شهر سرخس با پهنهای حدود 10 کیلومتر مربع در خاور خراسان در کنار مرز ایران و جمهوری ترکمنستان در 36 درجه و 32 دقیقه و 15 ثانیه پهنای شمالی و 61 درجه و 10 دقیقه در ازای خاوری نسبت به نیروی نیمروز گرینویچ قرار دارد.
این شهر از سوی شمال به رود تجن از شمال باختری به روستای ابراهیمآباد از باختر به آبادی حسنآباد از خاور به مرز ایران و جمهوری ترکمنستان و از جنوب به آبادی آصفآباد محدود است.
هریرود نیز از شرق سرخس میگذرد و مرز مشترک ایران و ترکمنستان محسوب میگردد.
بلندی شهر سرخس از سطح دریا 275 متر و فاصله هوای آن تا تهران 883 کیلومتر است فاصله زمینی این شهر تا مشهد 185 و تا مرز ایران و ترکمنستان 2 کیلومتر میباشد.
اراضی سرخس را هریرود مشروب میسازد.
هریرود از کوه بابا در افغانستان سرچشمه میگیرد و از شرق به غرب افغانستان در جریان است در نزدیکی کوهستان غرب هرات مسیر خود را عوض میکند و از سرخس وارد ایران میشود این رودخانه تا پل خاتون به نام هریرود معروف است و از آنجا تا سرخس که به طرف شمال غربی از ایران خارج میگردد تجن نام میگیرد.
آب و هوا
در واقع هر قدر از مشهد به سوی سرخس نزدیک میشویم و خصوصاً وقتی از گردنه مزدوران میگذریم و وارد منطقه واقعی سرخس میگردیم کیفیت آب و هوایی خاص منطقه بروز میکند.
کمی ارتفاع ناحیه سرخس و مجاورت با صحرای قرهقوم در پدید آوردن کیفیت آب و هوایی آن مؤثر است روی هم رفته سرخس از نواحی مجاور غربی خود همچون مشهد بسیار گرمتر است و به همین دلیل به منزله یک منطقه قشلاقی در شمال خراسان به شمار میآید.
باران
میزان انحراف بارندگی از میانگین بسیار زیاد است سالهایی پیش میآید که میزان باران کمتر از 100 میلیمتر است ولی در سالهای دیگر به بیش از 350 میلیمتر افزایش پیدا میکند به این ترتیب میتوان میزان نوسانات فعالیتهای دامپروری و کشاورزی وابسته به آن را نیز حدس زد.
تابستان فصل همیشه خشک است و ریزش باران در اولین ماه پاییزی آغاز میشود و آخرین ماه بارندگی اردیبهشت ماه و گاهی چند روزی در خرداد است.
تعداد روزهای یخبندان سرخس که به طور متوسط 70 روز است از متوسط روزهای یخبندان شهرهای شمالی خراسان حداقل 10-15 روز کمتر است متوسط درجه حرارت آن نیز از دیگر شهرهای شمالی خراسان بالاتر است.
بادها
به شکل کلی بادهای غربی و شمال غربی که بیشتر در نیمسال ملایم میوزند برای سرخس حامل رطوبت و بارندگی هستند بادهای شرقی و شمال شرقی که بیشتر در نیمسال گرم میوزند باعث خشکی و شدت هوا میگردند.
تحت تأثیر بادهای 120 روزه شرق ایران در سرخس هم به همین نام از جهت شمال شرق و مشرق میوزد و از اواخر خرداد ماه به تدریج آغاز میگردد گاه این باد بسیار شدید است و سبب طوفانهای شدید و حرکت ریگهای روان میشود.
آبها
آبهای مورد نیاز کشاورزی سرخس از منابع زیر به دست میآید:
1- نزولات آسمانی
2- آبهای سطحی: مهمترین آب سطحی سرخس رودخانه تجن (کشفرود-هریرود) است.
3- آبهای عمقی (زیرزمینی): سطح آبهای زیرزمینی به نسبتی که از مشرق به مغرب دور میشویم کاهش مییابد.
در اینجا بد نیست اشارهای هم به دریاچه بزنگان داشته باشیم.
بزنگان:
این دریاچه در 130 کیلومتری جاده مشهد-سرخس قرار دارد آب این دریاچه از بارندگیهای سالانه و چشمههای کوچک تأمین میشود وسعت تقریبی آن 80 هکتار و حداکثر عمق آن 12 متر میباشد و در جنوب رشته کوههای هزار مسجد واقع گردیده و نوعی ماهی قزلآلا نیز در آن پرورش مییابد.
پوشش گیاهی
ناحیه سرخس تحت تأثیر آب و هوای نیمه استپی (علفهای کوتاه) و جنس خاک و پستی و بلندی دارای پوشش گیاهی متنوعی است اما به طور کلی میتوان آن را به دو نوع تقسیم نمود:
1.
جنگل: عمده درختان جنگلی سرخس از دسته پسته میباشند غیر از پسته میتوان بادام کوهی و درختچههای گز و قیچ را نام برد.
2.
مرتع: مراتع به دو دسته زمستانی و بهاره تقسیم میشوند؛ مراتع زمستانی به طور کلی شامل درمنه و گون میباشند که در محل به نام تریخ مشهور است اما مهمترین علوفه بهاری سرخس نبات چهل روزه (نوعی خوراک دام) است مراتع یکی از منابع مهم ثروت طبیعی سرخس به شمار میروند و در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش شدید آن مؤثرند.
ویژگیهای انسانی
مردم سرخس را طایفههای عرب بهلولی، سیستانی، بلوچ و...
تشکیل میدهند.
بلوچها و سیستانیها در زمستان ناصرالدینشاه قاجار به سرخس کوچ کردند.
زبان فارسی و گویش بلوچی، سیستانی، عربی و...
است.
همه مردم مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری و سنی حنفی هستند.
سرخس در گذر زمان سرخس شهری در منتهیالیه گوشه شمال شرقی ایران در کنار مرز ایران و ترکمنستان است.
ارتفاع این شهر از سطح دریا 300 متر میباشد.
از دوره قبل اسلام سرخس اطلاعات چندانی در دسترس نیست لیکن فردوسی شاعر پرآوازه ایران در شاهنامه از سرخس یاد کرده: دگر سو سرخس و بیابان به پیش گله گشت بر دشت آهو و میش و باز در جایی دیگر میسراید: میان سرخس است وباورد طوس زباورد برخاست آوای کوس اما در دوران اسلامی در آثار مورخان و جغرافیدانان و نیز در سفرنامهها از سرخس زیاد نام برده شده است که از جمله میتوان به: البلدان یعقوبی- سفرنامه ابن فضلان- المسالک و الممالک اصطخری- حدودالعالم از نویسندهای نامعلوم- صوره الارض ابن حوقل و...
اشاره نمود که همگی دال بر اهمیت و عظمت سرخس در دورانهای پیشین است.
سرخس این شکوه و عظمت تاریخی را تا حد زیادی مدیون قرار گرفتن در مسیر پرآوازه جاده ابریشم است.
از کیفیت سرخس در قرون پنجم و ششم اطلاعات زیادی در اختیار ما نیست، اما بر این نکته واقفیم که در پرتو حکومت با عظمت سلجوقی خصوصاً در زمان ملکشاه و سلطان سنجر سرخس از پیشرفت فوقالعادهای برخوردار بوده است.
از آثار تاریخی سه اثر بسیار نفیس یکی در سرخس به نام مقبره بابالقمان (لقمان بابا) و دیگری بین دو آبادی شورلق و چکودر در سر راه مشهد به سرخس به نام رباط شرف و نیز پل خاتون در محل تلاقی کشفرود و هریرود باقی است.
لیکن در همین زمان یعنی عهد سنجر سلجوقی در پی نافرمانی اتسز خوارزمشاه از وی و حمله اتسز به مرو و سرخس این شهرها دچار آسیب جدی شدند.
غزها نیز در این میان خسارات فراوانی به سرخس وارد آوردند حتی گفته میشود بنای رباط شرف به دست آنها صدمه دیده است.
به هر حال سرخس به حیات خود ادامه داد و اگرچه دیگر هرگز عظمت و شکوه گذشته خود را بازنیافت اما همواره به عنوان یک شهر تاریخی مورد توجه بوده و هست در سالهای اخیر نیز استفاده از منابع طبیعی و فراوان گاز و توجه مجدد به ویژگیهای اقتصادی این شهر مرزی بار دیگر سرخس را در کانون توجه قرار داد و امید آن میرود که با عنایات مسئولان، این شهر که در زمینههای متعدد از جمله در زمینه جذب گردشگر دارای استعدادهای بالقوه میباشد به جایگاه حقیقی خود دست یابد.
در صفحات بعدی به معرفی و بررسی یکی از مهمترین آثار تاریخی این شهر یعنی مقبره بابالقمان سرخسی میپردازیم.
آرامگاه به طور کلی آرامگاه به بنایی گفته میشود که یک یا چند شخصیت مذهبی یا سیاسی و یا...
در آن دفن شده باشند.
این نوع بناها را به دو گروه مقبرههای مذهبی (زیارتی) و مقابر غیرمذهبی میتوان تقسیم نمود.
مقبرههای مذهبی در بیشتر شهرها و روستاها به امامزادهها معروف شدهاند و در مقایسه با سایر بناهای اسلامی (به جز مساجد) از اعتبار ویژهای برخوردارند.
برخی مقابر اگرچه ممکن است به واقع امامزادهای در آن مدفون نشده باشد لیکن حضور یک شخص عابد و زاهد باعث توجه خاص مردم به آن میشود و اهمیت آن را جلوهگر میسازد.
برخی بناهای فوق در طول زمان توسعه یافته و از یک آرامگاه معمولی به مجموعههای بسیار باشکوهی تبدیل شدهاند مانند مرقد امیراسماعیل سامانی در بخارا؛ گنبد کاووس در دشت گرگان؛ همانند سایر بناهای اسلامی مقابر نیز با آجرکاری؛ گچبری؛ کاشیکاری و آیینهکاری تزیین شدهاند و تنها در ایران دوره اسلامی است که ایجاد مقبرهها و زیارتگاهها از چنین سابقه طولانی و ویژگیهای معماری منحصر به فرد برخوردار است.
این بناها به نامهای: برج، گنبد، بقعه و مزار نیز معروف هستند مانند گنبد قابوس؛ بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی و مزار قطب الدین حیدر در تربت حیدریه یا شیخ احمد جام در تربتجام.
برخی آرامگاهها و مقابر استان خراسان بیشک بزرگترین و باشکوهترین آرامگاه خراسان و ایران مرقد مطهر امام هشتم علیبن موسیالرضا (ع) است که آثار بینظیری از هنر و معماری اسلامی در آن نمودار است.
اما مزارها و مراقد متعدد دیگری در استانهای سهگانه خراسان با درجه اهمیت متفاوت از نظر هنر و معماری و جایگاهشان در میان مردم وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم: مقبره خواجهربیع؛ آرامگاه خواجه اباصلت هروی؛ آرامگاه خواجه مراد؛ مقبره پیر پالاندوز؛ آرامگاه شیخ محمد مؤمن (گنبد سبز)؛ آرامگاه امیر غیاث الدین ملک شاه (مسجد هفتاد دو تن)؛ آرامگاه نادرشاه؛ آرامگاه جاذب ارسلان؛ آرامگاه فردوسی؛ آرامگاه حاج ملاهادی سبزواری؛ آرامگاه امامزاده محروق؛ آرامگاه عطار؛ امامزاده سید حمزه نیشابور؛ آرامگاه قطبالدین حیدر؛ و...
مقبره بابا لقمان/ موقعیت طبیعی و جغرافیایی مقبره بابا لقمان در منتهی الیه گوشه شمال شرقی ایران در مجاورت مرز کشور ترکمنستان و شهر سرخس به فاصله یک کیلومتر از این شهر و در عرض جغرافیایی 36 درجه و 33 دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 61 و 10 دقیقه در فاصله 196 کیلومتری شهر مشهد واقع گردیده است.
شیب عمومی دشت از جنوب غربی به سمت شمال شرقی به سوی رودخانه تجن میباشد (شیب 3% تا 5%) از نظر وضعیت لرزه خیزی در منطقه با خطر نسبی پایین قرار دارد بزرگترین زلزله ثبت شده 5/5 ریشتر بوده است.
تاریخچه بنای مقبره بابالقمان مقبره بابالقمان سرخسی بنای عظیم و بسیار باشکوهی است که هنوز پس از گذشت سالها ابهت و صلابت خود را در کنار شهر سرخس و در میان تپههایی که احتمالاً از تخریب بخشهایی از ملحقات آن به وجود آمده است خودنمایی میکند به لحاظ ظاهری شباهت زیادی بین این بنا و آرامگاه سلطان سنجر سلجوقی وجود دارد.
در گزارشی که محمدحسین مهندس به موید الدوله حاکم خراسان در زمان ناصرالدین شاه قاجار از مقبره شیخ لقمان ارائه داده چنین آمده است: (مزار معروف به الق بابا (بابالقمان) قریب شمال سرخس به فاصله نیم فرسخ پایینتر است و بنایی است مربع شکل و بسیار محکم با آجر و گچ ساخته شده و مقبره یکی از مشایخ است که در سده 757 بنا شده قریب به 3 کرور آجر در این بنا به کار رفته است و طوایف ترکمن نهایت عقیدت را به صاحب این مزار دارند).
هماکنون نیز مردم سرخس و دیگر نواحی خصوصاً در روزهای چهارشنبه و جمعه به زیارت این آرامگاه میآیند و برای آن نذوراتی نیز انجام میدهند برخی از اهالی محلی معتقدند دعا برای نزول باران با نذری برای بابالقمان به زودی مستجاب میشود.
شاید کتیبه موجود در مقبره که به سال 757 اشاره میکند برخی را به این نتیجه رسانده باشد که تاریخ بنا قرن هشتم بوده است.
لیکن در واقع این تاریخ زمان تزئینات جدید در آرامگاه است که نباید با تاریخ احداث آن اشتباه شود.
این بنا طی شماره 165 به ثبت تاریخی رسیده است و مالکیت این بنا در اختیار اداره اوقاف میباشد.
بنا از نظر سازه چون پی بنا از لاشه سنگ و آهک اجرا شده و قطر پی بیش از چهار متر و عمق بیش از یک متر است و ضخامت دیوارها تا 8/3 متر میباشد لذا سازه آن از نظر استحکام خوب بوده و هیچگونه نشت و ترکی در بدنه اصلی بنا وجود ندارد.
طول بنا 40/26 و عرض آن نیز 70/17 میباشد؛ البته عرض بنا در قسمت جلو به علت وجود ایوان بیش از یک متر بیشتر از عرض اصلی بنا است و 90/18 متر میباشد.
اطاقک اصلی که مقبره در آن واقع گردیده مربع است و هر یک از اضلاع آن 80/10 طول دارد.
حداکثر ارتفاع از نوک گنبد دوم (گنبد بیرونی) 2 متر میباشد.
ابعاد آجرها در این بنا 5×27×27 و 5×26×26 و 5×25×25 سانتیمتر و ملات گچ خاکی و ماسه بادی است البته در قسمتهای از چوب نیز استفاده شده است.
بابالقمان شخصیت : شیخ لقمان سرخسی معاصر ابوسعید ابیالخیر بوده است.
لقمان سرخسی قدس سره العزیز وی در ابتدا مجاهده بسیار داشت و معامله به احتیاط؛ ناگاه کشفی افتادش که عقلش برفت...
گفتند لقمان آن چه بود و این چیست؟
گفت هرچند بندگی کردم بیش میبایست.
درماندم گفتم الهی پادشاهان چون بنده پیر شود آزادش کنند تو پادشاه عزیزی در بندگی تو پیر گشتم آزادم کن؛ گفت ندایی شنیدم که گفتند: ای لقمان آزادت کردیم و نشان آزادی تو آن بود که عقل از تو برگیریم؛ پس وی از عقلای مجانین بوده است.
چنان که از این متن و سایر متون برمیآید شیخ لقمان سرخسی عارفی بوده است که در قرن چهارم میزیسته و با ابوالفضل سرخسی و ابوسعید ابیالخیر معاصر بوده و گویا طی مکاشفهای عرفانی که بر وی عارض میگردد از ظواهر دنیوی کناره گزیده و در سلک عقلای مجانین –نظیر بهلول که در زمان امام صادق (ع) میزیسته- درمیآید.
امروزه مردمان سرخس او را بابالقمان و یا لقمان بابا میخوانند.
معماری و تزیینات بنا ساختمان فعلی مقبره شیخ لقمان دارای گنبد دو پوششه آجری کوتاهی است که کمربندی قسمت مدور گنبد را از ساقه و دیوار آن که به روی قاعده کثیرالاضلاعی قرار گرفته جدا کرده و فرم بنا را به دایره نزدیک مینماید.
دهانه این گنبد 10 متر و ضخامت دیوار زیرین آن 50/3 متر است.
در بدنه هر ضلع آن روزنهای به اندازه 5/1×1 متر برای روشنایی درون گنبد تعبیه شده است؛ پایه اصلی بنا که گنبد سنگین را با مجموعه ساختمان زیرین آن نگهداری میکند بنای آجری زیبایی است که شامل نمونههای گوناگونی از تزئینات آجری است.
در سر دربنا نمونهای از گچبری عالی باقی مانده؛ در داخل بنا کتیبهای به خط نسخ گچبری شده است این کتیبه تاریخی حاکی از این است که این ساختمان در سال 757 هجری قمری آماده شده است (با توجه به توضیحات قبلی) قبر شیخ در زیر گنبد واقع گردیده است لیکن دقیقاً در وسط اطاق نمیباشد؛ بنا تماماً از آجر است و دارای گچبری زیبایی میباشد؛ درب ورودی بقعه به شکل طاق جناغی است و دارای دو کتیبه میباشد یکی به صورت افقی و با متن: لاالهالاالله محمد رسول الله کتیبه دیگر سرتاسر دروننمای درب را به صورت هلال فرا گرفته اما هر دو پایه این کتیبه که به خط زیبای ثلث گچبری است ریخته و آنچه باقی مانده چنین خوانده میشود: هذه البقاع خدام شیخ الاسلام اعظم شمس الحق و ال...
فخر الاسلام...
معین الضعفا و المساکین محمدبن محمد لقمان...
مدظله فی شهور سنه سبع و خمسین و سبعمائه.
[این آرامگاه(ها) خدمتگزار شیخ الاسلام بزرگ مرتبه خورشید حق و...
افتخار اسلام یاریگر ناتوانان و بیچارگان محمد فرزند محمد لقمان...
مدظله در سال 757 (است)] نمای این قسمت علاوه بر دو کتیبه مورد بحث دارای دو کتیبه دیگر است که یکی به صورت نوار مربعی تمام نما را فرا گرفته و دیگری در سطح افقی بالای آن قرار دارد.
هر دوی این کتیبهها مانند دو کتیبه دیگر به خط ثلث گچبری است که بسیار استادانه ساخته شدهاند کتیبه بزرگ افقی به جز چند نقطه تقریباً به کلی از میان رفته است و فقط کلمات: جبراییل- علی کل شی قدیر...
لح النهار از آن قابل خواندن است لیکن کتیبه زیر آن سالمتر مانده و مطالب زیر از آن خوانده میشود: ...
والعماره...
هذه البقعه المبارکه البقعه العالیه...
المعظم...
من اصحاب السیف والقلم ملک الامرا فی العالم...
محمد خواجه...
معدله (این آرامگاه مبارک آرامگاه بلندمرتبه...
بزرگ...
از صاحبان شمشیر و قلم سرور امیران جهان...
محمد خواجه...) علاوه بر کتیبههای فوق دو کتیبه دیگر در درون طاقنماهای دو طرف درب ورودی ایوان قرار داشته که اکنون به جز چند کلمه ناخوانا باقی از میان رفته است.
از آنچه جلوی بقعه باقی مانده.
پیداست که ایوان رفیعی داشته و روی آن طاقی بوده که خراب گشته و فقط قسمتی از ایوان آن باقی است.
که بر روی آن آجرهای لعابدار آبی رنگ نیز دیده میشود.
طاق مدخل بقعه گچبری مقرنس کاری میباشد و سه قسمت دیگر بقعه نیز کارهایی شبیه مدخل وجود دارد در بالای این طاقهای مقرنس کاری حجرات مقرنسکاری شده قرینهای وجود دارد که تماماً به یکدیگر راه دارند.
گنبد رفیع این بقعه به روی کثیرالاضلاع (32 ضلعی) قرار دارد که هر یک از اضلاع آن از داخل دارای طاقهایی است که گچکاری و مقرنسکاری گردیدهاند.
در زیر این طاقها کتیبهای وجود دارد که به صورت مربعی دور تا دور بقعه را فرا گرفته؛ این کتیبه به خط ثلث بوده و بر روی گچ نوشته شده است و در حال حاضر به علت پاک شدن بسیاری از کلمات آن؛ قابل خواندن نیست.
قسمت اصلی بنا که گنبد بزرگ و سنگین آن را نگاه میدارد بنای آجری زیبایی است که دارای نمونههای مختلفی از تزیینات آجری میباشد.
تزیینات بنا و گچبریهای آن نماینده هنرمندی استادان معماری قرن هشتم است.
کتیبه بنا حاکی از این است که این بقعه بر مزار و به یادبود محمدبن محمد لقمان ساخته شده است.
این مقبره با شکوه شباهت کلی به آرامگاه سلطان سنجر سلجوقی دارد؛ علاوه بر این شباهت این بقعه به بقعه هارونیه طوس قابل توجه میباشد.