دانلود تحقیق مفاهیم اصلی و روشهای استهلاک

Word 633 KB 22210 155
مشخص نشده مشخص نشده اقتصاد - حسابداری - مدیریت
قیمت قدیم:۳۰,۰۰۰ تومان
قیمت: ۲۴,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • زمان، فرسای ناشی از کار و نابابی تعریف کرده اند.


    قانون تجارت، پایین آمدن ارزش دارایی ثابت را که در نتیجه استعمال، تغییرات فنی و یا علل دیگر حادث شود موجب استهلاک دانسته است، و در قانون مالیاتهای مستقیم آن قسمت از دارایی ثابت که بر اثر استعمال یا گذشت زمان یا سایر عوامل بدون توجه به تغییر قیمتها تقلیل می یابد قابل استهلاک تشخیص شده است.

    ولی مفهوم و تعریف استهلاک در حسابداری دقیق تر و مشخص تر است.

    در عرف حسابداری، سرشکن کردن و تخصیص دادن بهای تمام شده دارایی ثابت را به طریقی معقول و منظم بر دوره های استفاده از آن استهلاک می نامند.

    بهای تمام شده معمولاً در طول مدت استفاده از دارایی، ثابت می ماند، بطوری که در پایان عمر مفید دارایی، مجموع اقلامهای استهلاک دوره های استفاده از آن برابر می شود بابهای اولیه منهای ارزشی که برای دارایی اسقاط در نظر گرفته شده است.




    در تعریف، دو شرط معقول و منظم بودن روش استهلاک کافی تشخیص داده شده است.

    مراد از معقول آن است که روش استهلاک با فواید حاصل از دارایی در مدت بهره برداری از آن رابطه داشته باشد و شرط دوم حکایت از این می کند که روش مورد استفاده از نظم و ترتیبی منطقی برخوردار باشد.


    بنابر توضیح بالا، حسابداری استهلاک به روشی اطلاق می شود که بر اساس آن بهای تمام شده دارایی ثابت، منهای ارزش اسقاط آن، بر مدتی که عمر مفید آن برآورد می شود به طریقی معقول و منظم سرشکن شود.

    به این تعبیر، منظور از هدف استهلاک، سرشکن کردن و تخصیص بهای تمام شده است و نه تعیین ارزش دارایی.


    ماهیت استهلاک
    بهای تمام شده اموال، ماشین آلات و تجهیزات یعنی اقلام مختلف دارایی را می توان در حکم پیش پرداختی بلند مدت تلقی کرد که بابت استفاده ای که در آینده از آنها خارج خواهد شد قبلاً تادیه و مانند سایر پیش پرداختها ابتدا به عنوان دارایی قلمداد می شود و به تدریج که از عمر مفید یا عمر اقتصادی مال کاسته می گردد استهلاک آن منظمناً به صورت هزینه به عملیات واحد اقتصادی تخصیص می یابد.



    در صورت سود و زیان استهلاک بر اساس ماهیت و مورد استفاده از مال به یکی از سه عنوان هزینه فروش، هزینه اداری و یا هزینه ساخت کالای فروش رفته ارائه می شود.

    در واقع، استهلاک از دو طریق بر صورت سود و زیان اثر می گذارد: یکی آن که مستقیماً به بدهکار حساب هزینه منظور و سبب افزایش آن می شود مانند هزینه استهلاک خودروهایی که مورد استفاده دایره فروش کالا قرار می گیرد و طبعاً به شکل هزینه فروش انعکاس پیدا می کند، دیگر استهلاک ماشین آلات کارخانه که به صورت قسمتی از بهای تمام شده کالا ثبت و پس از فروش کالا به بدهکار حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته منظور می گردد.

    بدیهی است آن قسمت از استهلاک که در بهای کالا فروش نرفته باقی می ماند مادام که کالا موجود است به عنوان دارایی (موجودی کالا) محسوب می شود.

    به بیان دیگر، این نوع استهلاک یعنی استهلاک ماشین آلات تولیدی، درآمد دوره مالی را تا آن حد می کاهد که از حساب بهای کالای موجود به حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته، انتقال یابد.


    در صورت سود و زیان استهلاک بر اساس ماهیت و مورد استفاده از مال به یکی از سه عنوان هزینه فروش، هزینه اداری و یا هزینه ساخت کالای فروش رفته ارائه می شود.

    انواع استهلاک در حسابداری استهلاک به دو نوع کلی تقسیم کرده اند: 1 – استهلاک به معنای اعم حکایت از تخصیص بهای تمام شده داراییها به دوره های مختلف استفاده از آنها می کند.

    به این ترتیب، هزینه استهلاک در مقابل درآمد هر دوره به حساب منظور می گردد.

    چون در عمل، این نوع استهلاک به مراتب بیش از نوع دوم آن دیده می شود، تعریفی که معمولاً برای استهلاک می آورند ناظر بر این مورد است.

    استهلاک در این مفهوم، خود به دو گروه زیر تقسیم می شود: الف: استهلاک داراییهای مشهود یعنی داراییهای که وجود خارجی دارند مانند اموال، ماشین آلات و تجهیزات.

    ب: استهلاک داراییهای نامشهود که موجودیت مادی ندارند مانند حقوق طبع، اختراع و امتیاز.

    2 – نوع دوم استهلاک کاهش منابع طبیعی است مانند انواع معادن که در نتیجه استخراج از مقدار ذخیره آنها کاسته می شود و وجه افتراق آن با نوع قبلی در این است که گذشت زمان و کاربرد اموال، ماشین آلات و تجهیزات از ارزش آنها می کاهد در حالی که استهلاک منابع طبیعی با کاهش مقدار (و نه لزوماً کاهش کیفیت) آنها ملازمه دارد.

    در مباحث آینده هر جا اصطلاح استهلاک بدون ذکر نوع آنها بکار برود، مراد استهلاک داراییهای مشهود است که بیش از سایر انواع دیده می شود.

    علل استهلاک علل استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد: عوامل فیزیکی عوامل کاربردی 1 – فرسودگی ناشی از استعامل 1 – عدم کفایت 2 – گذشت زمان 2 – نابابی که تعویض زودرس را هم در بر می گیرد.

    3 – پوسیدگی و زنگ زدگی توجه کنید که در بالا، تغییر ارزش دارایی در بازار در زمره علل استهلاک منظور نشده است.

    عوامل سه گانه فیزیکی مرتباً بر داراییهای مشهود اثر می گذارند و از عمر مفید آنها می کاهند.

    ولی وقوع دو عاملی که زیر عنوان عوامل کاربردی آمده است کمتر مورد پیدا می کند.

    عدم کفایت از آن ناشی می شود که گسترش فعالیت موسسه ای موجب آن گردد که وسیله تولید اگر به حداکثر گنجایش هم بکار افتد نتواند پاسخگوی تقاضا باشد.

    در واقع، در کار آن نقص و کاهشی از آنچه به هنگام خرید انتظار می رفت دیده نمی شود ولی اکنون به حد کافی کارآئی ندارد.

    نابابی ممکن است به این علت حادث شود که پیشرفتهای تکنولوژی سبب کهنه شدن ماشین آلات و طرز کار آنها و کاهش و یا از بین رفتن تقاضا برای محصولات و خدمات گردد.

    تعویض زودرس به هنگامی ضرورت می یابد که ماشین آلات جدیدی ابداع کنند که خدمات بهتری عرضه نماید و سبب انصراف از کاربرد نوع قدیمی موجود شود.

    در حسابداری استهلاک، کلیه عوامل قابل پیش بینی که موجب محدودیت فایده اقتصادی دارایی می گردد مورد بحث واقع می شود.

    سرشکن کردن بهای تمام شده یا بهای تحصیل مال بر ادوار مختلف استفاده از آن بر اساس عوامل فیزیکی و عوامل کاربردی هر دو صورت می گیرد.

    ولی باید گفت در حسابداری استهلاک بدواً توجه معطوف به عواملی می شود که بطور پیوسته و مداوم بر مال اثر می گذارند.

    نسبت به رویدادهای غیرمترقبه و پیش بینی نشده مانند طوفان، سیل، تغییر ناگهانی در تقاضای محصول و از مد افتادگی شدید اموال می باید به ترتیبی خاص عمل کرد.

    مثلاً پیش آمد آتش سوزی که منجر به بستن حساب دارایی سوخته و روزمره صورت می گیرد و ارتباطی با طرز عمل استهلاک پیدا نمی کند.

    تنها استهلاک انباشته تا بروز آتش سوزی در تعیین مبلغ خسارت موثر واقع می شود.

    همچنین خط مشی موسسه نسبت به تعمیر و نگهداشت اموال بر عمر مفید آنها اثر می گذارد.

    طبعاً صرفه جویی در تعمیر و نگهداشت موقتاً از هزینه می کاهد ولی ممکن است عمر مفید مال را کوتاه کند و مآلاً موجب افزایش هزینه استهلاک گردد.

    بر اموالی که موقتاً بدون استفاده افتاده اند و یا پیش بینی می شود که در آینده به کار آینده کماکان استهلاک تعلق می گیرد زیرا عوامل فیزیکی و کاربردی استهلاک که سرانجام موجب کاهش فایده اقتصادی آنها می شود همچنان تاثیر می گذارند.

    ارزش آن دسته از داراییها که انتظار نمی رود از آنها دیگر بار استفاده شود می باید برابر پیش بینی آنچه از فروش آنها حاصل خواهد گردید و آن را اصطلاحاً ارزش خالص بازیافتنی می نامند، تقلیل می یابد.

    اموال بدون استفاده را می یابد در حساب خاصی، جزء داراییها، نگهداری کرد.

    برآورد استهلاک اهیمت استهلاک بر حسب نوع موسسه و کمیت داراییهای آن تغییر می کند.

    به استثنای موجودی جنسی، هیچ مورد دیگری در حسابداری یافت نمی شود که از لحاظ تنوع نحوه عمل و روشهای محاسبه، با حسابداری استهلاک برابری نماید.

    تنها عامل پایدار و یکسان در همه احوال، نقطه شروع استهلاک است که معمولاً بهای تحصیل یا بهای تمام شده دارایی می باشد.

    در محاسبه استهلاک دو نوع برآورد ضرورت پیدا می کند: یکی عمر مفید مال و دیگری ارزش اسقاط آن.

    افزون بر این دو، ممکن است پیش بینی هزینه پیاده کردن و برچیدن و یا تعویض کردن مال (که به هنگام انصراف از کار آن مورد پیدا می کند) لازم شود.

    طرز برآورد این نوع هزینه ها در موسسات متفاوت، موجب آن می گردد که محاسبه استهلاک بسته به مورد و بر حسب روشی کار بکار می رود تغیر یابد.

    هزینه استهلاک هر دوره مالی از سرشکن بهای تمام شده (منهای ارزش اسقطا آن) بدست می آید که بر حسب فایده اقتصادی که از کاربرد آن در دوره مالی عاید می گردد به عملیات دوره تخصیص می یابد.

    متغیرهایی که در محاسبه هزینه استهلاک هر دوره می باید مورد نظر قرار گیرند عبارتند از: 1 – بهای (تمام شده) واقعی 2 – برآورد ارزش اسقاط 3 – برآورد عمر مفید بنابراین، محاسبه استهلاک بستگی پیدا می کند به یک عامل واقعی و دو عامل برآوری یا تخمینی.

    ارزش اسقاط عبارت است از مبلغی که پیش بینی می شود از فروش مال یا در تعویض، به هنگام انصراف از کار آن، عاید شود.

    در این برآوررد می باید هزینه پیاده کردن و برچیدن مال هم منظور گردد.

    فرضاً اگر قیمت فروش مال اسقاط آن 2500000 ریال و هزینه پیاده کردن و تحویل آن 500000 ریال برآورد شود، ماخذ استهلاک می نامند.

    اغلب در محاسبه ارزش اسقاط صرفنظر می کنند.

    در مواردی که حاصل فروش اسقاط مال را با هزینه پیاده کرد آن برابر تشخیص دهند (که عملاً صرفنظر ارزش اسقاط آن صفر می شود) و یا وقتی مبالغ حاصل از فروش کم و ناچیز باشد، انصراف از محاسبه ارزش اسقاط را قابل قبول دانسته اند.

    این نکته هم در خور تعمق است که مبلغی که بابت ارزش اسقاط مال سالها قبل از تحقق آن برآورد می شود از لحاظ نظری می باید به ارزش فعلی آن تنزیل گردد و تقلیل یابد تا در محاسبه، هزینه استهلاک، با سایر ارقام متجانس شود و وقتی چنین عمل کنند در موارد، ارزش فعلی مبلغی که ممکن است از فروش مال اسقاط در آینده حاصل شود، اندک و ناچیز جلوه می کند.

    در برآورد عمر مفید مال برای محاسبه استهلاک، شروط و نکاتی به شرح رذیر بطور ضمنی در نظر گرفته می شود: 1 – استفاده از مال به وسیله مالک فعلی صورت گیرد.

    2 – کاربرد مال به صورتی باشد که به هنگام تحصیل آن منظور بوده است.

    3 – خط مشی برای تعمیر و نگهداشت دارایی در مدت استفاده معین باشد.

    طبعاً تعیین هزینه استهلاک هر دوره بستگی به این دارد که حدود بهره برداری و خدمات بالقوه اقتصادی مال برای موسسه مالک آن معلوم شود.

    در واقع عمر مفید بر اساس و در رابطه با از دست رفتن ارزشها و امکانات بالقوه از لحاظ انجام خدمات تعیین می گردد.

    عمر مفید ممکن است بر حسب یکی از داراییهای مقیاسهای زیر تعیین شود: الف: دوره هایی از زمان مانند تعداد سال یا ماه.

    ب: جمع محصول قابل تولید بر حسب سال یا ماه.

    ج: جمع ساعات کارکرد یعنی تعداد ساعاتی که می توان از دارایی بهره برداری کرد.

    از لحاظ نظری، تعیین عمر مفید به ماهیت مال و علل اصلی استهلاک آن بستگی دارد.

    ثبت استهلاک در مورد استهلاک دارایی، اصول زیر به رعایت می شود: 1 – به هنگام خرید یا تحصیل قلمی از دارایی، آن را به بهای تمام شده ثبت می کنند.

    2 – پس از آن، در مورد آن دسته از داراییها که عمر معین و محدود دارند، بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته تا تاریخ تهیه گزارش مالی، ملاک تعیین ارزش و درج آن در گزارشهای مالی قرار می گیرد و آن را ارزش دفتری یا مانده مستهلک نشده می نامند.

    3 – آن قسمت از بهای تمام شده که به اصطلاح بکار رفته و فایده اش منقضی شده است، بر اساس اصل مقابله درآمد و هزینه به حساب هزینه جاری منظور می شود.

    استهلاک هر دوره به بدهکار حساب هزینه استهلاک و در مورد وسایل تولید، به بدهکار حساب بهای ساخت (سربار کارخانه) و به بستانکار حساب دارایی کارآیی کاه به نام استهلاک انباشته منظور می شود.

    توجه کنید که در عوض این که در ثبت استهلاک، طرف بستانکار مستقیماً به حساب دارایی مربوط باشد، مرسوم چنین است که آن را به بستانکار حساب دیگری که نقطه مقابل و کاهش دهنده دارایی است منظور می نمایند تا در نتیجه بهای تمام شده در طول مدت استفاده از مال جدا و محفوظ و مشخص بماند و با آنچه به تدریج از طریق استهلاک قطعی و استهلاک برآوری و تخمینی می باشد.

    حساب دارایی کاه مذکور را که عنوان استهلاک انباشته به آن اطلاق می شود در سابق ذخیره استهلاک می نامیدند که می باید از بکار بردن آن اجتناب نمود زیرا عمل ثبت استهلاک مطلقاً ذخیره ای بوجود نمی آورد.

    روشهای استهلاک محاسبه و تعیین مبلغ هزینه استهلاک برای ثبت هر دوره مالی به طرق مختلف انجام می شود.

    برای این منظور، روشهایی ابداع کرده اند که با وجود این که بهای تمام شده عمر مفید مال در همه آنها ثابت و یکسان است، ولی هزینه استهلاک دوره مالی در هر روش متفاوت از روشهای دیگر بدست می آید.

    روشهای استهلاک را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد: الف: محاسبه بر حسب زمان: 1 – روش خط مستقیم: یا اقساط مساوی.

    از لحاظ هزینه استهلاک این روش را ثابت هزینه هم گفته اند.

    ب: محاسبه بر حسب محصول یا روشهای متبنی بر تغییر هزینه هر دوره که عبارتند از: 2 – روش ساعات کارکرد 3 – روش میزان تولید ب- روشهای مبتنی بر استهلاک بیشتر در سالهای اول عمر مال و کاهش تدریجی آن.

    از نقطه نظر هزینه استهلاک این روشها را هزینه کاه هم نامیده اند.

    به این تعبیر که هر چه پیش می رویم مبلغی که به حساب هزینه می رود کاسته می شود این روشها عبارتند از: 4 – روش مجموع سنوات 5 – روش مانده نزولی یا استهلاک بر اساس ارزش دفتری در هر دوره مالی ت – روشهای مبتنی بر محاسبات سرمایه گذاری و سود منتسب به آن که از لحاظ هزینه استهلاک این روشها را هزینه افزا گفته اند به این دلیل که هر چه پیش می رویم مبلغی که به حساب هزینه استهلاک می رود افزایش می یابد.

    این روشها عبارتند از: 6 - قسط السنین 7 – سرمایه گذاری وجوه استهلاکی برای توضیح روشهای مذکور، مثالی به شرح زیر می آوریم.

    اطلاعات مندرج در این مثال در بحث همه روشها مورد استفاده قرار می گیرد.

    نقد روش خط مستقیم از محاسین این روش، سادگی محاسبه و کاربرد آن است.

    ضمناً مقیاس محاسبه منظم و منطقی جلوه می کند.

    استفاده از روش مورد بحث در شرایط زیر نتیجه مطلوب می دهد: 1 – در مواردی که میزان کاهش در خدمات بالقوه اقتصادی دارایی در هر دوره یکسان باشد.

    2 – در مواقعی که میزان کاهش در خدمات بالقوه اقتصادی با گذشت زمان ارتباط و همبستگی مستقیم پیدا می کند و نا به کارکرد آن.

    3 - در مواقعی که میزان استفاده از دارایی کارکرد آن در هر دوره برابر دوره دیگر باشد.

    4 – در مواردی که هزینه تعمیر و نگهداشت هر دوره مساوی دوره های مالی دیگر برآورد شود.

    در عین حال، ایراداتی را به شرح زیر بر روس خط مستقیم وارد دانسته اند: 1 – در این روش معمولاً استهلاک ناشی از عامل زمان محسوب می شود و ربطی به کارکرد دارایی ندارد.

    در صورتی که در بسیاری از موارد، زمان و گذشت آن در تحصیل درآمد موثر نیست.

    2 – کاربرد این روش ممکن است سبب شود که درآمد دوره مالی و هزینه مصرف در تحصیل آن درست برابر هم قرار نگیرند و در نتیجه سود واقعی بدست نیاید.

    3 – در موارد، کاربرد این روش، محاسبات مربوط به بازده سرمایه را به معنی ویژه آن مختل می سازد.

    این اختلال از آنجا ناشی می شود که در روش خط مستقیم، هزینه استهلاک در هر دوره مالی یکسان به حساب می رود و طبعاً بر درآمد هم یکسان اثر می گذارد در صورتی که با گذشت زمان از ارزش دفتری مال و مآلا ارزش دفتری داراییها کاسته می شود.

    در این حال وقتی نرخ بازده دارایی را با تقسیم کردن سود خالص بر داراییها بدست آورند، وقمی به وضوح بزرگتر از آنچه واقعیت دارد حاصل می شود.

    در حقیقت احتمال دارد نرخ بازده در ادوار مختلف استفاده از دارایی یکسان باشد، در حالی که محاسبات ناشی از استفاده از این روش خلاف آن را نشان می دهد.

    علاوه بر این وقتی داراییهای استهلاک ناپذیر در تولید محصول مورد استفاده قرار گیرند، استهلاک در هر دوره مالی به روش خط مستقیم مبلغی ثابت است، در صورتی که مقدار محصول تولید شده در دوره های مختلف لزوماً یکسان نیست، و در نتیجه، استفاده از روش خط مستقیم سبب می شود مبلغی که از بابت استهلاک به هر واحد محصول تخصیص می یابد متغیر باشد.

    روش ساعات کارکرد روش ساعات کارکرد مبتنی بر این فرض است که اصولاً عمر مفید دارایی در نتیجه کاربرد آن در عملیات یک موسسه تولیدی کاهش می یابد نه بر اثر گذشت زمان.

    بدین توضیح، به جای این که مبلغی مساوی در هر دوره به حساب هزینه استهلاک منظور شود، هزینه استهلاک هر دوره بر حسب میزان کارکرد واقعی مال تعیین می گردد.

    مثلاً اگر در دوره ماشینی دو برابر دوره قبل کار کند، استهلاک آن در دوره جاری دو برابر محسوب می شود.

    استفاده از روش مزبور مستلزم آن است که فایده و کارکرد مال تا زمان از کار افتادن و اسقاط آن بر حسب تعداد کل ساعت کار، برآورد و آنگاه استهلاک برای هر ساعات کار محاسبه شود.

    نقد روش ساعات کارکرد روش ساعات کارکرد را منظم و منطقی توصیف کرده اند و در صورتی که از نیروی بالقوه دارایی عملاً استفاده شود، کاربرد آن را از لحاظ مقابله درآمد و هزینه مصرف در تحصیل آن مفید دانسته اند زیرا در این روش، مبلغ استهلاک بر حسب میزان استفاده از مال تغییر پیدا می کند.

    ولی اگر اتفاقاً در نتیجه ساعات کارکرد، محصولی بدست نیاید، یعنی به عللی کارکرد ماشین، محصولی عرضه نکند، رابطه مذکور (مقابله درآمد و هزنیه) مختل می شود.

    استفاده از روش ساعات کارکرد در مواردی توصیه شده است که نابابی ناشی از پیشرفتهای تکنولوژی عامل اصلی از استهلاک نباشد و خدمات بالقوه مال در هر دوره مالی با دوره دیگر تفاوت زیاد داشته باشد، کاربرد این روش نتیجه مفید می دهد.

    ولی باید گفت که استفاده از روش مذکور در مورد بسیاری از اقلام دارایی مانند ساختمان، مبل و اثاثه و ماشین تحریر اگر ناممکن نباشد غیر عملی است.

    بر عکس، کاربرد آن در ارتباط با بعضی اقلام دارایی مانند وسایل و ماشین آلات تحویل کالا و یا دستگاههای حفر چاههای نفت نتیجه مطلوب می دهد.

    روش میزان تولید روش میزان تولید بر این فرض بنا شده است که استهلاک مال در درجه اول بستگی دارد به مقدار محصولی که تولید می کند.

    بنابراین، استفاده از این روش منوط و موکول به این می شود که فایده مال در طول مدت کار آن بر حسب مقدار محصول قابل تولید برآورد گردد.

    آنگاه ارزش اسقاط مال را از بهای تمام شده آن کسر و حاصل را بر مقدار (بر حسب واحد سنجش مربوط) محصولی که برآورد می شود در طول مدت کار دارایی تولید می گردد تقسیم می نمایند.

    به این ترتیب، هزینه استهلاک هر دوره بر حسب میزان تولید تغییر پیدا می کند.

    در این روش، مبلغی که بابت استهلاک به هر واحد محصول تعلق می گیرد، ثابت باقی می ماند در صورتی که در روش خط مستقیم، با تغییر میزان تولید، آنچه بابت استهلاک به هر واحد محصول سرشکن می شود متغیر است.

    نقد روش میزان تولید کاربرد این روش میزان تولید وقتی نتیجه مطلوب می دهد که: 1 – میزان تولید واقعی را بتوان اندازه گیری و معین کرد.

    2 – قدرت و میزان تولید یک دارایی را در طول عمر آن بتوان با دقت قابل قبولی برآورد نمود.

    3 – کهنگی و نابابی ناشی از پیشرفتهای تکنولوژی عامل مهمی در استهلاک نباشد.

    روش تعدیل میزان تولید از تلفیق روشهای میزان تولید و خط مستقیم و با جرح و تعدیلاتی در این دو، روشی ساخته اند که آن را روش تعدیل میزان تولید نامیده اند.

    در این روش، چندین برآورد از عمر مفید مال، به تناسب سطوح مختلف تولید در نظر گرفته می شود.

    سپس مقدار تولید در هر دوره مالی نشان می دهد که از کدام یک از برآوردها استفاده و بر آن اساس استهلاک محاسبه شود.

    نقد روش تعدیل میزان در روش مورد بحث اگر میزان تولید در هر دوره ثابت بماند، استهلاک اثری همانند روش خط مستقیم خواهد داشت ولی هر گاه تولید میزان کاهش یابد، هزینه استهلاک هم کاهش پیدا می کند.

    متقابلاً وقتی تولید افزایش نشان دهد هزینه استهلاک هم بالا می رود.

    استفاده از این روش وقتی بهترین نتیجه را می دهد که عمر مال به میزان فعالیت تولیدی آن بستگی داشته باشد ولی در عین حال، برآورد جمع کل توان تولید در طول عمر آن دقیق و قابل اعتماد نباشد.

    روشهای شتابدار استهلاک در روشهای شتابدار استهلاک بهای تمام شده بطوری بر دوره های استفاده از مال تخصیص می یابد که هزینه استهلاک سالهای اول بیشتر از سالهای بعد باشد، به عبارت دیگر هر سال از عمر مال می گذرد هزینه استهلاک آن نسبت به سال قبل کاهش می یابد.

    روشهای شتابدار، بر این فرض مبتنی هستند که کارآیی دارایی نو بیش از کهنه آن است، یعنی در واقع بهره بردای از خدمات بالقوه اقتصادی یک مال در سالهای اول زیادتر از سالهای بعد می باشد.

    بنابراین، به لحاظ رعایت اصل مقابله درآمد و هزینه مصروف در تحصیل آن، می باید در سالهای اول استفاده از مال که کارآیی، بیشتر و طبعاً درآمد بالاتر است، هزینه استهلاک بیشتری به حساب منظور شود، به عبارت دیگر، نوعی شتاب در استهلاک در سالهای اول عمر مال بوجود می آید.

    دلیل دیگری که در مزیت روشهای شتابداری استهلاک اقامه می کنند این است که هر قدر مال کهنه تر شود، هزینه های تعمیر و نگهداشت آن بیشتر می شود.

    بنابراین، وقتی هزینه تعمیر و نگهداشت بالا می رود، طبعاً باید هزینه استهلاک پایین بیاید که به بیان دیگر، نوعی شتاب در استهلاک در سالهای اول عمر مال بوجود آید.

    دلیل دیگری که در مزیت روشهای شتابداری استهلاک اقامه می کنند این است که هر قدر مالی کهنه تر شود، هزینه های تعمیر و نگهداشت آن بیشتر می شود.

    بنابراین وقتی هزینه تعمیر و نگهداشت بالا می رود، طبعاً باید هزینه استهلاک پایین بیاید که این دو قلم جمعاً طی سالهای استفاده از دارایی اثری یکنواخت بر درآمد بگذارد.

    اهم روشهای شتابدار استهلاک 1 – روش مجموع سنوات 2 – روش مانده نزولی روش مجموع سنوات توضیح و ذکر مثالی درباره نحو محاسبه استهلاک در روش مجموع سنوات، ماهیت آن را روشن می کند.

    فرض کنیم بهای تمام شده ماشینی 6000000 ریال و عمر مفید آن پنج سال و در پایان آن فاقد ارزش اسقاط باشد، هزینه استهلاک هر سال در روش مجموع سنوات از حاصل ضرب بهای تمام شده (6000000ریال) در کسری بدست می آید که صورت و مخرج آن برای هر سال به ترتیب زیر محاسبه شود: مخرج کسر = مخرج کسر عبارت است از مجموع سنوات عمر دارایی، یعنی: 15=5+4+3+2+1 صورت کسر= صورت کسر را باقیمانده عمر دارایی در هر سال تشکیل می دهد یا به عبارت دیگر، صورت کسر در هر سال به ترتیب معکوس قلمداد می شود یعنی به ترتیب زیر (از چپ به راست شروع کنید): 5،4،3،2،1 صورت و مخرج کسر= ؟؟؟

    این توضیح صورت و مخرج کسر برای هر سال در مورد مثال بالا به شرح زیر بدست می آید: سال اول سال دوم سال سوم سال چهارم سال پنجم جدول زیر محاسبه استلاک را در این روش نشان می دهد: جدول شماره ؟؟؟: هزینه استهلاک و طرز ثبت آن، استهلاک انباشته و ارزش دفتری به روش مجموع سنوات در جدول بالا فرض بر این است که دارایی مشمول استهلاک، ارزش اسقاط نداشته باشد.

    در صورتی که ارزش برآورد و محاسبه شود می باید آن را از بهای تمام شده کسر و مابقی را مستهلک نمود.

    نقد و روش ارزش اقتصادی پذیر طی مدت با نتیجه حاصل از کاربرد این روش تطبیق کند یا تا حدودی تناسب داشته باشد طبعاً باید آن را منظم و معقول یعنی واحد دو شرطی دانست که حسابداران برای استهلاک قائل شده اند.

    بطوری که قبلاً اشاره شد، کاربرد روشهای شتابدار استهلاک وقتی نتیجه مطلبوب می دهد که بهره بردای از خدمات بالقوه اقتصادی سال در سالهای اول، بیشتر از سالهای دیگر برآورد شده باشد یعنی در سالها آخر عمر مال، کارآئی و درآمد حاصل از آن کاهش یابد و یا این که هزینه تعمیر و نگهداشت با گذشت زمان افزایش قابل توجهی پیدا کند.

    روش مانده نزولی روش مانده نزولی که آن را به اختصار روش نزولی و همچنین روش استهلاک بر اساس ارزش دفتری هم نامیده اند به این طریق محاسبه می شود که نرخی ثابت را در طول عمر مال در ارزش دفتری آن (بهای تمام شده منهای استهلاک انباشته) ضرب می کنند تا هزینه استهلاک دوره منظور بدست آید.

    این روش قانون مالیاتهای مستقیم ایران به رسمیت پذیرفته شده است.

    به این ترتیب که در ماده 150 قانون، مقرر گردیده است که هر جا در آئین نامه استهلاکات، نرخی برای اقلام دارایی ذکر شده باشد، از این روش می باید استفاده کرد، و در غیر این صورت، روش خط مستقیم که برای آن سالهای عمر دارایی قلمداد شده است قابل استفاده می باشد.

    برای سهولت محاسبات استهلاک به روش نزولی می توان از توابع زیر استفاده کرد: الف: محاسبه استهلاک سالانه (1 )dn=Cr(1-n)n-1 ب: محاسبه پیاپی استهلاک انباشته چند سال: (2)An=C-C(1-n)n ج: محاسبه مانده مستهلک نشده یا ارزش دفتری یک دارایی را در پایان هر دوره مالی (3)Bn=C(1-r)n د: محاسبه نرخ استهلاک چنانچه برای یک دارایی عمر مفید معین و ارزش اسقاط در نظر گرفته شود و بخواهیم آن را به روش نزولی مستهلک کنیم نرخ استهلاک را می توانیم از رابطه زیر بدست آوریم: (4)r=1 نقد روش مانده نزولی روش مانده نزولی شباهت زیادی به روش مجموع سنوا دارد و استدلالهائی که در آن موررد آمد در اینجا هم صادق است.

    مبنای نظری این دو روش است که در سالهائی که اقلام دارایی ثابت کارآرائی بیشتری دارند، استهلاک بیشتری بابت استفاده از آنها منظور و در نتیجه اصل مقابله درآمد و هزینه مصروف در تحصیل آن رعایت شود.

    علاوه بر استدلال اساسی فوق، دلایلی دیگر هم در توجیه و توصیه روشهای شتابدار استهلاک آورده اند که اهم آنها به شرح زیر هستند: 1 – عملاً ارزش اقلام دارایی در سالهای اول عمر آنها بیشتر کاهش می یابد.

    2 – هر گاه استهلاک را مانند هزینه ای در نظر آوریم که برای تحصیل خدماتی از اموال تعلق می گیرد، با وجود این که به ظاهر، نوع و مقدار بهره گیری از اموال در هر دوره مساوی جلوه می کند ولی مسلماً برای هزینه ای که در دوره های مالی اول عمر تعلق می گیرد می باید ارزش زمانی بیشتری قائل گردید تا دوره های بعد، و این همان ضابطه ای است که در تنزیل رعایت می شود.

    به بیان دیگر، خدماتی که در سالهای اول عمر مال حاصل می شود واجد ارزش بیشتری و طبعاً مسلتزم هزینه بیشتر است.

    3 – با گذشت زمان، بر هزینه تعمیر و نگهداشت اموال افزوده می شود و از آنجا که هزینه استهلاک به انضمام هزینه های تعمیر و نگهداشت جمعاً بهای تمام شده خدمات حاصل از کاربرد اموال را تشکیل می دهند، به حساب می رود منطقی به نظر می رسد.

    به این ترتیب، آنچه جمعاً در قبال استفاده مساوی از اموال در سالهای مختلف به حساب هزینه منظور می شود تا حد ممکن برابر است.

    4 – به سبب پیشرفتهای تکنولوژی، احتمال و امکان استفاده از اموال در سالهای دورتر ضعیف و کمتر می شود.

    بنابراین می باید مادام که تنور استفاده از شی گرم است در استهلاک هر چه بیشتر آن کوشید.

    5 – در بسیاری موارد، گذشت زمان سبب کاهش درآمد حاصل از کاربرد اموال می شود.

    باید گفت که کاهش دارائی در طول زمان با کاهش درآمد رابطه علت و معلول دارند یعنی کاهش کارائی سبب افزایش هزینه هائی مانند سوخت، دستمزد و ضایعات می شود که طبعاً از درآمد خالص می کاهد.

    با وجود محاسن مذکور، ایراداتی هم بر روشتابدار استهلاک وارد است.

    از جمله استدلال اصلی موافقان مبنی بر اینکه در روشهای موجود بحث، مقابله درآمد و هزینه مصروف در تحصیل آن تحقق می یابد خالی از اشکال نیست.

    توضیح آن که درآمد در روز تحصیل به حساب می رود و در مقابل استهلاک بر اساس بهای تمام شده تاریخی محاسبه می شود و ممکن است با قیمت روز تحصیل به حساب می رود و در مقابل استهلاک بر اساس بهای تمام شده تاریخی محاسبه می شود و ممکن است با قیمت روز خدماتی که این لزوما با فعالیت تولیدی همزمان نیست.

    چون دیده می شود که کالائی امسال تولید و در سال آنیده به فروش می رسد.

    علاوه بر اینها، در استفاده از روشهای شتابدار استهلاک، برآورد درصد شتاب و پیش بینی هزینه های تعمیر و نگهداشت سالهای مختلف استفاده از اموال به نحوی که این دو مکمل یکدیگر و جمعاً دارای اثری یکنواخت بر درآمد سالهای مختلف باشند کار آسانی نیست و نمی تواند واجد دقت لازم باشد.

    استهلاک براساس نظریه های سرمایه گذاری در بحث صفحات گذشته روشهای متعارف استهلاک را در سه دسته و بر حسب موارد زیر طبقه بندی و تشریح کردیم: 1 – در مواردی که مبلغ هزینه استهلاک در همه ادوار مساوی و ثابت باشد که تحت عنوان روش خط مستقیم مطالعه شد.

    2 – در مجموعه مواردی که مبلغ هزینه استهلاک در هر دوره به تدریج کاهش می یابد که تحت عناوین روش مجموع سنوات و روش مانده نزولی مورد بحث قرار گرفت.

    3 – در مواردی که مبلغ هزینه استهلاک هر دوره به تناسب میزان فعالیت تعیین می شود که روشهای ساعات کارکرد و میزان تولید در این مقوله آمده است.

    چنانچه به دارایی های استهلاک پذیر از دیدگاه سرمایه گذاری توجه شود هر قلم دارای مشمول استهلاک در حکم مبلغی پول خواهد بود که سرمایه گذاری شده است، و بنابراین در طول عمر مفید دارایی باید بازدهی معادل اصل مبلغ سرمایه گذاری و انتفاعی که از آن انتظار می رود عاید نماید.

    برای محاسبه استهلاک از دیدگاه سرمایه گذاری معمولاً از روشهای بهره مرکب استفاده می شود که اهم آنها به قرار زیر است:

کلمات کلیدی: استهلاک - روشهای استهلاک

" اموال، ماشین آلات و تجهیزات و استهلاک" * توصیف اموال، ماشین الات و تجهیزات، تمام دارائی های مشهودی را دربر می گیرد که عمر مفید آنها بیش از یکسال است و در عملیات شرکت مورد استفاده قرار می گیرند و به منظور فروش، تحصیل نشده است. * سه گروهی فرعی اما عمده از این گونه دارایی به شرح زیر است: 1) زمین 2) ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات و تاسیسات زمین 3) منابع طبیعی * هدفهای حسابرسان از ...

تعریف حسابداری از استهلاک چیست؟ سرشکن کردن و تخصیص دادن بهای تمام شده دارایی ثابت را به طریقی معقول و منظم به دوره های استفاده از آن را استهلاک گویند. بهای تمام شده معمولا در طول مدت استفاده از دارایی ، ثابت می ماند، بطوریکه در پایان عمر مفید دارایی، مجموع اقلام استهلاک دوره های استفاده از آن برابر می شود با بهای اولیه منهای ارزشی که برای دارایی اسقاط (Salvage Value) در نظر ...

تعریف استهلاک استهلاک را به کاهش فایده یک قلم یا یک نوع دارایی ثابت بر اثر عواملی چون مرور زمان، فرسای ناشی از کار و نابابی تعریف کرده اند. قانون تجارت، پایین آمدن ارزش دارایی ثابت را که در نتیجه استعمال، تغییرات فنی و یا علل دیگر حادث شود موجب استهلاک دانسته است، و در قانون مالیاتهای مستقیم آن قسمت از دارایی ثابت که بر اثر استعمال یا گذشت زمان یا سایر عوامل بدون توجه به تغییر ...

جریان دورانی (Circular flow) در عصرجدید ، عصر بارزترین جلوه های تقسیم کار و تخصص ،‌هیچ کس به تنهایی تمام کالاهایی که احتیاجات و خواستهای او را تأمین نماید تولید نمی کند. اکثریت قریب به اتفاق مردم در گروههای تولیدی سازمان یافته با یکدیگر همکاری می نمایند. هر فرد به روانه تولید تنها قسمتی و غالباً هم قسمت بسیار اندکی را می افزاید. در ازای این مشارکت در کوششهای تولیدی ، هر فرد ...

مقدمه مسائل کشاورزی پیچیده اند و رابطه آنها با پاره ای عوامل اقتصادی ،مالی ، فنی و جمعیتی است. هر نوشته ای راجع به بازارهای کشاورزی ، حتی اگر در حد این کتاب موجز باشد ، ضرورتا بایستی مسائل بسیار متنوعی را مورد بررسی قرار دهد. قبل از هر چیز ، باید بدانیم مشکلات بازارهای کشاورزی چیست؟ خصوصیات فنی آن کدام است ؟ مشکلات بین المللی محصولات عمده کشاورزی چگونه سازمان می یابد ؟ اما این ...

نقش انرژي خورشيدي در معماري امروز نيروگاههاي خورشيدي به دلايل فني و نداشتن استهلاک زياد داراي عمر طولاني مي باشند درحالي که عمر نيروگاههاي فسيلي بين 15 تا 30 سال محاسبه شده است عدم احتياج به متخصص نيروگاههاي خورشيدي احتياج به متخصص عالي ند

تولید ناخالص داخلی یا GDP یکی از مقیاس‌های اندازهٔ اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی ارزش کل کالاها و خدمات نهایی تولید شده در کشور در یک بازهٔ زمانی معین است که با واحد پول جاری آن کشور اندازه‌گیری می‌شود. در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفته‌اند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمی‌شوند. محاسبهٔ تولید ناخالص ...

با توجه به وسعت کشور ایران و شرایط اقلیمی متفاوت در نواحی مختلف این سرزمین لازم است روشهای ساختمان سازی متناسب با ویژگیهای خاص منطقه ای تدوین و به مورد اجرا گذاشته شود با توجه به وسعت کشور ایران و شرایط اقلیمی متفاوت در نواحی مختلف این سرزمین لازم است روشهای ساختمان سازی متناسب با ویژگیهای خاص منطقه ای تدوین و به مورد اجرا گذاشته شود . نظر به اینکه این کشور روی یکی از کمربندهای ...

الف)نقش سرمایه در رشد اقتصادی: به زعم اکثر علمای توسعه نقش سرمایه در فرآیند رشد اقتصادی اساسی و اصلی می باشد به علت اینکه با افزایش جمعیت و افزایش نیروی کار نیاز به سرمایه و سرمایه گذاری اجتناب ناپذیر می باشد و به نظر عده ای دیگر از نظریه پردازان نقش سرمایه در تولید به نیست که آنرا مهمترین عامل رشد اقتصادی معرفی نمود زیرا کشور‌هایی با سرمایه کم هم گامهای بلندی در مسیر رشد ...

چکیده این مقاله سیستم‌های اطلاعات مدیریت MIS را پوشش می‌دهد. از آنجا که MIS ترکیبی از سه پدیده سیستم، اطلاعات و مدیریت می‌باشد ابتدا این موارد را بررسی میکند. به علت تأثیرات قابل توجه سیستمهای اطلاعاتی بر روی MIS مبحث دیگر مقاله، درباره آن می‌باشد. متخصصان اطلاعاتی شامل تحلیل‌گر سیستمها، مدیران پایگاههای داده، متخصصان شبکه، برنامه‌نویس‌ها و اپراتورها در قسمت بعدی بررسی شده است. ...

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول