قرن بیستم در تاریخ حیات بشر، قرنی ممتاز و ویژه با امتیازات منحصر به فرد خودش در میان اعصار و قرون گذشته می باشد، که با نگرشی عمیق از سکوی بلند این قرن بر قرون زیر پایش به وضوح می توان شکوفایی همه جانبه بشر را از میان تمام قرون و اعصار گذشته در قرن بیستم مشاهده نمود.
زمانی که مارکس و انگلیس در صدد نوشتن مانیفیست بودند دریافتند:کالاهایی که از کارخانه های سرمایه داری خارج می شود، به ناچار، تا شرق و غرب جهان خواهد رفت و هیچ دیواری حتی اگر به عظمت دیوار چین باشد یارای مقاله با آن نخواهد داشت و اکنون نیز فرآورده های تکنولوژیکی خود کالایی بیش نیستند. این کالاها، مرزها را در می نوردند، جدول تعلق به فرهنگ و جامعه خاصی، فرهنگ، آداب و رسوم، سنن و جهان نگری ها جوامع را در تیررس خود قرار می دهند، و به نوبه ی خود جهانی از آن همه می آفرینند و خود نیز بخشی از این جهان نوین می شوند و این واقعیت جهان ماست.
بشر در قرن بیستم با ابتکار به کارگیری نبوغ و با تکمیل اختراعات و اکتشافات خویشتن در زمینه معادن وضعیت و با ساخت ماشین آلات و خصوصاً استفاده از اتم توانست صفحات عظیمی از حیرت و شگفتی را در این قرن بر پهنای گیتی بر جای گذارد، همچنین با تسلط خویشتن بر بخش عظیمی از کره خاکی و محیط زیست آن را تسخیر کند.
در این قرن بود که بشر برای اولین بار با سفر به کره ماه و سایر سیارات راه سیر در آسمانها را آموخت و در صدد کشف اسرار آنها بر می آمد و در کنار بهره گیری همه جانبه انسان از علوم و تکنولوژی پیشرفته، استفاده بشراز کامپیوتر در تمام ابعاد زندگی اعم از مسائل صنعتی و کشاورزی و بهداشتی و تجاری و علمی و فرهنگی به طور بی سابقه ای سبب شده که امروزه سوای بحران کامپیوترها در آغاز قرن بیست و یکم، زندگی و ادامه حیات بشد در قرن بدون استفاده از کامپیوتر از جمله معادلات محسوب می شود.
روند تحولات در قرن بیستم در دهه 1970 میلادی وارد مرحله جدیدی شد در اواسط دهه 1980 تقریباً در تمامی زمینه ها نشان خود را بر جای گذاشت. و دهه 1980، برای رجوع به این دگرگونی ها مفاهیمی چون جامعه فرا صنعتی و فرا مدرن (پست مدرن) به کار می رفت. اما در دهه 1990 میلادی مفهوم جهانی شدن (Globalzation) رایج گردید و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبدیل به گونه ای که امروز همه چیز با رجوع به این مفهوم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در ظاهر امر، جهانی شدن یعنی ره سپردن تمامی جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که در آن همه چیز
در سطح جهانی مطرح و نگریسته می شود.
اما در واقعیت، جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار برداشته شدن تمامی موانع جریان یافتن سهل و ساده سرمایه و نفوذ آن در تمامی عرصه ها و حرکت روان اصلاحات، امور مالیه، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگ ها(آنهم به سوی یکسان زندگی و یکدستی است. و البته تمامی این امور در مقیاسی جهانی رخ میدهد. هدف نیز دستیابی به بازار واحد جهانی فازغ از موانع در امور تولید، سرمایه گذاری، مالیه، خدمات و اشتغال خواهد بود. برخی پا را فراتر گذاشته و از حکوکت واحد جهانی و پول واحد در سراسر جهان یاد می کنند.
در هر صورت جهانی شدن (globalization) در زمینه اقتصادی، اگر حادثه ای چه طبیعی و چه اقتصادی در کشور دیگر اتفاق بیفتد، قطعاً روی اقتصاد دیگران نیر تأثیر می گذارد.
در بعد سرمایه نیز جهان مرز نداردو سرمایه از یک طرف و اصلاحات در طرف دیگر، بدون مرز مثل باد می چرخد و به سرعت جا به جا می شود.اینترنت و شبکه های ماهواره ای و خبری، ارتباطات مستمر را بین مردم دنیا برقرار می کنند. و دنیا به صورت یک دهکده جهانی در آمده است. در زمینه سرمایه نیز در کمتر از یک ثانیه سرمایه را جابه جا می کنند. هر فرد دستگاه پیشرفته ای در اختیار دارد که به بانک او وصل است. این فرد با فشار دادن یک دکمه می تواند پول خود را از حسابی به حساب دیگر انتقال دهد حتی در کشورهایی که کنتلر خیلی شدیدی بر بازار سرمایه اعمال می کنند، سرمایه در کمتر از 24 ساعت حا به جا می شود.
اینترنت و شبکه های ماهواره ای و خبری، ارتباطات مستمر را بین مردم دنیا برقرار میکنند. و دنیا به صورت یک دهکده جهانی در آمده است. در زمینه سرمایه نیز در کمتر از یک ثانیه سرمایه که به بانک او وصل است. این فرد با فشار دادن یک دکمه میتواند پول خود را از حسای به حساب دیگر انتقال حتی در کشورهایی که کنترل خیلی شدیدی بر بازار سرمایه اعمال می کنند، سرمایه در کمتر از 24 ساعت جا به جا میشود، کافی است کمی عدم امنیت سرمایه به سرعت جا به جا خواهد شد.
این وضعیت در مورد کالا شدت کمتری وجود دارد. شرکت هایی که کالاهای مشابه تولید می کنند، از دست رقیب خودشان در هیچ جای دنیا در امان نیستند ابتداء شعار مشتری مدار و کیفیت برتر را مطرح کردند و اخیراً می گویند باید دید چه چیزی مطلوب مشتری است. یعنی باید زوایای نهان نیاز مشتری را تشخیص داد.
در آینده ای نه چندان دور همان طور که مرزها در مورد اطلاعات، سرمایه و اقتصاد فرو ریخته شد، قطعاً در مورد کالاها نیز فرو خواهد ریخت. برای اینکه شرکت ها بتوانند خودشان را حفظ کنند. باید هم شاخص ها را بشناسند و برای جهانی شدن باید شاخص ها جهانی را داشته باشند.
تاریخچه جهانی شدن:
ریشه های تاریخی جهانی شدن را می توان به عمق تاریخ بشر و به زمانهای قدیم مربوط دانست.
مثلاً اگر منظور از جهانی شدن را به هر نوع تحرک گسترش طلبانه جهانی(مثبت و منفی) و هر تلاش تمامیت خواهانه معنی کنیم. منشاء آن را می توان به تمدنهای قدیم، ادیان و ایدولوژی ها و حتی لشکرکشی های شاهان و امپراطورها برای تشخسر عالم مرتبط ساخت. در این صورت تلاش های مداخله گرایانه مرگانیلیست ها در قرن 16 میلادی و تحرکات کشورهای استعمارگر در قرن های بعد نیز می تواند پرتوهایی از جهانی شدن محسوب گردد. شاد به همین خاطر یاشد که برخی از محققان و مورخان اقتصادی آغاز جهانی شدن را سال 1815 می دانند که در آن یک سری لشکر کشیها در اروپا و آمریکا به وقوع پیوست، همچنین گروهی دیگر دهه 1880در آن ملی گرایان افراطی کشورهای پیشرفته به استعمار جوامع ضعیف می پرداختند برهه ای از جهانی شدن قلمرو می کنند. زمانی که جنگ جهانی دوم پایان یافت، ایالات متحده آمریکا، نه تنها کشوری بزرگ وو در اثر این جنگ آسیبی ندیده بود،بلکه گستره سیستم اقتصادی این کشور طی سال های جنگ تقریباً دو برابر شده و توانسته بود از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دین حاکم شود. در این چنین فضایی بود که شرکت های آمریکایی در صدد بر آمدند، در منابع اصلی کشورهای خارج سرمایه گذاری مستقیم نمایند. آمریکایی ها، اگرچه در بیشتر موارد فن آوری پیشرفته و طراحی محصول را در داخل کشور نگه داشتند، ولی مالک شرکت های چند ملیتی بودند که در سراسر دنیا فعالیت می کردند، از مواد خام و نیروی ارزان کشورهای دیگر استفاده می کردند و محصولات خود را به آن بازارها عرضه می نمودند در نتیجه تجارت بین الملل و رقابت در این سال ها تشدید گردیده و بیش از یک چهارم کالاهایی که در خارج از مرزهای امریکا تولید می شود، با رقایت شرکت های خارجی رو به رو هستند.
همان گونه که لسترتارو مشاور اقتصادی کلینتون یادآور می شود، اینکه ما در دنیای زندگی می کنیم که هزینه حمل و نقل بسیار ناچیز شده است، به گونه ای که می توان هر معامله ای را به سرعت انجام داد. در این بازار جهانی، سازمان باید همواره در حال مبارزه باشد، تا بتواند در بازار خارجی به پیروزی هایی دست یابد و همزمان به آن در بازارهای داخلی هم، در برابر شرکت های رقیب، دفاع کند. پیشینه جهانی شدن را می توان با تشکیل سازمان ها نام برد. در سال 1945 میلادی سازمان ملل متحد تشکیل شد، در سال 1972 همایش استکهلم درباره محیط زیست، در سال 1989 میلادی پایان جنگ سرد. نمونه هایی از جهانی شدن می باشند.
تعاریف جهانی شدن
به نظر گروهی، جهانی شدن در حقیقت فراتر از پدیده کلاسیک دولت-ملت است. به این معنا که با توجه به رخدادهای عظیم ارتباطی-تکنوژیک و همچنین ورود بازیگران جدید به عرصه بین الملل نقش دولت- ملت تا حدود زیادی کمرنگ شده است.
در این معنا از جهانی شدن، دولت ها دیگر تصمیم گیرندگاناصلی در رویداد نیستند. به عبارت بهتر، قدرت در سیاست جهانی، از دولت محصور در مرزها به دولت هایی منتقل شده که قادر به تکاپو در جهانند. در همین طیف، گروهی نیز جهانی شدن را به عنوان گسترش روند رو به توسعه تجارت جهانی دانسته اند که اکنون بازیگرانی از جنوب نیز به آن پیوسته اند.