1-2 بیان مسئله و ضرورت اجرای طرح
رکن اصلی هر تحقیق علمی مرحلهی انتخاب، تعریف و بیان مسئله تحقیق است.
زیرا محقق بر پایهی آن کلیه فعالیتهای تحقیقاتی خود را شکل میدهد.
( حافظ نیا ، 1377، ص 70)
آنچه بیش از هر عاملی انگیزهی انجام تحقیقی را به وجود میآورد، ضرورت آن میباشد.
امروزه شکاف عظیم موجود ، بین مناطق توسعه یافته و در حال توسعه به طورکلی از حادترین موضوعات عصر حاضراست که مورد توجه کارشناسان و مسئولین میباشد.(طرح هادی شهر کهک،1379)
عقیدهی بسیاری از کارشناسان بر این است که جریان توسعه بایستی ابتدا از درون کشور و با تجدید نظر ساختار فعلی آن آغاز شده و سپس تعلیم و گسترش بیرونی یابد.
سرمایه گذاری بر روی طرح جامع منطقهای و شناسایی قطبهای توسعه در مناطق از مهمترین مسائل است.
ایجاد تعادل در سطح مناطق مختلف و توسعهی متناسب مناطق روستایی و شهری و به موازات آن کنترل لجام گسیختهی مهاجرت روستاییان به شهرها که به گسترش زاغهنشینی، مشکلات زیستمحیطی و اجتماعی منجر میشود؛ از اهداف اصلی محسوب میگردد.
به منظور توسعهی شهری و روستایی نیاز به دستیابی اطلاعات اساسی از محیط است با افزایش گسترش پهنههای شهری و روستایی لازم است برنامهریزی دقیق و اصولی از استعدادها و قابلیتها و نیز محدودیتها فراهم شود تا بر پایداری آن برنامهریزی شود.
.بررسی در زمینهی توسعه، با توجه به عوامل ژئومورفولوژیکی موضوعی جدید است.
از طرفی ژئومورفولوژی به عنوان دانش و تکنیک در عمران محیطی مبین شناخت امکانات و محدودیتهای طبیعی از جمله در زمینهی توسعه است.
در این راستا شناخت شهرهای کوچک ( به خصوص مراکز بخشها و دهستانها )از اهمیت برخوردار است.
شهر کهک که به عنوان مرکز بخش کهک (نوفل لوشاتو) در سطح استان قم محسوب میگردد؛ به همراه 18 روستای تحت نفوذش برای این تحقیق در نظر گرفته شده است.
این شهر که به عنوان مرکز توسعه در سطح منطقهی تحت نفوذ خود ایفای نقش می نماید، توانسته میزان قابل ملاحظهای خدمات وامکانات را در طول سالهای اخیر جذب نماید.
در مورد این منطقه نیز میتوان با استفاده از تحقیقات ژئومورفولوژی در کنار سایر مطالعات مربوط به توسعه و برنامهریزی و از طرفی با شناخت ظرفیتها و قابلیتهای مثبت و همچنین شناخت محدودیتهایی که محیط طبیعی در اختیار میگذارد برای استفاده هر چه بهتر از محیط در جهت توسعه شهری، روستایی، صنعتی و کشاورزی برنامهریزی نمود.
1-3 پیشینهی تحقیق :
بررسی ومطالعهی کارهای گذشتگان نه تنها باعث تسلط محقق بر موضوع مورد مطالعه میگردد؛ بلکه باعث بیشتر شدن اطلاعات او در زمینه تحقیق میشود.
این کار سبب میشود که محقق با دید بازتری مسئله را ببیند؛ فضای نگرش وی به مسئله روشنتر شود و در نتیجه بر موضوع مسلط شود، از دوباره کاری جلوگیری نماید و در این زمینه از تجارب دیگران استفاده کند.
( حافظ نیا ، 1380، ص 74)
در پیگیری و جستجوی منابع علمی برای تحقیق حاضر، مأخذ عمومی که مستقیماً به مسئلهی توسعه از منظر ژئومورفولوژی پرداخته باشد یافت نشده، منطقهی کهک نیز منطقهای بکر است که هیچ گونه تحقیق علمی در آن انجام نشده است.
به طور کلی دو نوع پژوهش در این راستا صورت گرفته که میتواند از جنبههای مختلف، راهنما و راهگشای این تحقیق باشد.
گروه اول، شامل منابع نظری که به طور اجمال و کلی به موضوع پرداختهاند و در چارچوب و خطوط کلی تحقیق و همچنین مبانی نظری مورد استفاده قرار گرفتهاند.
از جمله کتب زیر:
1- کاربرد ژئومورفولوژی در آزمایش سرزمین و مدیریت محیط
2- ژئوموروفولوژی و برنامه ریزی محیطی
3- ژئومورفولوژی شهری
4- ژئومورفولوژی مناطق شهری
5- ژئومورفولوژی کاربردی ( جلد سوم )
و همچنین کتبی در زمینهی توسعه شامل :
1- برنامهریزی محیطی برای توسعه زمین
2- جامعه شناسی توسعه
3- توسعه و برنامهریزی
مقالاتی که راجع به ژئومورفولوژی وتوسعه نوشته شده است ؛ که مرتبط با موضوع این پایان نامه میباشد .از جمله :
محمودی (1376)در مقالهای تحت عنوان کابرد ژئومورفولوژی در مطالعات محیطی اشاره میکند: قدمت استفاده از زمین و تنوع فعالیتهای آهانه و ناآگانه در جریان این فعالیتها که بر محیط طبیعی وارد شده است، انسان را به تأمل و تفکر واداشته و به این نتیجه رسانیده است که هر محیطی از توان محدودی برخوردار است و برای نوعی بهرهوری مناسب میباشد.
آگاهی بر این معضل جز از طریق شناسایی اولیه و مطالعات دقیق بعدی امکان پذیر نبوده است.
سهم ژئومورفولوژی در این مطالعات به وضوح برتر از سایر زمینههای علوم زمین است.
در یک توسعهی پایدار مطالعات ژئومورفولوژی اساسیترین نقش را بر عهده دارد.
در مقالهی دیگری چوبینه (1387) مینویسد: درمطالعات ژئومورفولوژی توجه به سکونتگاههای انسانی اعم از شهر یا روستا را میتوان به عنوان اصلیترین محور مطالعات به شما آورد.
زیرا شناخت فرایندها و روابط پیچیدهی درونی هر چشم انداز طبیعی، طراحان و برنامهریزان اسکان در سطح ملی و منطقه ای را قادر به درک دقیق توان محیط و پیش بینی آیندهی بستر این سکونتگاهها خواهد کرد.
خسروی و اشنویی (1387) در تأثیر پدیدههای ژئومورفولوژیکی بر شکلگیری و تکامل شهر به این مسئله میپردازد که: شایسته است قبل از ایجاد و توسعهی شهرها یا پروژههایی که به سرمایهی کلان و شرایط ایمنی بیشتری نیاز دارند، علاوه بر مطالعات دیگر، به پژوهشهای ژئومورفولوژیکی نیز توجه خاص شود، زیرا اغلب فرایندهای ژئومورفولوژیکی در شرایط عادی خود را بروز نمیدهند و به صورت مخفی باقی میمانند ولی در شرایط مناسب باعث بروز حوادث ناگوار میگردند.
همچنین در مقالهای با عنوان بررسی نقش ژئومورفولوژی در توانهای محیطی، رنجبر و زیدی (1378) نتیجهگیری کردهاند که: به طور کلی هر گونه برنامهریزی ناحیهای و آمایش سرزمین،مدیریت محیط، استفاده از قابلیتها و ظرفیتهای منطقه و محیط طبیعی زمانی نتایج مطلوب را به دنبال خواهد داشت که مطالعات ژئومورفولوژیکی ناحیهای مبنای بهرهبرداری قرار گیرد.
معیری و ولی (1378) در مطالعهی ژئومورفولوژی به عنوان زیربنای ایجاد و توسعهی سیستم های حیاتی اشاره میکنند که: وسیع بودن سطوح باعث ایجاد مراکز گسترده و بدون محدودیت جهت توسعه قلمداد میشود.
وسعت کم عامل محدودیت توسعه میباشد.
شیبهای ملایم، عامل مثبتی در پالایش محیط و ایجاد چشم انداز تلقی میشود و شیبهای تند باعث محدودیت کاربری اراضی است.
همچنین باعث ناپایداری و افزایش هزینههای عمرانی میشود.
خصوصیات ذاتی که به اشکال زمین برمیگردد میتواند به صور: مخروط افکنهها، سوحل، دلتاها، دشتها و دشتسرها و سایر اشکال زمین ظهور یابد که متناسب با هر شکل یا واحد، خصوصیات ذاتی نظیر آبدهی، حاصلخیزی زمین، پایداری و خطرات طبیعی آن نیز مشخص میشود.
ودر نهایت صفاری (1388) در زمینهی ارزیابی ژئومورفولوژیکی توسعهی شهری مینویسد: بررسیهای ژئومورفولوژیکی در فعالیتهای عمرانی به منظور طراحی و اجرای بناهای مقاوم و زیر بنایی ضرورت دارد.
گسترش فعالیتهای عمرانی، بدون در نظر گرفتن بررسی های ژئومورفولوژیکی، خسارت های جبران ناپذیری را به دنبال داشته است.
همچنین از پایاننامههای دورهی کارشناسی ارشد و دکتری در موضوعات مرتبط با توسعه و ژئومورفولوژی استفاده شده است.
گروه دوم آن دسته ازمطالعات و پژوهشهایی است که در زمینهی مسائل محیطی و یا توسعه و یا طرحهای عمرانی در منطقه انجام شده است :
1- گزارش طرح هادی شهر کهک
2- گزارش طرح هادی بعضی روستاهای تحت نفوذ
3- سند چشم انداز توسعهی بلندمدت استان قم
4- تحقیقات سازمان وزارت جهاد کشاورزی
5- تحقیقات سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قم
6-طرحهای اجرایی ادارهی کل منابع طبیعی استان قم
وتحقیقات دیگر که از همهی آنها برای کامل شدن اطلاعات بهرهبرداری شده است.
1-4 اهداف تحقیق :
ارائه و بیان اهداف تحقیق از آن جهت که مسیر کار محقق را مشخص و وی را سریعتر و آسانتر به نتایج مورد نظر میرساند دارای اهمیت بسیار زیادی است.
برای تدوین اهداف، معیارهایی را باید در نظر گرفت، برای مثال اهداف باید منطقی بوده و بین آنها هماهنگی و همخوانی وجود داشته باشد، به گونهای تنظیم شوند که امکان حرکت به سوی تحقق یافتن در آنها وجود داشته باشد.
باید معنی عملیاتی داشته باشند تا از این طریق بتوان آنها را در مقابل و مقایسه با یکدیگر قرار داده، امکان انتخاب را فراهم کرد.
(بحرینی،1377)
موارد استفاده از ژئومورفولوژی عبارتند از:
1- ژئومورفولوژی باتوجه به تأثیر انسان مؤثر در ایجاد و تغییر شکل زمین
2- ژئومورفولوژی بعنوان هدف، در بررسی مسائل مربوط به ماندگاری انسان در زمین
3- ژئومورفولوژی بعنوان هدف و ایده، در بررسی مسائل مربوط به برنامهریزی
4- ژئومورفولوژی بعنوان دانش و تکنیک در عمران محیطی(معتمد و مقیمی، 1378)
هدف اول، روشن نمودن تأثیر ژئومورفولوژی و مشکلات و خطرات احتمالی ناشی از فعالیت پدیدههای ژئومورفولوژیک در توسعه است.
هدف دوم شناخت تأثیرتوسعه در تغییر اشکال سطحی است .
هدف ترکیبی این پژوهش بررسی و شناخت قابلیتها و محدودیتهای توسعه از نظر ژئومورفولوژیک است.
1-5 سئوالات تحقیق :
دو سئوال مهم تحقیق در این پایاننامه عبارت است از:
1- قابلیتها و محدودیتهای ژئومورفولوژیک توسعه در منطقهی کهک کدام است؟
2- آیا در حال حاضر در منطقهی کهک توسعه با توجه به قابلیتها انجام میشود یا خیر؟
1-6 فرضیات تحقیق :
1- به نظر میرسد تنوع واحدهای ژئومورفولوژی در منطقه از مهمترین قابلیتهای توسعهی شهری، روستایی، کشاورزی، صنعتی و معدنی به شمار میرود.
2-به نظر میرسد فرایندهای سیلابی ناگهانی و شدید آبراههای، وجود رسوبات رسی و مارنی و گچی سست، حرکات دامنهای در منطقه از مهمترین محدودیتهای ژئومورفولوژیک توسعه محسوب میشوند.
3-به نظر میرسد در حال حاضر در بسیاری از موارد توسعه در منطقه با توجه به قابلیتها انجام میشود.
1-7 روش تحقیق :
روش تحقیق مجموعهای از روشها، قوانین و اصول مسلمی است که به وسیلهی یک نظام علمی به کار گرفته می شود به این معنا که دستورالعمل ویژه یا مجموعهای از دستورالعملها در این روش مورد استفاده قرار میگیرد .
نبوی در تعریف دیگری کلیهی وسایل و مراحل جمع آوری سیستماتیک اطلاعات ونحوهی تجزیه و تحلیل منطقی آنها، برای رسیدن به یک هدف معین را روش تحقیق علمی میگوید .(نبوی،1377)
جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر به چند طریق صورت گرفته است:
1- روش کتابخانهای : از آنجا که اصطلاح تحقیق به معنی دقیق کلمه به عنوان فرایندی از تکرار بررسی و بازبینی تا مرحلهی قطعی شدن را بیان میکند، بنابراین جایگاه ارزشمند کتابخانه در این فرایند کاملاً آشکار است.
( هارینگ و دیگران ، 1377، ص 68)
از کتابخانههای مرکزی دانشگاه تهران ، دانشکدهی جغرافیا، محیط زیست، علوم اجتماعی در دانشگاه تهران و تربیت مدرس، و هم چنین کتابخانههای ادارات و مراکز تحقیقاتی در استان قم استفاده شده است .
2- روش میدانی : در مرحله جمع آوری اطلاعات به منظور کسب یکسری اطلاعات از روش میدانی استفاده می شود.
اطلاعات اولیه و اصلی برای جغرافیا مهم و اساسی است؛ هر چند که منابع و دانستههای اطلاعاتی اصلی موجود باشند کار میدانی به عنوان یک منبع اصلی اطلاعات دست اول باقی میماند.
(بهفروز،1378، ص 165)
باتوجه بهاینکه پژوهشگر میتواند از طریق مشاهده روابطی بسیار پیچیده را در زمینههای واقعی جغرافیا کشف کند سعی شده است با اتکا بر مشاهدات بر غنای تحقیق افزوده شود.
در این تحقیق با حضور در منطقهی مورد بررسی با انجام مصاحبه اقدام به جمع آوری اطلاعات نمودم و هم چنین پدیدهها را از نزدیک مشاهده کرده و عکس گرفتم.
3- از نقشههای زمین شناسی 1،00000، توپوگرافی 1،50000،و هم چنین عکسهای هوایی 1،20000سال 1342 و تصاویر ماهوارهای (google earth (و ...
استفاده شده است که از سازمان نقشه برداری کشوری، زمین شناسی و نقشه برداری نیروهای مسلح گرفته شده است و هم چنین از نرم افزارهایILWiss،GIS و excell برای تریسم نقشهها و نمودارها استفاده شده است.
هم چنین بسیاری از اطلاعات دیگر نیز از سازمانها و ادارات مختلف گرفته شده شامل : اداره کل منابع طبیعی استان قم، اداره کل هواشناسی استان قم، فرمانداری واستانداری قم، شهرداری کهک، بخشداری کهک، وزارت جهاد کشاورزی کهک، سازمان آب کهک و...
1-8 تجزیه و تحلیل اطلاعات
این مرحله در تحقیق اهمیت زیادی دارد، زیرا نشان دهندهی تلاشها و زحمات فراوان گذشته است.
در مرحلهی تجزیه و تحلیل آنچه مهم است این است که محقق باید اطلاعات و دادهها را در مسیر هدف تحقیق و پاسخگویی به سؤال یا سؤالات تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
جهت تجزیه و تحلیل از روش استقرایی استفاده شده است که در این مدل پرداختن به قضایای جزئی و تعمیم آن بر قضایای کلی است.
در این مدل تأکید بر این است که یک واقعیت ژئومورفولوژیکی را میتوان با استفاده از رابطهی علت و معلولی و تعداد محدودی از متغیر های مهم استنتاج کرد و آن را تعمیم داد.
شواهد و دلایل به تدریج جمعآوری می شوند بطوریکه هر متغیر نسبت به متغیر قبلی اطلاعات بیشتری را فراهم کند.
بهگونهای که از یک واقعیت به واقعیت دیگری رسیده و در نهایت میتوان به نتیجهی نهایی دست یافت.
همچنین محقق اطلاعاتی را که از طریق منابع کتابخانهای شامل (کتابخانهها، سازمانها، مراکز و ادارهها) و مطالعات میدانی شامل ( مشاهده، گرفتنعکس، مصاحبه و...
) بدست آمده را در چارچوب موضوع تحقیق قرار داده و نهایتاً یافتههای بدستآمده را در پاسخ به طرح مسئله بکار گیرد .
1-9 محدودیتها و مشکلات تحقیق
وجود موانع و مشکلات و برخورد با آن در مسیر انجام طرحها و تحقیقات علمی امروزه امری عادی تلقی میشود.
به بیانی دیگر در کشور ما انجام طرحها ، پروژهها و تحقیقات علمی همواره با محدودیتها و مشکلات عدیدهای روبرو بوده است که باعث ایجاد اختلال در تحقق و کند شدن روند مطالعاتی آنها میشود .
ضعف سیستم اطلاعرسانی، کمبود و یا نبود آمار دقیق در بسیاری از موارد در منطقهی مورد مطالعه، عدم وجود منابع و اطلاعات کافی و قابل دسترسی در چهارچوب موضوع تحقیق و محدودیت مالی از مهمترین مشکلات و محدودیتهای تحقیق است.
ضعف سیستم اطلاعرسانی، کمبود و یا نبود آمار دقیق در بسیاری از موارد در منطقهی مورد مطالعه، عدم وجود منابع و اطلاعات کافی و قابل دسترسی در چهارچوب موضوع تحقیق و محدودیت مالی از مهمترین مشکلات و محدودیتهای تحقیق است.
فصل دوم زمین شناسی منطقه 2-1 زمین شناسی منطقه زمین شناسی، ساختمان زمین را بررسی مینماید و اشکال اولیهی ناهمواریهای مربوط به جنس سازندها و ساختمان زمین است.
باتوجه به ساختمان زمین است که میتوان عوامل و فرایندهای مختلف را که موجب تغییراتی در زمین شدهاند مشخص نمود.
(نادرصفت،1382) منطقهی کهک از نظر تقسیمات واحدهای ساختمانی در حاشیهی شمال غربی زون ایران مرکزی واقع شده است.
در دوران اول و دوم زمین شناسی در زیر دریای عظیم تتیس قرار داشته و در دوران سوم به واسطهی حرکات شدید ناشی از چین خوردگی آلپی که این دریای عظیم را به چند قطعه تقسیم کرده به صورت کنونی درآمده است .
(درویش زاده، زمین شناسی ایران، 1377) کهنترین تهنشستهای منطقه مربوط به ائوسن E3 است و از 53 میلیون سال قبل تا حال، فعالیتهای تکتونیکی گوناگونی این منطقه را تحت تأثیر خود قرار دادهاند.
قسمت اعظم منطقه در محدودهی زون ایران مرکزی قرار گرفته است.
در این زون فعالیتهای آتشفشانی شدیدی در ترشیاری صورت گرفته که از مناطق مجاور خود بخاطر این خصیصه متمایز میگردد.
زون ایران مرکزی از واحدهای اصلی و عمدهای است که به شکل مثلث در مرکز ایران قرار دارد.
و جزء بزرگترین و پیچیدهترین واحدهای زمین شناسی به شمار میرود.
در این واحد قدیمیترین سنگهای دگرگون شده (پرکامبرین) تا آتشفشان فعال و نیمه فعال امروزی وجود دارد.
در واقع این منطقه را میتوان قدیمیترین قاره در ایران محسوب داشت که حوادث زمین شناسی فراوانی بهخود دیده است.
این مجموعه بر اثر حرکات کوهزایی کاتانگایی که در نتیجهی آن سنگهای پیش از اینفرا کامبرین ایران دچار گسل خوردگی، چین خوردگی و دگرگونی شد و همزمان با آن فعالیتهای ماگمایی نیز آغاز گردید، شدیداً دگرگون شد و پلاتفرم ایران مرکزی را تشکیل داده است که از کامبرین پسین تا تریاس، رسوبات قارهای، یا دریایی کم عمق روی آنرا میپوشاند و به پوشش پلاتفرم موسوم است ولی حرکات خشکی زائی که اغلب موجب جابجایی قائم زمین در طول گسل ها شده باعث دگرشیبیهای فرسایشی و تغییرات رخسارهای شدهاند.
بطوریکه گاهی رسوبات تبخیری نیز در اینفرا کامبرین و در برخی از دورههای دوران اول تشکیل گردیدهاند.
(ورقهی 1،100000نقشهی زمینشناسی کهک) حد شرقی ایران مرکزی مشخص نیست.
زیرا برخی زمین شناسان بلوک لوت را جزء ایران مرکزی محسوب میکنند و بعضی دیگر بلوک لوت را قطعهی مجزایی از آن میدانند.
بخشغربی ایران مرکزی، عموماً از سنگهای آتشفشانی و پیروکلاستیکهای وابسته به آن تشکیل یافته است در داخل این زون، آتشفشانی تودههای نفوذی متعددی بیرون زدهاند. روندهای ساختمانی عمدهی مناطقمجاور (مثلاً مسیر شرقی- غربی البرز، شمال- جنوب لوت، شمال غربی- جنوب شرق زاگرس) بصورت پیچیدهای در ایران مرکزی دیدهمیشوند وبه اینترتیب شکلی درهم و موزائیکی بوجود آمدهاست.
این ساختمانها ظاهراً بر اثر حرکات کوهزائی مزوزوئیک، یعنی هنگامی که پلاتفرم یک دریاچهی اولیه بصورت قطعات مختلف شکسته شده و در آن حرکات افقی و شاغولی رواج پیدا کرد، بوجود آمدهاست.
باقاطعیت میتوان اظهار داشت، بعد از فاز کوهزایی سیمرین پیشین که آثار چین خوردگی و دگرگونی آن در ایران مرکزی قابل مشاهده است.
پیشروی بعدی دریایی ژوراسیک شروع میشود ولی این مرحله چندان دوام نداشته است و کوهزایی دیگری با گرانیتزائی شیر کوه و کلاه قاضی، به پیشروی مذکور خاتمه میدهد.
از نظر زمین شناسی در دوران سوم قسمت مهمی از نواحی این منطقه به واسطهی دریای بزرگ تتیس پوشیده از آب بوده است.
رسوبات و تهنشستهای دریای مزبور اکنون در اطراف کهک دیده میشود آثار دریای مزبور در این ناحیه همان رسوبات ماسه سنگ و مارن، آهک و گاهی اوقات سنگهای گچی و نمکی میباشند که متعلق به دورهی ائوسن و اولیگومیوسن و پلیوسن از دوران سوم است.
(معتمد،1374) 2-2 رسوب شناسی منطقه 2-2-1 ائوسن در اواخر کرتاسه و آغاز ترشیاری جنبشهای زمین ساختی جدید سبب چین خوردگی، بالا آمدگی و تشکیل برجستگیهای تازه میگردد.
فرسایش شدید پیامد این حرکات، منجر به تشکیل تهنشستهای آواری قاعده ترشیاری شده که به صورت دگرشیب، بر روی برونزدهای کهنتر قرار دارد.
کهنترین رسوبات ترشیاری در منطقه، متعلق به ائوسن آغازی است و هیچ گونه اثری از تهنشستهای پالئوسن وجود ندارد.
طی زمان ائوسن ردیفی از تهنشستها با خاستگاه رسوبی وآتشفشانی بجا گذاشته میشود که ضخامتآنها بهبیش از 4000 متر میرسد.
به طور کلی توالی واحدهای سنگی ائوسن شامل سه مجموعه با ویژگیهای قارهای- کرانهای است که توسط دو مجموعهی سبز رنگ، متعلق به رخسارهی کاملاً دریایی از یکدیگر جدا شده اند.
(ورقهی 1،100000نقشهی زمینشناسی کهک) 2-2-2 اولیگوسن در اواخر ائوسن و اوایل اولیگوسن جنبشهای زمین ساختی سبب چین خوردگی و خروج از آب و پدیدار شدن یک محیط قارهای (به طور کلی کولابی) میگردد.
سپس فرسایش شدید ارتفاعات، سبب تشکیل تهنشستهای آواری سازند قرمز زیرین شده است.
در اواخر این دوران ، دریا برای آخرین بار پیشروی کرده و بخش وسیعی از منطقه را می پوشاند.
این دریا کم عمق بوده و ته نشستهای آن را آهک و مارن تشکیل میداده است که تحت نام سازند قم مورد مطالعه قرار گرفته است.
همچنین تناوبی از ماسه سنگ، مارنهای ماسهای و مارن به رنگ سبز روشن میباشد.
ضخامت آن متغیر بوده و گاه به چندین ده متر میرسد.
این رسوبات در نزدیکی کهک رخنمون بسیار دارد.
(ورقهی 1،100000نقشهی زمینشناسی کهک) 2-2-3 رسوبات دوران چهارم این رسوبات شامل چهار دسته میباشد : 1.
تراسهای آبرفتی قدیمی و مخروطافکنههای درشتدانهی مرتفع میباشد.
این تهنشستها از کنگلومرایی نیمه سخت شده با میانلایههای رسی- ماسهای تشکیل شده است.
لایههای کنگلومرایی اغلب افقی بوده و به طور محلی شیب کمی که مربوط به توپوگرافی اولیه است نشان میدهد.
این واحد در غرب منطقه از ضخامت قابل ملاحظهای برخوردارند.
(شکل شمارهی 2-1) شکل شمارهی(2-1)رسوبات دوران چهارم در غرب منطقه(مأخذ: طرح تفصیلی اجرایی کهک) 2.
تراسهای آبرفتی جوان و مخروطافکنههای درشتدانهی کمارتفاع میباشد.
این ته نشستها شامل مواد آواری سخت نشده یا کمی سخت شده است.
که از فرسایش واحدهای سنگی قدیمیتر به ویژه آبرفتهای قدیمی به وجود آمدهاند.
3.
ته نشستهای آهکی (تراورتن) حاصل فعالیت چشمههای آهکزاست که بیشتر در کنار گسلههای اصلی و زونهای خرد شده برونزد دارند.
و برخی از آنها در زمان حاضر نیز فعال هستند، تراورتنها به صورت تودهای لایه وار، به صورت افقی تا نیمه افقی به رنگ کرمی تا سفید برونزد دارند .
4.
شامل رسوبهای آبرفتی جوان که در بستر رودخانه قرار دارند، میگردد.
(ورقهی 1،100000نقشهی زمینشناسی کهک) 2-3 دادههای تکتونیکی گسترهی مورد بررسی بخشی از زیر پهنهی آتشفشانی ارومیه-دختر است.
قدیمیترین برونزدها مجموعهای از سنگهای آهکی- دولومیتی متبلور متعلق به پرمین (سازند جمال) و تریاس (سازند شتری) است که به صورت گسلیده در کنار یکدیگر و در کنار برونزدهای مربوط به ژوراسیک تحتانی (لیاس) قرار دارند .
به نظر میرسد قدیمیترین حرکات زمین ساختی و دگرشکلی موثر در ناحیه، وابسته به جنبشهای زمان تریاس پایانی باشد.
به طوریکه در اثر این حرکات سنگهای قدیمیتر دچار دگر شکلی و دگرگونی شدهاند.
در جنوب غربی منطقه نهشتههای تخریبی قاعدهی کرتاسهی زیرین با زاویهای حدود 10 درجه به صورت دگر شیب بر روی واحدهای شیلی- ماسه سنگی ژوراسیک قرار دارند.
که میتوان آنرا شاهدی بر عملکرد جنبش های زمان ژوراسیک پایانی قلمداد نمود.
حضور گسلهای راندگی قدیمیتر از ائوسن (در بخش مرکزی و جنوب غربی ناحیه) ، ناپیوستگی زاویهدار در قاعده تهنشستهای ائوسن، بر روی آهکهای کرتاسه و ماگماتیسم شدید ائوسن از جنبشهای کوهزایی اواخر کرتاسه در منطقه است.
در اواخر ائوسن و اوایل اولیگوسن، رخداد جنبشهای کوهزایی باعث تغییررژیم رسوبگذاری گردید.
همچنین به واسطهی این حرکات واحدهای قدیمیتر دچار گسلش و چین خوردگی شدهاند به طوریکه نهشته های تخریبی سازند قرمز پایین با یک دگر شیبی مشخص با زاویه 20-25 درجه بر روی واحدهای ائوسن قرار گرفتهاند .
به علاوه تحت تاثیر این فاز تودههای نفوذی و نیمهعمیقی در منطقه جایگیر شدهاند.
به دنبال یک دوره رسوبگذاری قارهای در زمان اولیگومیوسن پیشروی دریا موجب تهنشست لایههای آهکی- مارنی سازند قم گردیده است.
جنبشهای موثر در این زمان بیشتر به صورت حرکات قائم و خشکیزا بوده که سبب ناپایداری کف حوضه و تغییرات عمق (دریایی کم عمق تا محیط کولابی- قارهای) شده است.
جنبشهای یادشده در زمان میوسن آغازی سبب فعالیت آتشفشانی(به صورت محدود و کم حجم) و در زمان میوسن میانی- پایانی ماگماتیسم مهمی (به ویژه تودههای گرانیتوئیدی) را به همراه داشته است.
سرانجام در اواخر میوسن آغازی بار دیگر حوضه کمعمق و کولابی شده نهشتههای سازند قرمز بالایی تشکیل گردیده است.
جنبشهای زمینساختی آلپ پایانی در زمان پلیوسن، موجب تغییر رژیم رسوبگذاری، گسلش، دگرشکلی، فعالیت آتشفشانی و نفوذ گنبدهای نیمهآتشفشانی در منطقه گردیده است.
(ورقهی 1،100000نقشهی زمینشناسی کهک) 2-3-1 گسل ها : ساختار فعلی که در منطقهی مطالعاتی حاکم است مربوط به برآیند جنبشهای زمین ساختی آلپین جدید(فاز پاسادنین) است و طبق شواهد موجود میتوان آنرا زون برش راستگرد دانست که جهت آن شمالغربی-جنوبشرقی است.
تصویر زیر صفحهی گسلی با شیب نسبتاً قائم در آهکهای سازند قم را نشان میدهد.
شکل شمارهی(2-2)صفحهی گسلی در آهک های سازند قم (مأخذ: طرح تفصیلی اجرایی کهک) 2-3-1-1 گسل بیدهند مهمترین و طویلترین گسلی که در محدودهی مطالعاتی مشاهد شده است ؛ در بخش غربی، گسل امتداد لغز بیدهند است که با طول گسلشی بیش از 35 کیلومتر قراردارد.
این منطقه گسله متشکل از چند قطعه با آرایش نردبانی بوده و به نظر میرسد روند حرکتی برروی آنها از نوع برشی راستگرد میباشد که بسیاری از ساختمانهای موجود در منطقه وابسته به آن هستند.
در دو انتهای این منطقه گسله میتوان دو بخش مجزا از نظر مکانیسم گسلش راملاحظه کرد.
به طوریکه گسل بیدهند با چرخشی بین 35 تا 40 درجه تغییر جهت داده و مکانیسم مربوط به این بخشها از حالت امتداد لغز به راندگی تغییر مینماید.
جایگیری تودهی سینیتی ونارچ در بخش لولا بهخوبی بیانگر بازشدگی و روند حرکتی در بخش یاد شده نسبت به یکدیگر میباشد.
برونزد تعداد زیادی دایک، به موازات گسل بیدهند و گسلههای دیگر بهخوبی بیانگر وابستگی آنها به سیستمهای شکستگی اصلی است.
به طوریکه با نزدیکشدن به منطقهی گسله بر تعداد و تراکم آنها افزوده میشود.
گسل بیدهند در دوران سنوزوئیک فعالیت داشته است و نشانههایی از فعالیت این گسل در میان نهشتههای حاصل از رودخانهی کرمجگان پنهان شده و فقط در قسمت کوهستانی منطقه میتوان نواری از این گسل را دید.
(طرح تفصیلی،اجرایی کهک) 2-3-1-2 دیگر گسل ها انواع دیگری از گسلههای امتداد لغز در منطقه وجود دارند که دارای روند شمال غربی- جنوب شرقی بوده و ظاهراً مؤلفهی حرکت برشی آن چپگرد است.
دو گسل میم و حصار ملا در شمال شرقی منطقه از مهمترین آنها هستند.
گسل حصارملا محل همبری واحدهای و است.
(شکل 2-3) عملکرد آن بصورت راستالغز چپگرد بوده و به موازات گسل میم قرار گرفته است و احتمالاً از شاخههای ناهمسوی گسل بیدهند میباشد.
گسل کهک نیز با مجموعه گسلهای فرعی در منطقه وجود دارند که بیشتر آنها جهت شمالغربی- جنوبشرقی دارند.
شکل شمارهی(2-3 ) گسل حصارملابا جهت شمال غربی-جنوب شرقی(مآخذ طرح تفصیلی اجرایی کهک) در استان قم گسلهای دیگری نیز وجود دارند که شامل: 1- گسل البرز در حدود 10کیلومتری شمال قم موازی با گسل قم میباشد، طول آن به چند کیلومتر میرسد و پنهانی است.
2- موازی با این گسل، گسل کوشک نصرت در حدود 30کیلومتری شمال قم قرار دارد.
3- گسل قم در جنوبغربی شهر قم در حدود شش کیلومتری آن واقع شده و مجموعهای از چند گسل فرعی را تشکیل میدهد.
4- گسل ایندوس در غرب استان و گسلهای کوچک دیگری نیز در مناطق کوهستانی غرب و جنوبغرب قرار دارند.
(امامی، 1370) بطور کلی کاربرد گسلها و شکستگیها در منابع طبیعی را میتوان بشرح ذیل خلاصه نمود: - در شکلگیری ناهمواری و بعبارت دیگر در مورفولوژی آنها - ایجاد شکستگی و درز و شکاف در سازند، که نتیجهی آن تخریب سنگ و عمل پدوژنز و تشکیل و تحول خاک در قسمتی از سازند(منطقهای که گسل وجود دارد) که نتیجهی آن تغییر در تیپ و یا جامعهی گیاهی (بطوریکه منطقهای که گسل اثر نموده با توجه به تغییرات در تیپ خاک،نوع تیپ گیاهی با سایر قسمت های سازند متفاوت می باشد) - ایجاد پستی و بلندی به شکل تپه ماهور در سازند دوران چهارم - تغییر در مسیر رودخانه ها در اثر ایجاد و بالا آمدن مسیر قبلی - تسریع و تشدید حرکت های توده ای (لغزش وسولیفلوکسیون)در سازندهای حساسی که تحت تأثیر اثرات نیروهای کوهزایی قرار میگیرند - کمک به ایجاد ناهمواریهای کارستی و چشمههای کارستی(احمدی،1378،ص42) استان قم به دلیل عبور گسلهای فعال و طولانی مانند کوشک نصرت و ایندوس دارای خطر نسبی است.
خطر وقوع زلزله در منطقه بین متوسط تا زیاد تغییر میکند.
ازینرو میبایستی در ساختوسازهای واحدهای مسکونی و تأسیسات عمومی نظارت دقیقی اعمال شده و این موضوع در برنامهریزیها همواره مورد توجه باشد لذا در صورت نادیده گرفتن این شرایط، شهر و سکونتگاههای انسانی همواره در معرض خطر جدی قرار خواهند گرفت.(میره،1384) 2-4 دادههای ساختمانی 2-4-1 چین خوردگی در کواترنری جنبش زمین ساختی دیگری موجب چین خوردگی واحدهای قدیمیتر و دگرشیبی قاعدهی نهشتههای کواترنری گردید.
به طور کلی ساختهای موجود در ناحیه دارای روند شمال غربی- جنوب شرقی هستند .
مهمترین عناصر ساختمانی در ناحیه شامل شکستگیهای اصلی و چین خوردگیها میباشد .
مکانیسم چین خوردگی منطقه در اکثر موارد از نوع خمش- لغزش است .
به طوریکه ضخامت واحدهای چین خورده ثابت مانده است.( گرچه وجود ساختهای استیلولیتی به ویژه در سازندهای آهکی نظیر سازند قم تا حدودی ثابت بودن بعضی واحدها را مورد تردید قرار میدهد) .
طول موج چینها در دامنهایی حدود سه تا هفت کیلومتر تغییر مینماید.
به طور کلی چینخوردگی وابسته به گسلش بوده و شاید بتوان آنها را از این نظر به سه گروه مجزا به شرح زیر تقسیم نمود : 1.
چینهای وابسته به گسلهای امتداد لغز که از طول موج بزگتری برخوردار بوده و زاویه تقریبی آنها نسبت به گسله مربوطه در حدود 17 تا 35 درجه متغیر است.
روند محور چینها اکثراً شمال غربی- جنوب شرقی است.
2.
چینهای وابسته به گسلهای راندگی ، که از تراکم بیشتر و طول موج کوتاهتری برخوردار بوده و در اکثر موارد روند محور آنها همچون گسلهای راندگی شرقی- غربی است و شیب این طبقات میتواند ومعرف شیب صفحهی گسلی باشد.
چینهای وابسته به خمش گسلی در جنوب منطقه مشاهده میشوند.
به طوریکه گسلش مربوطه در سطح ، رخنمون نبوده ولی آثار وجود آنها از طریق چین خوردگی و گاهی نیز در مقاطع آشکار است.
به طور کلی دگرشکلی مربوط به جنبشهای آلپ پایانی در منطقهی مورد بررسی از نوع شکننده- پلاستیک بوده است.
درنواحی کوهستانی منطقه چینهایی را میتوان یافت که لایههای رسوبی یا آذرآواری در راستای افق قرار گرفتهاند که این نوع چین را میتوان همان چین همشیب نامید .
نوع دیگری از چینها را میتوان در حوالی روستای سیرو یافت؛ که از نوع چینهای خوابیده است.
لایههای چین خورده سازند قم که در مناطق پایین دست منطقه وجود دارد میتوان از نوع تکچین و پادگانههای ساختمانی نامید.
البته بیرون زدگیهایی که در حوالی مخروط افکنهی منطقه وجود دارد؛ بخاطر فشارهای تکتونیکی شدید به شدت چین خوردهاند و حتی حالت عمود بر سطح افق را پیدا کردهاند.
اما بهرحال بخاطر اینکه شیب آنها طبق شواهدی که در مناطق بالاتر منطقه در محدودهی دشت یافت میشود آنها را نیز میتوان نوعی تک چین نامید .
تک چینها معمولا در یک جهت شیب دارند و اگر طبقات تک چین را در امتداد شیب آنها تعقیب کنیم؛ در منطقهی نسبتاً محدودی شیب لایهها کمتر شده و به طبقات اولیه قبل از تغییر شکل تبدیل میشوند.
این گونه طبقات را پادگانهی ساختمانی مینامند.
طبق نقشهی زمینشناسی مهمترین ناودیس موجود در شرق منطقه درمیان سنگهای اولیگوسن و اولیگومیوسن (سازند قم) قرار گرفته است.
طول این ناودیس 25/2 کیلومتر و روند آنها تقریباً غربی- شرقی است.
ناودیس دیگری در حوالی کهک قرار دارد و طول آن 75/3 کیلومتر است که حدود500 مترآن در منطقه قرار گرفته است.
این ناودیس در میان سنگهای سازند قرمز بالایی(M) قرار گرفته است.
(ورقهی 1،100000نقشهی زمینشناسی کهک) (مطالعات تفصیلی،اجرایی کهک) 2-5 لیتولوژی 2-5-1 ائوسن واحد این واحد شامل گدازههای آندزیتی، بازالتی و برشهای آتشفشانی با ترکیب مشابه ، همراه با میانلایههایی از توف و سنگ آهکهای توفی فسیل دار است .
ترکیب شیمیایی سنگهای این واحد در حد تراکی آندزیت (لاتیت) تا بازالت است.
در بخشهای مختلف این واحد میانلایههایی از آهکهای فسیل دار وجود دارد، این افقهای آهکی عموماً ماسهایی یاتوفی بوده و ضخامتی در حدود یک متر دارند.
ارتفاعات ییلاقی وِشنَوه و اَوِل، تمام از تشکیلات آندزیتی ائوسن هستند که در بعضی نقاط آهکهای اولیگوسن بر روی آن دیده میشود.
(کاظمی،1368) در شکل 2-5 واحدها را میتوان بصورت مجزا مشاهده نمود.
شکل (2-4) نقشهی زمین شناسی شکل (2-5) نقشهی زمین شناسی منطقهی کهک واحد واحد آتشفشانی ائوسن بالایی به طرف بالا و گاه بطور جانبی بتدریج به یک واحد آذرآواری تبدیل میشود .
این واحد با ضخامت 800 تا 1000 متر تناوبی از لایههای متنوع توف وتوفیت با میانلایههایی ازماسهسنگ، سنگ آهکهای فسیل دار و گدازه های حد واسط تا بازیک است.
در غرب روستای وشنوه این واحد بطور گستردهایی برونزد دارد .
2-5-2 اولیگوسن واحد این واحد آواری با رنگ قرمز- قهوهای در بخشهای مختلف، بویژه اطراف روستای قبادبزن رخنمون دارد و شامل کنگلومرایی چند سازه با میانلایههای ماسهسنگی است.
منشأ قطعات کنگلومرا عموماً سنگهای آتشفشانی و رسوبی ائوسن و بطور محلی سنگهای رسوبی دوران میانه زیستی میباشد.
گردشگری قطعات خوب، ولی جورشدگی آنها ضعیف است .
2-5-3 اولیگوسن- میوسن واحد این واحد شامل 300 تا 400 متر سنگ آهک زیستی- تخریبی و به طور محلی سنگ آهک ماسهایی به رنگ کرم با لایه بندی متوسط تا ضخیم میباشد که در اطراف کهک دیده میشود .
واحد تناوبی ازماسه سنگ، مارنهای ماسهایی ومارن بهرنگ سبزروشن میباشد.
ضخامت آن، گاه به چندین ده متر میرسد.
در اطراف کهک برونزد دارد .
واحد شامل سنگآهک منظم لایه تا ضخیم لایه کرمی تا زرد روشن، حاوی فسیلهای فراوان دو کفهایی، خارپوست و مرجان است که بر روی بخش مارنی قرار دارد.
در اطراف کهک و صرم رخنمون است .