اصطلاحات ، تعاریف و مفاهیم:
1- کالری و کیلوکالری:مقدار انرژی حرارتی که یک گرم آب را یک درجه سانتیگراد بالا برد .
مقدار حرارتی که یک کیلوگرم آب را یک درجه سانتیگراد افزایش دهد.
2- متابولیسم: سوخت و ساز
3- متالولیسم پایه: حداقل انرژی برای زنده بودن که صرف اعمال حیاتی فرد میشود .
مثل : قلب ، اعصاب و معده
4- نسبت تعادل تنفسی:
5- هیدرولیز: واکنشی که در آن یک ماده توسط آب شکسته و به مولکول سادهتری تبدیل گردد .
6- PH: غلظت یون هیدروژن در مایعات بدن PH بالای 7 قلیایی ، پایین 7 اسیدی و 7 خنثی .
7- تامپون (بافر): هر مادهای که از تغییرات سریع یون هیدروژن (PH ) جلوگیری کند .
8- الکترولیتها: یونهای با بارهای مثبت و منفی که در بدن ایجاد فشار اسمزی کنند و یا پیامهای عصبی را ارسال کنند .
9- یونیزه: تبدیل یک ماده به مواد تشکیل دهنده خودش .
10- انتشار ماده: جابجایی مواد بدون صرف انرژی
11- انتقال فعال:
12- انتشار تسهیلشده: همان انتشار ساده است ولی یک ماده کمکی دارد .
مثل انسولین که به قند کمک میکند به داخل سلول انتقال یابد .
13- اسمز و فشار اسمزی:
14- واکنشهای آنابولیکی:
15- واکنشهای کاتابولیکی:
16- تعریف علم تغذیه(Nutrition): علمی که کمک میکند مواد غذایی را بهتر بشناسیم ، نیازها را بهتر برآورده کنیم تا به حد اعلای سلامتی برسیم .
17- غذا(Food) و ماده غذایی(Nutrient): آب غذا و ماده غذاییاش یک شکل دارد .
18- جیره غذایی: به آنچه که فرد ظرف 24 ساعت مصرف میکند که به شغل ، میزان فعالیت ، جثه ، وضعیت و محیط فرد بستگی دارد .
20- مواد غذایی ضروری:
- کربوهیدراتها : گلوکز
- چربیها : اسید لینولئیک ، اسید لینولنیک
- پروتئینها: اسید آمینههای لوسین ، ایزولوسین ، لیزین ، والین ، متیونین ، فنیل آنالین ، تره اونین ، تریپتوفان و (میستیدین و آرژینین فقط برای نوزادان)
- مواد معدنی : کلسیم ، فسفر ، سدیم ، پتاسیم ، گوگرد ، کلر ، میزیم ، منگنز ، آهن ، مس ، روی ، ید ، کبالت ، مولیبدنیم ، سلنیوم ، فلور و کرم
- ویتامینها: C , K , E , D , A , B1 ( تیامین) ، B6 (پریدوکسین) ، B2 (ریبوفلاوین) ، بیوتید ، B12 (کوبالامین) ، نیکوتین آمید ، اسید فولیک و اسید نپتونیک .
- مایعات: آب
21- انواع غذاها از سه منشأ: گیاهی ، حیوانی و معدنی
- غذاهایی که پروتئین بیشتری دارند .
مانند : گوشتها ، تخم پرندگان ، حبوبات و ...
- غذاهایی که چربی بیشتری دارند .
مانند : روغنهای گیاهی و حیوانی ، گوشتها ، تنقلات و ...
- غذاهایی که کربوهیدرات بیشتری دارند .
مانند : غلات ، برنج ، ذرت ، سیبزمینی ، ماکارونی و خوردنی های شیرین و ...
- غذاهایی که مواد معدنی بیشتری دارند .
مانند : شیر و فرآوردههای آن .
- غذاهایی که ویتامینهای محلول در آب و سلولز بیشتری دارند .
مانند : میوهها و سبزیجات و ...
- غذاهایی که آب بیشتری دارند .
مانند : چای ، قهوه ، آبمیوهها ، نوشابهها و ...
22- میزان انرژی زایی مواد غذایی:
کربوهیدراتها 4 کیلوکالری به ازای هر گرم
پروتئینها 4 کیلوکالری به ازای هر گرم
چربیها 9 کیلوکالری به ازای هر گرم
دستگاه گوارش(Digestive system)
- گوارش: تغییر شکل غذا به طوری که قابل جذب شدن به خون شود .
- هدف و عمل اصلی دستگاه گوارش: هضم ، جذب مواد غذایی ، تأمین آب و الکترولیتها و حرکت دادن غذا با سرعت مناسب
- اجزای دستگاه گوارش: دهان (دندانها و غدد بزاقی) مری ، معدی ، لوزالمعده ، کبد (کیسهی صفرا) رودهی باریک (دودنوم ، ژژونوم و ایلئوم) و رودهی بزرگ (کولون صعودی ، افقی ، نزولی و قوسی شکل)
ترشحات دستگاه گوارش:
1- ترشح بزاق: سه جفت غدهی زیر زبانی ، زیرفکی و بناگوشی
نقش بزاق:
- آماده سازی لقمه برای بلع و هضم
- کمک به حس مزه و طعم غذا
- کمک به هضم نشاسته
- کمک به بهداشت دهان و دندانها
- شستن مواد بدمزه از محیط دهان
Sive network of neurons, called the submucosal plexus, or Meissner`s plexus , lies within the submucosa.
Skeletal muscle that functions in voluntary swallowing is present in the muscularis of the mouth , pharynx , and upper half of the esophagus.
In the rest of the digestive tract the muscularis consists of smooth muscle , generally arranged in two sheets .
Muscle fibers in the inner sheet are circularly arranged ; those in the outer sheet run longitudinally .
ترشح روزانه بزاق: 1000 تا 1500 میلیلیتر
محرکهای ترشح بزاق: بینایی ، بویایی ، چشایی ، تفکر درباره غذا ، مزهها ، حالت تهوع
* تنظیم ترشح بزاق عمدتا از طریق اعصاب خودمختار صورت میگیرد :
افزایشدهندهها: سمپاتیک بتا ، استیل کولین ، آلدوسترون VIP و محرکهای بویایی ، بینایی ، چشایی و ..
کاهش دهندهها: سمپا آلفا ، مهار پمپ سدیم ، پتاسیم .
مری: تنها مایع لغزندهساز برای حرکت غذا و جلوگیری از آسیب و زخمشدن دیواره آن ترشح میکند .
ترشحات معده: غذا در معده با ترشحات آن آمیخته و با سرعت مناسب وارد دوازدهه میشود .
پپسین= گاسترین .
مهمترین عمل زیستی معده فاکتور داخلی برای جذب B12 است.
غلظت بالای یون H باعث مرگ باکتریهای غذایی میشود .
ترشح اسید معده دارای دو مرحله است : 1- پایهای 15% صبحها عصرها .
هیستامینی 2- گوارشی: عصبی(مغزی)= محرکهای بویایی ، چشایی ، بینایی و تفکر درباره غذا باعث ترشح میشوند معدهای = با ورود غذا و اتساع معده ترشحات مییابد .
رودهای= احتمالا پپتید بومبیزین روده ترشح معده را افزایش میدهد .
افزایش دهندههای اسید معده : میتامین ، گاسترین و استیل کولین مهارکنندههای ترشح اسید معده: خود اسید معده ، گلوکاگن ، کولی سیستوکینین ، سوماتو استاتین و پلی پپتیدهای معدی – رودهای ترشحات موکوپروتئینی معده وظیفهی حفاظت از دیوارهی داخلی معده را در برابر PH اسیدی آن به عهده دارد .
ترشحات لوزالمعده: از مهمترین عدد ترشحی بدن در رابطه با متابولیسم مواد غذایی است که ترشحات خود را به ابتدای روده باریک میریزد .
* لوزالمعده علاوه بر ترشح هورمونهای انسولینی و گلوکاگن ، یون بیکربنات برای خنثیسازی PH اسیدی معده و هشت آنزیم مهم برای تجزیه مواد غذایی ترشح میکند: آمیلاز لیپاز تریسپین ، کیموتریسپین و کربوکسی پپتیدازها الاستاز ریبونوکلئاز و دی اکسی ریبونوکلئاز * ترکیبات شیرهی لوزالمعده : آب ، الکترولیتها و پروتئینها ترشح روزانه شیرهی لوزالمعده = حدود 5/1 لیتر است که تحت کنترل اعصاب و هورمونها قرار دارد .
چرخه تنظیمی ترشحات لوزالمعده نیز دارای سه مرحله است : مغزی (عصبی) مشابه مانیزم معده معدهای: اتساع قاعده تحتانی معده باعث ترشحات لوزالمعده میشود .
رودهای: ترشح سکرتین و کولی سیستوکینین روده ترشحات لوزالمعده را میدهد .
*اهمیت مرحله عصبی کم و مشابه مکانیزم ترشح اسید معده است .
* متسع شدن بخش قاعدهای معده ، ترشحات لوزالمعده را میدهند : مستقیم= از طریق عصب و رگ غیرمستقیم= از راه ترشح گاسترین معده و سکرتین و کولی سیستوکینین دوازدهم .
سکرتین قویترین محرک برای افزایش حجم مایعات و غلظت بیکربنات و ضعیفترین محرک برای ترشح آنزیمهاست .
کولی سیستوکنین (cck) قویترین محرک هورمونی برای ترشح آنزیمهای لوزالمعده است و حجم و غلظت بیکربنات را در حد متوسطی گاسترین تأثیر متوسطی بر حجم ترشحات ، بیکربنات و آنزیمها دارد .
* مرحله رودهای ترشح لوزالمعده: سکرتین میزان ترشح مایع و بیکربنات را .
وجود اسید معده قویترین محرک برای ترشح سکرتین است (اسیدهای آمینه و چرب نیز ترشح آن را ) Cck قویترین محرک برای ترشح زیموژنهای لوزالمعدی است .
cck از مخاط دوازدهم (دودنوم) و ژژنوم ترشح میشود .
* محرکهای ترشح cck : محصولات تجزیه پروتئینها ، اسیدهای آمینه ، اسیدهای چرب و اسید معده * تحریک عصب سمپاتیک ترشح شیره لوزالمعده را مهار و متوقف میسازد .
ترشح صفرا: مایعی است مرکب از میسلهای درهم آمیخته اسیدها یا نمکهای صفراوی ، کلسترول ، لیستین ، فسفولیپیدها ، چربیهای خنثی ، الکترولیتهای پلاسما ، رنگدانهها ، پروتئینها بیلی روبین و ...
محتویات صفرا به دوازدهه (ابتدای رودهی باریک) میریزد و بیشتر آن مجددا جذب خون میشود .
وظایف صفرا: نمکهای لازم برای جذب موثر رودهای و جذب کامل چربیها را فراهم میآورد .
مسیر دفعی ویژهای را برای مواد نامحلول مانند : کلسترول و مشتقات هومونی آن زمانی که اسیدهای صفراوی یون مثبت جذب کنند به نمکهای صفراوی تبدیل میشوند .
(کولیک اسید ، کینوکولیک اسید ، داکسی کولیک اسید و لیتو کولیک اسید ) ترشح روزانه صفرا: 250 تا 1000 میلیلیتر که به وسیلهی عوامل عصبی ، هورمونی و شیمیایی تنظیم میشود .
* افزایش دهندهها= گاسترین ، سکرتین ، cck ، گلوکاگن ، تحریک عصب واگ و وجود نمکهای صفراوی موجود در روده .
*مهارکننده= تحریک اعصاب سمپاتیک آلفا * کیسه صفرا 30 میلیلیتر گنجایش دارد که تخلیه آن پدیدهای است متناوب و وابسته به نوع غذایی که فرد مصرف نموده است .
پاراسمپاتیک تخلیه آن را و سمپاتیک را میدهد .
Cck مهمترین هورمون موثر بر تخلیهی کیسه صفراست (که از مخاط روده در پاسخ به ورود کیموس معده به دوازدهه ترشح میشود) Cck همچون استیل کولین باعث کاهش مقاومت اسفنگتر اودی و افزایش انقباض کیسهی صفرا میشود .
ترشحات رودهی باریک: علاوه بر ترشحاتی که از قسمتهای دیگر دستگاه گوارشی وارد روده میشود روزانه حدود 1500 میلیلیتر مایع از دیوارهی خود روده به داخل آن ترشح میشود.
( به عبارتی به جز آب آشامیدنی و آب موجود در غذاها روزانه حدود 7 لیتر آب از دیوارهی روده جذب میشود .
) دیگر ترشحات روده (علاوه بر مایع) عبارتند از: ماده لغزندهساز ایمونوگلوبولین A آنزیمهای مالتاز ، سوکرازولاکتاز ، لیپاز و پپتیدازها به ویژه اریسپین مقدار کمی از پروتئینهای پلاسما تحریککنندههای ترشح روده: ترکیبات شیمیایی (اسید کلریدریک ، مواد قندی و ..) اتساع مجرای روده تحریک پاراسمپاتیک و ترشح استیل کولین ترشح گلوکاگن و هورمونهای رودهای به کمک CAMP ترشح روده را افزایش ( مانند سکرتین ، cck ، گاسترین ، VIP و GIP ) تحریک اعصاب سمپاتیک ، ترشحات روده را مهار میسازد .
ترشحات رودهی بزرگ: - مایع ترشحی رودهی بزرگ اهمیت گوارشی ندارد زیرا آنزیم گوارشی ندارد .
اما مقدار قابل ملاحظهای مایع لغزندهساز و تعداد زیادی لیزوزوم در مایع ترشحی رودهی بزگ دیده میشود .
ترشح رودهی بزرگ قلیایی است (بی کربنات و پتاسیم) بیکربنات به جای کلر و پتاسیم در عوض سدیم به داخل مجرای رودهی بزرگ ترشح میشوند .
برگرداندن سدیم و کلر به خون باعث جذب مجدد آب به خون میشود .
تحریک پاراسمپاتیک ترشح رودهی بزرگ را افزایش میدهد .
*هضم (گوارش) و جذب (ربایش) مواد غذایی: هضم: تجزیه مواد غذایی به اجزای سازنده آنها آنزیمها ..
جذب: انتقال موثر مواد غذایی به خون مواد غذایی تجزیهشده پس از رسیدن به پرزهای روده ابتدا باید از غشاء مجرایی (رأسی) یا داخلی سلولهای رودهای عبور نموده و وارد سلولها شوند سپس از غشاء پایهای (سروزی) یا بیرون سلولها خارج شده و به خون یا لنف وارد شوند .
هضم و جذب در معده: گوارش نشاسته در معده تحت تأثیر پتیالین بزاقی تا زمانی که PH معده خیلی اسیدی نشده باشد میتواند ادامه یابد .
لیپازی تحت عنوان تری بوتیراز میتواند کرهی حیوانی را تجزیه کند که اهمیت زیادی ندارد .
پپسین تنها آنزیم پروتئینشکن معده است که میتواند تا حدودی پروتئینها را تجزیه کند .
* توانایی مخاط معده برای جذب مواد غذایی بسیار اندک و محدود است (آب ، سدیم ، پتاسیم ، گلوکز ، و اسیدهای آمینه) همچنین آسپرین و اتانول میتوانند از معده جذب شوند .
* کربوهیدراتها تحت تأثیر آنزیمهای آمیلاز بزاق و لوزالمعده و مالتاز ، سوکراز و لاکتاز روده تجزیه میشوند .
حدود 80% کربوهیدراتها به صورت گلوکز ، 15% به صورت فروکتوز و 5% به صورت گالاکتوز از روده جذب خون میشوند .
جذب مونوساکاریدها به حضور سدیم و پمپ سدیم – پتاسیم وابسته است .
سرعت جذب گالاکتوز بیشتر از گلوکز و گلوکز بیشتر از فروکتوز است .
* هضم و جذب پروتئینها در رودهی باریک مقدار کمی از پروتئینها تحت تأثیر پپسین معده به پپتیدها و اسیدهای آمینه تجزیه میشوند .
بیشتر پروتئینها در رودهی باریک تحت تأثیر آنزیمهای لوزالمعده و روده (به ویژه اریپسین) تقریبا به طور کامل به اسیدهای آمینه تجزیه میشوند .
جذب: پپتیدهای کوچک (دی – تری و تترا) به سرعت از غشاء داخلی پرزهای روده جذب و در داخل سلولهای روده تحت تأثیر آنزیمهای مربوطه به اسیدهای آمینه تجزیه شده و جذب خون میشوند .
ورود پپتیدها از غشاء داخلی به درون سلولهای مخالطی روده وابسته به یون سدیم و مکانیزم انتقال فعال است .
همچنین جذب اسیدهای آمینه از غشاء خارجی به خون نیز وابسته به یون سدیم است اسیدهای آمینه نوع L سریعتر از نوع D جذب میشوند .
هضم و جذب رودهای چربیها: آنزیم اصلی تجزیهکننده چربیها در رودهی باریک لیپاز لوزالمعدی است .
ترکیب چربیها با نمکهای صفراوی میدان عمل و تأثیر لیپاز را افزایش میدهد .
علاوه بر لیپازها ، فسفر لیپاز و استراز در تجزیهی سایر چربیها دخالت دارند .
نقش نمکهای صفراوی در حلشدن چربیها: از آنجایی که چربیهای تجزیه شده در آب نامحلولند نمیتوانند به راحتی به غشاء سلولها رسیده و جذب شوند برای حل پذیر شدن این مولکولهای آبگریز وجود نمکهای صفراوی لازم است .
نمکهای صفراوی به چربیها متصل شده و سطح آنها را برای تأثیر آنزیمها افزایش میدهند .
همچنین نمکهای صفراوی به همراه چربیها لیستین و کلسترول میسلهایی را تشکیل میدهند که دارای سر قطبی و غیرقطبی هستند و قادرند در آب حل شده و به پرزهای روده انتقال یابند .
پس از رسیدن میسلها به غشاء سلولها ، اسیدهای چرب ، گلیسرول و منو گلیسیریدها از مجموعه جدا شده ، جذب سلولها و سپس جذب خون میشوند و نمکهای صفراوی برای بارگیری مجدد مورد استفاده قرار میگیرند .
* انتشار اسیدهای چرب به درون سلول مخاطی عمدتا وابسته به اختلاف غلظت آنها و گلیسرول بین دو سلول غشاء است که تشکیل مجدد تری گلیسیریدها (در حضور ATP) و در سیتوپلاسم سلول باعث کاهش سطح اسیدهای چرب شده و جذب چربیها بیشتر صورت میگیرد .
توضیح اینکه منو گلیسیریدها و اسیدهای چرب با زنجیرهی متوسط (12-8) به شکل اصلی خود وارد گردش خون میشوند .
اسیدهای چرب با زنجیرهی بلند ابتدا در ترکیب با مواد دیگر تشکیل کیلو میکرونها (شیلو میکرونها) را داده سپس از طریق جریان لنف به سیاهرگ اجوف فوقانی میریزند .
اجزای تشکیل دهندهی کیلومیکرونها: تری گلیسیریدها 95-80% فسفو لیپیدها 6-3% کلسترول 5-2% پروتئینها 2-1% کلسترول مصرفی و کلسترول موجود در صفرا نیز تحت تأثیر استراز لوزالمعده تجزیه و از میسلها جدا شده و از طریق لنف به جریان خون وارد میشود .
جذب رودهای نمکهای صفراوی .
حدود 95% نمکهای صفراوی در انتهای رودهی باریک (ایلئوم) جذب میشوند و حدود 5% آنها از بدن دفع میشوند .
نمکهای صفراوی جذبشده به کبد برگردانده میشوند تا دوباره در صفرا ترشح شوند .
جذب ویتامینهای محلول در چربی نیز توسط نمکهای صفراوی و میسلها تسهیل میشود .
کمبود اسیدهای چرب به علت تشکیلنشدن میسلها جذب ویتامینها را کاهش میدهد.
جذب ویتامینها محلول در آب عمدتا از راه انتشار ساده در ژژونوم و ایلئوم صورت میگیرد .
جذب ویتامین C به حضور یونهای سدیم وابسته است .
جذب ویتامین B12 که در خونسازی و در ساختمان DNA دخالت دارد وابسته به حضور فاکتور داخلی معده است .
جذب آهن: مولکولهای آهن موجود در غذاها (به ویژه غذاهای پروتئینی) در معده تحت تأثیر PH اسیدی آن از یکدیگر جدا شده و به گلیکو پروتئین ویژهای به نام گاستروفرین متصل و به روده منتقل میشود .
* جذب آهن بیشتر در دوازدهه و ژژونوم صورت میگیرد .
اسید اسکوربیک و فروکتوز جذب آهن را افزایش میهند .
نیاز بدن به آهن جذب آن را در روده افزایش میدهد .
آهن فرو بیشتر و سریعتر از آهن فریک جذب میشود .
جذب سدیم ، کلر و سایر یونها: در رودهی باریک روزانه حدود 25 تا 35 گرم سدیم به صورت انتشار و انتقال فعال جذب میشود .
سدیم نقش مهمی در جذب قندها ، اسیدهای آمینه و اسمز آب دارد .
در اختلاف رودهای (اسهال شدید) ذخایر سدیم ظرف چند ساعت در حد کشندهای کاهش مییابد .
انتقال کلر در روده به روش انتشار صورت میگیرد .
یونهای کلر پس از انتشار و انتقال یونهای مثبت سدیم در جهت گرادیان الکتریکی ، یونهای سدیم را تعقیب میکنند .
در رودهی بزرگ کلر به صورت انتقال فعال جذب میشود .
سایر یونها: جذب کلسیم نیز به طور فعال از دوازدهه انجام میگیرد .
میزان جذب کلسیم بر حسب نیاز بدن و ترشح هورمون پاراتورمون و ویتامین D صورت میگیرد .
* پتاسیم ، منیزیم ، فسفات و احتمالا سایر یونها نیز میتوانند به طور فعال از طریق مخاط روده جذب شوند (یونهایی یک ظرفیتی سریعتر از دو ظرفیتی جذب میشوند) .
جذب آب در رودهی باریک: روزانه حدود 9 لیتر آب وارد رودهی باریک میشود که حدود 5/1 تا 2 لیتر آن از راه نوشیدنی و 7 لیتر دیگر از طریق ترشحات بزاق (5/1) ، معده (2) ، لوزالمعده (5/1) ، صفرا (5/0) و شیرهی روده (5/1) به مجرای روده ترشح میشود .
90 تا 95% این مایع در روده جذب و باز جذب میشود (200 تا 400 میلی لیتر در ساعت) و تنها 5/0 تا 1 لیتر مایع به رودهی بزگر میرسد .
جذب آب به صورت اسمز و فشار اسمزی از روده به سلولهای روده و سپس به فضای میان بافتی و رگهای خونی صورت میگیرد .
حرکت و جذب آب در دوازدهه دو طرفه است در ژژونوم جذب بیشتر از ترشح و در ایلئوم تنها جذب انجام میگیرد جذب آب غیرفعال و تابع جذب گلوکز ، اسیدهای آمینه ، سدیم و سایر الکترولیتها .
جذب آب و الکترولیتها در رودهی بزرگ: حدود 90 تا 95% الکترولیتهایی که به رودهی بزرگ میرسند (به ویژه سدیم و کلر) از جدار آن جذب خون میشوند و از میزان 500 تا 1000 میلیلیتر آب رسیده به آن حدود 400تا 850 میلیلیتر آن جذب شده و بقیه از بدن دفع میشود .
در صورتی که قندها به طور کامل جذب نشده باشند ، آب بیشتری از بدن دفع خواهد شد .
مواد جامد تشکیلدهندهی مدفوع عبارتند از : 30% باکتریهای مرده ، 10 تا 20% مواد معدنی ، 2 تا 3% پروتئین و 30% مواد غیرقابل جذب و اجزای شیرهی گوارشی (اصلاح صفراوی ، سلولهای اپی تلیال لولهی گوارش ، مشتقات بیلی روبین و ...) عمل باکتریها در کولون: باکتریهای متعدد به ویژه باسیلها قادرند مقدار کمی از سلولزهای غذا را هضم کنند که در انسان اهمیت زیادی ندارند .
سایر موادی که در نتیجهی فعالیت باکتریها تشکیل میشوند عبارتند از: ویتامین K ، B12 ، تیامین ، ریبوفلاوین و انواع گازها .
حرکات دستگاه گوارش و تنظیم آنها ساختار دیوارهی دستگاه گوارش جدار روده از خارج به داخل شامل لایههای زیر است: 1- لایه سروزی 2- ل.
عضلانی طولی 3- ل.
عضلانی حلقوی 4- ل.
زیر مخاطی 5- ل.
مخاطی 6- لایه نازکی از عضلات صاف موسوم به عضلههای مخاطی که در لایههای عمقی مخاط قرار دارد .
اعمال حرکتی لولهی گوارشی به وسیلهی لایههای مختلف عضلهی صاف انجام میشوند.
تارهای لایهی عضلانی طولی به موازات محور طولی لولهی گوارشی و تارهای لایهی عضلانی حلقوی عمود بر آن قرار میگیرند .
انقباض لایهی طولی به کوتاهشدن و انقباض لایهی حلقوی به تنگشدن لولهی گوارشی منجر میشوند .
در میان این دو لایه عضلانی شبکه ماینتریک (myentric) که دارای میلونها نرون است قرار دارد و انقباض عضلات صاف را مستقل از اعصاب خارجی دستگاه کنترل میکند .
دومین شبکهی عصبی (نرونی) درون دیوارهای در میان عضلات مخاطی و لایهی عضلانی حلقوی جای میگیرد که بیشتر با اعمال ترشحی مخاطی مرتبط است .
وظایف عضلات درون دیوارهای: خرد کردن و مخلوط نمودن غذاها جابجا و منتقل نمودن غذا به قسمتهای دیگر تسهیل در عمل گوارش و ربایش مواد غذایی وظایف دریچهها (اسفنکترها sphincters) بخشهای مختلف دستگاه گوارشی به وسیله دریچهها از هم مجزا میشوند که عبارتند از: اسفنکتر فوقانی مری که فضای حلق و مری را از یکدیگر جدا و از بازگشت لقمه به حلق و نای جلوگیری میکند .
اسفنکتر تحتانی مری و دهانهی معده (دریچهی کاردیا) که از بازگشت محتویات اسیدی معده به مری جلوگیری میکند .
اسفنکتر پیلور که در انتهای معده و ابتدای دوازدهه قرار دارد که ضمن تنظیم میزان و سرعت تخلیه کیموس معده مانع بازگشت کیموس به معده میشود .
اسفنکتر ایلئوسکال موجود بین ایلئوم و ابتدای رودهی بزرگ (کولون صعودی) که مانع از برگشت محتویات کولون به رودهی باریک میشود .
اسفنکترهای دفعی (درونی و بیرونی) که در کنترل دفع شرکت دارند .
* انقباض و انبساط دریچهها تحت کنترل عوامل هورمونی ، نرونی وخونی است .
عصب گیری درونی دستگاه گوارش: شبکه ماینتریک (اورباخ) و شبکهی مییشنر (زیرمخاطی) دارای نرونهای تحریکی و مهاری بسیار زیادی هستند که اعمال حرکتی دستگاه گوارشی را ، حتی بدون دخالت اعصاب بیرونی تحت کنترل دارند .
مواد میانجی گوناگون از جمله: استیل کولین ، نوراپی نفرین ، سروتونین ، پپتید رودهای محرک عروق ، دوپامین ، سوماتو استاتین ، انکفالینها ، نوکلئوتیدهای پورینی و بومبیزین در سیناپسهای عصبی – عضلانی دستگاه گوارشی فعالیت دارند.
مادهی میانجی بیشتر نرونهای تحریکی ، استیل کولین است اما مواد میانجی نرونهای مهارکننده متنوع و گوناگونند .
تعدادی از نرونهای درون دیوارهای انکفالینرژیکیاند که در یک نقطه نقش مهاری و در جای دیگر نقش تحریکی دارند .
عمل این نرونها به گونهای است که همیشه در بالای لقمه انقباض و در پیشاپیش آن استراحت عضلانی ایجاد میکنند .
در بیشتر قسمتهای دستگاه انقباض حاصل فعالیت نرونهای کولینرژیکی است .
تأثیر مهارکنندگی نیز توسط همین نرونها که مهارکننده را تحریک میکنند اعمال میگردد .
عصبگیری بیرونی دستگاه گوارش: عمل عضلات حلقی ، بخش بالای مری و اسفنکتر مخرجی بیرونی را اعصاب حرکتی پیکری و کار تعبیهی دستگاه را اعصاب خودمختار تنظیم میکنند (سمپاتیک عموما مهارکننده و پاراسمپاتیکها تحریک کنندهاند) .
* فعالیت الکتریکی حاصل از پمپ سدیم – پتاسیم در سلولهای عضلات صاف (به ویژه از لایهی عضلانی طولی) سبب ایجاد پتانسیل عمل در آنها شده و انقباض پایهای و منظم آنها در پی خواهد داشت که به همراه انقباضات عصبی و هورمونی فعالیت مکانیکی و حرکتی مداوم و منظم دستگاه گوارشی را تنظیم و کنترل میکنند .
اعمال جویدن و بلع غذا: جویدن نخستین مرحلهی آمادهسازی غذا برای بلع و گوارش است که ضمن جویدن غذا خرد و با بزاق مخلوط میشود .
عملکرد عضلات جونده که ارادی و گاهی بازتابی هستند توسط نرونهای آلفا و گاما و مراکز حرکتی مغز به دقت تنظیم میشود (نیروی ایجاد شده در زیر دندانها بین 10 تا 90 کیلوگرم است ).
* جویدن غذا تا پیدایش لقمه قابل بلع (با حجم 5 تا 15 میلی متر مکعب و وزن 3 تا 18 گرم) ادامه مییابد .
هر سیکل جویدن که خود شش مرحله دارد در زمان یک ثانیه به انجام میرسد .
عمل بلع یعنی ورود لقمه از حفرهی دهان به مری و سپس معده .
بلع دو مرحله دارد : 1- دهانی- حلقی (ارادی) 2- مروی (غیرارادی) ماهیچههای دهانی – حلقی با تعالی بسیار منظم که از مراکز بلع در تنهی مغز تنظیم و هدایت میشوند یکی پس از دیگری منقبض میشوند و پیشاپیش لقمه همیشه یه حلقهی مهاری نیز به وجود میآید .
حلقهی انقباضی در بالای لقمه نیروی پیشبرنده آن را تأمین میکند .
بلع دهانی – حلقی در ده مرحله بسیار پیچیده تحت کنترل اعصاب آوران و وابران و بخشهای متعددی در قشر و تنهی مغز و بصل النخاع صورت میگیرد .
در جریان بلع دهانی - حلقی حدود 25 تا 30 عضلهی اسکلتی با تعالی بسیار منظم تحریک و مهار شده و لقمه را به مری میرانند .
آغاز بلع میتواند کاملا ارادی باشد (گاهی غیرارادی است) .
یک فرد بالغ سالم حدود 600 بار در شبانهروز عمل بلع انجام میدهد (50 بار درخواب ، 200 بار هنگام صرف غذا و 350 بار درسایر موارد ) مرحله مروی بلع: تنها وظیفهی مری انتقال غذا از حلق به معده است .
یک چهارم ابتدایی مری در انسان از عضلات مخطط ساخته شده است و در سرتاسر خود دو لایهی عضلانی طولی و حلقوی دارد .
* موج انقباضی دیوارهی مری را موج دودی (Peristaltic wave) مینامند .
موج دودی از حلق شروع و تا پایان مری ادامه مییابد و فشاری پیشبرنده برای لقمه ایجاد میکند .
هر موج 8 تا 10 ثانیه مری را طی میکند .
حرکات معده: لقمههای غذایی در معده انبار و مدتی در آن میمانند .
معده ضمن خرد کردن لقمهها ، غذا را با شیرهی ترشحی خود که حاوی و پپسین است مخلوط میسازد بدین ترتیب تودهی جامد و درشت غذایی به اجزاء کوچکتر (mm) در هم شکسته و کیموس معده را شکل میدهد .
* دیوارهی عضلانی معده در حالت استراحت انقباضات ملایم و پیوستهای دارد اما حرکات نیرومند و آمادهساز معده 30 تا 40 دقیقه پس از صرف غذا در قاعدهی فوقانی و در آنتروم (کیسهی معده) به انجام میرسد .
استراحت دریافتی معده (مرحله افزایش حجم معده و پذیرش غذا) معمولا تا پایان آخرین بلع ادامه دارد سپس انقباضات دودی از نیمهی جانبی معده (ناحیهی آغازگر) شروع و امواج مختلفی به سمت انتهای معده پیش میرود (موجهای با فشار 5-3 ، 40-8 و 15-10 میلیمتر جیوه و زمانهای 5-3 ، 60-25 ، و300-60 ثانیه) همزمان با پیشرفت موج دودی به سمت پیلور بر قدرت و سرعت آن افزوده میشود .
نقش حرکات دودی معده: نیروی لازم را برای جابجا کردن محتویات معده به سوی دوازدهه بهوجود میآورد .
محتویات معده را با شیرهی معده مخلوط و آن را نرم و خرد میکند .
تنظیم حرکات معده: اعمال انقباضی و حرکتی معده را سه عامل عضلانی (ذاتی) ، عصبی و هورمونی تنظیم میکنند .
فعالیت الکتریکی عضلات صاف دیوارهی معده پایهگذار فعالیت مکانیکی یا انقباضی معده است که حدودا هر 20 ثانیه یک بار تارهای عضلانی (به ویژه عضلات طولی خمیدگی بزرگ معده) به کمک پمپ سدیم – پتاسیم دپلاریزه شده و امواج منظم و ملایمی را به قسمتهای دیگر معده صادر میکنند که با پیشروی موجها بر سرعت و قدرت آنها افزوده میشود .
تحرک اعصاب پاراسمپاتیک و ترشح استیل کولین و گاسترین ، انقباضات و حرکات معده را افزایش میدهند .
نوراپی نفرین ، سکرتین ، کولسیستوکینین و لی پپتید محرک رودهای با تضعیف پتانسیل عمل عضلات صاف ، حرکات معده را کاهش میدهند .
تخلیهی معده: میزان تخلیهی معده را دو عامل متضاد یعنی تواتر امواج دودی و مقاومت دریچهی پیلور تعیین میکنند .
زمان لازم برای تخلیهی معده به ترکیب شیمیای غذاها ، اندازه و حجم آنها بستگی دارد (هر قدر غذا خردتر و نرمتر شدهباشد تخلیهی معده آسانتر و سریعتر خواهد بود) .
نیروی انقباضی عضلهی پیلوری در حدی است که آب و مایعات به آسانی از معده تخلیه می شوند اما از عبور کیموس نیمه جامد جلوگیری میکند .
با رسیدن امواج دودی آنتر معده (که قویتر از نیروی انقباضی پیلور است) چندین میلیمتر کیموس (5ml) به داخل دوازدهه رانده میشود (این امواج به پمپ پیلوری نیز معروفند) تنظیم تخلیهی معده: سرعت تخلیهی معده هم به وسیلهی امواج صادره از خود معده و هم توسط امواج صادره از دوازدهه تنظیم میشود .
میزان اتساع معده به وسیلهی غذا و ترشح هورمون گاسترین پمپ پیلوری را فعال میسازند .
از طرفی اتساع دوازدهه در اثر ورورد کیموس معدی به آن و وجود غذاهای چرب و پروتئینی و محلولهای غلیظ و اسید امواج فید بک منفی قوی عصبی و هورمونی ایجاد میکنند که پس از انتقال به معده پمپ پیلوری را تضعیف میسازند .
بدین ترتیب کیموس با سرعتی که روده قادر به هضم و جذب آن باشد وارد دوازدهه میگردد .
مکانیزم هورمونی این تأثیر بدین صورت است که پس از ورود کیموس به دوازدهه ترشح سکرتین ، cck، پلی پپتید محرک رودهای VIP ، گلوکاگن ، و پلی پپتیدهای مهار کنندهی گاسترین CIP افزایش یافته .
سپس این هورمونها از طریق جریان خون به معده رسیده و از تأثیر گاسترین بر افزایش امواج دودی معده جلوگیری میکنند .
چربیها از طریق cck قویترین مهارکنندهی تخلیهی معده میباشند .
اسیدهای آمینه به ویژه تریپتوفان نیز همین تأثیر را دارند و محرک ترشح سکرتین بیشتر اسید معده است تا نوع غذا .
زیاد شدن حجم غذا در معده میتواند با کشش جدارهی آن و ایجاد رفلکسهای پاراسمپاتیکی سبب افزایش تخلیهی معده گردد .
حرکات رودهی باریک: ( انقباضات مخلوط کننده و پیشبرنده) ورود کیموس معده به دوازدهه باعث اتساع دیوارهی روده و سبب بروز انقباضات موضعی میشود که با فواصل معین در طول روده به وجود میآیند .
این انقباضات با فرکانس 7 تا 12 بار در دقیقه و یک سانتیمتر طول باعث قطعه قطعه شدن کیموس شده و از طرفی موجب مخلوط شدن بیشتر ذرات غذایی با ترشحات گوارشی میگردند .
به علاوه حرکات و انقباضات قطعه قطعه کننده کیموس را به دو طرف محل انقباض فشار میآورد که ضمن مخلوط شدن غذای گوارش یافته را در معرض پرزهای روده (برای جذب سریعتر و بیشتر) قرار میدهند .
این عمل تا هضم و جذب کامل ادامه مییابد .
(Fig .
21-25) .
Goblet cells found throughout the intestinal mucosa secret large amounts of mucus daily .
in addition, special mucous glands (Brunner`s glands) in the first few centimeters of the duodenum release a thick coating of mucus needed in that area to protect the mucosa from digestion by the acidic chime and gastric juice that may enter through the pylorus .
secretion by Brunner`s glands inhibited by sympathetic nerves .
Overactivity of these nerves might leave the duodenal wall unprotected , a possible factor in the development of duodenal ulcers.
The intestinal glands secrete large amounts of fluid that is almost pure interstitial fluid with a neuteral pH.
About 2 liters of fluid is released daily by the Ders of the epithelial cells .
about 600microvilly protrude from each cell , giving the epithelial lining a fuzzy appearance , or brush border , when viewed with a light microscope (Fig.21-24).
If the intestinal lining were very smooth , like the through the intestine , and many valuable nutrients would be wasted .
the combined effects of the circular folds , the villy , and the microvilly , however , increase the surface area of the smallintestine by about 600 times .
in fact , if the lining of the intestine were completely unfolded and spread out , its surface would approximate the size of a tennis court !
Between the villy are the intestinal glands (crypts of Lieberkuhn), wich , dip deeply into the mucosa سمپاتیک شدت انقباضات قطعه قطعه کننده را کاهش و پاراسمپاتیک افزایش میدهد .
مهمترین حرکات پیشبرندهی روده ، حرکات یا امواج دودی (پرستالتیک) روده است .
با ورود کیموس به روده و کشیدهشدن دیوارهی آن یک حلقهی انقباضی در بالای کیموس و یک ناحیهی مهار شده در عضلات حلقوی پایین یا جلوی آن ایجاد شده و محتویات روده را به جلو میراند (با سرعت 5/0 تا 2 سانتیمتر در دقیقه) .
پس از صرف غذا حرکات دودی روده افزایش مییابد .