کاملاً تکراری شده است که بگوییم نفت شاهرگ حیاتی هر ملت است ، چه کشوری تولید کننده از یک طرف با فروش آن هم نیازهای ارزی خود را برای واردات کالا و خدمات تأمین می کند و هم ذخایر ارزی خود را در داخل و خارج افزایش می دهند . و از طرف دیگر صنایع پایین دستی و بالا دستی را گسترش داده اند که دیگر نمی توان نفت و اهمیت آن را نادیده گرفت ، چه کشوری مصرف کننده که دیر زمانی نیاز شدید به استفاده و مصرف آن دارند و فعلاً به سادگی گریز ا زآن امکان پذیر نیست. .
به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران در طی پنجاه سال گذشته نفت از عوامل رشد و توسعه ی کشور نبوده و دارای مزیت اقتصادی نیست به همین جهت می توان گفت که به عنوان عامل تخریب اقتصاد ایران عمل می کند .
اهمیت نفت در صادرات :
صادرات بر خلاف واردات بیانگر امکانات تولید یک کشور در رفع نیازهای بین المللی و فراهم آوردن ارز لازم برای تأمین واردات است. یکی از معیارهایی که برای اندازه گیری رشد و توسعه ی اقتصادی هر کشوری مد نظر قرار می گیرد صادرات کشور به خارج می باشد . بدیهی است هر چه کالاهای صادراتی متنوع تر باشند درجه ی رشد و توسعه ی اقتصادی آن کشور نیز بالاتر خواهد بود پس صادرات به عنوان خیزش اقتصادی یک کشور محسوب می شود .
صادرات تک محصولی یک از ویژگی های کشورهای در حال توسعه است . کشورهای مذکور عمدتاً صادر کننده مواد اولیه و محصولات کشاورزی به کشورهای پیشرفته هستند .
کشورهای نفت خیز در عین حالی که کشورهای ثروتمندی از لحاظ در آمد ارزی نسبت به بقیه کشورهای در حال توسعه محسوب می شوند اما به عنوان کشورهای دچار بیماری مزبور تلقی می شوند نفت تنها عمده صادرات این کشور را تشکیل می دهد . ایران نیز با این بیماری درگیر بوده و صادرات آن نیز صادرات تک محصولی می باشند . ملاحظه ای بر صادرات ایران نشان می دهد که ایران وابستگی بسیار عظیمی به نفت خواهد داشت .
درسالهای 81-1370 صادرات کشور یک روند افزایش را داشته است بجز در سه سال 76-74 که با کاهش شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی در سال 74 بوده و اثر خود را تا دو سال دیگر به جا گذاشته است صادرات دچار کاهش شده است . همچنین در سال 79 باز هم به دلیل کاهش قیمت نفت صادرات یک روند نزولی را طی کرد . در بقیه ی سالها از یک طرف بدلیل افزایش قیمت نفت و از طرف دیگر بدلیل افزایش درآمد حاصلی از صادرات افزایش یافته است .
سهم صادرات نفت در کلیه صادرات ایران نوسانی در محدوده ی 6601 تا 7701 % داشته است اما باید گفت که صادرات ایران وابسته به نفت از 44 % کمتر نبوده است که نشان دهنده ی وابستگی عظیم ایران به نفت است . ولی متأسفانه بدلیل سهل انگاری یا بدلیل طمع برخی از مسولان کشور و عدم وظیفه شناسی درست هر آنگاه که قیمت نفت روبه کاهش گذاشته که فکر برگزاری همایش ها برای صادراتی غیر از نفت برگزار کرده اند ولی تا قیمت نفت رو به افزایش گذاشته صادرات دیگر محصولات را فراموش نموده اند .
به عقیده بسیاری از صاحبنظران و سیاستمداران به دلیل وابستگی شدید ایران به نفت و صادرات آن توجه ایران به صادرات دیگر محصولات به شدت کاهش پیدا کرده است و انشاالله همه ی ما امیدواریم که این مساله با درایت سیاستمداران به پیشرفت اقتصاد ایران کمک وافری می نماید.
اهمیت نفت در اشتغال :
اهمیت اشتغال و به کارگیری درصد بیشتری از جمعیت فعال هر کشوری به عنوان یک هدف هم کوتاه مدت و هم بلند مدت هر دولتی بشمار می آید بدیهی است هر دولتی با ابزارهای مختلفی که در اختیار دارد با استفاده از سیاست های اقتصادی در جهت رسیدن به اهداف خود که عمده ترین آنها افزایش فرصت های شغلی و درواقع کاهش بیماری است تلاش کند . هر سیاستی که بتواند دولت را در رسیدن به این هدف کمک کند یک سیاست اقتصادی مطلوب خواهد بود .
اینکه در کدام یک از بخش های مهم اقتصادی وضعیت اشتغال مناسب بوده و سهم بیشتری را نسبت به سایر بخش ها دارا می باشد بستگی به درجه ی رشد و پیشرفت اقتصادی آن کشور دارد . در کشورهای در حال توسعه کشاورزی قسمت عمده ای از اشتغال آن کشورها را به خود اختصاص می دهد .
اما در کشورهای توسعه یافته بخش خدمات در زمینه اشتغال از تهیه بخش ها بالاتر است –ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه از این مشکل رنج می برد . بدین معنا که بخش کشاورزی تقریباً گزارش شده است بخش خدمات به طور کاذب رشد کرده است و بخش صنعت با حمایت های بی دریغ و گاه خارج از اندازه ی دولت هنوز ظرفیت لازم برای صنعتی کردن و پیشرفت را کسب کرده است . در طی آمارهای تهیه شده بخش خدمات به طور کاذب در زمینه ی اشتغال رشد کرده که این نشانه دهنده بیماری بوده است .
در ساخت نظری و تا حدود زیادی در کشورهای پیشرفته ، بخشهای اقتصادی به سه بخش کشاورزی ، صنعت خدمات تقسیم می شوند . اما در ایران با توجه به اهمیت روز افزون نفت در حسابهای درآمد ملی بخش چهارمی به عنوان نفت وجود خواهد داشت . انتظار می رود این بخش با توجه به نقش عظیمی که در درآمدهای ایران از طریق صادرات دارد بخش عظیمی از مشکلات ایران را در زمینه اشتغال حل نماید . اما آمارها خلاف آن را نشان می دهد در بین سال های 79-1375 نقش نفت در اشتغال ایران در کمتر از 1 درصد بوده است در حالی که بخش کشاورزی تقریباً ثابت مانده و بخش خدمات در حدود 50 درصد را شکل میدهد . که این نشان می دهد نفت در جهت تخریب اقتصادی ایران عمل کرده است .
آنچه بررسی شد نشان دهنده ی این است که نفت و دولت نفتی اصلی ترین نقاط آسیب پذیر اقتصاد ایران هستند . سالها است که دولت در اقتصاد کشور نقش محدودی ایفا می کند و از آنجا که اقتصاد ایران مبنی بر نفت است ، تأثیر نفت بر اقتصاد کشور در اولویت قرار گرفته است . بدین صورت دولت توانایی حذف این بی ثباتی را نداشته و تنها در جهت مدیریت صحیح آن خواهد بود درست است که نفت عاملی بر تخریب و عقب ماندگی ایران در زمینه صادرات و اشتغال و بودجه نداشته است اما همواره ما باید از این نعمت خدادادی به صورت اصولی بهره لازم را ببریم و این کار جز با بومی کردن صنعت نفت از طریق اختصاص بودجه عمیق و توسعه و سرمایه گذاری در صنایع پایین دستی و بالا دستی نفت می توان اشاره کرد .
اقتصاد نفتی یا اقتصاد با ارزش افزوده نفت
روزگاری در ایران بحث «اقتصاد بدون نفت» جاذبهء فراوان و امکان عملی شدن داشت، اما قطعاً وضعیت اقتصادی ایران به گونهای شده است که طرح این بحث، دیگر جایگاهی ندارد و دلیلی هم ندارد که ایران از ذخایر عظیم نفت و گاز خود برای توسعه اقتصادی بهرهمند نشود، اما سوال بسیار اساسی که در این زمینه مطرح است اینکه چرا با وجود بهرهمندی نسبتاً خوب ایران از درآمد نفت در اقتصادش از سال 1350 به این طرف هنوز به لحاظ شاخص های کلان اقتصادی با کشورهای توسعه یافته و حتی برخی کشورهای غیرنفتی همسایه فاصلهء قابل توجه داشته و نتوانسته جایگاه مناسبی به لحاظ اقتصادی و اجتماعی در عرصهء جهانی به دست آورد؟به نظر نویسنده پاسخ به این سوال را باید در نحوه و چگونگی استفاده از درآمد نفت در اقتصاد ایران جستوجو کرد. از درآمد نفت، به دو گونه میتوان در اقتصاد ایران بهره گرفت