طرحهای کتابخانه ملی ؛ مرکز اسناد و کتب خطی اسلام آباد ؛ دانشکده مدیریت صنعتی
در هر یک از این سه طرح که مقر آنها در بستری طبیعی گسترده است
؛ شکافی در دل خاک پدید آمده و تمثیلی از کوه را در محیطی مقدس
تداعی میکند.
این شکاف در بخش آغازین خود پهن و فراخ است وبا کتابخانه ملی
پیشروی در کانون اصلی به صورت نشانه ای جهت دار ؛ با تنگ شدن
؛ سمت یابی به سمت فضاهای اصلی مجموعه را می نماید در عین
حال؛ پس از رسیدن به کانون اصلی دو جهت بالا و پائین در مقابل
یکدیگر و فراروی یکدیگر قرار میگیرد یکی با نشان دادن جهت به
سمت بالا آسمان را متذکر می شود و دیگری با رسوخ کردن در ژرفای
خاک؛ زمینی بودن انسان راتداعی می کند این گونه قرارگیری در
فضا نشانگر همان تعادل اولیه ای است که تمامی مخلوقات خاکی
را با تاکید بر نیروهای طبیعی مؤثر بر چنین وجودی در بر میگیرد.
در این طرح گرایش به مفهوم مهم بود و از احجام ساده استفاده شد
در اینجا طراح به دنبال تضاد بین فضاهای ساخته شده و طبیعت است .
به ترتیبی که در یک استخوان بندی کلی بخشی از آن با سلولهای فضایی
پر می شد ودر بخشی دیگر طبیعت جایگزین آن میگردد.
مرکز کتب خطی در اسلام آباد
در این طرح طبیعت چهره غالب یافته است ؛ طبیعتی که در بستر
طرح بر ساختمان غلبه داشت .
یک دره عمیق در میان زمین برای استقرار طرح برگزیده شد ؛ به ترتیبی
که احساس می شددل خاک دریده شده و شهری باستانی از میان
مرکز مدیریت صنعتی آن پدیدار گردیده است .
شهر کتاب بیهقی
در بیهقی دو هرم چهار وجهی ؛ پایدار ترین شکل هستی ؛ روبر روی
هم نشسته اند .
یکی بر فراز ؛ دیگری بر نشیب ؛ یکی سنگین و فولادی ؛ دیگری شفاف
و بلورین .
یکی نماد جوهر ؛ باطن ؛ معنا ؛ روح ؛ نیرو ؛ زایش ؛ حرکت ؛ استحاله
و تکوین و دیگری بیانگر عرض ؛ ظاهر ؛ قالب ؛ ماده ؛ فعلیت ؛ پایداری.
آتش در برآب است.
کوتاهی در برابر بلندی است .
در جسم صلب و سرد ؛ شکافو برش شفاف و تهی است .
در جسم شفاف بر آمدگی و بیرون زدگی صلب است .
آنکه کدر است در کفها سطح شفاف دارد و آنکه شفاف است در کفها سطح کدر دارد .
در این طرح تلاش گردیده که در هر لحظه دو حس متقابلس - مساحت کل زیر بنا (مفید درونی ) در این طرح حدود - 850 متر مربع میباشد .
در کنار هم آیند تا با دریافت آن دو حس وحدت در در ذهن - دیوارهای حائل به دلیل سنگی بودن ضخامت یافته پدید آید مانند بار منفی و مثبت که چون به هم آیند و در حدود 150 متر اضافه سطح ایجاد می کنند .
آتش برافروزند .
- سیستم تاسیسات تهویه مطبوع با استفاده از چیلر
از جمله ویژگیهای کالبدی طرح میتوان به موارد روبرو اشاره نمود : دیگ آب گرم و هوا سازهای کوچک میباشد
- سیستم نور پردازی سرد و گسترده و گرم نقطه خواهد
بود .
خانه سفیر ایران در در کره جنوبی ( 9-1378 )
حرکت چرخشی در خانه سفیر از حرکت مارپیچی پله به عنوان فضای مرکزی ؛ در قلب
مجموعه پدید آمده که ضمن حرکت چرخشی خود ؛ به سمت بالا گشایش می یابد
ودر حرکت معکوس بر روی حوض ابی متمرکز میگرددو نور را از فضای خالی اطراف
به داخل مجموعه راه میدهد و به دور ان شکلی از چلیپا دیده می شود که خود تمثیلی
از نور آتش است و در عین حال دو نظریه مکمل وحدت در کثرت و کثرت در وحدت در
نقطه مرکزی ان به مثابه نقطه ظهور مقام الهی جمع می شود و نیز نمادی از زندگی پلان سقف
جاویدان محسوب می شود و به عنوان طلسم باطل کننده چشم زخم ؛ دور کننده هر
گزندی است .
همچنین در بر گیرنده سه شکل هندسی بنیانی است یعنی دایره – تصور گردش خورشید
و صلیب متشکل از تقاطع محور های جهات اصلی است ؛ ونیز مربعی که این محورها
می سازند .
می سازند .
نما این خود نمایانگر جهت یابی عالمگیر و جهانشمول است که در فرهنگ های مختلف شناخته شده است .
از سویی تمثیل انسان کامل و نشانه ای از لطف بی کران خالق است .
که با فدا کردن حقیقت شریف روح برای این عالم ظلمانی ؛ ظلمت را به نور مبدل ساخت .
راه یافتن نور به داخل فضای تاریک و تمرکز آن بر روی آب ؛ مهرابه های آیین مهر را در خاطر زنده میکند .
سفارت ایران در کره جنوبی ( 9-1378 ) نما پلان سقف ساختمان وزارت نفت ( 1379 ) این ساختمان با توجه به معیارهای دستور العمل مسابقه که بر معماری سبز ؛ پایدار ؛ زیست محیطی و هوشمند با استفاده حداکثر از انرژی های طبیعی ؛ کوتاهی ارتفاع ساختمان و انعطاف پذیری جهت برنامه ریزی مجددو جنبه سمبلیک برای صنعت نفت تاکید فراوان داشت .
از مهمترین خصوصیات این میتوان به موارد زیر اشاره نمود : استفاده از آیینه های منعکس کننده کاهش مصرف انرژی با استفاده از واحه انرژی و میله های تهی شده در ساختمان .
- امکان برنامه ریزی مجدد بوسیله یکپارچگی حجم .
- حداکثر ارتفاع 10 طبقه .
در مجموع یک ساختمان پایدار با حداکثر استفاده از انرژی های طبیعی ودر ادغام با طبیعت و محیط اطراف است .
سفارت ایران در سوئد ( 1381 ) مکان احداث این ساختمان در منطقه ای طبیعی با شیبی ملایم به سوی یک دریاچه قرار دارد .
در این طرح تلاش شده است تا فضایی پدید آید واجد بیانی فروتنانه و همساز با بستری طبیعی بطوری که ساختمانهای معمول را در ذهن تداعی نکند .
در واقع این طرح مفاهیم هستی شناسانه و حتی عناصر نمادین از معماری این دیار و سازوکارهای معماری کشور میزبان در هم آمیخته اند .
فضاهای تهی ؛ سطوح انعکاس یا جمع کننده نور (آبنما و ایوان ) از یک سو و احجام بلورین که منبعث از معماری معاصر جهان است با استفاده از اشکال نرم ؛ فروتن و مصالح طبیعی که گرایش منطقه اسکاندیناوی است با هم ترکیب شده اند تا گفتگوی تمدنها صورت پذیرد .
کارهایی دیگر از فرهاد احمدی مرکزتجارت وفرهنگی کرمان بازسازی و گسترش ال گلی مجموعه مسکونی نمایندگان مجلس مجموعه اداری فرشته پاسخ به چند سوال ما در کجای معماری امروز جهان قرار داریم ؟
در جهانی که هر از چند گاهی به دلیل مقتضیات امروزه شاهد بوجود آمدن یک سبک جدید در معماری میباشیم .
پاسخ به اینکه ما اکنون در چه جایگاهی از معماری معاصر جهان قرار داریم .
آیا این راهی که اکنون در پیش گرفته ایم راهی درست است؟
و یا بصورت جزئی تر نقش یک معمار در این میان چیست ؟
و این دامنه وسیع تغییرات که در آثار معماران معاصر ما دیده میشودچگونه قابل توجیه است.
در این قسمت سعی خواهیم کرد به چند مورد از سوالات فوق از دیدگاه آقای احمدی و با محوریت آثار ایشان که در همین مقاله معرفی شدند ؛ پاسخ دهیم - این همه تغییرات و روز به روز شدنها در معماری امروز ؛ ناشی از چیست ؟
با وجودی که تلون در تمامی جوامع رو به فزونی است جوامعی چون ما و به تبع آن معماری کنونی ؛ در سر در گمی بیش از حد بسر می برد .
همه ما که دست اندرکاریم ؛ اگر شیفته شیوه های انتزاعی معاصر در جهان فوق صنعتی هستیم ویا شیوه تاریخ گرای پسامدرن را دنبال می کنیم وگرایش به طراحی نشانه ای و تفاخر آمیز داریم و یا با حساسیتهای ظریف و جزئی نگر به ساخت وساز بنایی می پردازیم ؛ ویا به طور منطقی ومنضبط فضایی را سامان می دهیم ویا فکر می کنیم فرمول های سنت لایتغیر است ویا در جستجوی پیوندی تازه میان دیدگاه خودی و شناخته های دنیایی معاصر هستیم ؛ به نظر نمی آید در اغلب موارد گذرگاه روشنی را گشوده باشیم ؛ ودر واقع بیشتر در خال سعی و خطا هستیم.
اثر این سعی و خطا و جست وجو در امر معماری را در متن جامعه ای که مملو از ساخت و ساز است چگونه میبینید ؟
البته این مباحث در حلقه محدودی از معماران صورت می پذیرد و ظاهرا به نظر میرسد الگوهای جامعه به نحوی دیگر کسب می شود این گروه از معماران در این روند نقشی جزئی دارند ولی در واقع می توان گفت جامعه دو دهه اخیر ایران از لحاظ ساختاری تداوم همان جامعه دهه پنجاه است : با همان تمایلات وکششها .
جامعه ای که بواسطه تزریق اقتصاد نفتی در حال تحول و رشد غیر ازگانیک ؛ آن هم در راستای مصرف ودر تب تشکیل طبقه متوسط به سر می برد .
تحول از نحوه زندگی هزار ساله به نظام اقتصادی نوین که در زمان بسیار اندکی صورت گرفته ؛ شخصیت های دو گانه ای رارشد داده است ؛ که در آن تضاد و به ویژه غیر همپایی بضاعت فرهنگی و قدرت تغییر در محیط مشهود است .
این امر موجب چنان هرج و مرجی در سیمای شهرها گردیده که سعی و خطای بخش آکادمیک جزئی کوچک و مشتغرق در آن است ؛ به ترتیبی که آنها نیز گوشه هایی از این لجام گسیختگی عمومی به شمار می روند و در خروج چهره شهرها از اغتشاش و کسل کنندگی نقشی ایفا نمی کنند .
- آقای احمدی شما به عنوان معمار معاصر چه شیوه ای را برای خروج از این سردرگمی در پیش گرفته اید در حالی که شاهد هستیم که طرحهای جدید شما مانند شهر کتاب میدان آرژانتین تا حدی متفاوت به نظر میرسد آیا این رویکرد همسویی با زمان بوده است ویا نوعی تحول در ادامه کارهای گذشته ؟
شاید بشود گفت جریان فرهنگی محصول فرهنگی اندیشه های جستجو گر در جامعه است .
روند جستجوگری در جزء نیز همان است که در کل ساختار پیچیده فرهنگ مشاهده می شود.
لذا به نظر می رسد ذهن هر بار لایه ای را تجربه می کند ودر لایه بعد ترکیبات جدیدی را جایگزین آن می سازد اما در این تحولات سمت گیریهای اصلی میتواند پایدار بماند .
اغلب استادان ما به این شیوه عمل کردند .
حتی در متن سنت اگر تاکنون گرایش به مفهوم در شک گیری کارهایی که انجام داده ایم عنصری محوری بوده است ؛ پس میتواند جهت گیری پایدار تلقی گردد .
ریخت شناسی ؛ تکنولوژی ساخت و یا کاربرد مواد نیز می تواند به تدریج اشکال متفاوتی یابد و این تحول را می توان طبیعی تلقی کرد که این خود از سوی دیگر محصول واقعیتهای زمان است و نمی توان آن را منکر شد .
مر انسان از محیط و زمانه خود اثر میذیرد و بر آن اثر می گذارد ولو ناچیز – و شاید بی تفاوت بودن به تحولات تعجب برانگیز باشد .
- چرا معماری شما در پروژه شهر کتاب ؛ با الگوهای معماری ایران آشنا نیست ؟
ارتباط با یک فرهنگ یا میتواند مفهومی باشد ویا مصداقی .
هندسه ؛ احجام پایه و کیفیت ترکیب آنها ؛ شفافیت و کدر بودن ؛ سختی و نرمی مصالح و اشکال و دهها عامل دیگری که به فضای معماری شکل میدهند ؛ یا می توانند از طریق شباهت با نمونه های گذشته این ارتباط راپدید آورند و یا از طریق تداعی مصداقی که کمی مجردتر است ؛ ویا می توانند دارای جنبه نمادین و با لایه های عمیق ناخودآگاه انسان مرتبط باشد .
اگر مهم ترین سؤال انسان ابدیتی باشد که در زمان دوره ای به ازل باز می گردد ؛ اشراق و تاویل شیوه جستجوی آن حقیقت فراگیر می شوند ؛ آنگاه جستجوی خاطره ازلی از درون ناخودآگاه ؛ مسیری را به موازات راههای دیگر می گشاید و هنر و بویژه معماری گذرگاهی بر این انکشاف است .
اگر بخواهیم ارتباط از سطح یک فرهنگ را تعمیق بخشیم ؛ آن چیزی که در وهله اول به عنوان خواص عمومی یک فرهنگ بر می شماریم ؛ ظاهرا در هم آمیختن فضا در شیوه ای که در شهر کتاب صورت گرفته است ؛ حسی از اینگونه را در مخاطب بر می انگیزد .اگرچه از به کارگیری مصادیق دور شده و زبان دیگری در اتصال با درد فرهنگ یک جامعه جست و جو کرده است.
منابع : مجلات معماری – مجلات معماری و شهرسازی- مجلات آبادی- مجلات آگاهینامه-