با توجه به شرایط خاص اقلیمی ایران و کمبود منابع آب در بخش عمده ای از این سرزمین موضوع کشف و تأمین آب، جلوگیری از هدر رفتن آن و استفاده حساب شده از این پدیده زندگی بخش و آبادکننده از دورترین زمانها مورد توجه بوده است. در تمامی زمینه ها و نمودهای زندگی مردم این سرزمین، به روشنی می توان نشانی ارجمندی این مائده آسمانی را مشاهده نمود و پیوند ژرف آنرا با تمامی مظاهر فرهنگ، هنر و تمدن مردم این مرز و بوم لمس کرد. معماران و مهندسان ایرانی به پیروی از این فرهنگ عمومی از دیرباز دست به تجربه های چشمگیر و فراموش ناشدنی در زمینه کیفیت حضور اب در معماری، بهینه سازی مصرف آب و... زده اند.
در فصل نخستین، به این موضوع پرداخته شده است و بستر تئوریک پروژه را شکل داده است. علاوه بر این به علت نوع موضوع پروژه در نوشتار دوم این فصل به موضوع فراغت و گذران آن توجه شده است.
در فصل دوم که بستر فیزیکی پروژه است، در ابتدا چند نمونه از آثار معماران ایرانی و ژاپنی در زمینه موضوع پروژه معرفی شده است. پس از این بررسی مختصر در نوشتار دوم و سوم به استانداردها و برنامه فیزیکی پروژه پرداخته شده است.
در فصل سوم به بازشناسی شهر کرج پرداخته شده است. مطالعات بستر کالبدی پروژه بر پایه «طرح جامعه شهرستان کرج» شکل گرفته است. مطالعات مختلف جمعیتی، اقتصادی و توسعه و ... به طور خلاصه در این فصل آمده است.
در فصل طراحی معماری نیز نخست، مطالبی در راستای «کانسپت» کلی پروژه و توضیح روند طراحی ارائه شده است و در ادامه، کروکیهای اولیه و سپس نقشه های معماری پروژه آمده است.
کلید واژه ها:
آب، آناهیتا، معماری ایرانی، باغ ایران، مسکن، آب نما، فراغت، تفریح، باغ، موزه، معماری ژاپن، معبد آب، مشهد ، دسترسی، کاربری، ایده، فلسفه طراحی.
پیش گفتار
انسان در طول زمان می زید و آنچه در این راه می اندوزد و می آموزد را، شکل هایی به تدریج ساده تر می بخشد؛ تا مفهوم یا مفهوم های ژرف آن را با روانی بیشتر در دسترس داشته باشد. ایرانیان دست یابی انسان به برتری هایی در جهان معنوی از راه بهره وری از توشه اندوخته ها و آموخته هایش را، به مثابه پدیده ای دانسته اند، همزاد با انسان و فعال در طول زندگی فردی و اجتماعی وی.
بشر قرنها تلاش کرد، اندیشه نمود، ابزار ساخت، به اکتشاف و اختراع دست زد و حاصل این تجربه ها و دستاوردها راب ه فرزندان خود سپرد و آنان نیز به سهم خویش این میراث را با تغییر و کاستن و افزودن به نسل بعد سپردند و بدین روال هر که آمد بر آن مزید کرد تا بدین غایت رسید و «فرهنگ» هر فرد، جامعه و گروهی چیزی نیست جز همین میراث به جای مانده از پشتیبان.»
فرهنگ تمام حیات اجتماعی انسان را در بر می گیرد، ویل به ندرت خود را آشکارا بر افکار و اعمال او تحمیل می کند. به عبارت دیگر انسان از بدو تولد، رفتار و اعمال قشر و طبقه و اجتماعی را که محل رشد و نمو است می آموزد؛ باقی نمی ماند و مختار است که پا فراتر نهد. بی گمان اگر جز این بود، انسان در محدوده فرهنگ زمان خود می ماند. در واقع، اگر تعریف فرهنگ مزد یک فرد یا جامعه، پویایی در تحریک فکری شناخته شود، عامل های زمان و مکان در آن ملحوظ اند.
فرهنگ معماری نیز به مثابه دیدگاه یا خواستگاهی که آبشخور از فرهنگ دارد و در واقع از مظاعر هر فرهنگ به شمار می آید، در طول زمان دگرگونی و تحول می پذیرد.
امروزه و کمی دقیقتر در سده آخر قرن بیستم، ایدئولوژی متکی بر تکنولوژی با استفاده از ابزارهای خود نظیر رسانه ها، مرزهای فکری و اندیشه ای فرهنگ های مختلف را پشت سر گذارده و آنچه را که خاص جوامع بوده به عام جوامع تبدیل کرده است. امروزه با تکیه بر ابزارهای گوناگون، تغییر فرهنگها مسیری نامتوازن و سرعتی ناخواسته یافته است.
آنچه که از اوایل قرن تا کنون در شهرهای گوناگون کشورمان و طی چند ساله اخیر در روستاهایمان نیز، ساخته می شوند؛ به عنوان دو لحظه جدا از یک پدیده واحد، بیانگر فرهنگ معماری معاصر جامعه امروز ماست. بر این اساس چگونه معماری خواستن و چگونه آن را ساختن به عنوان یک پدیده فرهنگی و تکنولوژیک شکل دهنده فرهنگ معماری امروز ماست.
معمارزی ایران که در بستر فرهنگ و ادب ایرانیان از هزاران سال پیش تا امروز بالندگی و فروغی کم نظیر داشته است، محصول بلافصل اندیشه هایی متعالی در باب معماری و به تبع آن فضای زندگی است که ریشه و نگاهی فراتر از منطق دارند.
معماری کهن ایران و معماری دوره اسلامی تاریخ ایران هرگز به درستی و کمال تحلیل نشده است. سنجش و کاوش در جهت شناخت معماری ایران و زمینه های فیزیکی و متافیزیکی حاکم بر آن می تواند زمینه ساز بستری مناسب در جهت گذر از تکرار و تقلید و رسیدن به آفرینش و بازآفرینی تازه و ناب باشد.
فرهنگ را می توان مجموعه ای از داشته های گونه گون فرض کرد؛ که بی انگیزه هایی خارجی و نیز بی تلاشهای درونی فهم نمی باشند. فرهنگ به مثابه دریای به ظاهر آرامی است با درونی پرماجرا باید از این سرچشمه اصلی حرکت کرد و از آن دور شد و با «نماده ای نو» به آن بازگشت.
فصل یکم
بستر نظری طرح
نوشتار یکم: در باره آب و معماری
نوشتار دوم: در باره فراغت
نوشتار یکم:
در باره آب و معماری ایران
1-آب در معماری ایران باستان
«در آئین های کهن ایرانی به پاکی و پاکیزگی و پرهیز از پلیدی و آلودگی بیش از هر چیز ارج نهاده شده، پلیدی را از اهریمن می دانستند و بریا راه یافتن به پیشگاه اهورای بزرگ می بایست نخست خود را از هرچه آلودگی است؛ پاک کنند.
بیشتر پرستشگاهها یا بر لب چشمه آب برپا شده یا در پیش آن جایی برای شستشو ساخته اند تا ستایشگران پیش از درآمدن به آتشکده دست و روی و دیگر اندامها را بشویند و جامه ای سفید و پاکیزه برتن کنند. در واقع، آب گویی که گذرگاه انسان برای ورود به دنیای دیگر است؛ دنیایی خالص تر که جسم قادر به گذر از آن نیست.»
می توان گفت که بر طبق شواهد موجود، نخستین مراسم نیایش آب در شهر «دور اونتاش» انجام می گرفته است. در مراسم جشنهای مجاری در کنار رودخانه «ایدده» شمای خدایان و الهه ها با حضور شاه و همراهی روحانیون از زیگورات به خانه جشن ها، بیت اکتیو، در کنار رودخانه حمل می شدند. در این مراسم که در فضایی مملو از طراوت و زندگی برپا می شد؛ جریان آب رودخانه تضمینی برای نیرویی تازه بود.
مراسم هخامنشیان در پاسارگاد شباهت زیادی به مراسم عیلامی داشت. شاه، بزرگان سپاه و مردم، آتش را که توسط «مغ»ها حمل می شد؛ به نیایشگاه که در کنار نهر آبی قرار داشت؛ حمل می کردند.
در فارسی کهن طهارت و شستشو را «پادیا» یا «پادیاب» و مکان های مخصوص شستشو را «پادیاو» می گفتند. پادیاو چهار طاقی کوچکی بوده است که جوی آب یا برکه ای در میان و رختکن ها و طاق نماهایی در پیرامون داشته است.
هنگامی که ساسانیان بر سرزمین ایران مسلط شدند، بر تبلیغ و توسعه آیین زرتشتی به عنوان تنها آیین رسمی ایران زمین همت گماردند.
به موجب دستورات کتاب «وندیداد» پیروان آئین زرتشت هر وقت روز بخواهند، می توانند منفرداً به درون آتشکده بروند. آنان قبل از ورود به معبد باید دست و روی خود بشویند. مهمترین زیارت آتشکده در نوروز است. در آن روز زرتشتیان بامدادان بدن را می شویند؛ جامعه نو بر تن میکنند، آن گاه به آتشکده می روند و مراسم نیایش را به جا می آورند.
پادشاهان ساسانی تابستان ها به آتشکده «آذرگشسب» می رفتند و بر آن مکان نذرهایی بس مهم کرده و غنی ترین غنایم جنگی را به آن هدیه می نمودند. آتشکده آذرگشسب درون دژی بنا شده که تا چند سده پیش هنوز در آن زندگی جریان داشته است. جز این آتشکده کاخ ها و خانه هایی نیز در اطراف دریاچه بنا شده بود. این مکان بعدها به «تخت سلیمان» مشهور گشت. تاریخ تخت سلیمان مدتها قبل از دوره ساسانی آغاز می شود، اما این منطقه تا دوران ساسانی که آتشکده بنا شده، از رونق چندان برخوردار نبوده است. این آتشکده در دوران ساسانی یکی از با اهمیت ترین و مهم ترین آتشکده های ایران بوده که همواره به عنوان زیارتگاه مد نظر پادشاهان بوده است. آتشکده آذرگشیب به دلیل دسترسی به دو منبع پرقدر و جاودانه یعنی آب که از چشمه ای بر بالای کوه می جوشید و نفت که پس از گذشت هفتصد سال خاکستری بر جای نمی گذاشت؛ اعتباری خاص یافته بود.
آناهیتا
«می ستائیم «آناهیتا» را، ایزد بلندپایه را که در پهنه سپهر جای دارد، که در بستر زمین روان می شود، که نیروی می بخشد تن را، روان را، که جنبش و زندگی می دهد گیتی را، می رویاند گیاه ها و سبزه ها را که بدان گله ها و رمه ها را افزایش می دهد ؛ که خواسته مردمان افزون گردد، که کشور آبادان و نیومند می شود.»
در فلات بلندی به نام ایران زمین که حدود سه چهارم سطح اراضی آن را کویر پوشانده همواره دستیابی به آب شیرین و چشمه های زاینده با مشکل همراه بوده است. میزان بارندگی هم در بیشتر نواحی این سرزمین در حد متوسط 200 میلی متر در سال است که با خشکی و در بیشتر مناطق گزمی هوا همراه است، که زندگی را طاقت فرسا میکند به همین انگیزه ایرانیان در جستجوی راههایی بوده اند که از این مضیقه و تنگنای کم آبی برهند و در تلاش برای یافتن چاره کار به کندن چاه، حفر کهریز و قنات، زدن بند و بالا بردن آب رودخانه و کندن جوی و نهر پرداخته اند.
هستی و زندگی به اب این چشمه ها و قناتها بستگی داشت، که اگر دگرگون و ناپایدار می شدند؛ زندگی در خطر نابودی قرار می گرفت. برای زنده ماندن باید پنجه در پنجه طبیعت خشن و بیرحم افکند، تا از قهر آن در امام ماند یا راه دیگر آن بود که با نیاز و فدیه و قربانی و پرستش عناصر طبیعت از خشم آن آسوده زیست. اندیشیدن به ایزد و الهه ای در خیال و فراهم آوردن مظهری از وی و توسل به قدرت ملایک، تجربه ای بس طولانی در درازنای تاریخ پشت سر نهاده است.
آیینهای پرستش عناصر با ادیان اولیه آریایی وارد سرزمین ایران شد و با ظهور زرتشت به نظم و قانون درآمد و «اوستا» در بیست و یک جلد تدوین شد؛ که مجموعه ای بود از سوردهای یکتاپرستی، نیایش، نماز، مراسم مذهبی و «یشتها» که در توصیف آب و الهه آبها نگاشته شده است. در اوستا نگهبان آب به نامهای ناهید و آناهیتا نایمده شده، که آناهیتا به معنای پاکی و بی عیبی و بنا به متن «آبان یشت» نگهبان آب ورودی مینوی و خیالی است؛ که مظهر تمام آبهای بروی زمین است.