فلات ایران در بخشی از کروه زمین جای دارد که از دیدگاه لرزه خیزی و عملکرد گسلها بسیار فعال است.
در این پژوهش ویژگییهای زمینشناسی گسلهای سمنان بررسی شده است که سعی شده همراه با گرد آوری داده های موجود و جمع آوری مطالب از منابع گوناگون ساختار زمین ساختی گسلها از نقطه نظر لرزه زمینساخت نیز مطلاعه شود.
بطور کلی بررسی گسلهای سمنان نشان می دهد که آنها گسلهای کاری هستند. به این معنا که دیواره گسلها بر روی زمین بر اثر فرسایش از بین نرفته اند و امکان دارد این گسلها در آینده دچار جابه جا شدگی نسبی شود و در هر گونه سازه ای که بر روی آنها قرار گیرد و برش ایجاد نماید.
گسل آستانه (Astaneh fault)
در باختر روستای آستانه و در دوره رودخانه، آستانه، دو گسل موازی و کنار هم با راستای شمال خاوری- جنوب باختری دیده می شوند که در نزدیکی، 1 میکرومتری جنوب باختر آستانه، رسوبات آبرفتی کواترنری را به روشنی بریده و همراه با آبراهه های پهن، به شکل چیپر جابه جا نموده است.
افزون بر این، رویه های تخت سه گوش (Triangular facet)زیبایی نیز در رسوبات کواترنر این پهنه بوجود آورده است. در جنوب باختری چشمه علی نیز به روشنی دیده می شود که رسوبات کواترنر بوسیله گسله ی آستانه بریده شده است (نگاره ی1-4، نگاره های هوایی 3629 و 3628). گسله ی آستانه یکی از گسله های نادر البرز کوه است که به سبب نزدیکی با مرز جنوبی البرز و وجود رسوبات آبرفتی کواترنر در کنار آن، به روشنی جنبش جوان کواترنر را نشان می دهد.
گسله ی آستانه به سوی جنوب باختری به کوه او را در شمال سمنان می رسد. درازای شناخته شده ی گسله ی آستانه بیش از 75 کیلومتر بوده و ساز و کار (mechanism)آن راندگی با مولفه ی راستالغز چیپبر است.
امکان دارد خرابی دژ فولاد محله به سبب جنبش گسله ی آستانه رویداد باشد. همچنین ممکن است جنبش این گسله سبب رویداد زمینلرزه ی 22 دسامبر 856 میلادی کومس با بزرگی Ms=709 باشدظ.
راندگی بایجان (Baijan Thrust)
راندگی بایجان، گسله ای با راستای خمدار شمال باختری- جنوب خاوری، درازای 45 کیلومتر و با شیب عمومی بسوی شمال است (پیکر 1-4). گسله ی بایجان در راستای خود سنگهای گوناگون مزوزوئیک را بریده است و در ادامه ی شمال باختری بوسیله گدازه های جوان آتشفشان دماوند پوشیده می شود. کمترین میزان جابه جا شدگی این گسله در پهنه ی بایجان 1000 متر برآورد شده است. زیرا به سبب کارکرد گسله، آهکهای سازند الیکا (در شمال) برابر آهکهای سازتد لار(در جنوب) قرار گرفته اند. میزان این جابه جا دشگی بسمت خاور بسرعت کم شده به گونه ای که آهکهای سازند لار (در شمالی) برابر سنگهای سازند تیز کوه (در جنوب) قرار می گیرد. شیب راندگی بایجان نزدیک 60 درجه به سوی شمال است.
راندگی بایجان، گسله ای لرزه زا بوده و به نظر می رسد زمینلرزه ی 25/3/1983 (mb = 5.2) و 26/3/1983 (mb=4.5) میلادی بایجان به سبب کاری شدن این گسله روی داده باشد.
گسله ی دامغان (Damghan Fault)
گسله ی کواترنر دامغان که از 10 کیلومتری شمال شهر دامغان می گذرد، برای نخستین بار بوسیله Krinsley (1970) بعنوان یک گسله ی کواترنر با برشی در رسوبات جوان کواترنر معرفی شد. Krinsley 5/14 کیلومتر از این گسله رابرداشت نموده (نقشه ی شماره 2 در Krinsley 1970) و سازوکار (مکانیسم) آن را کششی (normal) با شیب به سوی جنوب و فرو افتادن بخش جنوبی عنوان شده است بخش درازتری از اینگسله در برگ زمینشناسی دامغان به مقیاس 000 100: 1 (G.S.I. 1975) بصورت گسله ی کواترنر برداشت شده.
گسله ی دامغان بیش از 100 کیلومتر داراز داشته و بخش مستقیم آن در شمال دامغان دارای 53 کیلومتر درازاست پیکر (1-4). هر چند سازو کار گسله به دقت روشنت نیست، ولی روشن است که در پهنه ی باختر ده ملا تا شمال تاق، بخش شمالی گسله بالا آمده، و بخش جنوبی آن فرو افتاده است. در شمال تاق و 32 کیلومتری شمال خاوری دامغان بخش جنوبی آن فرو افتاده است. در شمال تاق و 32 کیلومتری شمال خاوری دامغان گسله ی دامغان میان کنگلومرای چینخورده نئوژن پسین (در بخش شمالی) و باد زن آبرفتی کهن و جوان کواترنر (در بخش جنوبی) قرار گرفته است. در این پهنه لایه های تخت سه گوش زیبایی در رسوب های کنگلومرایی نئوژن پسین دیواره گسله، که نشانه ی کاری بودن گسله ی دامغان است دیده می شود.