پژوهش جامعهشناختى و روشهاى تخصصى آن
فنون پژوهش
در همهٔ پژوهشهاى جامعهشناختى از روش علمى استفاده مىشود، اما فنون خاص گردآورى و تحلیل دادهها در شاخههاى گوناگون بررسى جامعهشناختى با یکدیگر تفاوت داند.
به هر روی، چهار فن است که در بیشتر پژوهشهاى جامعهشناختى عموماً بهکار برده مىشوند و آنها عبارتند از آزمایش، مشاهده، نمونهگیری، و بررسى موردی.
در آزمایش که هم در آزمایشگاه و هم در میدان تحقیق مىتواند انجام گیرد، همهٔ متغیرها بهجز یکى (متغیر مستقل) ثابت (یا کنترلشده) باقى مىمانند و جامعهشناس محقق متغیر مستقل خود را تغییر مىدهد تا ببیند که چه دگرگونىهائى در موضوع تحقیق وى پدید مىآید و سپس این دگرگونىها را به دقت ثبت مىکند.
فرق بررسى مشاهدهاى با آزمایش این است که در این روش، محقق جامعهشناس متغیر مستقل خود را در کار دخالت نمىدهد، بلکه موضوع کار را در یک موقعیت طبیعى به دقت مورد مشاهده قرار مىدهد.
از نمونهگیرى براى گردآورى دادهها - معمولاً از طریق پرسشنامه یا مصاحبه - استفاده مىشود، به گونهاى که از میان انبوه دادههاى راجع به یک موضوع، نمونههاى طبقهبندى شدهاى برگزیده مىشوند و سپس بر پایه این دادههاى نمونهگیرى شده تعمیمهائى درباره گروه مورد بررسى به دست داده مىشود.
پژوهشگران جامعهشناس از بررسى موردى براى شرح کامل و جزء به جزء یک پدیده استفاده مىکنند، بىآنکه کار خود را به صرف پرسشگرى یا مصاحبه از افراد موضوع مورد بررسى محدود سازند؛ گرچه بررسى یک مورد براى اثبات یک فرضیه کفایت نمىکند، اما غالباً بهعنوان یکى از منابع فرضیه یا شواهد کار، مفید واقع مىشود.
همچنان که هریک از این فنون پژوهشى ابزار خاصى را براى یک جامعهشناس فراهم مىسازد که هریک از آنها نیز مزایا و مسائل خاص خود را دارد.
آزمایش
هرچند که آزمایشها معمولاً در محیط آزمایشگاهى انجام مىگیرند، اما اگر بتوان متغیرهاى کنترلشده را ثابت نگهداشت، این روش را در میدان تحقیق جامعهشناسى نیز مىتوان بهکار بست.
این به آن معنا است که در هر آزمایش خاص، فقط متغیر مستقل، که آزمایشگر آن را به دلخواه تغییر مىدهد، است که در طول بررسى از یک مرحله آزمایش به مرحلهاى دیگر با یک منظور خاص تغییر مىپذیرد.
براى آنکه بتوان دریافت که تغییرات پیدا شده در متغیر مستقل چگونه بر نتیجهٔ آزمایش تأثیر مىگذارد، محقق جامعهشناس باید موضوعهاى خود را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند.
هدف از ایجاد گروه کنترل آن است که مبنائى براى مقایسه ایجاد شود: افراد این گروه در موقعیت آزمایشى و تحت تأثیر یک متغیر مستقل قرار مىگیرند و سپس واکنشهاى آنها با واکنشهاى گروه آزمایشى در برابر متغیر مستقل تغییر یافته، مقایسه مىشوند.
پژوهشگر جامعهشناس با مقایسهٔ واکنشهاى این دو گروه، مىتواند دربارهٔ تأثیر تغییر متغیر مستقل به نتیجهگیرى مهمى دست یابد.
مثال:
جامعهشناسى که بخواهد تأثیر تسهیلات سمعى و بصرى را روى دانشجویان اقتصاد دورهٔ لیسانس آزمایش کند باید، طى یک طرح آزمایشی، این دانشجویان را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند.
براى گروه کنترل یک درس پنجاه دقیقهاى ارائه مىشود که در آن معلم روى تخته سیاه از نمودارها و جدول اقتصادى و نظایر آن استفاده مىکند.
به دانشجویان گروه آزمایشى نیز همین مقدار درس ارائه مىشود ولى در آن از تسهیلات سمعى و بصرى مانند اسلاید و فیلم به جاى نمودارهاى تصویرشده روى تخته سیاه استفاده مىشود.
محقق جامعهشناس با مقایسهٔ بازدهٔ یادگیرى دو گروه مىتواند دربارهٔ تأثیر آموزشى تسهیلات سمعمى و بصرى به نتایجى تقریبى دست یابد.
در مثال بالا، جامعهشناس مىخواهد اطمینان یابد که تنها وجود یا عدم وجود تسهیلات سمعى و بصرى - و نه عاملى دیگر - بود که بر بازدهٔ آزمایش او تأثیر گذاشته است.
او براى آنکه به این اطمینان برسد، باید از پیش مطمئن باشد که دانشجویان گروه کنترل و گروه آزمایشى اساساً هیچ اختلافى با هم نداشته باشند.
براى همین، او باید گروههائى را برگزیند که تنها تفاوت آنها با هم این باشد که یکى از تسهیلات سمعى و بصرى برخوردار بوده و دیگرى این برخوردارى را نداشته باشد.
براى گزینش و تنظیم گروههاى کنترل و آزمایشی، دو روش اساسى وجود دارد.
روش نخست، فن گزینش جفت همطراز نامیده مىشود؛ در این روش، آزمایشگر در برابر هر فردى در گروه کنترل فرد همطراز دیگرى را در گروه آزمایش جاى مىدهد (افراد همطراز از جهت برخى متغیرهاى اساسى درست مانند همدیگر هستند.) روش دیگر، فن گزینش تصادفى است؛ در این روش، افراد گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب یک انتخاب تصادفى آمارى برگزیده مىشوند.
مثال:
در اینجا باز همان آزمایش تأثیر تسهیلات آموزشى سمعى و بصرى را در نظر بگیرید.
براى گزینش گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب فن گزینش جفت همطراز، آزمایشگر باید مطمئن باشد که گروههاى آن براى مثال، متشکل از تعداد برابرى از دانشجویان سالهاى مختلف باشند.
در این مورد، براى هر دانشجوى سال اول در گروه آزمایشى یک دانشجوى سال اول در گروه کنترل در نظر گرفته مىشود و در مورد دانشجویان سالهاى دیگر نیز همین برابرى رعایت مىشود.
متغیرهاى دیگرى چون جنسیت دانشجویان را نیز باید بههمین نحو در نظر گرفت.
در این مورد، آزمایشگر باید تعداد دانشجویان دختر سالهاى مختلف را در گروههاى کنترل و آزمایش همطراز کند.
(گزینش متغیرهائى چون جنس، سن و علائق مذهبی، در انتخاب گروه کنترل اهمیت دارد و انتخاب گروه آزمایشى البته به ماهیت آزمایش موردنظر بستگى دارد.)
مثال:
گزینش افراد گروههاى کنترل و آزمایش، مىتواند از طریق فن گزینش تصادفى نیز انجام گیرد.
در این مورد، آزمایشگر مىتواند فهرستى الفبائى از دانشجویان تنظیم کند و با ترتیب الفبائى آنها را به گروههاى کنترل و آزمایشى تقسیم کند.
(از روشهاى دیگرى نیز چون قرعهکشى نیز مىتوان در این فن استفاده کرد.)
نقشهاى جامعهشناسى جامعهشناس بهعنوان یک دانشمند او در این نقش سرگرم پژوهش علمى است و اطلاعاتى را دربارهٔ زندگى اجتماعى گردآورى و سازماندهى مىکند.
تقریباً بیشتر محققان جامعهشناس براى دانشگاهها، مؤسسات دولتی، بنیادها یا شرکتها کار مىکنند.
جامعهشناس دانشگاهى ممکن است هم در کار تعلیم باشد و هم در پژوهشهائى که هزینه آن را یا خود دانشگاه تأمین مىکند و یا مؤسسات خارج از دانشگاه.
او بهعنوان یک دانشمند پژوهشگر، هدف عمده آن باید این باشد که جهت روندهاى جامعه را پیشبینى کند تا عامهٔ مردم خود را براى تحولات آتى آماده کنند او در این نقش، ممکن است بر تصمیمگیرىهاى مربوط به خط مشى عمومى مستقیماً تأثیر گذارد.
جامعهشناس بهعنوان مشاور سیاست اجتماعى او در این نقش، نتایج احتمالى یک سیاست اجتماعى را پیشبینى مىکند.
بسیارى از سیاستهاى اجتماعى براى این شکست مىخورند که بر مفروضات و پیشبینىهاى درستى استوار نیستند.
جامعهشناس بهعنوان یک تکنسین جامعهشناسان بسیارى هستند که براى شرکتها و مؤسسات دولتى و نظایر آن کار مىکنند تا این سازمانها را کارآمدتر سازند.
حتى در این گونه کارها هم، آنها باید مراقب باشند که هدفهاى سازمان خود را بر اخلاق حرفهاى آنها برترى ننهند.
جامعهشناس بهعنوان یک معلم کار اصلى بیشتر جامعهشناسان همان درس دادن است.
جامعهشناس بهعنوان یک معلم، در جایگاهى است که مىتواند نفوذ شدیدى بر دانشجویان بگذارد.
در اینجا این مسئله اخلاقى مطرح است که نکند او دانشجویان خود را به در پیش گرفتن راه اجتماعى خاصى تلقین کند نمونهگیرى جامعهشناسى را در نظر آورید که گروه خاصى (یا اجتماعى ویژهای) را براى بررسى خود تعیین کرده و مىخواهد دربارهٔ باورداشتها، ارزشها و رویکردهاى اعضاء آن به تعمیمهائى دست یابد.
او از طریق مشاهده و پرسشکردن از یکایک اعضاء جامعهٔ مورد بررسی، مىتواند به شناخت جامعى از باورداشتها و ارزشهاى کل جامعه برسد.
اما اگر گروه مورد بررسى بسیار بزرگ باشد - براى مثال، جمعیت مردان بالاى ۶۵سال در یک کشور پرجمعیت موضوع بررسى قرار گیرد - در این صورت، مصاحبه و یا حتى مشاهدهٔ یکایک افراد این جمعیت، به احتمال بسیار زیاد عملى نیست.
بههمین دلیل است که جامعهشناسان در چنین مواردى نمونههائى از یک جمعیت معین را براى بررسى آنها برمىگزینند.
اگر جامعهشناسى خواسته باشد تعمیمهائى دربارهٔ گروه خاصى از مردم بهعمل آورد، باید نمونههائى را برگزیند که نمایانگر کل افراد آن گروه باشند و یا ویژگىهاى عام کل گروه را داشته باشند.
مثال: اگر خواسته باشیم دربارهٔ یک بنیاد تأدیبى نمونهگیرى بهعمل آوریم، باید در نظر داشته باشیم که نمونههاى ما ویژگىهاى کل جمعیت این بنیاد را از نظر سن، نژاد، سطح تحصیلات، طول محکومیت، سوابق جرم و همهٔ متغیرهاى دیگرى که در بررسى ما اهمیت دارند، دارا باشند.
براى گردآورى اطلاعات ضروری، عموماً دو روش بهکار مىرود؛ یکى فن مصاحبه و دیگرى فن پرسشنامهای.
در فن مصاحبه، پژوهشگر مستقیماً از افراد مورد بررسى پرسش مىکند.
در این فن، مىتوان از دو شیوه استفاده کرد، یکى شیوهٔ ساختارمند و دیگرى شیوهٔ بىساختار؛ در شیوهٔ ساختارمند، از هر پرسش شوندهاى یک رشته پرسشهاى یکسان و به ترتیبى یکنواخت بهعمل مىآید.
اینگونه مصاحبه گرچه بسیار انعطافناپذیر است، اما دادههاى بهدست آمده از این روش را به آسانى مىتوان جدولبندى و مقایسه کرد.
در روش مصاحبهٔ بىساختار، براى پژوهشگر میدان انعطاف بیشترى فراهم است و به پرسششونده نیز آزادى عمل بیشترى در پاسخگوئى داده مىشود.
در این روش، پرسشها با جزئیات بیشترى ارائه مىشوند و به پاسخهاى مهم فرصت بیشترى براى بیان داده مىشود.
برخلاف مصاحبهٔ ساختارمند، مصاحبهٔ بىساختار غالباً به پاسخهائى مىانجامد که مقایسهٔ آنها بسیار دشوار است.
مثال: اگر جامعهشناسى خواسته باشد الگوهاى رأىگیرى را در میان گروههاى اقتصادى - اجتماعى گوناگون بررسى کند پرسشهاى زیر را مىتواند به شیوهٔ مصاحبه ساختارمند بهکار بندد.
کدامیک از جملههاى زیر عادتهاى رأى دادن شما را بهدرستى بیان مىکند؟
- من معمولاً در انتخابات ریاست جمهورى رأى مىدهم.
- من معمولاً در انتخابات مهم محلى رأى مىدهم.
- من معمولاً هم در انتخابات محلى و هم در انتخابات سراسرى رأى مىدهم.
- من بهندرت رأى مىدهم یا هیچوقت رأى نمىدهم.
مصاحبهٔ بىساختار مىتواند شکل یک گفتگو را بهخود گیرد، مانند نمونهٔ زیر: - پرسش: شما معمولاً چه وقتى رأى مىدهید؟
- پاسخ: من بیست سال است که در انتخابات انجمن خانه و مدرسه رأى مىدهم.
- پرسش: آیا در انتخابات کشورى نیز رأى مىدهید؟
- پاسخ: بله.
من هر چهارسال یک بار در انتخابات فرماندار ایالتى رأى مىدهم.
این تنها انتخابات کشورى است که من در آن شرکت مىکنم.
چنانچه دیده شد، در حالىکه قصد پژوهشگر در مورد دوم دستیابى به اطلاعاتى مشابه با اطلاعات مصاحبهٔ ساختارمند بود، اما اطلاعات بهدست آمده در عمل چیز دیگرى از آب درآمد.
بررسىهاى موردى روش بررسى موردى یکى از معمولترین روشهاى مشاهدهٔ میدانى است.
پژوهشگرى که به یک بررسى موردى دست مىزند، باید دربارهٔ همهٔ جزئیات موضوع مورد بررسى گزارش کامل و جامعى بهدست دهد.
(در این روش، پژوهشگر هم مىتواند از شیوهٔ مشارکت مشاهدهگر در موضوع مورد مشاهده و هم از شیوهٔ عدم مشارکت او استفاده کند.) اگر بررسى موردى با رویدادهائى سروکار داشته باشد که قبلاً اتفاق افتادهاند، پژوهشگر باید همهٔ گزارشات راجع به آن رویداد را دقیقاً مورد بررسى قرار دهد و با همهٔ اشخاصى که مستقیم یا غیرمستقیم در آن رویداد درگیر بودند، مصاحبه کند.
مثال: اگر جامعهشناسى خواسته باشد فرقهاى مذهبى را بررسى کند که بیست سال پیش در یک شهرک روستائى رونق گرفته بود، باید از آن شهرک بازدید کند و با همهٔ افرادى که مىتوانند فرقهٔ مورد بحث را به یاد آورند، مصاحبه کند.
گذشته از این، او باید هر گزارش مکتوبى را از مدارک شهردارى و روزنامههاى قدیمى گرفته تا مکاتبات مربوط، که دربارهٔ آن فرقه و اعضاء وى اطلاعى بهدست مىدهند، دقیقاً مورد مطالعه قرار دهد.
عوامل زمانى در تحقیق هر تحقیقى باید در چارچوب زمانى خاصى انجام گیرد.
بررسى همزمان، مطالعهٔ مقایسهاى موقعیتهائى است که در یک زمان در میان گروههاى گوناگون وجود دارند.
بررسى درازمدت، مطالعهٔ یک موضوع یا یک گروه است که طى یک دورهٔ طولانى انجام مىگیرد.
مثال: پژوهشگر جامعهشناس مىتواند دربارهٔ درصد قبولشدگان زن و مرد در کنکور سراسرى در یک سال معین، بررسى همزمان انجام دهد.
اما از طریق بررسى درازمدت، او مىتواند درصد قبولشدگان زن و مرد در میان همین گروه را با درصد فارغالتحصیلان زن و مرد همین گروه در چهار سال بعد، مقایسه کند.
بررسى معطوف به ماسبق به بررسى موقعیتى اطلاق مىشود که زمانى در گذشته اتفاق افتاده باشد.
در این بررسی، از دادههاى ثبتشده استفاده مىشود.
(بررسى موردى توضیح داده شده در مثال اگر جامعهشناسى خواسته باشد فرقهاى مذهبى را بررسى کند که بیست سال پیش در یک شهرک روستائى رونق گرفته بود، باید از آن شهرک بازدید کند و با همهٔ افرادى که مىتوانند فرقهٔ مورد بحث را به یاد آورند، مصاحبه کند.
یک بررسى معطوف به ماسبق است.) بررسى معطوف به آینده در زمان حال شروع مىشود و طى یک دورهٔ زمانى معین در آینده، ادامه مىیابد.
هرچقدر مدت زمان بررسى طولانىتر شود، هزینهٔ اینگونه بررسى نیز سنگینتر مىشود.
براى مثال، جامعهشناسى که خواسته باشد به بررسى درازمدت توصیف شده در مثال (پژوهشگر جامعهشناس مىتواند دربارهٔ درصد قبولشدگان زن و مرد در کنکور سراسرى در یک سال معین، بررسى همزمان انجام دهد.
اما از طریق بررسى درازمدت، او مىتواند درصد قبولشدگان زن و مرد در میان همین گروه را با درصد فارغالتحصیلان زن و مرد همین گروه در چهار سال بعد، مقایسه کند.) دست زند، مىتواند بررسى خود را از آغاز سال تحصیلى کنونى شروع کند و تا چهارسال آن را ادامه دهد.
کاربرد آمار فکر کاربرد و فهم مفاهیم آمارى براى دانشجویان سال اول جامعهشناسی، گهگاه ایجاد وحشت مىکند.
اما به هر روی، کاربرد درست مفاهیم آمارى به فهم متون درسى و مقالات مورد مطالعهٔ دانشجویان، کمک بسیار مىکند.
این مفاهیم براى آمار جامعهشناختى اهمیتى اساسى دارند: میانگین، عددى است که با تقسیم جمع کل موارد به تعداد افراد مورد نظر بهدست مىآید؛ عدد وسط عددى است که در خط توزیع اعداد، وسط قرار مىگیرد.
عدد غالب که در خط توزیع عددى ما از همه بیشتر تکرار مىشود.
مثال: فرض کنید نمرات امتحانى درس مبانى جامعهشناسى ۹ دانشجو از این قرار باشد: ۹۷، ۷۸، ۶۰، ۹۰، ۶۶، ۵۷، ۸۰، ۶۰، ۵۰.
نمرهٔ میانگین آنها ۷۱ مىشود، بدین ترتیب که تمام نمرات یادشده با هم جمع مىشوند و سپس جمع کل آن به عدد ۹ تقسیم مىشود.
عدد وسط این ارقام ۶۶ مىشود، زیرا در وسط خط توزیع نمرات قرار مىگیرد.
عدد غالب نیز نمرهٔ ۶۰ مىشود که بیشتر از هر نمرهٔ دیگرى تکرار شده است.
مفاهیم آمارى اساسى دیگر عبارتند از: ضریب همبستگی.
ضریب همبستگى رابطهٔ میان دو یا چند دسته داده را اندازهگیرى مىکند.
اگر رابطهٔ کاملى میان دو پدیده وجود داشته باشد، ضریب همبستگى ۰۰/۱+ و اگر هیچ رابطهاى در میان نباشد، ضریب همبستگى ۰۰/۰ و اگر رابطهٔ معکوس برقرار باشد، ضریب همبستگى ۰۰/۱- مىشود.
اعتبار، نشان مىدهد که دادههاى بهدست آمده تا چه حد شرایط واقعى را منعکس مىکنند.
براى آنکه یک پژوهش اعتبار داشته باشد، باید شرایط موضوع مورد بررسى را بهدرستى منعکس کنند.
قابلیت اعتماد، به میزان اجماع محققان دربارهٔ یافتههاى یک موضوع مورد بررسى اطلاق مىشود.
قابلیت اعتماد بهخوبى نشان مىدهد که یک بررسى با چه کیفیتى انجام گرفته است.
جامعهشناسى ناب و کاربردى در هر رشتهٔ علمى باید میان جنبهٔ ناب و جنبهٔ کاربردى آن تمایز قائل شد.
جامعهشناسى ناب در جستجوى دانش جامعهشناختى بدون توجه به کاربردهاى عملى آن است.
اما جامعهشناسى کاربردى در جستجوى دانشى است که بتوان آن را در عمل بهکار بست.
جامعهشناسى عامیانه در رسانههاى همگانی، مباحث جامعهشناختى از سوى کسانى که آموزش حرفهاى جامعهشناختى ندیدهاند، مانند روزنامهنگاران، مطرح مىشوند.
درست است که برخى از این مباحث از نظر توصیفى نادرست هستند و تأکیدهاى نابهجا و تفسیرهاى مشکوکى دارند، اما برخى دیگر بسیار درست هستند و در جهت نشر اطلاعات راجع به یافتههاى جامعهشناختی، بسیار سودمند مىافتند.
بررسىهاى مشاهدهاى بررسىهاى مشاهدهاى را نیز مانند آزمایشها مىتوان هم در محیط آزمایشگاهى انجام داد و هم در میدان تحقیق.
فرق بررسىهاى مشاهدهاى با آزمایش این است که جامعهشناس در این روش متغیر مستقلى را براى آزمایش تأثیر آن بر موضوع بررسى خود دخالت نمىدهد.
بهجاى آن، پژوهشگر مىکوشد مشاهدات منتظمى را در یک موقعیت واقعى بهعمل آورد و ثبت کند.
اگر این مشاهدات با یک شرح توصیفى غیررسمى بیان گردد، به آن بررسى برداشت-گونه مىگویند.
در یک بررسى مشاهدهای، پژوهشگر ممکن است با موضوع بررسى خود تماس متقابل داشته باشد و یا نداشته باشد؛ این امر بستگى به آن دارد که طراح بررسى تأثیر مشارکت یا عدم مشارکت افراد مورد بررسى را تا چه حد ارزیابى کند.
مثال: جامعهشناسى که خواسته باشد کنشهاى متقابل یک گروه کودکستانى را مشاهده کند، مىتواند این کار را از طریق مشاهدهٔ یکطرفهٔ یک کودکستان مجهز انجام دهد.
اما اگر جامعهشناس دیگرى خواسته باشد دربارهٔ یک شهر کوچک در یک دورهٔ یک ساله بررسى مشاهدهاى انجام دهد، در این مورد نمىتواند از مشارکت در زندگى این شهر خوددارى کند.
او طى مشاهده و مصاحبه با مردم این شهر، ممکن است با یکى از اهالى شهر غذا بخورد و یا با یکى دیگر تا محل کار وى همراهى کند.
و یا شاید پژوهشگر دیگرى تشخیص دهد که در مدت بررسى باید بهعنوان مقیم تمام وقت در آن شهر زندگى کند.
رشتههاى تخصصى جامعهشناسى رشتهٔ جامعهشناسى به چندین شاخهٔ تخصصى تقسیم مىشود: - رفتار جمعى و ارتباطات تودهگیر - اشتراک اجتماعی - جرم و بزهکاری - جامعهشناسى فرهنگى - جمعیتشناسى - رفتار انحرافى - بومشناسى انسانى - جامعهشناسى صنعتى - زناشوئى و خانواده - جامعهشناسى پزشکى - روششناسى - جامعهشناسى سیاسى - روابط نژادى و قومى - جامعهشناسى روستائى - کنترل اجتماعى - سازماندهى اجتماعى - قشربندى اجتماعى - جامعهشناسى آموزش و پرورش - جامعهشناسى دین - جامعهشناسى شهرى.
علم فارغ از ارزش مسئله بنیادى در علم جامعهشناسى این است که آیا این علم باید فارغ از ارزش باشد.
آیا جامعهشناسان باید هوادار برنامههاى سیاست اجتماعى باشند؟
جامعهشناسان اولیه بر این باور بودند که باید در شکلگیرى سیاست اجتماعى نقش فعالى داشته باشند.
در میانهٔ سالهاى ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰، این موضعگیرى غالباً با مخالفتهائى روبرو بود، اما امروزه بیشتر جامعهشناسان بار دیگر به این اعتقاد روى آوردهاند که باید در برنامههاى اجتماعى مشارکت کامل و نقش فعالى داشته باشند.
امروزه بیشتر جامعهشناسان بر این همدستان هستند که باید بهعنوان یک شهروند عقیدهٔ شخصى خود را بیان کنند و در انواع گوناگون فعالیتهاى همگانى فعالانه مشارکت کنند و از قضایائى که به درستى آنها اعتقاد دارند، حمایت و دفاع کنند.
دشوارىهاى تحقیق جامعهشناختى از آنجا که جامعهشناس با موضوعهاى بشرى و با الگوها، شخصیتها، ارزشها و سنتهاى گوناگون زندگى انسانها سروکار دارد، در تحقیق خود با مسائلى روبرو مىشود که غالباً با مسائل رویاروى دانشمند طبیعى بسیار متفاوت هستند.
شرایط اجتماعى متغیر تغییر مدام شرایط اجتماعى ایجاب مىکند که مقتضیات زمانى و مکانى در هر گزارشى مشخص گردد.
گرچه در علوم فیزیکى نیز تغییراتى رخ مىدهند، اما در علوم اجتماعى درجهٔ تغییر در کوتاهمدت بسیار بیشتر از همین تغییر در علوم فیزیکى است.
مثال: برنامهریزی، هماهنگى و اجراء یک تحقیق جامعهشناختی، معمولاً به یک زمان طولانى نیاز دارد.
براى مثال، اگر دستگاهى خواسته باشد دریابد که چه نوع جرائمى در یک اجتماعى رواج دارند تا براساس آن به اقدامات پیشگیرانهاى دست یازد، ممکن است به تحقیقى نیاز داشته باشد که یک سال طول مىکشد.
پس از گردآوری، و تحلیل و بازبینى یافتههاى این تحقیق، تازه مقامات این دستگاه ممکن است کشف کنند که میزان وقوع آن نوع جرائم کاهش گرفته و جرائم نوع دیگرى رواج یافتهاند.
ماهیت تحقیق جامعهشناختى طرح یک بررسى و یا حضور بررسىکننده ممکن است رفتار موضوع مورد بررسى را تغییر دهد.
همچنان که گفته شد، اگر مردى موضوع یک بررسى درباره حقوق برابر براى زنان قرار گیرد، ممکن است در برابر پرسشگر زن واکنشى نشان دهد که با واکنش او در برابر پرسشگر مرد تفاوت داشته باشد و اگر در زمان ارائه پرسشها همسر وى نیز حضور داشته باشد، واکنش او ممکن است باز هم تفاوت پیدا کند.
پیشبینى ناپذیرى رفتار انسانها گرچه رفتار تکتک افراد مورد بررسى غالباً براى یک محقق جامعهشناس قابل پیشبینى نیست، اما با این همه، او مىتواند پیشبینىهاى به نسبت درستى از رفتار گروههائى که این افراد اعضاء آنها هستند، بهعمل آورد.
این کار از طریق کاربرد اصل احتمال انجامپذیر است.
مثال: وقتى درسى دربارهٔ مبانى جامعهشناسى آغاز مىشود، بههیچوجه نمىتوان تشخیص داد که کدامیک از دانشجویان نمرات الف یا ب مىگیرند.
اما بر پایهٔ تجارب گذشته، مىتوان با درجهٔ صحت بالائى پیشبینى کرد که چند درصد دانشجویان کلاس نمرات الف یا ب مىگیرند.
محدودیتهاى اخلاقى جامعهشناسی، برخلاف علوم فیزیکى و طبیعی، در این مورد که چه نوع تحقیقى از نظر اخلاقى پذیرفتنى است، محدودیتهاى فراوانى دارد.
یک جامعهشناس با موضوعهاى انسانى سروکار دارد و به ناچار باید به حقوق، خواستها و شئون انسانها احترام گذارد.
محدودیت در انجام آزمایش در بسیارى از موارد، با آنکه مىدانیم یافتههاى یک بررسى بسیار ارزش دارند، اما هزینههاى آن بسیار سنگینتر از آن است که بتوان آن را اجراء کرد.
از این گذشته، جامعهشناسان باید مراقب باشند که به موضوع مورد آزمایش لطمهاى وارد نشود.