میخائیل به سن ۷ سالگی رسیده بود اما کفش و لباس مناسب نداشت. پدرش با سختی فراوان توانست پولی فراهم کند و برای پسرش لباس و کفش بخرد. میخائیل ۱۱ ساله بود که ارتش آلمان منطقه استاوروپول را محاصره کرد و تحت اشغال خود درآورد. اما مدتی نگذشت که آلمانیها شکست خوردند و از روسیه بیرون رفتند و زندگی به حالت اولیه اش بازگشت.
روسیه این سرزمین پهناور، دوران سیاسی رنگ به رنگی را به خود دیده است. دوران حکومت تزارهای روسیه زبانزد خاص و عام است. همچنین سرنگونی تزارها و انقلاب روسیه و کمونیستی آن سخن ها و بحث های زیادی در بردارد. در ذیل به توضیح زندگی خانوادگی یکی از روسای جمهور معروف آن سرزمین میپردازیم. البته بعد از انحطاط حکومت میخائیل گورباچف، روسیه تغییر خط مشی داد و به بخشهای متعددی تقسیم شد که ما قصد نداریم درباره ضعف و قوت سیاسی این کشور سخن به میان بیاوریم.
همان طور که میدانید این بخش به بیان زندگی مشاهیر و بزرگان سیاست، ادب و هنر و... اختصاص دارد. حال مقاله زیر را درباره میخائیل گورباچف که در زمان او اتحاد جماهیر شوروی، این کشور ۲۲ میلیون کیلومتر مربعی، ۱۵ تکه شد میپردازیم. کودکی یک کشاورز زاده روسی در دوم مارس ۱۹۳۱ در منطقه کشاورزی روستای پریوولنوی استاوروپول در جنوب روسیه پسری در یک خانوده کشاورز چشم به جهان گشود. نامش را میخائیل نهادند و در خانه میشا صدایش کردند. پدرش یک زمین کوچک زراعی داشت و با برداشت محصول و فروش آن در بازار امرار معاش میکرد. میشا یا میخائیل در یک روستای ۳۰۰۰ نفری در یک خانه کوچک محقر روستایی دوران کودکی اش را گذراند. در آن زمان استالین بر شوروی حکومت میکرد و دست نشانده های او تا میتوانستند کشاورزان و رعایا را مورد ظلم و ستم قرار میدادند. از آنان مالیاتهای سنگین میگرفتند و در صورت مقابله، با ضرب و شتم روستاییان را ساکت میکردند. میخائیل در چنین شرایطی دوران کودکی اش را گذراند. پدرش سرگئی و مادرش ماریا او را خیلی دوست داشتند، اما از لحاظ مالی وضعیت مناسبی نداشتند تا بتوانند زندگی راحتی را برای فرزندشان به وجود آورند. آنان از این شرایط رنج میکشیدند. پدر بزرگ خانواده با نانوایان دست به دست هم دادند و یک سازمان حمایت از کشاورزان را ایجاد کردند.