موقعیت
ایران در نیمکره شمالی بین 25 تا 40 درجه عرض شمالی از خط استوا و بین 44 و 5/63 درجه طول شرقی از نیمروز گرینویچ واقع شده است که این موقعیت بیانگر آن است که ایران در منطقه معتدله قرار دارد.
از این رو ایران در این عرض جغرافیایی، فاقد آب و هوای سرد است که معمولاً در عرضهای بلند وجود دارد و اگر در بعضی نقاط هوای زمستانی بسیار سرد است، بیشتر به سبب ارتفاع زیاد از سطح دریاست نه عرض جغرافیایی.
ایران از دو سوی شمال و جنوب به دریا دسترسی دارد.
از سوی شمال، ایران با دریاچه خزر مجاور است.
مجاورت با دریای خزر از نظر آب و هوایی موجب شده که استانهای ساحلیِ این کشور، مثل گیلان و مازندران و گلستان که بین کوهستانهای البرز از یکطرف و دریا از طرف دیگر محصور شدهاند، کاملاً تحت تأثیر و نفوذ بادهای مرطوب این دریا قرار گیرند و میزان رطوبت زیاد، به ویژه وجود باران درفصل تابستان، در رشد پوشش گیاهی و ایجاد مناطق جنگلی مؤثر افتد.
از ایران هیاتی به همراه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنگره شرکت خواهند کرد .به علاوه ویژه نامه ای از فصلنامه نامه پارسی که در بردارنده 17 مقاله پژوهشگران در باره ناصر خسرو است و زیر نظر دکتر مهدی محقق تهیه شده از سوی شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی در این کنگره توزیع خواهد شد.گفتنی است که این کنگره در سال آینده در تهران و لندن برگزار خواهد شد.
دسترسی به خلیج فارس و دریای عمان از نظر اتصال و ارتباط این کشور با کلیه کشورهای جهان از طریق آبهای آزاد، بسیار مهم و قابل توجه است، اگر چه از نظر آب و هوایی، به علت گرما و رطوبت زیاد تابستانی محیط گرم و مرطوبی در فصل تابستان به وجود میآورد.
از سوی دیگر، ایران در جنوب غربی آسیا واقع است، آسیای جنوب غربی، در حقیقت منطقه واسطهای است واقع میان سه قاره آسیا، اروپا، آفریقا و ایران در این منطقه، از حوادث این سه قاره سخت متأثر است، زیرا هر نوع واقعهای که در این قارهها اتفاق افتد و یا رابطه و مراوده اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی بین این سه قاره برقرار شود، ناچار تأثیری در ایران خواهدگذاشت.
وسعت و شکل جغرافیایی ایران
کشور ایران دارای شکلی شبیه به متوازیالاضلاع ناموزون است و طول یک قطر آن، از آرارات در شمال غربی کشور به خلیج گواتر در جنوب شرقی به وسعت 2250 کیلومتر و طول قطر دیگر آن از خرمشهر در ساحل خلیج فارس به سرخس در شمال شرقی 1400 کیلومتر است.
در نتیجه، دو استان آذربایجان در شمال غربی ایران و سیستان و بلوچستان در منتهیالیه جنوب شرقی کشور، نسبت به یکدیگر و همچنین نسبت به تهران پایتخت کشور از سایر استانها دورتر هستند.
شکل جغرافیایی و وسعت خاک کشور از قرن هشتم پیش از میلاد، یعنی زمان حکومت مادها که اولین سلسله آریایی را تشکیل دادند تا حدود یک قرن پیش همواره متغیر بوده است.
ایران امروز، با وسعت 1648195 کیلومتر مربع معادل یک بیست و هفتم وسعت قاره آسیا و نزدیک به یک نودم خشکیهای جهان است.
خاک ایران به تنهایی، بیشتر از مجموع مساحت شش کشور اروپایی آلمان، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، هلند و بلژیک است.
جنوبیترین نقطه این سرزمین بندر «گواتر» و شمالیترین نقطه آن «دامنه آرارات» است.
شرقیترین ناحیه ایران «کوهک» در مرز پاکستان و غربیترین آبادی آن «بازرگان» در مرز ترکیه قرار دارد.
اختلاف ساعت میان شرقیترین و غربیترین نقاط مرزی ایران حدود یکساعت و هیجده دقیقه است.
ناهمواریهای ایران
پیدایش چین خوردگیها و ناهمواریهای ایران نتیجه حرکات کوهزایی اواخر دوران سوم است که پیدایش این چین خوردگیها همزمان با پیدایش کوههای جنوب اروپا و آسیا بوده است.
در ایران نمونههای مشخص ناهمواری به صورت کوهستانهای بلند و پرحجم با دامنههای پرشیب و درّههای تنگ و گذرگاهها یا به صورت سرزمینهای کمابیش هموار و یکنواخت دیده میشود.
1.
کوهستانها : بیش از نیمی از وسعت ایران پوشیده از کوههای بلند است.
این کوهها یا مانند البرز در طول صدها کیلومتر چون دیواری کشیده شده و عبور از آن فقط از طریق گردنههای بلند و گذرگاهها عملی است، یا مانند زاگرس شامل رشتههای مرتفع و موازی با درّههای گود و دامنههای پرشیب است که نواحی داخلی ایران را از کناره خلیج فارس جدا میکند و تنها از راه درّههای پرپیچ و خم رودها که در طول صدها هزار سال حفر شدهاند، میتوان از آنها عبور کرد.
2.
سرزمینهای هموار : در مقابل کوهستانهای بلند با درّههای گود، پهنههای کم و بیش وسیع و همواری در داخل یا در حاشیه فلات ایران وجود دارد.
این سرزمینها با وسعت و ارتفاع متفاوت در محل کوهپایهها و یا در میان رشته کوهها گسترده شدهاند.
جلگههای ساحلی شمال و جنوب دشت لوت و دشت کویر نمونههایی از آنها به شمار میروند.
تقسیمبندی ناهمواریهای ایران
ناهمواریهای ایران را میتوان از نظر طبیعی و جهت برجستگی و شرایط خاص منطقه به چند دسته تقسیم کرد:
1.
کوههای شمالی؛
2.
کوههای غربی و جنوبی؛
3.
کوههای شرقی؛
4.
کوههای مرکزی؛
5.
جلگههای ساحلی؛
6.
چالههای داخلی.
1 کوههای شمالی
این رشته عظیم کوهستانی مشتمل است بر کوههای آذربایجان در شمال غربی و ماسیف البرز در مرکز و کوههای خراسان در مشرق.
مهمترین کوههای آذربایجان، رشته کوههای قوسی شکل ارسباران واقع در ساحل رود ارس است.
با قله «نشان کوه» به ارتفاع 3700 متر که از سوی غرب به آرارات و از سوی شرق به کوههای تالش متصل میشود.
این رشته کوهها دنباله رشته کوههای قفقاز به شمار میآیند که با درّه عمیق رود ارس از یکدیگر جدا میشوند.
در داخل فلات آذربایجان دو توده عظیم کوهستانی سهند و سبلان قرار گرفته که هر دو از کوههای آتشفشانی خاموش با چشمههای آب معدنی فراوان هستند.
بلندترین قلّه سهند 3710 متر و بلندترین قلّه مستوراز برف سبلان 4811 متر ارتفاع دارد.
ماسیف عظیم البرز که در دوران چینخوردگی آلپی تکوین یافته، با قللی مرتفع و درّههایی عمیق مانند سد عظیم قوسی شکل به طول تقریبی 600 کیلومتر بین دریای خزر و فلات مرکزی ایران واقع شده است.
این دیوار عظیم در غرب با درّه عمیق سفیدرود از کوههای تالش جدا شده، از سوی شرق به کوههای خراسان میپیوندد.
عریضترین و مرتفعترین ناحیه این کوهستان قلّه دماوند به ارتفاع 5671 متر است و هر چه از دو سوی آن به طرف شرق و غرب پیش برویم، هم از ارتفاع و هم از عرض آن کاسته میشود.
کوههای خراسان در شمال شرقی ایران، دنباله کوههای البرز، قسمت سوم از کوههای شمالی ایران را تشکیل میدهد.
این دسته از کوهها به صورت رشته قوسهای موازی از شاه کوه آغاز میشود و در جهت شمال غربی به جنوب شرقی تا هندوکش در افغانستان امتداد دارد.
در میان این رشته کوههای موازی، درّهها و دشتهای وسیع وجود دارد که گاهی پهنای آنها در بعضی نقاط به حدود 200 کیلومتر میرسد.
2 کوههای غربی و جنوبی
در سراسر غرب ایران، سلسله جبال عظیم دیوار مانندی به صورت موازی از رشتههای طاقدیسی کشیده شده که از کوههای آذربایجان، در شمال غرب ایران آغاز میشود و به طرف جنوب و جنوب شرقی تا سلسله جبال مکران در بلوچستان امتداد مییابد.
این سلسله جبال که کوههای زاگرس و شاخههای آن را تشکیل میدهد، مجموعه پستی و بلندیهای منظم و ویژهای است که در جنوب گسلههای سراسری از کردستان جنوبی تا شمال تنگه هرمز گسترده شده است.
زاگرس با جلگههای وسیع و دشتهای پهناوری چون جلگه کرمانشاه در غرب و جلگه شیراز در جنوب، از هم جدا شده و به قسمتهای شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم میشود.
ناحیه زاگرس شمالی که در جنوب کوههای آذربایجان قرار دارد بلندی ارتفاع آن نسبت به نواحی دیگر کمتر است و در مقابل درّههای تنگ متعدد و کوه و کمرهای سختتری دارد که ارتباطها را مشکل میکند.
زاگرس مرکزی، مانند البرز میانی، مشتمل بر بسیاری از قلل بلند است که بیش از 3000 متر ارتفاع دارند و در بیشتر ایام سال در زیر پوششی از برف مستورند.
غالب این کوهها پوشیده از جنگلهای بلوط و نارون بوده و دامنههای آنها چراگاههای وسیع و محل ییلاق ایلات و عشایر کرد، لر و بختیاری است.
مرتفعترین ارتفاعات زاگرس به نام کوههای بختیاری در فاصله لرستان تا جلگههای شیراز واقع شده که از یک سو به فلات داخلی مرتبط است و از سوی دیگر به جلگههای خوزستان و ساحل خلیج فارس منتهی میشود.
بلندترین نقطه آن زردکوه، 4547 متر ارتفاع دارد.
در نواحی جنوبی ایران، رشته کوههای ساحلی در امتداد خلیج فارس و دریای عمان کشیده شده و تا بلوچستان امتداد دارد.
ارتفاع رشتههای جنوبی کم است و هر قدر به ساحل نزدیک میشود، از ارتفاع آن کاسته میشود.
مهمترین کوههای این ناحیه تنگستان و لارستان است که به سوی شرق کشیده و به کوههای بشاگرد در ساحل دریای عمان متصل میشوند.
بشاگرد با ارتفاع 2161 متر در جنوب باتلاق جازموریان با جهت شرقی ـ غربی کشیده شده و تقسیمکننده آب میان دریای عمان و جازموریان است.
این کوهها عموماً خشکاند و فاقد پوشش گیاهی و دارای گردنهها و گذرگاههای صعبالعبور هستند.
3ـ کوههای شرقی در مشرق ایران، از خراسان در شمال تا بلوچستان در جنوب، ارتفاعات متعددی وجود دارد که میتوان آنها را در سه واحد نسبتاً بزرگ کوهستانی خلاصه کرد: یکی واحد کوهستانی جام مرکب از ارتفاعات باخرز، کوه سرخ، کوه سیاه، کوه هشتادان در جنوب خراسان که این دسته از کوهها با اشکوبهای صخیم از ورقههای نمک و سنگ آهک تشکیل یافته و عموماً جهت شرقی ـ غربی دارند.
دیگری کوهها قائن در جنوب جام که به سبب قلّت بارندگی از مشخصات آن، خشکی و برهنگی است.
ارتفاعات معروف آن کوه کلات، کوه سلیمان، کوه آهنگران و شاه کوه است.
این دسته از کوهها در جهت شمال غربی ـ جنوب شرقی امتداد داشته و در جنوب شرقی به دشت لوت منتهی میشوند.
دسته سوم سلسله جبال مکران در بلوچستان است که از حوالی زابل در سیستان آغاز میشود و تا ناحیه چهل پشت، آخرین نقطه سرحدی ایران در بلوچستان امتداد مییابد.
ارتفاعات مهم آن، کوه پلنگان، کوه ملک سیاه، کوه آتشفشان خاموش تفتان به ارتفاع 4050 متر است.
4ـ کوههای مرکزی کوههای مرکزی ایران از تعدادی ارتفاعات غیرمنقطع رشته مانند در جهت شمال غربی به جنوب شرقی از حوالی کاشان تا فلات مرکزی بلوچستان ادامه دارد.
عمدهترین کوههای رشته مرکزی، شامل قافلان کوه (در راه تهران ـ تبریز)، کوههای کرکس در جنوب کاشان، کوههای نائین در یزد، شیرکوه در جنوب غربی یزد، کوههای بارز و شهسواران در کرمان و کوه بزمان در مرکز بلوچستان است.
نواحی مرکزی از نظر وجود کانهای مختلف اهمیت بسیار دارد و از مشخصات طبیعی آن، باران کم، تغییرات ناگهانی هوا، وزش بادهای سخت، قلّت رودخانههای دائمی و سیلابی بودن رودهاست.
زراعت نیز محدود به بستر رودخانهها یا دامنه کوهستانهاست.
5ـ جلگههای ساحلی جلگههای ساحلی دریای خزر : حاشیه باریک جنوبی دریای خزر که بلافاصله بعد از دریا آغاز میشود و امتداد آن تا دامنههای شمالی البرز میرسد، جلگههای ساحلی دریای خزر را تشکیل میدهد.
طول جلگههای ساحلی دریای خزر حدود 500 کیلومتر و عرض این جلگهها در طول خود از آستارا تا رود گرگان همواره متغیر و غالباً کمتر از 20 کیلومتر بوده است.
جلگههای ساحلی خلیج فارس و دریای عمان : جلگههای ساحلی جنوب ایران به طور تقریبی 1480 کیلومتر در مجاورت دو دریای عمان و خلیج فارس قرار دارد و رودخانه میناب، این منطقه ساحلی را به دو قسمت جلگه ساحلی خلیج فارس (از مصب اروند رود تا میناب) و جلگه ساحلی مکران (از میناب تا مرز پاکستان) تقسیم میکند.
تنگه هرمز در 8 کیلومتری بندرعباس حد فاصل میان این دو دریا قرار دارد.
6ـ چالههای داخلی فلات بزرگ ایران که بخش اعظم آن (حدود ½ مساحت ایران) از رشتههای متوالی و پشت سر هم کوهها و مرتفعات پوشانیده شده، مانند حلقهای تمام اطراف آن را محصور ساخته است.
در داخل آن، میان کوههای البرز و خراسان و کوههای مرکزی و کوههای شرقی، بیابانهای داخلی ایران به مساحت تقریبی 000،320 کیلومتر مربع (در حدود یک پنجم مساحت کشور) قرار دارند که ارتفاعات آنها را به حوضههای چندی تقسیم میکند: مهمترین حوضههای آن یکی حوضه شمالی به نام کویر نمک و دیگری حوضه جنوبی به نام کویر لوت است.
کویر لوت : لوت در جنوب شرقی کشور واقع شده و در حدود 80000 کیلومتر مربع وسعت دارد.
لوت را از لحاظ شکل ناهمواری و پراکندگی عوارض جغرافیایی میتوان به سه بخش تقسیم کرد: لوت شمالی، لوت جنوبی و لوت مرکزی که وسیعترین و نیز پستترین بخش بیابان لوت است و در آن نمونههای کامل انواع عوارض مختلف بیابانی دیده میشود.
لوت، از لحاظ پوشش گیاهی بسیار فقیر و قسمت اعظم آن فاقد گیاه است.
در هیچ قسمتی از ایران سرزمینی به این خشکی و کمگیاهی دیده نمیشود.
منطقه فاقد حیات حدود 200 کیلومتر طول و 150 کیلومتر عرض دارد و قسمتهای مرکزی لوت مرکزی به کلی فاقد گیاه است.
کویر نمک : کویر نمک فضای وسیع و بستر پر شده یک چاله زمینشناسی است که در جنوب رشته جبال البرز میان خراسان و سیستان و قم و کاشان و یزد قرار گرفته است.
طول آن از شرق به غرب 600 کیلومتر و عرض آن از شمال به جنوب از 100 تا 300 کیلومتر است.
سطح آن صاف و هموار با مختصر شیبی از کوهها به پستترین نقطه منتهی میشود.
بخش بزرگی از کویر نمک را شن و سنگریزه پوشانده است که اغلب دستخوش باد قرار میگیرند.
طوفانهای سخت، شن آمیخته به نمک را مانند امواج دریا به حرکت درمیآورد و گاهی به شکل تپههای طولانی به جا میگذارد.
این تلهای شنی که در اثر وزش باد تغییر جا میدهند، به تپههای ریگ روان معروفند.
کویر نمک از خشکترین نواحی ایران است: میزان بارندگی حدود 100 میلیمتر و اختلاف درجه حرارت شبانهروز در سال بسیار زیاد و بین صفر و هفتا درجه است.
آب و هوای ایران ایران در منطقه معتدله خشک شمالی و در عرض متوسط روی کره زمین در ناحیه جنب استوایی و استوایی قرار دارد.
همین موقع جغرافیایی با دوری از دریاهای بزرگ، به ویژه جریانات هوایی موجب شده است تا آب و هوای ایران خشک و بَرّی باشد، اما به سبب وسعت بسیار و وجود عوارض گوناگون طبیعی مانند ارتفاعات بلند در شمال و مغرب و پستیهای وسیع، چون دشتهای مرکزی در داخل فلات و افزون بر آن، مجاورت دریای خزر و خلیج فارس و اقیانوس هند ـ که هر یک از این افقها، اقلیمی جداگانه میسازند، ایران از اقلیم مختلف و آب و هوای متنوع برخوردار است.
ایران فلاتی مرتفع، نزدیک به دشتهای وسیع آسیا که ارتفاع متوسط آن حدود 1200 متر از سطح دریاست.
وضع چینخوردگیها و ارتفاعات که بلندی برخی از آنها از 4000 متر بیشتر است و وجود دریاهای شمال و جنوب که دور از نواحی مرکزی قرار دارند، به ویژه وضع قرار گرفتن کوهها که بر گرد ایران حلقه زدهاند این کشور را از جمله کشورهای نادر جهان قرار داده است که میتوان در آن انواع آب و هوا را شاهد بود.
ارتفاع کوههای ایران بقدری بلند است که از تأثیر بادهای مرطوب دریای خزر، دریای مدیترانه و خلیج فارس در نواحی داخلی ایران جلوگیری میکند.
به همین سبب، دامنههای خارجی این کوهها دارای آب و هوای مرطوب بوده و دامنههای داخلی آن خشک است.
در کرانههای جنوبی دریای خزر، آب و هوا معتدل و میزان بارندگی آن به ویژه در سواحل غربی گیلان بیشتر از دیگر نقاط است.
مقدار متوسط گرمای سالانه در حدود 18 درجه سانتیگراد است.
آب و هوای قسمت غربی کشور مدیترانهای است و در نواحی جنوبی آن، آب و هوای نیمه صحرایی گرم نیز بر آن تأثیر میگذارد.
در این نواحی، تابستانها با گرمای سختی در درّهها و هوای معتدل در ارتفاعات همراه بوده و در زمستانها هوای معتدل در درّهها و سرمای سخت در ارتفاعات حکمفرماست.
در نواحی جنوبی، با وجود هوای مرطوبی که در سرتاسر این منطقه حاکم است، میزان حرارت بالاست، به طوری که حداکثر گرما در خوزستان به 54 درجه سانتیگراد نیز میرسد.
از ویژگیهای این ناحیه تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل است و اختلاف درجه حرارت در فصول مختلف و شب و روز زیاد نیست.
به سبب وجود کوههای البرز در شمال و رشته کوههای زاگرس در غرب کشور، نواحی داخلی فلات ایران دارای آب و هوای خشک و بیابانی است.
با توجه به مطالب بالا، سه نوع آب و هوا به طور کلی در ایران دیده میشود: آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی، آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای معتدل خزری.
آبهای ایران رودهای ایران را از نظر مقدار آب آنها میتوان به دو دسته تقسیم کرد: یکی رودهای دائمی که پیوسته و به طور دائم در بستر آنها آب جریان دارد و دارای آبگیر مشخص هستند و دیگری رودهای موقت یا فصلی که فقط درفصول پرباران آب دارند و در دیگر فصول، کمآب و بلکه خشکاند.
رودهای ایران از حیث آبریزها به سه حوضه عمده تقسیم میشوند: حوضه آبریز دریای خزر؛ حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان؛ حوضه آبریز داخلی.
حوضه آبریز دریای خزر : دریای خزر سطح مبنای رودخانههایی است که آبهای ارتفاعات البرز، کوههای خراسان، کوههای کردستان و بخشی از فلات آذربایجان را از حوضهای به مساحت تقریبی 206750 کیلومترمربع کشیده و به حوضه جنوبی این دریا میرساند.
مهمترین رودخانههای این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از: ارس، سفیدروس، چالوس، هراز، گرگان و اترک.
حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان : این حوضه وسیعترین حوضه آبریز ایران و از کردستان غربی تا بلوچستان شرقی شامل مجموع ناهمواریهای زاگرس و ارتفاعات جنوبی جازموریان است.
الوند و زردکوه دو منبع بزرگ تأمین آب رودخانههای عظیم این حوضه به شمار میآیند و غالب رودخانههایی که در پیچ و خم درّههای زاگرس غلتیده و آبهای کفآلود را از درّهای به درّه دیگر منتقل ساخته، سپس در جلگه خوزستان گسترش مییابند، از این منابع سرشار سرچشمه میگیرند.
مهمترین رودخانههای این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از: گاماساب، کارون، جراحی، شور و میناب.
حوضههای آبریز داخلی : بین رشته کوههای زاگرس و رشته کوههای مرکزی، همچنین میان کوههای مرکزی و رشته کوههای شرقی، حوضههای پست داخلی قرار گرفتهاند که همگی ظاهری کاسه مانند (ناودیس) دارند.
صفت مشترک رودخانههای تابع این حوضههای نامنظم و قلیل، یک دوره کوتاه طغیان و کاهش سریع مقدار آب است و هر قدر به طرف مشرق نزدیک شویم، بستر رودخانهها در فصول گرما خشک شده و وسعت سطوح مبنا که معمولاً گودالهای کوچک و پراکنده هستند، محدودتر میشود.
حوضههای آبریز داخلی با توجه به موقعیت جغرافیایی، تفاوت آب و هوا و اختلاف ارتفاع سطح پایه شبکه آبها به شرح زیرند: حوضه آبریز غربی؛ حوضههای آبریز مرکزی؛ حوضههای آبریز شرقی.
حوضه آبریز غربی (دریاچه اورمیه): دریاچه اورمیه در ارتفاع 1225 متر از سطح دریا واقع شده و وسعت آن به 6000 کیلومتر مربع بالغ میشود.
این گودال حوضه وسیعی را تشکیل میدهد که رود ارس و ارتفاعات سهند و سبلان حد شمالی و شرقی، درّه سفیدرود و کوههای کردستان حد جنوب شرقی و جنوبی، و کوههای مرزی حد غربی آن را تشکیل میدهند.
آب دریاچه بسیار شور و تلخ و املاح آن در حدود 23% است، به علت زیادی املاح، به جز موجودات ذرهبینی محدودی، هیچ نوع ماهی و جانوری در آن زندگی نمیکند.
در وسط دریاچه حدود 56 جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که از همه معروفتر جزیره اسلامی (شاهی) است که قسمت شرقی آن در موقع پسروی آب به شبه جزیره تبدیل میشود.
چشمههای آب معدنی شامل آبهای گوگردی و گازدار و قلیایی و نمکی و غیره در ارتفاعات دریاچه وجود دارد که از نظر بهداشتی و درمانی مفیدند.
در فصل تابستان، مردم برای استفاده از این چشمهها و نیز گل و لای و لجنهای اطراف دریاچه به بنادر آن روی میآورند.
مهمترین رودهای این حوضه عبارتند از: تلخه رود، زرینه رود، سیمینه رود.
حوضههای آبریز مرکزی : در فاصله کوههای بینالود و آلاداغ درخراسان، دامنه جنوبی البرز در شمال، پیشکوههای داخلی زاگرس در مغرب و جنوب و دامنههای غربی کوههای کرمان و طبس، حوضههای آبریز پهناور مرکزی ایران را تشکیل میدهند که مساحت آن بیش از 455000 کیلومتر مربع است.
این حوضهها عبارتند از: حوضه آبریز دریاچه قم (دریاچه نمک)؛ حوضه آبریز باتلاق گاوخونی؛ حوضه آبریز دریاچههای نیریز، مهارلو، پریشان.
حوضههای آبریز شرقی : در مشرق ایران در حد فاصل بین فلات ایران و افغانستان منطقه پستی قرار دارد که از شمال به جنوب از مجموعهای از عوارض مرکب از درهّها و دشتها، گودالها و باتلاقها تشکیل یافته و منطقهای طبیعی در حد فاصل این دو فالت ایجاد کرده است.
هریرود که در سرحد ایران «تجن» نامیده میشود، پس از خروج از افغانستان درّه خود را در همین سرزمین پست رو به شمال حفر کرده و بخشی از بستر آن مرز ایران با افغانستان است.
رود هیرمند نیز که قسمت اعظم آبهای افغانستان را به سوی جنوب میکشد، در بستر سفلی به قسمت جنوبی این اراضی پست پیوسته و سطح اساس خود را در گودالهای وسیع آن به دست میآورد.
بزرگترین حوضههای آبریز این منطقه که مهمترین حوضههای شرقی ایران نیزمحسوب میشود، دریاچه هامون و باتلاق جازموریان است.
آبهای زیرزمینی متوسط بارندگی در ایران 250 الی 300 میلیمتر است و مردم ایران از روزگاران گذشته، کمبود آب را با توسعه فعالیتهای صحیح و دامنهدار آبیاری و آبیابی حل کردهاند و از جمله این فعالیتها استفاده از آبهای زیرزمینی است.
بنابراین شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که پایههای تمدن ایران باستان تا حد بسیاری بر اصول آبیاری مصنوعی استوار بوده و خدماتی که ایرانیان طی تاریخ خود در این زمینه انجام دادهاند، در نوع خود بینظیر و از لحاظ فنی قابل تحسین و شگفتانگیز است.
شیوههای استفاده از منابع آبهای زیرزمینی متفاوت است.
آبهای زیرزمینی ممکن است خود به طور طبیعی از زمین خارج شود و جریان یابد (مثل چشمهها) یا در اثر کندن و حفر قسمتی از زمین آن را خارج کنند و مورد استفاده قرار دهند (مثل چاه و قنات).
بنابراین خروج آبهای زیرزمینی به سه وسیله چشمه، چاه و قنات امکانپذیر است.
دریاهای ایران 1ـ خلیج فارس: خلیج فارس به وسعت حدود 232850 کیلومتر مربع در جنوب و میان ایران و شبه جزیره عربستان واقع شده و با دریای عمان از طریق تنگه هرمز مربوط است.
طول آن از دهانه اروندرود در شمال غربی تا تنگه هرمز در جنوب شرقی حدود 805 کیلومتر است و عرض میان 56 تا 288 کیلومتر متفاوت است.
عمق آن چندان زیاد نیست: حداکثر ژرفای آن 182 متر در رأس المسندم و حداقل 30 متر در دهانه اروندرود است.
سراسر ضلع شمالی آن را سواحل ایران دربرگرفته است و در مساحت کمی از گوشه شمال غربی آن کشورهای کویت و عراق قرار دارند.
در کف خلیج فارس برآمدگیهای سنگی و مرجانی وجود دارد که محل صید مروارید است.
در فلات قاره و در اعماق آبهای خلیج فارس مخازن و میدانهای وسیع نفتی قرار دارد که بر اثر استخراج نفت در پیرامون خلیج فارس، از اهمیت بازرگانی خاصی برخوردار شده است.
خلیج فارس دریایی است آزاد که ایران را وسیله راه تنگه هرمز و از طریق آبهای اقیانوس هند، با سایر آبها و ممالک دنیا مربوط میکند.
این خلیج از آنجا که سر راه خطوط دریایی خاورمیانه واقع شده از نظر استراتژیکی نیز اهمیت دارد.
به موازات ساحل دریا، رشته کوههایی قرار دارند که در بعضی نقاط این ارتفاعات به دریا منتهی میشوند و گاهی هم از دریا دور شده دشتهایی میان دریا و ارتفاعات قرار میگیرد.
بخش عمده صید ماهی کشور در سواحل جنوبی ایران صورت میگیرد.
به عبارتی، حدود 78 درصد صید منابع آبزی کشور در سواحل جنوبی انجام میشود.
مهمترین انواع ماهیان دریاهای جنوب عبارتند از: حلوا، شیرماهی، شوریده، قباد، سرخو، سنگسر و غیره.
2ـ دریای عمان : دریای عمان، شاید بهتر است بگوییم که خلیج عمان پیشروی آب اقیانوس هند است به داخل خشکی در جنوب غربی آسیا.
این خلیج در حقیقت از سه سو به خشکی و ازیک سو به دریای آزاد مرتبط است.
شمال آن ایران و پاکستان، شرق آن شبه جزیره دکن و غرب آن شبه جزیره عربستان قرار دارد.
تنها از سوی جنوب، این دریا به اقیانوس هند متصل است.
سواحل جنوبی ایران از تنگه هرمز تا بندر گواتر مجاور آن است و این مسافت ½ کنارههای جنوبی ایران را تشکیل میدهد.
مدار رأسالسرطان از شمال آن عبور میکند و از این رو این خلیج در منطقه گرم کره زمین واقع است.
حداکثر درجه حرارت سطح آب در مرداد ماه 33 درجه و دردی ماه دست کم 8/19 است.
طول آن ازتنگه هرمز تا دکن حدود 610 کیلومتر و عرض آن کمتر از عرض آبهای خلیج فارس است.
مساحت آن 903 هزار کیلومتر مربع در مقابل عمق آن از خلیج فارس بیشتر است.
عمق این خلیج در اطراف چاهبهار حدود 3398 متر است.
هر چه به سوی غرب پیش برویم، عمق آن به سرعت کم میشود تا جایی که در نزدیکی تنگه هرمز به 73 متر میرسد.
بنادر کوچکی چون جاسک ـ چاهبهار ـ گواتر در کنار این خلیجها دیده میشوند که بیانگر بازرگانی و دریانوردی تقریباً محدود آن است.
3ـ دریاچه خزر: بزرگترین دریاچه جهان خزر، دریاچهای است که به سبب وسعت زیاد 5/6 برابر دریاچه اورال و 13 برابر دریاچه بایکال و زمانی تمامی سطح خشکیهای آسیای جنوب باختری را میپوشانید، از همان زمانهای پیش دریا خوانده میشد.
این دریا میان ایران، ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و آذربایجان قرار گرفته و این کشورها از منابع آن به طور مشترک استفاده میکنند.
از 6380 کیلومتر طول سواحل دریای خزر به حدود 922 کیلومتر از آستارا تا رود اترک متعلق به ایران است.
مساحت این دریا حدود 424 هزار کیلومترمربع است.
ژرفای دریاچه خزر در حوضه شمالی بسیار کم، تقریباً چهار پنجم وسعتش دارای ژرفای کمتر از 10 متراست، تا جایی که بخش وسیعی از خزر شمالی به قدری کمژرفاست که فقط کرجیهای بسیار کوچک میتوانند در آن رفت و آمد کنند.
ژرفای متوسط این حوضه حدود 2/6 متر است.
در حوضه جنوبی، ژرفای دریا نسبت به حوضه شمالی بیشتر است و به حدود 960 تا 1000 متر میرسد و متوسط آن 325 متر است.
دریای خزر از نظر ژرفا و ویژگیهای دیگر، از شمال به جنوب به سه حوضه تقسیم میشود.
حوضه جنوبی یا خزر جنوبی که به سواحل ایران منتهی میشود، دارای شکلی تقریباً مربع است و وسعت این حوضه حدود 1555 کیلومتر مربع است که حدود 36% از مجموع وسعت دریا را شامل میشود.
دریای خزر از نظر صید ماهی اهمیت بسیار دارد و ماهیان خاویاری دریای خزر دارای شهرت جهانی هستند.
سالیانه حدود 300 تن خاویار از صید این ماهیها به دست میآید.
در دریای خزر، حدود 100 گونه ماهی زندگی میکند که درحال حاضر تنها حدود 15 نوع آن مورد بهرهبرداری است.
جزایر ایران : جزایر عمده ایران را در خلیج فارس میتوان به شرح زیر برشمرد: جزیره هرمز : طول محیط این جزیره بیضی شکل حدود 6000 متر است و در مدخل خلیج فارس به سبب موقعیت جغرافیایی آن، مجاورت با تنگه هرمز به عرض حداقل 56 کیلومتر و به عمق حداکثر 115 متر از نظر نظامی و بازرگانی از اهمیت خاصی برخوردار است.
آلبوکرک دریاسالار پرتغالی در سال 886 ش.
(1507م.) این جزیره را تسخیر کرد و با ایجاد استحکامات نظامی، بیش از یک قرن تا دوران شاه عباس صفوی (1622 م.) بر کرانههای خلیج فارس تسلط داشت.
هماکنون آثار و خرابههای قلعه پرتغالیها در شمال جزیره در نزدیکی آبادیهای فعلی دیده میشود.
جزیره خارک : خارک به طول تقریبی 10 کیلومتر و عرض از 4 تا 5 کیلومتر، جزیرهای است مرجانی، درساحل خلیج فارس، شمال غربی بندر بوشهر، که تا این بندر حدود 65 کیلومتر فاصله دارد.
جزیره خارک برای ایجاد لنگرگاهها، با مزایای طبیعی و سواحل عمیق آن، برای پهلو گرفتن نفتکشهای اقیانوسپیما بسیار مناسب است، به ویژه که قشر سنگی چون پشتهای که سطح جزیره را پوشانده، در وسط جزیره به بلندی 60 مترمیرسد و این بلندیها موجب میشوند بندرگاههای شرقی خارک را در مقابل شدت جریان باد که در جهت شمال غربی و جنوب شرقی میوزند، محفوظ نگاهدارند.
اگرکارشناسان، اکنون این جزیره را به عنوان مرکز تأسیسات عظیم صدور نفت برگزیدهاند، دریانوردانِ خلیج فارس نیز در ادوار گذشته از آن برای پهلو گرفتن کشتیها استفاده میکردند.
جزیره قشم : این جزیره در نزدیکی تنگه هرمز، بزرگترین و پرجمعیتترین جزیره خلیج فارس است.
سواحل آن برای ایجاد لنگرگاه مناسب است.
اطراف آن را کوههای آهکی فرا گرفته و اراضی داخلی دارای چراگاههای مناسب احشام، همچنین مستعد برای کشت و زرع و ایجاد باغهای میوه ونخلستان است.
در این جزیره، معادن نمک و خاک سرخ یافت میشود.
جزیره کیش : جزیره کیش با وسعت حدود 85 کیلومتر مربع پس از قشم، از دیگر جزایر ایران در خلیج فارس اهمیت بیشتری دارد.
بخش بزرگ مساحت آن مسطح و مستعد کشاورزی است و دارای نخلستانهای متعدد.
در این جزیره در سالهای اخیر به عنوان یک منطقه آزاد تجاری، تأسیساتی به منظور جلب بازرگانان و جهانگردان داخلی و خارجی دایر شده است.
جزیره هنگام : این جزیره با آبادیهای کوچک خود جمعاً به وسعت حدود 50 کیلومترمربع در جنوب جزیره قشم واقع شده و دارای معادن نمک و خاک سرخ و سرب است.
صید ماهی از اشتغالات عمده ساکنان آن به شمار میرود.
جزیره لارک : به مساحت تقریبی 83 کیلومتر مربع درجنوب جزیره هرمز واقع شده، عمق دریا در اطراف جزیره نسبتاً زیاد است.
ارتفاعات آن نمکی و دارای معادن سنگ آهن است و معیشت معدود ساکنان آن از راه پرورش دام و صید ماهی تأمین میشود.
جزیره لاوان (شیخ شعیب) : به وسعت تقریبی 120 کیلومتر مربع در شمال غربی جزیره کیش، به فاصله 18 کیلومتری ساحل قرار گرفته و مردم آنجا بیشتر به صید مروارید اشتغال دارند.
این جزیره به سبب عملیات شرکت نفت لاوان، اهمیت پیدا کرده است.
جزایر تنب کوچک و تنب بزرگ : این دو جزیره، به فاصله 12 کیلومتر از همدیگر در جنوب جزیره قشم واقع شدهاند.
ساکنان تنب بزرگ از راه صید ماهی و مروارید امرار معاش میکنند.
جزیره ابوموسی : به مساحت تقریبی 20 کیلومتر مربع با مختصر کشاورزی در جنوب بندر لنگه واقع شده و ساکنان اندک آن از طریق صید ماهی و مروارید ارتزاق میکنند.
جزیره هندورابی : به مساحت تقریبی 36 کیلومترمربع در 76 کیلومتری بندر لنگه از جزایر ایرانی ساحل خلیج فارس است.
ساکنان جزیره هندورابی بیشتر به صید ماهی و مروارید اشتغال دارند، و گروه اندکی نیز به کشاورزی میپردازند.
چشمانداز گیاهی و زندگی جانوری ایران در جاهای مختلف ایران، پوشش گیاهی و زندگی جانوری متنوعی دیده میشود.
این تنوع بستگی به وضع طبیعی و آب و هوا دارد.
مرز قطعی نواحی گیاهی و جانوری کاملاً مشخص نیست، ولی با توجه به آب و هوا، تفاوت میان گیاهان و جانوران درسه ناحیه معتدل خزری، معتدل کوهستانی و ناحیه بیابانی و نیمه بیابانی دیده میشود.
چشمانداز گیاهی و جانوری درناحیه خزری : پوشش گیاهی ناحیه خزری، شامل جنگلهای انبوه، نیمه انبوه و چمنزارهای سرسبز دائمی و پهناوراست.
علت این امر، بارش فراوان، خاک مساعد و دمای ملایم است که موجب پیدایش پوشش گیاهی پیوسته و ممتد در آن شده است.
مساحت جنگلهای شمال حدود 000/840/1 هکتار است و دامنه شمالی سلسله جبال البرز را پوشانیده است.
این جنگلها از بجنورد تا آستارا کشیده شده و جنگلهای ناحیه خزری پوشیده ازدرختان پهن برگ از نوع بلوط ، سپیدار، راش، افرا و غیره است.