قرن بیستم در تاریخ حیات بشر، قرنی ممتاز و ویژه با امتیازات منحصر به فرد خودش در میان اعصار و قرون گذشته می باشد، که با نگرشی عمیق از سکوی بلند این قرن بر قرون زیر پایش به وضوح می توان شکوفایی همه جانبه بشر را از میان تمام قرون و اعصار گذشته در قرن بیستم مشاهده نمود.
زمانی که مارکس و انگلیس در صدد نوشتن مانیفیست بودند دریافتند:کالاهایی که از کارخانه های سرمایه داری خارج می شود، به ناچار، تا شرق و غرب جهان خواهد رفت و هیچ دیواری حتی اگر به عظمت دیوار چین باشد یارای مقاله با آن نخواهد داشت و اکنون نیز فرآورده های تکنولوژیکی خود کالایی بیش نیستند.
این کالاها، مرزها را در می نوردند، جدول تعلق به فرهنگ و جامعه خاصی، فرهنگ، آداب و رسوم، سنن و جهان نگری ها جوامع را در تیررس خود قرار می دهند، و به نوبه ی خود جهانی از آن همه می آفرینند و خود نیز بخشی از این جهان نوین می شوند و این واقعیت جهان ماست.
بشر در قرن بیستم با ابتکار به کارگیری نبوغ و با تکمیل اختراعات و اکتشافات خویشتن در زمینه معادن وضعیت و با ساخت ماشین آلات و خصوصاً استفاده از اتم توانست صفحات عظیمی از حیرت و شگفتی را در این قرن بر پهنای گیتی بر جای گذارد، همچنین با تسلط خویشتن بر بخش عظیمی از کره خاکی و محیط زیست آن را تسخیر کند.
در این قرن بود که بشر برای اولین بار با سفر به کره ماه و سایر سیارات راه سیر در آسمانها را آموخت و در صدد کشف اسرار آنها بر می آمد و در کنار بهره گیری همه جانبه انسان از علوم و تکنولوژی پیشرفته، استفاده بشراز کامپیوتر در تمام ابعاد زندگی اعم از مسائل صنعتی و کشاورزی و بهداشتی و تجاری و علمی و فرهنگی به طور بی سابقه ای سبب شده که امروزه سوای بحران کامپیوترها در آغاز قرن بیست و یکم، زندگی و ادامه حیات بشد در قرن بدون استفاده از کامپیوتر از جمله معادلات محسوب می شود.
روند تحولات در قرن بیستم در دهه 1970 میلادی وارد مرحله جدیدی شد در اواسط دهه 1980 تقریباً در تمامی زمینه ها نشان خود را بر جای گذاشت.
و دهه 1980، برای رجوع به این دگرگونی ها مفاهیمی چون جامعه فرا صنعتی و فرا مدرن (پست مدرن) به کار می رفت.
اما در دهه 1990 میلادی مفهوم جهانی شدن (Globalzation) رایج گردید و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبدیل به گونه ای که امروز همه چیز با رجوع به این مفهوم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
در ظاهر امر، جهانی شدن یعنی ره سپردن تمامی جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که در آن همه چیز در سطح جهانی مطرح و نگریسته می شود.
اما در واقعیت، جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار برداشته شدن تمامی موانع جریان یافتن سهل و ساده سرمایه و نفوذ آن در تمامی عرصه ها و حرکت روان اصلاحات، امور مالیه، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگ ها(آنهم به سوی یکسان زندگی و یکدستی است.
و البته تمامی این امور در مقیاسی جهانی رخ میدهد.
هدف نیز دستیابی به بازار واحد جهانی فازغ از موانع در امور تولید، سرمایه گذاری، مالیه، خدمات و اشتغال خواهد بود.
برخی پا را فراتر گذاشته و از حکوکت واحد جهانی و پول واحد در سراسر جهان یاد می کنند.
در هر صورت جهانی شدن (globalization) در زمینه اقتصادی، اگر حادثه ای چه طبیعی و چه اقتصادی در کشور دیگر اتفاق بیفتد، قطعاً روی اقتصاد دیگران نیر تأثیر می گذارد.
در بعد سرمایه نیز جهان مرز نداردو سرمایه از یک طرف و اصلاحات در طرف دیگر، بدون مرز مثل باد می چرخد و به سرعت جا به جا می شود.اینترنت و شبکه های ماهواره ای و خبری، ارتباطات مستمر را بین مردم دنیا برقرار می کنند.
و دنیا به صورت یک دهکده جهانی در آمده است.
در زمینه سرمایه نیز در کمتر از یک ثانیه سرمایه را جابه جا می کنند.
هر فرد دستگاه پیشرفته ای در اختیار دارد که به بانک او وصل است.
این فرد با فشار دادن یک دکمه می تواند پول خود را از حسابی به حساب دیگر انتقال دهد حتی در کشورهایی که کنتلر خیلی شدیدی بر بازار سرمایه اعمال می کنند، سرمایه در کمتر از 24 ساعت حا به جا می شود.
اینترنت و شبکه های ماهواره ای و خبری، ارتباطات مستمر را بین مردم دنیا برقرار میکنند.
در زمینه سرمایه نیز در کمتر از یک ثانیه سرمایه که به بانک او وصل است.
این فرد با فشار دادن یک دکمه میتواند پول خود را از حسای به حساب دیگر انتقال حتی در کشورهایی که کنترل خیلی شدیدی بر بازار سرمایه اعمال می کنند، سرمایه در کمتر از 24 ساعت جا به جا میشود، کافی است کمی عدم امنیت سرمایه به سرعت جا به جا خواهد شد.
این وضعیت در مورد کالا شدت کمتری وجود دارد.
شرکت هایی که کالاهای مشابه تولید می کنند، از دست رقیب خودشان در هیچ جای دنیا در امان نیستند ابتداء شعار مشتری مدار و کیفیت برتر را مطرح کردند و اخیراً می گویند باید دید چه چیزی مطلوب مشتری است.
یعنی باید زوایای نهان نیاز مشتری را تشخیص داد.
در آینده ای نه چندان دور همان طور که مرزها در مورد اطلاعات، سرمایه و اقتصاد فرو ریخته شد، قطعاً در مورد کالاها نیز فرو خواهد ریخت.
برای اینکه شرکت ها بتوانند خودشان را حفظ کنند.
باید هم شاخص ها را بشناسند و برای جهانی شدن باید شاخص ها جهانی را داشته باشند.
تاریخچه جهانی شدن: ریشه های تاریخی جهانی شدن را می توان به عمق تاریخ بشر و به زمانهای قدیم مربوط دانست.
مثلاً اگر منظور از جهانی شدن را به هر نوع تحرک گسترش طلبانه جهانی(مثبت و منفی) و هر تلاش تمامیت خواهانه معنی کنیم.
منشاء آن را می توان به تمدنهای قدیم، ادیان و ایدولوژی ها و حتی لشکرکشی های شاهان و امپراطورها برای تشخسر عالم مرتبط ساخت.
در این صورت تلاش های مداخله گرایانه مرگانیلیست ها در قرن 16 میلادی و تحرکات کشورهای استعمارگر در قرن های بعد نیز می تواند پرتوهایی از جهانی شدن محسوب گردد.
شاد به همین خاطر یاشد که برخی از محققان و مورخان اقتصادی آغاز جهانی شدن را سال 1815 می دانند که در آن یک سری لشکر کشیها در اروپا و آمریکا به وقوع پیوست، همچنین گروهی دیگر دهه 1880در آن ملی گرایان افراطی کشورهای پیشرفته به استعمار جوامع ضعیف می پرداختند برهه ای از جهانی شدن قلمرو می کنند.
زمانی که جنگ جهانی دوم پایان یافت، ایالات متحده آمریکا، نه تنها کشوری بزرگ وو در اثر این جنگ آسیبی ندیده بود،بلکه گستره سیستم اقتصادی این کشور طی سال های جنگ تقریباً دو برابر شده و توانسته بود از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دین حاکم شود.
در این چنین فضایی بود که شرکت های آمریکایی در صدد بر آمدند، در منابع اصلی کشورهای خارج سرمایه گذاری مستقیم نمایند.
آمریکایی ها، اگرچه در بیشتر موارد فن آوری پیشرفته و طراحی محصول را در داخل کشور نگه داشتند، ولی مالک شرکت های چند ملیتی بودند که در سراسر دنیا فعالیت می کردند، از مواد خام و نیروی ارزان کشورهای دیگر استفاده می کردند و محصولات خود را به آن بازارها عرضه می نمودند در نتیجه تجارت بین الملل و رقابت در این سال ها تشدید گردیده و بیش از یک چهارم کالاهایی که در خارج از مرزهای امریکا تولید می شود، با رقایت شرکت های خارجی رو به رو هستند.
همان گونه که لسترتارو مشاور اقتصادی کلینتون یادآور می شود، اینکه ما در دنیای زندگی می کنیم که هزینه حمل و نقل بسیار ناچیز شده است، به گونه ای که می توان هر معامله ای را به سرعت انجام داد.
در این بازار جهانی، سازمان باید همواره در حال مبارزه باشد، تا بتواند در بازار خارجی به پیروزی هایی دست یابد و همزمان به آن در بازارهای داخلی هم، در برابر شرکت های رقیب، دفاع کند.
پیشینه جهانی شدن را می توان با تشکیل سازمان ها نام برد.
در سال 1945 میلادی سازمان ملل متحد تشکیل شد، در سال 1972 همایش استکهلم درباره محیط زیست، در سال 1989 میلادی پایان جنگ سرد.
نمونه هایی از جهانی شدن می باشند.
تعاریف جهانی شدن به نظر گروهی، جهانی شدن در حقیقت فراتر از پدیده کلاسیک دولت-ملت است.
به این معنا که با توجه به رخدادهای عظیم ارتباطی-تکنوژیک و همچنین ورود بازیگران جدید به عرصه بین الملل نقش دولت- ملت تا حدود زیادی کمرنگ شده است.
در این معنا از جهانی شدن، دولت ها دیگر تصمیم گیرندگاناصلی در رویداد نیستند.
به عبارت بهتر، قدرت در سیاست جهانی، از دولت محصور در مرزها به دولت هایی منتقل شده که قادر به تکاپو در جهانند.
در همین طیف، گروهی نیز جهانی شدن را به عنوان گسترش روند رو به توسعه تجارت جهانی دانسته اند که اکنون بازیگرانی از جنوب نیز به آن پیوسته اند.
مک لوهان معتقد است که جهان امروز به سوی دهکده قدیم(تمدن شفاهی) به پیش می رود.
زیرا ارتباط افراد به صورت چهره به چهره بیشتر فراهم گردیده است و فرهنگ شفاهی توسط رادیو و تلویزیون و ماهواره و اینترنت و...
اشاعه پیدا می کند.
مک لوهان با نظریه دهکده جهانی خود این امر را گوشزد نمود که ارتباط افراد جهان با یکدیگر بسیار نزدیک و متقارن شده است، به طوری که ارتباط چهره به چهره عملاً به منصه ظهور رسیده است دایزمن نیز با تئوری «جامعه دگررهبر» به این نکته اشاره نموده است که فرد در جمع حل شده است و در جهانم ارتباطات، دیگران جمعی، به جای فرد تصمیم می گیرد.
جهانی شدن در مفهوم عام آن عبارت است، از ادغام شدن بازاهای جهانی در زمینه های تجارت و سرمایه گذاری مستقیم و جابجایی و انتقال سرمایه، نیروی کار و فرهنگ در چارچوب سرمایه داری و آزادی بازار و نهایتاً سر فرود آوردن جهان در برابر قدرت های جهانی بازار که منجر به شکافته شدن مرزهای ملی و کاسته شدن از حاکمیت دولت خواهد شد.
عنصر اصلی و اساس در این پدیده شرکت های بزرگ چند ملیتی و فراملی هستند.
مانوئل کاستل(m-castle) با اشاره به عصر اطلاعات (the information age) جهانی شدن را ظهور نوعی جامعه شبکه ای می داند که در ادامه حدکت سرمایه داری، پهنه اقتصاد، جامعه و فرهنگ را در بر می گیرد.
دیوید هلد در کتاب دموکراسی و نظم جهانی (1996) با وجود داشتن نگاه آسیب شناختی به جهانی شدن، این پدیده را حرکت به سمت نوعی دموکراسی جهانی شهری (commoplltan democracy) می بینید که در عین حال کثرت فرهنگی و اقتصادی را میز در خود خواهد داشت.
جام تام لینسون، جهانی شدن را فرایند توسعه سریع پیوندهای پیچیده میان جوامع و فرهنگها، نهادها و افراد در سراسر جهان می داند از دید دیگر، جهانی شدن مفهومی است سنت ستیز، درست مثل پست مدرنیزم، یعنی در ذات جهانی شدن سنت ستیزی اصلاً مخرب نیست و امری است مثبت و در فرایندی تکاملی ساختارهای سنتی جوامع را با منازعه می خواند و متحول می سازد از جمله ساختاهای تجاری را.
عوامل مؤثر بر جهانی شدن از یک دیدگاه دیگر برخی از صاحب نظران بر این عقیده اند که عوامل مؤثر بر جهانی شدن سه عامل مهم و اساسی یعنی دانایی، تکنولوژی اصلاحات، جایگزینی مواد مصنوعی به جای مواد طبیعی است.
یعنی جهانی شدن بر اساس عوامل فوق قابل تبیین و تحلیل می باشد.
امروزه اعتقاد بر این است که دنیای تکنولوژی دنیای دانایی است.
آنها که روش ها را بهتر در می یابند و کلید امروز و فردای علم اقتصاد را دقیق تز درک می کنند؛ اقتصاد جهانی سال های بعد را از آن خود می کنند.
اگر در گذشته فقط کار و سرمایه در تولید مهم بود امروزه عامل دانایی مهم ترین عامل شناخته شده است.
مارک پوستر مورخ دانشگاه کالیفرنیا می نویسد در اقتصاد پیشرفته دیگر نیروی کار با اشیاء کار نمی کند، بلکه نیروی کار از مردان و زنانی ترکیب یافته که با مردان و زنان دیگر کار می کنند.
به عبارت دیگر سروکار کارکنان با اصلاحات است و سروکار اصلاحات با مردم.
مطالعات نشان می دهد که سه شاخص آموزش، آزادی تجاری و وجود زیربناهای ارتباطی شاخص های بیان کننده دانایی هستند.
کشورهایی که از این سه شاخص بیشتر برخوردار باشند رشد اقتصادی شان بالاتر و پایدارتر بود.
یکی از عوامل موفقیت کشورهای توسعه یافته به ویژه کشورهای آسیای جنوب شرقی و آسیای شرقی، به جای جذب سرمایه های مادی و فیزیکی، جذب سرمایه های انسانی و دانایی بوده است.
و شاهد دیگر این تأکید را در صنایع خودرو می توان دید.
بر طبق یکی از بررسی ها در سال 2000 متوسط سیکل تولید خودرو در ایالات متحده امریکا از 8 سال به 4 سال و در ژاپن از 6 سال به 4 سال تنزیل پیدا کرده است.
چرخه تولید خودرو کار صنعتی جدیدی نیست.
بلکه آن چه در ژن ویژگی دارد، استفاده کارآمدتر از خلاقیت های فکری و ذهنی و دانایی است.
پیامدهای جهانی شدن پیامدهای جهانی شدن را می توان در نکات زیر خلاصه کرد: اولین پیامد جهانی شدن تضعیفدولت- ملت ها است.
نتیجه عامل فوق حرکت به سمت «دولت حداقل» می باشد.
یعنی دیگر جایی برای دولت های حداکثر که در تمام عرصه های زنذدگی خصوصی و اجتماعی افراد دخالت کنند.
وجود نخواهد داشت.
و برآیند این وضعیت جایگزینی «ملت-دولت» به جای «دولت-ملت ها» است.
یعنی اهمیت ملت ها بیشتر از دولت ها می شود.
دومین پیامد، رشد و تقویت هویت خواهی های قومی است.
قومیت ها با کسب آگاهی ها و با استفاده از وسایل جدید ارتباطی به محرومیت های مادی و سیاسی خویش در مقایسه با دیگر گروه ها آشنا می شوند.
و این آگاهی به نوبه خود منجر به طرح درخواست ها و مطالبات جدید می شود.
سومین پیامد، خلق جوامع مجازی است.
شارع این نظریه «دیوید جی ال کینز» است.
وی بحث خود را در قالب ارتباطات و تکنولوژیهای ارتباطی مطرح می کند.
به زعم وی ارتباطات بعد زمان و مکان را از بین می برد.
بعنوان مثال شهروندان یک کشور هر کجای دنیا باشند می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و یک اجتماع مجازی تشکیل دهند.
در این وضعیت افراد بدون اینکه همدیگر را ببینند جزء یک تشکیل می شوند و این تشکل می تواند از حقوق آنان دفاع کند.
این تشکل ها دولت ها را به چالش می طلبند و افراد بوسیله بوسیله همین تشکل ها مطالبات خود را به دولت ها منتقل می کنند و دولت را تحت فشار قرار می دهند.
دولت ها قبل از آغاز فرآیند جهانی شدن تنها بلندگوی جامعه را در دست داشتند و از طریق آن دیدگاه های خود را به جامعه تحمیل می کردند.
اما امروزه با فرایند جهانی شدن، علاوه بر دولت، دیگران هم دارای بلندگو شده اند و به تریبون هایی در مقابل دولت دست یافته اند.
چهارمین پیامد، کاهش نقش مرزهای جغرافیایی است، تصمیم گیری ها و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی بدون توجه به مرزها انجام خواهد پذیرفت.
و بحث جغرافیای فرهنگی و تمدنی جایگزین سیاسی یا ژئوپلتیک خواهد شد.
دیدگاه تأیید کنندگان این دیدگاه دعوت به تعامل درباره جهانی شدن را فارغ از هرگونه نگرانی می کند، از آن جهت که جهانی شدن به کشورهای فقیر کمک می کند و فرصت های تازه ای برای آنها فراهم می سازد.
بر پایه این دیدگاه، کشورهای جهان سوم باید نتایج و پیامدهای جهانی شدن را در سطوح اقتصادی و تکنولوژیک و فنی بپذیرند تا از زمانه و قافله پیشرفت نمانند.
تأییدکنندگان این پدیده بر تجربه های بسیاری که در جهان بدست آمده است، انگشت می گذارند.
آنها موفقیت پدیده جهانی شدن را از راه مقایسه سطح رشد و درآمد سرانه در آلمان شرقی و غربی سابق و کره شمالی و کره جنوبی یا چین و تایوان ارزیابی میکنند.
اینان تأکید می کنند که تکنولوژی نو و پیشرفته، پدیده جهانی شدن را که ممکن و عملی ساخته است و با توجه به ارتباط موجود بین اقتصاد و تکنولوژی، راهی جز پذیرش جهانی شدن بعنوان ویژگی عصری که در آن زندگی می کنیم، وجود ندارد.
در جمع بندی نظرات و دیدگاه تأیید کنندگان جهانی شدن را به شرح زیر می توان تبیین کرد:(هیملینک-1378) 1-این دیدگاه اعتقاد دارد، که تقریباً از آغاز دهه1980، تعداد قابل توجهی از کشورها به آن ملحق شده و یا به طور مستقیم از طریق اقتصاد بازار آزاد، از آثار آن بهره مند شده اند.
برای مثال گستره جهانی نظام سرمایه داری از 20 درصد سکنه دنیا در دهه 1970به میزان 90درصد در دهه 1990 رسیده است و این اتفاق حاکی از جذب بیشتر مردم در اقتصاد سرمایه داری جهانی است.
2-این دیدگاخ اعتقاد دارد که در شرایط کنونی میزان تجارت جهانی، بیشتر از دهه های قبل است.
کاهش قابل توجه در قیمت مسافرت های هوایی و دریای به گسترش بیش از پیش مرزهای تجارت جهانی منجر شده است.
در این چارچوب نه تنها میزان تجارت جهانی افزایش بی سابقه یافته است، بلکه اشکال آن نیز دچار دگردیسی کامل شده است.
در این دگردیسی می توان به اعمال فشار بر شرکت های تجاری و صنعتی اشاره کرد که می بایست یک رویه جهانی واحد را در تولید اتخاذ کنند.
تمام این تحولات و اتفاقات به تقویت و ترویج جهانی شدن بازارها کمک مؤثری کرده است.
3-طرفداران جهانی شدن با اشاره به رشد بازارهای مالی جهانی، اعتقاد دارند که این فرایند از دهه 1970 با سودآوری قابل توجه بازارهای مالی ساحلی و گردش وسیع جریان پولی خارج از حوزه اقتدار ملی همراه شده است.
4-این دیدگاه بر این اعتقاد است که تحرک جهانی به تحرک جمعیت کمک کرده است.
پناهنگان بی شماری به عنوان نیروی کار مهاجر قابل توجه، در جهان پراکنده شده اند.
5-حامیان به چهره جهانی که از سوی شرکت های بزرگ هدایت می شود، اشاره می کنند.
آنان اعتقاد دارند که هرچند شرکت های چند ملیتی تا دهه 1970، شکلی مطلق و متصلب داشتند، اما در حال حاصر، شیوه و شکل جدیدی از مؤسسه های جهانی پیدا شده اند که با بسط تجارت در سرتاسر دنیا، تحقیقات وسیعی در زمینه توسعه تولید در مناطق مختلف را با پذیرش سهامداران از سرتاسر جهان ممکن کرده اند.
6-از زاویه نگاه تأییدکنندکان، جهانی شدن فرایندی از یک توسعه اجتماعی است که به تشدید خودآگاهی جهانی منجر می شود.
7-حامیان جهانی شدن، اعتقاد راسخ دارند که روند رو به رشد همبستگی اقتصادی، در آینده منجر به وابستگی های اجتماعی خواهد شد.
8-این دیدگاه اعتقاد دارد که تشدید برخوردها در مناطق مختلف جهان، به نوعی سبب افزایش همبستگی جهانی می شود.
9-حامیان جهانی شدن معتقدند که با توجه به رشد پیچیده و روز به روز ارتباطات، خود آگاهی جهانی شدت پیدا می کند.
به عقیده این گروه، نبایستی رشد شبکه های ارتباطی جهان گستر مثل کابل های تلویزیونی و شبکه های آماری را انکار کرد و اهمیت آن را نادیده گرفت.
10-حامین ادعا دارند که پدیده جهانی شدن تمام آنچه را که برای بازارهای مصرف کننده در سرتاسر جهان رخ داده، توصیف و اشریح می کند.
دیدگاه مخالفان مخالفان و تردید کنندگان در مورد فواید ادعای جهانی شدن معتقدند که این پدیده بر ایدئولوژی و مفاهیم لیبرالیزم استوار است و هدفش تحمیل الگوی آمریکایی و سلطه آمریکا بر جهان است و منافع ایالات متحده آمریکا و کشورهای پیشرفته را تأمین میکند.
در این شکل از جهانی شدن بیست درصد جمعیت بهره مند و هشتاد درصد بقیه در حاشیه هستند و این امر با مفهوم نظام جهانی متوازن سازگاری ندارد بلکه معنای سیطره و تحکم و سلطه گری از آن مستفاد می شود.
والر اشتاین معتقد است که جهانی شدن بعنوان یک پدیده جهانی فراگیر به حد نهایی خود رسیده است و معضل سرمایه داری در عدم موفقیت آن نیست بلکه در موفقیت آن است.
موفقیت سرمایه داری است که آن را نابود می کند.
او به پدیده جهانی شدن از بعد ارزش اخلاقی آن می نگرد، به این معنی که ارزش اساسی در سرمایه داری، مال است.
برخی محققان معتقدند که جهانی شدن فرهنگی یعنی سیطره فرهنگ غربی بر دیگر فرهنگ ها و این یعنی اوج سیطره استعماری.
در جمع بندی این دیدگاه آثار منفی جهانی شدن را می توان در موارد زیر خلاصه کرد.
1-بحران دولت ملی که منظور از آن مسلط نبودن دولت بر منابع درآمد خود و دست برداشتن دولت از نقش های اقتصادی و اجتماعی خویش است، در نتیجه جهانی شدن اقتصاد حاصل می شود و شرکت های چند ملیتی به نیابت از دولت ملی به آن نقش ها می پردازند.
2-بحران های مالی که کشورهای گوناگون جهان به خاطر وحدت بازار مالی و معاملات جهانی بورس دچار آن می شوند.
اولین آنها، بحران مالی مکزیکدر سال 1994 و آخرین مورد بحران مالی در کشورهای جنوب شرق آسیا بوده و این بحرانها همچنان تا این تاریخ ادامه دارد.
3-پیامدهای اجتماعی ناشی از اصلاحات ساختاری اتقصاد مورد نظر مؤسسات بین المللی از جمله صندوق بین المللی پول و بانک جهانی مانند گسترش بیکاری، گسترش فقر، پایین آمدن دستمزدها.
4-تسلط فرهنگ غربی بر دیگر فرهنگ ها به شکل تلاش برای مسخ کردن هویت فرهنگی ملتهای دیگر و مطرح کردن فرهنگ غربی(با تمام جنبه های منفی و مثبت آن) بعنوان جایگزین.
5-موافقت نامه هایی که کشورهای پیشرفته مطرح کرده اند، که مهم ترین آن ها موافقتنامه آزادی سرمایه گذاری است.
این موافقتنامه به سرمایه گذاری خارجی در نقاط مختلف جهان آزادی می بخشد و معنای آن تسلط کشورهای پیشرفته بر ثروتهای مشورهای در حال رشد است.
چون این کشورها از لحاظ اقتصادی و مالی و تکنولوژی هموزن و هم شأن نیستند.
سازمان تجارت جهانی WTO جهانی شدن اقتاصد را می توان به معنای گشوده شدن مرزها، توسعه تجارت و سرعت بخشیدن به تحولات تکنولوژیک در جهت بهره وری هرچه بیشتر اقتصادی دانست.
در جهان امروز هیچ کشوری قادر نیست در حصارکشی اقتصادی دوام آورد.
تمام جنبههای زندگی اقتصادی یک کشور با اقتصاد سایر کشورها ارتباط پیدا کرده است.
این ارتباط به شکل نقل و انتقال بین المللی کالاها و خدمات، کارگر، واحدهای تولیدی، منابع سرمایه ای و تکنولوژی است.
از طرفی هم شواهد حاکی از آن است که وابستگی متقابل کشورهای صنعتی به یکدیگر افزایش قابل ملاحظه ای یافته است.
بین المللی شدن بازارهای مالی و بازارهای کالا، همراه با دسترسی سریع به اطلاعات باعث شده است که آنچه در یک کشور بویژه یک کشور بزرگ روی می دهد به سرعت و با شدت در کشورهای دیگر احساس شود.
عامل اصلی این تحرک را می توان در منظم شدن تجارت و به نتیجه رسیدن بیش از 60 سال مذاکرات تجارت جهانی معروف به گات دانست که اینک به سازمان بلوغ یافته به نام سازمان تجارت جهانی WTO تبدیل شده است.
WTO یک سازمان بزرگ تجاری است که حدود 54 سال از تولد آن می گذرد، در جشن تولد سازمان در سال 1974 تنها 23 کشور سنعتی و اقتصادی مهم آن روز حضور داشتند.
اما اهمیت تجارت و داد و ستد کالا میان مشورها و نیازهای اساسی به درآمدهای صادرات برای توسعه، باعث شد که سال به سال بر تعداد متقاضیان عضویت در سازمان که آن روزها گات (GATT) را بر عهده نهاده بودند، بیشتر شود.
هر 4 سال یکبار کشورهای عضو و متقاضی در نقطه ای از جهان گرد هم می نشستند و درباره راهکارها و مشکلات و موانع تجارت به بحث می پرداختند.
نتیجه آنکه پس از 8 اجلاس که به مذاکرات دوره ای مشهور شد، نام«دوراروگوئه» را گرفته بود.
نهایتاً در اجلاس 1994 میلادی «گات» جای ود را به WTO(سازمان تجارت جهانی) داد و 136 کشور عضو سازمان بر آزادسازی جریان تجارت میان خود تأکید کردند.
پس از تشکیل WTO، پیوستن به سازمان اخیر، پیوستن به GATT را تحت الشعاع قرارداده است.
البته کشورهایی که به WTO می پیوندند، بایستی به عضویت GATT درآمده باشند.
با وجودی که WTO عملاً بر GATT نیز سایه افکنده است.
این دو از جهت حقوقی و ساختاری، تفاوت هایی دارند.
مثلاً در GATT تنها تجارت کالا مطرح بوده، ولی در WTO علاوه بر تجارت کالا مطرح بوده، ولی در WTO علاوه بر تجارت کالا، تجارت خدمات و سرمایه و حتی سرمایه های فکری نیز مورد نظر است.
تفاوت GATT با WTO : قرار دادن عمومی تعرفه و تجارت GATT : آزادسازی تجارت خارجی فقط شامل صنعت بود .
یعنی کشورهای عضو تنها در بخش صنعت ملزم به محدودیت در واردات و صادرات کالا بودند .
سازمان تجارت جهانی WTO : آزادسازی تجارت خارجی علاوه بر بخش صنعت بر بخش کشاورزی و خدمات را نیز شامل می شود .
یعنی کشورهای عضو باید کلیه محدودیت ها واردات صادرات در هر سه بخش صنعت کشاورزی ، خدمات را لغو نماید .
اهداف محوری GATT 1-تعمیم بی قید و شرط اصل«دولت کامله الوداد» یعنی عدم اعمال تبعیض بین کشورهای عضو در تجارت بین المللی از سوی همه اعضا.
2-اصل تسری رفتار داخلی یعنی عدم وضع مقررات تبعیض آمیز در ارتباط با کاهش تعرفه گمرکی کالاهای داخلی و خارجی.
3-کاهش و لازم الاجراء نمودن تعرفه های گمرکی از طریق مذاکرات مداوم.
4-ممنوعیت برقراری محدودیت های مقداری.
5-تنظیم قواعد و مقررات صادراتی.
چگونگی پیدایش گات ریشه های اولیه پیدایش چنین سازمانی به دوران پس از جنگ جهانی اول باز میگردد.
در آن زمان تمام اروپا دچار تورم بیکاری و کسری تراز- پرداختها بود.
کشورهای اروپائی و آمریکائی با اتخاذ سیاستهای شدیدی به حمایت از صنایع داخلی زدند.
بعد از 10 سال از جنگ جهانی اول تا حد زیادی خرابیها.
ترمیم و تولیدات صنعتی افزایش یافت و این مسئله امکانات بالقوه مبادلات تجاری را بوجود آورد، اما با اعمال سیاستهای حمایتی از طرف بعضی از کشورها، مانع رونق تجارت جهانی شدند.
برای اولین بار در سال 1927 میلادی اولین گردهمائی با حضور نمایندگان حدود 50 کشور جهان برای گفتگو در مورد تولید و تجارت، در ژنو تشکیل شد.
تا موانع تجاری را بکاهد و با تعدیل سیاستهای حماینی و حرکت به سوی لیبرالیسم اقتصادی، شرایط دولتهای کامله الوداد را میان خود برقرار سازند.
این اهداف در پایان اجلاس مورد توافق قرار نگرفت.
اصول اساسی نخستین و کلی ترین اصل این توافقنامه عبارت است از: عدم تبعیض در جریان تجارت خارجی و رعایت و تعمیم اصل دولتهای کامله الوداد.
این اصل در واقع کارسازترین وسیله برای از بین بردن تبعیض در جریان واردات و صادرات است که در ماده 1 موافقتنامه بطور مشروح ذکر شده است.
طبق این قاعده هرگونه امتیاز و یا مزیتی که یکی از کشورهای عضو به یک گروهی از کشور هم پیمان اعطا نماید خودبخود و بدون هیچ قید و شرطی به کشورهای دیگر عضو تسری می یابد.
این موضوع شکل گیری روابط دو جانبه در نظام تجارت سایر کشورهای عضو مانعی بوجود نیاورد، از این قاعده پیروی نمی کنند.
همینطور مزایای تجاری که عمدتاً کشورهای همجوار برای سهولت مبادلات مرزی و آنهم برای محصولات کوچک به اعطا می نمایند از این قاعده مستثنی است.
چهارمین و آخرین اصل موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت برگزاری مذاکرات و انجام مشورتهای لازم توسط کشورهای عضو است.
تولد WTO از دل گات جلسات مربوط یه GATT از آغاز بطور مرتب در سال های بعد از تشکیل برگزار میگردید.
تا اینکه در سال 1993 در کنفرانسی که در اوروگوئه برگزار شد.
یک موافقتنامه 550 صفحه ای توسط 117 کشور به تصویب رسید که بزرگترین قرارداد تجاری جهان در آن زمان محسوب می شد .
در سال 1995 سازمان تجارت جهانی به پیشنهاد کشورهای کانادا ، مکزیک و کشورهای عضو اتحادیه اروپا ، آغاز به کارکرد و کلیه کشورهای عضو GATT موظف شدند .
ظرف مدت 2 سال به عضویت این سازمان درآیند .
عضویت در این سازمان به معنی پذیرش تمام نتایج و مصوبات دور اروگوئه بوده ، وجه تمایز آن با GATT در جنبه های حقوقی آن می باشد که قدرت بیشتری نسبت به GATT داده است .
هم اکنون بیش از 136 کشور جهان با در اختیار داشتن بیش از 90 درصد تجارت جهانی ، عضو WTO می باشند .
اصول نه گانه برای عضویت در WTO از دیدگاه دکتر محمد حسین ادیب : 1-اصل آزادسازی تجارت خارجی : آزادسازی واردات کلیه محصولات صنعتی - کشاورزی و محدودیت بر واردات خدمات - حذف حقوق گمرکی بر واردات کلیه محصولات آزادسازی صادرات کلیه تولیدات داخلی .
2-اصل آزادسازی نرخ کالاها و خدمات و حذف کلیه یارانه های غیرمستقیم : برقراری اصل شرایط مساوی برای ایجاد رقابت اصولی درتولید - حذف یارانه های غیرمستقیم پنهانی و آشکار دولت از تولید .
3-اصل آزادسازی نرخ ارز : نظام چندنرخی در کنار یارانه ، از روشهای حمایتی دولتها از تولید است و باید کلاً قطع شود .
تعیین نرخ ارز توسط بازار تعیین خواهد شد .
4-اصل آزادسازی نرخ بهره : نظام چند نرخی بهره در کنار یارانه و نظام چندنرخی ارز از روشهای تزریق حمایت از تولیدکنندگان است .
5-اصل لغو انحصارات دولتی و خصوصی : حذف یارانه ها - لغو صادرات انحصاری و آزادسازی آن - با وضع قوانین ضدانحصاری موجودیت انحصیارات دولتی و خصوصی محدود می شود .
6-اصل جریان آزاد اطلاعات : گردآوری اطلاعات چندان مهم نیست چون گردش اطلاعات آزاد است .
مهم طبقهبندی و تجزیه تحلیل اطلاعات است که در اقتصاد دارای نقش حیاتی است .
7-اصل تخصیص بهینه منابع بوسیله بازار : تولید کالاهای متجانس با مواد اولیه موجود در کشور - پیروی از نز مزیت نسبی 8-اصل جداسازی دو مفهوم اقتصاد و تامین اجتماعی : تفکیک مقوله بیمه های حمایتی از قبیل تامین درمانی ، تامین اجتماعی و از اقتصاد 9-اصل ایجاد دولت ناظر به جای دولت عامل در عرصه سیاست و اقتصاد : کاهش حجم تصدی دولت - جایگزینی نقش نظارتی و هدایت به جای شیوه های حمایت آمرانه .
نتیجه گیری : جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار ، برداشته شدن تمامی موانع جریان یافتن سرمایه و حرکت روان اطلاعات و تداخل فرهنگ ها و دست یابی به بازارهای جهانی فارغ از موانع در امور تولید ، سرمایه گذاری ، مالیه ، خدمات و اشتغال خواهد بود .
برخی از حکومت واحد و پول واحد سراسری جهان یاد می کنند .
در هر صورت جهانی شدن در زمینه اقتصادی ، اگر حادثه ای چه طبیعی و چه اقتصادی در کشور دیگر اتفاق افتد ، قطعاً روی اقتصاد دیگران نیز تاثیر می گذارد در بعد سرمایه نیز جهان مرز ندارد .
سرمایه از یک هدف و اطلاعات از طرف دیگر به سرعت جابهجا می شود و با وجود ماهواره ها و اینترنت و با دادن اطلاعات روز و با ارتباطات مستمر دنیا را به صورت یک دهکده جهانی در آورده است .
«والسلام» منابع و مآخذ : سلیمان ایرانزاده فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه 1 تاریخچه جهانی شدن 5 تعاریف جهانی شدن 7 عوامل مؤثر بر جهانی شدن از یک دیدگاه دیگر 9 پیامدهای جهانی شدن 11 دیدگاه تأیید کنندگان 12 دیدگاه مخالفان 16 سازمان تجارت جهانی WTO 18 تفاوت GATT با WTO 20 قرار دادن عمومی تعرفه و تجارت GATT 20 سازمان تجارت جهانی WTO 20