانداری دیگر را بکشد و بخورد یک صیاد است و جانداری که خورده شود صید نام دارد.
عوامل غیر زنده اکوسیستم
گرما
بیشتر از اشعه مادون قرمز بخشی از نور خورشید به دست میآید و در فعالیتهای موجودات زنده نیز انرژی به صورت گرما آزاد میشود.
دما
یکی از عوامل غیر زنده محیطی است و تغییرات زیادی دارد و کلیه جانداران به نحوی با این تغییرات سازش پیدا کردهاند سازش باعث بقای جانوران میشود.
نور
نور نقش مهم در غذاسازی تولید کننده دارد.
گازها
مهمترین گازهایی که در اتمسفر وجود دارند عبارتند از : اکسیژن و دیاکسید کربن.
که اکسیژن در تنفس و در اکسید کربن در فتوسنتز نقش دارد.
آب
آب به صورت تبخیر شده وارد اتمسفر میشود و به صورت برف و باران به زمین برمیگردد.
مواد شیمیایی
به دو صورت کانی و آلی در اکوسیستمها وجود دارد مواد آلی ناشی از تجزیه موجودات زنده ، در اکوسیستمهای مختلف مورد استفاده جانداران قرار میگیرد.
مواد کانی نیز به ترکیبات مختلف مثل نمک خوراکی یا کلریدسدیم که در غذای آدمی مهم است و یا کودهای شیمیایی که در حاصل خیزی خاک اهمیت دارد
حفاظت محیط زیست
بحث در مورد روابط انسان و طبیعت یک بحث قدیمی است.
آیا انسان برای این خلق شده است که بر طبیعت غلبه کند، آقا و صاحب آن شود یا اینکه به دلیل جنگ علیه طبیعت ، دیوانه است.
مدتهای مدیدی چنین میاندیشیدند که طبیعت با نیروی فوقالعاده تصفیه کننده و تنظیم کنندهاش ، تعرضات انسان را هضم خواهد کرد و کشفیات علمی زیانهای احتمالی پیشرفت را خنثی خواهد نمود، جهان افسار گسیخته است.
جمعیت ، جنگلزدایی و مصرف انرژی با خطر برهم زدن نظم موزون و شگفتانگیز مکانیزم جهان ، سرعت میگیرند.
یک سرود محلی فرانسوی چنین میگوید: آسیابان تو در خوابی ، آسیابت خیلی تند میچرخد ...
.
حفاظت از حیونات و گیاهان بومی؛ چرا؟
انسان هوشمند ...
یا انسان ویرانگر؟
جد گاو اهلی امروزی در سال 1627 در لهستان کشته شد.
گورخر کواگای معروف نیز که به واسطه پوشش پوستش نیمه اسب و به واسطه گردنش نیمه گورخر بود، در سال 1880 در آفریقای جنوبی ناپدید شد.
گاهی اوقات هیچ چیز جلوی خشم ویرانگر انسان را نمیگیرد.
سازمان بین المللی حفاظت از طبیعت تعداد 5 هزار جانور را در فهرست قرمز انواع مورد تهدید قرار داده است.
شاید بعضی بگویند: خوب ، که چی؟
مگر دایناسورها حدود 655 میلیون سال پیش ، از کره زمین محو نشدند؟
مسلما بلایای طبیعی یا تغییرات آب و هوایی باعث دگرگونیهای مهمی در میراث جانداران ما شدهاند.
آیا این میتواند دلیلی باشد برای آنکه ، انسان به شخصه ، مصیبت فقر و حتی انهدام جهان زنده را سازماندهی کند؟
ضرورت حفاظت از موجودات زنده ضرورت حفاظت از موجودات زنده ، دست کم به چهار دلیل است.
زنجیره حیات جهان زنده زنجیره حیاتی باور نکردنیای است که نابودی حتی یک حلقه آن بدون کیفر نمیماند.
جانوران محتاج گیاهان هستند که قادرند انرژی خورشیدی را به غذا تبدیل کنند.
گیاهان برای انتقال دانههای گرده و بارور کردن آنها ، محتاج جانوران هستند و بقای جانوران منوط است به بقای طعمههایشان.
یک گنجینه درمانی پزشکان ، هزاران گیاه را در آمازون ، هند ، آسیای جنوب شرقی و چین به طریقه سنتی استفاده میکنند.
جانوران بویژه آبزیان منشا داروهای بسیار زیادی هستند.
80 درصد از جمعیت کشورهای در حال توسعه با داروهای طبیعی معالجه میشوند.
یک انبار وسیع مواد خوراکی و محصولات کشاورزی ما به تنوع زیستی وابستهاند.
طبیعت مخزن بزرگ مواد خوراکی است که هنوز چندان مورد استفاده قرار نگرفته است.
انسان در انتخاب مواد غذائیش کاملا محافظهکار است.
معدنی برای صنعت نشاستهها ، شیره بعضی از نباتات ، روغنهای گیاهی ، چربیهای گیاهی یا حیوانی ، دیر زمانی است که مورد استفاده تمامی شاخههای صنعت قرار میگیرند.
گیاهانی مانند نیشکر ، چغندرقند و گندم ، امیدهای شناخته شده انرژی سبز هستند.
بهره برداری مفرط از انواع جانوران علت تهدید بیش از 3/1 از انواع موجودات ، بهره برداری مفرط از آنهاست.
انسان برای تهیه کالاهای مفید ، لوزام زیبایی یا کالاهای جالب توجه ، انواع موجودات را به شیوهای کنترل نشده مورد بهره برداری قرار داده است.
عاج فیلها ، شاخ کرگدنها ، پوست تمساحها ، کاسه لاکپشتان حیوانات آزمایشگاهی و ...
جنسهای تجارتهای پرسود هستند.
جانوران تنها موجوداتی نیستند که مورد بهره برداری مفرط واقع شدهاند.
بهره برداری از جنگل باعث کاهش و حتی نابودی انواع گیاهان شده است.
چگونه از طبیعت حمایت کنیم؟
حفظ پارکها یکی از طرق نجات انواع موجودات و مسکن طبیعی آنها عبارت است از ایجاد حفاظتگاهها یا پارکها ، اولین قانون در بسیاری از پارکها به حمایت و نگهداری مربوط میشود.
برای احیا زنجیره حیاتی که شامل حیوانات شکاری و طعمهها میشود، بسیاری از انواع موجودات کمیاب باید دوباره وارد شوند.
گاهی اوقات لازم است که انسان به بعضی از انواع موجودات مزاحم نظم دهد و بالاخره نباید فراموش کرد که محیط طبیعی غالبا نیاز به نگهداری دارد.
حفاظتگاههای گیاه شناسی و باغ وحشها هنگامی که یکی از انواع موجودات در مرز نابودی قرار دارد، میتوان با انتقال آن به خارج از مسکن طبیعی و قرار دادن آنها در یک حفاظتگاه گیاه شناسی یا در یک باغ وحش در صدد نجات نهایی آن برآمد.
در فرانسه ، چهار حفاظتگاه گیاه شناسی وجود دارد.
مقررات حفاظت از طبیعت میتواند از سه طریق زیر انجام شود.
حمایت قانونی از انواع موجودات ، حمایت قانونی از محلهای ویژه ، فضاها ، حفاظتگاهها و ...
، سلاح قدرتمند ، اما گرانقیمت خرید زمین ، در فرانسه سازمان حفاظت محیط زیست در طی 15 سال ، 6 درصد از طول سواحل دریایی یا دریاچهای را خریداری کرده است.
شش اهرم برای عمل قوانین قانون مربوط به موسسات ناسالم یا خطرناک به سال 1917 برمیگردد.
قوانین متعدد جالب توجه در زمینههای مختلف مربوط به محیط زیست پایه گذاری شده است، بویژه قوانین 1961 و 1980در مورد آلودگی آب ، 1975 در مود فضولات ، 1985 در مورد کوهستان ، 1986 در مورد ساحل دریاها 1987 در مورد خطرهای جدی دیگر.
اگر این قوانین به نحو احسن اجرا شوند و میان مجریان قوانین همکاری و هماهنگی وجود داشته باشد، میتوان تا حدودی به حفظ محیط زیست امیدوار بود.
انگیزه های اقتصادی یا مالیاتی چهار نوع انگیزه اقتصادی مالیاتی به اجرا در آمدهاند.
وضع مالیاتی برای جریمه کردن کالا یا فعالیتهایی که برای محیط زیست نامساعد هستند، کاهش مالیات یا پرداخت سوبسید برای کالاهایی که از آلودگی محیط زیست میکاهند مانند بنزین بدون سرب و انگیزههای دیگر.
شهروندان و انجمنهای فعال دولت یا اجتماعات محلی ممکن است در وظیفه خود در حفاظت از محیط زیست اشتباه کنند.
یا کمکاری کنند.
بنابراین در صورت فقدان دولت قدرتمند شهروندان خودشان باید بسیج شوند تا بتوانند از محیط زیست حمایت کنند.
آموزش محیط زیست: قوانین مالیاتها ، نمیتوانند شهروندان را مجبور به محترم شمردن محیط زیست کنند.
مگر آنکه این احترام از طریق آموزش به آنها القا شود.
تحقیقات علمی مسلما ، فقدان اطمینانهای علمی ، مسئولین سیاسی یا اقتصادی را از اتخاذ تصمیمها و ازپش بینی نامعلوم ، معاف نمیکند.
تحقیق علمی مربوط به محیط زیست بسیار ضعیف است.
دو کشور متحده آمریکا و آلمان 60 درصد از تحقیق جهانی در زمینه محیط زیست را به خود اختصاص میدهند.
در سطح اروپا بسیاری از برنامههای جامعه اقتصادی در مورد محیط زیست است.
اقدام بین المللی زمین یکی است اما جهان چنین نیست.
این فرمول یادآوری میکند که بشر کشتیسوار است.
اما به تعداد دولتها ، کاپیتان وجود دارد.
به لطف خدا ، ضرورت همکاری بینالمللی در آغاز قرن 21 ، تشدید شده است.
ویژگیهای زیست محیطی ایران سیمای طبیعی ایران را دو ویژگی عمده شکل میدهد: وجود بخشی از کوههای اروپا - آسیا و عبور گستردهترین کمربند بیابانی کره زمین.
این کمربند بیابانی از آفریقا آغاز شده و از طریق عربستان و حتی عراق به ایران و آنگاه به پاکستان و هند ، منتهی میگردد.
از سوی دیگر بیابانهای آسیای مرکزی نیز از چین تا شرق دریای خزر گسترده شدهاند.
بنابراین ما باید شاهد سرزمینی بیابانی و اسپتی در ایران باشیم و آنچه که باعث شده تا نواحی خشک داشته باشیم، به دلیل وجود کوههای بلند و جوان است که این شرایط سخت آب و هوایی را تعدیل بخشیدهاند و گاه بین نواحی بیایانی و اسپتی مرز قائل شدهاند.
ویژگیهای آب و هوایی ایران بازدارندگی قابل ملاحظهای به مناطقی مربوط میشود که در معرض بادهای بارانآور و نیز در کنار موانع کوهستانی قرار داشته باشند.
برای شناخت بیشتر آب و هوای یک کشور ، مطالعه گردش عمومی جو کره زمین ، موقعیت جغرافیایی (قرار گرفتن ایران در عرض جغرافیایی 40- 25 درجه شمالی) ضرورت به نظر میرسد.
تودههای هوایی که ایران را تحت تاثیر قرار میدهند به صورت زیر هستند: تودههای هوایی دریایی گرمسیری ، قارهای گرمسیری ، قارهای قطبی ، دریایی قطبی ، قارهای شمالگان و دریایی استوایی.
ورود سیستمهای پرفشار و کم فشار نیز به ایران آثار متفاوتی را اعمال میکنند، ولی آنچه که بیش از همه موجب خشکی بیش از حد فلات ایران میشود، استقرار کمربند پرفشار جنب گرمسیری است که در فصل گرم در ایران عمل میکند.
بیشترین بارندگی در شمال ایران و پس از آن در غرب کشور صورت میگیرد.
ارتباط آب و هوا و جنگل از چنان اهمیتی برخوردار بوده که به توزیع جغرافیایی جنگلهای ایران نیز شکل داده است.
ویژگیهای خاکهای ایران مهمترین عواملی که در شکلیابی خاکهای ایران موثر هستند به صورت زیر هستند.
تخریب طبیعی و متلاشی شدن سنگها که توسط تغییر دما در هنگام یخ زدن و آب شدن یخ و واکنشهای شیمیایی صورت میپذیرد.
موجودات زنده مانند ریشه گیاهان ، بقایای گیاهان موجودات ذرهبینی یعنی میکروارگانیسمهای خاک.
پستی و بلندی و شیب زمین در استقرار خاکها و عمل فرسایش نقش دارند.
انسان نیز در تغییر و تکامل خاک نقش مهمی را ایفا میکند.
به عنوان مثال ، در خوزستان و سایر نواحی که از زمان قدیم برای کشاورزی به آبیاری پرداختهاند.
ضخامت رسوبها به بیشتر از یک متر رسیده است.
از سوی دیگر شخم زیاد زمین ، چرای مفرط و فشار بیش از حد به خاک ، حاصلخیزی خاک را به مخاطره انداخته است.
بطور کلی خاکهای ایران چهار دسته هستند: خاکهای دشتی و درهای ، خاکهای فلاتی ، خاکهای کوهپایهای شمال و جنوب البرز و خاکهای کوهستانی و تپه ماهوری.
ویژگیهای پوشش گیاهی ایران پوشش گیاهی قسمت گستردهای از ایران به دلیل استقرار نواحی خشک و نیمه خشک که ناشی از حوزه عمل کمربند پر فشار جنب گرمسیری بوده ، بوجود آمده است.
به دلیل ویژگیهای خاص بوم شناسی ایران ، تنوع پوشش گیاهی در ایران همواره مشاهده میشود، ولی متاسفانه عواملی مانند چرای بیرویه دامها و به زیر کشت بردن مراتع باعث از بین رفتن پوشش گیاهی شده است.
با توجه به تخریبی که در حال حاضر پوشش گیاهی ایران با آن دست به گریبان است میتوان به یک نوع تقسیمبندی در مورد پوشش گیاهی بسنده کرد.
جنگلهای مرطوب و متراکم ، جنگلهای نیمه مرطوب یا نیمه خشک و تنک و نوارهای درختی و درختچهای فلات و جنوب ایران.ما در مطالعه و بررسی پوشش گیاهی منطقههای مختلف ایران بهتر است از روشهای جامعه شناسی گیاهی استفاده کنیم.
در اینجا بطور اجمالی به نکاتی چند در این ارتباط میپردازیم: تعیین نوع اجتماع گیاهی مثل نوع مرتع ، جنگل و ...
، تعیین گیاهان مهم و غالب در یک منطقه ، تعیین رابطه بین پوشش گیاهی و خاک ، تعیین ارتباط پوشش گیاهی و آب (رطوبت سطحی خاک و آبهای زیرزمینی) ، تعیین مقدار تولید ماده گیاهی خشک (بیومس) ، مطالعه چگونگی استفاده انسان از پوشش گیاهی ، بررسی نقش پوشش گیاهی از لحاظ حفاظت خاک و اهمیت آن در این ارتباط و تعیین نقش پوشش گیاهی از نظر اهمیت آن برای جانوران زیستگاه محیطی.
ویژگیهای جغرافیای جانوری ایران از دیدگاه جغرافیای جانوری ، کشور پهناور ایران نمیتواند به دلیل روند تخریبی که در محیطهای طبیعی آن حاکم است به مانند گذشته متنوع باشد.
به هر حال نسل بسیاری از جانوران متعلق به ایران از جمله پانتراتیگریس رو به اضمحلال رفته است، ولی میتوان به جانوران معروف ایران نظیر گاتسلا گاتسلا ، گاتسلا سوبگوتروزا ، جبیر وفلیس کائوس ، اشاره نمود.
متاسفانه اجتماعهای جانوری ایران در طی قرون متمادی و حتی هزاران سال به دلیل تهاجمها و استقرار انسانی و نیز افزایش آنچه که بیش از حد تحت تاثیر قرار گرفته و به شدت از بین رفتهاند مانند سگ آبی خزر.آنچه که بیش از حد سبب کاهش جانوران ایران شده ، در کنار شکار بیرویه ، در گذشته و حال و با اسلحه گرم ، از بین بردن جنگلها و در مجموع پوشش گیاهی مخصوصا مراتع بوده است.
البته باید به توسعه شهرها ، مسائل اقتصادی و نیز خروج بسیاری از گونههای نادر ایرانی به صورت قانونی و غیر قانونی به باغ وحشهای کشورهای بیگانه و نیز پرندگان شکاری به شیخ نشینهای خلیج فارس و حتی شکارگاههای شخصی اشاره نمود.
اهلرز در کتاب مبانی کشور شناسی ایران ، حیات وحش ایران را بر حسب مناطق جغرافیایی به شرح زیر طبقه بندی میکند.
ماورای شمالگان (اوراسیا) 55.1 درصد مانند سرووس (لافوس ، سوس اسکروفا) انواع بومی ایران 18.1 درصد انواع هندی 14.1 درصد انواع آفریقایی (اتیوپییالی) 8.6 درصد نمونههای کانیس روپلی و پانترالئو 3.4 درصد پیشینه سازمان حفاظت محیط زیست برای بررسی پیشینه سازمان ابتدا تاریخچه شکل گیری آن را بررسی و سپس سیر تحول و تطور قوانین، مقررات و تشکیلات آن را به تفصیل در پی میآوریم.
پس از اختراع تفنگ و عمومیت یافتن استفاده از آن در جهان ، کشتار جمعی و بیرحمانه حیوانات آغاز و خطر انهدام و برافتادن نسل بسیاری از آنها بروز کرد.
این سیر تحول در ایران با وجودی که تفنگ از اوایل حکومت صفویه وارد کشور شد و به تدریج مورد استفاده شکارچیان قرار گرفت به کندی انجام میشد، لیکن در کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر، تخریب محیط طبیعی طی نسل گذشته به نحو نمایانی تسریع یافت و در نتیجه جانداران و سایر منابع، مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
سرانجام در سال 1335 « کانون شکار ایران » به عنوان دستگاهی مستقل برای حفظ نسل شکار و نظارت بر اجرای مقررات مربوط به آن تشکیل گردید.در سال 1346 سازمان شکاربانی و نظارت بر صید، با تصویب قانون شکار و صید مصوب 16/3/1346 جایگزین کانون شکار ایران شد.
بر اساس قانون اخیر، سازمان شکاربانی و نظارت بر صید، مرکب از وزیران کشاورزی، کشور، دارایی، جنگ و شش نفر از اشخاص با صلاحیت قرار داشت.
ولی از جهت تشکیلات دولتی به موجب ماده 31 قانون مذکور وزارت کشاورزی مسؤولیت پاسخگویی اقدامات سازمان در هیأت دولت را عهدهدار بود.
در تاریخ 1346 با تصویب قانون تشکیل وزارت منابع طبیعی، اختیارات وزیر کشاورزی مندرج در قانون شکار و صید به وزیر منابع طبیعی محول گردید.
قانون شکار و صید مشتمل بر 31 ماده بود و براساس ماده 6 آن وظایف سازمان شکاربانی و نظارت بر صید از محدوده نظارت و اجرای مقررات ناظر بر شکار فراتر رفته و امور تحقیقاتی و مطالعاتی مربوط به حیات وحش کشور، تکثیر و پرورش حیوانات وحشی و حفاظت از زیستگاه آنها و تعیین مناطقی به عنوان پارک وحش و بالاخره موزههای جانورشناسی را نیز در بر گرفت.در سال 1350 بر اساس ماده 4 قانون تجدید تشکیلات و تعیین وظایف سازمانهای وزارت کشاورزی و منابع طبیعی و انحلال وزارت منابع طبیعی، نام سازمان شکاربانی و نظارت بر صید به « سازمان حفاظت محیط زیست » و نام شورایعالی شکاربانی و نظارت بر صید به « شورایعالی حفاظت محیط زیست » تبدیل شد و امور زیست محیطی از جمله پیشگیری و اقدامهای زیانبار برای تعادل و تناسب محیط زیست نیز به اختیارات قبلی آن افزوده شد.در 28/3/1353 به دنبال برپایی کنفرانس جهانی محیط زیست در استکهلم و با تصویب قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست در 21 ماده، این سازمان از اختیارات قانونی تازهای برخوردار شد و از نظر تشکیلاتی نیز تا اندازهای از ابعاد و کیفیت سازگار با ضرورتهای برنامههای رشد و توسعه برخوردار گردید.
بر اساس این قانون سازمان، وابسته به نخستوزیری و زیر نظر « شورایعالی حفاظت محیط زیست » عمل میکرد که متشکل از 9 وزیر و 5 نفر از اشخاص با صلاحیت بود.
مفاد این قانون هنوز معتبر و لازم الاجرا است.مهمترین تحول در زمینه تقویت مقررات و تضمین اقدامات زیست محیطی پس از انقلاب اسلامی، تصویب اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران میباشد.
در حقیقت با اختصاص یک اصل از اصول قانون اساسی به امر حفاظت محیط زیست بر ضرورت و اعتبار اجرای مقررات مربوط به محیط زیست تأکید شده است.
شورای انقلاب اسلامی ایران در تاریخ 21/9/1358 لایحه اصلاح ماده 31 الحاقی به قانون شکار و صید را تصویب نمود که به موجب آن، مستخدمین سازمان از لحاظ کلیه امور استخدامی، مشمول قانون استخدام کشوری شدند.
پس از حذف پست نخست وزیری در بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1368 و بر اساس اصلاحیه قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست در سال 1371 و تغییر ترکیب اعضای شورایعالی محیط زیست، ریاست شورایعالی بر عهده رئیس محترم جمهور قرار گرفته است و رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیز عنوان معاون رییس جمهور را عهدهدار میباشد.واحدهای تابعه سازمان حفاظت محیط زیست در مراکز استانهای کشور نیز تابع تحولات یاد شده قرار داشتهاند و تحت عنوان ادارات کل و ادارات شهرستانها در مراکز استانها و برخی از شهرستانهای کشور تا کنون به فعالیت خود ادامه دادهاند.
محیط زیست و تاریخچه رابطه آن با انسان برای این واژه دو نگرش ایجاد شده است: یک نگرش این است که عنوان محیط زیست از دو کلمه محیط و زیست ترکیب یافته است که در فارسی به معنای جایگاه و محل زندگی است تعریف محیط زیست برای این واژه دو نگرش ایجاد شده است: یک نگرش این است که عنوان محیط زیست از دو کلمه محیط و زیست ترکیب یافته است که در فارسی به معنای جایگاه و محل زندگی است.
این عنوان از نظر لغت مواردی هم چون آلودگی هوا، راه های جلوگیری از تخریب طبیعت و...
را شامل نمی شود، اما امروزه مفاهیم گوناگون را از آن ارایه می نمایند مثل آب و هوا، جنگل، کوه، حقوق حیوانات و پرندگان، راه های جلوگیری از آلودگی هوا، راه های مبارزه با عوامل مخرب طبیعت و ...
محیط زیست در اصطلاح به کلیه عوامل تهدید کننده یا بهبود بخش محیط زندگی اتلاق می شود.
اما نگرش بعدی بیانگر این است که چیزی به نام محیط وجود ندارد و این واژه یک معنای نسبی به مفهوم پیرامون دارد، همان طور که از مشتقات واژه با مراجعه به کتاب لغت پیدا است، این واژه یک معنای نسبی به مفهوم پیرامون دارد یعنی چیزی که توسط پیرامون خود محاط شده است.
موردی که در این جا مهم قلمداد می شود این است که بدانیم، منظور ما از محیط زیست کدام موجود است این موضوع اهمیت دارد زیرا آن چه وضعیت یک محل را برای زیست یک نوع موجود زنده بهبود می بخشد می توان محیط زیست یک موجود دیگر را تباه کند.حال در مجموع باید گفت: محیط زیست عبارت است از آن چه که فرآیند زیستن را احاطه کرده، آن را در خود فرو گرفته و با آن در کنش متقابل قرار دارد.
با توجه به این تعریف آیا می توان مرزهای مشخصی برای محیط زیست تعیین نمود آیا فرایند حیات بدون استفاده از هوا و خاک میسر است آیا بدون بهره برداری منطقی از خاک، می توان مواد غذایی تولید نمود و امکان تغذیه سالم جمعیت رو به تزاید را فراهم ساخت؟
بدین ترتیب مشاهده می شود که محیط زیست همه چیز را در بر می گیرد.
هم انسان و هم طبیعت و هم رابطه این دو را شامل می شود.
در کلیه فعالیت های بشر تاثیر داشته و نیز از آن متاثر می شود.محیط یک موجود زنده عبارت است از فضایی که موجود زنده را احاطه کرده و از طریق روابط متقابل گوناگون با آن در تماس قرار دارد.
به بیان دیگر، محیط را می توان مجموعه عوامل جاندار و بی جانی دانست که، در یک فضای مشخص و در زمانی معین موجود زنده را تحت تاثیر خود قرار می دهند.
البته پدیده های غیر زنده نیز می توانند دارای محیط باشند، لیکن فاقد محیط زیست اند ،به عنوان مثال سنگ مادر تحت تاثیر عوامل محیطی (تخریب فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیک) به خاک مبدل می شود.
در صورتی که موجود زنده از مکانی به مکان دیگر تغییر وضعیت دهد، محیط آن موجود تغییر می یابد مانند حرکت از محیط خانه به خیابان، محیط پارک، محیط اداره.
لیکن کلیه این حرکت ها و جابجایی ها در محدوده محیط زیست صورت می گیرند، زیرا مفهوم محیط زیست، چه از نظر لغوی و چه از لحاظ واقعیت آن، در بر گیرنده کل فضای حیاتی کره خاکی می باشد.
به بیان دیگر این محیط زیست است که، در درون خود محیط های گوناگون را جای داده است.
● انواع محیط زیست با توجه به سیمای متنوع سطح کره خاکی و نیز طیف وسیع مسائل زیست محیطی، بایستی سعی گردد، تا تعاریفی کاربردی برای محیط زیست ارائه شوند.
بدین منظور می توان، آن چه را که ما را احاطه کرده، بر ما تاثیر می گذارد و از ما تاثیر می پذیرد، بر سه بخش کلی تقسیم نمود: ۱) محیط طبیعی ۲) محیط اجتماعی ۳) محیط مصنوع در حالی که در تقسیم بندی های تئوریک مانند آن چه در بالا آمده سعی در تفکیک محیط زیست در بخش های مختلف (ولی همگن و متجانس) می شود، در عمل تفکیک این محیط ها از یکدیگر غیر ممکن است.
● محیط طبیعی محیط طبیعی به آن بخش از محیط زیست اتلاق می شود که، ساخته دست انسان نباشد.
این بخش از محیط زیست، هر چند به صور گوناگون مورد دستکاری انسان قرار گرفته، ماهیت اصلی خود را هم چنان حفظ نموده است کوهها، دریاها، دشت ها، جنگل ها و مراتع طبیعی جملگی در زمره محیط طبیعی به حساب می آیند.
در جهان امروز طبیعت بکر و دست نخورده به ندرت یافت می شود.
به خصوص در کشور ما، که کشوری در حال صنعتی شدن است.
هر روز فضاهای طبیعی وسیعی زیر پوشش فضاهای مسکونی، تجاری، صنعتی، خدماتی مدفون می شود.
بخشی دیگر از محیط طبیعی نیز در نتیجه استفاده های بی رویه و غیر اصولی از جنگل ها، مراتع، اراضی زراعی، بهره برداری از معادن تخریب شده، ارزش حیاتی خود را از دست می دهند.
● محیط اجتماعی کلیه کسانی که با آنان به نحوی در تماس هستیم، از خانواده گرفته تا همسایگان، فروشنده سر گذر، همکاران اداری، راننده تاکسی و خلاصه کسانی که بر ما تاثیر می گذارند و ما را تحت تاثیر قرار می دهند، تشکیل دهنده محیط اجتماعی ما می باشند.در این رابطه نه تنها افراد بلکه کلیه سازمان ها و نهادهای اجتماعی نیز، بخشی از محیط اجتماعی ما را تشکیل می دهند.
در این رساله بیشتر سعی می شود گفته شود که در کشورهای جهان سوم از جمله ایران مسائل زیست محیطی بیش از آن چه که جنبه فنی داشته باشند، از محتوایی اجتماعی فرهنگی برخوردارند.
قبول بی چون و چرای روش های معماری شهرسازی، رشد صنعتی، تجارت و بالاخره الگوهای مصرفی کشورهای از نظر تکنولوژیک پیشرفته، تشکیل دهنده بنیادی ترین مسائل زیست محیطی ما می باشند و این همه تا بدان حد در فرهنگ ما رسوخ کرده که به تدریج، این اعمال را محصول تفکرات خود می پنداریم.
بنابراین، هدف نهایی حفاظت محیط زیست در رابطه با محیط اجتماعی، توسعه و افزایش آگاهی های زیست محیطی در سطح جامعه و نیز تقویت دانش زیست محیطی در سطوح مختلف اجرایی می باشد.
هرگاه جامعه به قدرت، استعدادها و توانایی های واقعی خود پی ببرد و این توانایی ها را با آگاهی زیست محیطی در جهت استفاده از منابع انسانی و طبیعی خود به کار گیرد، می توان انتظار جامعه و سرزمینی مستقل، متکی به خود و سرافرازی را داشت.
● محیط مصنوع محیط مصنوع عبارت است از آنچه که به دست بشر ساخته و پرداخته شده است.
این بخش از محیط زیست را می توان محیط زائیده تفکر و تمدن نیز نامید.
زیرا هر نوع دستکاری بشر در طبیعت حال چه به صورت تخریب و یا سازندگی، چه به صورت اراضی زراعی و یا مجتمع های صنعتی زاده تفکر انسان است.
تفکری که خود در یک نظام فرهنگی خاص شکل گرفته و ریشه در فرهنگ، فلسفه و تمدن چندین و چند هزار ساله یک جامعه یا محیط اجتماعی یک سرزمین دارد.
پس آن چه که بشر می سازد، تجلی عینی مادی تفکرات اوست.
بر مبنای تعریف فوق شهرها، روستاها، بنادر، فرودگاهها، جاده ها، و غیره جملگی در زمره محیط مصنوع یا انسان ساخت به شمار می آیند.
بر پایه همین روش، به عنوان مثال می توان از طریق آراستگی و یا پاکیزگی محیط مصنوع به فرهنگ زیست محیطی شهرنشینان پی برد.
پس بنا بر آن چه گفته شد، باید گفت که محیط زیست دارای بخش های گوناگونی است.
کلا می توان گفت که موضوع های مورد توجه اخلاق محیط زیست عبارتند از جهان طبیعت، آن چه در طبیعت در خور ارزشند، این که پذیرفتن ارزش برای طبیعت بایستی رفتار انسان را تنظیم کند.
بنابراین وظیفه اخلاق محیط زیست، تا آن جا که به این ترتیب معلوم شد، ایجاد اصولی است که بر روابط انسان با طبیعت حاکم باشد یعنی مسئولیت های انسان برای ممانعت از آسیب، حفاظت در مقابل آسیب.
● بخش های محیط زیست حال می توان فهرستی از مسائل زیست محیطی را که مربوط به بخش های مذکور در ذیل است نام برد: ۱) بخش انسانی: که شامل آیندگان، کودکان، کهن سالان، دیوانگان، معلولین که فقط زندگی نباتی دارند، جنین انسان و غیر آن می باشد.
۲) بخش جانوری: که شامل جانوران باشعور و جانوران فاقد شعور می باشد.
۳) بخش غیر جانوری: که شامل گیاهان از همه نوع، دست کارها از جمله آثار هنری، اشیاء غیر زنده که دارای ساختار هستند مثل رودخانه، سنگ.
۴) هر گروهی که آمیخته از همه نوع هستند مثل خانواده، اکوسیستم ها، چشم اندازها، دهکده، محل پرورش حیوانات، شهرها.
۵) موضوعات متفرقه شامل خود، خدا، جهان هم می شود.
▪ تذکر: باید خاطر نشان کرد، در این رساله سعی می شود که منظور اصلی، فراخور محیط زیست داده شود.
که پیوسته باید تاکید کنیم که این رساله درباره محیط زیست گرایی است نه راجع به زیست بوم گرایی این تاکید به این دلیل است که بیشتر آدم ها محیط زیست گرایی را که یک رهیافت مدیریتی به محیط زیست در چارچوب عملکردهای کنونی سیاسی و اقتصادی می دانند، با سیاست مورد نظر یکی می گیرند.
زیست بوم گرایان و محیط زیست گرایان هر دو با مشاهده تباهی زیست محیطی به عمل برانگیخته می شوند، اما استراتژی های آن ها برای ترمیم این تباهی بسیار با هم تفاوت دارند.
محیط زیست گرایان ضرورتا هوادار نظر محدودیت های رشد نیستند و لغو صنعت گرایی را معمولا دنبال نمی کنند و از ارزش ذاتی محیط غیر انسانی دفاع می کنند.
بیشتر محیط زیست گرایان بر این باورند که تکنولوژی مسائل زاییده خود را می تواند حل کند و هر گونه پیشنهادی را که می گوید: تنها زندگی قناعت مندانه می تواند بقای دیرپای بشر را تضمین کند، احتمالا نابخردانه می انگارند.
● سیر تحولات روابط انسان و طبیعت اگر بحث محیط زیست دست کم به معنای امروزی آن، یک بحث نو و تازه است، اما اگر بخواهیم به صورت دقیق تاریخچه ای از محیط زیست بیان کنیم، باید به گذشته های بسیار دور برگردیم و شاید بتوان گفت که تاریخ محیط زیست را باید با تاریخ زندگی انسان بر روی کره زمین مطالعه کنیم.سه مرحله را شامل می شود این سه مرحله عبارتند از: - دوران تسلط طبیعت بر انسان ( انسان پیش از عصر نوسنگی ).
- دوران تسلط انسان بر طبیعت.
- دوران همگرایی و تعامل انسان و طبیعت.
۱) انسان مقهور طبیعت انسان اولیه بدون ابزار شکار در مقابل حیوانات عظیم الجثه کاملا ناتوان بود، از این رو غذای خود را نه از طریق شکار، بلکه از طریق جمع آوری میوه و صید جانوران کوچک تامین می نمود.
در این زمان انسان هنوز در بطن طبیعت می زیست و نحوه زندگی و تاثیرگذاری او بر محیط با سایر جانوران چندان تفاوتی نداشت.
به دیگر بیان دخالت های انسان در طبیعت از محدوده تاثیر قدرت ترمیم پذیری طبیعت فراتر نمی رفت و لذا هر خلایی که در نتیجه برداشت های او از طبیعت پدید می آمد، به زودی در نتیجه عملکرد نیروهای طبیعی رفع می شد.
این دوره در بر گیرنده عصری است که در آن بشر کاملا مقهور طبیعت بوده و قادر نبوده است دخل و تصرفی در طبیعت انجام دهد، این دوره که با پیدایش و آفرینش انسان شروع می شود خود به چند مرحله تقسیم می شود مانند مرحله غارنشینی، مرحله روستا نشینی، مرحله ایجاد شهرهای کوچک و بزرگ و مرحله به وجود آمدن تمدن های نخستین.
گرچه مرحله اخیر با ایجاد کارابزارهای پیشرفته تر نسبت به قبل هم زمان بوده است و در نتیجه با تصرفات بیشتری در طبیعت همراه بوده است، اما این تصرفات به تخریب محیط زیست منجر نشد.
به بیان دیگر، می توان گفت، اگر در این دوره بشر تصرفی جزیی هم در محیط زیست داشته است، این تصرف برای محیط زیست ضرری نداشته و طبیعت به راحتی این تصرفات را تحمل، جبران و بازسازی کرده است به طوری که می توان گفت، در این دوره محیط زیست به صورت بکر و دست نخورده باقی مانده بود.
۲) تسلط انسان بر طبیعت در مقایسه با دوره اول، این دوره از زندگی انسان را شاید بتوان دوران غلبه بر تسلط انسان بر محیط زیست دانست، حدود یک قرن پیش گویا انسان به اسرار طبیعت دست یافت.
و هر روز با اختراع و اکتشافی جدید راه های مهار طبیعت و غلبه بر آن را آموخت.
این دوره عصر ایجاد تمدن های صنعتی است، با دست یابی بشر به صنعت ماشینی و به وجود آوردن کارخانه های کوچک و بزرگ، رابطه خود را با طبیعت متحول کرد به این صورت که برای افزایش تولید، منابع بیشتری را مورد بهره برداری قرار داد و در نتیجه صدمات بیشتری به طبیعت وارد کرد و در اثر این امر، طبیعت رو به تخریب و نابودی گذاشت.
در این دوره بشر مقهور طبیعت این امکان را یافت که با تصرفات بی رویه تعامل اکولوژیک طبیعت را بر هم زده و علاوه بر تخریب محیط زیست، آلودگی آن را موجب شد.رفتار او در این دوره به گونه ای بود که انسان فکر می کرد که مالک زمین است، نه ساکن آن لذا پیشرفت خود را، پیروزی بر جهان به حساب آورد طوری که این پیروزی تخریب بخش هایی از محیط زیست، طبیعت را در پی داشته است.
شدت این تخریب و آلودگی زیست محیطی برای طبیعت غیر قابل تحمل، غیر قابل جبران و غیر قابل بازسازی بود انواع آلودگی های آب، خاک، هوا، صوت، شیمیایی، هسته ای، دریایی، آثار زیانباری را بر انسان و محیط زیست داشته است، به صورتی که در طی سال های اخیر به صورت برهانی بزرگ در آمد و زنگ خطر را به صدا در آورد مروری بر حوادث یک قرن اخیر عمق این فاجعه را بیشتر نمایان می کند، اگر چه دسترسی انسان ها به تکنولوژی های پیشرفته، زندگی را برای انسان ها راحت تر کرده است اما استفاده نابجا و بی رویه از آن، عوارض مرگباری را نیز در پی داشته است کشف بسیاری از عناصر جدید برای مبارزه با بیماری ها و آفات، باعث ورود آن ها به چرخه غذایی انسان نیز شده است و خود باعث به وجود آمدن بیماری ها و عوارض ناشناخته شده است برای مثال اثر بعضی از آفت کش هاهم چون د.
د.
ت و آلدرین تا ۱۵ سال در محیط پایداری می ماند که همین امر باعث می شود به تدریج این عناصر وارد چرخه غذایی انسان شوند.
در این دوره، کشف و استخراج بی رویه منابع طبیعی، هم چون انرژی های فسیلی، علاوه بر این که حقوق نسل های آینده را به مخاطره انداخت، باعث آلودگی فراوان آب، خاک، هوا و دریا شد ورود گاز کربنیک یا دی اکسید کربنیک، منو اکسید کربن، در اثر سوخت های فسیلی به محیط زیست، ریزش بیش از پیش فضولات کارخانه ها و سموم مختلف در رودخانه ها، غرق نفت کش های غول پیکر و وارد شدن مواد نفتی و آلاینده های دیگر به دریا، سوانح و رخدادهای هسته ای ، جنگ های اتمی، سوانح شیمیایی، استفاده از سلاح های شیمیایی در جنگ ها، استفاده از محیط زیست به عنوان ابزار جنگی، گرم شده کره زمین، تخریب لایه ازن، تغییرات آب و هوایی، باران های اسیدی، انفجار جمعیت، نابودی جنگل ها و گونه های نادر گیاهی و جانوری.
همه و همه به یک فاجعه زیست محیطی بدل شد که آینده تنها کره مسکون را در هاله ای از ابهام فرو برده است.
۳) دوره آگاهی، تعامل و همزیستی این دوره، عصر همزیستی، طبیعت است، گسترش آلودگی های زیست محیطی موجب شد که در برخی از کشورهای پیشرفته و صنعتی و سپس در سطح جهانی اتفاقاتی برای جلوگیری از محیط زیست صورت گیردکه بر این اساس دهه های ۱۹۶۰ را باید دوره بیداری و آگاهی در زمینه محیط زیست دانست.
اما از این دوره بشر به علایم تهدید کننده ای که حیات را در این سیاره به خطر انداخته بود، پی برد و دریافت که برای نابودی حیات و زندگی در کره زمین، دیگر احتیاجی به برخوردهای نظامی و به کارگیری سلاح های مخرب غیر متعارف که آثار تخریبی گسترده دارند، نیست.
بلکه اگر شیوه زندگی و روش های تولید و مصرف را تغییر ندهند، به همان اندازه یا بیشتر، نابودی را به دنبال خواهد داشت.
با توجه به موارد فوق، علاوه بر اتفاقاتی که دولت ها به تنهایی در جلوگیری از گسترش بحران انجام دادند، به همکاری های گسترده بین المللی نیز روی آوردند همین طور جنبش های مردمی و سازمان های غیر دولتی نیز در کشورهای غربی فعال شدند و زنگ خطر از بین رفتن محیط زیست را در دنیا را به صدا در آوردند.اقبال مردم به این گروهها و سازمان ها باعث شد تا آن ها جایگاه ویژه ای را در جوامع خود به دست آورند به نحوی که بعضی از این گروهها و احزاب تحت عنوان صلح سبز امروزه از قدرتمندترین گروههای اجتماعی و سیاسی محسوب می شوند.
توجه به محیط زیست در این دوران به حدی رسید که فقط در سال ۱۹۷۲ حدود سیصد کتاب در مورد محیط زیست در آمریکا نوشته شد.
بدین ترتیب، از چند سال پیش فکر ایجاد رابطه جدیدی با طبیعت در افکار نضج گرفت، پایه این فکر، این است که مواهب طبیعی مورد استفاده بشر پایان ناپذیر نیست و علاوه بر این، ضایعاتی که بهره برداری بی رویه از طبیعت به آن وارد می کند می تواند حیات نسل حاضر و نسل های بعدی را در معرض خطر قرار دهد.
بنابراین، اگر از طبیعت بهره برداری می کنیم، این بهره برداری از آن باید به گونه ای باشد که باعث از میان رفتن این مواهب نشده، و ضامن حفظ آن برای نسل های آینده شود.
بدین ترتیب امروزه می توان موضوع محیط زیست را به عنوان یکی از با اهمیت ترین مباحث دانست که عدم توجه به آن آینده ای اسف بار برای منابع طبیعی رقم خواهد زد.