دانلود تحقیق مجازات

Word 150 KB 22496 33
مشخص نشده مشخص نشده حقوق - فقه
قیمت قدیم:۲۴,۰۰۰ تومان
قیمت: ۱۹,۸۰۰ تومان
دانلود فایل
  • بخشی از محتوا
  • وضعیت فهرست و منابع
  • مقدمه
    پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948، اهمیت آرمانهای مشترکی که در این اعلامیه تبلور یافته بود، اعضای جامعه بین المللی را بر آن داشت تا کوششهای مجدانه خود را به منظور واقعیت بخشیدن به اصول مندرج در آن به کار گیرند. از آنجا که حفظ حقوق و احترام آزادیهایی که به موجب این اعلامیه به تمام دولتهای جهان توصیه شده بود مستلزم سپردن تعهدات بیشتر مسئولیتهای بس خیطرتر در قبال جامعه جهانی و همه کسانی بود که آرزو می کردند بزرگداشت مقام بشر شرایط مساعدی برای برخورداری از این حقوق و آزادیها فراهم آورد، رفته رفته ضرورت اتخاذ تدابیر اجرایی و تبین موازین این اعلامیه بیش از پیش احساس گردید.
    در طول این مدت سازمان ملل متحد با تدوین و تصویب یک سلسله قراردادهای بین المللی که نوعاً ضامن اجرای مقررات اعلامیه می باشد کوشیده است ترتیباتی برای نظارت بین المللی پیش بینی کند تا حمایت از حقوق بشر همانگونه که انتظار میرود از عوالم پندار و آرزوهای دیرینه به دنیا واقعیتهای امروز راه یابد. شک نیست که بشر برای رسیدن به این مقصود راه درازی در پیش دارد، زیرا بنیاد جامعه بین المللی در شکل کنونی آن بر پایه تعاون و همکاری نهاده شده و تساوی حاکمیت دولتها مانع از آن است که بتوان، همانند آنچه در نظام داخلی کشورها معمول است، بر میزان تعهد دولتها در اجرای قوانین نظارت موثر داشت. به ویژه همانگونه که در بند 7 ماده 2 منشور ملل متحد آمده است: «هیچ یک از مقررات این منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً مربوط به صلاحیت ملی یک کشور است مداخله کند»، اساساً چنین به نظر می آید که مساله چگونگی رفتار هر دولت با اتباع خود، اگر چه با حقوق بشر مغایر باشد، جزو صلاحیت ملی آن دولت به شمار آمده و سازمان ملل از مداخله در این رشته امور بر حذر شده است. ولی سازمان ملل در عمل نشان داده است که دست کم اگر در یک رشته مسائل محدودیتی با عنوان «صلاحیت ملی» احساس نمی کند، دقیقاً در مسائلی است که به نقض حقوق بشر مربوط میشود. منتها مداخله سازمان مملل، در غیر مواردی که دولتها به اعتبار معاهدات خاص نظارت بین المللی را پذیرفته اند، عموماً در قالب مذاکرات مجمع عمومی و متعاقب آن توصیه های این مجمع به دولتها اظهار میشود. بنابراین ، سازمان ملل متحد، اعم از آنکه دولتها به موجب معاهدات خاص خود را به رعایت مقررات اعلامیه موکداً ملزم ببینند یا نه، صلاحیت خود را در این زمینه گسترش داده است و حتی مداخله خود را به منظور تشویق دولتها به رعایت اصول و مقاصد منشور، از جمله احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی (بند 3 ماده 55 منشور) موجه می داند
    تقریباًدر تمام اسنادی که تاکنون درباره حقوق بشر به تصویب مراجع بین المللی رسیده است مضمون واحدی به چشم می خورد این اسناد به طور خلاصه بر این نکته متفق اند که بشر از حقوق و آزادیهای برخوردار است که باید الزاماً و به گونه ای موثر از آن حمایت شود و دولتها موظف اند در صورت نقض این حقوق تدابیر مطمئن برای احقاق حقوق افراد فراهم آورند. با این حال، نظر به اهمیت برخی از آزادیهایی که محروم ساختن شهروندان از آن جزو سیاست نظام یافته بعضی دولتها در دهه های اخیر درآمده است، ناگزیر برای اخذ تضمین قوی تر و الزام دولتها به رعایت پاره ای اصول حقوق بشر، تمایل جامعه بین المللی به عقد قراردادهای خاص بیشتر شده است از جمله این قراردادها باید از قرارداد منع شکنجه و دیگر مشقات یا رفتارهای خشن، غیر انسانی یا موهن که در 10 دسامبر 1984 به تصویب ملل متحد رسیده است نام برد. این قرارداد، اعمال شکنجه و هرگونه رنج و آزار متهمان و محکومان را به هنگام بازداشت منع می کند و در دفاع وحمایت از شهروندان در برابر اجحافات و تعدیات کارگزازان حکومتی تکالیفی به عهده دولتها گذاشته که هم قضایی و هم غیر قضایی است. در این قرارداد نظارت بر اجرای تعهدات دولتها به شیوه های مختلف اعمال میشود، ولی نقض این تعهدات همانگونه که خواهد آمد باضمانت اجرایی قوی توام نیست. با این همه ، در این قرارداد نکته های بکر و بدیعی دیده میشود که در مجموع به آن قوت و اصالت بخشیده است. یکی از این نکته ها که در سایر اسناد مربوط به حقوق بشر به چشم نمی خورد تاسیس همزمان دو نظام مکمل و کاملاً متمایز است؛ یعنی نظام کیفری منع شکنجه و دیگر نظام بازرسی حسن اجرای قرارداد که دقیقاً بر همان الگوی مرسوم در سایر میثاقهای حقوق بشر سازمان یافته است. بدین ترتیب ، علاوه بر اینکه جامعه بین المللی اجازه خواهد یافت بر اجرای تعهداتی که دولتها به موجب این قرارداد سپرده اند نظارت کند، همه افراد نیز اختیار خواهند داشت که شخصاً به تعقیب شکنجه گران در قلمرو و دولتهای متعاهد بپردازد . گفتنی است که تا اول مارس 1990 شمار کشورهایی که این قرارداد ر امضاء کرده و بعضاً به تصویب رسانده و یا به آن ملحق شده اند به بیش از هفتاد و سه کشور بالغ گردیده است. ضمناً این قرارداد که به موجب بند 1 ماده 27 ، سی روز پس از تسلیم بیستمین سند تصویب یا الحاق به اجرا در می آید ، در تاریخ 26 ژوئن 1987 اعتبار قانونی یافته است

کلمات کلیدی: مجازات

دستاوردهاي حقوق بين الملل عليه مجازات اعدام Richard J. Wilsons کانون وکلاي آمريکا دستور العمل هاي جديدي را در مورد انتخاب و نحوه عملکرد وکلا در پرونده هاي مجازات اعدام در فوريه 2003 به تصويب رساند. اين براي اولين بار بود که معيارهايي جهت چگونگ

کيفيّات مشدّد و عيني : وقايعي خارجي است که اگر با افعال مادي جرم مقارن گردد بر حدّت و خطرناکي آن ميافزايد . مانند 1- تعّدد مجرم با سبق تعميم : اقدام مجرمانه ي دو يا چند تن با قصد قبلي . مثال ماده ي 2 قانون کيفر مربوط به راه آن عنف و آزار و جرح

مقدمه : در اثر تحولاتي که در چند قرن اخير در جوامع پيشرفته پديدار گرديد ملاحظه مي شود که مباني حقوق قضائي از نظر اهميتي که جامعه براي اجراي مجازات ملحوظ مي داشت نيز دستخوش تغيير و تبديل شده و اساس و پايه اعمال مجازات در قرن حاضر با آنچه که در قرون

گفتار اول : معاذير معاف کننده از مجازات معاذير معافيت از مجازات به طور کلي بستگي به وخامت و خطرناکي جرم ندارد بلکه مربوط به سياست کيفري بعضي از امور که مقارن با ارتکاب بعضي از جرائم و موجب معافيت مرتکب از مجازات به شمار آمده است. به همين جهت يک دس

قوانين مجازات اسلامي، قانون حدود وقصاص، مصوب 3/6/1361 قصاص کيفري است که جاني به آن محکوم ميشود و بايد با جنايت او برابر باشد. قصاص دو قسم است قصاص نفس و قصاص عضو. قسم اول قصاص نفس و احکام آن فصل اول ماده 1- قتل عمد برابر مواد اين فصل موجب قص

صرف نظر از آنکه هدف مجازات در نظام حقوقي ايران را ارعاب و ايجاد ترس از ارتکاب جرم چه براي عموم مردم مثل جرائم عمومي چون آدم ربائي و چه براي مرتکبين جرائم بدانيم ، يا هدف از مجازات را انتقام و تشفي خاطر براي زيان ديده در جرائم خصوصي و جامعه در جرائم

اصول قانومندي جرائم و مجازاتها اولين و مهمترين اصل حقوق کيفري ماهوي است. اين اصل حافظ حقوق فردي و اجتماعي افراد در برابر تعرضات ديگران به آزادي­هاي بنيادين است بطوريکه ميزان پايبندي به اين اصل مي تواند نبض سنج احترام به حقوق اوليه افراد باشد. ا

فصل اول - مواد عمومي ماده 1 - دادگاههاي نظامي به جرائم مربوط به وظائف خاص نظامي و انتظامي کليه افراد زير که در اين قانون به اختصار ( نظامي ) خوانده مي شوند رسيدگي مي کنند: الف - کارکنان ستاد کل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و سازمانهاي

مقدمه در شرايط فعلي حقوق جزا لازم اعمال مجازات به مجرمين وجود مسئوليت کيفري باشد. بديهي است اگر فردي فاقد مسئوليت کيفري باشد به هيچ وجه نمي توان نسبت به او مجازاتي را اعمال نمود. ارتکاب جرم و تحميل مجازات مستلزم تحقق ارکان سه گانه جرم مي باشد.

هر چند شيوه تدوين، تنظيم، تقسيم، تبويب و ترتيب مواد يک قانون از امور شکلي آن است، اما نقش آن در ارايه قانوني جامع و مانع، پرهيز... قانون مجازات اسلامي مصوب 370 به لحاظ ساختاري داراي اشکالاتي هم چون عدم سودمندي، عدم جامعيت، عدم تدوين اصول و قواع

صرف نظر از آنکه هدف مجازات در نظام حقوقي ايران را ارعاب و ايجاد ترس از ارتکاب جرم چه براي عموم مردم مثل جرائم عمومي چون آدم ربائي و چه براي مرتکبين جرائم بدانيم ، يا هدف از مجازات را انتقام و تشفي خاطر براي زيان ديده در جرائم خصوصي و جامعه در جرائم

ثبت سفارش
تعداد
عنوان محصول