پیدایش یهودیت
پیدایش این دین با آمدن دستور خدایی بر موسی (ع) در کوه حوریب آغاز شد، و به نامهای چون: دین عبری، دین بنیاسرائیل، دین کلیمی و دین یهودی آشنا است.
رابرت هیوم در کتاب ادیان زنده جهان میگوید «این واژه نخستین بار در حدود یکصد سال پیش ازمیلاد مسیح در ادبیات یونانی- یهودی به کار رفته است و واژه دیگری که تمام تاریخ این دین را در بر بگیرد، وجود ندارد.».
مأموریت اصلی، موسی، برد و چرخه ی استوار بود.
نخست دعوت بنیاسرائیل به عبادت خدای یکتا یا یهود و دوم آزادی قوم بنیاسرائیل از اسارت فرعون مصر بود.
موسی با آوردن تورات از جانب خداوند، قوم خود را به راه رستگاری هدایت نمود.
بعد از موسی، یوشع رهبری بنیاسرائیل را برعهده گرفت و بعد از یوشع، پیامبران زیادی با آوردن کتاب مقدس، هدایت قوم بنیاسرائیل را عهدهدار شدند.
یهودیان، عهد قدیم را محصول تعالیم انبیا، خود میدانند، تعالیمی که از موسی (حدود 1250سال قبلا از میلاد)شروع و به ملاکی (حدود 160 قبل از میلاد) ختم میشود.
عهد قدیم، میراث گرانبهای موسی و پیامبران بنی اسرائیل محسوب میشود.
از عهد قدیم دو نسخه مهم قدیمی موجود و در دسترس است: یکی به زبان اصلی، یعنی عبری و دیگری به زبان یونانی که به ترجمه سبعینیه (با هفتادتنان) معروف است.
قدیمیترین نام عبری کتاب مقدس هاسفریم به معنای الکتب میباشد.
زمان کهنعهد قدیم شامل 39 کتاب است که در دورهای بیش از هزار سال به رشته تحریر در آمدهاند.
یهودیان برای کتاب مقدس، تقدس والائی قائلند و آن را الهام خداوند بر نویسندگان کتاب مقدس میدانند و بر این باورند که کتاب مقدس دو مؤلف دارد یکی خدا و دیگری بشر و بینایند و عنصر خدایی و بشری جدایی وجود ندارد.
البته بعضیها هم وجود دارند که ایراداتی را بر کتاب مقدس گرفتهاند و این کتاب را از قلمرو الهی بودن خارج دانستهاند که در اینجا مجالی برای بحث در مورد آن وجود ندارد.
عهد قدیم به سه بخش تورات (قانون یا اسفار پنجگانه)، نبودیم (پیامبران)، و کتوبیم (نوشتهها) تقسیم میشود.
تورات شامل پنج کتاب موسی (ع) میباشد که در مدت 40 سال بر موسی وحی شد.
این بخش سرچشمه اصلی وحی و نبوت است.
تورات دارای پنج کتاب (سفر) به نامهای پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثینه است.
بخش پیامبران، دارای دوبخشچه ی پیامبران پیش گام (متقدم) (صحیفه یوشع، داوران، سموئیل اول، سموئیل دوم، پادشاهان اول و دوم) و پیامبران پایانی (متأخر) که دارای کتابهای اشعیا، ارمیا، و تمام پیامبران کوچک دیگر است که تا پیش از مسیحی (160 سال پیش از میلاد) ظهور کردهند.
بخش نوشتهها، گردایش سوم از زمان کهن است که شمار آن به دوازده میرسد و دارای مزامیر، امثال، غزل غزلها و ...
میشوند.
البته باید اضافه کنیم که بسیاری از پژوهش گران بر این باورند که اسفار را موسی ننوشته ,بلکه سرگذشت موسی مبتنی است بر در روایات سیصد و چهارصد سال بعد از او که به رشته نوشتاری درآمده و به صورت حکایت موجود است.
یهود
در کنار ادیان مزدیسنی، زروانی، میترائی، مانوى و کیش مزدک، مذاهب دیگرى نیز در ایران عرض اندام مىکردند که ریشهٔ سامى داشتند، از جمله دین قوم یهود.
قوم یهود در ایران در حدود دو هزار و هفتصد سال سابقه دارد.
در حدود سال ۷۰۰ پیش از میلاد، سالامانزارأ، پادشاه آشور دولت اسرائیل را که پایتخت آن شهر سامره بود منقرض کرد.
در آن تاریخ دو دولت از بنى اسرائیل وجود داشت یکى موسوم به دولت یهودا که افراد آن از اعقاب حضرت داود و سلیمان بودند و پایتخت آنان شهر اورشلیم بود و دیگرى معروف به دولت اسرائیل که افراد آن از خانوادهٔ افرائیم فرزند حضرت یوسف بودند و پایتخت ایشان شهر سامره بود.
سالامانزار قریب ۶۰،۰۰۰ نفر از یهودیان تبعهٔ دولت اسرائیل را به اسارت گرفت و به اطراف بابل و ماد کوچانید.
از این مهاجران و اسیران یهودی، عدهاى به طرف گیلان و دماوند رهسپار شده، در این نواحى به واسطهٔ موقعیت و محل مناسب آن ساکن شدند.
پس از تقریباً دویست سال، کورش کبیر، اعلامیهٔ آزادى یهودیان را صادر کرده به آنها همهگونه مساعدتهاى سیاسى و مالى نمود و آنان را براى آبادانى اورشلیم و بیتالمقدس به کنعان فرستاد.
عدهاى از یهودیان ایران، اصلاً از آن اعلامیه آگاهى حاصل نکردند و برخى هم که مطلع شدند بهواسطهٔ ریشهاى که دوانده بودند و صاحب آب و گل و احشام شده بودند از ایران بیرون نرفتند و بعدها بهتدریج به نواحى دیگر ایران رفتند و در آن شهرها ساکن و متوطن شدند.
اکنون دهکدهٔ بزرگى در نزدیکى دماوند واقع است که گیلیارد (Gilyard) نام دارد و تپههاى آن، قبرستان دوهزار و پانصد سالهٔ یهودیان است.
ایران قدیم به مناسبت مجاورت با فلسطین همواره پناهگاه یهودیان بود.
قوم یهود در زمان هخامنشیان، بهویژه در زمان خشایارشا از اهمیت فوقالعادهاى برخوردار شد.
اسرائیلیان از ۳۳۰۰ سال پیش تاکنون منتظر آمدن موعودشان هستند که بیاید و دنیا را پر از عدل و داد کند.
یهودیان، موعود خود را ماشیح (Mashyah) مىنامند.
سخنانى در تلمود یافت مىشود که بهموجب آن با توبه و اعمال نیک مردم، ظهور ماشیح نزدیک خواهد شد.
در تعلیمات دینى دانشمندان یهود هیچ یک از موضوعات مربوط به جهان آینده، مانند اعتقاد به رستاخیز مردگان، داراى اهمیت نیست.
اعتقاد به قیامت یکى از اصول دین یهود است که انکار آن گناهى بس بزرگ محسوب مىشود.
آنان بر این باور هستند که مردگان در روز قیامت ذات قدوس متبارک، نزول اجلال خواهد فرمود و خواهند دید.
در جهان آینده، ذات قدوس متبارک، نیکوکاران و بدکاران اسرائیل را داورى خواهد کرد، به نیکوکاران اجازه خواهد داد که داخل بهشت شوند و بدکاران را به دوزخ خواهد فرستاد.
سپس بدکاران را از دوزخ بیرون کشیده در کنار بهشت خواهد نشاند و به ایشان خواهد گفت: ببینید، این مقام نیکوکاران است و هنوز مکان خالى در آن یافت مىشود، تا آنکه شما نگوئید که اگر توبه مىکردیم بر ایمان جائى در بهشت و در میان نیکوکاران نبود .
آنگاه نیکوکاران را از بهشت بیرون آورده آنها را به دوزخ خواهد برد و به ایشان خواهد گفت: ببینید، این جاى بدکاران است و هنوز مکان خالى در آن یافت مىشود، تا آنکه شما نگوئید اگر ما گناه مىکردیم در دوزخ برایمان جائى نبود.
ولى بدکاران سهم خود و سهم شما را در دوزخ وارث خواهند شد.
جهنم که در زبان یهود گهى نوم (Gehninnom) خوانده مىشود، داراى هفت طبقه است و هرچه انسان شریرتر و بدکارتر باشد به همان نسبت، جاى او در طبقه پائینترى خواهد بود.
باغ عدن (Gan.
) یا بهشت که جایگاه لذت و شادمانى است نیز داراى هفت طبقه است که هفت دسته از نیکوکاران در آن سکنى خواهند گرفت که هر چه نیکوکارتر باشند، در طبقات بالاترى جاى خواهند داشت.
برخى احکام دین یهود یهودیان در شبانهروز سه مرتبه نماز مىخوانند که آنها را نماز صبحگاه، نماز نیمروز و نماز شامگاه مىگویند.
هنگام نماز بدن و لباس باید از هر گونه کثافت و پلیدى پاک باشد.
سپس دستها و صورت را بهعنوان وضو مىشویند و به طرف بیت همیقداش که بیتالمقدس است ایستاده با خضوع و خشوع شروع به خواندن نماز مىکنند.
علاوه بر عبادات و نمازهاى فردى و خصوصى که انسان بهوسیلهٔ آنها، حاجات خود را از خدا مىخواهد، نمازهاى جماعتى نیز هست که افراد موظف هستند در آنها شرکت جویند.
نماز و دعا در صورتى مستجاب مىشود که در کنیسه خوانده شود.
آنها بر این باور هستند که وقتى ده نفر با هم نماز جماعت مىخوانند یا دور هم نشسته خود را با تحصیل تورات مشغول مىدارند، شخیناً که همان یهوه (خدا) است در میان ایشان مسکن مىگزیند.
به انداختن صیصیت یا طلیت ( صیعیت (Siste) یا طلیت (Telit) پارچهٔ سفیدى است بهشکل مریع مستطیل که در چهارگوشههاى آن نخهائى آویخته شد که بهطور مخصوص گره زده شده و آن را هنگام نماز صبح بر دوش مىاندازند.
نوعى از آنرا که از طلیت معمولى کوچکتر است صیصیت قاطان یا طلیت کوچک مىگویند، همواره زیر پیراهن مىپوشند.) بر دوش بهخصوص در نماز صبح و بستن تفیلین (Tephilin) به دستها و پیشانى خود اعتقاد دارند.
مردان با گذاشتن کلاه بر سر و زنان با پوشانیدن موى سر خود به نماز مىایستند هنگان نماز خواندن دستها را روى سینه گذاشته با خدا راز و نیاز مىکنند.
اصول سیزدهگانه دین یهود: - اینک من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ خداوند تبارک و تعالى خالق و رهبر جمیع مخلوقات است و او به تنهائى همه مخلوقات را بهوجود آورده و خواهد آورد و همواره حاضر و ناظر است.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ خداوند متعال یگانه است.
و هیچ واحدى مانند او یکتا نیست و او بهتنهائى خداى ما است.
بوده و هست و خواهد بود.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ خداوند بزرگ متبارک جسم نیست و هیچ نوع جسم مادى براى او متصور نیست و هیچگونه شبه و مانندى براى او نمىتوان تصور کرد.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ خداوند تبارک و تعالى اولین و آخرین است و مقدم بر تمام متقدمین است.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ فقط باید او را عبادت کرد.
و جز او هیچچیز سزاوار عبادت نیست.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ همه گفتار انبیاء بر حق است.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ نبوت حضرت موسى کلیماله بر حق است و او سرور جمیع انبیاء قبل از او و بعد از او مىباشد.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ تمام مندرجات تورات که هماکنون در دسترس ما است آن توراتى است که از جانب الله بهوسیلهٔ حضرت موسى به ما اعطا شده است.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ این تورات هیچگاه تغییر نیافته و نمىپذیرد و دیگر قوانینى غیر از آن از جانب خدا نازل نمىشود.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ خداوند متبارک و تعالى اندیشههاى همه انسانها را مىداند و کارهاى آنها را مىبیند همانطورىکه گفته شده است خداوند خالق قلوب آنها است و اعمال آنها را از ابتداء مىداند.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ خداوند تبارک و تعالى به شریران مکافات عمل بد و به صالحان پاداش کار نیک آنان را مىدهد.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ ناجى موعود ظهور خواهد کرد و هر چند که به تأخیر افتد با وجود همه اینها من منتظر او تا هنگام ظهور او خواهم بود.
- من با ایمان کامل ایمان دارم که؛ به هنگامى که رضاى خداوند تعلق گیرد مردگان زنده خواهند شد.
نام خداوند از ازل تا ابد و همیشه متبارک باد خداوندا نجات تو را دارم من منتظر نجات از جانب خداوند هستم.
دو مرتبه.
روزه در دین یهود: اولین روزه را در دین یهود حضرت موسى مىگیرد که در کوه طور چهل شبانهروز بدون خوراک و آب با یهوه (خدا) به مشورت مىنشیند و ده فرمان را بر روى دو لوح سنگى مىنویسد و پائین مىآورد.
در تورات براى روزه گرفتن دستورى صریح وجود ندارد و ماه یا هفتهٔ معینى براى روزه تعیین نشده است، ولى پس از تبعید، فرقههاى یهود دربارهٔ صوم، آداب و رسوم خاصى را اجرا مىکردند، و بهتدریج سه نوع روزه در سال معمول گشت: - روزهٔ یومکیپور (Kipur) - که روزهٔ بزرگ نامیده مىشود روزى است که حضرت موسى از کوه طور برگشته است.
یک روز به یوم کیپور مانده، مردان یک خروس و زنان یک مرغ ذبح کرده بین فقرا تقسیم مىکنند و همان روز به زیارت قبور رفته به فقرا صدقه مىدهند.
قبل از غروب همان روز شام مىخورند و تا بعد از غروب روز بعد روزه مىگیرند، یعنى تا شش ساعت و بیست و پنج دقیقه بعد از ظهر یوم کیپور.
در این مدت روزهدارى هیچکارى ولو پختن غذا و نظافت به غیر از خواندن تورات و دعاى مرسوم (Sedour) انجام نمىدهند و به هیچ نحو به آتش دست نمىزنند، بهاستثناى چند ساعت خواب، تمام اوقات خود را در کنیسا مىمانند و دعاى سدور مىخوانند.
وقت این روزه دهم الول (Eloul) است که در بعضى اوقات برابر است با چهاردهم مهر (ده روز کمتر یا ده روز بیشتر).
این روزه هیچوقت با روزهاى یکشنبه، چهارشنبه و جمعه مصادف نمىشود و یهودیان طورى ترتیب مىدهند که روزهٔ یوم کیپور غیر از این سه روز باشد.
- روزه پوریم (Purim) - که روز سیزدهم آذر است برابر پانزدهم اسفند.
در این روز انجام هیچکارى به غیر از مبطلات روزه ممنوع نیست.
اهمیت این روزهٔ مانند روزهٔ یوم کیپور نیست.
- روزهٔ حضرت زکریا - که در روز نهم آب برابر نهم ذیعقده است.
یهودیان روزهاى اول تا هشتم آب را براى شهادت حضرت زکریا تقریباً به نوعى عزادار هستند.
در این مدت بههیچ نحو گوشت نمىخورند، عروسى و جشنى برپا نمىکنند.
روز هشتم به زیارت قبور اموات رفته به مستمندان کمک مىکنند و به آنها اعانه مىدهند و قبل از غروب روز هشتم شام مىخورند تا غروب روز نهم روزه مىگیرند.
این روزه واجب است.
انحصارگرایی در دین یهود با توجه به تورات بنى اسراییل ، فرزندان اولاد یعقوب پیغمبرعلیه السلام مىباشند که نخست زندگى چادر نشینى داشته، سپس فراعنه مصر آنها را به سرزمین مصر برده و مثل اسیران با آنها رفتار مىکردند تا اینکه خداوند به وسیله حضرت موسىعلیه السلام آنان را از آن وضع نجات بخشید و براى سامان دادن به اوضاع ناهنجارشان کتاب تورات را بر موسى نازل کرد.
در زمان حضرت موسىعلیه السلام و عصر یوشح پیامبرعلیه السلام با پیشوا و امام خود مثل سایر مردم زندگى کرد.
و ادامه حیات دادند اما بعد از آن امور زندگیشان به دست قضاتى چون «ایهود» و «جدعون» افتاد.
سپس در دوران پادشاهان، بخت نصر پادشاه بابل، به سرزمین آنها لشکرکشى نمود.
پس از گشودن بلاد یهودیان و تخریب شهرها، فرمان داد، تمام نشانهها و علایم دینى آنها را از بین برده و مسجدالاقصى را به خاک تبدیل نمودند.
در این گیرو دار جنگ و نزاع، کتاب مقدس آنها تورات و تابوتى که جایگاه آن بود ناپدید شد.
حدود پنجاه سال آنها در بابل زندگى مىکردند در حالى که از کتاب دینىشان خبرى نبود.
تا اینکه کوروش پادشاه ایران بابل را فتح و اسیران بنى اسراییل را آزاد کرد.
کوروش «عزرا» را که از نزدیکانش بود بر آنان حاکم نمود و دستور داد توراتى نوشته و مسجدالاقصى را دوباره بنا کند.
عزرا در سال 457 قبل از میلاد بنى اسراییل را به بیت المقدس آورد و بعد در آن کتب عهد عتیق را (تورات امروزى) جمع آورى و تصحیح نمود.
همین قضیه موجب شد که برخى از مورخان اروپایى در وجود حضرت موسى شک کنند و او را مثل حضرت عیسىعلیه السلام یک شخص افسانهاى بپندارند.
با بیان این نکته تاریخى و مطالعه در متن تورات و تناقضهایى که در آن به چشم مىخورد معلوم مىشود که تورات فعلى (کتاب مقدس یهودیها) همان متن نازل شده بر حضرت موسى نبوده بلکه مقطوع السنه مىباشد.
یهودیان کتابهاى مقدسى که فعلا در دست دارند 35 کتاب است.
قرآن کریم به این نکته اشاره دارد که برخى از مطالب تورات حقیقى در کتابهاى مقدس آنها موجود است.
ولى اغلب مطالب آن جعلى است به عنوان مثال اگر خواسته باشیم مصادیقى را بیان کنیم مىتوان نکاتى را در باب موضوع مورد بحث ارایه داد که مرحوم شهرستانى به آن اشاره دارد: « با توجه به اینکه در تورات، آمدن دو پیامبر صاحب شریعت را بشارت داده اما یهود مدعى است که شریعت، واحد است و آن هم به دست موسىعلیه السلام شروع و ختم گردید و قبل از موسى شریعتى نبود مگر حدود عقلى و احکام اصلاحى.
نسخ نیز جایز نیست که بعدا شریعتى بیاید و شریعت یهود را از بین ببرد چون نسخ در امور، بدا است و بدأ هم بر خدا جایز نیست.
در عین حال در تورات، دلالات و نشانههایى استبر اینکه شریعت پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله وسلم حق است و صاحب شریعت صادق.» این مطالب بخوبى بر انحصارگرایى و حصر انگارى یهود نسبتبه شریعتش دلالت دارد.
مفسرین تورات (خاخامها)در تفسیر تورات گفتهاند: ارواح یهود از ارواح دیگران افضل است زیرا ارواح یهود جزء خداوند است.
همچنانکه فرزند جزء پدرش مى باشد و روحهاى یهود نزد خدا عزیزتر است زیرا ارواح دیگر شیطانى و مانند ارواح حیوانات است.
بهشت مخصوص یهود است ولى جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است.» جالب این است که با همین عقیده و مبناى باطل با سایر اقوام در طول تاریخ روبرو مىشدند و الان نیز با افراد جوامع دیگر با همین دید تعامل دارند.
چنین داعیهاى در حقانیت، آنقدر تزلزلش آشکار است که نیازى به اقامه دلیل در رد آن به نظر نمىرسد.